مهیمن (اسم الله): تفاوت بین نسخهها
سطر ۳: | سطر ۳: | ||
لفظ «مهیمن» در [[قرآن]] دوبار آمده و در یک مورد وصف [[خدا]] و در مورد دیگر وصف قرآن قرار گرفته است، در مورد خدا چنین مى فرماید: | لفظ «مهیمن» در [[قرآن]] دوبار آمده و در یک مورد وصف [[خدا]] و در مورد دیگر وصف قرآن قرار گرفته است، در مورد خدا چنین مى فرماید: | ||
− | {{متن قرآن|«... | + | {{متن قرآن|«...الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ...»}}.([[سوره حشر|حشر]]/۲۳) «فرمانرواى منزه، ایمنى بخش، مراقب، قدرتمند، مسلط، شایسته تعظیم». |
− | و نیز مى فرماید: {{متن قرآن| | + | و نیز مى فرماید: {{متن قرآن|«وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ...»}}.([[سوره مائده|مائده]]/۴۸) «کتاب را به حق بر تو نازل کردیم تصدیق کننده کتابهاى آسمانى پیشین و حاکم بر آنها است». |
درباره ریشه «مهیمن» دو نظر است: یکى این که از: آمن، یؤمن گرفته شده، که اسم فاعل آن مؤیمن است و هرگاه همزه تبدیل به هاء شود، مهیمن خواهد شد، در این صورت به معنى پدید آورنده امن و امان است. دیگرى این که این اسم از فعل «هیمن» اخذ شده که به معنى سیطره و حکومت و مراقبت و شهود است، از آنجا که در آیه لفظ «مؤمن» نیز آمده است طبعاً دومى متعین است، خصوصاً که قرآن نسبت به سایر کتب مهیمن معرفى شده است، و چون قبلاً (مُصَدِّقاً) آمده است، قطعاً معنى دوم مناسب تر است، یعنى قرآن حاکم بر کتب پیشین است. | درباره ریشه «مهیمن» دو نظر است: یکى این که از: آمن، یؤمن گرفته شده، که اسم فاعل آن مؤیمن است و هرگاه همزه تبدیل به هاء شود، مهیمن خواهد شد، در این صورت به معنى پدید آورنده امن و امان است. دیگرى این که این اسم از فعل «هیمن» اخذ شده که به معنى سیطره و حکومت و مراقبت و شهود است، از آنجا که در آیه لفظ «مؤمن» نیز آمده است طبعاً دومى متعین است، خصوصاً که قرآن نسبت به سایر کتب مهیمن معرفى شده است، و چون قبلاً (مُصَدِّقاً) آمده است، قطعاً معنى دوم مناسب تر است، یعنى قرآن حاکم بر کتب پیشین است. | ||
− | در هر حال خدا هم برتر و غالب بر بندگان است، چنان که قرآن به هنگام اختلاف حاکم بر تمام کتابهاى پیشینیان است، چنان که مى فرماید: {{متن قرآن|«إِنَّ | + | در هر حال خدا هم برتر و غالب بر بندگان است، چنان که قرآن به هنگام اختلاف حاکم بر تمام کتابهاى پیشینیان است، چنان که مى فرماید: {{متن قرآن|«إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ»}}.([[سوره نمل|نمل]]/۷۶) «این قرآن بیشترین چیزهایى که [[بنی اسرائیل|بنى اسرائیل]] در آن اختلاف مى کنند، بیان مى کند». |
بنابر این هرگاه در [[تورات]] و [[انجیل]] مسایلى در معارف و قصص وغیره دیدیم، قرآن بر همه آنها حاکم است، و براى رفع اختلاف باید به قرآن رجوع کرد. | بنابر این هرگاه در [[تورات]] و [[انجیل]] مسایلى در معارف و قصص وغیره دیدیم، قرآن بر همه آنها حاکم است، و براى رفع اختلاف باید به قرآن رجوع کرد. |
نسخهٔ کنونی تا ۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۲۰
اسم صد و بیست و ششم: المُهیمن؛
لفظ «مهیمن» در قرآن دوبار آمده و در یک مورد وصف خدا و در مورد دیگر وصف قرآن قرار گرفته است، در مورد خدا چنین مى فرماید:
«...الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ...».(حشر/۲۳) «فرمانرواى منزه، ایمنى بخش، مراقب، قدرتمند، مسلط، شایسته تعظیم».
و نیز مى فرماید: «وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ...».(مائده/۴۸) «کتاب را به حق بر تو نازل کردیم تصدیق کننده کتابهاى آسمانى پیشین و حاکم بر آنها است».
درباره ریشه «مهیمن» دو نظر است: یکى این که از: آمن، یؤمن گرفته شده، که اسم فاعل آن مؤیمن است و هرگاه همزه تبدیل به هاء شود، مهیمن خواهد شد، در این صورت به معنى پدید آورنده امن و امان است. دیگرى این که این اسم از فعل «هیمن» اخذ شده که به معنى سیطره و حکومت و مراقبت و شهود است، از آنجا که در آیه لفظ «مؤمن» نیز آمده است طبعاً دومى متعین است، خصوصاً که قرآن نسبت به سایر کتب مهیمن معرفى شده است، و چون قبلاً (مُصَدِّقاً) آمده است، قطعاً معنى دوم مناسب تر است، یعنى قرآن حاکم بر کتب پیشین است.
در هر حال خدا هم برتر و غالب بر بندگان است، چنان که قرآن به هنگام اختلاف حاکم بر تمام کتابهاى پیشینیان است، چنان که مى فرماید: «إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ».(نمل/۷۶) «این قرآن بیشترین چیزهایى که بنى اسرائیل در آن اختلاف مى کنند، بیان مى کند».
بنابر این هرگاه در تورات و انجیل مسایلى در معارف و قصص وغیره دیدیم، قرآن بر همه آنها حاکم است، و براى رفع اختلاف باید به قرآن رجوع کرد.
منابع
منشور جاوید، آیت الله جعفر سبحانی، جلد2 ص371.