سوره انسان: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
|||
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | '''''هفتاد و ششمین سوره قرآن | + | {{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}} |
+ | {{شناسنامه سوره | ||
+ | |نام=انسان | ||
+ | |قبلی=قیامه | ||
+ | |بعدی=مرسلات | ||
+ | |شماره=۷۶ | ||
+ | |جزء=۲۹ | ||
+ | |محل نزول=مدینه | ||
+ | |ترتیب نزول=۹۸ | ||
+ | |تعداد آیه=۳۱ | ||
+ | }} | ||
+ | '''سوره انسان''' هفتاد و ششمین [[سوره]] از سورههای [[قرآن|قرآن کریم]] است و دارای ۳۱ [[آیه]] می باشد. | ||
− | + | ==نزول سوره== | |
− | + | [[سوره های مکی و مدنی|مدنى]] یا [[سوره های مکی و مدنی|مکى]] بودن این سوره با عنایت به [[شأن نزول|شأن نزولى]] که براى آن گفتهاند از اهمیتى فوقالعاده برخوردار شده و بحثهاى گستردهاى را به خود اختصاص داده است.<ref> اسباب النزول، ص ۳۸۴؛ المحرر الوجیز، ج ۱۶، ص ۱۸۲؛ زادالمسیر، ج ۸، ص ۴۲۷.</ref> [[شیعه]] و بسیارى از [[اهل سنت]] با ارائه شواهدى، مدنى بودن همه سوره یا دستکم ۲۲ آیه ابتداى آن را ثابت کردهاند.<ref> زادالمسیر، ج ۸، ص ۴۲۷؛ تفسیر قرطبى، ج ۱۹، ص ۷۷؛ تفسیر ثعالبى، ج ۳، ص ۴۱۹.</ref> برخى از اهل سنت نیز همه سوره را مکى دانستهاند.<ref> تفسیر مقاتل، ج ۴، ص ۵۱۹؛ فى ظلال القرآن، ج ۶، ص ۳۷۷۷.</ref> | |
− | + | سوره انسان نود و ششمین یا نود و هشتمین سوره در [[ترتیب نزول سوره ها|ترتیب نزول]] است که پس از [[سوره الرحمن]] و پیش از [[سوره طلاق]] نازل شده است.<ref> مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۶۱۳؛ الاتقان، ج ۱، ص ۱۸ ـ ۱۹.</ref> | |
+ | ==نامهای دیگر سوره== | ||
− | + | این سوره به نامهاى «هَل أتى»، «انسان» و «دهر» شهرت یافته که هر سه از [[آیه]] نخست آن برگرفته شده است: {{متن قرآن|«هَلْ أَتَىٰ عَلَى الْإِنْسَانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یکنْ شَیئًا مَذْکورًا»}}<ref> بصائر ذوى التمییز، ج ۱، ص ۴۹۳.</ref> و چون بیشتر آیات آن به بیان وصف ابرار اختصاص یافته، به آن سوره «ابرار» نیز گفتهاند.<ref> مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۶۰۸؛ التبیان، ج ۱۰، ص ۲۰۴.</ref> | |
− | + | برخى «امشاج» را نیز از نامهاى این سوره دانستهاند که برگرفته از واژه «امشاج» در آیه دوم آن است.<ref> التحریر والتنویر، ج ۲۹، ص ۳۶۹.</ref> | |
− | + | ==ارتباط با سوره قیامت== | |
− | + | درباره پیوند این سوره با سوره پیشین گفتهاند: خداوند [[سوره قیامت]] را با آفرینش [[انسان]] از نطفه به پایان برده و این سوره را نیز با خلقت انسان آغاز کرده است.<ref> مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۶۰۸؛ اسرار ترتیب القرآن، ص ۱۴۹.</ref> فواصل آیات این سوره به «الف» است.<ref> بصائر ذوى التمییز، ج ۱، ص ۴۹۳.</ref> | |
− | + | ==شأن نزول سوره== | |
+ | بر اساس روایات پرشمارى که در منابع [[شیعه]]<ref> مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۶۱۳؛ البرهان، ج ۸، ص ۱۷۷، ۱۸۵.</ref> و [[اهل سنت|سنى]]<ref> تفسیر مقاتل، ج ۴، ص ۵۲۵؛ المحرر الوجیز، ج ۱۶، ص ۱۸۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۲۴۳ ـ ۲۴۴.</ref> آمده، این سوره در شأن [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهمالسلام نازل شده است. [[علامه امینى]] در [[الغدیر (کتاب)|الغدیر]]، ۳۴ نفر از دانشمندان اهل سنت از جمله اسکافى، ترمذى، [[محمد بن جریر طبری|طبرى]]، ابن عبد ربه، ابن مردویه، ثعلبى، واحدى، [[جارالله زمخشری|زمخشرى]] و خوارزمى را نام برده که این [[شأن نزول]] را گزارش کردهاند.<ref> الغدیر، ج ۳، ص ۱۰۷ ـ ۱۱۱.</ref> [[امام علی علیه السلام|حضرت على]] علیهالسلام نیز در چند مورد به آیات این سوره بر فضیلت خود احتجاج کرده است،<ref> الاحتجاج، ج ۱، ص ۱۶۴ ـ ۱۶۵؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۱۳۴.</ref> از همینرو سوره هل اتى همواره از فضایل اهل بیت علیهمالسلام به شمار آمده است. | ||
− | + | در شأن نزول مشهور این سوره از [[ابن عباس|ابنعباس]] آمده است: [[امام حسن علیه السلام|حسن]] و [[امام حسین علیه السلام|حسین]] علیهماالسلام بیمار شدند. [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلى الله علیه و آله به همراه جمعى به [[عیادت بیماران|عیادت]] آنان آمدند و به [[امام علی علیه السلام|على]] علیهالسلام پیشنهاد کردند تا براى شفاى فرزندان خود [[نذر]] بکند. | |
− | + | على علیهالسلام و [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] علیهاالسلام و کنیزشان ([[فضه خدمتکار حضرت زهرا|فضه]]) نذر کردند که اگر آنها شفا یابند سه روز [[روزه]] بگیرند. حسنین علیهماالسلام از بیمارى شفا یافتند، (و آنان روزه گرفتند در حالى که) چیزى در خانه آنان نبود. على علیهالسلام از شمعون خیبرى سه صاع جو به قرض گرفت. | |
− | + | فاطمه علیهاالسلام یک صاع آن را آرد کرد و ۵ قرص نان پخت. هنگام [[افطار]] سائلى بر در خانه آمد و گفت: سلام بر شما اى خاندان [[پیامبر اسلام|محمد]] [صلى الله علیه و آله]، بىتوانى مسلمان هستم، غذایى به من دهید، خداوند به شما از غذاهاى [[بهشت|بهشتى]] عطا کند. آنان مسکین را بر خود مقدم داشتند و در آن شب جز آب ننوشیدند. روز دوم را همچنان روزه گرفتند و به هنگام افطار یتیمى بر در خانه آمد و غذاى خود را به وى دادند. در سومین روز نیز به هنگام افطار اسیرى بر در خانه آمد و آنان سهم غذاى خود را به او بخشیدند. | |
− | + | صبح هنگام [[امام على]] علیهالسلام دست حسنین علیهماالسلام را گرفته به نزد پیامبر آورد. پیامبر صلى الله علیه و آله آنها را مشاهده کرد که از شدت گرسنگى مىلرزیدند. فرمود: مشاهده چنین حالى در شما براى من بسیار دشوار است، سپس برخاست و به همراهى آنان وارد خانه فاطمه علیهاالسلام شد و دخترش را دید که در [[محراب]] ایستاده در حالى که از شدت گرسنگى شکم او به پشت چسبیده و چشمهایش به گودى نشسته است. پیامبر صلى الله علیه و آله ناراحت شد. در همین هنگام [[جبرئیل]] فرود آمد و گفت: اى محمد این سوره (انسان) را بگیر. خداوند با چنین خاندانى به تو تهنیت مىگوید، آنگاه سوره هل اتى را بر او خواند.<ref> الکشاف، ج ۴، ص ۶۷۰؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۶۱۱ ـ ۶۱۴؛ روح المعانى، مج ۱۶، ج ۲۹، ص ۲۶۹ ـ ۲۷۰.</ref> | |
− | + | روشن است که این شأن نزول (نذر براى شفاى حسنین علیهماالسلام) با [[سوره های مکی و مدنی|مدنى]] بودن این سوره سازگار است، زیرا ولادت [[امام حسن]] و [[امام حسین]] علیهماالسلام در [[مدینه]] بوده است.<ref> تاریخ طبرى، ج ۲، ص ۲۱۳؛ ترجمة الامام الحسین علیهالسلام، ص ۲۳۰؛ العدد القویه، ص ۲۸.</ref> بر اساس همین روایات، شیعه بر نزول همه این سوره یا حداقل بخش نخست آن (تا آیه ۲۲) در مدینه اتفاق دارد،<ref> تفسیر قمى، ج ۲، ص ۳۹۰؛ التبیان، ج ۱۰، ص ۲۱۱؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۱۲۱.</ref> چنانکه مشهور اهل سنت نیز آن را مدنى دانستهاند؛<ref> کشفالاسرار، ج ۱۰، ص ۳۱۶؛ تفسیر قرطبى، ج ۱۹، ص ۷۷.</ref> ولى برخى از آنان با [[سوره های مکی و مدنی|مکى]] دانستن این سوره در صدد انکار شأن نزول فوق برآمدهاند.<ref> بصائر ذوى التمییز، ج ۱، ص ۴۹۳؛ فى ظلالالقرآن، ج ۶، ص ۳۷۷۷.</ref> | |
− | + | آلوسى با تردید در مکى بودن سوره مىنویسد: احتمال نزول آیات درباره اهل بیت علیهمالسلام وجود دارد و نقل این [[حدیث|روایت]] به وسیله ابن جوزى و عدم انکار آن تأییدى بر این معناست.<ref> روح المعانى، مج ۱۶، ج ۲۹، ص ۲۷۱.</ref> | |
+ | مفسران براى اثبات مدنى بودن سوره انسان، افزون بر روایات، به شواهد و قراین دیگرى نیز استناد جستهاند. [[علامه طباطبایى]] از [[سیاق آیات]] آن به ویژه از آیات «یوفونَ بِالنَّذر» و «و یُطعِمونَ الطَّعام» استفاده کرده است که این آیات از داستانى واقعى خبر مىدهد و از بودن «اسیر» در میان کسانى که به دست آن ابرار اطعام شدهاند نتیجه مىگیرد که این آیات مدنى است، زیرا مسلمانان در مکه اسیرى در اختیار نداشتهاند.<ref> المیزان، ج ۲، ص ۱۳۵.</ref> | ||
− | + | برخى از مفسران اهل سنت با استناد به سیاق آیات، مکى بودن سوره را ترجیح دادهاند. آنان در تبیین این سیاق گفتهاند: این سوره از یک سو به تفصیل نعمتهاى بهشتى را به تصویر کشیده و عذابهاى غلیظ [[قیامت]] را شرح مىدهد و [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلى الله علیه و آله را به شکیبایى در برابر حکم پروردگار خود فرامىخواند و او را از اطاعت هر گناهکار و کفورى بازمىدارد و از او مىخواهد تا ثابتقدم بوده و با مشرکان مداهنه و سازش نکند. | |
− | + | از سوى دیگر این گونه دستورات در [[مکه]] به هنگام دشواریها و آزارهاى مشرکان نازل مىشده؛ نظیر اوامرى که در [[سوره قلم]]، [[سوره مزمل]] و [[سوره مدثر]] نازل شده است؛<ref> فى ظلال القرآن، ج ۶، ص ۳۷۷۷.</ref> لیکن استفاده مکى بودن سوره از این سیاق بعید است، زیرا تفصیل نعمتها و عذابهاى شدید، ویژه سورههاى مکى نیست، از جمله [[سوره الرحمن]] و [[سوره حج]] با این که مدنى است، در هر دو نعمتهاى بهشتى و عذابهاى غلیظ [[دوزخ]] به تفصیل آمده است و بخش دوم سوره (آیات ۲۳ ـ ۳۱) که در آن فرمان بردبارى و خوددارى از پیروى «آثم» و «کفور» و سازش با آنان و امر به پایدارى آمده است، خود سیاقى مستقل دارد و احتمال مکى بودن آن بخش مىرود و بر فرض پذیرش نزول یکباره این سوره، باز امر به صبر به سورههاى مکى اختصاص ندارد، چنانکه همین گونه دستورات در [[سوره کهف]] که آن را مدنى برشمردهاند نیز آمده است. از سوى دیگر، رنج و آزارى که [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله در مدینه از [[نفاق|منافقان]] و بیماردلان دید، کمتر از اذیت مشرکان [[مکه]] نبود.<ref> المیزان، ج ۲۰، ص ۱۳۵ ـ ۱۳۶.</ref> | |
− | + | ==محتواى سوره== | |
− | در | + | محتواى این سوره را مىتوان به دو بخش تقسیم کرد: در بخش نخست (آیات ۱ ـ ۲۲) به آفرینش [[انسان]] از نطفه مىپردازد. سپس مىفرماید: خداوند انسان را به راهى که تنها راه اوست هدایت کرد و در برابر این هدایت یا آن را شاکرانه مىپذیرد یا کفورانه نمىپذیرد، آنگاه به عذابهاى گوناگون کسانى که در برابر هدایت الهى ایستادگى کرده، [[کفر|کفر]] مىورزند اشاره مىکند. سپس در ضمن ۱۸ آیه به ویژگیهاى ابرار و نعمتهایى که بدانها در [[قیامت]] ارزانى خواهد شد، مىپردازد. |
− | + | به گفته [[علامه طباطبایى]] غرض این سوره نیز بیان نعمتهاى گوناگونى است که به ابرار داده مىشود.<ref> همان، ص ۱۲۰.</ref> بر اساس این آیات، ابرار از جامى مىنوشند که آمیزهاى از کافور (خوش رایحه و آرام بخش) دارد. چشمهاى که بندگان خدا از آن مىنوشند و به هر کجا که بخواهند جاریش مىسازند.<ref> الکشاف، ج ۴، ص ۶۶۸.</ref> | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | در ادامه، اوصاف ابرار را اینگونه بیان مىکند: | |
− | از | + | #به [[نذر]] خویش وفا مىکنند. |
+ | #از روزى که عذاب و گزند آن دامنگستر است مىهراسند. | ||
+ | #با این که به غذاى خود نیازمندند، آنرا به بینوا و یتیم و اسیر مىبخشند. | ||
+ | #این کار را تنها براى خشنودى خدا مىکنند و توقع پاداش و سپاس از کسى ندارند. | ||
+ | #از روزى عبوس و سهمگین هراسناکاند و خداوند در برابر این همه استقامت و [[ایثار]]، به ابرار [[بهشت]] و لباسها و فرشهایى از پرنیان مىدهد. این در حالى است که بر تختهاى آراسته تکیه زده و آفتاب و سرما در آنجا نمىبینند و در سایههاى درختان به راحتى از میوههاى رام آنها بهره مىبرند. در بهشت ظروف سیمین و جامهاى بلورین در اندازههاى مناسب پیرامون ابرار گردانده مىشود. آنان از جامهایى سیراب مىشوند که لبریز از شراب طهور آمیخته با زنجبیل است و از چشمهاى بهشتى به نام «[[سلسبیل]]» برگرفته شده؛ همچنین پسرانى جاودانى چون مرواریدهاى پراکنده براى خدمت گرداگرد آنان مىگردند و هر چه در بهشت بنگرى نعمتهاى فراوان است و پادشاهى بزرگ. بر اندام بهشتیان لباسهایى از پرنیان نازک سبزفام و از دیباى ستبر است و با دستبندهاى سیمین زیور شدهاند و خداوند به آنان بادهاى پاک مىنوشاند و این بهشت پرنعمت پاداش اعمال بهشتیان است و کوشش آنان نزد پروردگار مشکور و مقبول افتاده است. | ||
− | + | به گفته برخى مفسران از لطایف این سوره این است که خداى سبحان براى رعایت حرمت بتول و نور چشم رسول، [[حضرت فاطمه]] علیهماالسلام در شمار نعمتهاى بهشتى از «[[حور العین|حورالعین]]» سخن نگفته و به ذکر خدمتکاران جوان و جاویدان بسنده کرده است<ref> روحالمعانى، مج ۱۶، ج ۲۹، ص ۲۷۱.</ref> با این که حورالعین از مهمترین نعمتهایى است که در سایر موارد در شمار نعمتهاى بهشتى بیان مىشود.<ref> المیزان، ج ۲۰، ص ۱۳۱.</ref> | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | از آنجا که پاداش ابرار بر اثر [[صبر]] در راه خداست، در بخش دوم (آیات ۲۳ ـ ۳۱) روى سخن را به [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] و او را به شکیبایى دعوت کرده، مىفرماید: [[قرآن]] از سوى خداوند فرود آمده و مایه تذکر بشر است، آنگاه ۵ دستور مهم به پیامبر اکرم مىدهد: | |
+ | #در تبلیغ و اجراى حکم پروردگار شکیبا باشد. | ||
+ | #از هوا و هوسهاى گناهکاران و کافران پیروى نکند. | ||
+ | #(براى فراهم آوردن نیروى لازم براى تحمل مشکلات بزرگ) پروردگار خود را بامدادان و شامگاهان یاد کند. | ||
+ | #بخشى از شب را در پیشگاه خدا به [[سجده]] افتد. | ||
+ | #شبهاى دراز، خدا را به پاکى ستاید. | ||
− | + | در ادامه این نکته را یادآور مىشود که کافران زندگى زودگذر دنیا را دوست دارند، در حالى که روزى گرانبار را که پیش رو دارند به [[غفلت]] به پشت سر مىافکنند. سپس به آنان هشدار مىدهد که به نیروى خود مغرور نشوند زیرا خداوند است که آنها را آفریده و پیوندهاى وجودشان را محکم کرده و قوت و قدرت بخشیده و هر زمان که بخواهد آنان را نابود<ref> مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۶۲۶.</ref> و گروه دیگرى را جایگزین آنان مىکند. | |
− | + | سپس مىگوید: این (آیات) نوعى یادآورى است که بدون هیچ اجبارى هر کس بخواهد با استفاده از آن، راهى به سوى پروردگارش برمىگزیند. در آیه بعد براى نفى توهم [[تفویض]] مىگوید: شما چیزى را نمىخواهید مگر این که خدا بخواهد. هر کس را که بخواهد و شایسته ببیند در رحمت خود درمىآورد و براى ستمگران عذابى پردرد فراهم ساخته است (آیات ۲۳ ـ ۳۱). | |
+ | ==فضیلت سوره== | ||
− | + | درباره فضیلت قرائت [[سوره انسان]] و خواص آن روایاتى رسیده است.<ref> الصافى، ج ۵، ص ۲۶۶؛ مستدرک الوسائل، ج ۴، ص ۲۱۰؛ البصائر، ج ۵۱، ص ۵.</ref> بر اساس روایتى از [[امام باقر]] علیهالسلام، هر کس «سوره هل اتى» را در هر بامداد پنجشنبه بخواند، خداوند [[حور العین|حوریانى]] فراوان به همسرى او درمىآورد و با [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلى الله علیه و آله محشور مىشود؛<ref> ثوابالاعمال، ص ۲۶۰؛ مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۴۰۲.</ref> همچنین بر اساس روایاتى، [[تلاوت قرآن|تلاوت]] این سوره موجب تقویت [[نفس]] مىشود.<ref> البصائر، ج ۵۱، ص ۴.</ref> | |
− | + | ==پانویس== | |
+ | <references /> | ||
+ | ==منابع== | ||
+ | *على خراسانى، دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۴، صفحه ۵۰۰-۵۰۵. | ||
− | == | + | ==پیوست== |
− | + | '''[[سوره انسان/متن و ترجمه]]''' | |
− | |||
− | + | {{فهرست سوره های قرآن | |
+ | |سوره=۷۶.[[سوره انسان|الانسان]] | ||
+ | |قبلی=۷۵.[[سوره قیامه|القيامة]] | ||
+ | |بعدی=۷۷.[[سوره مرسلات|المرسلات]] | ||
+ | }} | ||
+ | {{قرآن}} | ||
[[رده: سوره های قرآن]] | [[رده: سوره های قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۰۳
<<قیامه | انسان | مرسلات>> | ||||||||||||||||||||||||
|
سوره انسان هفتاد و ششمین سوره از سورههای قرآن کریم است و دارای ۳۱ آیه می باشد.
محتویات
نزول سوره
مدنى یا مکى بودن این سوره با عنایت به شأن نزولى که براى آن گفتهاند از اهمیتى فوقالعاده برخوردار شده و بحثهاى گستردهاى را به خود اختصاص داده است.[۱] شیعه و بسیارى از اهل سنت با ارائه شواهدى، مدنى بودن همه سوره یا دستکم ۲۲ آیه ابتداى آن را ثابت کردهاند.[۲] برخى از اهل سنت نیز همه سوره را مکى دانستهاند.[۳]
سوره انسان نود و ششمین یا نود و هشتمین سوره در ترتیب نزول است که پس از سوره الرحمن و پیش از سوره طلاق نازل شده است.[۴]
نامهای دیگر سوره
این سوره به نامهاى «هَل أتى»، «انسان» و «دهر» شهرت یافته که هر سه از آیه نخست آن برگرفته شده است: «هَلْ أَتَىٰ عَلَى الْإِنْسَانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یکنْ شَیئًا مَذْکورًا»[۵] و چون بیشتر آیات آن به بیان وصف ابرار اختصاص یافته، به آن سوره «ابرار» نیز گفتهاند.[۶]
برخى «امشاج» را نیز از نامهاى این سوره دانستهاند که برگرفته از واژه «امشاج» در آیه دوم آن است.[۷]
ارتباط با سوره قیامت
درباره پیوند این سوره با سوره پیشین گفتهاند: خداوند سوره قیامت را با آفرینش انسان از نطفه به پایان برده و این سوره را نیز با خلقت انسان آغاز کرده است.[۸] فواصل آیات این سوره به «الف» است.[۹]
شأن نزول سوره
بر اساس روایات پرشمارى که در منابع شیعه[۱۰] و سنى[۱۱] آمده، این سوره در شأن اهل بیت علیهمالسلام نازل شده است. علامه امینى در الغدیر، ۳۴ نفر از دانشمندان اهل سنت از جمله اسکافى، ترمذى، طبرى، ابن عبد ربه، ابن مردویه، ثعلبى، واحدى، زمخشرى و خوارزمى را نام برده که این شأن نزول را گزارش کردهاند.[۱۲] حضرت على علیهالسلام نیز در چند مورد به آیات این سوره بر فضیلت خود احتجاج کرده است،[۱۳] از همینرو سوره هل اتى همواره از فضایل اهل بیت علیهمالسلام به شمار آمده است.
در شأن نزول مشهور این سوره از ابنعباس آمده است: حسن و حسین علیهماالسلام بیمار شدند. پیامبر صلى الله علیه و آله به همراه جمعى به عیادت آنان آمدند و به على علیهالسلام پیشنهاد کردند تا براى شفاى فرزندان خود نذر بکند.
على علیهالسلام و فاطمه علیهاالسلام و کنیزشان (فضه) نذر کردند که اگر آنها شفا یابند سه روز روزه بگیرند. حسنین علیهماالسلام از بیمارى شفا یافتند، (و آنان روزه گرفتند در حالى که) چیزى در خانه آنان نبود. على علیهالسلام از شمعون خیبرى سه صاع جو به قرض گرفت.
فاطمه علیهاالسلام یک صاع آن را آرد کرد و ۵ قرص نان پخت. هنگام افطار سائلى بر در خانه آمد و گفت: سلام بر شما اى خاندان محمد [صلى الله علیه و آله]، بىتوانى مسلمان هستم، غذایى به من دهید، خداوند به شما از غذاهاى بهشتى عطا کند. آنان مسکین را بر خود مقدم داشتند و در آن شب جز آب ننوشیدند. روز دوم را همچنان روزه گرفتند و به هنگام افطار یتیمى بر در خانه آمد و غذاى خود را به وى دادند. در سومین روز نیز به هنگام افطار اسیرى بر در خانه آمد و آنان سهم غذاى خود را به او بخشیدند.
صبح هنگام امام على علیهالسلام دست حسنین علیهماالسلام را گرفته به نزد پیامبر آورد. پیامبر صلى الله علیه و آله آنها را مشاهده کرد که از شدت گرسنگى مىلرزیدند. فرمود: مشاهده چنین حالى در شما براى من بسیار دشوار است، سپس برخاست و به همراهى آنان وارد خانه فاطمه علیهاالسلام شد و دخترش را دید که در محراب ایستاده در حالى که از شدت گرسنگى شکم او به پشت چسبیده و چشمهایش به گودى نشسته است. پیامبر صلى الله علیه و آله ناراحت شد. در همین هنگام جبرئیل فرود آمد و گفت: اى محمد این سوره (انسان) را بگیر. خداوند با چنین خاندانى به تو تهنیت مىگوید، آنگاه سوره هل اتى را بر او خواند.[۱۴]
روشن است که این شأن نزول (نذر براى شفاى حسنین علیهماالسلام) با مدنى بودن این سوره سازگار است، زیرا ولادت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام در مدینه بوده است.[۱۵] بر اساس همین روایات، شیعه بر نزول همه این سوره یا حداقل بخش نخست آن (تا آیه ۲۲) در مدینه اتفاق دارد،[۱۶] چنانکه مشهور اهل سنت نیز آن را مدنى دانستهاند؛[۱۷] ولى برخى از آنان با مکى دانستن این سوره در صدد انکار شأن نزول فوق برآمدهاند.[۱۸]
آلوسى با تردید در مکى بودن سوره مىنویسد: احتمال نزول آیات درباره اهل بیت علیهمالسلام وجود دارد و نقل این روایت به وسیله ابن جوزى و عدم انکار آن تأییدى بر این معناست.[۱۹]
مفسران براى اثبات مدنى بودن سوره انسان، افزون بر روایات، به شواهد و قراین دیگرى نیز استناد جستهاند. علامه طباطبایى از سیاق آیات آن به ویژه از آیات «یوفونَ بِالنَّذر» و «و یُطعِمونَ الطَّعام» استفاده کرده است که این آیات از داستانى واقعى خبر مىدهد و از بودن «اسیر» در میان کسانى که به دست آن ابرار اطعام شدهاند نتیجه مىگیرد که این آیات مدنى است، زیرا مسلمانان در مکه اسیرى در اختیار نداشتهاند.[۲۰]
برخى از مفسران اهل سنت با استناد به سیاق آیات، مکى بودن سوره را ترجیح دادهاند. آنان در تبیین این سیاق گفتهاند: این سوره از یک سو به تفصیل نعمتهاى بهشتى را به تصویر کشیده و عذابهاى غلیظ قیامت را شرح مىدهد و پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله را به شکیبایى در برابر حکم پروردگار خود فرامىخواند و او را از اطاعت هر گناهکار و کفورى بازمىدارد و از او مىخواهد تا ثابتقدم بوده و با مشرکان مداهنه و سازش نکند.
از سوى دیگر این گونه دستورات در مکه به هنگام دشواریها و آزارهاى مشرکان نازل مىشده؛ نظیر اوامرى که در سوره قلم، سوره مزمل و سوره مدثر نازل شده است؛[۲۱] لیکن استفاده مکى بودن سوره از این سیاق بعید است، زیرا تفصیل نعمتها و عذابهاى شدید، ویژه سورههاى مکى نیست، از جمله سوره الرحمن و سوره حج با این که مدنى است، در هر دو نعمتهاى بهشتى و عذابهاى غلیظ دوزخ به تفصیل آمده است و بخش دوم سوره (آیات ۲۳ ـ ۳۱) که در آن فرمان بردبارى و خوددارى از پیروى «آثم» و «کفور» و سازش با آنان و امر به پایدارى آمده است، خود سیاقى مستقل دارد و احتمال مکى بودن آن بخش مىرود و بر فرض پذیرش نزول یکباره این سوره، باز امر به صبر به سورههاى مکى اختصاص ندارد، چنانکه همین گونه دستورات در سوره کهف که آن را مدنى برشمردهاند نیز آمده است. از سوى دیگر، رنج و آزارى که رسول خدا صلى الله علیه و آله در مدینه از منافقان و بیماردلان دید، کمتر از اذیت مشرکان مکه نبود.[۲۲]
محتواى سوره
محتواى این سوره را مىتوان به دو بخش تقسیم کرد: در بخش نخست (آیات ۱ ـ ۲۲) به آفرینش انسان از نطفه مىپردازد. سپس مىفرماید: خداوند انسان را به راهى که تنها راه اوست هدایت کرد و در برابر این هدایت یا آن را شاکرانه مىپذیرد یا کفورانه نمىپذیرد، آنگاه به عذابهاى گوناگون کسانى که در برابر هدایت الهى ایستادگى کرده، کفر مىورزند اشاره مىکند. سپس در ضمن ۱۸ آیه به ویژگیهاى ابرار و نعمتهایى که بدانها در قیامت ارزانى خواهد شد، مىپردازد.
به گفته علامه طباطبایى غرض این سوره نیز بیان نعمتهاى گوناگونى است که به ابرار داده مىشود.[۲۳] بر اساس این آیات، ابرار از جامى مىنوشند که آمیزهاى از کافور (خوش رایحه و آرام بخش) دارد. چشمهاى که بندگان خدا از آن مىنوشند و به هر کجا که بخواهند جاریش مىسازند.[۲۴]
در ادامه، اوصاف ابرار را اینگونه بیان مىکند:
- به نذر خویش وفا مىکنند.
- از روزى که عذاب و گزند آن دامنگستر است مىهراسند.
- با این که به غذاى خود نیازمندند، آنرا به بینوا و یتیم و اسیر مىبخشند.
- این کار را تنها براى خشنودى خدا مىکنند و توقع پاداش و سپاس از کسى ندارند.
- از روزى عبوس و سهمگین هراسناکاند و خداوند در برابر این همه استقامت و ایثار، به ابرار بهشت و لباسها و فرشهایى از پرنیان مىدهد. این در حالى است که بر تختهاى آراسته تکیه زده و آفتاب و سرما در آنجا نمىبینند و در سایههاى درختان به راحتى از میوههاى رام آنها بهره مىبرند. در بهشت ظروف سیمین و جامهاى بلورین در اندازههاى مناسب پیرامون ابرار گردانده مىشود. آنان از جامهایى سیراب مىشوند که لبریز از شراب طهور آمیخته با زنجبیل است و از چشمهاى بهشتى به نام «سلسبیل» برگرفته شده؛ همچنین پسرانى جاودانى چون مرواریدهاى پراکنده براى خدمت گرداگرد آنان مىگردند و هر چه در بهشت بنگرى نعمتهاى فراوان است و پادشاهى بزرگ. بر اندام بهشتیان لباسهایى از پرنیان نازک سبزفام و از دیباى ستبر است و با دستبندهاى سیمین زیور شدهاند و خداوند به آنان بادهاى پاک مىنوشاند و این بهشت پرنعمت پاداش اعمال بهشتیان است و کوشش آنان نزد پروردگار مشکور و مقبول افتاده است.
به گفته برخى مفسران از لطایف این سوره این است که خداى سبحان براى رعایت حرمت بتول و نور چشم رسول، حضرت فاطمه علیهماالسلام در شمار نعمتهاى بهشتى از «حورالعین» سخن نگفته و به ذکر خدمتکاران جوان و جاویدان بسنده کرده است[۲۵] با این که حورالعین از مهمترین نعمتهایى است که در سایر موارد در شمار نعمتهاى بهشتى بیان مىشود.[۲۶]
از آنجا که پاداش ابرار بر اثر صبر در راه خداست، در بخش دوم (آیات ۲۳ ـ ۳۱) روى سخن را به پیامبر اکرم و او را به شکیبایى دعوت کرده، مىفرماید: قرآن از سوى خداوند فرود آمده و مایه تذکر بشر است، آنگاه ۵ دستور مهم به پیامبر اکرم مىدهد:
- در تبلیغ و اجراى حکم پروردگار شکیبا باشد.
- از هوا و هوسهاى گناهکاران و کافران پیروى نکند.
- (براى فراهم آوردن نیروى لازم براى تحمل مشکلات بزرگ) پروردگار خود را بامدادان و شامگاهان یاد کند.
- بخشى از شب را در پیشگاه خدا به سجده افتد.
- شبهاى دراز، خدا را به پاکى ستاید.
در ادامه این نکته را یادآور مىشود که کافران زندگى زودگذر دنیا را دوست دارند، در حالى که روزى گرانبار را که پیش رو دارند به غفلت به پشت سر مىافکنند. سپس به آنان هشدار مىدهد که به نیروى خود مغرور نشوند زیرا خداوند است که آنها را آفریده و پیوندهاى وجودشان را محکم کرده و قوت و قدرت بخشیده و هر زمان که بخواهد آنان را نابود[۲۷] و گروه دیگرى را جایگزین آنان مىکند.
سپس مىگوید: این (آیات) نوعى یادآورى است که بدون هیچ اجبارى هر کس بخواهد با استفاده از آن، راهى به سوى پروردگارش برمىگزیند. در آیه بعد براى نفى توهم تفویض مىگوید: شما چیزى را نمىخواهید مگر این که خدا بخواهد. هر کس را که بخواهد و شایسته ببیند در رحمت خود درمىآورد و براى ستمگران عذابى پردرد فراهم ساخته است (آیات ۲۳ ـ ۳۱).
فضیلت سوره
درباره فضیلت قرائت سوره انسان و خواص آن روایاتى رسیده است.[۲۸] بر اساس روایتى از امام باقر علیهالسلام، هر کس «سوره هل اتى» را در هر بامداد پنجشنبه بخواند، خداوند حوریانى فراوان به همسرى او درمىآورد و با پیامبر صلى الله علیه و آله محشور مىشود؛[۲۹] همچنین بر اساس روایاتى، تلاوت این سوره موجب تقویت نفس مىشود.[۳۰]
پانویس
- ↑ اسباب النزول، ص ۳۸۴؛ المحرر الوجیز، ج ۱۶، ص ۱۸۲؛ زادالمسیر، ج ۸، ص ۴۲۷.
- ↑ زادالمسیر، ج ۸، ص ۴۲۷؛ تفسیر قرطبى، ج ۱۹، ص ۷۷؛ تفسیر ثعالبى، ج ۳، ص ۴۱۹.
- ↑ تفسیر مقاتل، ج ۴، ص ۵۱۹؛ فى ظلال القرآن، ج ۶، ص ۳۷۷۷.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۶۱۳؛ الاتقان، ج ۱، ص ۱۸ ـ ۱۹.
- ↑ بصائر ذوى التمییز، ج ۱، ص ۴۹۳.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۶۰۸؛ التبیان، ج ۱۰، ص ۲۰۴.
- ↑ التحریر والتنویر، ج ۲۹، ص ۳۶۹.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۶۰۸؛ اسرار ترتیب القرآن، ص ۱۴۹.
- ↑ بصائر ذوى التمییز، ج ۱، ص ۴۹۳.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۶۱۳؛ البرهان، ج ۸، ص ۱۷۷، ۱۸۵.
- ↑ تفسیر مقاتل، ج ۴، ص ۵۲۵؛ المحرر الوجیز، ج ۱۶، ص ۱۸۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص ۲۴۳ ـ ۲۴۴.
- ↑ الغدیر، ج ۳، ص ۱۰۷ ـ ۱۱۱.
- ↑ الاحتجاج، ج ۱، ص ۱۶۴ ـ ۱۶۵؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۱۳۴.
- ↑ الکشاف، ج ۴، ص ۶۷۰؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۶۱۱ ـ ۶۱۴؛ روح المعانى، مج ۱۶، ج ۲۹، ص ۲۶۹ ـ ۲۷۰.
- ↑ تاریخ طبرى، ج ۲، ص ۲۱۳؛ ترجمة الامام الحسین علیهالسلام، ص ۲۳۰؛ العدد القویه، ص ۲۸.
- ↑ تفسیر قمى، ج ۲، ص ۳۹۰؛ التبیان، ج ۱۰، ص ۲۱۱؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۱۲۱.
- ↑ کشفالاسرار، ج ۱۰، ص ۳۱۶؛ تفسیر قرطبى، ج ۱۹، ص ۷۷.
- ↑ بصائر ذوى التمییز، ج ۱، ص ۴۹۳؛ فى ظلالالقرآن، ج ۶، ص ۳۷۷۷.
- ↑ روح المعانى، مج ۱۶، ج ۲۹، ص ۲۷۱.
- ↑ المیزان، ج ۲، ص ۱۳۵.
- ↑ فى ظلال القرآن، ج ۶، ص ۳۷۷۷.
- ↑ المیزان، ج ۲۰، ص ۱۳۵ ـ ۱۳۶.
- ↑ همان، ص ۱۲۰.
- ↑ الکشاف، ج ۴، ص ۶۶۸.
- ↑ روحالمعانى، مج ۱۶، ج ۲۹، ص ۲۷۱.
- ↑ المیزان، ج ۲۰، ص ۱۳۱.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص ۶۲۶.
- ↑ الصافى، ج ۵، ص ۲۶۶؛ مستدرک الوسائل، ج ۴، ص ۲۱۰؛ البصائر، ج ۵۱، ص ۵.
- ↑ ثوابالاعمال، ص ۲۶۰؛ مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۴۰۲.
- ↑ البصائر، ج ۵۱، ص ۴.
منابع
- على خراسانى، دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۴، صفحه ۵۰۰-۵۰۵.
پیوست
سوره قبلی:
۷۵.القيامة |
۷۶.الانسان | سوره بعدی:
۷۷.المرسلات |
۱.سوره فاتحه ۲.سوره بقره ۳.سوره آل عمران ۴.سوره نساء ۵.سوره مائده ۶.سوره انعام ۷.سوره اعراف ۸.سوره انفال ۹.سوره توبه ۱۰.سوره یونس ۱۱.سوره هود ۱۲.سوره یوسف ۱۳.سوره رعد ۱۴.سوره ابراهیم ۱۵.سوره حجر ۱۶.سوره نحل ۱۷.سوره اسراء ۱۸.سوره کهف ۱۹.سوره مریم ۲۰.سوره طه ۲۱.سوره انبیاء ۲۲.سوره حج ۲۳.سوره مومنون ۲۴.سوره نور ۲۵.سوره فرقان ۲۶.سوره شعراء ۲۷.سوره نمل ۲۸.سوره قصص ۲۹.سوره عنکبوت ۳۰.سوره روم ۳۱.سوره لقمان ۳۲.سوره سجده ۳۳.سوره احزاب ۳۴.سوره سبأ ۳۵.سوره فاطر ۳۶.سوره یس ۳۷.سوره صافات ۳۸.سوره ص ۳۹.سوره زمر ۴۰.سوره غافر ۴۱.سوره فصلت ۴۲.سوره شوری ۴۳.سوره زخرف ۴۴.سوره دخان ۴۵.سوره جاثیه ۴۶.سوره احقاف ۴۷.سوره محمد ۴۸.سوره فتح ۴۹.سوره حجرات ۵۰.سوره ق ۵۱.سوره ذاریات ۵۲.سوره طور ۵۳.سوره نجم ۵۴.سوره قمر ۵۵.سوره الرحمن ۵۶.سوره واقعه ۵۷.سوره حدید ۵۸.سوره مجادله ۵۹.سوره حشر ۶۰.سوره ممتحنه ۶۱.سوره صف ۶۲.سوره جمعه ۶۳.سوره منافقون ۶۴.سوره تغابن ۶۵.سوره طلاق ۶۶.سوره تحریم ۶۷.سوره ملک ۶۸.سوره قلم ۶۹.سوره الحاقه ۷۰.سوره معارج ۷۱.سوره نوح ۷۲.سوره جن ۷۳.سوره مزمل ۷۴.سوره مدثر ۷۵.سوره قیامه ۷۶.سوره انسان ۷۷.سوره مرسلات ۷۸.سوره نبأ ۷۹.سوره نازعات ۸۰.سوره عبس ۸۱.سوره تکویر ۸۲.سوره انفطار ۸۳.سوره مطففین ۸۴.سوره انشقاق ۸۵.سوره بروج ۸۶.سوره طارق ۸۷.سوره اعلی ۸۸.سوره غاشیه ۸۹.سوره فجر ۹۰.سوره بلد ۹۱.سوره شمس ۹۲.سوره لیل ۹۳.سوره ضحی ۹۴.سوره انشراح ۹۵.سوره تین ۹۶.سوره علق ۹۷.سوره قدر ۹۸.سوره بینه ۹۹.سوره زلزال ۱۰۰.سوره عادیات ۱۰۱.سوره قارعه ۱۰۲.سوره تکاثر ۱۰۳.سوره عصر ۱۰۴.سوره همزه ۱۰۵.سوره فیل ۱۰۶.سوره قریش ۱۰۷.سوره ماعون ۱۰۸.سوره کوثر ۱۰۹.سوره کافرون ۱۱۰.سوره نصر ۱۱۱.سوره مسد ۱۱۲.سوره اخلاص ۱۱۳.سوره فلق ۱۱۴.سوره ناس