امامیه

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از فرهنگ شیعه است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


«امامیه» در گذشته نام عمومى مذاهبى بوده است که به امامت و خلافت بلافصل حضرت على بن ابى طالب علیه السلام و امامت فرزندانش معتقد بوده‌ اند؛ اما امروزه بر یک مذهب اطلاق مى ‌شود که آن را مذهب جعفرى یا اثنى عشرى نیز گویند. هم اینک مذهب امامیه یا شیعه اثنى عشریه، مذهب رسمى کشور ایران است و در کشورهایى همچون عراق، بحرین، جمهورى آذربایجان و لبنان نیز پیروان بسیارى دارد.

اعتقادات امامیه

امامیه معتقد است که حضرت امام على علیه السلام و یازده تن از نسل او - تا حضرت مهدى علیه السلام - به نصّ پیامبر صلی الله علیه و آله و نصب الهى، امام و پیشواى مسلمانان‌ هستند. این امامان به ترتیب، عبارت‌اند از:

على بن ابى طالب، حسن بن على، حسین بن على، على بن الحسین، محمد بن على، جعفر بن محمد، موسى بن جعفر، على بن موسى، محمد بن على، على بن محمّد، حسن بن على و سرانجام حجة بن الحسن مهدى علیه السلام. واپسین امام از سال ۳۲۹ ق. تاکنون از انظار غایب گشته و در غیبت کبری به سر می برد. او در آخرالزمان ظهور مى‌ کند و جهان را به عدل و داد راه مى‌ نماید.[۱]

امامیه وجود امام را عقلاً واجب مى‌ دانند و بر آن‌اند که مردم براى تحقق نیکى و حفظ شریعت به امام نیازمندند. نیازمندى مردم و دین به امام معصوم تا قیامت باقى است و وجود جهان بدون او ناممکن است.[۲] در نظرگاه امامیه، امام از کاستى و کژى و عیب‌هاى ظاهرى و درونى پیراسته و به صفات نیک اخلاقى آراسته است و داراى مناقب و فضایل نفسانى است.[۳]

به نظر شیعه امامیه برخی ویژگى‌هاى امام عبارت‌اند از:

الف. عصمت: مراد از عصمت آن است که شخص امام باید از انگیزه عمدى یا سهوىِ معصیت و ترک طاعت برى باشد.

ب. برخوردارى از نص: شخص امام تنها از گذر نص (گفتار صریح) خداوند یا پیامبر و یا امام پیشین به امامت مى‌رسد.

ج. افضلیت: امام باید از همه مردمان برتر باشد.[۴]

برخى دیگر از اعتقادات ویژه امامیه عبارت‌اند از: عصمت همه انبیاء و امامان علیهم السلام، بداء و رجعت.

امامیه در احکام عملى نیز ویژگى‌هایى دارند؛ از جمله آن که مسح پا را در وضو واجب مى‌شمارند. لزوم ذکر «حىّ على خیرالعمل» در اذان و اقامه و پنج تکبیر در نماز میت از دیگر ویژگى‌هاى فقهى امامیه است.

امامیه - برخلاف اهل تسنّن - نکاح مُتعه (ازدواج موقّت) را جایز مى‌دانند و نیز معتقدند که در یک مجلس، سه طلاق تحقّق نمى‌یابد و فُقّاع (آب جو) حرام است و در استنباط احکام و تعالیم دینى نمى‌توان از قیاس و استحسان بهره جست.[۵]

امام باقر و امام صادق علیهما السلام بنیان‌گذاران و شارحان بزرگ فقه شیعى‌اند. مجموعه احادیث این دو امام علیه السلام در چهار کتاب الکافى، الاستبصار، التهذیب و من لایحضره الفقیه گرد آمده است که «کتب اربعه» لقب گرفته‌اند. مبانى فقهى امامیه عبارت‌اند از: قرآن، سنّت، اجماع و عقل.

امامیه از نظر کلامى، داراى روشى میانه است و بیش‌تر به روش کلامى معتزله نزدیک است. نفى جبر و تفویض و اعتقاد به «امر بین الامرین» و مخلوق دانستن قرآن از جلوه‌هاى روش اعتدال‌گرایى امامیه است.

در مذهب امامیه زیارات و ادعیه جایگاهى ویژه دارند. دعاهاى پرشورى همانند کمیل و ابوحمزه ثمالى و آنچه در صحیفه سجادیه آمده است، از نمونه‌هاى ادعیه و مناجات امامیه‌اند.

امامیه اعیادى ویژه نیز دارد؛ از جمله عید غدیر خم که روز اعلان خلافت و ولایت حضرت على بن ابى طالب علیه السلام است.

فِرَق امامیه

امامیه - همچون دیگر مذاهب اسلامى - به فرقه ‌هایى تقسیم شده است. پیش از شهادت امام حسن عسکرى علیه السلام فرقه‌ هایى چون اسماعیلیه، واقفیه و فطحیه پدید آمده بودند؛ اما در دوره پس از شهادت ایشان، امامیه به بیش از چهار فرقه انشعاب یافت که امروزه از میان آنها تنها اثنى عشریه (امامیه) بر جاى مانده است.[۶]

همچنین در سده ‌هاى اخیر دو دیدگاه در امامیه پدید آمد:

اخبارى و اصولى. مؤسّس دیدگاه اخبارى، ملا محمدامین استرآبادى (م. ۱۰۳۳ ق.) صاحب کتاب فوائد المدنیة است. اخباریان، شیوه اصولى را برنمى‌ تابیدند و معتقد بودند که احکام شریعت را تنها از نصوص ائمّه علیهم السلام مى ‌توان گرفت. نفى تقلید نیز یکى از ارکان این دیدگاه است.

در برابر اینان بیشتر فقهاى امامیه، پیرو دیدگاه اصولى بوده و هستند. بنابراین دیدگاه منابع احکام شرعى اسلام، تنها نصوص معصومین علیهم السلام نیست؛ بلکه عبارت است از: قرآن، سنّت، عقل و اجماع. براى استنباط احکام شرعى، لازم است از قواعد اصول فقه بهره برد؛ از جمله برائت، استصحاب و عمل به ظن. اخبار را باید از یکدیگر تمیز داد و میزان اعتبار و اصالت آنها را سنجید. برجسته‌ ترین شخصیت علمى اصولى که سرانجام بساط اخبارى ‌گرى را برچید، وحيد بهبهانى (م. ۱۲۰۸ ق.) است.

در عصر اخیر فرقه‌ هایى که برخى از آنها را نمى‌ توان شیعه شمرد، از میان شیعیان سربرآوردند. از آن جمله است فرقه بابیه به سرکردگى على محمّد باب شیرازى و نیز فرقه بهائیه به سرکردگى حسین على بهاء.

شیخ احمد احسائى (م. ۱۲۴۱ ق.) نیز فرقه شیخیه را بنیان نهاد. اساس فکرى این فرقه آمیزه ‌اى است از تعابیر و مفاهیم فلسفه قدیم، به ویژه آثار فکرى سهروردى و احادیث و اخبار اهل بیت علیهم السلام.

بنابر نظر مشهور شیعه این فرقه ‌ها اهل بدعت و گمراه محسوب می شوند.[۷]

پانویس

  1. فرهنگ فرق اسلامى، ۲۶.
  2. فرق الشّیعة، ۱۰۹؛ المقالات والفرق، ۱۰۳؛ دائرة المعارف تشیع، ۲/۳۳۱.
  3. همان.
  4. فرهنگ فرق اسلامى، ۷۶-۷۳؛المقالات والفرق، ۱۱۸؛ الملل والنّحل، ۲۶۵؛ تاریخ شیعه و فرقه‌هاى اسلام، ۱۴۷.
  5. دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ۱۰/۱۶۲؛ فرهنگ فرق اسلامى، ۳۳-۳۱.
  6. الملل والنّحل، ۲۸۴؛ فرق الشّیعة، ۹۶؛ المقالات والفرق، ۱۱۶-۱۰۲.
  7. دائرة المعارف تشیع، ۴/۲۷۵؛ فرهنگ فرق اسلامى، ۹۴/۸۷.

منبع

فرهنگ شیعه‌، جمعى از نویسندگان‌، زمزم هدایت‌، قم‌، ۱۳۸۶، ص ۱۳۰ تا ۱۳۲.