مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

شریعت

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

شریعت در اصطلاح قرآن کریم راه و روشى است که براى امتى از امتها، یا پیامبرى از پیامبران، تعیین گردیده است و در اصطلاح فقها مجموعۀ احکام شرعى است که خداوند آن را از طریق پیامبران به مردم رسانده است. احکام شریعت اسلام، همۀ ابعاد زندگی انسان را در بر می گیرد و قرآن و سنت دو منبع اصلی آن هستند.

شریعت در لغت و اصطلاح

راغب اصفهانی در کتاب مفردات القرآن می‌گوید: الشرع: یعنی راهی روشن و واضح. گفته می‌شود: شَرَعتُ له طریقاً، یعنی راهی را برای او تبیین کردم. و چنین راهی را شِرع، شَرع و شریعه نامیده‌اند. و در قرآن این لفظ برای راه الهی به استعاره گرفته شده و فرموده: «شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً».[۱][۲]

در اصطلاح فقها مراد از شریعت، مجموعۀ احکام شرعى است که خداوند آن را براى بندگان خود سنّت قرار داده است و از طریق پیامبران ابلاغ گردیده و در بردارندۀ احکامى است که اوّلًا، رابطۀ انسان را با خودش و ثانیاً، رابطۀ او را با پروردگارش و ثالثاً، رابطۀ او را با همنوعانش تنظیم مى‌کند.

پس شریعت، نظام فراگیرى است که تمامى جوانب و زوایاى زندگى آدمى را در برمى‌گیرد و شریعت اسلامى نیز یعنى مجموعه‌اى از احکام، مقرّرات و قواعد شرعى که خداى عزّ وجلّ آن را براى بندگان خود تشریع کرده و برگزیده است و توسط خاتم پیامبران حضرت محمّد بن عبداللّٰه صلی الله علیه و آله ابلاغ گردیده است.[۳]

نسبت شریعت با دین

دین و شریعت هر دو به معنای راه است، ولی قرآن شریعت را در معنای راه و روشی خاص برای امتی یا پیامبری خاص به کار می برد. چنانچه در مورد امت های مختلف می فرماید: «لِکلٍّ جَعَلْنا مِنْکمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجا[۴]؛ برای هر یک از شما شرع و راهی قرار دادیم». ولی دین، یک قانون و راه الهیِ عمومی برای تمام امت‌هاست

از این روی شریعت -بجز شریعت خاتم پیامبران، حضرت محمد (صلی الله علیه وآله)- نسخ می‏ پذیرد، ولی دین به معنای وسیع خود نسخ نمی‏‌پذیرد، یعنی این گونه نیست که حکم آن پس از مدتی برداشته شود. دین از اول بوده و بعدا هم خواهد بود. پس خداوند بندگان خود را جز به یک دین که همان اسلام و تسلیم در برابر اوست مکلف نساخته: «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام[۵]‏؛ همانا دین نزد خداوند اسلام (تسلیم فرمان خدا شدن) است.»[۶]

شریعت اسلام

در دین اسلام، کتاب خدا (قرآن) و سنّت دو منبع اصلی شریعت اند که مجتهدان برای به دست آوردن احکام و تکالیف شرعی به آن دو رجوع می‌کنند.[۷] همچنین «شارع»، به معنای واضع و تشریع کننده شریعت، خدای متعال و به معنای تبیین و تفسیر کننده آن، پیامبر اعظم صلّی اللّه‌ علیه و آله است.[۸]

برخی از ویژگی های شریعت اسلام عبارتند از:

  • قلمرو جامع شریعت اسلام: شریعت اسلام قلمروی جامع دارد و همه ابعاد حیات بشری را در بر می‌گیرد؛[۹] اعم از امور عبادی، مسائل مربوط به خانواده، مسائل مربوط به معاملات و مسائل حکومتی و ...
  • تبعیت شریعت از مصالح و مفاسد: از دیدگاه فقهای شیعه، احکام و تکالیفی که خداوند متعال مقرر کرده، تابع مصالح و مفاسد است؛ بدین معنا که خداوند بدانچه مصلحت بندگان در آن بوده امر کرده و از آنچه برای آنان مفسده داشته نهی کرده است.[۱۰]
  • آسان گیری شریعت اسلام: خداوند متعال شریعت را سهل و آسان قرار داده است. قرآن کریم با بیانات مختلف بدین مطلب تصریح کرده است. در آیه‌ای می‌فرماید: «لایُکَلِّفُ اللّه‌ُ نَفْساً إلاّ وُسْعَها[۱۱]؛ خداوند هیچ کس را تکلیف نمی‌کند مگر به قدر توانایی او». و در آیه‌ای دیگر آمده است: «وَ ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ[۱۲]؛ و در دین (در مقام تکلیف) بر شما مشقت و رنج ننهاده است». و در آیه‌ ای دیگر خداوند پس از بیان این حکم که در صورت دسترس نداشتن به آب، با خاک پاک تیمّم کنید، می‌فرماید: «ما یُرِیدُ اللّه‌ُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُم مِن حَرَجٍ[۱۳]؛ خداوند نمی‌خواهد هیچ گونه سختی برای شما قرار دهد». از این رو، خداوند متعال هم در مقام جعل و تشریعِ حکم، حکمی حرجی و مشقت زا وضع نکرده؛ و هم در صورتی که بر اثر پیدایی شرایط و عوارضی، حکمی برای مکلّف حرجی و دارای مشقت باشد، آن حکم را از وی برداشته و او را از آن معاف داشته است.[۱۴]

بدعت

بدعت عبارت است از نوآورى عقیده یا عملى در حوزه دین بدون استناد به منابع پذیرفته شده در استنباط احکام.[۱۵] از آنجا که زمام تشریع احکام و تکالیف بندگان به دست خداوند است که پیامبران از راه وحی آن را دریافت و به مردم ابلاغ می‌کنند، بنابر این، هیچ یک از بندگان حق ندارد از پیش خود و بر پایه نظر و اندیشه خویش، حکم و تکلیفی را وضع کند و آن را به خداوند نسبت دهد.[۱۶] روایات بسیارى در نکوهش بدعت وارد شده است. مضمون برخى از آنها این است که: «هر بدعتى گمراهى، و فرجام هر گمراهى‌اى آتش است».[۱۷]

پانویس

  1. سوره مائده، ۴۸.
  2. مفردات راغب، مادّه «شرع».
  3. مجله فقه اهل بیت علیهم السلام، ج‌۳۷، ص۹۹
  4. سوره مائده، ۴۸.
  5. سوره آل عمران، ۱۹.
  6. تفسیر المیزان، ج۵، ص۳۵۰
  7. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۴، ص۶۷۴
  8. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۴، ص۶۷۴
  9. نگاه کنید: لگنهاوزن، محمد، «نقش شریعت در زندگی مسلمین»، ترجمه منصور نصیری، معرفت، اسفند ۱۳۷۹ش.
  10. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۴، ص۶۷۵
  11. بقره، آیه۲۸۶.
  12. حج، آیه۷۸.
  13. مائده، آیه۶.
  14. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۴، ص۶۷۵
  15. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۲، ص۷۵
  16. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۴، ص۶۷۵
  17. وسائل الشیعة، ج۸، ص۳۳۵

منابع

  • طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، انتشارات اسلامی جامعۀ مدرسین حوزه علمیه، پنجم، ۱۴۱۷ق.
  • جمعی از پژوهشگران، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، مؤسّسه دائرة المعارف فقه اسلامى، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
  • جمعى از مؤلفان‌، مجله فقه اهل بیت علیهم السلام‌، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بیت علیهم السلام‌، چاپ اول‌.
  • لگنهاوزن، محمد، «نقش شریعت در زندگی مسلمین»، ترجمه منصور نصیری، معرفت، اسفند ۱۳۷۹ش.