سوره احزاب: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(تعیین رده)
(ویرایش)
 
(۱۵ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
==سوره 33 / الأحزاب==
+
{{مدخل دائرة المعارف|[[دائرة المعارف قرآن کریم]]}}
 +
{{شناسنامه سوره
 +
|نام=احزاب
 +
|قبلی=سجده
 +
|بعدی=سبأ
 +
|شماره=۳۳
 +
|جزء=۲۱ و ۲۲
 +
|محل نزول=مدینه
 +
|ترتیب نزول=۹۰
 +
|تعداد آیه=۷۳
 +
}}
 +
'''سوره احزاب''' سى و سومین [[سوره]] از [[قرآن|قرآن کریم]] است و دارای ۷۳ [[آیه]] می باشد.
  
'''<I>بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ</I>''' / به نام خداوند رحمتگر مهربان
+
==نزول سوره ==
  
'''<I>يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿1﴾</I>''' / اى پيامبر از خدا پروا بدار و [[كافران]] و [[منافقان]] را فرمان مبر كه خدا همواره داناى حكيم است.(1)
+
سوره احزاب [[سوره های مکی و مدنی|مدنى]] و نودمین [[سوره]] در [[ترتیب نزول سوره ها|ترتیب نزول]]، و سى و سومین سوره در ترتیب مصحف است که پس از [[سوره انفال]] و پیش از [[سوره مائده]] نازل شده<ref> بصائر ذوى التمییز، ج‌ ۱، ص‌ ۳۷۷؛ المعجم الاحصائى، ج‌ ۱، ص‌ ۲۹۸ و ۳۰۶؛ التحریر والتنویر، ج‌ ۲۱، ص‌ ۲۴۵.</ref> و داراى ۷۳ [[آیه]] و ۱۲۸۰ کلمه‌ است.<ref> بصائر ذوى التمییز، ج‌ ۱، ص‌ ۳۷۷؛ التحریر والتنویر، ج‌ ۲۱، ص ۲۴۵.</ref>
  
'''<I>وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا ﴿2﴾</I>''' / و آن چه را كه از جانب پروردگارت به سوى تو [[وحى]] مى  شود پيروى كن كه خدا همواره به آن چه مى  كنيد آگاه است.(2)
+
حوادث مطرح شده در این سوره بین سال دوم و پنجم [[هجرت پیامبر اسلام به مدینه|هجرت]] روى داده است که به ‌سبب نوپا بودن حکومت اسلامى در [[مدینه]]، مسلمانان دوران سختى داشتند و [[شرک|مشرکان]]، [[یهود|یهودیان]] و [[نفاق|منافقان]] به آنان آسیب مى‌رساندند. طى این مدت [[غزوه احزاب|جنگ احزاب]] و [[غزوه بنی قریظه|بنى‌قریظه]] رخ داد و رفته رفته حکومت اسلامى در مدینه و نیز قوانین اجتماعى اسلامى بیشتر تثبیت شد.<ref> اهداف کل سوره، ج‌ ۱، ص‌ ۵۲۵.</ref>
  
'''<I>وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ كَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿3﴾</I>''' / و بر خدا اعتماد كن همين بس كه خدا نگهبان توست.(3)
+
سوره احزاب همچنان‌ که ویژگى‌هاى دیگر [[سوره های مکی و مدنی|سوره‌هاى مدنى]] را دارد، محتوایش نیز با فضاى برهه نزول هماهنگ است.
  
'''<I>مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ وَ مَا جَعَلَ أَزْوَاجَكُمُ اللَّائِي تُظَاهِرُونَ مِنْهُنَّ أُمَّهَاتِكُمْ وَ مَا جَعَلَ أَدْعِيَاءكُمْ أَبْنَاءكُمْ ذَلِكُمْ قَوْلُكُم بِأَفْوَاهِكُمْ وَاللَّهُ يَقُولُ الْحَقَّ وَ هُوَ يَهْدِي السَّبِيلَ ﴿4﴾</I>'''
+
برخى آغاز سوره احزاب را با پایان سوره پیشین ([[سوره سجده|سجده]]) مرتبط دانسته‌اند، زیرا آن سوره با امر به [[پیامبر اسلام|پیغمبر اکرم]] صلى الله علیه و آله به اعراض از کافران و انتظار کیفر آنان به پایان رسیده و این سوره با امر به [[تقوا]] و پیروى نکردن از کافران و منافقان آغاز شده است.<ref> مجمع‌البیان، ج‌ ۸‌، ص‌ ۵۲۴؛ اسرار ترتیب القرآن، ص‌ ۱۲۴.</ref>
  
خداوند براى هيچ مردى در درونش دو دل ننهاده است و آن همسرانتان را كه مورد ظهار قرار مى  دهيد مادران شما نگردانيده و پسر خواندگانتان را پسران واقعى شما قرار نداده است اين گفتار شما به زبان شماست ولى خدا حقيقت را مى  گويد و اوست كه به راه راست هدايت مى  كند.(4)
+
==وجه تسمیه سوره ==
  
'''<I>ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِندَاللَّهِ فَإِن لَّمْ تَعْلَمُوا آبَاءهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَ مَوَالِيكُمْ وَ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ فِيمَا أَخْطَأْتُم بِهِ وَلَكِن مَّا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ وَ كَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿5﴾</I>'''
+
نام‌گذارى این [[سوره]] به «احزاب» از این‌رو است که آیات ۹‌ـ‌۲۵ این سوره، درباره [[غزوه احزاب|جنگ احزاب]] است و کلمه «احزاب» دو بار در [[آیه|آیه‌]] ۲۰ و یک بار در آیه‌ ۲۲ آمده و مقصود از آن، گروه‌هاى کافرى است که از قبایل مهم براى از بین بردن [[اسلام]] و [[پیامبر اسلام|پیغمبر اکرم]] صلى الله علیه و آله متحد شده، و جنگ احزاب را آغاز کردند: {{متن قرآن|«یَحسَبونَ الاَحزابَ لَم یَذهَبوا و اِن یَأتِ الاَحزابُ یَوَدّوا لَو اَنَّهُم بادونَ فِى الاَعرابِ یَسـَلونَ عَن اَنبائِکم ولَو کانوا فیکم ما‌قـتَلوا اِلاّ قَلیلا... ولَمّا رَءَاالمُؤمِنونَ الاَحزابَ قالوا هذا ما وعَدَنَا اللّهُ و رَسولُهُ‌...»}}. (احزاب، ۲۰‌ و ‌۲۲)
  
آنان را به نام پدرانشان بخوانيد كه اين نزد خدا عادلانه تر است و اگر پدرانشان را نمى  شناسيد پس برادران دينى و موالى شمايند و در آن چه اشتباها مرتكب آن شده ايد بر شما گناهى نيست ولى در آن چه دل هايتان عمد داشته است مسؤوليد و خداست كه همواره آمرزنده مهربان است.(5)
+
==محتواى سوره ==
  
'''<I>النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَ أَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَ أُوْلُوالْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلَّا أَن تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُم مَّعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا ﴿6﴾</I>'''
+
نقطه اتصال میان آیات این سوره را مى‌توان از یک سو کوشش [[پیامبر اسلام]] صلى الله علیه و آله براى تثبیت قوانین اجتماعى و مبارزه با رسوم [[جاهلیت|جاهلى]] و از سوى دیگر تلاش مشترک [[شرک|مشرکان]]، [[یهود|یهودیان]] و [[نفاق|منافقان]] در دسیسه علیه حکومت اسلامى از طریق یورش نظامى، اخلال گرى در اوضاع اجتماعى مسلمانان و تضعیف جایگاه رهبرى پیغمبر اکرم دانست.
  
پيامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر و نزديكتر است و همسرانش مادران ايشانند و خويشاوندان طبق كتاب خدا بعضى نسبت به بعضى اولويت دارند و بر مؤمنان و مهاجران مقدمند مگر آن كه بخواهيد به دوستان [[مؤمن]] خود [[وصيت]] يا احسانى كنيد و اين در [[كتاب خدا]] نگاشته شده است.(6)
+
آیات ۱‌ـ‌۸ این سوره با سفارش به پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله به [[تقوا]] و تبعیت نکردن از کافران و منافقان و پیروى از [[وحی|وحى]] و [[توکل|توکل]] به خدا آغاز مى‌شود و برخى رسوم جاهلى مانند ظهار (نوعى [[طلاق]] در [[جاهلیت]]) و پسرخواندگى (که در جاهلیت همه احکام فرزند را بر پسرخوانده مترتب مى‌کردند) را رد و بر انحصار پیوندهاى خویشاوندى در پیوندهاى واقعى تأکید مى‌کند.
  
'''<I>وَ إِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَ مِنكَ وَ مِن نُّوحٍ وَ إِبْرَاهِيمَ وَ مُوسَى وَ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَ أَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا ﴿7﴾</I>''' / و ياد كن هنگامى را كه از [[پيامبران]] پيمان گرفتيم و از تو و از نوح و ابراهيم و موسى و عيسى پسر مريم و از همه آنان پيمانى استوار گرفتيم.(7)
+
سپس ولایت عامه و سمتى بالاتر از پدر را براى [[رسول ‌خدا]] صلى الله علیه و آله نسبت به مسلمانان جعل مى‌کند، چنان ‌که همسران آن حضرت را با عنوان «اُمّ‌المؤمنین» معرفى مى‌کند و در پایان از پیمان محکمى یاد مى‌کند که از پیامبران [[اولوا العزم]] (در ایفاى مسئولیت تبلیغ و رسالت) گرفته است.
  
'''<I>لِيَسْأَلَ الصَّادِقِينَ عَن صِدْقِهِمْ وَ أَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿8﴾</I>''' / تا راستان را از صدقشان بازپرسد و براى كافران عذابى دردناك آماده كرده است.(8)
+
آیات ۹‌ـ‌۲۷ این سوره، حادثه [[غزوه احزاب]] و [[غزوه بنی قریظه|بنى‌قریظه]] و امدادهاى غیبى و نصرت الهى را یادآور شده، سختى‌ها و صحنه‌هاى آن را این‌گونه ترسیم مى‌کند: هنگامى که گروه‌هاى [[کفر|کفر]] از بالا و پایین [[مدینه]] حمله کردند و کار بر مسلمانان به شدت دشوار شد و جان‌ها به لب رسید، منافقان و بیماردلان در وعده‌هاى خدا و پیامبر (مبنى بر پیروزى و دست یافتن بر گنج‌هاى پادشاهان [[ایران]] و روم) تردید کرده، آن را فریب خواندند.
  
'''<I>يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَ كَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا ﴿9﴾</I>'''
+
آنان آرزو مى‌کردند که در کنار صحرانشینان بودند و به دور از جنگ گزارش‌هاى جنگ را پى‌گیرى مى‌کردند. برخى از [[انصار]] هم با قصد فرار و با این بهانه که خانه‌ها و خانواده‌هایشان امنیت ندارند، از پیامبر اجازه بازگشت خواستند! اینان باید مى‌دانستند که گریز از صحنه نبرد به حال آنان سودى نداشته، [[مرگ]] آنان را به تأخیر نمى‌اندازد.
  
اى كسانى كه [[ايمان]] آورده ايد نعمت  خدا را بر خود به ياد آريد آن گاه كه لشكرهايى به سوى شما درآمدند پس بر سر آنان تندبادى و لشكرهايى كه آن ها را نمى  ديديد فرستاديم و خدا به آن چه مى  كنيد همواره بيناست.(9)
+
در این جنگ، مؤمنان ثابت‌قدم و راستین هنگامى که با گروه‌هاى دشمن روبرو شدند، نه ‌تنها از ایمانشان کاسته نشد بلکه بر [[ایمان]] و فرمانبردارى آنان افزوده گردید و از عهده آزمون الهى به نیکویى برآمدند. آیاتِ پایانىِ این بخش، از فرار کافران بدون هیچ خیر و غنیمتى یاد ‌کرده و نیز حمایت خداوند قوى عزیز از مسلمانان و دست یافتن آنان بر اموال و قلعه‌هاى مستحکم [[بنی قریظه|بنى‌قریظه]] را گزارش کرده است.
  
'''<I>إِذْ جَاؤُوكُم مِّن فَوْقِكُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنكُمْ وَ إِذْ زَاغَتْ الْأَبْصَارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا ﴿10﴾</I>''' / هنگامى كه از بالاى سر شما و از زير پاى شما آمدند و آن گاه كه چشم ها خيره شد و جان ها به گلوگاه ها رسيد و به خدا گمان هايى نابجا مى  برديد.(10)
+
بخش بعدى این سوره که از [[آیه]] ‌۲۸ تا پایان سوره را دربرمى‌گیرد، مربوط به [[پیامبر اسلام|پیامبر]] و کیفیت تعامل با آن حضرت است. ابتدا جایگاه همسران پیامبر را (بر اثر انتساب آنان به پیامبر و انتظاراتى که از آنان مى‌رود) بیان مى‌دارد، مانند روى‌گردانى از دنیا و ترک [[دنیاطلبی|دنیاطلبى]]، پیشى گرفتن از دیگران در عمل به اوامر الهى و پرهیز از گناه و خارج نشدن از خانه، سپس از [[ازدواج پیامبر با زینب بنت جحش|ازدواج پیغمبر با زینب دختر جَحْش]] و همسر مطلقه [[زید بن حارثه|زید]] (پسرخوانده پیغمبر) براى مبارزه با رسم جاهلى (حرمت [[ازدواج]] با مطلقه پسرخوانده) حمایت کرده است.
  
'''<I>هُنَالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِيدًا ﴿11﴾</I>''' / آن جا بود كه مؤمنان در آزمايش قرار گرفتند و سخت تكان خوردند.(11)
+
آن‌گاه به برخى از شئون پیامبر پرداخته و تأکید کرده است که او پدر هیچ یک از مردان شما نیست تا ازدواج با همسر مطلقه او بر پیامبر [[حرام]] باشد. در ادامه بیان مى‌کند که ازدواج پیامبر با چه زنانى رواست و نیز حرمت ازدواج با همسران پیامبر را اعلام مى‌کند و مردم را از آزار پیامبر خدا (در مورد خانواده و همسرانش) بر حذر مى‌دارد و آزاردهندگان را به لعنت دنیا و آخرت تهدید مى‌کند؛ همچنین منافقان و بیماردلان مدینه را که به آزار پیامبر مى‌پرداختند به اخراج از مدینه تهدید مى‌کند.
  
'''<I>وَ إِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ مَّا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا ﴿12﴾</I>''' / و هنگامى كه [[منافقان]] و كسانى كه در دل هايشان بيمارى است مى  گفتند: خدا و فرستاده  اش جز فريب به ما وعده  اى ندادند.(12)
+
به دنبال آن پرسش کسانى را نقل مى‌کند که (از سرِ [[استهزاء|استهزا]]) مى‌پرسیدند: [[قیامت]] کى فرا‌مى‌رسد؟ در ادامه [[عذاب]] سخت کافران و گناه‌کاران در [[دوزخ]] و پشیمانى آنان از کردارشان را بازگو مى‌کند. سپس خداوند از مؤمنان مى‌خواهد که پیغمبر ‌اکرم صلى الله علیه و آله را نیازارند و همچون مردمى نباشند که [[حضرت موسى]] علیه‌السلام را آزردند.
  
'''<I>وَ إِذْ قَالَت طَّائِفَةٌ مِّنْهُمْ يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لَامُقَامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا وَ يَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِّنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ وَ مَا هِيَ بِعَوْرَةٍ إِن يُرِيدُونَ إِلَّا فِرَارًا ﴿13﴾</I>'''
+
در پایانِ سوره، از افکنده شدن بارِ سنگین [[امانت]] و تکلیف الهى بر دوش [[انسان]] خبر داده و نتیجه [[نفاق]] و [[شرک|شرک]] را عذاب الهى، و ثمره [[ایمان]] را [[غفران]] و رحمت الهى برشمرده است. [[علامه ‌طباطبایى]] این سوره را مشتمل بر معارف، [[احکام]]، داستان‌ها، پندها و موعظه‌هاى گوناگونى مى‌داند.<ref> المیزان، ج‌ ۱۶، ص‌ ۲۷۳.</ref>
  
و چون گروهى از آنان گفتند: اى مردم [[مدينه]] ديگر شما را جاى درنگ نيست برگرديد و گروهى از آنان از پيامبر اجازه مى  خواستند و مى  گفتند خانه  هاى ما بى  حفاظ است ولى خانه  هايشان بى  حفاظ نبود آنان جز گريز از جهاد چيزى نمى  خواستند.(13)
+
==آیات مشهور سوره ==
  
'''<I>وَلَوْ دُخِلَتْ عَلَيْهِم مِّنْ أَقْطَارِهَا ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لَآتَوْهَا وَ مَا تَلَبَّثُوا بِهَا إِلَّا يَسِيرًا ﴿14﴾</I>''' / و اگر از اطراف مدينه مورد هجوم واقع مى  شدند و آن گاه آنان را به ارتداد مى  خواندند قطعا آن را مى  پذيرفتند و جز اندكى در اين كار درنگ نمى  كردند.(14)
+
برخى از آیات این سوره از آیات نامدار و مشهور به حساب مى‌آید. آیه‌ ۶ این سوره که [[ارث]] را بر اساس خویشاوندى به رسمیت مى‌شناسد: {{متن قرآن|«و‌اولُوا الاَرحامِ بَعضُهُم اَولى بِبَعض»}} به «[[آیه اولواالأرحام|آیه اُولواالأرحام]]»<ref> نهج الحق، ص‌ ۲۰۳.</ref> و آیه ‌۱۵: {{متن قرآن|«و‌ما کنّا مُعَذِّبینَ حَتّى نَبعَثَ رَسولا»}} به «آیه نفى ‌تعذیب»<ref> نهایة الافکار، ج‌ ۲، ص‌ ۲۰۶.</ref> و آیه‌ ۲۱: {{متن قرآن|«لَقَد کانَ لَکم فى رَسولِ‌اللّهِ اُسوَةٌ حَسَنَةٌ»}} به «آیه تأسّى» مشهور شده است.<ref> جواهرالکلام، ج‌ ۱۴، ص‌ ۱۵۶.</ref>
  
'''<I>وَلَقَدْ كَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِن قَبْلُ لَايُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ وَ كَانَ عَهْدُاللَّهِ مَسْؤُولًا ﴿15﴾</I>''' / با آن كه قبلا با خدا سخت پيمان بسته بودند كه پشت به دشمن نكنند و پيمان خدا همواره بازخواست دارد.(15)
+
همچنین آیه ‌۳۳ این سوره را «[[آیه تطهیر]]» نام نهاده‌اند:<ref> مجمع‌البیان، ج‌ ۸‌، ص‌ ۵۶۰؛ تتمة المراجعات، ص‌ ۷.</ref> {{متن قرآن|«اِنَّما یُریدُاللّهُ لِیُذهِبَ عَنکمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ و یُطَهِّرَکم تَطهیرا»}}. در ذیل این آیه بحث‌هاى کلامى فراوانى طرح شده است و [[شیعه]] با استناد به این آیه و روایات [[شأن نزول]]، بر [[امامت]] و [[عصمت]] [[اهل ‌بیت]] علیهم‌السلام استدلال کرده است.<ref> مجمع‌البیان، ج‌ ۸‌، ص‌ ۵۵۹؛ المیزان، ج‌ ۱۶، ص‌ ۳۱۰.</ref>
  
'''<I>قُل لَّن يَنفَعَكُمُ الْفِرَارُ إِن فَرَرْتُم مِّنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَ إِذًا لَّاتُمَتَّعُونَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿16﴾</I>''' / بگو اگر از [[مرگ]] يا كشته شدن بگريزيد هرگز اين گريز براى شما سود نمى  بخشد و در آن صورت جز اندكى برخوردار نخواهيد شد.(16)
+
آیات ۲۸‌ـ‌۲۹ این سوره را که زنان پیامبر را میان انتخاب دنیا و برگزیدن خدا و پیامبرش مخیر کرده است «آیات تخییر» گفته‌اند:<ref> بحارالانوار، ج‌ ۲۲، ص‌ ۱۸۲.</ref> {{متن قرآن|«یاَیُّهَا النَّبىُّ قُل لاَِزوجِک اِن کنتُنَّ تُرِدنَ الحَیوةَ الدُّنیا... * و اِن کنتُنَّ تُرِدنَ اللّهَ و رَسولَهُ‌...»}}.
  
'''<I>قُلْ مَن ذَاالَّذِي يَعْصِمُكُم مِّنَ اللَّهِ إِنْ أَرَادَ بِكُمْ سُوءًا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ رَحْمَةً وَلَا يَجِدُونَ لَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا ﴿17﴾</I>''' / بگو چه كسى مى  تواند در برابر خدا از شما حمايت كند اگر او بخواهد براى شما بد بياورد يا بخواهد شما را رحمت كند و غير از خدا براى خود يار و ياورى نخواهند يافت.(17)
+
آیه ‌۵۶ را نیز «[[آیه صلوات]]»<ref> نهج الحق، ص‌ ۱۸۷.</ref> خوانده‌اند؛ {{متن قرآن|«اِنَّ اللّهَ و مَلئِکتَهُ یُصَلّونَ عَلَى النَّبىِّ یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا صَلّوا عَلَیهِ و سَلِّموا تَسلیما»}}؛ و آیه ‌۷۲ که از پذیرش امانتى بزرگ به وسیله انسان خبر مى‌دهد به «[[آیه امانت|آیه امانت]]» شهرت دارد:<ref> الاتقان، ج‌ ۱، ص‌ ۶۶؛ تتمة المراجعات، ص‌ ۵۳.</ref> {{متن قرآن|«اِنّا عَرَضنَا الاَمانَةَ عَلَى السَّموتِ والاَرضِ والجِبالِ فَاَبَینَ اَن یَحمِلنَها واَشفَقنَ مِنها وحَمَلَهَا الاِنسـنُ اِنَّه کانَ ظَلومـًا جَهولا»}}.
  
'''<I>قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الْمُعَوِّقِينَ مِنكُمْ وَالْقَائِلِينَ لِإِخْوَانِهِمْ هَلُمَّ إِلَيْنَا وَلَا يَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿18﴾</I>''' / خداوند كارشكنان و مانع  شوندگان شما و آن كسانى را كه به برادرانشان مى گفتند نزد ما بياييد و جز اندكى روى به جنگ نمى  آورند خوب مى  شناسد.(18)
+
==پانویس==
 +
<references />
 +
==منابع==
 +
*على خراسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد ۲، ص ۲۶۳-۲۶۶.
  
'''<I>أَشِحَّةً عَلَيْكُمْ فَإِذَا جَاء الْخَوْفُ رَأَيْتَهُمْ يَنظُرُونَ إِلَيْكَ تَدُورُ أَعْيُنُهُمْ كَالَّذِي يُغْشَى عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذَا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوكُم بِأَلْسِنَةٍ حِدَادٍ أَشِحَّةً عَلَى الْخَيْرِ أُوْلَئِكَ لَمْ يُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ وَ كَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا ﴿19﴾</I>'''
+
==پیوست==
 +
[[سوره احزاب/متن و ترجمه]]{{فهرست سوره های قرآن
 +
|سوره=۳۳.[[سوره احزاب|الأحزاب]]
 +
|قبلی=۳۲.[[سوره سجده|السجدة]]
 +
|بعدی=۳۴.[[سوره سبأ|سبإ]]
 +
}}
 +
{{قرآن}}
  
بر شما بخيلانند و چون خطر فرا رسد آنان را مى  بينى كه مانند كسى كه مرگ او را فرو گرفته چشمانشان در حدقه مى  چرخد و به سوى تو مى  نگرند و چون ترس برطرف شود شما را با زبان هايى تند نيش مى  زنند بر مال حريصند آنان ايمان نياورده اند و خدا اعمالشان را تباه گردانيده و اين كار همواره بر خدا آسان است.(19)
+
[[رده: سوره های قرآن]]
 
 
'''<I>يَحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَ إِن يَأْتِ الْأَحْزَابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُم بَادُونَ فِي الْأَعْرَابِ يَسْأَلُونَ عَنْ أَنبَائِكُمْ وَلَوْ كَانُوا فِيكُم مَّا قَاتَلُوا إِلَّا قَلِيلًا ﴿20﴾</I>'''
 
 
 
اينان چنين مى  پندارند كه دسته  هاى دشمن نرفته  اند و اگر دسته  هاى دشمن بازآيند آرزو مى  كنند كاش ميان اعراب باديه  نشين بودند و از اخبار مربوط به شما جويا مى  شدند و اگر در ميان شما بودند جز اندكى جنگ نمى  كردند.(20)
 
 
 
'''<I>لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا ﴿21﴾</I>''' / قطعا براى شما در اقتدا به [[رسول خدا]] سرمشقى نيكوست براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد و خدا را فراوان ياد مى  كند.(21)
 
 
 
'''<I>وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ مَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَانًا وَ تَسْلِيمًا ﴿22﴾</I>''' / و چون مؤمنان دسته  هاى دشمن را ديدند، گفتند: اين همان است كه خدا و فرستاده اش به ما وعده دادند و خدا و فرستاده اش راست گفتند و جز بر [[ايمان]] و فرمانبردارى آنان نيفزود.(22)
 
 
 
'''<I>مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا ﴿23﴾</I>''' / از ميان مؤمنان مردانى  اند كه به آن چه با خدا عهد بستند صادقانه وفا كردند برخى از آنان به [[شهادت]] رسيدند و برخى از آن ها در همين انتظارند و هرگز عقيده خود را تبديل نكردند.(23)
 
 
 
'''<I>لِيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقِينَ بِصِدْقِهِمْ وَ يُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ إِن شَاء أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿24﴾</I>''' / تا خدا راستگويان را به پاداش راستى  شان پاداش دهد و منافقان را اگر بخواهد عذاب كند يا برايشان ببخشايد كه خدا همواره آمرزنده مهربان است.(24)
 
 
 
'''<I>وَرَدَّ اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِغَيْظِهِمْ لَمْ يَنَالُوا خَيْرًا وَ كَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتَالَ وَ كَانَ اللَّهُ قَوِيًّا عَزِيزًا ﴿25﴾</I>''' / و خداوند آنان را كه كفر ورزيده اند بى  آن كه به مالى رسيده باشند به غيظ و حسرت برگرداند و خدا زحمت جنگ را از مؤمنان برداشت و خدا همواره نيرومند شكست  ناپذير است.(25)
 
 
 
'''<I>وَ أَنزَلَ الَّذِينَ ظَاهَرُوهُم مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِن صَيَاصِيهِمْ وَ قَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِيقًا تَقْتُلُونَ وَ تَأْسِرُونَ فَرِيقًا ﴿26﴾</I>''' / و كسانى از اهل كتاب را كه با مشركان هم پشتى كرده بودند از دژهايشان به زير آورد و در دل هايشان هراس افكند گروهى را مى  كشتيد و گروهى را اسير مى  كرديد.(26)
 
 
 
'''<I>وَ أَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَ دِيَارَهُمْ وَ أَمْوَالَهُمْ وَ أَرْضًا لَّمْ تَطَؤُوهَا وَ كَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرًا ﴿27﴾</I>''' / و زمينشان و خانه  ها و اموالشان و سرزمينى را كه در آن پا ننهاده بوديد به شما ميراث داد و خدا بر هر چيزى تواناست.(27)
 
 
 
'''<I>يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَ أُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا ﴿28﴾</I>''' / اى پيامبر به همسرانت بگو اگر خواهان زندگى دنيا و زينت آنيد بياييد تا مهرتان را بدهم و خوش و خرم شما را رها كنم.(28)
 
 
 
'''<I>وَ إِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿29﴾</I>''' / و اگر خواستار خدا و فرستاده وى و سراى آخرتيد پس به راستى خدا براى نيكوكاران شما پاداش بزرگى آماده گردانيده است.(29)
 
 
 
'''<I>يَا نِسَاء النَّبِيِّ مَن يَأْتِ مِنكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ وَ كَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا ﴿30﴾</I>''' / اى همسران پيامبر هر كس از شما مبادرت به كار زشت آشكارى كند عذابش دو چندان خواهد بود و اين بر خدا همواره آسان است.(30)
 
 
 
'''<I>وَ مَن يَقْنُتْ مِنكُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صَالِحًا نُّؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَيْنِ وَ أَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقًا كَرِيمًا ﴿31﴾</I>''' / و هر كس از شما خدا و فرستاده  اش را فرمان برد و كار شايسته كند پاداشش را دو چندان مى  دهيم و برايش روزى نيكو فراهم خواهيم ساخت.(31)
 
 
 
'''<I>يَا نِسَاء النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا ﴿32﴾</I>''' / اى همسران پيامبر شما مانند هيچ يك از زنان ديگر نيستيد اگر سر پروا داريد پس به ناز سخن مگوييد تا آن كه در دلش بيمارى است طمع ورزد و گفتارى شايسته گوييد.(32)
 
 
 
'''<I>وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَ أَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَ آتِينَ الزَّكَاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ﴿33﴾</I>'''
 
 
 
و در خانه  هايتان قرار گيريد و مانند روزگار جاهليت قديم زينت هاى خود را آشكار مكنيد و [[نماز]] برپا داريد و [[زكات]] بدهيد و خدا و فرستاده اش را فرمان بريد خدا فقط مى  خواهد آلودگى را از شما [[خاندان پيامبر]] بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند.(33)
 
 
 
'''<I>وَاذْكُرْنَ مَا يُتْلَى فِي بُيُوتِكُنَّ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ وَالْحِكْمَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ لَطِيفًا خَبِيرًا ﴿34﴾</I>''' / و آن چه را كه از آيات خدا و سخنان [[حكمت]] آميز در خانه  هاى شما خوانده مى  شود ياد كنيد در حقيقت  خدا همواره دقيق و آگاه است.(34)
 
 
 
'''<I>إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿35﴾</I>'''
 
 
 
مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان با ايمان و مردان و زنان [[عبادت]]  پيشه و مردان و زنان راستگو و مردان و زنان شكيبا و مردان و زنان فروتن و مردان و زنان [[صدقه]]  دهنده و مردان و زنان [[روزه]]  دار و مردان و زنان پاكدامن و مردان و زنانى كه خدا را فراوان ياد مى  كنند خدا براى همه آنان آمرزشى و پاداشى بزرگ فراهم ساخته است.(35)
 
 
 
'''<I>وَ مَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَن يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُّبِينًا ﴿36﴾</I>'''
 
 
 
و هيچ مرد و زن مؤمنى را نرسد كه چون خدا و فرستاده  اش به كارى فرمان دهند براى آنان در كارشان اختيارى باشد و هر كس خدا و فرستاده  اش را نافرمانى كند قطعا دچار گمراهى آشكارى گرديده است.(36)
 
 
 
'''<I>وَ إِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَ تُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَ تَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِّنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَايَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَ كَانَ أَمْرُاللَّهِ مَفْعُولًا ﴿37﴾</I>'''
 
 
 
و آن گاه كه به كسى كه خدا بر او نعمت ارزانى داشته بود و تو نيز به او نعمت داده بودى مى  گفتى همسرت را پيش خود نگاه دار و از خدا پروا بدار و آن چه را كه خدا آشكار كننده آن بود در دل خود نهان مى  كردى و از مردم مى  ترسيدى با آن كه خدا سزاوارتر بود كه از او بترسى پس چون زيد از آن زن كام برگرفت و او را ترك گفت. وى را به نكاح تو درآورديم تا در آينده در مورد [[ازدواج]] مؤمنان با زنان پسرخواندگانشان چون آنان را [[طلاق]] گفتند گناهى نباشد و فرمان خدا صورت اجرا پذيرد.(37)
 
 
 
'''<I>مَّا كَانَ عَلَى النَّبِيِّ مِنْ حَرَجٍ فِيمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَ كَانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَرًا مَّقْدُورًا ﴿38﴾</I>''' / بر پيامبر در آن چه خدا براى او فرض گردانيده گناهى نيست اين سنت  خداست كه از ديرباز در ميان گذشتگان معمول بوده و فرمان خدا همواره به اندازه مقرر و متناسب با توانايى است.(38)
 
 
 
'''<I>الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَ كَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا ﴿39﴾</I>''' / همان كسانى كه پيام هاى خدا را ابلاغ مى  كنند و از او مى  ترسند و از هيچ كس جز خدا بيم ندارند و خدا براى حسابرسى كفايت مى  كند.(39)
 
 
 
'''<I>مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَ كَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿40﴾</I>''' / محمد پدر هيچ يك از مردان شما نيست ولى فرستاده خدا و خاتم [[پيامبران]] است و خدا همواره بر هر چيزى داناست.(40)
 
 
 
'''<I>يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا ﴿41﴾</I>''' / اى كسانى كه ايمان آورده  ايد خدا را ياد كنيد يادى بسيار.(41)
 
 
 
'''<I>وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلًا ﴿42﴾</I>''' / و صبح و شام او را به پاكى بستاييد.(42)
 
 
 
'''<I>هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَ كَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا ﴿43﴾</I>''' / اوست كسى كه با [[فرشتگان]] خود بر شما درود مى  فرستد تا شما را از تاريكي ها به سوى روشنايى برآورد و به مؤمنان همواره مهربان است.(43)
 
 
 
'''<I>تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلَامٌ وَ أَعَدَّ لَهُمْ أَجْرًا كَرِيمًا ﴿44﴾</I>''' / درودشان روزى كه ديدارش كنند سلام خواهد بود و براى آنان پاداشى نيكو آماده كرده است.(44)
 
 
 
'''<I>يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَ مُبَشِّرًا وَ نَذِيرًا ﴿45﴾</I>''' / اى پيامبر ما تو را به سمت گواه و بشارتگر و هشداردهنده فرستاديم.(45)
 
 
 
'''<I>وَدَاعِيًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرَاجًا مُّنِيرًا ﴿46﴾</I>''' / و دعوت  كننده به سوى خدا به فرمان او و چراغى تابناك.(46)
 
 
 
'''<I>وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ بِأَنَّ لَهُم مِّنَ اللَّهِ فَضْلًا كَبِيرًا ﴿47﴾</I>''' / و مؤمنان را مژده ده كه براى آنان از جانب خدا بخشايشى فراوان خواهد بود.(47)
 
 
 
'''<I>وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ وَدَعْ أَذَاهُمْ وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ كَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿48﴾</I>''' / و [[كافران]] و [[منافقان]] را فرمان مبر و از آزارشان بگذر و بر خدا اعتماد كن و كارسازى چون خدا كفايت مى  كند.(48)
 
 
 
'''<I>يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُنَّ وَ سَرِّحُوهُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا ﴿49﴾</I>'''
 
 
 
اى كسانى كه ايمان آورده ايد اگر زنان مؤمن را به نكاح خود درآورديد آن گاه پيش از آن كه با آنان هم خوابگى كنيد طلاقشان داديد ديگر بر عهده آن ها عده اى كه آن را بشماريد نيست پس مهرشان را بدهيد و خوش و خرم آن ها را رها كنيد.(49)
 
 
 
'''<I>يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَ مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَيْكَ وَ بَنَاتِ عَمِّكَ وَ بَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَ بَنَاتِ خَالِكَ وَ بَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَ كَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿50﴾</I>'''
 
 
 
اى پيامبر ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را داده  اى [[حلال]] كرديم و كنيزانى را كه خدا از غنيمت جنگى در اختيار تو قرار داده و دختران عمويت و دختران عمه  هايت و دختران دايى تو و دختران خاله  هايت كه با تو مهاجرت كرده اند و زن مؤمنى كه خود را داوطلبانه به پيامبر ببخشد در صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد (اين [[ازدواج]] از روى بخشش) ويژه توست نه ديگر مؤمنان ما نيك مى  دانيم كه در مورد زنان و كنيزانشان چه بر آنان مقرر كرده ايم تا براى تو مشكلى پيش نيايد و خدا همواره آمرزنده مهربان است.(50)
 
 
 
'''<I>تُرْجِي مَن تَشَاء مِنْهُنَّ وَ تُؤْوِي إِلَيْكَ مَن تَشَاء وَ مَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَلِكَ أَدْنَى أَن تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَ يَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَ كَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا ﴿51﴾</I>'''
 
 
 
نوبت هر كدام از آن زن ها را كه مى  خواهى به تاخير انداز و هر كدام را كه مى  خواهى پيش خود جاى ده و بر تو باكى نيست كه هر كدام را كه ترك كرده  اى دوباره طلب كنى اين نزديكتر است براى اين كه چشمانشان روشن گردد و دلتنگ نشوند و همگى  شان به آن چه به آنان داده  اى خشنود گردند و آن چه در دل هاى شماست  خدا مى  داند و خدا همواره داناى بردبار است.(51)
 
 
 
'''<I>لَايَحِلُّ لَكَ النِّسَاء مِن بَعْدُ وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ وَ كَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَّقِيبًا ﴿52﴾</I>''' / از اين پس ديگر گرفتن زنان و نيز اين كه به جاى آنان زنان ديگرى بر تو [[حلال]] نيست هر چند زيبايى آن ها براى تو مورد پسند افتد به استثناى كنيزان و خدا همواره بر هر چيزى مراقب است.(52)
 
 
 
'''<I>يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَاتَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَن يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنكُمْ وَاللَّهُ لَايَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَ إِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ وَ مَا كَانَ لَكُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِندَاللَّهِ عَظِيمًا ﴿53﴾</I>'''
 
 
 
اى كسانى كه ايمان آورده ايد داخل اتاق هاى پيامبر مشويد مگر آن كه براى خوردن طعامى به شما اجازه داده شود آن هم بى  آن كه در انتظار پخته  شدن آن باشيد ولى هنگامى كه دعوت شديد داخل گرديد و وقتى غذا خورديد پراكنده شويد بى  آن كه سرگرم سخنى گرديد اين رفتار شما پيامبر را مى  رنجاند ولى از شما شرم مى  دارد و حال آن كه خدا از حق گويى شرم نمى  كند و چون از زنان پيامبر چيزى خواستيد از پشت پرده از آنان بخواهيد اين براى دل هاى شما و دل هاى آنان پاكيزه تر است و شما حق نداريد رسول خدا را برنجانيد و مطلقا نبايد زنانش را پس از [[مرگ]] او به نكاح خود درآوريد چرا كه اين كار نزد خدا همواره گناهى بزرگ است.(53)
 
 
 
'''<I>إِن تُبْدُوا شَيْئًا أَوْ تُخْفُوهُ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿54﴾</I>''' / اگر چيزى را فاش كنيد يا آن را پنهان داريد قطعا خدا به هر چيزى داناست.(54)
 
 
 
'''<I>لَّاجُنَاحَ عَلَيْهِنَّ فِي آبَائِهِنَّ وَلَا أَبْنَائِهِنَّ وَلَا إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاء إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاء أَخَوَاتِهِنَّ وَلَا نِسَائِهِنَّ وَلَا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ وَاتَّقِينَ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدًا ﴿55﴾</I>'''
 
 
 
بر زنان در مورد پدران و پسران و برادران و پسران برادران و پسران خواهران و زنان هم كيش و بردگانشان گناهى نيست كه ديده شوند و بايد از خدا پروا بداريد كه خدا همواره بر هر چيزى گواه است.(55)
 
 
 
'''<I>إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيمًا ﴿56﴾</I>''' / خدا و فرشتگانش بر پيامبر درود مى  فرستند اى كسانى كه ايمان آورده ايد بر او درود فرستيد و به فرمانش به خوبى گردن نهيد.(56)
 
 
 
'''<I>إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُّهِينًا ﴿57﴾</I>''' / بى  گمان كسانى كه خدا و پيامبر او را آزار مى  رسانند خدا آنان را در دنيا و [[آخرت]] لعنت كرده و برايشان عذابى خفت  آور آماده ساخته است.(57)
 
 
 
'''<I>وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَ إِثْمًا مُّبِينًا ﴿58﴾</I>''' / و كسانى كه مردان و زنان مؤمن را بى  آن كه مرتكب عمل زشتى شده باشند آزار مى  رسانند قطعا [[تهمت]] و گناهى آشكار به گردن گرفته  اند.(58)
 
 
 
'''<I>يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَ بَنَاتِكَ وَ نِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَ كَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿59﴾</I>'''
 
 
 
اى پيامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوشش هاى خود را بر خود فروتر گيرند اين براى آن كه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند به احتياط نزديكتر است و خدا آمرزنده مهربان است.(59)
 
 
 
'''<I>لَئِن لَّمْ يَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَايُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا ﴿60﴾</I>''' / اگر [[منافقان]] و كسانى كه در دل هايشان مرضى هست و شايعه  افكنان در [[مدينه]] از كارشان بازنايستند تو را سخت بر آنان مسلط مى  كنيم تا جز مدتى اندك در همسايگى تو نپايند.(60)
 
 
 
'''<I>مَلْعُونِينَ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِيلًا ﴿61﴾</I>''' / از رحمت  خدا دور گرديده و هر كجا يافته شوند گرفته و سخت كشته خواهند شد.(61)
 
 
 
'''<I>سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَلَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا ﴿62﴾</I>''' / درباره كسانى كه پيش تر بوده  اند همين سنت  خدا جارى بوده است و در سنت  خدا هرگز تغييرى نخواهى يافت.(62)
 
 
 
'''<I>يَسْأَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَاللَّهِ وَ مَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيبًا ﴿63﴾</I>''' / مردم از تو درباره رستاخيز مى  پرسند بگو علم آن فقط نزد خداست و چه مى دانى شايد رستاخيز نزديك باشد.(63)
 
 
 
'''<I>إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكَافِرِينَ وَ أَعَدَّ لَهُمْ سَعِيرًا ﴿64﴾</I>''' / خدا كافران را لعنت كرده و براى آن ها آتش فروزانى آماده كرده است.(64)
 
 
 
'''<I>خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا لَّايَجِدُونَ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا ﴿65﴾</I>''' / جاودانه در آن مى  مانند نه يارى مى  يابند و نه ياورى.(65)
 
 
 
'''<I>يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَ أَطَعْنَا الرَّسُولَا ﴿66﴾</I>''' / روزى كه چهره  هايشان را در آتش زيرورو مى  كنند مى  گويند اى كاش ما خدا را فرمان مى  برديم و پيامبر را اطاعت مى  كرديم.(66)
 
 
 
'''<I>وَ قَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَ كُبَرَاءنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا ﴿67﴾</I>''' / و مى  گويند پروردگارا ما رؤسا و بزرگتران خويش را اطاعت كرديم و ما را از راه به در كردند.(67)
 
 
 
'''<I>رَبَّنَا آتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذَابِ وَالْعَنْهُمْ لَعْنًا كَبِيرًا ﴿68﴾</I>''' / پروردگارا آنان را دو چندان عذاب ده و لعنتشان كن لعنتى بزرگ.(68)
 
 
 
'''<I>يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَاتَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسَى فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قَالُوا وَ كَانَ عِندَاللَّهِ وَجِيهًا ﴿69﴾</I>''' / اى كسانى كه ايمان آورده ايد مانند كسانى مباشيد كه موسى را با اتهام خود آزار دادند و خدا او را از آن چه گفتند مبرا ساخت و نزد خدا آبرومند بود.(69)
 
 
 
'''<I>يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوااللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا ﴿70﴾</I>''' / اى كسانى كه ايمان آورده ايد از خدا پروا داريد و سخنى استوار گوييد.(70)
 
 
 
'''<I>يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ مَن يُطِعْ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا ﴿71﴾</I>''' / تا اعمال شما را به صلاح آورد و گناهانتان را بر شما ببخشايد و هر كس خدا و پيامبرش را فرمان برد قطعا به رستگارى بزرگى نايل آمده است.(71)
 
 
 
'''<I>إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَ أَشْفَقْنَ مِنْهَا وَ حَمَلَهَا الْإِنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا ﴿72﴾</I>''' / ما امانت الهى و بار تكليف را بر آسمان ها و زمين و كوه ها عرضه كرديم پس از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناك شدند ولى انسان آن را برداشت راستى او ستمگرى نادان بود.(72)
 
 
 
'''<I>لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ وَ يَتُوبَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَ كَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿73﴾</I>''' / آرى چنين است تا خدا مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك را عذاب كند و [[توبه]] مردان و زنان با ايمان را بپذيرد و خدا همواره آمرزنده مهربان است.(73)
 
[[رده:مشخصات کامل سوره‌های قرآن]]
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۳۷

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


<<سجده احزاب سبأ>>
شماره: ۳۳
جزء : ۲۱ و ۲۲
محل نزول: مدینه
ترتيب نزول : ۹۰
تعداد آیه : ۷۳
متن و ترجمه سوره

فهرست سوره‌های قرآن

سوره احزاب سى و سومین سوره از قرآن کریم است و دارای ۷۳ آیه می باشد.

نزول سوره

سوره احزاب مدنى و نودمین سوره در ترتیب نزول، و سى و سومین سوره در ترتیب مصحف است که پس از سوره انفال و پیش از سوره مائده نازل شده[۱] و داراى ۷۳ آیه و ۱۲۸۰ کلمه‌ است.[۲]

حوادث مطرح شده در این سوره بین سال دوم و پنجم هجرت روى داده است که به ‌سبب نوپا بودن حکومت اسلامى در مدینه، مسلمانان دوران سختى داشتند و مشرکان، یهودیان و منافقان به آنان آسیب مى‌رساندند. طى این مدت جنگ احزاب و بنى‌قریظه رخ داد و رفته رفته حکومت اسلامى در مدینه و نیز قوانین اجتماعى اسلامى بیشتر تثبیت شد.[۳]

سوره احزاب همچنان‌ که ویژگى‌هاى دیگر سوره‌هاى مدنى را دارد، محتوایش نیز با فضاى برهه نزول هماهنگ است.

برخى آغاز سوره احزاب را با پایان سوره پیشین (سجده) مرتبط دانسته‌اند، زیرا آن سوره با امر به پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله به اعراض از کافران و انتظار کیفر آنان به پایان رسیده و این سوره با امر به تقوا و پیروى نکردن از کافران و منافقان آغاز شده است.[۴]

وجه تسمیه سوره

نام‌گذارى این سوره به «احزاب» از این‌رو است که آیات ۹‌ـ‌۲۵ این سوره، درباره جنگ احزاب است و کلمه «احزاب» دو بار در آیه‌ ۲۰ و یک بار در آیه‌ ۲۲ آمده و مقصود از آن، گروه‌هاى کافرى است که از قبایل مهم براى از بین بردن اسلام و پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله متحد شده، و جنگ احزاب را آغاز کردند: «یَحسَبونَ الاَحزابَ لَم یَذهَبوا و اِن یَأتِ الاَحزابُ یَوَدّوا لَو اَنَّهُم بادونَ فِى الاَعرابِ یَسـَلونَ عَن اَنبائِکم ولَو کانوا فیکم ما‌قـتَلوا اِلاّ قَلیلا... ولَمّا رَءَاالمُؤمِنونَ الاَحزابَ قالوا هذا ما وعَدَنَا اللّهُ و رَسولُهُ‌...». (احزاب، ۲۰‌ و ‌۲۲)

محتواى سوره

نقطه اتصال میان آیات این سوره را مى‌توان از یک سو کوشش پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله براى تثبیت قوانین اجتماعى و مبارزه با رسوم جاهلى و از سوى دیگر تلاش مشترک مشرکان، یهودیان و منافقان در دسیسه علیه حکومت اسلامى از طریق یورش نظامى، اخلال گرى در اوضاع اجتماعى مسلمانان و تضعیف جایگاه رهبرى پیغمبر اکرم دانست.

آیات ۱‌ـ‌۸ این سوره با سفارش به پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله به تقوا و تبعیت نکردن از کافران و منافقان و پیروى از وحى و توکل به خدا آغاز مى‌شود و برخى رسوم جاهلى مانند ظهار (نوعى طلاق در جاهلیت) و پسرخواندگى (که در جاهلیت همه احکام فرزند را بر پسرخوانده مترتب مى‌کردند) را رد و بر انحصار پیوندهاى خویشاوندى در پیوندهاى واقعى تأکید مى‌کند.

سپس ولایت عامه و سمتى بالاتر از پدر را براى رسول ‌خدا صلى الله علیه و آله نسبت به مسلمانان جعل مى‌کند، چنان ‌که همسران آن حضرت را با عنوان «اُمّ‌المؤمنین» معرفى مى‌کند و در پایان از پیمان محکمى یاد مى‌کند که از پیامبران اولوا العزم (در ایفاى مسئولیت تبلیغ و رسالت) گرفته است.

آیات ۹‌ـ‌۲۷ این سوره، حادثه غزوه احزاب و بنى‌قریظه و امدادهاى غیبى و نصرت الهى را یادآور شده، سختى‌ها و صحنه‌هاى آن را این‌گونه ترسیم مى‌کند: هنگامى که گروه‌هاى کفر از بالا و پایین مدینه حمله کردند و کار بر مسلمانان به شدت دشوار شد و جان‌ها به لب رسید، منافقان و بیماردلان در وعده‌هاى خدا و پیامبر (مبنى بر پیروزى و دست یافتن بر گنج‌هاى پادشاهان ایران و روم) تردید کرده، آن را فریب خواندند.

آنان آرزو مى‌کردند که در کنار صحرانشینان بودند و به دور از جنگ گزارش‌هاى جنگ را پى‌گیرى مى‌کردند. برخى از انصار هم با قصد فرار و با این بهانه که خانه‌ها و خانواده‌هایشان امنیت ندارند، از پیامبر اجازه بازگشت خواستند! اینان باید مى‌دانستند که گریز از صحنه نبرد به حال آنان سودى نداشته، مرگ آنان را به تأخیر نمى‌اندازد.

در این جنگ، مؤمنان ثابت‌قدم و راستین هنگامى که با گروه‌هاى دشمن روبرو شدند، نه ‌تنها از ایمانشان کاسته نشد بلکه بر ایمان و فرمانبردارى آنان افزوده گردید و از عهده آزمون الهى به نیکویى برآمدند. آیاتِ پایانىِ این بخش، از فرار کافران بدون هیچ خیر و غنیمتى یاد ‌کرده و نیز حمایت خداوند قوى عزیز از مسلمانان و دست یافتن آنان بر اموال و قلعه‌هاى مستحکم بنى‌قریظه را گزارش کرده است.

بخش بعدى این سوره که از آیه ‌۲۸ تا پایان سوره را دربرمى‌گیرد، مربوط به پیامبر و کیفیت تعامل با آن حضرت است. ابتدا جایگاه همسران پیامبر را (بر اثر انتساب آنان به پیامبر و انتظاراتى که از آنان مى‌رود) بیان مى‌دارد، مانند روى‌گردانى از دنیا و ترک دنیاطلبى، پیشى گرفتن از دیگران در عمل به اوامر الهى و پرهیز از گناه و خارج نشدن از خانه، سپس از ازدواج پیغمبر با زینب دختر جَحْش و همسر مطلقه زید (پسرخوانده پیغمبر) براى مبارزه با رسم جاهلى (حرمت ازدواج با مطلقه پسرخوانده) حمایت کرده است.

آن‌گاه به برخى از شئون پیامبر پرداخته و تأکید کرده است که او پدر هیچ یک از مردان شما نیست تا ازدواج با همسر مطلقه او بر پیامبر حرام باشد. در ادامه بیان مى‌کند که ازدواج پیامبر با چه زنانى رواست و نیز حرمت ازدواج با همسران پیامبر را اعلام مى‌کند و مردم را از آزار پیامبر خدا (در مورد خانواده و همسرانش) بر حذر مى‌دارد و آزاردهندگان را به لعنت دنیا و آخرت تهدید مى‌کند؛ همچنین منافقان و بیماردلان مدینه را که به آزار پیامبر مى‌پرداختند به اخراج از مدینه تهدید مى‌کند.

به دنبال آن پرسش کسانى را نقل مى‌کند که (از سرِ استهزا) مى‌پرسیدند: قیامت کى فرا‌مى‌رسد؟ در ادامه عذاب سخت کافران و گناه‌کاران در دوزخ و پشیمانى آنان از کردارشان را بازگو مى‌کند. سپس خداوند از مؤمنان مى‌خواهد که پیغمبر ‌اکرم صلى الله علیه و آله را نیازارند و همچون مردمى نباشند که حضرت موسى علیه‌السلام را آزردند.

در پایانِ سوره، از افکنده شدن بارِ سنگین امانت و تکلیف الهى بر دوش انسان خبر داده و نتیجه نفاق و شرک را عذاب الهى، و ثمره ایمان را غفران و رحمت الهى برشمرده است. علامه ‌طباطبایى این سوره را مشتمل بر معارف، احکام، داستان‌ها، پندها و موعظه‌هاى گوناگونى مى‌داند.[۵]

آیات مشهور سوره

برخى از آیات این سوره از آیات نامدار و مشهور به حساب مى‌آید. آیه‌ ۶ این سوره که ارث را بر اساس خویشاوندى به رسمیت مى‌شناسد: «و‌اولُوا الاَرحامِ بَعضُهُم اَولى بِبَعض» به «آیه اُولواالأرحام»[۶] و آیه ‌۱۵: «و‌ما کنّا مُعَذِّبینَ حَتّى نَبعَثَ رَسولا» به «آیه نفى ‌تعذیب»[۷] و آیه‌ ۲۱: «لَقَد کانَ لَکم فى رَسولِ‌اللّهِ اُسوَةٌ حَسَنَةٌ» به «آیه تأسّى» مشهور شده است.[۸]

همچنین آیه ‌۳۳ این سوره را «آیه تطهیر» نام نهاده‌اند:[۹] «اِنَّما یُریدُاللّهُ لِیُذهِبَ عَنکمُ الرِّجسَ اَهلَ البَیتِ و یُطَهِّرَکم تَطهیرا». در ذیل این آیه بحث‌هاى کلامى فراوانى طرح شده است و شیعه با استناد به این آیه و روایات شأن نزول، بر امامت و عصمت اهل ‌بیت علیهم‌السلام استدلال کرده است.[۱۰]

آیات ۲۸‌ـ‌۲۹ این سوره را که زنان پیامبر را میان انتخاب دنیا و برگزیدن خدا و پیامبرش مخیر کرده است «آیات تخییر» گفته‌اند:[۱۱] «یاَیُّهَا النَّبىُّ قُل لاَِزوجِک اِن کنتُنَّ تُرِدنَ الحَیوةَ الدُّنیا... * و اِن کنتُنَّ تُرِدنَ اللّهَ و رَسولَهُ‌...».

آیه ‌۵۶ را نیز «آیه صلوات»[۱۲] خوانده‌اند؛ «اِنَّ اللّهَ و مَلئِکتَهُ یُصَلّونَ عَلَى النَّبىِّ یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا صَلّوا عَلَیهِ و سَلِّموا تَسلیما»؛ و آیه ‌۷۲ که از پذیرش امانتى بزرگ به وسیله انسان خبر مى‌دهد به «آیه امانت» شهرت دارد:[۱۳] «اِنّا عَرَضنَا الاَمانَةَ عَلَى السَّموتِ والاَرضِ والجِبالِ فَاَبَینَ اَن یَحمِلنَها واَشفَقنَ مِنها وحَمَلَهَا الاِنسـنُ اِنَّه کانَ ظَلومـًا جَهولا».

پانویس

  1. بصائر ذوى التمییز، ج‌ ۱، ص‌ ۳۷۷؛ المعجم الاحصائى، ج‌ ۱، ص‌ ۲۹۸ و ۳۰۶؛ التحریر والتنویر، ج‌ ۲۱، ص‌ ۲۴۵.
  2. بصائر ذوى التمییز، ج‌ ۱، ص‌ ۳۷۷؛ التحریر والتنویر، ج‌ ۲۱، ص ۲۴۵.
  3. اهداف کل سوره، ج‌ ۱، ص‌ ۵۲۵.
  4. مجمع‌البیان، ج‌ ۸‌، ص‌ ۵۲۴؛ اسرار ترتیب القرآن، ص‌ ۱۲۴.
  5. المیزان، ج‌ ۱۶، ص‌ ۲۷۳.
  6. نهج الحق، ص‌ ۲۰۳.
  7. نهایة الافکار، ج‌ ۲، ص‌ ۲۰۶.
  8. جواهرالکلام، ج‌ ۱۴، ص‌ ۱۵۶.
  9. مجمع‌البیان، ج‌ ۸‌، ص‌ ۵۶۰؛ تتمة المراجعات، ص‌ ۷.
  10. مجمع‌البیان، ج‌ ۸‌، ص‌ ۵۵۹؛ المیزان، ج‌ ۱۶، ص‌ ۳۱۰.
  11. بحارالانوار، ج‌ ۲۲، ص‌ ۱۸۲.
  12. نهج الحق، ص‌ ۱۸۷.
  13. الاتقان، ج‌ ۱، ص‌ ۶۶؛ تتمة المراجعات، ص‌ ۵۳.

منابع

  • على خراسانی، دائرةالمعارف قرآن کریم، جلد ۲، ص ۲۶۳-۲۶۶.

پیوست

سوره احزاب/متن و ترجمه

سوره قبلی:

۳۲.السجدة

۳۳.الأحزاب سوره بعدی:

۳۴.سبإ

۱.سوره فاتحه ۲.سوره بقره ۳.سوره آل عمران ۴.سوره نساء ۵.سوره مائده ۶.سوره انعام ۷.سوره اعراف ۸.سوره انفال ۹.سوره توبه ۱۰.سوره یونس ۱۱.سوره هود ۱۲.سوره یوسف ۱۳.سوره رعد ۱۴.سوره ابراهیم ۱۵.سوره حجر ۱۶.سوره نحل ۱۷.سوره اسراء ۱۸.سوره کهف ۱۹.سوره مریم ۲۰.سوره طه ۲۱.سوره انبیاء ۲۲.سوره حج ۲۳.سوره مومنون ۲۴.سوره نور ۲۵.سوره فرقان ۲۶.سوره شعراء ۲۷.سوره نمل ۲۸.سوره قصص ۲۹.سوره عنکبوت ۳۰.سوره روم ۳۱.سوره لقمان ۳۲.سوره سجده ۳۳.سوره احزاب ۳۴.سوره سبأ ۳۵.سوره فاطر ۳۶.سوره یس ۳۷.سوره صافات ۳۸.سوره ص ۳۹.سوره زمر ۴۰.سوره غافر ۴۱.سوره فصلت ۴۲.سوره شوری ۴۳.سوره زخرف ۴۴.سوره دخان ۴۵.سوره جاثیه ۴۶.سوره احقاف ۴۷.سوره محمد ۴۸.سوره فتح ۴۹.سوره حجرات ۵۰.سوره ق ۵۱.سوره ذاریات ۵۲.سوره طور ۵۳.سوره نجم ۵۴.سوره قمر ۵۵.سوره الرحمن ۵۶.سوره واقعه ۵۷.سوره حدید ۵۸.سوره مجادله ۵۹.سوره حشر ۶۰.سوره ممتحنه ۶۱.سوره صف ۶۲.سوره جمعه ۶۳.سوره منافقون ۶۴.سوره تغابن ۶۵.سوره طلاق ۶۶.سوره تحریم ۶۷.سوره ملک ۶۸.سوره قلم ۶۹.سوره الحاقه ۷۰.سوره معارج ۷۱.سوره نوح ۷۲.سوره جن ۷۳.سوره مزمل ۷۴.سوره مدثر ۷۵.سوره قیامه ۷۶.سوره انسان ۷۷.سوره مرسلات ۷۸.سوره نبأ ۷۹.سوره نازعات ۸۰.سوره عبس ۸۱.سوره تکویر ۸۲.سوره انفطار ۸۳.سوره مطففین ۸۴.سوره انشقاق ۸۵.سوره بروج ۸۶.سوره طارق ۸۷.سوره اعلی ۸۸.سوره غاشیه ۸۹.سوره فجر ۹۰.سوره بلد ۹۱.سوره شمس ۹۲.سوره لیل ۹۳.سوره ضحی ۹۴.سوره انشراح ۹۵.سوره تین ۹۶.سوره علق ۹۷.سوره قدر ۹۸.سوره بینه ۹۹.سوره زلزال ۱۰۰.سوره عادیات ۱۰۱.سوره قارعه ۱۰۲.سوره تکاثر ۱۰۳.سوره عصر ۱۰۴.سوره همزه ۱۰۵.سوره فیل ۱۰۶.سوره قریش ۱۰۷.سوره ماعون ۱۰۸.سوره کوثر ۱۰۹.سوره کافرون ۱۱۰.سوره نصر ۱۱۱.سوره مسد ۱۱۲.سوره اخلاص ۱۱۳.سوره فلق ۱۱۴.سوره ناس

قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن