خیرالفاتحین (اسم الله): تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) جز (مهدی موسوی صفحهٔ خیرالفاتحین را به خیرالفاتحین (اسم الله) منتقل کرد) |
|||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | '''«خیرُ الفاتحین»''' از اسماء و صفات [[الله|خداوند]] و به معناى «بهترین گشایندگان» است.<ref>اسما و صفات الهى فقط در قرآن، ج۱، ص۴۰۸.</ref> این اسم یک بار در [[قرآن|قرآن کریم]] در آیه ۸۹ [[سوره اعراف]] آمده است: | |
− | + | {{متن قرآن|««قَدِ افْتَرَینا عَلَى اللّهِ کذِباً إِنْ عُدْنا فِى مِلَّتِکمْ بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللّهُ مِنْها وَما یکونُ لَنا أَنْ نَعُودَ فِیها إِلاّ أَنْ یشاءَ اللّهُ رَبُّنا وَسِعَ رَبّنا کلّ شىء عِلْماً عَلَى اللّهِ تَوَکلْنا رَبَّنا افْتَحْ بَینَنا وَ بَینَ قَومِنا بِالحَقّ وَ أَنْتَ خَیرُ الفاتِحینَ»}}؛ «اگر به آیین شما که خدا ما را از آن نجات داده است بازگردیم به خدا دروغ بسته ایم پس روا نیست(امکان ندارد) ما به آن بازگردیم مگر خدا بخواهد، دانش او بر همه چیز احاطه دارد، و ما بر خدا توکل کرده ایم، پروردگارا! میان ما و قوممان به حق داورى کن تو بهترین داورانى». | |
+ | |||
+ | به هنگام بحث در اسم «[[فتّاح]]» مفاد این اسم نیز روشن مى شود.<ref>[[جعفر سبحانی|آیت الله جعفر سبحانی]]، منشور جاوید، ج۲، ص۲۲۷.</ref> | ||
+ | |||
+ | از [[ابن عباس]] نقل شده که مى گوید: من معنى فتح را در آیه فوق نمى دانستم، تا اینکه شنیدم زنى به شوهر خود مى گفت «أفاتحُک بالقاضى» یعنى ترا به داورى پیش قاضى مى طلبم؛ پس فهمیدم فتح در اینگونه موارد به معنى داورى و حکومت است، (زیرا قاضى مشکل کار طرفین دعوا را مى گشاید).<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|آیت الله مکارم شیرازی]]، تفسیر نمونه. </ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
− | + | == مطالب مرتبط == | |
− | == | + | * [[خیر (اسم الله)]] |
− | + | * [[فتّاح (اسم الله)]] | |
+ | {{اسماء الله}} | ||
[[رده:اسماء و صفات الهی]] | [[رده:اسماء و صفات الهی]] | ||
[[رده:واژگان قرآنی]] | [[رده:واژگان قرآنی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۰۷
«خیرُ الفاتحین» از اسماء و صفات خداوند و به معناى «بهترین گشایندگان» است.[۱] این اسم یک بار در قرآن کریم در آیه ۸۹ سوره اعراف آمده است:
««قَدِ افْتَرَینا عَلَى اللّهِ کذِباً إِنْ عُدْنا فِى مِلَّتِکمْ بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللّهُ مِنْها وَما یکونُ لَنا أَنْ نَعُودَ فِیها إِلاّ أَنْ یشاءَ اللّهُ رَبُّنا وَسِعَ رَبّنا کلّ شىء عِلْماً عَلَى اللّهِ تَوَکلْنا رَبَّنا افْتَحْ بَینَنا وَ بَینَ قَومِنا بِالحَقّ وَ أَنْتَ خَیرُ الفاتِحینَ»؛ «اگر به آیین شما که خدا ما را از آن نجات داده است بازگردیم به خدا دروغ بسته ایم پس روا نیست(امکان ندارد) ما به آن بازگردیم مگر خدا بخواهد، دانش او بر همه چیز احاطه دارد، و ما بر خدا توکل کرده ایم، پروردگارا! میان ما و قوممان به حق داورى کن تو بهترین داورانى».
به هنگام بحث در اسم «فتّاح» مفاد این اسم نیز روشن مى شود.[۲]
از ابن عباس نقل شده که مى گوید: من معنى فتح را در آیه فوق نمى دانستم، تا اینکه شنیدم زنى به شوهر خود مى گفت «أفاتحُک بالقاضى» یعنى ترا به داورى پیش قاضى مى طلبم؛ پس فهمیدم فتح در اینگونه موارد به معنى داورى و حکومت است، (زیرا قاضى مشکل کار طرفین دعوا را مى گشاید).[۳]
پانویس
- ↑ اسما و صفات الهى فقط در قرآن، ج۱، ص۴۰۸.
- ↑ آیت الله جعفر سبحانی، منشور جاوید، ج۲، ص۲۲۷.
- ↑ آیت الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه.