مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

شیخ طوسی

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از شیخ طوسى)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«ابوجعفر محمد بن حسن طوسی» ملقب به «شیخ الطائفه» (۳۸۵ -۴۶۰ ق)، فقیه اصولی، محدث رجالی، مفسر و متکلم بزرگ شیعه در قرن پنجم هجری است. شیخ طوسی صاحب دو کتاب ارزشمند فقهی "تهذیب الاحکام" و "الإستبصار" از کتب اربعه حدیثی شیعه و نیز آثار متعددی در کلام، فقه، حدیث، رجال و درایه می‌‌باشد. عظمت او در فقه به حدی بود که تا مدت طولانی، فقهای شیعه را تحت تأثیر آراء خود قرار داد.

Shaykh-Tusi.jpg
نام کامل محمد بن حسن طوسی
زادروز ۳۸۵ قمری
زادگاه طوس، خراسان
وفات ۴۶۰ قمری
مدفن نجف

Line.png

اساتید

شیخ ‌مفید، سید مرتضی، حسین بن عبیدالله غضایری، ابن جنید اسکافی،...

شاگردان

ابو علی طوسی، شهرآشوب سروی، ابوالفتح کراجکى،...

آثار

تهذیب الأحکام، الإستبصار، الغیبه، التبیان، الرجال، عدة الاصول، مصباح المجتهد، المبسوط، تمهید الاصول، النهایه، الأمالی،...

زندگی‌نامه

ابوجعفر محمد بن حسن طوسی، در رمضان سال ۳۸۵ ه.ق در شهر طوس خراسان دیده به جهان گشود. پس از طی تحصیلات مقدماتی در زادگاه خود، در سال ۴۰۸ ه.ق هنگامی که ۲۳ ساله بود، به بغداد عزیمت نمود.

در آن هنگام ریاست مذهب جعفری در زمان غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه با محمد بن محمد عکبری بغدادی، معروف به شیخ ‌مفید بود. پس شیخ طوسی ملازمت او را اختیار کرد و شاگردی او را پذیرفت و تا پایان زندگی او (حدود ۵ سال) از محضرش بهره ها برد.

در همین زمان از محضر مشایخ دیگر، مانند: حسین بن عبیدالله غضایری (م، ۴۱۱)، ابن جنید اسکافی (م، ۳۸۱) و احمد بن محمد بن موسی معروف به ابی الصلت اهوازی نیز کسب فیض نمود. وی به علت هوش سرشار و ذکاوت فوق العاده‌اش مورد توجه استاد بزرگوارش شیخ مفید قرار گرفت، بدین جهت اکثر اوقات را با شیخ بسر می برد تا این که در رمضان سال ۴۱۳ ه.ق شیخ مفید به جوار رحمت الهی شتافت.

پس از آن، ریاست مذهب شیعه به والامقام ترین شاگردش یعنی سید مرتضی علم الهدی (برادر سید رضی، گردآورنده نهج البلاغه) رسید. بدین خاطر شیخ طوسی بدو پیوست و از علوم الهی سرشاری که از زبان او جاری می گردید، مستفیض شده و از چشمه گوارای علم و دانش او سیراب و بهره مند گشت. سید مرتضی نیز که در او لیاقت و استعداد کامل را دیده بود، او را مورد عنایات و توجهات خاصه خود قرار داده و او را به تدریس واداشت و مقرری قابل توجهی (۱۲ دینار در ماه) برای او تعیین نمود. بدین ترتیب شیخ طوسی ۲۳ سال نیز در ملازمت آن عالم بزرگوار بسر برد تا این که سید در ربیع الاول سال ۴۳۶ ه.ق، در سن ۸۱ سالگی درگذشت.

بعد از رحلت سید مرتضی علم الهدی، رهبری و پرچمداری شیعه به شیخ طوسی رسید. در این هنگام منزل شیخ در محله کرخ بغداد، پناهگاه و مقصد و مقصود مسلمانان بود و جهت درک محضر او علماء و دانشمندان بسیاری از سراسر سرزمین اسلامی، قصد بغداد را می نمودند.

شیخ طوسی ۲۴ سال دیگر پس از استادش در قید حیات بود. دوازده سال بعد از سید در بغداد ماند، ولی بعد به علت یک سلسله آشوب ها که خانه و کاشانه اش به تاراج رفت، به نجف مهاجرت کرد و حوزه علمیه را در آن جا تاسیس کرد.

شیخ الطائفه، بیش از ۳۰۰ شاگرد داشته است؛ در این باره شیخ عباس قمى مى‌گوید: «شاگردان خبره او که جملگى مجتهد بودند افزون بر ۳۰۰ تن و از اهل سنت بى‌شمار و نامحدود بودند.» از جمله مشاهیر تلامیذ شیخ، مى‌توان از ابوعلى طوسى فرزند وى، ملقّب به مفید ثانى (م، ۵۱۵ ق)، شهر آشوب سروى جد صاحب معالم العلماء و ابوالفتح کراجکى یاد کرد.

سرانجام شیخ طوسی در شب دوشنبه بیست و دوم ماه محرم سال ۴۶۰ قمری به رحمت ایزدی پیوست و در نجف اشرف در خانه خویش به خاک سپرده شد، که اکنون مسجد شده است.

خاندان شیخ نیز تا چند نسل همه از علماء و فقها بوده اند. پسرش شیخ ابوعلی طوسی، فقیه جلیل القدری است و بنابر نقل صاحب مستدرک الوسایل، او کتابی دارد به نام امالی و کتاب النهایه پدرش را نیز شرح کرده است. مطابق نقل کتاب لؤلؤة البحرین، دختران شیخ طوسی نیز فقیهه و فاضله بوده اند.

جایگاه علمى‌ شیخ طوسی

شیخ ‌طوسی اکثر کتب خود را در علم اصول و عقاید با بیانات کلامی درآمیخته است. این کار شیخ به علمای دیگر نیز جرأت داد که تفسیر قرآن را با مشرب های عقیدتی و فکری گوناگونی عرضه بدارند. بدین ترتیب پس از شیخ، تفاسیری با مشرب های فلسفی و عرفانی و علمی به وجود آمد که تاثیر مهمی در تغییر افکار مسلمین باقی گذاشت.

یکی دیگر از تاثیرات و ابتکارات شیخ طوسی، استفاده از احادیث اهل سنت و استنتاج از مسائل کلامی آنان می باشد. این استفاده باعث ورود فرهنگ اهل سنت در کتب شیعه و انتقال آرا شیعه به دیگران بود.

از خصوصیات دیگر شیخ طوسی آن است که تا مدت طولانی فقهای شیعه را تحت تأثیر آرا خود قرار داد، به طوری که هیچ یک از فقها جرأت نیافتند که در برابر آراء فقهی شیخ، نظریات خود را ابراز نمایند. البته این مسائل باعث رکود تکامل فقهی در برهه ای از زمان گردید، ولی بعدها با درخششی که برخی از فقها از نسل آن فقیه بزرگ نمودند، این سد شکسته گردید و آراء و نظریات فقهی جدید در عرصه زندگی مسلمانان طلوع و تجلی نمود و افکار و آرا جدید فقهی در عرصه زندگی مردم تابش نمود و این یک حادثه تاریخی درک موقعیت شیخ طوسی را برای ما تسهیل می نماید.

در درک عظمت وی کافی است در نظر داشته باشیم که تا سال ها بعد از وی با وجود انبوه دانشمندان شیعه، هیچ عالمی توفیق نیافت که شخصیت علمی و موقعیت او را تحت الشعاع خود قرار دهد. در علوم کلامی و فلسفی و معقول و منقول، تا ظهور خواجه نصیرالدین طوسی (متوفی ۶۷۲) و علامه حلی (متوفی ۷۲۶)، هیچ کس یارای برابری با عقاید کلامی وی را نداشت. در تفسیر قرآن تا پیش از مجمع البیان طبرسی (متوفی ۵۴۸) هیچ کتاب تفسیری همتای التبیان او وجود نداشته است. مجمع البیان نیز همچنان که مؤلفش گوید، از دریای بیکران معارف تفسیر التبیان اقتباس نموده است.

در فقه و اصول نیز تمام فقهای بعد از او، ناقل فتاوای وی بوده اند و به احترام فقاهت و دانش او از خود رای و نظری ابراز نمی داشتند تا این که محمد بن ادریس حلی (متوفی ۵۹۸) برخاست و اجتهاد و مکتب فقهی شیعه را متحول نمود.

قدما تا حدود یک قرن پیش، اگر در فقه، «شیخ» را به طور مطلق می گفتند، منظور آنان شیخ طوسی بود و اگر «شیخان» می گفتند مقصود شیخ مفید و شیخ طوسی بوده است. شیخ طوسی یکی از چند چهره معروفی است که در سراسر فقه نامشان برده می شود.

شیخ طوسی در تمام علوم اسلامى و قرآنى، در فقه و اصول و کلام و رجال و حدیث و تفسیر و ادبیات، متبحّر و صاحب نظر بود.

بعد فقهى:

فقه شیعه در طول تاریخ، خیزشهاى تکاملى و پویایى دو چندانى را پشت سر نهاده است. جرقه این جهش در عصر شیخ مفید و سید مرتضى و به ویژه شیخ طوسى آغاز شد. وى با تألیف کتابهایى چون تهذیب و استبصار، مبسوط، نهایه و خلاف، صفحه زرّینى در تاریخ فقه جعفرى گشود. با تألیف کتاب خلاف، فقه تطبیقى و مقایسه‌اى را نوآورى کرد. تأثیر و نفوذ نظرات دقیق فقهى شیخ بدان حد رسید که تا صد سال پس از او هر فقیه و مجتهدى عملا مقلّد او بود. اولین کسى که به خود جرأت ایستادگى در برابر وى داد و به نقد و ایراد نظرات شیخ پرداخت؛ نوه دخترى او ابن ادریس حلّى (م، ۵۹۸ ق) بود. حاجى نورى درباره این بعد علمى شیخ مى‌گوید: «او نابغه و احیاگر علم فقه بود به طورى که تمام دانشمندان و فقیهان امامیه پس از او در دامن آثار و کتب او به اجتهاد و فقاهت نائل آمدند و بیشترین استفاده را در احراز این مقام بلند علمى از تألیفات گران سنگ او بردند.» با دقت در این عبارات مى‌توان به عظمت فقاهت شیخ پى برد.

بعد اصولى:

رواج اندیشه اخباریگرى و نقل گرایى تا عصر شیخ حرکت پویایى اصول و فقه را کند و به ایستایى کشانده بود. شیخ با درک موقعیت خطیر، به مبارزه با این خط کهنه انحرافى پرداخت و کتاب عدّة الاصول را تألیف نمود. وى در مقدمه کتاب مبسوط، انگیزه تألیف را تضعیف این خط بر مى‌خواند و مى‌گوید: «من هنوز گفته‌هاى فقهاى مخالفین را که فقه ما را تحقیر مى‌کنند، مى‌شنوم و مدتهاست که در فکر تألیف کتابى در فروع فقه هستم. آنچه بیشتر عزم مرا سست مى‌کرد، این بود که اصحاب ما کمتر به این کار رغبت نشان مى‌دادند، زیرا با متون اخبار و صریح الفاظ روایات، خو گرفته‌اند...». و حتى شیخ در تفسیر تبیان خود، با استناد به آیات، اندیشه اخباریگرى را مى‌کوبد و ذیل آیه ‌«أفلا یتدبّرون القرآن...» مى‌گوید: «و نیز این آیه بر نادرستى گفتار ناآگاهان اصحاب حدیث گویایى دارد.» همچنین در مقدمه عدة الاصول، به انگیزه تألیف این کتاب اشاره و بر این خط انحرافى مى‌تازد. از اینرو، شیخ طوسى پاى به میدان اجتهاد نهاد و در مقدمه کتاب مذکور، خود را پیشگام نگارش چنین کتابى بر شمرد: «و آنان که در این زمینه دست به تألیف زده‌اند، هر یک بر اساس اصول و مبانى کلامى خود، قلم زده و تاکنون کسى از مذهب امامیه نیز در این باب کتابى ننوشته است.» از جمله نظرات اصولى وى، عدم حجیت اخبار واحد از غیر عدل امامى است و نیز در باب اجماع، حجیت آن را بر اساس قاعده لطف معتقد است. کتاب عدة الاصول از کهن‌ترین و معتبرترین منابع اصولى است که تاکنون مورد استفاده و استناد پژوهشگران و اصولیین بوده است.

بعد حدیثى‌:

این جنبه شخصیت والاى شیخ را با آشنایى دو اثر جاودانى تهذیب و استبصار مى‌توان معرفى نمود. نزدیکى شیخ به زمان ائمه -علیهم السلام- و نوّاب خاصّه و متون حقیقى حدیث، از امتیازات این دو کتاب است. شیخ طوسى در زمان شیخ مفید مأمور به شرح و بسط کتاب المقنعه شد و نام آن را «تهذیب الاحکام» گذارد. تهذیب بر حسب شمارش حاجى نورى، متضمن ۱۳۵۹۰ حدیث است که در ۳۹۳ باب و ۲۱ کتاب تدوین شده است. اثر گران سنگ استبصار نیز مشتمل بر ۵۵۱۱ حدیث مى‌باشد که در ۹۲۵ باب نظم یافته است. این دو کتاب ارزشمند و گرانبار، از کتب معتبر روایى، همتاى کافى و من لا یحضره الفقیه شناخته شد. شیخ با تألیف این دو، صحاح احادیث شیعه را در حصار کشید و آن دو را تکمیل نمود.

بعد کلامى‌:

قرن چهارم و پنجم، آبستن مناظرات و گردهمایی ها، تألیف و نشر کتب کلامى و تفاسیر کلامى بوده است. مناظرات شیخ مفید با سران اشاعره و اعتزال و نگارش بیش از ۵۰ اثر کلامى، همچنین تألیف کتاب شافى توسط سید مرتضى در ردّ کتاب المغنى قاضی عبد الجبّار، از جمله شواهد مدّعاى فوق است. شیخ طوسى نیز به خاطر مقام والاى علمى که احراز نموده بود؛ از سوى خلیفه، عهده‌دار کرسى کلام شد. وى بیش از ۱۵ اثر کلامى از خود به جاى گذارد که از همه مهمتر کتاب تلخیص الشافى اوست. تفسیر شریف تبیان که نظیر دو کتاب تهذیب و استبصار وى از آثار بسیار مهم اوست، داراى پرتوهاى کلامى دقیقى است که مفسّر در آن با استناد به آیات، به اثبات حقّانیت شیعه و ردّ و ابطال مخالفین، بویژه آراء اهل سنت و اشاعره پرداخته است. همچنین سه کتاب ‌«شرح الجمل» و «المفصّح» در امامت و «الاقتصاد الهادى الى الطریق الرشاد» از دیگر آثار کلامى ارزشمند شیخ است که بعضا به زیور طبع آراسته شده است.

بعد رجالى:

اعتماد و وثوق به احادیث و روایات، در صورتى محقق است که سلسله اسناد، درست و راویان آنها موثق و مورد اطمینان باشند؛ یعنى احتمال جعل و کذب درباره آنها نرود. در سه قرن نخست اسلام، چندان نیازى به گردآورى کتب رجال و تراجم احساس نمى‌شد. لیکن در آغاز سده چهارم با گذشت زمان، خصوصیات رجال حدیث رو به تیرگى نهاد. دانشمندان امامیه از جمله ابوعمرو عبد العزیز کشّى (م، ۳۶۹ ق) به تألیف کتاب رجال دست زدند و شیخ طوسى که اهمیت امر را درک مى‌کرد، کتاب کشّى را تنقیح و تکمیل نمود. وى کتاب دیگرى به نام‌ «الابواب» یا رجال طوسى، گرد آورد. مرحوم آقا بزرگ تهرانى درباره این کتاب مى‌گوید: «این کتاب اکنون یکى از منابع بزرگ رجالى مورد اعتماد دانشمندان ماست.» سومین اثر رجالى وى، کتاب ‌«الفهرست» اوست که در آن به شناسایى اصحاب کتب مى‌پردازد. در این کتاب نام بیش از ۴۰۰ مصنّف شیعه ذکر شده است. مرحوم آقا بزرگ تهرانى، ذیل نام این کتاب مى‌نویسد. «این کتاب از آثار گرانقدر و جاودانى است که علماء امامیه از آن زمان تاکنون مورد استفاده و استناد خود قرار داده‌اند.» ابو زهره عالم سنّى معاصر، به عظمت شخصیت رجالى شیخ، اعتراف نموده و اثر وى را خدمتى بزرگ به جهان اسلام مى‌خواند. بنابر این، شیخ علاوه بر پیشتازى و پیشوایى در فقه و اصول و حدیث، در رجال نیز گام مؤثّرى در پویایى تشیع برداشته است.

بعد ادبى:

با اینکه شیخ طوسی عرب نبود، لیکن با استعداد سرشار و ذوق و قریحه مالامال خود، جایگاه با شکوهى در ادبیات تشیع احراز نمود که جلوه نمایان آن را مى‌توان در اثر گرانمایه تفسیر شریف التبیان باز یافت. شیخ در مقدمه تبیان به اسلوب ایجاز و گزیده گویى اشاره مى‌کند. همچنین به طور گسترده، متعرض مباحث لغت و اشتقاق مى‌شود و در بخش اعراب نیز، نقش یک نحوى ماهر را ایفا مى‌کند. بى تکلّفى، زیبایى، شیوایى عبارات و رسایى و گیرایى الفاظ، نمونه دیگرى است که گویاى نگارنده خوش قریحه و ادیب آن است. اشعار عرب که هماره استوانه ادبیات عرب بوده است به گونه چشمگیرى در جاى جاى تبیان بکار رفته و مفسّر در استناد و استشهاد بدانها تأکید مى‌ورزد. در این راستا، مفسر از امثال عربى و گزیده گفته‌هاى اعراب به خوبى استفاده نموده و این نیز نمایانگر عمق آشنایى وى با فرهنگ و ادبیات عرب است.

آثار و تألیفات

شیخ آقا بزرگ تهرانی، در مقدمه تفسیر التبیان تألیف شیخ طوسی، از ۴۸ کتاب وی نام برده است. این کتاب ها را می توان در موضوعات زیر دسته بندی نمود:

برخی از عناوین کتاب ها به این قرار می باشد:

  1. النهایه: شیخ در این کتاب که یکی از نخستین آثار او است، فتاوای خود را در مسائل فقهی به عبارات و روایات نوشته و مسائلی را که درباره آن روایت یا حدیثی نیافته متعرض نگردیده است. این کتاب تا عصر محقق همانند شرائع او مطرح بود و سالیانی کتاب درسی طلاب بود.
  2. المبسوط: برخلاف نهایه، اگر چه کتابی است فقهی، ولی در آن شیخ اجتهاد نموده و مسائل را با دید کلامی و اصولی بررسی کرده و فتوا داده است این کتاب فتاوای اجتهادی شیخ می باشد از کتاب های دیگر شیخ این کتاب ها را می توان نام برد.
  3. الخلاف: در این کتاب مباحث اختلافی و موارد مورد اتفاق فریقین را بازگو کرده است.
  4. المفصح، در امامت،
  5. ما لایسع المکلف الإخلال به، در اصول،
  6. عدة الاصول، در علم اصول،
  7. الرجال، که نام رجالی است که از اصحاب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و یاران ائمه معصومین علیهم السلام روایت کرده اند.
  8. الفهرست، که فهرست کتب شیعه و نام مؤلفان آن ها می باشد.
  9. مقدمه در علم کلام،
  10. ریاض العقول، که شرح مقدمه و در علم کلام است.
  11. رساله مایعلل و مالایعلل،
  12. تمهید الاصول، که شرح «جمل العلم و العمل» سید مرتضی علم الهدی است.
  13. عقود و تلخیص الشافی در امامت،
  14. التبیان فی تفسیر القرآن: این تفسیر در ۲۰ مجلد، نخستین تفسیر استدلالی شیعه است، زیرا قبل از آن کتاب های تفسیری شیعه همگی روائی (یعنی مجموعه روایات و احادیث پیرامون آیات) بودند. این ابتکار شیخ، بعدها پیگیری شد و بدین ترتیب یک سری از ارزشمندترین تفاسیر استدلالی شیعه به وجود آمد، از جمله تفسیر مجمع البیان، تفسیر ابوالفتوح رازی و تفسیر المیزان.
  15. الإقتصاد الهادی إلی طریق الرشاد،
  16. تهذیب الأحکام، در احادیث فقهی که از کتب اربعه شیعه است،
  17. الإستبصار فیما اختلف من الأخبار، در احادیث فقهی که از کتب اربعه محسوب می‌شود،
  18. کتاب الغیبه، که در مورد زندگانی حضرت ولی عصر علیه السلام نوشته شده است و یکی از محکمترین و استدلالی ترین کتب شیعه تا زمان خود شیخ و حتی امروز می باشد. در این کتاب به تمامی سؤالات و اشکالات مخالفین در مورد غیبت، تولد و طول عمر حضرت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه پاسخ داده شده است. این کتاب در سال های اخیر به فارسی ترجمه شده است، ولی اینک نایاب می باشد.
  19. اختیار معرفة الرجال.
  20. رساله در تحریم فقاع (آب جو).
  21. مسائل دمشقیه (که دوازده مساله است).
  22. مسائل حلبیه.
  23. مسائل حائریه.
  24. مسائل الیاسیه (که صد مساله است).
  25. مسائل جیلانیه (که ۲۴ مساله است).
  26. مسائل در فرق میان نبی و امام.
  27. رساله نقض بر ابن شاذان.
  28. رساله مختصر (در ادعیه و مناسک حج).
  29. رساله مسائل ابن براج.
  30. مصباح المجتهد (در ادعیه که همانند مفاتیح الجنان اثر شیخ عباس قمی، رایج بین مردم آن عصر بوده است).
  31. کتاب انس التوحید (در ادعیه).
  32. کتاب الاقتصار فیما یجب علی العباد.
  33. کتاب مختصر المصباح.
  34. کتاب اخبار مختار بن ابی‌عبیده ثقفی.
  35. کتاب مقتل الحسین (در حادثه دلخراش کربلا).
  36. کتاب مجالس (در اخبار و احادیث).
  37. الأمالی، کتابی در اصول دین و کلام و آداب و اخلاق.
  38. مسائل رازیه در وعید.
  39. مسائل فارسیه (در آیات قرآن).
  40. هدایة المسترشد و بصیرة المتعبد فی الأدعیه و العبادات.
  41. مسأله فی وجوب الجزیة علی الیهود و المنتمین إلی الجبابرة.

در نظر عالمان

از گزیده گفتار بزرگان و فرزانگان علم و دانش مى‌توان اجمالا به جنبه‌هاى علمى چشمه جوشان و مالامال فضل و دانش وجود او پى برد. نجاشى که از اساتید شیخ بوده در کتاب رجالش درباره شیخ الطائفه مى‌گوید: «از علماى امامیه و مورد اعتماد و از چهره‌هاى سرشناس زمان ما است. او از شاگردان استاد ما ابو عبداللّه بوده و آثارى چند تألیف کرده است.»

علامه حلى نیز در خلاصه خود مى‌گوید: «رئیس و شیخ گرانقدر مذهب امامیه، مورد وثوق، معروف، صدوق، آگاه و عالم به اخبار و رجال و فقه و اصول و فروع و جامع کمالات نفسانى در علم و عمل بوده است.»

اگرچه به قول شیخ عبدالجلیل قزوینى: «فضل و زهد او اظهر من الشمس است»، اما تاریخ نگاران سنّى مذهب از کنار نام این رادمرد تاریخ ساز، به آسانى گذشته و تنها به ذکر سال وفات یا فقیه بودن شیخ بسنده نموده‌اند که این بى انصافى هرگز با روحیه یک نگارنده تاریخ، سازگار نیست.

منابع

  • عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه، صفحه ۷۰.
  • نرم افزار جامع الحادیث [لوح فشرده]، بخش کتابشناسی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.