سوره اِسراء: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
|||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۴: | سطر ۴: | ||
|بعدی=کهف | |بعدی=کهف | ||
|شماره=۱۷ | |شماره=۱۷ | ||
− | |جزء= | + | |جزء=۱۵ |
|محل نزول=مکه | |محل نزول=مکه | ||
|ترتیب نزول=۵۰ | |ترتیب نزول=۵۰ | ||
|تعداد آیه=۱۱۱ | |تعداد آیه=۱۱۱ | ||
}} | }} | ||
+ | '''«سوره اسراء»''' هفدهمین [[سوره]] از [[قرآن|قرآن کریم]] است و دارای ۱۱۱ [[آیه]] می باشد. | ||
+ | ==نزول سوره== | ||
− | سوره | + | این سوره به اتفاق [[سوره های مکی|مکى]] است<ref> بصائر ذوى التمییز، ج ۱، ص ۲۸۸؛ المکى والمدنى فى القرآن، ج ۱، ص ۳۶۰.</ref> و در نقلهاى مختلف تا ۲۱ [[آیه]] آن را به سبب وجود حکم شرعى یا [[شأن نزول|شأن نزولى]] که در ذیل آن گزارش شده، از آیات [[سوره های مکی و مدنی|مدنى]] برشمردهاند.<ref> التحریر و التنویر، ج ۱۵، ص ۶؛ روح المعانى، مج ۹، ج ۱۵، ص ۳؛ المکى والمدنى فىالقرآن، ج ۲، ص ۷۴۴ـ۸۱۱، ۸۴۶.</ref> محققان وجود [[احکام شرعی|احکام شرعى]] در سورههاى مکى، نظیر [[سوره اعراف]] و [[سوره انعام]] و ضعف روایات شأن نزولى و [[سیاق آیات]] را دلیل بر سستى این استثنا دانستهاند.<ref> التمهید، ج ۱، ص ۱۸۷ـ۱۹۴؛ التفسیر الحدیث، ج ۳، ص ۳۵۱.</ref> |
− | |||
− | + | وجود شباهتهایى در آیات این سوره با [[سوره های مدنی|سورههاى مدنى]]، سبب شده که برخى این سوره را در ردیف سورههاى مکى شبیه به مدنى قرار دهند.<ref> الموسوعة القرآنیه، ج ۵، ص ۶۱.</ref> | |
− | + | سوره اسراء بنا به مشهورترین روایت، پنجاهمین سورهاى است<ref> البرهان فى علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۸۱؛ التمهید، ج ۱، ص ۱۳۴، ۱۳۶.</ref> که در سال یازدهم [[مبعث حضرت محمد صلی الله علیه و آله|بعثت]] پس از [[سوره قصص]] و پیش از [[سوره یونس]] نازل شده است.<ref> البرهان فى علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۸۱؛ التمهید، ج ۱، ص ۱۳۴، ۱۳۶؛ الموسوعة القرآنیه، ج ۵، ص ۶۹.</ref> این سوره در ترتیب مصحف، هفدهمین سوره و در [[ترتیب نزول سوره ها|ترتیب نزول]]، پنجاهمین سوره [[قرآن|قرآن کریم]] می باشد. | |
− | |||
− | این سوره در ترتیب | ||
==وجه تسمیه سوره== | ==وجه تسمیه سوره== | ||
− | نامگذارى | + | نامگذارى این سوره به «إسراء» به سبب اولین آیه آن است که به رخداد إسراء و [[معراج]] [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلى الله علیه و آله اشاره دارد<ref> المنیر، ج ۱۵، ص ۵.</ref> و چون بخش قابل توجهى از این سوره در آغاز و پایان، به داستان [[بنی اسرائیل|بنىاسرائیل]] پرداخته است، به سوره «بنى اسرائیل» نیز شهرت یافته<ref> بصائر ذوىالتمییز، ج ۱، ص ۲۸۸؛ المنیر، ج ۱۵، ص ۵.</ref> و در روایات به این نام خوانده شده است.<ref> ثوابالاعمال، ص ۱۰۷؛ الدرالمنثور، ج ۵، ص ۱۸۱.</ref> اطلاق نام «سبحان» بر این سوره نیز به سبب کلمه آغازین آن است. در روایتى از امیرمؤمنان [[امام على]] علیهالسلام نیز از این سوره به سوره «سبحان» یاد شده است.<ref> بصائر ذوى التمییز، ج ۱، ص ۲۸۸، ۲۹۶.</ref> |
==تعداد آیات== | ==تعداد آیات== | ||
− | این سوره | + | این سوره ۱۱۱ [[آیه]] دارد. برخى با ادغام آیات ۱۰۷ـ۱۰۸، شمار آیاتش را ۱۱۰ دانستهاند.<ref> البیان فى عد آى القرآن، ص ۱۷۷؛ مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۰۷؛ روضالجنان، ج ۱۲، ص ۱۲۲.</ref> شمار کلمات این سوره را ۱۵۵۸ <ref> المعجمالاحصائى، ج ۱، ص ۲۹۰، ۳۰۱.</ref> و شمار حروفش را ۶۴۶۰ حرف دانستهاند.<ref> کشف الاسرار، ج ۵، ص ۴۷۹؛ بصائر ذوى التمییز، ج ۱، ص ۲۸۸؛ البیان فى عد آى القرآن، ص ۱۷۷.</ref> |
− | == | + | ==در تقسیمبندی سورهها== |
− | در تقسیمبندى | + | سوره اسراء در تقسیمبندى سورههای [[قرآن]] در گروه سورههاى [[مئین]] (سورههایى که حدود ۱۰۰ آیه دارد) و [[مسبحات|مسبّحات]] (۷ سورهاى که با [[تسبیح]] آغاز شده) قرار دارد.<ref> معجم علومالقرآن، ص ۲۳۸، ۲۶۸.</ref> فواصل آیاتش به جز اولین آیه، الف و از آهنگ یکسانى برخوردار است.<ref> البیان فى عد آىالقرآن، ص ۱۷۷؛ بصائر ذوىالتمییز، ج ۱، ص ۲۸۸.</ref> |
− | == | + | ==ارتباط با سوره نحل== |
− | جمعى از مفسران درباره پیوند این سوره با [[سوره نحل]] | + | جمعى از مفسران درباره پیوند این سوره با [[سوره نحل]] که قبل از آن قرار دارد، گفتهاند: چون [[الله|خداوند]] در آیات پایانى سوره نحل به پیامبرش فرمان داد تا در برابر اذیت و آزار و نسبتهاى نارواى مشرکان به وى بردبارى کند، این سوره را با یادآورى ماجراى [[معراج]] آن حضرت که نشانهاى از تعظیم و تکریم او از جانب خداست آغاز کرد<ref> مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۰۷؛ البحر المحیط، ج ۷، ص ۷؛ المنیر، ج ۱۵، ص ۶.</ref> تا آرامش بخش دردها و رنجهایش باشد.<ref> روحالمعانى، مج ۹، ج ۱۵، ص ۴؛ المنیر، ج ۱۵، ص ۶.</ref> |
==محتواى سوره== | ==محتواى سوره== | ||
− | محور اصلى بحث در این سوره شخص پیامبر صلى الله علیه و آله و موضعگیرى | + | در این سوره بارها [[تسبیح]]، حمد و [[شکر|شکر]] خداوند تکرار شده است.<ref> فى ظلال القرآن، ج ۴، ص ۲۲۰۸.</ref> محور اصلى بحث در این سوره شخص [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلى الله علیه و آله و موضعگیرى مشرکان در برابر وى و [[قرآن]] است؛ همچنین بحث درباره قرآن، [[رسالت]] و رسولان، به ویژه امتیازى که در رسالت پیامبر صلى الله علیه و آله وجود داشت و [[معجزه]] آن حضرت مانند سایر [[پیامبران]] علیهمالسلام مادى محض نبود و هلاکت جمعى مکذبان را در پى نداشت. |
+ | |||
+ | این سوره در نخستین [[آیه]] به ماجراى [[معراج]] پیامبر صلى الله علیه و آله اشاره دارد. سپس در آیات ۲ـ۸ درباره نبوت [[حضرت موسى]] علیهالسلام و دعوت [[بنی اسرائیل|بنىاسرائیل]] به [[توحید]] و عوامل انحطاط و پیشرفت آنان سخن مىگوید و [[فساد]] و استکبار را سبب ذلت آنان معرفى مىکند و در آیات ۹ـ۲۱ ضمن بر شمردن برخى آیات الهى به هدایتگرى قرآن و حسابرسى از اعمال نیک و بد انسان در [[قیامت]] و آزادى وى در گزینش راه خیر و شر و بازگشت نتایج اعمال انسان به خود او تصریح مىکند. | ||
− | در | + | در آیات ۲۲ـ۳۹ مردم را به [[توحید]]، نیکى به پدر و مادر و فروتنى در برابر آنان [[صله رحم]]، کمک به تهیدستان و بینوایان و درماندگان، میانهروى در [[انفاق]]، وفاى به عهد دعوت مىکند و از [[تبذیر]] و [[اسراف]]، کشتن فرزند به سبب فقر، آدم کشى، [[زنا]]، کمفروشى، خوردن مال یتیم، پیروى از غیر علم (گمان) و [[تکبر|تکبر]] و [[غرور]] نهى مىکند و این [[احکام]] و آداب را از حکمتهایى معرفى مىکند که خداوند به پیامبرش [[وحى]] کرده است: {{متن قرآن|«ذلِک مِمّا اَوحى اِلَیک رَبُّک مِنَ الحِکمَةِ»}}. |
− | در آیات | + | در آیات ۴۰ـ۵۵ ضمن پاسخگویى به پارهاى از اوهام و اندیشههاى [[خرافات|خرافىِ]] مشرکان [[جاهلیت|جاهلى]]، نظیر [[فرشتگان]] را دختران [[الله|خدا]] دانستن، شریک براى خدا قرار دادن، بعید شمردن قیامت و زندگى پس از [[مرگ]] و مسحور (سحر شده) دانستن پیامبر صلى الله علیه و آله، بر این نکته تأکید مىکند که در قرآن همه لوازم هدایت آمده ولى عناد و لجاجت آنها سبب شد تا بر نفرت و دوریشان از [[حق]] بیفزاید و خداوند به سبب لجاجت و [[تعصب|تعصبشان]] در برابر آیات الهى بر دلهاى آنان مهرزده و بر گوشهایشان سنگینى قرار داده است. |
− | در آیات | + | در آیات ۵۶ـ۶۵ ضمن اقامه دلیل بر [[توحید]] پروردگار و این که آلهه مشرکان به رساندن سود به آنها و دفع زیان از آنها قادر نیستند و این تنها خداست که سود و زیان در دست اوست به مشرکان هشدار مىدهد که سرانجامِ این جهان فنا و نابودى است و آنان باید از [[لجاجت]] در برابر حق دست بردارند زیرا [[معجزه|معجزات]] و دلایل کافى بر صدق پیامبر صلى الله علیه و آله وجود دارد و معجزات پیشنهادى آنان چیزى جز بهانهجویى نیست و بر فرض که با آنها موافقت شود، پس از مشاهده آنها باز [[ایمان]] نخواهند آورد، چنان که امتهاى گذشته چون [[ثمود|قوم ثمود]] به پیامبرانشان معجزاتى پیشنهاد دادند و با تحقق آنها ایمان نیاوردند و طبق سنت الهى مستحق کیفر شدند. |
− | در آیات | + | در آیات ۶۶ـ۷۲ با پیگیرى مباحث پیشین در زمینه [[توحید]] و مبارزه با [[شرک|شرک]] این حقیقت را یادآور مىشود که [[انسان]] به هنگام برخورد با مشکلات به یاد خداوند مىافتد و هر چیزى جز او را از یاد مىبرد، اما وقتى از آنها رهایى یافت، از خدا اعراض کرده و او را فراموش مىکند. سپس به انسان هشدار مىدهد که از مجازات الهى در امان نباشد و در ادامه نعمتهاى الهى را به انسان یادآور مىشود که او را گرامى داشت و بر همه آفریدهها برترى داد و جهان هستى را در خدمت وى مسخر گردانید تا با [[عقل]] خود بیندیشد و او را بر بسیارى از آفریدگان برترى داد. پس آنکه در این دنیا به راه راست هدایت شود، در قیامت [[نامه اعمال|نامه عمل]] او به دست راستش داده مىشود و کسى که گمراه شود و چشمش از دیدن حق نابینا گردد، در قیامت گمراهتر و نابیناتر است. |
− | در آیات | + | در آیات ۷۳ـ۸۲ نیرنگ مشرکان را نسبت به پیامبر صلى الله علیه و آله براى منحرف ساختن آن حضرت یادآور مىشود و خطاب به وى مىفرماید: اگر ما تو را به وسیله نیروى [[عصمت]] ثابت قدم نمىداشتیم، نزدیک بود به آنها اندکى گرایش پیدا کنى و نیز تلاش مشرکان را براى بیرون کردن آن بزرگوار از [[مکه|مکه]] مطرح مىکند، آنگاه به آن حضرت فرمان مىدهد تا [[قرآن]] را بخواند و به اداى [[نماز]] قیام کند و پاسى از شب را به [[تهجد]] و [[نافله های شبانه روز|نافله]] برخیزد تا به مقام محمود برسد و از خدا بخواهد که راه ورود و خروج را در برابرش هموار سازد، آنگاه مىافزاید که ما قرآن را نازل کردیم تا براى مؤمنان شفا و رحمت باشد. |
− | در آیات | + | در آیات ۸۳ـ۱۰۰ به بعضى دیگر از ویژگیهاى انسان اشاره مىکند و مىگوید: هنگامى که به انسان نعمت مىبخشیم، مغرور مىشود و به پروردگار خویش پشت مىکند و هنگامى که نعمتى از او گرفته مىشود، مأیوس مىشود. سپس به پرسش کافران درباره [[روح]] اشاره مىکند و نعمت [[وحی|وحى]] بر پیامبر صلى الله علیه و آله را یادآور مىگردد و خطاب به آن حضرت مىگوید به مشرکان بگو: اگر همه [[جن]] و [[انسان|انس]] جمع شوند تا همانند [[قرآن]] را بیاورند توان چنین کارى را ندارند، هر چند یکدیگر را در این کار یارى دهند. آیه ۸۸ این سوره از آیات [[تحدی در قرآن|تحدى]] است که خداوند در آن مخالفان [[وحی|وحیانى]] بودن قرآن را به آوردن همانند آن فراخوانده است.<ref> همان، ج ۱، ص ۵۹؛ التمهید، ج ۴، ص ۲۳.</ref> سپس برخى از کارهاى نامعقولى که مشرکان از پیامبر صلى الله علیه و آله به عنوان معجزه درخواست مىکردند و نیز بهانهجوییها و فرجام شومشان را یادآورى مىکند و به بهانهگیریهاى کسانى که زندگى پس از [[مرگ]] را بعید مىشمردند با بیانى روشن پاسخ مىدهد. |
− | در آیات | + | در آیات ۱۰۱ـ۱۱۱ ماجراى [[حضرت موسى]] علیهالسلام و [[فرعون]] را یادآورى مىکند که چگونه فرعون و همفکران وى با وجود دیدن انواع معجزات ملموس و مادى باز هم بهانهگیرى کردند و راه انکار [[حق]] را در پیش گرفتند و سرانجام دچار هلاکت شدند. سپس حقانیت قرآن و حکمت [[نزول قرآن|نزول]] تدریجى آن را بیان مىکند و به مشرکان مىگوید: [[ایمان]] بیاورید یا نیاورید، حقانیت قرآن چنان مبرهن و آشکار است که صاحبان علم و دانش آنگاه که آیات نورانیش برایشان [[تلاوت قرآن|تلاوت]] مىشود در برابر عظمت آن بىاختیار به [[سجده]] مىافتند. آیه ۱۰۹ این سوره از آیات سجده است و [[مستحب]] است قارى هنگام تلاوت آن سجده کند.<ref> الخلاف، ج ۱، ص ۴۲۷؛ کلمةالتقوى، ج ۱، ص ۴۵۱؛ جواهرالکلام، ج ۱۰، ص ۱۱۱.</ref> |
− | + | سرانجام، [[سوره اسراء]] که با [[تسبیح]] پروردگار آغاز شده بود، با حمد و [[تکبیر|تکبیر]] پایان مىپذیرد. [[علامه طباطبایى|علامه طباطبایى]] این نکته را از لطایف این سوره مىداند.<ref> المیزان، ج ۱۳، ص ۲۲۷.</ref> از آخرین آیه آن در روایات با عنوان «آیة العزّ» یاد شده است.<ref> مسند احمد، ج ۳، ص ۴۳۹؛ مجمع الزوائد، ج ۷، ص ۵۲؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۲۳۱.</ref> | |
− | + | ==فضیلت سوره== | |
− | + | از [[عایشه]] روایت شده است که [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلى الله علیه و آله هر شب سوره بنىاسرائیل و [[سوره زمر]] را [[تلاوت قرآن|تلاوت]] مىکرد.<ref> تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص ۳؛ جامع الاخبار و الآثار، ج ۲، ص ۲۱۳.</ref> از [[امام صادق]] علیهالسلام نقل شده است: هر کس سوره بنىاسرائیل را در شبهاى جمعه بخواند، از دنیا نمىرود تا این که [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|قائم آلمحمد]] علیهالسلام را درک کند و از یارانش خواهد بود.<ref> تفسیر عیاشى، ج ۳، ص ۳۱؛ ثواب الاعمال، ص ۱۰۷.</ref> | |
− | + | [[شیخ طوسى]] تلاوت آن را در شبهاى جمعه مستحب مىداند.<ref> مصباح المتهجد، ص ۲۶۵.</ref> فیروزآبادى نیز از آن حضرت روایت کرده است که هر کس این سوره را تلاوت کند، از دنیا نمىرود تا این که به درجه [[ابدال]] و [[اولیاء الله|اولیاى خدا]] برسد.<ref> بصائر ذوى التمییز، ج ۱، ص ۲۹۶.</ref> به نظر مىرسد این همان روایت پیشین است که فیروزآبادى به نحوى تفسیر کرده است که با مبانى فکریش سازگار باشد. | |
− | [[ | + | از امام [[امیرالمومنین]] علیهالسلام نیز نقل است که هر کس سوره سبحان را تلاوت کند از دنیا نمىرود تا از میوههاى بهشتى بخورد و از نهرهایش بنوشد و در برابر هر آیهاى که تلاوت مىکند نخلى در [[بهشت]] برایش مىکارند.<ref> بصائر ذوى التمییز، ج ۱، ص ۲۹۶.</ref> بىتردید دستیابى به چنین [[ثواب|ثوابهایى]] مربوط به تلاوتى است که با [[اخلاص]]، [[تدبر]] و عمل همراه باشد.<ref> البرهان فى علومالقرآن، ج ۲، ص ۶۶.</ref> |
− | + | ==پانویس== | |
+ | <references /> | ||
+ | ==منابع== | ||
+ | *سید عبدالرسول حسینى زاده، دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۳، صفحه ۱۹۶-۲۰۰. | ||
+ | *[http://wiki.ahlolbait.com/index.php/%D8%AA%D8%B1%D8%AA%DB%8C%D8%A8_%D9%86%D8%B2%D9%88%D9%84_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%87%D8%A7 ترتیب نزول سوره ها]، در همین دانشنامه. | ||
==پیوست== | ==پیوست== | ||
− | [[سوره | + | [[سوره اسراء/متن و ترجمه|'''سوره اسراء/متن و ترجمه''']] |
− | + | {{فهرست سوره های قرآن | |
− | == | + | |سوره=۱۷.[[سوره اسراء|الإسراء]] |
− | + | |قبلی=۱۶.[[سوره نحل|النحل]] | |
+ | |بعدی=۱۸.[[سوره کهف|الكهف]] | ||
+ | }} | ||
+ | {{قرآن}} | ||
− | |||
− | |||
− | |||
[[رده: سوره های قرآن]] | [[رده: سوره های قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۲۶
<<نحل | اسراء | کهف>> | ||||||||||||||||||||||||
|
«سوره اسراء» هفدهمین سوره از قرآن کریم است و دارای ۱۱۱ آیه می باشد.
محتویات
نزول سوره
این سوره به اتفاق مکى است[۱] و در نقلهاى مختلف تا ۲۱ آیه آن را به سبب وجود حکم شرعى یا شأن نزولى که در ذیل آن گزارش شده، از آیات مدنى برشمردهاند.[۲] محققان وجود احکام شرعى در سورههاى مکى، نظیر سوره اعراف و سوره انعام و ضعف روایات شأن نزولى و سیاق آیات را دلیل بر سستى این استثنا دانستهاند.[۳]
وجود شباهتهایى در آیات این سوره با سورههاى مدنى، سبب شده که برخى این سوره را در ردیف سورههاى مکى شبیه به مدنى قرار دهند.[۴]
سوره اسراء بنا به مشهورترین روایت، پنجاهمین سورهاى است[۵] که در سال یازدهم بعثت پس از سوره قصص و پیش از سوره یونس نازل شده است.[۶] این سوره در ترتیب مصحف، هفدهمین سوره و در ترتیب نزول، پنجاهمین سوره قرآن کریم می باشد.
وجه تسمیه سوره
نامگذارى این سوره به «إسراء» به سبب اولین آیه آن است که به رخداد إسراء و معراج پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله اشاره دارد[۷] و چون بخش قابل توجهى از این سوره در آغاز و پایان، به داستان بنىاسرائیل پرداخته است، به سوره «بنى اسرائیل» نیز شهرت یافته[۸] و در روایات به این نام خوانده شده است.[۹] اطلاق نام «سبحان» بر این سوره نیز به سبب کلمه آغازین آن است. در روایتى از امیرمؤمنان امام على علیهالسلام نیز از این سوره به سوره «سبحان» یاد شده است.[۱۰]
تعداد آیات
این سوره ۱۱۱ آیه دارد. برخى با ادغام آیات ۱۰۷ـ۱۰۸، شمار آیاتش را ۱۱۰ دانستهاند.[۱۱] شمار کلمات این سوره را ۱۵۵۸ [۱۲] و شمار حروفش را ۶۴۶۰ حرف دانستهاند.[۱۳]
در تقسیمبندی سورهها
سوره اسراء در تقسیمبندى سورههای قرآن در گروه سورههاى مئین (سورههایى که حدود ۱۰۰ آیه دارد) و مسبّحات (۷ سورهاى که با تسبیح آغاز شده) قرار دارد.[۱۴] فواصل آیاتش به جز اولین آیه، الف و از آهنگ یکسانى برخوردار است.[۱۵]
ارتباط با سوره نحل
جمعى از مفسران درباره پیوند این سوره با سوره نحل که قبل از آن قرار دارد، گفتهاند: چون خداوند در آیات پایانى سوره نحل به پیامبرش فرمان داد تا در برابر اذیت و آزار و نسبتهاى نارواى مشرکان به وى بردبارى کند، این سوره را با یادآورى ماجراى معراج آن حضرت که نشانهاى از تعظیم و تکریم او از جانب خداست آغاز کرد[۱۶] تا آرامش بخش دردها و رنجهایش باشد.[۱۷]
محتواى سوره
در این سوره بارها تسبیح، حمد و شکر خداوند تکرار شده است.[۱۸] محور اصلى بحث در این سوره شخص پیامبر صلى الله علیه و آله و موضعگیرى مشرکان در برابر وى و قرآن است؛ همچنین بحث درباره قرآن، رسالت و رسولان، به ویژه امتیازى که در رسالت پیامبر صلى الله علیه و آله وجود داشت و معجزه آن حضرت مانند سایر پیامبران علیهمالسلام مادى محض نبود و هلاکت جمعى مکذبان را در پى نداشت.
این سوره در نخستین آیه به ماجراى معراج پیامبر صلى الله علیه و آله اشاره دارد. سپس در آیات ۲ـ۸ درباره نبوت حضرت موسى علیهالسلام و دعوت بنىاسرائیل به توحید و عوامل انحطاط و پیشرفت آنان سخن مىگوید و فساد و استکبار را سبب ذلت آنان معرفى مىکند و در آیات ۹ـ۲۱ ضمن بر شمردن برخى آیات الهى به هدایتگرى قرآن و حسابرسى از اعمال نیک و بد انسان در قیامت و آزادى وى در گزینش راه خیر و شر و بازگشت نتایج اعمال انسان به خود او تصریح مىکند.
در آیات ۲۲ـ۳۹ مردم را به توحید، نیکى به پدر و مادر و فروتنى در برابر آنان صله رحم، کمک به تهیدستان و بینوایان و درماندگان، میانهروى در انفاق، وفاى به عهد دعوت مىکند و از تبذیر و اسراف، کشتن فرزند به سبب فقر، آدم کشى، زنا، کمفروشى، خوردن مال یتیم، پیروى از غیر علم (گمان) و تکبر و غرور نهى مىکند و این احکام و آداب را از حکمتهایى معرفى مىکند که خداوند به پیامبرش وحى کرده است: «ذلِک مِمّا اَوحى اِلَیک رَبُّک مِنَ الحِکمَةِ».
در آیات ۴۰ـ۵۵ ضمن پاسخگویى به پارهاى از اوهام و اندیشههاى خرافىِ مشرکان جاهلى، نظیر فرشتگان را دختران خدا دانستن، شریک براى خدا قرار دادن، بعید شمردن قیامت و زندگى پس از مرگ و مسحور (سحر شده) دانستن پیامبر صلى الله علیه و آله، بر این نکته تأکید مىکند که در قرآن همه لوازم هدایت آمده ولى عناد و لجاجت آنها سبب شد تا بر نفرت و دوریشان از حق بیفزاید و خداوند به سبب لجاجت و تعصبشان در برابر آیات الهى بر دلهاى آنان مهرزده و بر گوشهایشان سنگینى قرار داده است.
در آیات ۵۶ـ۶۵ ضمن اقامه دلیل بر توحید پروردگار و این که آلهه مشرکان به رساندن سود به آنها و دفع زیان از آنها قادر نیستند و این تنها خداست که سود و زیان در دست اوست به مشرکان هشدار مىدهد که سرانجامِ این جهان فنا و نابودى است و آنان باید از لجاجت در برابر حق دست بردارند زیرا معجزات و دلایل کافى بر صدق پیامبر صلى الله علیه و آله وجود دارد و معجزات پیشنهادى آنان چیزى جز بهانهجویى نیست و بر فرض که با آنها موافقت شود، پس از مشاهده آنها باز ایمان نخواهند آورد، چنان که امتهاى گذشته چون قوم ثمود به پیامبرانشان معجزاتى پیشنهاد دادند و با تحقق آنها ایمان نیاوردند و طبق سنت الهى مستحق کیفر شدند.
در آیات ۶۶ـ۷۲ با پیگیرى مباحث پیشین در زمینه توحید و مبارزه با شرک این حقیقت را یادآور مىشود که انسان به هنگام برخورد با مشکلات به یاد خداوند مىافتد و هر چیزى جز او را از یاد مىبرد، اما وقتى از آنها رهایى یافت، از خدا اعراض کرده و او را فراموش مىکند. سپس به انسان هشدار مىدهد که از مجازات الهى در امان نباشد و در ادامه نعمتهاى الهى را به انسان یادآور مىشود که او را گرامى داشت و بر همه آفریدهها برترى داد و جهان هستى را در خدمت وى مسخر گردانید تا با عقل خود بیندیشد و او را بر بسیارى از آفریدگان برترى داد. پس آنکه در این دنیا به راه راست هدایت شود، در قیامت نامه عمل او به دست راستش داده مىشود و کسى که گمراه شود و چشمش از دیدن حق نابینا گردد، در قیامت گمراهتر و نابیناتر است.
در آیات ۷۳ـ۸۲ نیرنگ مشرکان را نسبت به پیامبر صلى الله علیه و آله براى منحرف ساختن آن حضرت یادآور مىشود و خطاب به وى مىفرماید: اگر ما تو را به وسیله نیروى عصمت ثابت قدم نمىداشتیم، نزدیک بود به آنها اندکى گرایش پیدا کنى و نیز تلاش مشرکان را براى بیرون کردن آن بزرگوار از مکه مطرح مىکند، آنگاه به آن حضرت فرمان مىدهد تا قرآن را بخواند و به اداى نماز قیام کند و پاسى از شب را به تهجد و نافله برخیزد تا به مقام محمود برسد و از خدا بخواهد که راه ورود و خروج را در برابرش هموار سازد، آنگاه مىافزاید که ما قرآن را نازل کردیم تا براى مؤمنان شفا و رحمت باشد.
در آیات ۸۳ـ۱۰۰ به بعضى دیگر از ویژگیهاى انسان اشاره مىکند و مىگوید: هنگامى که به انسان نعمت مىبخشیم، مغرور مىشود و به پروردگار خویش پشت مىکند و هنگامى که نعمتى از او گرفته مىشود، مأیوس مىشود. سپس به پرسش کافران درباره روح اشاره مىکند و نعمت وحى بر پیامبر صلى الله علیه و آله را یادآور مىگردد و خطاب به آن حضرت مىگوید به مشرکان بگو: اگر همه جن و انس جمع شوند تا همانند قرآن را بیاورند توان چنین کارى را ندارند، هر چند یکدیگر را در این کار یارى دهند. آیه ۸۸ این سوره از آیات تحدى است که خداوند در آن مخالفان وحیانى بودن قرآن را به آوردن همانند آن فراخوانده است.[۱۹] سپس برخى از کارهاى نامعقولى که مشرکان از پیامبر صلى الله علیه و آله به عنوان معجزه درخواست مىکردند و نیز بهانهجوییها و فرجام شومشان را یادآورى مىکند و به بهانهگیریهاى کسانى که زندگى پس از مرگ را بعید مىشمردند با بیانى روشن پاسخ مىدهد.
در آیات ۱۰۱ـ۱۱۱ ماجراى حضرت موسى علیهالسلام و فرعون را یادآورى مىکند که چگونه فرعون و همفکران وى با وجود دیدن انواع معجزات ملموس و مادى باز هم بهانهگیرى کردند و راه انکار حق را در پیش گرفتند و سرانجام دچار هلاکت شدند. سپس حقانیت قرآن و حکمت نزول تدریجى آن را بیان مىکند و به مشرکان مىگوید: ایمان بیاورید یا نیاورید، حقانیت قرآن چنان مبرهن و آشکار است که صاحبان علم و دانش آنگاه که آیات نورانیش برایشان تلاوت مىشود در برابر عظمت آن بىاختیار به سجده مىافتند. آیه ۱۰۹ این سوره از آیات سجده است و مستحب است قارى هنگام تلاوت آن سجده کند.[۲۰]
سرانجام، سوره اسراء که با تسبیح پروردگار آغاز شده بود، با حمد و تکبیر پایان مىپذیرد. علامه طباطبایى این نکته را از لطایف این سوره مىداند.[۲۱] از آخرین آیه آن در روایات با عنوان «آیة العزّ» یاد شده است.[۲۲]
فضیلت سوره
از عایشه روایت شده است که پیامبر صلى الله علیه و آله هر شب سوره بنىاسرائیل و سوره زمر را تلاوت مىکرد.[۲۳] از امام صادق علیهالسلام نقل شده است: هر کس سوره بنىاسرائیل را در شبهاى جمعه بخواند، از دنیا نمىرود تا این که قائم آلمحمد علیهالسلام را درک کند و از یارانش خواهد بود.[۲۴]
شیخ طوسى تلاوت آن را در شبهاى جمعه مستحب مىداند.[۲۵] فیروزآبادى نیز از آن حضرت روایت کرده است که هر کس این سوره را تلاوت کند، از دنیا نمىرود تا این که به درجه ابدال و اولیاى خدا برسد.[۲۶] به نظر مىرسد این همان روایت پیشین است که فیروزآبادى به نحوى تفسیر کرده است که با مبانى فکریش سازگار باشد.
از امام امیرالمومنین علیهالسلام نیز نقل است که هر کس سوره سبحان را تلاوت کند از دنیا نمىرود تا از میوههاى بهشتى بخورد و از نهرهایش بنوشد و در برابر هر آیهاى که تلاوت مىکند نخلى در بهشت برایش مىکارند.[۲۷] بىتردید دستیابى به چنین ثوابهایى مربوط به تلاوتى است که با اخلاص، تدبر و عمل همراه باشد.[۲۸]
پانویس
- ↑ بصائر ذوى التمییز، ج ۱، ص ۲۸۸؛ المکى والمدنى فى القرآن، ج ۱، ص ۳۶۰.
- ↑ التحریر و التنویر، ج ۱۵، ص ۶؛ روح المعانى، مج ۹، ج ۱۵، ص ۳؛ المکى والمدنى فىالقرآن، ج ۲، ص ۷۴۴ـ۸۱۱، ۸۴۶.
- ↑ التمهید، ج ۱، ص ۱۸۷ـ۱۹۴؛ التفسیر الحدیث، ج ۳، ص ۳۵۱.
- ↑ الموسوعة القرآنیه، ج ۵، ص ۶۱.
- ↑ البرهان فى علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۸۱؛ التمهید، ج ۱، ص ۱۳۴، ۱۳۶.
- ↑ البرهان فى علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۸۱؛ التمهید، ج ۱، ص ۱۳۴، ۱۳۶؛ الموسوعة القرآنیه، ج ۵، ص ۶۹.
- ↑ المنیر، ج ۱۵، ص ۵.
- ↑ بصائر ذوىالتمییز، ج ۱، ص ۲۸۸؛ المنیر، ج ۱۵، ص ۵.
- ↑ ثوابالاعمال، ص ۱۰۷؛ الدرالمنثور، ج ۵، ص ۱۸۱.
- ↑ بصائر ذوى التمییز، ج ۱، ص ۲۸۸، ۲۹۶.
- ↑ البیان فى عد آى القرآن، ص ۱۷۷؛ مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۰۷؛ روضالجنان، ج ۱۲، ص ۱۲۲.
- ↑ المعجمالاحصائى، ج ۱، ص ۲۹۰، ۳۰۱.
- ↑ کشف الاسرار، ج ۵، ص ۴۷۹؛ بصائر ذوى التمییز، ج ۱، ص ۲۸۸؛ البیان فى عد آى القرآن، ص ۱۷۷.
- ↑ معجم علومالقرآن، ص ۲۳۸، ۲۶۸.
- ↑ البیان فى عد آىالقرآن، ص ۱۷۷؛ بصائر ذوىالتمییز، ج ۱، ص ۲۸۸.
- ↑ مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۰۷؛ البحر المحیط، ج ۷، ص ۷؛ المنیر، ج ۱۵، ص ۶.
- ↑ روحالمعانى، مج ۹، ج ۱۵، ص ۴؛ المنیر، ج ۱۵، ص ۶.
- ↑ فى ظلال القرآن، ج ۴، ص ۲۲۰۸.
- ↑ همان، ج ۱، ص ۵۹؛ التمهید، ج ۴، ص ۲۳.
- ↑ الخلاف، ج ۱، ص ۴۲۷؛ کلمةالتقوى، ج ۱، ص ۴۵۱؛ جواهرالکلام، ج ۱۰، ص ۱۱۱.
- ↑ المیزان، ج ۱۳، ص ۲۲۷.
- ↑ مسند احمد، ج ۳، ص ۴۳۹؛ مجمع الزوائد، ج ۷، ص ۵۲؛ المیزان، ج ۱۳، ص ۲۳۱.
- ↑ تفسیر ابن کثیر، ج ۳، ص ۳؛ جامع الاخبار و الآثار، ج ۲، ص ۲۱۳.
- ↑ تفسیر عیاشى، ج ۳، ص ۳۱؛ ثواب الاعمال، ص ۱۰۷.
- ↑ مصباح المتهجد، ص ۲۶۵.
- ↑ بصائر ذوى التمییز، ج ۱، ص ۲۹۶.
- ↑ بصائر ذوى التمییز، ج ۱، ص ۲۹۶.
- ↑ البرهان فى علومالقرآن، ج ۲، ص ۶۶.
منابع
- سید عبدالرسول حسینى زاده، دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۳، صفحه ۱۹۶-۲۰۰.
- ترتیب نزول سوره ها، در همین دانشنامه.
پیوست
سوره قبلی:
۱۶.النحل |
۱۷.الإسراء | سوره بعدی:
۱۸.الكهف |
۱.سوره فاتحه ۲.سوره بقره ۳.سوره آل عمران ۴.سوره نساء ۵.سوره مائده ۶.سوره انعام ۷.سوره اعراف ۸.سوره انفال ۹.سوره توبه ۱۰.سوره یونس ۱۱.سوره هود ۱۲.سوره یوسف ۱۳.سوره رعد ۱۴.سوره ابراهیم ۱۵.سوره حجر ۱۶.سوره نحل ۱۷.سوره اسراء ۱۸.سوره کهف ۱۹.سوره مریم ۲۰.سوره طه ۲۱.سوره انبیاء ۲۲.سوره حج ۲۳.سوره مومنون ۲۴.سوره نور ۲۵.سوره فرقان ۲۶.سوره شعراء ۲۷.سوره نمل ۲۸.سوره قصص ۲۹.سوره عنکبوت ۳۰.سوره روم ۳۱.سوره لقمان ۳۲.سوره سجده ۳۳.سوره احزاب ۳۴.سوره سبأ ۳۵.سوره فاطر ۳۶.سوره یس ۳۷.سوره صافات ۳۸.سوره ص ۳۹.سوره زمر ۴۰.سوره غافر ۴۱.سوره فصلت ۴۲.سوره شوری ۴۳.سوره زخرف ۴۴.سوره دخان ۴۵.سوره جاثیه ۴۶.سوره احقاف ۴۷.سوره محمد ۴۸.سوره فتح ۴۹.سوره حجرات ۵۰.سوره ق ۵۱.سوره ذاریات ۵۲.سوره طور ۵۳.سوره نجم ۵۴.سوره قمر ۵۵.سوره الرحمن ۵۶.سوره واقعه ۵۷.سوره حدید ۵۸.سوره مجادله ۵۹.سوره حشر ۶۰.سوره ممتحنه ۶۱.سوره صف ۶۲.سوره جمعه ۶۳.سوره منافقون ۶۴.سوره تغابن ۶۵.سوره طلاق ۶۶.سوره تحریم ۶۷.سوره ملک ۶۸.سوره قلم ۶۹.سوره الحاقه ۷۰.سوره معارج ۷۱.سوره نوح ۷۲.سوره جن ۷۳.سوره مزمل ۷۴.سوره مدثر ۷۵.سوره قیامه ۷۶.سوره انسان ۷۷.سوره مرسلات ۷۸.سوره نبأ ۷۹.سوره نازعات ۸۰.سوره عبس ۸۱.سوره تکویر ۸۲.سوره انفطار ۸۳.سوره مطففین ۸۴.سوره انشقاق ۸۵.سوره بروج ۸۶.سوره طارق ۸۷.سوره اعلی ۸۸.سوره غاشیه ۸۹.سوره فجر ۹۰.سوره بلد ۹۱.سوره شمس ۹۲.سوره لیل ۹۳.سوره ضحی ۹۴.سوره انشراح ۹۵.سوره تین ۹۶.سوره علق ۹۷.سوره قدر ۹۸.سوره بینه ۹۹.سوره زلزال ۱۰۰.سوره عادیات ۱۰۱.سوره قارعه ۱۰۲.سوره تکاثر ۱۰۳.سوره عصر ۱۰۴.سوره همزه ۱۰۵.سوره فیل ۱۰۶.سوره قریش ۱۰۷.سوره ماعون ۱۰۸.سوره کوثر ۱۰۹.سوره کافرون ۱۱۰.سوره نصر ۱۱۱.سوره مسد ۱۱۲.سوره اخلاص ۱۱۳.سوره فلق ۱۱۴.سوره ناس