ظاهر (اسم الله): تفاوت بین نسخهها
(افزودن الگوی قرآن) |
|||
| سطر ۱: | سطر ۱: | ||
'''«ظاهر»''' اسم و صفت [[الله|خدای تعالی]] از باب «ظهر، یظهر» به معناى قادر بر آفریدههایش<ref>شرح اسماء اللّه الحسنى، نیشابورى، ص ۳۴۹.</ref> و داراى یک معنا است که بر قوت و بروز و آشکارشدن دلالت مى کند.<ref>اسما و صفات الهى فقط در قرآن، ج۱، ص ۸۰۳-۸۰۴.</ref> | '''«ظاهر»''' اسم و صفت [[الله|خدای تعالی]] از باب «ظهر، یظهر» به معناى قادر بر آفریدههایش<ref>شرح اسماء اللّه الحسنى، نیشابورى، ص ۳۴۹.</ref> و داراى یک معنا است که بر قوت و بروز و آشکارشدن دلالت مى کند.<ref>اسما و صفات الهى فقط در قرآن، ج۱، ص ۸۰۳-۸۰۴.</ref> | ||
| − | واژه «ظاهر» به عنوان وصف خداوند یک بار در [[قرآن|قرآن کریم]] همراه با واژه «[[باطن (اسم الله)|باطن]]» به کار رفته است: {{متن قرآن|«هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ | + | واژه «ظاهر» به عنوان وصف خداوند یک بار در [[قرآن|قرآن کریم]] همراه با واژه «[[باطن (اسم الله)|باطن]]» به کار رفته است: {{متن قرآن|«هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>[[آیه 3 سوره حدید|سوره حدید،آیه ۳.]]</ref> ؛ اوست اول و آخر و ظاهر و باطن، و او به هر چیزی داناست». |
| − | «ظاهر» از ماده «ظُهْر» گرفته شده که قسمت روشن چیز را مى گویند، و اگر نیمه روز را ظُهْر گویند چون روشن ترین نقطه از روز همان وقت نیمه آن است، و از این جا معنى «باطن» نیز روشن مى شود و آن قسمت خفا و پنهانى شیئ است. از این جهت به آن نقطه روشن از حیوانات «ظَهْر» و نقطه پنهان «بَطْن» گفته مى شود، و در قرآن نیز این دو لفظ به همین ملاک به کار رفته اند، آن جا که مى فرماید: {{متن قرآن| | + | «ظاهر» از ماده «ظُهْر» گرفته شده که قسمت روشن چیز را مى گویند، و اگر نیمه روز را ظُهْر گویند چون روشن ترین نقطه از روز همان وقت نیمه آن است، و از این جا معنى «باطن» نیز روشن مى شود و آن قسمت خفا و پنهانى شیئ است. از این جهت به آن نقطه روشن از حیوانات «ظَهْر» و نقطه پنهان «بَطْن» گفته مى شود، و در قرآن نیز این دو لفظ به همین ملاک به کار رفته اند، آن جا که مى فرماید: {{متن قرآن|«وَذَرُوا ظَاهِرَ الْإِثْمِ وَبَاطِنَهُ...}}<ref>[[آیه 120 سوره انعام|سوره انعام،آیه ۱۲۰.]]</ref> ؛ گناهان آشکار و پنهان را ترک کنید...». |
بنابراین مقصود از توصیف خدا به «ظاهر» و «باطن»، ظهور و خفاى او است; [[شیخ طبرسی|طبرسى]] در [[مجمع البیان (کتاب)|مجمع البیان]] گوید: خداوند ظاهر است، یعنى غالب و چیره بر هر چیزى است و خداوند برتر از اشیا است و همه چیز مادون او است.<ref>مجمع البیان، ج۹-۱۰، ص۳۴۷.</ref> | بنابراین مقصود از توصیف خدا به «ظاهر» و «باطن»، ظهور و خفاى او است; [[شیخ طبرسی|طبرسى]] در [[مجمع البیان (کتاب)|مجمع البیان]] گوید: خداوند ظاهر است، یعنى غالب و چیره بر هر چیزى است و خداوند برتر از اشیا است و همه چیز مادون او است.<ref>مجمع البیان، ج۹-۱۰، ص۳۴۷.</ref> | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۹:۳۹
«ظاهر» اسم و صفت خدای تعالی از باب «ظهر، یظهر» به معناى قادر بر آفریدههایش[۱] و داراى یک معنا است که بر قوت و بروز و آشکارشدن دلالت مى کند.[۲]
واژه «ظاهر» به عنوان وصف خداوند یک بار در قرآن کریم همراه با واژه «باطن» به کار رفته است: «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ[۳] ؛ اوست اول و آخر و ظاهر و باطن، و او به هر چیزی داناست».
«ظاهر» از ماده «ظُهْر» گرفته شده که قسمت روشن چیز را مى گویند، و اگر نیمه روز را ظُهْر گویند چون روشن ترین نقطه از روز همان وقت نیمه آن است، و از این جا معنى «باطن» نیز روشن مى شود و آن قسمت خفا و پنهانى شیئ است. از این جهت به آن نقطه روشن از حیوانات «ظَهْر» و نقطه پنهان «بَطْن» گفته مى شود، و در قرآن نیز این دو لفظ به همین ملاک به کار رفته اند، آن جا که مى فرماید: «وَذَرُوا ظَاهِرَ الْإِثْمِ وَبَاطِنَهُ...[۴] ؛ گناهان آشکار و پنهان را ترک کنید...».
بنابراین مقصود از توصیف خدا به «ظاهر» و «باطن»، ظهور و خفاى او است; طبرسى در مجمع البیان گوید: خداوند ظاهر است، یعنى غالب و چیره بر هر چیزى است و خداوند برتر از اشیا است و همه چیز مادون او است.[۵]
اکنون باید دید چگونه خدا با این دو صفت متضاد، همزمان توصیف مى شود. در اینجا مفسران وجوه گوناگونى گفته اند و ما به بیان سه وجه اکتفا مى کنیم:
- خدا به وسیله آیات و نشانه هاى خود آشکار است و همگى بر قدرت و علم نامحدود او گواهى مى دهند، ولى در عین حال واقعیت و کنه خدا براى ما پنهان است.
- خدا به آشکار و پنهان علم دارد. در معنى نخست ظاهر و باطن صفت خود خدا است، درحالى که در معنى دوم صفت مخلوقات است.
- اتصاف خدا به این دو صفت، از شئون احاطه او بر ماسوى است، از آن جا که بر همه چیز محیط است، هرچه را که ظاهر فرض کنیم، خدا أظْهر و آشکاتر از آن است و هرچه را که باطن فرض کنیم، چون خدا بر آن احاطه دارد، از آن پنهان تر خواهد بود.[۶]
پانویس
- ↑ شرح اسماء اللّه الحسنى، نیشابورى، ص ۳۴۹.
- ↑ اسما و صفات الهى فقط در قرآن، ج۱، ص ۸۰۳-۸۰۴.
- ↑ سوره حدید،آیه ۳.
- ↑ سوره انعام،آیه ۱۲۰.
- ↑ مجمع البیان، ج۹-۱۰، ص۳۴۷.
- ↑ صدوق، توحید، ص ۲۰۰؛ علامه طباطبایى، المیزان، ج۱۹، ص ۱۶۵؛ فخررازى، مفاتیح الغیب، ج۸، ص ۸۵.
منابع
- منشور جاوید، آیت الله جعفر سبحانی، ج ۲ ص ۱۵۸.
- فرهنگ قرآن، ج ۱۹، ص ۲۶۴.




