سوره یوسف
<<هود | یوسف | الرعد>> | ||||||||||||||||||||||||
|
سوره یوسف دوازدهمین سوره قرآن کریم است و دارای 111 آیه است. در این سوره داستان زندگی حضرت یوسف علیه السلام بیان گردیده است.
نزول
در مورد زمان نزول سوره در مجمع البیان آمده است: اين سوره در مكه نازل شده ولى معدل از ابن عباس نقل كرده كه گفته است: چهار آيه آن در مدينه نازل شده و مابقى در مكه و آن چهار آيه عبارت است از سه آيه اول سوره و آيه چهارم يعنى آيه «لَقَدْ كَانَ فِي يُوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آيَاتٌ لِلسَّائِلِينَ»[۱]
سوره یوسف در ترتیب مصحف دوازدهمین سوره و در ترتیب نزول هشتاد و نهمین سوره قرآن کریم است که پیش از آن سوره هود و پس از آن سوره حجر نازل شده است.
فضيلت اين سوره
مجمع البیان از پیامبر(ص) نقل کرده است که هرکس سوره یوسف را بخواند و به خانواده و بندگانش بیاموزد، خداوند مرگ را برای او آسان خواهد نمود و و به او نیرویی میدهد که به هیچ مسلمانی حسادت نکند.[۲]
همچینین از ابوبصير از امام صادق علیه السلام روايت كرده كه فرمود: كسى كه در هر شب يا در هر روز سوره يوسف را بخواند روز قيامت خداوند او را به زيبايى و جمال يوسف عليه السلام محشور فرمايد و از هراس آن روز در امان باشد و در ميان بندگان شايسته خدا ممتاز باشد و نيز فرمود: اين سوره در تورات نوشته شده است.[۳]
هدف سوره
علامه طباطبائی در مورد غرض این سوره می گوید:
غرض اين سوره بيان ولايتى است كه خداوند نسبت به بندهایش دارد، البته آن بندهای كه ايمان خود را خالص، و دلش را از محبت او پر كرده و ديگر جز به سوى او به هيچ سوى ديگرى توجه نداشته باشد. آرى، چنين بندهاى را خداوند خودش عهدهدار امورش شده، او را به بهترين وجهى تربيت مىكند، و راه نزديك شدنش را هموار، و از جام محبت سرشارش مىكند، آن چنان كه او را خالص براى خود مىسازد و به زندگى الهى خود زندهاش مىكند، هر چند اسباب ظاهرى همه در هلاكتش دست به دست هم داده باشند، او را بزرگ مىكند هر چند حوادث او راخوار بخواهند، عزيزش مىكند هر چند نوائب و ناملايمات روزگار او را به سوى ذلت بكشاند و قدر و منزلتش را منحط سازد.
خداوند اين غرض را در خلال بيان داستان يوسف تامين نموده و در هيچ سورهاى از قرآن كريم هيچ داستانى به مانند داستان يوسف بطور مفصل و از اول تا به آخر نيامده. علاوه، در اين سوره غير از داستان يوسف داستان ديگرى هم نيامده، و سورهاى است مخصوص به يوسف علیه السلام.
آرى، يوسف بندهاى بود خالص در بندگى، و خداوند او را براى خود خالص كرده بود، و به عزت خود عزيزش ساخته بود با اينكه تمامى اسباب بر ذلت و خواريش اجتماع كرد و او را در مهلكهها انداخت، و خداوند او را از همان راهى كه به سوى هلاكتش مىكشانيد به سوى زندگى و حياتش مىبرد.
برادرانش بر او حسد بردند و او را در چاه دور افتادهاى افكندند، و سپس به پول ناچيزى فروخته، و خريداران او را به مصر بردند و در آنجا به خانه سلطنت و عزت راه يافت. آن كس كه در آن خانه ملكه بود، با وى بناى مراوده را گذاشت و او را نزد عزيز مصر متهم ساخت، و چيزى نگذشت كه خودش نزد زنان اعيان و اشراف مصر اقرار به پاكى و برائت وى كرد. دوباره اتهام خود را دنبال نموده او را به زندان انداخت، و همين سبب شد كه يوسف مقرب درگاه سلطان گردد. و نيز همان پيراهن خونآلودش كه باعث نابينايى پدرش يعقوب شد، همان پيراهن در آخر باعث بينايى او گرديد، و به همين قياس تمامى حوادث تلخ وسيله ترقى او گشته، به نفع او تمام شد.
و كوتاه سخن، هر پيشامدى كه در طريق تكامل او سد راهش مىشد خداوند عين همان پيشامد را وسيله رشد و پخته شدن او و باعث موفقيت و رسيدن به هدفش قرار داد، و همواره خدا او را از حالى به حالى تحول مىداد تا آنجا كه او را ملك و حكمت ارزانى داشته او را برگزيد، و تاويل احاديث را به او بياموخت، و نعمت خود را بر او تمام نمود، همانطورى كه پدرش به او وعده داده بود.
خداوند داستان آن جناب را از خوابى كه در ابتداى امر و در كودكى در دامن پدر ديده بود آغاز نمود. آرى، رؤياى او از بشارتهاى غيبى بود كه بعدها آن را خارجيت داده، و با تربيت الهى كه مخصوص يوسف بود كلمه او را كامل گردانيد. آرى، سنت خداى تعالى در باره اوليائش همين بوده كه هر يك از ايشان را در تحت تربيت خاصى پرورش دهد هم چنان كه فرموده: «أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ *الَّذِينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ *لَهُمُ الْبُشْرى فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ لا تَبْدِيلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ»(سوره یونس /آیه 62-64).
و در جملهاى كه بعد از رؤياى يوسف و تعبير پدرش آورده و فرموده:« لَقَدْ كَانَ فِي يُوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آيَاتٌ لِلسَّائِلِينَ» اشعار به اين معنا دارد كه گويا اشخاصى از رسول خدا صلی الله علیه و آله داستان يوسف و يا مطلبى را سؤال كرده بودند كه با اين داستان ارتباط داشته، و اين اشعار مؤيد آن رواياتى است كه مىگويد قومى از يهود، مشركين مكه را وادار كردند تا نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله شده از سبب انتقال بنى اسرائيل به مصر پرسش كنند - چون بنى اسرائيل فرزندان يعقوب بودند كه خود ساكن سرزمين شام بودند - مشركين هم اين سؤال را در ميان نهادند، و در جوابشان اين سوره نازل شد.
بنابراين غرض اين سوره، بيان داستان يوسف علیه السلام و داستان آل يعقوب است. خداوند با بيان اين داستان غرض عالى از آن را استخراج كرده است و آن مساله ولايت خداى تعالى نسبت به بندگان مخلص است كه در ابتداء و خاتمه اين سوره بطور چشمگيرى منعكس است[۴]
پانویس
منابع
- طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، تهران: ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش.
- طباطبايى، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ترجمه سيد محمد باقر موسوى همدانى، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه قم، چاپ پنجم، 1374 ش.
- ترتیب نزول سوره ها، در همین دانشنامه
پیوست
سوره قبلی:
۱۱.هود |
۱۲.يوسف | سوره بعدی:
۱۳.الرعد |
۱.سوره فاتحه ۲.سوره بقره ۳.سوره آل عمران ۴.سوره نساء ۵.سوره مائده ۶.سوره انعام ۷.سوره اعراف ۸.سوره انفال ۹.سوره توبه ۱۰.سوره یونس ۱۱.سوره هود ۱۲.سوره یوسف ۱۳.سوره رعد ۱۴.سوره ابراهیم ۱۵.سوره حجر ۱۶.سوره نحل ۱۷.سوره اسراء ۱۸.سوره کهف ۱۹.سوره مریم ۲۰.سوره طه ۲۱.سوره انبیاء ۲۲.سوره حج ۲۳.سوره مومنون ۲۴.سوره نور ۲۵.سوره فرقان ۲۶.سوره شعراء ۲۷.سوره نمل ۲۸.سوره قصص ۲۹.سوره عنکبوت ۳۰.سوره روم ۳۱.سوره لقمان ۳۲.سوره سجده ۳۳.سوره احزاب ۳۴.سوره سبأ ۳۵.سوره فاطر ۳۶.سوره یس ۳۷.سوره صافات ۳۸.سوره ص ۳۹.سوره زمر ۴۰.سوره غافر ۴۱.سوره فصلت ۴۲.سوره شوری ۴۳.سوره زخرف ۴۴.سوره دخان ۴۵.سوره جاثیه ۴۶.سوره احقاف ۴۷.سوره محمد ۴۸.سوره فتح ۴۹.سوره حجرات ۵۰.سوره ق ۵۱.سوره ذاریات ۵۲.سوره طور ۵۳.سوره نجم ۵۴.سوره قمر ۵۵.سوره الرحمن ۵۶.سوره واقعه ۵۷.سوره حدید ۵۸.سوره مجادله ۵۹.سوره حشر ۶۰.سوره ممتحنه ۶۱.سوره صف ۶۲.سوره جمعه ۶۳.سوره منافقون ۶۴.سوره تغابن ۶۵.سوره طلاق ۶۶.سوره تحریم ۶۷.سوره ملک ۶۸.سوره قلم ۶۹.سوره الحاقه ۷۰.سوره معارج ۷۱.سوره نوح ۷۲.سوره جن ۷۳.سوره مزمل ۷۴.سوره مدثر ۷۵.سوره قیامه ۷۶.سوره انسان ۷۷.سوره مرسلات ۷۸.سوره نبأ ۷۹.سوره نازعات ۸۰.سوره عبس ۸۱.سوره تکویر ۸۲.سوره انفطار ۸۳.سوره مطففین ۸۴.سوره انشقاق ۸۵.سوره بروج ۸۶.سوره طارق ۸۷.سوره اعلی ۸۸.سوره غاشیه ۸۹.سوره فجر ۹۰.سوره بلد ۹۱.سوره شمس ۹۲.سوره لیل ۹۳.سوره ضحی ۹۴.سوره انشراح ۹۵.سوره تین ۹۶.سوره علق ۹۷.سوره قدر ۹۸.سوره بینه ۹۹.سوره زلزال ۱۰۰.سوره عادیات ۱۰۱.سوره قارعه ۱۰۲.سوره تکاثر ۱۰۳.سوره عصر ۱۰۴.سوره همزه ۱۰۵.سوره فیل ۱۰۶.سوره قریش ۱۰۷.سوره ماعون ۱۰۸.سوره کوثر ۱۰۹.سوره کافرون ۱۱۰.سوره نصر ۱۱۱.سوره مسد ۱۱۲.سوره اخلاص ۱۱۳.سوره فلق ۱۱۴.سوره ناس