خیرالراحمین (اسم الله)

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۲ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۱۳ توسط مهدی موسوی (بحث | مشارکت‌ها) (ویرایش)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«خیرُ الرّاحمین» از اسما و صفات خداوند متعال به معناى «بهترین مهربانان» است و دو بار در قرآن کریم در آیات ۱۰۹ و ۱۱۸ سوره مومنون آمده است:[۱]

  • «إِنّهُ کان فریقٌ مِنْ عِبادى یقُولُونَ رَبَّنا آمَّنا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَیرُ الرّاحِمینَ».(مؤمنون/۱۰۹) «گروهى از بندگان من مى گویند خدایا ما به تو ایمان آوردیم، ما را ببخش و بر ما رحم کن و تو بهترین رحم کنندگانى».
  • «وَ قُلْ رَبِّ اغْفِر وَ ارْحَمْ وَ أَنْتَ خَیرُ الرّاحِمینَ».(مؤمنون/۱۱۸) «پروردگارا ببخش و رحم کن تو بهترین رحم کنندگانى».

لفظ «خَیر الرّاحمین» از دو کلمه ترکیب یافته و ما درباره واژه «خیر» در گذشته بحث کرده و در باره واژه دوم در اسم «رحیم» بحث خواهیم کرد، طبعاً مفهوم این اسم مرکب روشن خواهد شد.[۲]

پانویس

  1. اسما و صفات الهى فقط در قرآن، ج۱، ص۴۰۵.
  2. منشور جاوید، ج۲، ص۲۲۵، آیت الله جعفر سبحانی.

مطالب مرتبط

اسماء الله در قرآن
تعداد:۱۳۵
الف اله، اَحَد، اوّل، آخِر، اعلى، اکرم، اعلم، ارحم الراحمین، احکم الحاکمین، احسن الخالقین، اهل التقوی، اهل‌ المغفرة، اقرب، ابقى، اسرع الحاسبین.
ب بارى، باطن، بدیع، بَرّ، بصیر.
ت توّاب.
ج جبّار، جامع.
ح حکیم، حلیم، حیّ، حق، حمید، حسیب، حفیظ، حفى.
خ خبیر، خالق، خلاق، خیر، خیرالماکرین، خیرالرازقین، خیرالفاصلین، خیرالحاکمین، خیرالفاتحین، خیرالغافرین، خیرالوارثین، خیرالراحمین، خیرالمنزلین.
ذ ذوالعرش، ذوالطول، ذوانتقام، ذوالفضل العظیم، ذوالرحمة، ذوالقوة، ذوالجلال و الاکرام، ذوالمعارج.
ر رحمان، رحیم، رؤوف، رب، رفیع الدرجات، رزاق، رقیب.
س سمیع، سلام، سریع الحساب، سریع العقاب.
ش شهید، شاکر، شکور، شدید العذاب، شدید العقاب، شدید المحال.
ص صمد.
ظ ظاهر.
ع عالِمُ غيبِ السماواتِ و الأرضِ، علیم، عزیز، عفوّ، على، عظیم، علام‌الغیوب، عالم الغیب و الشهادة.
غ غافرالذنب،غالب، غفار، غفور، غنى.
ف فالق الاصباح، فالق الحب و النوى، فاطر، فتّاح.
ق قوى، قدوس، قیوم، قاهر، قهار، قریب، قادر، قدیر، قابل‌التوب، القائم على کل نفس.
ک کبیر، کریم، کافی.
ل لطیف.
م مؤمن، مهیمن، متکبر، مصوِّر، مجید، مجیب، مبین، مولی، محیط، مقیت، متعال، محیى، متین، مقتدر، مستعان، مبدى، مالک الملک.
ن نصیر ، نور.
و وهاب، واحد، ولی، والی، واسع، وکیل، ودود.
ه هادی.