قاهر (اسم الله): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه جدید)
 
(ویرایش جزئی‌)
سطر ۱۳: سطر ۱۳:
 
«او است غالب و برتر از بندگانش، نگهبانانى بر شما گمارد».
 
«او است غالب و برتر از بندگانش، نگهبانانى بر شما گمارد».
  
درباره معنى قاهر در [[اسم بعدى|قهار]] بحث خواهيم كرد.<ref> [http://shia.ir/fa/persian/book?bookID=167&page=12#id321_p321  منشور جاوید، جعفر سبحانی، صفحه ۳۲۱ و ۳۲۲،  پایگاه اطلاع رسانی آیت الله سبحانی] </ref>
+
درباره معنى قاهر در [[قهار|اسم بعدى]] بحث خواهيم كرد.<ref> [http://shia.ir/fa/persian/book?bookID=167&page=12#id321_p321  منشور جاوید، جعفر سبحانی، صفحه ۳۲۱ و ۳۲۲،  پایگاه اطلاع رسانی آیت الله سبحانی] </ref>
  
 
== منبع ==
 
== منبع ==

نسخهٔ ‏۱۱ آوریل ۲۰۱۵، ساعت ۱۹:۵۷

اسم نود و نهم: القاهر

اسم قاهر در قرآن دوبار آمده و درهر دو مورد وصف خدا قرار گرفته است، چنان كه مى فرمايد:

(وَ هُوَ القاهِرُ فَوقَ عِبادِهِ وَ هُوَ الحَكِيمُ الخَبير).(سوره انعام/18)

«او است غالب و بالاى (برتر از) بندگانش و او است فرزانه و آگاه».

وباز مى فرمايد:

(وَ هُوَ القاهِرُ فَوقَ عِبادِهِ وَ يُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَة).(انعام/61)

«او است غالب و برتر از بندگانش، نگهبانانى بر شما گمارد».

درباره معنى قاهر در اسم بعدى بحث خواهيم كرد.[۱]

منبع

اسماء الله در قرآن
تعداد:۱۳۵
الف اله، اَحَد، اوّل، آخِر، اعلى، اکرم، اعلم، ارحم الراحمین، احکم الحاکمین، احسن الخالقین، اهل التقوی، اهل‌ المغفرة، اقرب، ابقى، اسرع الحاسبین.
ب بارى، باطن، بدیع، بَرّ، بصیر.
ت توّاب.
ج جبّار، جامع.
ح حکیم، حلیم، حیّ، حق، حمید، حسیب، حفیظ، حفى.
خ خبیر، خالق، خلاق، خیر، خیرالماکرین، خیرالرازقین، خیرالفاصلین، خیرالحاکمین، خیرالفاتحین، خیرالغافرین، خیرالوارثین، خیرالراحمین، خیرالمنزلین.
ذ ذوالعرش، ذوالطول، ذوانتقام، ذوالفضل العظیم، ذوالرحمة، ذوالقوة، ذوالجلال و الاکرام، ذوالمعارج.
ر رحمان، رحیم، رؤوف، رب، رفیع الدرجات، رزاق، رقیب.
س سمیع، سلام، سریع الحساب، سریع العقاب.
ش شهید، شاکر، شکور، شدید العذاب، شدید العقاب، شدید المحال.
ص صمد.
ظ ظاهر.
ع عالِمُ غيبِ السماواتِ و الأرضِ، علیم، عزیز، عفوّ، على، عظیم، علام‌الغیوب، عالم الغیب و الشهادة.
غ غافرالذنب،غالب، غفار، غفور، غنى.
ف فالق الاصباح، فالق الحب و النوى، فاطر، فتّاح.
ق قوى، قدوس، قیوم، قاهر، قهار، قریب، قادر، قدیر، قابل‌التوب، القائم على کل نفس.
ک کبیر، کریم، کافی.
ل لطیف.
م مؤمن، مهیمن، متکبر، مصوِّر، مجید، مجیب، مبین، مولی، محیط، مقیت، متعال، محیى، متین، مقتدر، مستعان، مبدى، مالک الملک.
ن نصیر ، نور.
و وهاب، واحد، ولی، والی، واسع، وکیل، ودود.
ه هادی.