سوره انشراح: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
(ویرایش)
 
(۱۴ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
نود و چهارمين سوره قرآن كريم.
+
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}}
  
سوره انشراح نود و چهارمين سوره [[قرآن كريم]] در ترتيب مصحف و به اعتقاد بيشتر مفسران مكى است. بعضى از متأخرين با توجه به سياق و محتواى آيات كه به شمارى از نعمت‌هاى ويژه خداوند به پيامبر اشاره مى‌كند و به ويژه آيه«و رَفَعنا لَكَ ذِكرَك» كه از بلند آوازه شدن نام پيامبر سخن مى‌گويد و اين امر در [[مدينه]] و در سال‌هاى پايانى دعوت آن حضرت به وقوع پيوست احتمال مدنى بودن اين سوره را داده و حتى مدنى بودن آن را ترجيح داده‌اند<ref> تفسير قاسمى، ج 17، ص 183؛ الميزان، ج 20، ص 313.</ref>؛ ولى با توجه به روايات ترتيب نزول و ارتباط معنايى روشن سوره با [[سوره ضحى]]، به حدى كه برخى آن را ادامه يا كامل كننده سوره ضحى دانسته‌اند مكى بودن سوره انشراح قوى‌تر به نظر مى‌رسد.<ref> مجمع‌البيان، ج 10، ص 612، 769؛ البرهان فى علوم القرآن، ج 1، ص 280؛ الاتقان، ج 1، ص 29 ـ 31.</ref>
+
{{شناسنامه سوره
 +
|نام=شرح
 +
|قبلی=ضحی
 +
|بعدی=تین
 +
|شماره=۹۴
 +
|جزء=۳۰
 +
|محل نزول=مکه
 +
|ترتیب نزول=۱۲
 +
|تعداد آیه=۸
 +
}}
  
بر حسب روايات ترتيب نزول، سوره انشراح يازدهمين<ref> مجمع‌البيان، ج 10، ص 612؛ البرهان فى علوم القرآن، ج 1، ص 280؛ الاتقان، ج 1، ص 29 ـ 31.</ref> (بدون احتساب سوره حمد) يا دوازدهمين<ref> مفاتيح‌الاسرار، ج 1، ص 128؛ التمهيد، ج 1، ص 135.</ref> سوره مكى است و بعد از سوره ضحى و قبل از سوره عصر نازل شده است<ref> مجمع‌البيان، ج 10، ص 612؛ البرهان، ج 1، ص 280؛ التمهيد، ج 1، ص 135.</ref> و 8 آيه و 27 كلمه<ref> المعجم الاحصائى، ج 1، ص 310.</ref> دارد.
 
  
اين سوره را از صدر اسلام در تفاسير، مصاحف، كتب [[حديث]] و كتاب‌هاى فقهى سوره «الم نشرح» مى‌ناميدند؛ ولى در چند قرن اخير در بعضى از تفاسير و مصحف‌ها نام «انشراح» را كه مصدر باب انفعال از فعل «نَشْرَح» است و معناى حاصل مصدرى دارد براى آن برگزيده‌اند؛ نيز در قرن اخير در مصاحف و تفاسير نام «شرح» براى اين سوره متداول گرديده است.<ref> التحرير والتنوير، ج 30، ص 407؛ تاريخ قرآن، ص 590.</ref>
+
'''«سوره انشراح»''' نود و چهارمین [[سوره]] از سور [[قرآن|قرآن کریم]] است و دارای ۸ [[آیه]] می باشد.
  
ارتباط معنايى سوره انشراح با سوره قبل (ضحى) چنان آشكار است كه همه مفسران به آن اشاره كرده‌اند. سوره ضحى با امتنان بر رسول مكرم اسلام صلى الله عليه و آله و بيان بخشى از مواهب بزرگ الهى به آن حضرت پايان گرفته است. سوره انشراح نيز با امتنان بر رسول گرامى و بيان قسمتى ديگر از مواهب الهى به ايشان آغاز شده است.<ref> مجمع البيان، ج 10، ص 768؛ اسرار ترتيب القرآن، ص 152.</ref>
+
==نزول سوره ==
  
اين پيوند شديد در كنار رواياتى كه [[شيعه]] از امامان اهل بيت عليهم‌السلام و اهل سنت از برخى صحابه و تابعان نقل كرده‌اند، سبب شده است كه گروهى از اهل سنت و بسيارى از عالمان شيعه به وحدت اين دو سوره حكم كنند. نقل شده است كه اُبىّ در مصحف خود اين دو سوره را با بسمله از هم جدا نكرده بود؛<ref> مجمع‌البيان، ج 10، ص 728.</ref> نيز روايت شده است كه طاووس و عمر بن عبدالعزيز سوره‌هاى انشراح و ضحى را يك سوره محسوب مى‌كردند و آن ‌دو را بدون فاصله بسمله در يك ركعت از نماز واجب مى‌خواندند.<ref> التفسيرالكبير، ج 32، ص 2؛ تفسير مراغى، ج 30، ص 188.</ref>
+
سوره انشراح نود و چهارمین سوره [[قرآن کریم]] در ترتیب مصحف و به اعتقاد بیشتر مفسران [[سوره های مکی و مدنی|مکى]] است. اما بعضى از متأخرین با توجه به [[سیاق آیات|سیاق]] و محتواى آیات که به شمارى از نعمت‌هاى ویژه [[الله|خداوند]] به [[پیامبر اسلام|پیامبر]] اشاره مى‌کند و به ویژه آیه {{متن قرآن|«وَرَفَعْنَا لَک ذِکرَک»}} که از بلند آوازه شدن نام پیامبر سخن مى‌گوید و این امر در [[مدینه]] و در سال‌هاى پایانى دعوت آن حضرت به وقوع پیوست احتمال [[سوره های مکی و مدنی|مدنى]] بودن این سوره را داده و حتى مدنى بودن آن را ترجیح داده‌اند<ref> تفسیر قاسمى، ج ۱۷، ص ۱۸۳؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۳۱۳.</ref>؛ ولى با توجه به روایات [[ترتیب نزول سوره ها|ترتیب نزول]] و ارتباط معنایى روشن این سوره با [[سوره ضحى]]، به حدى که برخى آن را ادامه یا کامل کننده سوره ضحى دانسته‌اند، مکى بودن سوره انشراح قوى‌تر به نظر مى‌رسد.<ref> مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۶۱۲، ۷۶۹؛ البرهان فى علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۸۰؛ الاتقان، ج ۱، ص ۲۹ ـ ۳۱.</ref>
  
گرايش مشهور مفسران و فقهاى شيعه چون [[شيخ صدوق]]،<ref> الهدايه، ص 135.</ref> سيد مرتضى،<ref> الانتصار، ص 147.</ref> [[شيخ طوسى]]،<ref> المبسوط، ج ص 107؛ النهايه، ص 78.</ref> [[علامه طبرسى]]،<ref> مجمع البيان، ج 10، ص 769.</ref> محقق حلى<ref> شرايع الاسلام، ج ص 66؛ المعتبر، ج ص 187 ـ 188؛ المختصر النافع، ص 31.</ref> و... بر اساس روايات اهل بيت عليهم‌السلام<ref> وسائل الشيعه، ج ص 54 ـ 56.</ref> به وحدت دو سوره با حذف بسمله بين آن دو بوده است؛<ref> الحدائق، ج 8، ص 204 ـ 205؛ جواهرالكلام، ج 10، ص 20.</ref> اما ابن ادريس با پذيرش وحدت دو سوره، حذف بسمله ميان آن دو را به دليل وجود آن در مصحف و تواتر مصحف نپذيرفته است.<ref> السرائر، ج ‌1، ص‌ 220‌ـ‌221.</ref>
+
بر حسب روایات ترتیب نزول، سوره انشراح یازدهمین<ref> مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۶۱۲؛ البرهان فى علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۸۰؛ الاتقان، ج ۱، ص ۲۹ ـ ۳۱.</ref> (بدون احتساب [[سوره حمد]]) یا دوازدهمین<ref> مفاتیح‌الاسرار، ج ۱، ص ۱۲۸؛ التمهید، ج ۱، ص ۱۳۵.</ref> سوره مکى است و بعد از سوره ضحى و قبل از [[سوره عصر]] نازل شده است<ref> مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۶۱۲؛ البرهان، ج ۱، ص ۲۸۰؛ التمهید، ج ۱، ص ۱۳۵.</ref> و ۸ آیه و ۲۷ کلمه<ref> المعجم الاحصائى، ج ۱، ص ۳۱۰.</ref> دارد.
  
سپس علامه حلى با ناتمام دانستن دلالت روايات بر وحدت دو سوره و با استناد به رواياتى كه بر تعدد دو سوره دلالت دارد در وحدت دو سوره تشكيك كرده است.<ref> مختلف الشيعه، ج 2، ص 170؛ تذكرة الفقهاء، ج 1، ص 116؛ منتهى المطلب، ج 1، ص 276.</ref> غالب علماى پس از وى، مانند شهيد اول،<ref> الذكرى، ص 191.</ref> شهيد ثانى،<ref> روض‌الجنان، ص 269 ـ 270؛ الروضة البهيه، ج 1، ص 612 ـ 613.</ref> محقق كركى<ref> جامع المقاصد، ج ‌2، ص‌ 262.</ref> و محقق عاملى<ref> ناخذ مدارك الاحكام، ج 3، ص 377.</ref> نيز نظريه او را تأييد و دلالت روايات بر وحدت دو سوره را رد كردند. صاحب جواهر نيز اگر چه نظر صريحى در اين مسئله نمى‌دهد ولى در دلايل قائلان به وحدت مناقشه مى‌كند.<ref> جواهر الكلام، ج 10، ص 20 ـ 24.</ref>
+
==نام دیگر سوره ==
  
البته در همين دوره نيز اخباريان<ref> غاية المرام، ج 1، ص 152.</ref> و گروهى از علماى غيراخبارى<ref> الكاشف، ج ص 580؛ منهاج الصالحين، ج 1، ص 164؛ مستمسك العروه، ج 6، ص 175.</ref> نظريه وحدت را پذيرفته و از آن دفاع كرده‌اند. با وجود همه اين اختلافات، از نظر حكم فقهى بيشتر فقهاى [[شيعه]] به وجوب يا وجوب احتياطى قرائت اين دو سوره با هم و با ثبوت بسمله در يك ركعت از نماز واجب فتوا داده‌اند،<ref> مستمسك العروه، ج 6، ص 175 ـ 176؛ مجموعه مؤلفات صدر، ج 14، ص 228، «منهاج الصالحين».</ref> مگر آنان كه قرائت كمتر از يك سوره كامل در يك ركعت از نماز واجب را جايز مى‌دانند.<ref> الحدائق، ج 8 ، ص 205 ـ 206؛ تبصرة الفقهاء، ج 1، ص 134 ـ 136.</ref>
+
این سوره را از صدر [[اسلام]] در [[تفسیر قرآن|تفاسیر]]، مصاحف، کتب [[حدیث]] و کتاب‌هاى [[فقه|فقهى]]، سوره «الم نشرح» مى‌نامیدند؛ ولى در چند قرن اخیر در بعضى از تفاسیر و مصحف‌ها نام «انشراح» را که مصدر باب انفعال از فعل «نَشْرَح» است و معناى حاصل مصدرى دارد براى آن برگزیده‌اند؛ نیز در قرن اخیر در مصاحف و تفاسیر نام «شرح» براى این سوره متداول گردیده است.<ref> التحریر والتنویر، ج ۳۰، ص ۴۰۷؛ تاریخ قرآن، ص ۵۹۰.</ref>
 +
==ارتباط با سوره ضحی==
 +
ارتباط معنایى سوره انشراح با [[سوره ضحى]] (سوره قبل) چنان آشکار است که همه مفسران به آن اشاره کرده‌اند. سوره ضحى با امتنان بر [[پیامبر اسلام|رسول مکرم اسلام]] صلى الله علیه و آله و بیان بخشى از مواهب بزرگ الهى به آن حضرت پایان گرفته است. سوره انشراح نیز با امتنان بر رسول گرامى و بیان قسمتى دیگر از مواهب الهى به ایشان آغاز شده است.<ref> مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۶۸؛ اسرار ترتیب القرآن، ص ۱۵۲.</ref>
  
به نظر مى‌رسد رأى صحيح در اين باب عدم وحدت اين دو سوره است و روايات نيز بر بيش از جواز خواندن اين دو سوره با هم در يك ركعت از نماز واجب دلالتى ندارد، حتى از بعضى روايات عدم وحدت اين دو سوره استفاده مى‌شود.<ref> الاستبصار، ج ص 364 ـ 365؛ الميزان، ج 20، ص 365.</ref>
+
این پیوند شدید در کنار روایاتى که [[شیعه]] از [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم‌السلام و [[اهل سنت]] از برخى [[صحابه]] و [[تابعین|تابعان]] نقل کرده‌اند، سبب شده است که گروهى از اهل سنت و بسیارى از عالمان شیعه به وحدت این دو سوره حکم کنند. نقل شده است که [[ابی بن کعب|اُبىّ کعب]] در مصحف خود این دو سوره را با [[بسمله]] از هم جدا نکرده بود؛<ref> مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۷۲۸.</ref> نیز روایت شده است که [[طاووس یمانی]] و [[عمر بن عبدالعزیز]] سوره‌هاى انشراح و ضحى را یک سوره محسوب مى‌کردند و آن ‌دو را بدون فاصله بسمله در یک [[رکعت|رکعت]] از [[نماز]] واجب مى‌خواندند.<ref> التفسیرالکبیر، ج ۳۲، ص ۲؛ تفسیر مراغى، ج ۳۰، ص ۱۸۸.</ref>
  
هدف اين سوره آرامش دادن به [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله و دعوت آن حضرت به پايدارى است، از اين‌رو خداوند نعمت‌هاى بزرگى را كه به آن حضرت ارزانى كرده است يادآور مى‌شود و او را به پيروزى بر مشكلات بشارت و به [[عبادت]] و [[دعا]] فرمان مى‌دهد.<ref> التحرير والتنوير، ج 30، ص 407؛ الميزان، ج 20، ص 313.</ref>
+
گرایش مشهور مفسران و فقهاى شیعه چون [[شیخ صدوق]]،<ref> الهدایه، ص ۱۳۵.</ref> [[سید مرتضی|سید مرتضى]]،<ref> الانتصار، ص ۱۴۷.</ref> [[شیخ طوسى]]،<ref> المبسوط، ج ۱، ص ۱۰۷؛ النهایه، ص ۷۸.</ref> [[علامه طبرسى]]،<ref> مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۶۹.</ref> [[محقق حلى]]<ref> شرایع الاسلام، ج ۱، ص ۶۶؛ المعتبر، ج ۲، ص ۱۸۷ ـ ۱۸۸؛ المختصر النافع، ص ۳۱.</ref> و... بر اساس روایات اهل بیت علیهم‌السلام<ref> وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۵۴ ـ ۵۶.</ref> به وحدت دو سوره با حذف بسمله بین آن دو بوده است؛<ref> الحدائق، ج ۸، ص ۲۰۴ ـ ۲۰۵؛ جواهرالکلام، ج ۱۰، ص ۲۰.</ref> اما [[ابن ادریس حلی|ابن ادریس]] با پذیرش وحدت دو سوره، حذف بسمله میان آن دو را به دلیل وجود آن در مصحف و [[تواتر]] مصحف نپذیرفته است.<ref> السرائر، ج ‌۱، ص‌ ۲۲۰‌ـ‌۲۲۱.</ref>
  
'''محتواى سوره:'''
+
سپس [[علامه حلی|علامه حلى]] با ناتمام دانستن دلالت روایات بر وحدت دو سوره و با استناد به روایاتى که بر تعدد دو سوره دلالت دارد، در وحدت دو سوره تشکیک کرده است.<ref> مختلف الشیعه، ج ۲، ص ۱۷۰؛ تذکرة الفقهاء، ج ۱، ص ۱۱۶؛ منتهى المطلب، ج ۱، ص ۲۷۶.</ref> غالب علماى پس از وى، مانند [[شهید اول]]،<ref> الذکرى، ص ۱۹۱.</ref> [[شهید ثانی|شهید ثانى]]،<ref> روض‌الجنان، ص ۲۶۹ ـ ۲۷۰؛ الروضة البهیه، ج ۱، ص ۶۱۲ ـ ۶۱۳.</ref> [[محقق ثانی|محقق کرکى]]<ref> جامع المقاصد، ج ‌۲، ص‌ ۲۶۲.</ref> و [[صاحب مدارک|محقق عاملى]]<ref> ناخذ مدارک الاحکام، ج ۳، ص ۳۷۷.</ref> نیز نظریه او را تأیید و دلالت روایات بر وحدت دو سوره را رد کردند. [[صاحب جواهر]] نیز اگر چه نظر صریحى در این مسئله نمى‌دهد، ولى در دلایل قائلان به وحدت مناقشه مى‌کند.<ref> جواهر الکلام، ج ۱۰، ص ۲۰ ـ ۲۴.</ref>
  
سوره انشراح با بيان سه موهبت بزرگ از مواهب الهى ويژه پيامبر صلى الله عليه و آله آغاز مى‌شود. ابتدا شرح صدر پيامبر صلى الله عليه و آله به ‌گونه‌اى كه آمادگى پذيرش [[وحى]] و اداى حق [[رسالت]] و صبر در برابر سختي‌ها و تحمل آزار و اذيت مردم را داشته باشد، مطرح گرديده است. سپس به سبك كردن بار سنگين رسالت و مسئوليت دشوار نبوت و هدايت مردم اشاره مى‌كند و در چهارمين آيه به بيان سومين نعمت يعنى بلندآوازه كردن نام آن حضرت مى‌پردازد كه از مصاديق آن، اين است كه خداى سبحان نام پيامبر صلى الله عليه و آله را در [[اذان]] و [[اقامه]] و [[تشهد]] نماز در كنار نام خويش قرار داده است.
+
البته در همین دوره نیز [[اخباریان]]<ref> غایة المرام، ج ۱، ص ۱۵۲.</ref> و گروهى از علماى غیراخبارى<ref> الکاشف، ج ۷، ص ۵۸۰؛ منهاج الصالحین، ج ۱، ص ۱۶۴؛ مستمسک العروه، ج ۶، ص ۱۷۵.</ref> نظریه وحدت را پذیرفته و از آن دفاع کرده‌اند. با وجود همه این اختلافات، از نظر حکم [[فقه|فقهى]] بیشتر [[فقها|فقهاى]] شیعه به وجوب یا وجوب احتیاطى قرائت این دو سوره با هم و با ثبوت بسمله در یک رکعت از نماز واجب [[فتوا]] داده‌اند،<ref> مستمسک العروه، ج ۶، ص ۱۷۵ ـ ۱۷۶؛ مجموعه مؤلفات صدر، ج ۱۴، ص ۲۲۸، «منهاج الصالحین».</ref> مگر آنان که قرائت کمتر از یک سوره کامل در یک رکعت از نماز واجب را جایز مى‌دانند.<ref> الحدائق، ج ۸ ، ص ۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ تبصرة الفقهاء، ج ۱، ص ۱۳۴ ـ ۱۳۶.</ref>
  
در روايتى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله آمده است: خداوند عزوجل به رسولش مى‌فرمايد: «هرگاه نام من برده شود نامت با نام من ذكر مى‌شود».<ref> مجمع‌البيان، ج 10، ص 771؛ الميزان، ج 20، ص 315، 318.</ref> در پنجمين آيه به پيامبر مژده آسانى پس از دشوارى مى‌دهد: «فَاِنَّ مَعَ العُسرِ يُسراً» و در آيه بعد اين مطلب را تكرار مى‌كند. گروهى از مفسران تكرار «العُسر» را به صورت معرفه دليل بر يكى بودن آن دو دانسته و تكرار «يُسراً» را به صورت نكره دليل بر تعدد و مغايرت آن دو با هم مى‌دانند، بنابراين مقصود آيه چنين است كه در برابر هر عسر دو يسر وجود دارد: يك يُسر در دنيا و يسرى ديگر در آخرت.
+
به نظر مى‌رسد رأى صحیح در این باب، عدم وحدت این دو سوره است و روایات نیز بر بیش از جواز خواندن این دو سوره با هم در یک رکعت از نماز واجب دلالتى ندارد، حتى از بعضى روایات عدم وحدت این دو سوره استفاده مى‌شود.<ref> الاستبصار، ج ۱، ص ۳۶۴ ـ ۳۶۵؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۳۶۵.</ref>
  
اين نظر با روايات نيز سازگارى دارد. براى نمونه از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت شده است: «خداوند يك عسر و دو يسر آفريد. يك عسر نمى‌تواند بر دو يسر غلبه كند»<ref> مجمع البيان، ج 10، ص 771 ـ 772؛ التفسير الكبير، ج 32، ص 6.</ref> اما [[علامه طباطبايى]] اين تكرار را صرفاً تأكيد معناى آيه پيشين مى‌داند و سه نعمت ذكر شده در ابتداى سوره را از مصاديق يسر پس از عسر به شمار مى‌آورد.<ref> الميزان، ج 20، ص 316 ـ 317.</ref>
+
==هدف سوره ==
  
در نهايت خداوند خطاب به پيامبر صلى الله عليه و آله مى‌فرمايد: هرگاه از واجبات فارغ شدى خود را در [[عبادت]] و [[دعا]] به سختى بينداز: «فَاِذا فَرَغتَ فَانصَب × و اِلى رَبِّكَ فَارغَب» در تفسير اين دو آيه مفسران وجوه ديگرى نيز ذكر كرده‌اند كه بعضى از باب بيان مصداق و برخى نيز ضعيف و بدون دليل است.<ref> همان، ص 317؛ مجمع‌البيان، ج 10، ص 772ـ773.</ref>
+
هدف این سوره آرامش دادن به [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله و دعوت آن حضرت به پایدارى است، از این‌رو خداوند نعمت‌هاى بزرگى را که به آن حضرت ارزانى کرده است یادآور مى‌شود و او را به پیروزى بر مشکلات بشارت و به [[عبادت]] و [[دعا]] فرمان مى‌دهد.<ref> التحریر والتنویر، ج ۳۰، ص ۴۰۷؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۳۱۳.</ref>
  
از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل شده است كه فرمود: از خداوند متعالى سؤالى كردم كه ‌اى كاش نمى‌كردم؛ گفتم: پروردگارا پيغمبرانى قبل از من آمده‌اند. براى بعضى از ايشان باد را مسخر گردانيدى و بعضى، مردگان را زنده مى‌كردند. فرمود: آيا يتيم نبودى و من پناهت دادم؟ گفتم: بلى. فرمود: آيا گمشده نبودى و من هدايتت كردم؟ گفتم: بلى. فرمود: آيا سينه‌ات را گشاده نساختم و سنگينى روى دوشت را برداشتم؟ گفتم: آرى اى پروردگار من.<ref> اسباب‌النزول، ص 254؛ مجمع‌البيان، ج 10، ص 770؛ كنز الدقائق، ج 14، ص 332.</ref>
+
==محتواى سوره ==
  
'''فضيلت سوره:'''
+
سوره انشراح با بیان سه موهبت بزرگ از مواهب الهى ویژه [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلى الله علیه و آله آغاز مى‌شود. ابتدا [[شرح صدر]] پیامبر صلى الله علیه و آله به ‌گونه‌اى که آمادگى پذیرش [[وحى]] و اداى حق [[رسالت]] و [[صبر]] در برابر سختی‌ها و تحمل آزار و اذیت مردم را داشته باشد، مطرح گردیده است.
  
بنا به روايتى پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: يا على! كسى كه اين سوره را قرائت كند گويا فقيران امت مرا سير كرده است و در برابر هر آيه در روز قيامت تن‌پوشى بهشتى به او مى‌دهند.<ref> بصائر ذوى التمييز، ج ص 526.</ref>
+
سپس به سبک کردن بار سنگین رسالت و مسئولیت دشوار [[نبوت]] و هدایت مردم اشاره مى‌کند و در چهارمین [[آیه]] به بیان سومین نعمت یعنى بلندآوازه کردن نام آن حضرت مى‌پردازد که از مصادیق آن، این است که [[الله|خداى سبحان]] نام پیامبر صلى الله علیه و آله را در [[اذان]] و [[اقامه]] و [[تشهد]] [[نماز]] در کنار نام خویش قرار داده است. در روایتى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله آمده است: خداوند عزوجل به رسولش مى‌فرماید: «هرگاه نام من برده شود نامت با نام من ذکر مى‌شود».<ref> مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۷۷۱؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۳۱۵، ۳۱۸.</ref>  
  
==پانویس ==
+
در پنجمین آیه به پیامبر مژده آسانى پس از دشوارى مى‌دهد: {{متن قرآن|«فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یسْرًا»}} و در آیه بعد این مطلب را تکرار مى‌کند. گروهى از مفسران تکرار «العُسر» را به صورت معرفه دلیل بر یکى بودن آن دو دانسته و تکرار «یُسراً» را به صورت نکره دلیل بر تعدد و مغایرت آن دو با هم مى‌دانند، بنابراین مقصود آیه چنین است که در برابر هر عسر دو یسر وجود دارد: یک یُسر در دنیا و یسرى دیگر در [[آخرت]].
 +
 
 +
این نظر با روایات نیز سازگارى دارد. براى نمونه از پیامبر صلى الله علیه و آله روایت شده است: «خداوند یک عسر و دو یسر آفرید. یک عسر نمى‌تواند بر دو یسر غلبه کند»<ref> مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۷۱ ـ ۷۷۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۲، ص ۶.</ref> اما [[علامه طباطبایى]] این تکرار را صرفاً تأکید معناى آیه پیشین مى‌داند و سه نعمت ذکر شده در ابتداى سوره را از مصادیق یسر پس از عسر به شمار مى‌آورد.<ref> المیزان، ج ۲۰، ص ۳۱۶ ـ ۳۱۷.</ref>
 +
 
 +
در نهایت خداوند خطاب به پیامبر صلى الله علیه و آله مى‌فرماید: هرگاه از واجبات فارغ شدى، خود را در [[عبادت]] و [[دعا]] به سختى بینداز: {{متن قرآن|«فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ * وَإِلَىٰ رَبِّک فَارْغَبْ»}}. در [[تفسیر قرآن|تفسیر]] این دو آیه مفسران وجوه دیگرى نیز ذکر کرده‌اند که بعضى از باب بیان مصداق و برخى نیز ضعیف و بدون دلیل است.<ref> همان، ص ۳۱۷؛ مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۷۷۲ـ۷۷۳.</ref>
 +
 
 +
از پیامبر صلى الله علیه و آله نقل شده است که فرمود: از خداوند متعال سؤالى کردم که ‌اى کاش نمى‌کردم؛ گفتم: پروردگارا پیغمبرانى قبل از من آمده‌اند. براى بعضى از ایشان باد را مسخر گردانیدى و بعضى، مردگان را زنده مى‌کردند. فرمود: آیا یتیم نبودى و من پناهت دادم؟ گفتم: بلى. فرمود: آیا گمشده نبودى و من هدایتت کردم؟ گفتم: بلى. فرمود: آیا سینه‌ات را گشاده نساختم و سنگینى روى دوشت را برداشتم؟ گفتم: آرى اى پروردگار من.<ref> اسباب‌النزول، ص ۲۵۴؛ مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۷۷۰؛ کنز الدقائق، ج ۱۴، ص ۳۳۲.</ref>
 +
 
 +
==فضیلت سوره ==
 +
 
 +
بنا به روایتى [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلى الله علیه و آله فرمود: یا [[امام علی علیه السلام|على]]! کسى که این [[سوره]] را قرائت کند، گویا فقیران امت مرا سیر کرده است و در برابر هر [[آیه]]، در روز [[قیامت]] تن‌پوشى [[بهشت|بهشتى]] به او مى‌دهند.<ref> بصائر ذوى التمییز، ج ۱، ص ۵۲۶.</ref>
 +
 
 +
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
===منابع===
+
==منابع==
 +
* سید حبیب‌الله دشتى، دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۴، صفحه ۵۱۶-۵۲۰.
 +
 
 +
==پیوست==
 +
 
 +
[[سوره انشراح/متن و ترجمه]]
  
سيد حبيب‌الله دشتى، دائرة المعارف قرآن کریم، جلد 4، صفحه 516-520.
+
{{فهرست سوره های قرآن
 +
|سوره=۹۴.[[سوره انشراح|الشرح]]
 +
|قبلی=۹۳.[[سوره ضحی|الضحى]]
 +
|بعدی=۹۵.[[سوره تین|التين]]
 +
}}
 +
{{قرآن}}
  
 
[[رده: سوره های قرآن]]
 
[[رده: سوره های قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۴۸

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


<<ضحی شرح تین>>
شماره: ۹۴
جزء : ۳۰
محل نزول: مکه
ترتيب نزول : ۱۲
تعداد آیه : ۸
متن و ترجمه سوره

فهرست سوره‌های قرآن


«سوره انشراح» نود و چهارمین سوره از سور قرآن کریم است و دارای ۸ آیه می باشد.

نزول سوره

سوره انشراح نود و چهارمین سوره قرآن کریم در ترتیب مصحف و به اعتقاد بیشتر مفسران مکى است. اما بعضى از متأخرین با توجه به سیاق و محتواى آیات که به شمارى از نعمت‌هاى ویژه خداوند به پیامبر اشاره مى‌کند و به ویژه آیه «وَرَفَعْنَا لَک ذِکرَک» که از بلند آوازه شدن نام پیامبر سخن مى‌گوید و این امر در مدینه و در سال‌هاى پایانى دعوت آن حضرت به وقوع پیوست احتمال مدنى بودن این سوره را داده و حتى مدنى بودن آن را ترجیح داده‌اند[۱]؛ ولى با توجه به روایات ترتیب نزول و ارتباط معنایى روشن این سوره با سوره ضحى، به حدى که برخى آن را ادامه یا کامل کننده سوره ضحى دانسته‌اند، مکى بودن سوره انشراح قوى‌تر به نظر مى‌رسد.[۲]

بر حسب روایات ترتیب نزول، سوره انشراح یازدهمین[۳] (بدون احتساب سوره حمد) یا دوازدهمین[۴] سوره مکى است و بعد از سوره ضحى و قبل از سوره عصر نازل شده است[۵] و ۸ آیه و ۲۷ کلمه[۶] دارد.

نام دیگر سوره

این سوره را از صدر اسلام در تفاسیر، مصاحف، کتب حدیث و کتاب‌هاى فقهى، سوره «الم نشرح» مى‌نامیدند؛ ولى در چند قرن اخیر در بعضى از تفاسیر و مصحف‌ها نام «انشراح» را که مصدر باب انفعال از فعل «نَشْرَح» است و معناى حاصل مصدرى دارد براى آن برگزیده‌اند؛ نیز در قرن اخیر در مصاحف و تفاسیر نام «شرح» براى این سوره متداول گردیده است.[۷]

ارتباط با سوره ضحی

ارتباط معنایى سوره انشراح با سوره ضحى (سوره قبل) چنان آشکار است که همه مفسران به آن اشاره کرده‌اند. سوره ضحى با امتنان بر رسول مکرم اسلام صلى الله علیه و آله و بیان بخشى از مواهب بزرگ الهى به آن حضرت پایان گرفته است. سوره انشراح نیز با امتنان بر رسول گرامى و بیان قسمتى دیگر از مواهب الهى به ایشان آغاز شده است.[۸]

این پیوند شدید در کنار روایاتى که شیعه از اهل بیت علیهم‌السلام و اهل سنت از برخى صحابه و تابعان نقل کرده‌اند، سبب شده است که گروهى از اهل سنت و بسیارى از عالمان شیعه به وحدت این دو سوره حکم کنند. نقل شده است که اُبىّ کعب در مصحف خود این دو سوره را با بسمله از هم جدا نکرده بود؛[۹] نیز روایت شده است که طاووس یمانی و عمر بن عبدالعزیز سوره‌هاى انشراح و ضحى را یک سوره محسوب مى‌کردند و آن ‌دو را بدون فاصله بسمله در یک رکعت از نماز واجب مى‌خواندند.[۱۰]

گرایش مشهور مفسران و فقهاى شیعه چون شیخ صدوق،[۱۱] سید مرتضى،[۱۲] شیخ طوسى،[۱۳] علامه طبرسى،[۱۴] محقق حلى[۱۵] و... بر اساس روایات اهل بیت علیهم‌السلام[۱۶] به وحدت دو سوره با حذف بسمله بین آن دو بوده است؛[۱۷] اما ابن ادریس با پذیرش وحدت دو سوره، حذف بسمله میان آن دو را به دلیل وجود آن در مصحف و تواتر مصحف نپذیرفته است.[۱۸]

سپس علامه حلى با ناتمام دانستن دلالت روایات بر وحدت دو سوره و با استناد به روایاتى که بر تعدد دو سوره دلالت دارد، در وحدت دو سوره تشکیک کرده است.[۱۹] غالب علماى پس از وى، مانند شهید اول،[۲۰] شهید ثانى،[۲۱] محقق کرکى[۲۲] و محقق عاملى[۲۳] نیز نظریه او را تأیید و دلالت روایات بر وحدت دو سوره را رد کردند. صاحب جواهر نیز اگر چه نظر صریحى در این مسئله نمى‌دهد، ولى در دلایل قائلان به وحدت مناقشه مى‌کند.[۲۴]

البته در همین دوره نیز اخباریان[۲۵] و گروهى از علماى غیراخبارى[۲۶] نظریه وحدت را پذیرفته و از آن دفاع کرده‌اند. با وجود همه این اختلافات، از نظر حکم فقهى بیشتر فقهاى شیعه به وجوب یا وجوب احتیاطى قرائت این دو سوره با هم و با ثبوت بسمله در یک رکعت از نماز واجب فتوا داده‌اند،[۲۷] مگر آنان که قرائت کمتر از یک سوره کامل در یک رکعت از نماز واجب را جایز مى‌دانند.[۲۸]

به نظر مى‌رسد رأى صحیح در این باب، عدم وحدت این دو سوره است و روایات نیز بر بیش از جواز خواندن این دو سوره با هم در یک رکعت از نماز واجب دلالتى ندارد، حتى از بعضى روایات عدم وحدت این دو سوره استفاده مى‌شود.[۲۹]

هدف سوره

هدف این سوره آرامش دادن به رسول خدا صلى الله علیه و آله و دعوت آن حضرت به پایدارى است، از این‌رو خداوند نعمت‌هاى بزرگى را که به آن حضرت ارزانى کرده است یادآور مى‌شود و او را به پیروزى بر مشکلات بشارت و به عبادت و دعا فرمان مى‌دهد.[۳۰]

محتواى سوره

سوره انشراح با بیان سه موهبت بزرگ از مواهب الهى ویژه پیامبر صلى الله علیه و آله آغاز مى‌شود. ابتدا شرح صدر پیامبر صلى الله علیه و آله به ‌گونه‌اى که آمادگى پذیرش وحى و اداى حق رسالت و صبر در برابر سختی‌ها و تحمل آزار و اذیت مردم را داشته باشد، مطرح گردیده است.

سپس به سبک کردن بار سنگین رسالت و مسئولیت دشوار نبوت و هدایت مردم اشاره مى‌کند و در چهارمین آیه به بیان سومین نعمت یعنى بلندآوازه کردن نام آن حضرت مى‌پردازد که از مصادیق آن، این است که خداى سبحان نام پیامبر صلى الله علیه و آله را در اذان و اقامه و تشهد نماز در کنار نام خویش قرار داده است. در روایتى از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله آمده است: خداوند عزوجل به رسولش مى‌فرماید: «هرگاه نام من برده شود نامت با نام من ذکر مى‌شود».[۳۱]

در پنجمین آیه به پیامبر مژده آسانى پس از دشوارى مى‌دهد: «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یسْرًا» و در آیه بعد این مطلب را تکرار مى‌کند. گروهى از مفسران تکرار «العُسر» را به صورت معرفه دلیل بر یکى بودن آن دو دانسته و تکرار «یُسراً» را به صورت نکره دلیل بر تعدد و مغایرت آن دو با هم مى‌دانند، بنابراین مقصود آیه چنین است که در برابر هر عسر دو یسر وجود دارد: یک یُسر در دنیا و یسرى دیگر در آخرت.

این نظر با روایات نیز سازگارى دارد. براى نمونه از پیامبر صلى الله علیه و آله روایت شده است: «خداوند یک عسر و دو یسر آفرید. یک عسر نمى‌تواند بر دو یسر غلبه کند»[۳۲] اما علامه طباطبایى این تکرار را صرفاً تأکید معناى آیه پیشین مى‌داند و سه نعمت ذکر شده در ابتداى سوره را از مصادیق یسر پس از عسر به شمار مى‌آورد.[۳۳]

در نهایت خداوند خطاب به پیامبر صلى الله علیه و آله مى‌فرماید: هرگاه از واجبات فارغ شدى، خود را در عبادت و دعا به سختى بینداز: «فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ * وَإِلَىٰ رَبِّک فَارْغَبْ». در تفسیر این دو آیه مفسران وجوه دیگرى نیز ذکر کرده‌اند که بعضى از باب بیان مصداق و برخى نیز ضعیف و بدون دلیل است.[۳۴]

از پیامبر صلى الله علیه و آله نقل شده است که فرمود: از خداوند متعال سؤالى کردم که ‌اى کاش نمى‌کردم؛ گفتم: پروردگارا پیغمبرانى قبل از من آمده‌اند. براى بعضى از ایشان باد را مسخر گردانیدى و بعضى، مردگان را زنده مى‌کردند. فرمود: آیا یتیم نبودى و من پناهت دادم؟ گفتم: بلى. فرمود: آیا گمشده نبودى و من هدایتت کردم؟ گفتم: بلى. فرمود: آیا سینه‌ات را گشاده نساختم و سنگینى روى دوشت را برداشتم؟ گفتم: آرى اى پروردگار من.[۳۵]

فضیلت سوره

بنا به روایتى پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: یا على! کسى که این سوره را قرائت کند، گویا فقیران امت مرا سیر کرده است و در برابر هر آیه، در روز قیامت تن‌پوشى بهشتى به او مى‌دهند.[۳۶]

پانویس

  1. تفسیر قاسمى، ج ۱۷، ص ۱۸۳؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۳۱۳.
  2. مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۶۱۲، ۷۶۹؛ البرهان فى علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۸۰؛ الاتقان، ج ۱، ص ۲۹ ـ ۳۱.
  3. مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۶۱۲؛ البرهان فى علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۸۰؛ الاتقان، ج ۱، ص ۲۹ ـ ۳۱.
  4. مفاتیح‌الاسرار، ج ۱، ص ۱۲۸؛ التمهید، ج ۱، ص ۱۳۵.
  5. مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۶۱۲؛ البرهان، ج ۱، ص ۲۸۰؛ التمهید، ج ۱، ص ۱۳۵.
  6. المعجم الاحصائى، ج ۱، ص ۳۱۰.
  7. التحریر والتنویر، ج ۳۰، ص ۴۰۷؛ تاریخ قرآن، ص ۵۹۰.
  8. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۶۸؛ اسرار ترتیب القرآن، ص ۱۵۲.
  9. مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۷۲۸.
  10. التفسیرالکبیر، ج ۳۲، ص ۲؛ تفسیر مراغى، ج ۳۰، ص ۱۸۸.
  11. الهدایه، ص ۱۳۵.
  12. الانتصار، ص ۱۴۷.
  13. المبسوط، ج ۱، ص ۱۰۷؛ النهایه، ص ۷۸.
  14. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۶۹.
  15. شرایع الاسلام، ج ۱، ص ۶۶؛ المعتبر، ج ۲، ص ۱۸۷ ـ ۱۸۸؛ المختصر النافع، ص ۳۱.
  16. وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۵۴ ـ ۵۶.
  17. الحدائق، ج ۸، ص ۲۰۴ ـ ۲۰۵؛ جواهرالکلام، ج ۱۰، ص ۲۰.
  18. السرائر، ج ‌۱، ص‌ ۲۲۰‌ـ‌۲۲۱.
  19. مختلف الشیعه، ج ۲، ص ۱۷۰؛ تذکرة الفقهاء، ج ۱، ص ۱۱۶؛ منتهى المطلب، ج ۱، ص ۲۷۶.
  20. الذکرى، ص ۱۹۱.
  21. روض‌الجنان، ص ۲۶۹ ـ ۲۷۰؛ الروضة البهیه، ج ۱، ص ۶۱۲ ـ ۶۱۳.
  22. جامع المقاصد، ج ‌۲، ص‌ ۲۶۲.
  23. ناخذ مدارک الاحکام، ج ۳، ص ۳۷۷.
  24. جواهر الکلام، ج ۱۰، ص ۲۰ ـ ۲۴.
  25. غایة المرام، ج ۱، ص ۱۵۲.
  26. الکاشف، ج ۷، ص ۵۸۰؛ منهاج الصالحین، ج ۱، ص ۱۶۴؛ مستمسک العروه، ج ۶، ص ۱۷۵.
  27. مستمسک العروه، ج ۶، ص ۱۷۵ ـ ۱۷۶؛ مجموعه مؤلفات صدر، ج ۱۴، ص ۲۲۸، «منهاج الصالحین».
  28. الحدائق، ج ۸ ، ص ۲۰۵ ـ ۲۰۶؛ تبصرة الفقهاء، ج ۱، ص ۱۳۴ ـ ۱۳۶.
  29. الاستبصار، ج ۱، ص ۳۶۴ ـ ۳۶۵؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۳۶۵.
  30. التحریر والتنویر، ج ۳۰، ص ۴۰۷؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۳۱۳.
  31. مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۷۷۱؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۳۱۵، ۳۱۸.
  32. مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۷۷۱ ـ ۷۷۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۲، ص ۶.
  33. المیزان، ج ۲۰، ص ۳۱۶ ـ ۳۱۷.
  34. همان، ص ۳۱۷؛ مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۷۷۲ـ۷۷۳.
  35. اسباب‌النزول، ص ۲۵۴؛ مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۷۷۰؛ کنز الدقائق، ج ۱۴، ص ۳۳۲.
  36. بصائر ذوى التمییز، ج ۱، ص ۵۲۶.

منابع

  • سید حبیب‌الله دشتى، دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۴، صفحه ۵۱۶-۵۲۰.

پیوست

سوره انشراح/متن و ترجمه

سوره قبلی:

۹۳.الضحى

۹۴.الشرح سوره بعدی:

۹۵.التين

۱.سوره فاتحه ۲.سوره بقره ۳.سوره آل عمران ۴.سوره نساء ۵.سوره مائده ۶.سوره انعام ۷.سوره اعراف ۸.سوره انفال ۹.سوره توبه ۱۰.سوره یونس ۱۱.سوره هود ۱۲.سوره یوسف ۱۳.سوره رعد ۱۴.سوره ابراهیم ۱۵.سوره حجر ۱۶.سوره نحل ۱۷.سوره اسراء ۱۸.سوره کهف ۱۹.سوره مریم ۲۰.سوره طه ۲۱.سوره انبیاء ۲۲.سوره حج ۲۳.سوره مومنون ۲۴.سوره نور ۲۵.سوره فرقان ۲۶.سوره شعراء ۲۷.سوره نمل ۲۸.سوره قصص ۲۹.سوره عنکبوت ۳۰.سوره روم ۳۱.سوره لقمان ۳۲.سوره سجده ۳۳.سوره احزاب ۳۴.سوره سبأ ۳۵.سوره فاطر ۳۶.سوره یس ۳۷.سوره صافات ۳۸.سوره ص ۳۹.سوره زمر ۴۰.سوره غافر ۴۱.سوره فصلت ۴۲.سوره شوری ۴۳.سوره زخرف ۴۴.سوره دخان ۴۵.سوره جاثیه ۴۶.سوره احقاف ۴۷.سوره محمد ۴۸.سوره فتح ۴۹.سوره حجرات ۵۰.سوره ق ۵۱.سوره ذاریات ۵۲.سوره طور ۵۳.سوره نجم ۵۴.سوره قمر ۵۵.سوره الرحمن ۵۶.سوره واقعه ۵۷.سوره حدید ۵۸.سوره مجادله ۵۹.سوره حشر ۶۰.سوره ممتحنه ۶۱.سوره صف ۶۲.سوره جمعه ۶۳.سوره منافقون ۶۴.سوره تغابن ۶۵.سوره طلاق ۶۶.سوره تحریم ۶۷.سوره ملک ۶۸.سوره قلم ۶۹.سوره الحاقه ۷۰.سوره معارج ۷۱.سوره نوح ۷۲.سوره جن ۷۳.سوره مزمل ۷۴.سوره مدثر ۷۵.سوره قیامه ۷۶.سوره انسان ۷۷.سوره مرسلات ۷۸.سوره نبأ ۷۹.سوره نازعات ۸۰.سوره عبس ۸۱.سوره تکویر ۸۲.سوره انفطار ۸۳.سوره مطففین ۸۴.سوره انشقاق ۸۵.سوره بروج ۸۶.سوره طارق ۸۷.سوره اعلی ۸۸.سوره غاشیه ۸۹.سوره فجر ۹۰.سوره بلد ۹۱.سوره شمس ۹۲.سوره لیل ۹۳.سوره ضحی ۹۴.سوره انشراح ۹۵.سوره تین ۹۶.سوره علق ۹۷.سوره قدر ۹۸.سوره بینه ۹۹.سوره زلزال ۱۰۰.سوره عادیات ۱۰۱.سوره قارعه ۱۰۲.سوره تکاثر ۱۰۳.سوره عصر ۱۰۴.سوره همزه ۱۰۵.سوره فیل ۱۰۶.سوره قریش ۱۰۷.سوره ماعون ۱۰۸.سوره کوثر ۱۰۹.سوره کافرون ۱۱۰.سوره نصر ۱۱۱.سوره مسد ۱۱۲.سوره اخلاص ۱۱۳.سوره فلق ۱۱۴.سوره ناس

قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن