علی (اسم الله)

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از فرهنگ قرآن است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


«علىّ» از ريشه «علوّ» از اسماء خدای تعالی و به معناى بالا، برتر، شرافت و رفعت است.

صفت علىّ براى ذات احديّت به اين معنا است كه در شرف، مجد و بزرگى او را همتايى نيست بنابراين مى توان علىّ را از اسماى تنزيهى حق تعالى دانست.

اين صفت الهى هشت بار در قرآن آمده است و در تمامى اين موارد با صفتى ديگر از حق تعالى همراه است: يك بار با صفت حکیم، دو بار با صفت عظیم و پنج بار با صفت کبیر.[۱]

مانند: «...وهُوَ العَلِىُّ العَظيم». (سوره بقره/ ۲۵۵)

و نيز آیات زیر:

شماره نام سوره آیات
1 سوره نساء(4) آیه 34.
2 سوره حج(22) آیه 62.
3 سوره لقمان(31) آیه 30.
4 سوره سبا(34) آیه 23.
5 سوره غافر(40) آیه 12.
6 سوره شوری(42) آیات 4 و 51.

پانویس

  1. الاسماء والصفات، بیهقى، ج۱، ص۴۵؛ اسما و صفات الهى فقط در قرآن، ج۲، ص۸۴۲-۸۴۴.


منابع

  • فرهنگ قرآن، جلد ۲۱، صفحه ۱۶۴.
اسماء الله در قرآن
تعداد:۱۳۵
الف اله، اَحَد، اوّل، آخِر، اعلى، اکرم، اعلم، ارحم الراحمین، احکم الحاکمین، احسن الخالقین، اهل التقوی، اهل‌ المغفرة، اقرب، ابقى، اسرع الحاسبین.
ب بارى، باطن، بدیع، بَرّ، بصیر.
ت توّاب.
ج جبّار، جامع.
ح حکیم، حلیم، حیّ، حق، حمید، حسیب، حفیظ، حفى.
خ خبیر، خالق، خلاق، خیر، خیرالماکرین، خیرالرازقین، خیرالفاصلین، خیرالحاکمین، خیرالفاتحین، خیرالغافرین، خیرالوارثین، خیرالراحمین، خیرالمنزلین.
ذ ذوالعرش، ذوالطول، ذوانتقام، ذوالفضل العظیم، ذوالرحمة، ذوالقوة، ذوالجلال و الاکرام، ذوالمعارج.
ر رحمان، رحیم، رؤوف، رب، رفیع الدرجات، رزاق، رقیب.
س سمیع، سلام، سریع الحساب، سریع العقاب.
ش شهید، شاکر، شکور، شدید العذاب، شدید العقاب، شدید المحال.
ص صمد.
ظ ظاهر.
ع عالِمُ غيبِ السماواتِ و الأرضِ، علیم، عزیز، عفوّ، على، عظیم، علام‌الغیوب، عالم الغیب و الشهادة.
غ غافرالذنب،غالب، غفار، غفور، غنى.
ف فالق الاصباح، فالق الحب و النوى، فاطر، فتّاح.
ق قوى، قدوس، قیوم، قاهر، قهار، قریب، قادر، قدیر، قابل‌التوب، القائم على کل نفس.
ک کبیر، کریم، کافی.
ل لطیف.
م مؤمن، مهیمن، متکبر، مصوِّر، مجید، مجیب، مبین، مولی، محیط، مقیت، متعال، محیى، متین، مقتدر، مستعان، مبدى، مالک الملک.
ن نصیر ، نور.
و وهاب، واحد، ولی، والی، واسع، وکیل، ودود.
ه هادی.