ذوالطول
اين اسم در قرآن يك بار و به عنوان وصف خدا وارد شده است چنان كه مى فرمايد:
«غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقَابِ ذِي الطَّوْلِ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ».(سوره غافر/3)
«آمرزنده گناه، پذيرنده توبه، سخت كيفر ده، توانگر، خدايى نيست جز او، بازگشت به سوى او است».
در اين آيه چهار وصف براى خدا ذكر شده است:
1. «غَافِرِ الذَّنْبِ»: اشاه به اين است كه برخى از گناهان را خداوند از روى تفضّل ولو توبه اى نباشد مى پذيرد.
2. «قَابِلِ التَّوْبِ»: اشاره به اين است كه توبه گناهانى كه بخشودگى آنها در گرو توبه است را مى پذيرد.
3. «شَدِيدِ الْعِقَابِ»: اشاره به اين است كه كيفرهاى خدا قابل قياس با كيفرهاى دنيوى نيست، و بندگان خدا انديشه همانندى را از ذهن دور سازند.
4. «ذِي الطَّوْلِ»: اشاره به اين است كه كيفر خدا براى رفع نياز نيست، بلكه براى محقق بخشيدن به عدل الهى است.
ابن فارس و راغب «طول» را به فضل (فزونى نعمت) و گاهى به معنى نعمتى كه مدتى در دست صاحبش مى ماند تفسير كرده اند، ولى بهتر است معنى آن را از خود قرآن بپرسيم، با توجه به دو آيه ياد شده در زير روشن مى شود كه مقصود از آن تمكن مالى است چنان كه مى فرمايد:
«وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَولاً أَنْ يَنْكِحَ المُحْصَناتِ المُؤْمِنات فَمن ما مَلَكَتْ أَيْمانكُمْ...».(نساء/25)
«هر كدام از شما كه توانايى ازدواج با زنان آزاد با ايمان ندارند، با كنيزان با ايمان كه مالك شده ايد، ازدواج كنيد».
در اين آيه طول به معنى تمكن مالى است.
در آيه ديگر مى فرمايد:
«وَ إِذا أُنْزِلت سُورةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللّهِ وَجاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنكَ أُولوا الطَّولِ مِنْهُمْ وَ قالُوا ذَرْنا نَكُنْ معَ القاعِدِين».(توبه/86)
«هنگامى كه سوره اى نازل شود كه به خدا ايمان بياوريد و همراه رسولش به جهاد برخيزيد، افراد متمكن و ثروتمند مى گويند: بگذار ما در كنار ديگر معذوران از [جهاد] بمانيم».
از اين بيان استفاده مى شود كه اسم «ذِي الطَّوْلِ» حاكى از نعمت گسترده خدا است از اين جهت در برخى از تفاسير آن رابه معنى منعم گرفته اند.[۱]