آخر الزمان
«آخرالزمان» اصطلاحی برخواسته از روایات اسلامی به معنای «پایان زمان» و دوره متصل به قیامت است. در دین اسلام به ظهور حضرت مهدی علیهالسلام در این دوره وعده داده شده است. «آخرالزمان» همچنین برای دوره مقارن ظهور آن حضرت به کار میرود و به رویدادهای مهمی که در آن زمان اتفاق میافتد همچون جنگها، حوادث طبیعی سهمگین و سقوط اخلاق و انسانیت، حوادث آخرالزمان گفته میشود. برخی روایات نیز دوره پس از بعثت پیامبر خاتم را دوره «آخرالزمان» دانستهاند. آخرالزمان در مسیحیت، یهودیت و آئین زرتشت نیز مطرح شده است.
محتویات
آخرالزمان از بعثت تا ظهور حضرت مهدی
روایات، حاکی از پیوند آخرالزمان و مهدویت است و در بیشتر روایات، آخرالزمان به دوره پایانی که با ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه مقارن است، اطلاق شده است. به عنوان نمونه روایات زیر از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله:
- آن حضرت خطاب به حضرت علی علیه السلام فرمود: «اَلا اُبَشِّرُکَ اَلا اُخْبِرُکَ یا عَلِیُّ فَقالَ: بَلی یا رَسُولَاللَّهِ فَقالَ کانَ جَبْرَئیلُ عِندی آنِفاً وَاَخْبَرَنی اَنَّ القائِمَ الَّذِی یَخْرُجُ فِی آخِرِالزَّمانِ فَیَمْلَأُ الاَرْضَ عَدْلاً کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوراً مِنْ ذُرّیَّتِکَ مِنْ وُلْدِالحُسَیْنِ»[۱]؛ «ای علی! آیا تو را بشارت ندهم؟ آیا تو را خبر ندهم؟ عرض کرد: بله، یا رسول اللّه! آن حضرت فرمود: هم اینک جبرئیل نزد من بود و مرا خبر داد قائمی که در آخِرُالزّمان ظهور میکند و زمین را پر از عدل و داد میسازد - همان گونه که از ظلم و جور آکنده شده - از نسل تو و از فرزندان حسین علیه السلام است».
- «لاتَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّی یَقُومَ قائِمٌ لِلحَقِّ مِنَّا وَذلِکَ حِینَ یَأذَنُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ وَمَنْ تَبِعَهُ نَجا وَمَنْ تَخَلَّفَ عَنْهُ هَلَکَ...»؛ [۲] «قیامت برپا نمیشود تا این که قیام کنندهای به حق از خاندان ما قیام کند و این هنگامی است که خداوند به او اجازه فرماید و هر کس از او پیروی کند، نجات مییابد و هر کس از او سرپیچد، هلاک خواهد شد».
- «وَلا تَنْقَضِی الاَیَّامُ حَتّی یَمْلِکُ رَجُلٌ مِنْ اَهْلِ بَیْتِی یُواطِیءُ اِسمُهُ اِسْمی»؛[۳] «روزها منقضی نگردد تا این که مردی از اهل بیت من بر زمین حکومت کند که همنام من است».
برخی روایات نیز بعثت پیامبر خاتم را سرآغاز دوره «آخرالزمان» دانسته است.[۴] دلیل این مطلب آن است که از نگاه اسلام، تمام نبوتها و شرایع پیشین، مقدمه و پیش درآمد شریعت ختمیّهاند.[۵] و دین با پشت سر گذاشتن مراحل مختلف در نهایت توسط پیامبر خاتم در کاملترین شکل خود به بشر عرضه شد که تعیین امام علی علیه السلام و مشخص شدن خط امامت در روز غدیر آخرین حلقه آن است:
«الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکمُ الإِسْلاَمَ دِینًا؛ امروز کفرپیشگان از [شکست] دین شما ناامید شده اند؛ بنابراین از آنان مترسید و از من بترسید. امروز [با نصبِ علی بن ابی طالب به ولایت، امامت، حکومت و فرمانروایی بر امت] دینتان را برای شما کامل، و نعمتم را بر شما تمام کردم، و اسلام را برایتان به عنوان دین پسندیدم.»[۶]
از این نظر بعثت پیامبر اکرم شروع دوره آخرالزمان است که نسخه کامل دین الهی به واسطه آن ظهور پیدا می کند. اما تحقق و پیاده سازی کامل دین الهی پس از ظهور حضرت مهدی (عج) اتفاق می افتد که همان وعده الهی مورد بشارت در سوره نور است:
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَیمَکنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَیبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یعْبُدُونَنِی لَا یشْرِکونَ بِی شَیئًا وَمَنْ کفَرَ بَعْدَ ذَٰلِک فَأُولَٰئِک هُمُ الْفَاسِقُونَ؛ خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، وعده داده است که حتماً آنان را در زمین جانشین [دیگران] کند، همان گونه که پیشینیان آنان را جانشین [دیگران] کرد، و قطعاً دینشان را که برای آنان پسندیده به سودشان استوار و محکم نماید، و یقیناً ترس و بیمشان را تبدیل به امنیت کند، [تا جایی که] فقط مرا بپرستند [و] هیچ چیزی را شریک من نگیرند. و آنان که پس از این نعمت های ویژه ناسپاسی ورزند [در حقیقت] فاسق اند.».[۷]
از مهمترین ویژگی های این دوره خلوص از شرک و دستیابی به توحید حقیقی است: «یعْبُدُونَنِی لَا یشْرِکونَ بِی شَیئًا». به همین خاطر در روایات آمده است سوره توحید و شش آیه آغازین سوره حدید که آیات توحیدی اند، توسط اقوامی در آخرالزمان درک می گردد.[۸]
نشانههای آخرالزمان
ختم نبوت و نزول واپسین شریعت که با ظهور پیامبر اسلام تحقق یافت، نخستین نشانه پایان تاریخ به شمار میرود؛[۹] لذا مفسران، مقصود از نشانههای قیامت را در آیه ذیل، بعثت پیامبر صلی الله علیه وآله دانستهاند که نسبت به عمر جهان، فاصله بسیار کمی تا قیامت دارد:[۱۰] «فَهَل یَنظُرونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَن تَأتِیَهُم بَغتَهً فَقَد جَاءَ أَشراطُها»؛ آیا آنها جز این را انتظار می برند که ناگاه قیامت بر آنان فرا رسد؟ در حالی که هماکنون نشانههای آن آمده است.[۱۱]
در آخرالزمان وقایع فراوان دیگری نیز پیشبینی شده که بیشتر به دوره پایانی آن (مقارن با ظهور حضرت مهدی) مربوط میشود:
در بعضی از کتابها این نشانهها از آن رو که رویدادهای مهم عصر ظهور هستند، به علائم ظهور معروف شدهاند.[۱۲] برخی از این نشانهها عبارتند از:
- خروج سفیانی[۱۳]
- ظهور سید حسنی و اختلاف بنی عباس در مُلک و ریاست[۱۴]
- کسوف خورشید در نیمه ماه رمضان و خسوف ماه در پایان آن[۱۵]
- طلوع خورشید از مغرب[۱۶]
- قتل نفس زکیه[۱۷]
- خرابی مسجد کوفه، خروج یمانی، حلال شمرده شدن خون و مال مردم[۱۸]
- خروج دجّال[۱۹] که در روایات اسلامی آمده است که وی چهل روز در زمین درنگ میکند[۲۰] و بسیاری از افراد سست ایمان به او میگرایند و این به علت کارهای خارق العادهای است که انجام میدهد.[۲۱]
- پدید آمدن جنگها و کشتارها و از میان رفتن نشانههای حق[۲۲]
- ظهور فسادهای بزرگ در دنیا[۲۳]
- ناقص شدن عقول مردم[۲۴]
- زیاد شدن هرج و مرج و سست شدن ایمان مردم[۲۵]
- قرار گرفتن افراد نالایق در مدیریت جامعه، اطاعت مرد از همسر خویش، بزرگ شمردن مال دنیا، عدم امنیت[۲۶]
- ظهور فتنههای مختلف در میان عرب[۲۷]
- از بین رفتن حیا در زنان و کودکان[۲۸]
- رواج ربا[۲۹]
- وقوع قتلهای عظیم در دنیا و ظهور فتنهها[۳۰]
- بینیاز شدن مرد از زن و زن از مرد[۳۱]
رخدادهای آخرالزمان
سرکوب یأجوج و مأجوج:
در قرآن آمده است :««حَتَّىٰ إِذَا فُتِحَتْ یأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُمْ مِنْ کلِّ حَدَبٍ ینْسِلُونَ»؛ تا زمانی که [سدّ] یأجوج و مأجوج گشوده شود و آنان از هر زمین بلندی سرازیر می شوند.[۳۲]
مطابق با برخی روایات در آخر الزمان قوم یأجوج و مأجوج با تخریب سدّ ذوالقرنین، در اندک زمانی سرتاسر جهان را پر از ظلم و فساد خواهد کرد تا آن که در عصر ظهور حضرت مهدی علیه السلام به طور کلی از بین خواهند رفت.[۳۳] برخی یأجوج و مأجوج را یکی از نژادهای انسانی با صفات ظاهری خاص یا موجوداتی خارقالعاده دانستهاند که از پشت مانعی مادی خارج شده، به کشتار مردم و تخریب منابع طبیعی خواهند پرداخت.[۳۴] برخی دیگر نیز آنان را نمادی از یک تمدن مادی مخرب شمردهاند که سدّ معنویِ ساخته شده بدست پیامبران را منهدم و حیات طبیعی و معنوی را بر کره زمین تهدید خواهد کرد؛[۳۵]
رجعت:
مطابق با روایات رجعت، خدای متعال هنگام ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه برخی از شیعیان و دوستاران آن حضرت را که قبل از ظهور از دنیا رفتهاند، زنده میکند و به دنیا بازمیگرداند تا به ثواب یاری حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه و مشاهده دولت کریمهاش مشرف شوند. و همچنین بعضی از دشمنان ایشان را جهت گرفتن انتقام برمیگرداند تا عذاب دنیا را بچشند و به قدرت و شوکت آن حضرت پی ببرند.[۳۶]
در قرآن نیز آمده است: «وَیوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِمَّنْ یکذِّبُ بِآیاتِنَا فَهُمْ یوزَعُونَ»؛و و [یاد کن] روزی را که از هر امتی گروهی از آنان را که آیات ما را تکذیب می کنند، محشور می کنیم و آنها (برای سؤال) باز داشته خواهند شد.[۳۷] این آیه فقط به برانگیخته شدن عدّهای از مکذبان و نه همه آنها اشاره کرده؛ بدین جهت روایات و مفسران شیعه، میان مصداق این آیه و قیامت تفاوت قائل شده و آیه را به آخرالزمان مربوط دانستهاند که عدهای از نیکوکاران و بدکاران اعصار گذشته، زنده شده و هر یک نتیجه دنیایی اعمال خویش را خواهد دید.[۳۸]
حاکم شدن صلح پایدار بر جهان:
در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه وآله آمده است: «مهدی از فرزندان من است. او را غیبتی هست. هنگامی که ظهور کند، زمین را پر از عدل و داد سازد؛ همان گونه که از ظلم و ستم پر شده باشد» [۳۹] و امام صادق علیه السلام در بیان حال مردم پس از ظهور حضرت مهدی علیه السلام می فرماید:««وَلا یَعْصُونَ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فِی اَرْضِهِ»»مردم در زمین به نافرمانی خدا نمی پردازند [۴۰]
قرآن نیز در آیاتی به حاکم شدن آرامش و معنویّت بر جهان وعده داده است: «وَعَدَاللّهُ الَّذینَ ءَامَنوا... وَلَیُبدِّلَنَّهُم مِن بَعدِ خَوفِهِم أَمناً...»؛[۴۱]، «إِنَّ الأَرضَ لِلّهِ یُورِثُها مَن یَشاءُ مِن عِبادِهِ والعقِبَةُ لِلمُتَّقین».[۴۲] این آیات و آیات دیگر که از میراثبری صالحان و مستضعفان و جانشینی آنان در زمین یاد میکند (سوره انبیاء/۲۱، ۱۰۵ و سوره اعراف/۷، ۱۳۷ و سوره قصص/۲۸، ۵) همگی بیانگر این واقعیتند که سرنوشت این جهان پس از جهادی الهی به امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه، سرانجام به دست مؤمنان افتاده و جهانیان همگی در سایه حکومت آن حضرت در صلح و معنویت بسر خواهند برد.[۴۳]
رشد عقول و گسترش دانش در میان مردم:
امام صادق علیه السلام فرمود: «علم بیست و هفت حرف است. همه معارفی که پیامبران علیهم السلام آورده اند، فقط دو حرف است. وقتی که قائم ما قیام کند، بیست و پنج حرف دیگر علم را ابراز کند و آن را در بین مردم گسترش دهد». [۴۴]
امام باقر علیه السلام فرمود: «وقتی قائم ما قیام کند، خداوند دست بر سر بندگان نهد و عقول آنان را جمع کند و سامان بخشد و فکر و اندیشه آنان را کامل گرداند». [۴۵]
آخرالزمان در سایر مکاتب
بشر به مقتضای حبّ ذات و طبیعت جستجوگر خود، همواره به سرانجام دنیا میاندیشیده است.[۴۶] همه ادیان الهی و بیشتر مکاتب بشری، درباره پایان تاریخ اظهارنظر کردهاند.[۴۷] در همه پیشگوییهای مربوط به آخرالزمان، خبرهای وحشتناک و نگرانکنندهای وجود دارد؛[۴۸] ولی اغلب بر این امر اتفاق نظر است که پایان کار بشر، روشن و سعادتآمیز است.[۴۹]
در تمام فرقهها و مذاهب اسلامی، کم و بیش سرانجام سعادتمند بشر پیشبینی شده است.[۵۰] در متون زرتشتی (از آیینهای باستان) به صراحت از دوره طلایی بشر در پایان جهان یاد شده که به آشوبها و بلاهای بسیار مسبوق خواهد بود و با ظهور واپسین منجی (سوشیانس) محقّق میشود.[۵۱]
در آیین هندوان نیز هر دوره انسانی به چهار قسمت تقسیم شده که قسمت چهارم آن مظهر غروب و افول تدریجی معنویت اولیه است و از آن، به عصر ظلمت (Kali Yuga) تعبیر میشود؛ سپس منجی بشر ظاهر و با فروپاشی جوامع انسانی و از بین رفتن شرارتها، دورهای نو آغاز میگردد.[۵۲] در متون بودایی نیز از این دوره، سخن به میان آمده است.[۵۳]
در ادیان ابراهیمی، بیش از آیینها و مکاتب دیگر بر دوره طلایی بشر در پایان تاریخ، تأکید شده است. در عهد عتیق، برقراری سعادت و عدالت در سرتاسر جهان پیشبینی شده که به وسیله «مشیح» محقّق میشود.[۵۴]
در عهد جدید نیز به این مطلب پرداخته شده[۵۵] و مکاشفه یوحنا به طور کامل به حوادث ناگوار آخرالزمان، اختصاص یافته و در پایان آن به برقراری صلح و آرامش جهان تحت حاکمیت مؤمنان اشاره شده است.[۵۶] در میان مکاتب بشری، پیشبینی «مارکس» از مدینه کمونیستی همراه با کمون نهایی ایجاد شده، تصویری از جامعه بیطبقه و بینیاز از دولت را ارائه میدهد.[۵۷] پیشبینیهای «رنهگنون» (عبدالواحد یحیی) از افول و فروپاشی تمدّن مادی غرب و ظهور مجدد حق و حقیقت که با نظر به دادههای آیینهای باستان و ادیان ابراهیمی ارائه شده، خبر میدهد.[۵۸]
پانویس
- ↑ ابن ابی زینب نعمانی، الغیبة، ص۳۵۷.
- ↑ شیخ صدوق، عیون اخبارالرضا علیه السلام، ج۲، ص۵۹؛ کشفالغمة، ج۲، ص۴۵۹.
- ↑ طبری آملی، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ص ۲۵۸.
- ↑ التحریر والتنویر، ج۲۶، ص۱۰۴.
- ↑ نهج البلاغه، ص۲۰؛ خاتمیّت، ص۲۱.
- ↑ سوره مائده، آیه۳
- ↑ سوره نور، آیه۵۵
- ↑ الکافی، ج۱، ص۹۱.
- ↑ الفرقان، ج۲۶، ص۱۰۹.
- ↑ مجمع البیان، ج۹، ص۱۵۴؛ قرطبی، ج۱۶، ص۱۵۹.
- ↑ سوره محمد، آیه۱۸.
- ↑ شیخ طوسی، الغیبة، ۱۳۵۰ش، ص۳۴۰.
- ↑ شیخ طوسی، الغیبة، ۱۳۵۰ش، ص۳۰۴.
- ↑ اربلی، کشف الغمّة، ۱۳۸۱ش، ج۳، ص۲۴۷، ۲۵۱.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۳۰۳.
- ↑ شبّر، حق الیقین فی معرفة اصول الدین، ۱۳۷۵ق، ص۱۲۶.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ج۲، ص۶۴۹.
- ↑ قزوینی، الإمام المهدی من المهد إلی الظهور، ص۳۱۱؛ اربلی، کشف الغمّة، ۱۳۸۱ش، ص۲۴۷.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۲، ص۱۸۱؛ قشیری نیشابوری، صحیح مسلم، دار الکتب العلمیة، ج۴، ص۲۲-۲۱.
- ↑ غزنوی حنفی، اصول الدین، دار البشائر الإسلامیة، ص۲۰۱؛ بیهقی، شعب الإیمان، دار الکتب العلمیة، ج۱، ص۳۰۸.
- ↑ سید بن طاووس، الملاحم والفتن، منشورات الرضی، ص۹۷.
- ↑ یزدی حائری، الزام الناصب، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ص۱۰۲ به بعد.
- ↑ رجب البرسی، مشارق انوار الیقین، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ص۷۲.
- ↑ خزاعی مروزی، الفتن، دار الکتب العلمیة، ص۳۶.
- ↑ ابن کثیر دمشقی، النهایة فی الفتن والملاحم، ۱۴۰۸ق، ص۴۰-۴۱.
- ↑ قمی، تفسیر القمی، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۰۷.
- ↑ خزاعی مروزی، الفتن، دار الکتب العلمیة، ص۲۷.
- ↑ قمی، تفسیر قمی، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۰۷.
- ↑ رجب البرسی، مشارق انوار الیقین، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ص۷۲.
- ↑ غزنوی حنفی، اصول الدین، دار البشائر الإسلامیة، ص۲۰۶.
- ↑ حاکم النیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، دار الکتب العلمیة، ج۴، ص۴۸۴.
- ↑ سوره انبیاء، آیه ۹۶.
- ↑ جامعالبیان، مج۱۰، ج۱۷، ص۱۱۵-۱۲۱؛ تاریخ مابعدالظهور، ص۱۴۶-۱۵۰.
- ↑ کشفالاسرار، ج۵، ص۷۴۳-۷۴۶؛ الدرّالمنثور، ج۵، ص۶۷۴-۶۷۷؛ المیزان، ج۱۳، ص۳۳۶-۳۹۸.
- ↑ تاریخ ما بعدالظهور، ص۱۵۱؛ علائم آخرالزمان، ص۲۰۰-۲۰۲؛ الفرقان، ج۱۵ و ۱۶، ص۲۱۳-۲۲۳.
- ↑ علامه طبرسی، مجمع البیان، ج۷، ص۳۶۷.
- ↑ سوره نمل آیه ۸۳.
- ↑ مجمعالبیان، ج۷، ص۳۶۶؛ البرهان، ج۴، ص۲۲۸-۲۳۱؛ المیزان، ج۱۵، ص۳۹۷ و ۳۹۸.
- ↑ ینابیع المودّه، ص ۴۴۸.
- ↑ منتخب الاثر، ص ۴۹۷.
- ↑ سوره نور، آیه ۵۵.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
- ↑ مجمعالبیان، ج۷، ص۱۰۶؛ عیّاشی، ج۱، ص۱۸۳ و ج۲، ص۵۰ و ۵۶-۶۱؛ نورالثقلین، ج۲، ص۵۷.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۶.
- ↑ منتخب الاثر، ص ۴۸۳، به نقل از کافی.
- ↑ تاریخ ابنخلدون، ج۱، ص۳۰۳.
- ↑ نجات بخشی در ادیان، ص۱۳ و ۱۴؛ علی و پایان تاریخ، ص۱۵-۲۵.
- ↑ هزاره گرایی، ص۲۵.
- ↑ نجاتبخشی در ادیان، ص۱۳ و ۱۴.
- ↑ قیام و انقلاب مهدی، ص۵.
- ↑ اوستا، گاهان، یسنه ۴۶، ب۳ و یَشتها، اردیبهشت، ب۱۰-۱۷ و فروردین، ب۱۲۹؛ نجاتبخشی در ادیان، ص۳-۷۱.
- ↑ بحران دنیای متجدّد، ص۱ و اوپانیشاد، ص۷۷۲-۷۷۴ و ۷۳۷.
- ↑ بودا، ص۵۱۸ و ۵۱۹؛ علی و پایان تاریخ، ص۲۳.
- ↑ کتاب مقدّس، اشعیاء ۱۱ و ۱۲، یوئیل ۳ و ۴، زکریا ۹، دانیال ۲:۴۴، و۷:۱۳ و ۲۷.
- ↑ کتاب مقدّس، متی ۲۴:۱۵-۴۴، ورسل ۲:۱۷-۲۱.
- ↑ کتاب مقدس، مکاشفه یوحنا ۴-۲۲؛ نجات بخشی در ادیان، ص۱۱۳-۱۳۳.
- ↑ مارکس و مارکسیسم، ص۹۱-۹۴.
- ↑ بحران دنیای متجدّد، ص۲، ۲۰، ۵۵، ۱۰۵، ۱۵۴ و ۱۸۶؛ علائم آخرالزمان، ص۱۸۸-۱۹۹، ۲۰۰ و ۳۱۸.
منابع
- "آخرالزمان"، دایرةالمعارف قرآن کریم، على معمورى، ج۱، مرکز فرهنگ و معارف قرآن.
- موعودنامه (فرهنگ الفبایی مهدویت)، مجتبی تونهای، انتشارات مشهور، ص ۳۴.
- فرهنگ نامه مهدویت، خدامراد سلیمیان، بنیاد فرهنگی مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف، ص ۴.
- دانشنامه کلام اسلامی، مدخل آخرالزمان، محمدجواد اصغرى
پیوندها
- کتاب آخرالزمان: شرایط ظهور باطنی ترین بعد هستی، اصغر طاهرزاده.