مهیمن (اسم الله): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '«مهيمن» به معناى حافظ، شاهد، مراقب، امين، نگهبان و ايمنى‌بخش، و يکى از اسامى و ...' ایجاد کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
«مهيمن» به معناى حافظ، شاهد، مراقب، امين، نگهبان و ايمنى‌بخش، و يکى از اسامى و صفات خدا و قرآن است:((وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ) ؛ «و اين کتاب قرآن را به حق بر تو نازل کرديم؛ در حالى که کتب پيشين را تصديق مى‌کند و حاکم بر آن‌ها است» ([[سوره مائده]]// 48) . )
+
اسم صد و بیست و ششم: '''المُهیمن؛'''
  
قرآن، حافظ کتاب‌هاى گذشته است و اصل وجود آن‌ها را تثبيت و تصديق مى‌کند و مراقب است و بر آن‌ها اشراف دارد و در نتيجه مى‌تواند بعضى از احکام آن‌ها را نسخ و بعضى ديگر را امضا و تثبيت کند و هر غلط و تحريف راه يافته در آن‌ها را بيان مى‌کند.
+
لفظ «مهیمن» در [[قرآن]] دوبار آمده و در یک مورد وصف [[خدا]] و در مورد دیگر وصف قرآن قرار گرفته است، در مورد خدا چنین مى فرماید:
  
واژه «مهيمن» دو بار در قرآن به کار رفته است؛ يکى آيه فوق که به عنوان وصف قرآن است، و ديگرى در آيه 23 [[سوره حشر]] که وصف خداوند متعالى قرار گرفته است.
+
(...المَلِک القُدُّوسُ السَّلامُ المؤمِنُ الْمُهَیمِنُ العَزیزُ الجَبّارُ المُتَکبِّر...).([[سوره حشر|حشر]]/۲۳) «فرمانرواى منزه، ایمنى بخش، مراقب، قدرتمند، مسلط، شایسته تعظیم».
  
 +
و نیز مى فرماید: (وَ أَنْزَلْنا إِلَیک الکتابَ بِالحَقّ مُصَدِّقاً لِما بَینَ یدَیهِ مِنَ الکتابِ وَمُهَیمِناً عَلَیهِ...).([[سوره مائده|مائده]]/۴۸) «کتاب را به حق بر تو نازل کردیم تصدیق کننده کتابهاى آسمانى پیشین و حاکم بر آنها است».
  
== منابع ==
+
درباره ریشه «مهیمن» دو نظر است: یکى این که از: آمن، یؤمن گرفته شده، که اسم فاعل آن مؤیمن است و هرگاه همزه تبدیل به هاء شود، مهیمن خواهد شد، در این صورت به معنى پدید آورنده امن و امان است. دیگرى این که این اسم از فعل «هیمن» اخذ شده که به معنى سیطره و حکومت و مراقبت و شهود است، از آنجا که در آیه لفظ «مؤمن» نیز آمده است طبعاً دومى متعین است، خصوصاً که قرآن نسبت به سایر کتب مهیمن معرفى شده است، و چون قبلاً (مُصَدِّقاً) آمده است، قطعاً معنى دوم مناسب تر است، یعنى قرآن حاکم بر کتب پیشین است.
فرهنگ نامه علوم قرآن نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی    جلد : 1  صفحه : 4643 به نقل از [http://lib.eshia.ir/26683/1/4643 کتابخانه مدرسه فقاهت]
+
 
 +
در هر حال خدا هم برتر و غالب بر بندگان است، چنان که قرآن به هنگام اختلاف حاکم بر تمام کتابهاى پیشینیان است، چنان که مى فرماید: (إِنَّ هذَا القُرآنَ یقُصُّ عَلى بَنِى إِسرائِیلَ أَکثَرَ الَّذِى هُمْ فِیهِ یخْتَلِفُونَ).([[سوره نمل|نمل]]/۷۶) «این قرآن بیشترین چیزهایى که [[بنی اسرائیل|بنى اسرائیل]] در آن اختلاف مى کنند، بیان مى کند».
 +
 
 +
بنابر این هرگاه در [[تورات]] و [[انجیل]] مسایلى در معارف و قصص وغیره دیدیم، قرآن بر همه آنها حاکم است، و براى رفع اختلاف باید به قرآن رجوع کرد.
 +
 
 +
==منابع==
 +
[[منشور جاوید]]، آیت الله [[جعفر سبحانی]]، جلد2  ص371.  
 +
 
 +
<br />
  
 
{{اسماء الله}}
 
{{اسماء الله}}
 
[[رده: واژگان قرآنی]]
 
[[رده: واژگان قرآنی]]
 
[[رده: اسماء و صفات الهی]]
 
[[رده: اسماء و صفات الهی]]

نسخهٔ ‏۲۶ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۵۱

اسم صد و بیست و ششم: المُهیمن؛

لفظ «مهیمن» در قرآن دوبار آمده و در یک مورد وصف خدا و در مورد دیگر وصف قرآن قرار گرفته است، در مورد خدا چنین مى فرماید:

(...المَلِک القُدُّوسُ السَّلامُ المؤمِنُ الْمُهَیمِنُ العَزیزُ الجَبّارُ المُتَکبِّر...).(حشر/۲۳) «فرمانرواى منزه، ایمنى بخش، مراقب، قدرتمند، مسلط، شایسته تعظیم».

و نیز مى فرماید: (وَ أَنْزَلْنا إِلَیک الکتابَ بِالحَقّ مُصَدِّقاً لِما بَینَ یدَیهِ مِنَ الکتابِ وَمُهَیمِناً عَلَیهِ...).(مائده/۴۸) «کتاب را به حق بر تو نازل کردیم تصدیق کننده کتابهاى آسمانى پیشین و حاکم بر آنها است».

درباره ریشه «مهیمن» دو نظر است: یکى این که از: آمن، یؤمن گرفته شده، که اسم فاعل آن مؤیمن است و هرگاه همزه تبدیل به هاء شود، مهیمن خواهد شد، در این صورت به معنى پدید آورنده امن و امان است. دیگرى این که این اسم از فعل «هیمن» اخذ شده که به معنى سیطره و حکومت و مراقبت و شهود است، از آنجا که در آیه لفظ «مؤمن» نیز آمده است طبعاً دومى متعین است، خصوصاً که قرآن نسبت به سایر کتب مهیمن معرفى شده است، و چون قبلاً (مُصَدِّقاً) آمده است، قطعاً معنى دوم مناسب تر است، یعنى قرآن حاکم بر کتب پیشین است.

در هر حال خدا هم برتر و غالب بر بندگان است، چنان که قرآن به هنگام اختلاف حاکم بر تمام کتابهاى پیشینیان است، چنان که مى فرماید: (إِنَّ هذَا القُرآنَ یقُصُّ عَلى بَنِى إِسرائِیلَ أَکثَرَ الَّذِى هُمْ فِیهِ یخْتَلِفُونَ).(نمل/۷۶) «این قرآن بیشترین چیزهایى که بنى اسرائیل در آن اختلاف مى کنند، بیان مى کند».

بنابر این هرگاه در تورات و انجیل مسایلى در معارف و قصص وغیره دیدیم، قرآن بر همه آنها حاکم است، و براى رفع اختلاف باید به قرآن رجوع کرد.

منابع

منشور جاوید، آیت الله جعفر سبحانی، جلد2  ص371.


اسماء الله در قرآن
تعداد:۱۳۵
الف اله، اَحَد، اوّل، آخِر، اعلى، اکرم، اعلم، ارحم الراحمین، احکم الحاکمین، احسن الخالقین، اهل التقوی، اهل‌ المغفرة، اقرب، ابقى، اسرع الحاسبین.
ب بارى، باطن، بدیع، بَرّ، بصیر.
ت توّاب.
ج جبّار، جامع.
ح حکیم، حلیم، حیّ، حق، حمید، حسیب، حفیظ، حفى.
خ خبیر، خالق، خلاق، خیر، خیرالماکرین، خیرالرازقین، خیرالفاصلین، خیرالحاکمین، خیرالفاتحین، خیرالغافرین، خیرالوارثین، خیرالراحمین، خیرالمنزلین.
ذ ذوالعرش، ذوالطول، ذوانتقام، ذوالفضل العظیم، ذوالرحمة، ذوالقوة، ذوالجلال و الاکرام، ذوالمعارج.
ر رحمان، رحیم، رؤوف، رب، رفیع الدرجات، رزاق، رقیب.
س سمیع، سلام، سریع الحساب، سریع العقاب.
ش شهید، شاکر، شکور، شدید العذاب، شدید العقاب، شدید المحال.
ص صمد.
ظ ظاهر.
ع عالِمُ غيبِ السماواتِ و الأرضِ، علیم، عزیز، عفوّ، على، عظیم، علام‌الغیوب، عالم الغیب و الشهادة.
غ غافرالذنب،غالب، غفار، غفور، غنى.
ف فالق الاصباح، فالق الحب و النوى، فاطر، فتّاح.
ق قوى، قدوس، قیوم، قاهر، قهار، قریب، قادر، قدیر، قابل‌التوب، القائم على کل نفس.
ک کبیر، کریم، کافی.
ل لطیف.
م مؤمن، مهیمن، متکبر، مصوِّر، مجید، مجیب، مبین، مولی، محیط، مقیت، متعال، محیى، متین، مقتدر، مستعان، مبدى، مالک الملک.
ن نصیر ، نور.
و وهاب، واحد، ولی، والی، واسع، وکیل، ودود.
ه هادی.