سوره احقاف: تفاوت بین نسخهها
(اضافه کردن پیوند و محتوای آن) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
||
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | {{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}} | |
− | سوره | + | {{شناسنامه سوره |
+ | |نام=احقاف | ||
+ | |قبلی=جاثیة | ||
+ | |بعدی=محمد | ||
+ | |شماره=۴۶ | ||
+ | |جزء=۲۶ | ||
+ | |محل نزول=مکه | ||
+ | |ترتیب نزول=۶۶ | ||
+ | |تعداد آیه=۳۵ | ||
+ | }} | ||
+ | '''سوره احقاف''' چهل و ششمین [[سوره]] از [[قرآن|قرآن کریم]] است و دارای ۳۵ [[آیه]] می باشد. | ||
+ | ==نزول سوره== | ||
+ | سوره احقاف از [[سوره های مکی و مدنی|سورههاى مکى]] [[قرآن]] به شمار مىرود؛<ref> حجةالتفاسیر، ج ۶، ص ۱۳۳؛ مخزن العرفان، ج ۶، ص ۱۱۷.</ref> اما بسیارى از مفسران معتقدند که [[آیه]] دهم سوره {{متن قرآن|«قُل اَرَءَیتُم اِن کانَ مِن عِندِاللّهِ}}...» که درباره [[عبدالله بن سلام|عبدالله بن سلام]] است، در [[مدینه]] نازل شده است.<ref> مجمعالبیان، ج ۹، ص ۱۲۳؛ تفسیر اثنى عشرى، ج ۱۲، ص ۶۵.</ref> | ||
− | + | [[علامه طباطبایى]] معتقد است که به جز آیه مذکور، آیه هشتم سوره {{متن قرآن|«أَمْ یقُولُونَ افْتَرَاهُ...»}} نیز در مدینه نازل شده است.<ref> المیزان، ج ۱۸، ص ۱۸۶.</ref> | |
− | + | سوره مبارکه به ترتیب مصحف، چهل و ششمین سوره و به [[ترتیب نزول سوره ها|ترتیب نزول]]، شصت و ششمین [[سوره]] است.<ref> البرهان فى علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۸۰.</ref> این سوره هم در ترتیب نزول و هم در چینش کنونى، پس از [[سوره جاثیه]] قرار دارد.<ref> تاریخ قرآن، ص ۶۵ و ۷۲؛ المعجم الاحصائى، ج ۱، ص ۳۰۷.</ref> | |
− | سوره احقاف از | + | گروهى از مفسران مانند [[شیخ طبرسی|طبرسى]] نیز به پیوند میان آیات آغازین [[سوره احقاف]] و آیات پایانى [[سوره جاثیه]] گرایش دارند. آنان مىگویند: این آیات از یک مضمون برخوردارند زیرا سوره جاثیه با یادکرد [[توحید]] و مذمت مشرکان و وعده [[عذاب]] به آنان پایان یافته و این سوره با بیان توحید و سپس توبیخ کافران آغاز گشته است.<ref> مجمعالبیان، ج ۹، ص ۱۲۳؛ منهجالصادقین، ج ۸، ص ۳۰۶.</ref> |
− | [[ | + | ==تعداد آیات سوره== |
+ | سوره احقاف با [[حروف مقطعه|حرف مقطعه]] «حم» آغاز مىشود و آخرین سوره از مجموعه ۷ سوره داراى «حم» [[قرآن]] است. این سوره با احتساب «حم» به عنوان یک آیه، داراى ۳۵ آیه<ref> منهج الصادقین، ج ۸، ص ۳۰۶.</ref> و ۶۴۴ کلمه<ref> تفسیر اثنى عشرى، ج ۱۲، ص ۶۵؛ حجةالتفاسیر، ج ۶، ص ۱۳۳.</ref> است. | ||
+ | ==نام سوره== | ||
+ | نام این سوره از آیه بیست و یکم آن گرفته شده است که در آن هشدارهاى [[حضرت هود]] علیهالسلام را به [[قوم عاد]] یادآور مىشود. قوم عاد در سرزمین [[احقاف]] سکونت داشتند: {{متن قرآن|«وَاذْکرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ...»}}. گفتنى است که احقاف به معناى شنهاى روانى است که بر اثر وزش باد به صورت کج و معوج روى هم انباشته مىگردد.<ref> مفردات، ص ۲۴۸؛ التحقیق، ج ۲، ص ۲۶۰.</ref> | ||
− | + | در این آیه حضرت هود علیهالسلام قومش را به خداپرستى دعوت مىکند و از عذاب [[قیامت]] انذار مىدهد. برخى از مفسران معتقدند که نام این سوره با هدف اصلى آن (که [[انذار]] به کافران است) هماهنگى دارد.<ref> تفسیر بقاعى، ج ۷، ص ۱۱۴.</ref> | |
+ | ==محتواى سوره== | ||
+ | مشرکان [[مکه|مکه]] خود را در اوج قدرت مىدیدند و تصور مىکردند که هیچ نیازى به پذیرش دعوت [[پیامبر اسلام|پیامبر]] ندارند؛ از این رو ضمن تبلیغ [[بت پرستی|بتپرستى]] و گمراه کردن مردم، حقانیت آیین [[اسلام]] و تعالیم [[قرآن]] را با [[تمسخر]] انکار مىکردند. سوره احقاف براى هشدار به کافران و مشرکان [[قریش]] نازل شد<ref> المیزان، ج ۱۸، ص ۱۸۵.</ref> تا به آنان یادآور شود که ادامه این روش، سرانجامى شوم را براى آنان در دنیا و [[آخرت]] در پى خواهد داشت و پیمودن طریق باطل و بىتوجهى به [[حق|حقانیت]] پیامبر و انکار [[قیامت]]، جز ناکامى در دنیا و ذلت در آخرت نتیجهاى براى آنان دربر نخواهد داشت و از آنجا که درمان بیمارى حقستیزى آنها تنها با یادآورى [[عذاب]] دردناک قیامت میسر بود، در چند آیه از سوره (آیات: ۴۶، ۱۸ـ۲۸) بر موضوع [[معاد]] و عذاب کافران و عرضه آنان بر آتشِ [[دوزخ]] تأکید مىشود. | ||
− | + | سوره احقاف هدف مذکور را در سه بخش دنبال مىکند: در بخش نخست سوره (آیات ۱ـ۱۴) به بطلان عقاید کافران مىپردازد و ضمن نکوهش پرستش غیرِ [[الله|خدا]]، به فقدان هر گونه دلیل عقلى و نقلى بر شایستگى بتها و معبودان خیالى براى پرستش تأکید مىورزد. آنگاه سخنان و دلایل واهى کافران را در مخالفت با [[قرآن]] نقد مىکند. کافران قرآن را سِحر (آیه ۷)، بافته پیامبر (آیه ۸)، افسانه و دروغ پیشینیان (آیه ۱۱) مىنامیدند و در حقانیت آن شک روا مىداشتند. | |
− | + | آیات مورد بحث، ضمن ارائه پاسخى مستدل و منطقى به آنان، قرآن را آیههاى روشن الهى مىنامد (آیه ۷) که جز بر زبان رسول حق جارى نمىشود (آیه ۹) و تعالیم آن توسط کتابهاى آسمانى دیگر تأیید شده است (آیه ۱۲). | |
− | + | در انتها نیز پس از آنکه انسانها را به دو گروه نیکوکار و ستمکار تقسیم مىکند، سرنوشت دردناک ستمکاران و سرنوشت مسرتآور نیکوکاران و معتقدان به ربوبیت الهى را برمىشمرد (آیه ۱۴). | |
− | آیات | + | در بخش دوم سوره (آیات ۱۵ـ۲۰)، سرنوشت دو گروه مذکور را با تفصیل بیشترى بیان مىکند و مردم را به دو دسته تقسیم مىکند: یک دسته کسانى که همواره به سوى خدا توجه کرده در برابر حق [[تسلیم]] هستند و به نصایح کسانى که دلسوزانه آنان را به سوى حق دعوت مىکنند مانند پدر و مادر گوش فراداده و در حق آنان دعاى خیر مىکنند. خداوند نیز اعمال نیک آنها را پذیرفته، آنان را در [[بهشت]] جاى مىدهد. دسته دیگر خاسران و زیانکاراناند که با درخواست والدین دلسوز خود که او را به سوى [[ایمان]] به خدا و روز جزا مىخوانند، مخالفت مىکنند و متکبرانه این سخنان را [[خرافات]] و کهنهپرستى مىنامند. این گروه به سرنوشتى اسف بار مانند امتهاى گذشته از [[جن]] و [[انسان|انس]]، دچار مىشوند. بدین سان با مثالى زیبا هشدارى عبرتآمیز به کافران مىدهد. |
− | در | + | بخش سوم این سوره (آیات ۲۰ـ۳۵) به بیان دو داستان عبرتآموز از [[انذار]] کافران و سرانجامِ کسانى اختصاص دارد که به هشدارهاى [[پیامبران]] بىتوجهى کردند. ابتدا به داستان [[قوم عاد]] که در سرزمین [[احقاف]] زندگى مىکردند، اشاره مىکند و تعالیم [[توحید|توحیدى]] پیامبرشان ([[حضرت هود]] علیهالسلام) را یادآور مىشود که آنان را به خداپرستى و دورى از عذاب الهى دعوت مىکرد؛ اما آنان با لجاجت از پذیرش آن، سرباز مىزدند و سرانجام با همه قدرت و مکنتى که داشتند به خوارى و ذلتِ عذاب دچار شدند. این آیات از کافران [[مکه|مکه]] مىخواهد تا از سرنوشت قوم عاد پند بگیرند. |
− | در | + | داستان دوم، درباره ایمان آوردن گروهى از [[جن]] است که آیات ۲۹ و ۳۲ به بیان آن پرداخته است. این آیات در وادى نخله و هنگامى نازل شد که [[پیامبر اسلام|پیامبر]] از سفر تبلیغى [[طائف]] بازمىگشت و با اهانتهاى اهل طائف مواجه شده بود. این آیات از گروهى از جن خبر مىدهد که به آیات [[قرآن]] گوش فرادادند و پس از آن که به حقانیت آن پىبردند، به سوى قوم خود بازگشته آنان را انذار کردند و نتایج و آثار ایمان به خدا از جمله بخشش گناهان و ایمنى از عذاب دردناک را براى آنان برشمردند و در مقابل، نتیجه بىتوجهى به دعوت الهى را نیز یادآور شدند. در این داستان از زبان جنها به کافران گوشزد مىکند که فرجامِ مبارزه با [[حق]] و روىگردانى از تعالیم [[انبیاء|انبیا]] چیست. |
− | + | در انتها پس از آن که قدرت خدا را بر زنده کردن مردگان یادآور مىشود، عذاب حقارتبار کافران را ترسیم مىکند. در آخرین آیه سوره که در حکم نتیجهگیرى از مجموع مطالب گفته شده است، خداوند از پیامبرش مىخواهد تا در برابر لجاجتها و اذیتهاى کافران [[صبر]] پیشه کند و در تقاضاى [[عذاب]] براى آنان عجله نکند که بزودى آن روز را مشاهده مىکنند؛ هر چند کافران آن روز را دور مىپندارند. | |
− | + | ==فضیلت سوره== | |
− | + | بر اساس روایتى که [[شیخ صدوق|ابنبابویه]] با [[سند حدیث|سند]] متصل از ابن ابى یعفور از [[امام صادق]] علیهالسلام نقل کرده، هر کس هر شب یا هر [[جمعه|جمعه]] سوره احقاف را بخواند، خداوند وحشت دنیا را از او برمىدارد و او را از وحشت روز [[قیامت]] نیز در امان مىدارد.<ref> مجمعالبیان، ج ۹، ص ۱۲۳؛ البرهان، ج ۵، ۳۵؛ ثوابالاعمال، ص ۲۴۴.</ref> | |
− | + | ==پیوست== | |
+ | [[سوره احقاف/متن و ترجمه]] | ||
− | + | ==پانویس== | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | ==پانویس == | ||
<references /> | <references /> | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | + | *محمد خامهگر، دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد ۲، صفحه ۳۲۲-۳۲۴. | |
− | محمد خامهگر، دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد | + | {{فهرست سوره های قرآن |
+ | |سوره=۴۶.[[سوره احقاف|الأحقاف]] | ||
+ | |قبلی=۴۵.[[سوره جاثیه|الجاثية]] | ||
+ | |بعدی=۴۷.[[سوره محمد|محمد]] | ||
+ | }} | ||
+ | {{قرآن}} | ||
[[رده: سوره های قرآن]] | [[رده: سوره های قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۸ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۰۰
<<جاثیة | احقاف | محمد>> | ||||||||||||||||||||||||
|
سوره احقاف چهل و ششمین سوره از قرآن کریم است و دارای ۳۵ آیه می باشد.
محتویات
نزول سوره
سوره احقاف از سورههاى مکى قرآن به شمار مىرود؛[۱] اما بسیارى از مفسران معتقدند که آیه دهم سوره «قُل اَرَءَیتُم اِن کانَ مِن عِندِاللّهِ...» که درباره عبدالله بن سلام است، در مدینه نازل شده است.[۲]
علامه طباطبایى معتقد است که به جز آیه مذکور، آیه هشتم سوره «أَمْ یقُولُونَ افْتَرَاهُ...» نیز در مدینه نازل شده است.[۳]
سوره مبارکه به ترتیب مصحف، چهل و ششمین سوره و به ترتیب نزول، شصت و ششمین سوره است.[۴] این سوره هم در ترتیب نزول و هم در چینش کنونى، پس از سوره جاثیه قرار دارد.[۵]
گروهى از مفسران مانند طبرسى نیز به پیوند میان آیات آغازین سوره احقاف و آیات پایانى سوره جاثیه گرایش دارند. آنان مىگویند: این آیات از یک مضمون برخوردارند زیرا سوره جاثیه با یادکرد توحید و مذمت مشرکان و وعده عذاب به آنان پایان یافته و این سوره با بیان توحید و سپس توبیخ کافران آغاز گشته است.[۶]
تعداد آیات سوره
سوره احقاف با حرف مقطعه «حم» آغاز مىشود و آخرین سوره از مجموعه ۷ سوره داراى «حم» قرآن است. این سوره با احتساب «حم» به عنوان یک آیه، داراى ۳۵ آیه[۷] و ۶۴۴ کلمه[۸] است.
نام سوره
نام این سوره از آیه بیست و یکم آن گرفته شده است که در آن هشدارهاى حضرت هود علیهالسلام را به قوم عاد یادآور مىشود. قوم عاد در سرزمین احقاف سکونت داشتند: «وَاذْکرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ...». گفتنى است که احقاف به معناى شنهاى روانى است که بر اثر وزش باد به صورت کج و معوج روى هم انباشته مىگردد.[۹]
در این آیه حضرت هود علیهالسلام قومش را به خداپرستى دعوت مىکند و از عذاب قیامت انذار مىدهد. برخى از مفسران معتقدند که نام این سوره با هدف اصلى آن (که انذار به کافران است) هماهنگى دارد.[۱۰]
محتواى سوره
مشرکان مکه خود را در اوج قدرت مىدیدند و تصور مىکردند که هیچ نیازى به پذیرش دعوت پیامبر ندارند؛ از این رو ضمن تبلیغ بتپرستى و گمراه کردن مردم، حقانیت آیین اسلام و تعالیم قرآن را با تمسخر انکار مىکردند. سوره احقاف براى هشدار به کافران و مشرکان قریش نازل شد[۱۱] تا به آنان یادآور شود که ادامه این روش، سرانجامى شوم را براى آنان در دنیا و آخرت در پى خواهد داشت و پیمودن طریق باطل و بىتوجهى به حقانیت پیامبر و انکار قیامت، جز ناکامى در دنیا و ذلت در آخرت نتیجهاى براى آنان دربر نخواهد داشت و از آنجا که درمان بیمارى حقستیزى آنها تنها با یادآورى عذاب دردناک قیامت میسر بود، در چند آیه از سوره (آیات: ۴۶، ۱۸ـ۲۸) بر موضوع معاد و عذاب کافران و عرضه آنان بر آتشِ دوزخ تأکید مىشود.
سوره احقاف هدف مذکور را در سه بخش دنبال مىکند: در بخش نخست سوره (آیات ۱ـ۱۴) به بطلان عقاید کافران مىپردازد و ضمن نکوهش پرستش غیرِ خدا، به فقدان هر گونه دلیل عقلى و نقلى بر شایستگى بتها و معبودان خیالى براى پرستش تأکید مىورزد. آنگاه سخنان و دلایل واهى کافران را در مخالفت با قرآن نقد مىکند. کافران قرآن را سِحر (آیه ۷)، بافته پیامبر (آیه ۸)، افسانه و دروغ پیشینیان (آیه ۱۱) مىنامیدند و در حقانیت آن شک روا مىداشتند.
آیات مورد بحث، ضمن ارائه پاسخى مستدل و منطقى به آنان، قرآن را آیههاى روشن الهى مىنامد (آیه ۷) که جز بر زبان رسول حق جارى نمىشود (آیه ۹) و تعالیم آن توسط کتابهاى آسمانى دیگر تأیید شده است (آیه ۱۲).
در انتها نیز پس از آنکه انسانها را به دو گروه نیکوکار و ستمکار تقسیم مىکند، سرنوشت دردناک ستمکاران و سرنوشت مسرتآور نیکوکاران و معتقدان به ربوبیت الهى را برمىشمرد (آیه ۱۴).
در بخش دوم سوره (آیات ۱۵ـ۲۰)، سرنوشت دو گروه مذکور را با تفصیل بیشترى بیان مىکند و مردم را به دو دسته تقسیم مىکند: یک دسته کسانى که همواره به سوى خدا توجه کرده در برابر حق تسلیم هستند و به نصایح کسانى که دلسوزانه آنان را به سوى حق دعوت مىکنند مانند پدر و مادر گوش فراداده و در حق آنان دعاى خیر مىکنند. خداوند نیز اعمال نیک آنها را پذیرفته، آنان را در بهشت جاى مىدهد. دسته دیگر خاسران و زیانکاراناند که با درخواست والدین دلسوز خود که او را به سوى ایمان به خدا و روز جزا مىخوانند، مخالفت مىکنند و متکبرانه این سخنان را خرافات و کهنهپرستى مىنامند. این گروه به سرنوشتى اسف بار مانند امتهاى گذشته از جن و انس، دچار مىشوند. بدین سان با مثالى زیبا هشدارى عبرتآمیز به کافران مىدهد.
بخش سوم این سوره (آیات ۲۰ـ۳۵) به بیان دو داستان عبرتآموز از انذار کافران و سرانجامِ کسانى اختصاص دارد که به هشدارهاى پیامبران بىتوجهى کردند. ابتدا به داستان قوم عاد که در سرزمین احقاف زندگى مىکردند، اشاره مىکند و تعالیم توحیدى پیامبرشان (حضرت هود علیهالسلام) را یادآور مىشود که آنان را به خداپرستى و دورى از عذاب الهى دعوت مىکرد؛ اما آنان با لجاجت از پذیرش آن، سرباز مىزدند و سرانجام با همه قدرت و مکنتى که داشتند به خوارى و ذلتِ عذاب دچار شدند. این آیات از کافران مکه مىخواهد تا از سرنوشت قوم عاد پند بگیرند.
داستان دوم، درباره ایمان آوردن گروهى از جن است که آیات ۲۹ و ۳۲ به بیان آن پرداخته است. این آیات در وادى نخله و هنگامى نازل شد که پیامبر از سفر تبلیغى طائف بازمىگشت و با اهانتهاى اهل طائف مواجه شده بود. این آیات از گروهى از جن خبر مىدهد که به آیات قرآن گوش فرادادند و پس از آن که به حقانیت آن پىبردند، به سوى قوم خود بازگشته آنان را انذار کردند و نتایج و آثار ایمان به خدا از جمله بخشش گناهان و ایمنى از عذاب دردناک را براى آنان برشمردند و در مقابل، نتیجه بىتوجهى به دعوت الهى را نیز یادآور شدند. در این داستان از زبان جنها به کافران گوشزد مىکند که فرجامِ مبارزه با حق و روىگردانى از تعالیم انبیا چیست.
در انتها پس از آن که قدرت خدا را بر زنده کردن مردگان یادآور مىشود، عذاب حقارتبار کافران را ترسیم مىکند. در آخرین آیه سوره که در حکم نتیجهگیرى از مجموع مطالب گفته شده است، خداوند از پیامبرش مىخواهد تا در برابر لجاجتها و اذیتهاى کافران صبر پیشه کند و در تقاضاى عذاب براى آنان عجله نکند که بزودى آن روز را مشاهده مىکنند؛ هر چند کافران آن روز را دور مىپندارند.
فضیلت سوره
بر اساس روایتى که ابنبابویه با سند متصل از ابن ابى یعفور از امام صادق علیهالسلام نقل کرده، هر کس هر شب یا هر جمعه سوره احقاف را بخواند، خداوند وحشت دنیا را از او برمىدارد و او را از وحشت روز قیامت نیز در امان مىدارد.[۱۲]
پیوست
پانویس
- ↑ حجةالتفاسیر، ج ۶، ص ۱۳۳؛ مخزن العرفان، ج ۶، ص ۱۱۷.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۹، ص ۱۲۳؛ تفسیر اثنى عشرى، ج ۱۲، ص ۶۵.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص ۱۸۶.
- ↑ البرهان فى علوم القرآن، ج ۱، ص ۲۸۰.
- ↑ تاریخ قرآن، ص ۶۵ و ۷۲؛ المعجم الاحصائى، ج ۱، ص ۳۰۷.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۹، ص ۱۲۳؛ منهجالصادقین، ج ۸، ص ۳۰۶.
- ↑ منهج الصادقین، ج ۸، ص ۳۰۶.
- ↑ تفسیر اثنى عشرى، ج ۱۲، ص ۶۵؛ حجةالتفاسیر، ج ۶، ص ۱۳۳.
- ↑ مفردات، ص ۲۴۸؛ التحقیق، ج ۲، ص ۲۶۰.
- ↑ تفسیر بقاعى، ج ۷، ص ۱۱۴.
- ↑ المیزان، ج ۱۸، ص ۱۸۵.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۹، ص ۱۲۳؛ البرهان، ج ۵، ۳۵؛ ثوابالاعمال، ص ۲۴۴.
منابع
- محمد خامهگر، دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد ۲، صفحه ۳۲۲-۳۲۴.
سوره قبلی:
۴۵.الجاثية |
۴۶.الأحقاف | سوره بعدی:
۴۷.محمد |
۱.سوره فاتحه ۲.سوره بقره ۳.سوره آل عمران ۴.سوره نساء ۵.سوره مائده ۶.سوره انعام ۷.سوره اعراف ۸.سوره انفال ۹.سوره توبه ۱۰.سوره یونس ۱۱.سوره هود ۱۲.سوره یوسف ۱۳.سوره رعد ۱۴.سوره ابراهیم ۱۵.سوره حجر ۱۶.سوره نحل ۱۷.سوره اسراء ۱۸.سوره کهف ۱۹.سوره مریم ۲۰.سوره طه ۲۱.سوره انبیاء ۲۲.سوره حج ۲۳.سوره مومنون ۲۴.سوره نور ۲۵.سوره فرقان ۲۶.سوره شعراء ۲۷.سوره نمل ۲۸.سوره قصص ۲۹.سوره عنکبوت ۳۰.سوره روم ۳۱.سوره لقمان ۳۲.سوره سجده ۳۳.سوره احزاب ۳۴.سوره سبأ ۳۵.سوره فاطر ۳۶.سوره یس ۳۷.سوره صافات ۳۸.سوره ص ۳۹.سوره زمر ۴۰.سوره غافر ۴۱.سوره فصلت ۴۲.سوره شوری ۴۳.سوره زخرف ۴۴.سوره دخان ۴۵.سوره جاثیه ۴۶.سوره احقاف ۴۷.سوره محمد ۴۸.سوره فتح ۴۹.سوره حجرات ۵۰.سوره ق ۵۱.سوره ذاریات ۵۲.سوره طور ۵۳.سوره نجم ۵۴.سوره قمر ۵۵.سوره الرحمن ۵۶.سوره واقعه ۵۷.سوره حدید ۵۸.سوره مجادله ۵۹.سوره حشر ۶۰.سوره ممتحنه ۶۱.سوره صف ۶۲.سوره جمعه ۶۳.سوره منافقون ۶۴.سوره تغابن ۶۵.سوره طلاق ۶۶.سوره تحریم ۶۷.سوره ملک ۶۸.سوره قلم ۶۹.سوره الحاقه ۷۰.سوره معارج ۷۱.سوره نوح ۷۲.سوره جن ۷۳.سوره مزمل ۷۴.سوره مدثر ۷۵.سوره قیامه ۷۶.سوره انسان ۷۷.سوره مرسلات ۷۸.سوره نبأ ۷۹.سوره نازعات ۸۰.سوره عبس ۸۱.سوره تکویر ۸۲.سوره انفطار ۸۳.سوره مطففین ۸۴.سوره انشقاق ۸۵.سوره بروج ۸۶.سوره طارق ۸۷.سوره اعلی ۸۸.سوره غاشیه ۸۹.سوره فجر ۹۰.سوره بلد ۹۱.سوره شمس ۹۲.سوره لیل ۹۳.سوره ضحی ۹۴.سوره انشراح ۹۵.سوره تین ۹۶.سوره علق ۹۷.سوره قدر ۹۸.سوره بینه ۹۹.سوره زلزال ۱۰۰.سوره عادیات ۱۰۱.سوره قارعه ۱۰۲.سوره تکاثر ۱۰۳.سوره عصر ۱۰۴.سوره همزه ۱۰۵.سوره فیل ۱۰۶.سوره قریش ۱۰۷.سوره ماعون ۱۰۸.سوره کوثر ۱۰۹.سوره کافرون ۱۱۰.سوره نصر ۱۱۱.سوره مسد ۱۱۲.سوره اخلاص ۱۱۳.سوره فلق ۱۱۴.سوره ناس