سریع الحساب (اسم الله): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(افزودن الگوی قرآن)
 
سطر ۳: سطر ۳:
 
این اسم در [[قرآن]] در هشت مورد و به عنوان وصف [[الله|خدا]] آمده است:
 
این اسم در [[قرآن]] در هشت مورد و به عنوان وصف [[الله|خدا]] آمده است:
  
۱. {{متن قرآن|«أُولئِک لَهُمْ نَصِیبٌ مِمّا کسَبُوا وَ اللّهُ سَرِیعُ الحِساب»}}.([[سوره بقره|بقره]]/۲۰۲) «براى آنان از آنچه که کسب کرده اند نصیب و بهره اى است، خدا حسابرس سریع است».
+
۱. {{متن قرآن|«أُولَٰئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِمَّا كَسَبُوا ۚوَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ}}<ref>[[آیه 202 سوره بقره|سوره بقره،آیه ۲۰۲.]]</ref> ؛ براى آنان از آنچه که کسب کرده اند نصیب و بهره اى است، خدا حسابرس سریع است».
  
۲. {{متن قرآن|«...وَ مَنْ یکفُرْ بِآیاتِ اللّهِ فانَّ اللّهَ سَرِیعُ الحِساب»}}.([[سوره آل عمران|آل عمران]]/۱۹) «هرکس به آیات الهى کفر ورزد، خدا حسابرس سریع است». و همچنین است آیات دیگر.
+
۲. {{متن قرآن|«...وَمَنْ يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ}}<ref>[[آیه 19 سوره آل عمران|سوره آل عمران،آیه ۱۹.]]</ref> ؛...هرکس به آیات الهى کفر ورزد، خدا حسابرس سریع است». و همچنین است آیات دیگر.
  
 
این اسم هرچند بیشتر در مورد رسیدگى به حساب مجرمان به کار رفته، امّا به آنها اختصاص ندارد، چنان که مى فرماید:
 
این اسم هرچند بیشتر در مورد رسیدگى به حساب مجرمان به کار رفته، امّا به آنها اختصاص ندارد، چنان که مى فرماید:
  
{{متن قرآن|«أُولئِک لَهُمْ أَجرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِنَّ اللّهَ سَرِیعُ الحِساب»}}.(آل عمران/۱۹۹) «پاداش آنان نزد پروردگارشان است، خداوند سریع الحساب است».
+
{{متن قرآن|«...أُولَٰئِكَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ ۗإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ}}<ref>[[آیه 199 سوره آل عمران|سوره آل عمران،آیه ۱۹۹.]]</ref> ؛... پاداش آنان نزد پروردگارشان است، خداوند سریع الحساب است».
  
 
این اسم مرکب از دو کلمه است، یکى سریع که در مقابل «بطئى» به معنى تند است و دیگرى «الحساب» که به معنى شمارش است، چنان که مى فرماید:
 
این اسم مرکب از دو کلمه است، یکى سریع که در مقابل «بطئى» به معنى تند است و دیگرى «الحساب» که به معنى شمارش است، چنان که مى فرماید:
  
{{متن قرآن|«الشَّمْس وَ القَمر بِحُسْبان»}}([[سوره الرحمن|رحمن]]/۵) «سیر خورشید و ماه روى حساب است».
+
{{متن قرآن|«الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ}}<ref>[[آیه 5 سوره الرحمن|سوره الرحمن،آیه ۵.]]</ref> ؛ سیر خورشید و ماه روى حساب است».
  
 
و هدف از توصیف خدا به این اسم، این است که [[اراده الهی|اراده]] او در همه جا بدون توقف نافذ و مؤثر است. چنان که مى فرماید:
 
و هدف از توصیف خدا به این اسم، این است که [[اراده الهی|اراده]] او در همه جا بدون توقف نافذ و مؤثر است. چنان که مى فرماید:
  
{{متن قرآن|«إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیئاً أَنْ یقُولَ لَهُ کنْ فَیکون»}}.([[سوره یس|یس]]/۸۲) «فرمان این است که هر موقع بخواهد به او مى گوید باش، آن نیز محقق مى شود».
+
{{متن قرآن|«إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»}}<ref>[[آیه 82 سوره یس|سوره یس،آیه ۸۲.]]</ref> ؛ فرمان این است که هر موقع بخواهد به او مى گوید باش، آن نیز محقق مى شود».
  
 
در این جا احتمال دیگرى هست و آن این که او در حسابرسى نیازى به مرور زمان ندارد، زیرا نسبت وجود او به گذشته و حال و آینده یکسان است و چیزى او را از چیزى به خود مشغول نمى سازد، در کمترین زمان حسابرسى او انجام مى گیرد.
 
در این جا احتمال دیگرى هست و آن این که او در حسابرسى نیازى به مرور زمان ندارد، زیرا نسبت وجود او به گذشته و حال و آینده یکسان است و چیزى او را از چیزى به خود مشغول نمى سازد، در کمترین زمان حسابرسى او انجام مى گیرد.
سطر ۲۵: سطر ۲۵:
 
و شاید یکى از علل «سریع الحساب» بودن خدا این است که افراد اعمال خود را در جلو دیدگان خود حاضر و مجسم مى بینند، عملى از او غایب نبوده و همگان خود را نشان مى دهند، از این جهت انکار ممکن نیست تا مایه کندى حساب شود و در این باره [[آیه|آیات]] فراوانى آمده که به برخى اشاره مى کنیم:
 
و شاید یکى از علل «سریع الحساب» بودن خدا این است که افراد اعمال خود را در جلو دیدگان خود حاضر و مجسم مى بینند، عملى از او غایب نبوده و همگان خود را نشان مى دهند، از این جهت انکار ممکن نیست تا مایه کندى حساب شود و در این باره [[آیه|آیات]] فراوانى آمده که به برخى اشاره مى کنیم:
  
۱. {{متن قرآن|«...وَ وَجَدوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا یظْلِمُ رَبّک أَحداً»}}.([[سوره کهف|کهف]]/۴۹) «آنچه را انجام داده اند در برابر خود حاضر مى یابند، پروردگار تو به کسى ستم نمى کند».
+
۱. {{متن قرآن|«...وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا ۗوَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا}}<ref>[[آیه 49 سوره کهف|سوره کهف،آیه ۴۹.]]</ref> ؛آنچه را انجام داده اند در برابر خود حاضر مى یابند، پروردگار تو به کسى ستم نمى کند».
  
۲. {{متن قرآن|«یومَ تَجِدُکلُّ نَفْس ما عَملَتْ مِنْ خیر مُحضراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوء...»}}.(آل عمران/۳۰) «روزى که هر انسانى هر عملى را از خیر و شر انجام داده است، نزد خود حاضر مى یابد».
+
۲. {{متن قرآن|«يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ...}}<ref>[[آیه 30 سوره آل عمران|سوره آل عمران،آیه ۳۰.]]</ref> ؛ روزى که هر انسانى هر عملى را از خیر و شر انجام داده است، نزد خود حاضر مى یابد...».
  
 
و یکى دیگر از علل سرعت حساب این است که علاوه بر حضور اعمال به صورت اخروى، صحیفه اعمال [[انسان]] همه چیز را ضبط مى کند چنان که مى فرماید:
 
و یکى دیگر از علل سرعت حساب این است که علاوه بر حضور اعمال به صورت اخروى، صحیفه اعمال [[انسان]] همه چیز را ضبط مى کند چنان که مى فرماید:
  
{{متن قرآن|«وَوُضِعَ الکتابُ فَتَرى المُجْرِمینَ مُشْفِقینَ مِمّا فیهِ وَ یقُولُونَ یا وَیلَتَنا مالِ هذَا الکتابِ لا یغادِرُ صَغیرَةً وَلا کبیرَةً إِلاّ أَحصاها...»}}.(کهف/۴۹) «[[نامه اعمال|نامه عمل]] عرضه مى شود و گنهکاران را خواهى دید که از آنچه که در آن است مى ترسند و مى گویند واى بر ما این نامه چیست که هیچ عمل کوچک و بزرگى از قلم نینداخته است و آن را به حساب آورده است».
+
{{متن قرآن|«وَوُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هَٰذَا الْكِتَابِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا...}}<ref>[[آیه 49 سوره کهف|سوره کهف،آیه ۴۹.]]</ref> ؛[[نامه اعمال|نامه عمل]] عرضه مى شود و گنهکاران را خواهى دید که از آنچه که در آن است مى ترسند و مى گویند واى بر ما این نامه چیست که هیچ عمل کوچک و بزرگى از قلم نینداخته است و آن را به حساب آورده است...».
  
 
با این شهود متعدد، براى بندگان خدا جاى شکى باقى نمى ماند و انسان با تمام ذرات وجود خود به صحت حساب و سرعت آن گواهى مى دهد. البته حساب مقدمه جزا است خواه به صورت کیفر یا به صورت پاداش، ولى در عین حال، حساب غیر نتیجه آن است، از این جهت باید گفت، واقعیت «سریع الحساب»، غیر «[[سریع العقاب|سریع العقاب]]» است؛ تو گویى تفاوت این دو بسان تفاوت مقدمه و ذى المقدمه است، هرچند علاوه بر این فرق، سریع الحساب، ممکن است مقدمه پاداش نیز باشد.<ref> [http://tohid.ir/fa/index/book?bookID=167&page=11#id270_p270 منشور جاوید جلد۲، جعفر سبحانی، صفحه ۲۷۰ تا ۲۷۲]. </ref>
 
با این شهود متعدد، براى بندگان خدا جاى شکى باقى نمى ماند و انسان با تمام ذرات وجود خود به صحت حساب و سرعت آن گواهى مى دهد. البته حساب مقدمه جزا است خواه به صورت کیفر یا به صورت پاداش، ولى در عین حال، حساب غیر نتیجه آن است، از این جهت باید گفت، واقعیت «سریع الحساب»، غیر «[[سریع العقاب|سریع العقاب]]» است؛ تو گویى تفاوت این دو بسان تفاوت مقدمه و ذى المقدمه است، هرچند علاوه بر این فرق، سریع الحساب، ممکن است مقدمه پاداش نیز باشد.<ref> [http://tohid.ir/fa/index/book?bookID=167&page=11#id270_p270 منشور جاوید جلد۲، جعفر سبحانی، صفحه ۲۷۰ تا ۲۷۲]. </ref>

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۹:۳۵

اسم شصت و هفتم: سریع الحساب؛

این اسم در قرآن در هشت مورد و به عنوان وصف خدا آمده است:

۱. «أُولَٰئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِمَّا كَسَبُوا ۚوَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ[۱] ؛ براى آنان از آنچه که کسب کرده اند نصیب و بهره اى است، خدا حسابرس سریع است».

۲. «...وَمَنْ يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ[۲] ؛...هرکس به آیات الهى کفر ورزد، خدا حسابرس سریع است». و همچنین است آیات دیگر.

این اسم هرچند بیشتر در مورد رسیدگى به حساب مجرمان به کار رفته، امّا به آنها اختصاص ندارد، چنان که مى فرماید:

«...أُولَٰئِكَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ ۗإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ[۳] ؛... پاداش آنان نزد پروردگارشان است، خداوند سریع الحساب است».

این اسم مرکب از دو کلمه است، یکى سریع که در مقابل «بطئى» به معنى تند است و دیگرى «الحساب» که به معنى شمارش است، چنان که مى فرماید:

«الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ[۴] ؛ سیر خورشید و ماه روى حساب است».

و هدف از توصیف خدا به این اسم، این است که اراده او در همه جا بدون توقف نافذ و مؤثر است. چنان که مى فرماید:

«إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»[۵] ؛ فرمان این است که هر موقع بخواهد به او مى گوید باش، آن نیز محقق مى شود».

در این جا احتمال دیگرى هست و آن این که او در حسابرسى نیازى به مرور زمان ندارد، زیرا نسبت وجود او به گذشته و حال و آینده یکسان است و چیزى او را از چیزى به خود مشغول نمى سازد، در کمترین زمان حسابرسى او انجام مى گیرد.

امیرمؤمنان (علیه السلام) مى فرماید: «خدا به حساب همه بندگان بسان روزى دادن به آنان یک جا رسیدگى مى کند».

و شاید یکى از علل «سریع الحساب» بودن خدا این است که افراد اعمال خود را در جلو دیدگان خود حاضر و مجسم مى بینند، عملى از او غایب نبوده و همگان خود را نشان مى دهند، از این جهت انکار ممکن نیست تا مایه کندى حساب شود و در این باره آیات فراوانى آمده که به برخى اشاره مى کنیم:

۱. «...وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا ۗوَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا[۶] ؛آنچه را انجام داده اند در برابر خود حاضر مى یابند، پروردگار تو به کسى ستم نمى کند».

۲. «يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ...[۷] ؛ روزى که هر انسانى هر عملى را از خیر و شر انجام داده است، نزد خود حاضر مى یابد...».

و یکى دیگر از علل سرعت حساب این است که علاوه بر حضور اعمال به صورت اخروى، صحیفه اعمال انسان همه چیز را ضبط مى کند چنان که مى فرماید:

«وَوُضِعَ الْكِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا فِيهِ وَيَقُولُونَ يَا وَيْلَتَنَا مَالِ هَٰذَا الْكِتَابِ لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا...[۸] ؛نامه عمل عرضه مى شود و گنهکاران را خواهى دید که از آنچه که در آن است مى ترسند و مى گویند واى بر ما این نامه چیست که هیچ عمل کوچک و بزرگى از قلم نینداخته است و آن را به حساب آورده است...».

با این شهود متعدد، براى بندگان خدا جاى شکى باقى نمى ماند و انسان با تمام ذرات وجود خود به صحت حساب و سرعت آن گواهى مى دهد. البته حساب مقدمه جزا است خواه به صورت کیفر یا به صورت پاداش، ولى در عین حال، حساب غیر نتیجه آن است، از این جهت باید گفت، واقعیت «سریع الحساب»، غیر «سریع العقاب» است؛ تو گویى تفاوت این دو بسان تفاوت مقدمه و ذى المقدمه است، هرچند علاوه بر این فرق، سریع الحساب، ممکن است مقدمه پاداش نیز باشد.[۹]

پانویس

منابع

اسماء الله در قرآن
تعداد:۱۳۵
الف اله، اَحَد، اوّل، آخِر، اعلى، اکرم، اعلم، ارحم الراحمین، احکم الحاکمین، احسن الخالقین، اهل التقوی، اهل‌ المغفرة، اقرب، ابقى، اسرع الحاسبین.
ب بارى، باطن، بدیع، بَرّ، بصیر.
ت توّاب.
ج جبّار، جامع.
ح حکیم، حلیم، حیّ، حق، حمید، حسیب، حفیظ، حفى.
خ خبیر، خالق، خلاق، خیر، خیرالماکرین، خیرالرازقین، خیرالفاصلین، خیرالحاکمین، خیرالفاتحین، خیرالغافرین، خیرالوارثین، خیرالراحمین، خیرالمنزلین.
ذ ذوالعرش، ذوالطول، ذوانتقام، ذوالفضل العظیم، ذوالرحمة، ذوالقوة، ذوالجلال و الاکرام، ذوالمعارج.
ر رحمان، رحیم، رؤوف، رب، رفیع الدرجات، رزاق، رقیب.
س سمیع، سلام، سریع الحساب، سریع العقاب.
ش شهید، شاکر، شکور، شدید العذاب، شدید العقاب، شدید المحال.
ص صمد.
ظ ظاهر.
ع عالِمُ غيبِ السماواتِ و الأرضِ، علیم، عزیز، عفوّ، على، عظیم، علام‌الغیوب، عالم الغیب و الشهادة.
غ غافرالذنب،غالب، غفار، غفور، غنى.
ف فالق الاصباح، فالق الحب و النوى، فاطر، فتّاح.
ق قوى، قدوس، قیوم، قاهر، قهار، قریب، قادر، قدیر، قابل‌التوب، القائم على کل نفس.
ک کبیر، کریم، کافی.
ل لطیف.
م مؤمن، مهیمن، متکبر، مصوِّر، مجید، مجیب، مبین، مولی، محیط، مقیت، متعال، محیى، متین، مقتدر، مستعان، مبدى، مالک الملک.
ن نصیر ، نور.
و وهاب، واحد، ولی، والی، واسع، وکیل، ودود.
ه هادی.


قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن
مسابقه از خطبه ۷۶ و ۲۳۰ نهج البلاغه