سوره یوسف: تفاوت بین نسخهها
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
|||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۴: | سطر ۴: | ||
|بعدی=الرعد | |بعدی=الرعد | ||
|شماره=۱۲ | |شماره=۱۲ | ||
− | |جزء= | + | |جزء=۱۲ و ۱۳ |
|محل نزول=مکه | |محل نزول=مکه | ||
|ترتیب نزول=۵۳ | |ترتیب نزول=۵۳ | ||
|تعداد آیه=۱۱۱ | |تعداد آیه=۱۱۱ | ||
}} | }} | ||
− | + | '''«سوره یوسف»''' دوازدهمین [[سوره]] از [[قرآن|قرآن کریم]] است و دارای ۱۱۱ [[آیه]] می باشد. در این سوره داستان زندگی [[حضرت یوسف علیه السلام|حضرت یوسف]] علیه السلام بیان گردیده است. | |
− | ==نزول== | + | ==نزول سوره== |
− | + | در مورد زمان نزول سوره «یوسف» در [[مجمع البیان (کتاب)|مجمع البیان]] آمده است: این سوره در [[مکه]] نازل شده ولى معدل از [[ابن عباس]] نقل کرده که گفته است: چهار [[آیه|آیه]] آن در [[مدینه]] نازل شده و مابقى در مکه و آن چهار آیه عبارت است از سه آیه اول سوره و آیه چهارم یعنى آیه {{متن قرآن|«لَقَدْ کانَ فِی یوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آیاتٌ لِلسَّائِلِینَ»}}.<ref>طبرسى، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۳۱۵.</ref> | |
− | سوره یوسف | + | سوره یوسف در ترتیب مصحف، دوازدهمین [[سوره]] و در [[ترتیب نزول سوره ها|ترتیب نزول]]، هشتاد و نهمین سوره [[قرآن|قرآن کریم]] است که پیش از آن [[سوره هود]] و پس از آن [[سوره حجر]] نازل شده است. |
− | == | + | ==محتوا و هدف سوره== |
+ | [[علامه طباطبایى|علامه طباطبائی]] در مورد غرض این سوره می گوید: | ||
− | + | غرض این سوره بیان [[ولایت|ولایتى]] است که [[الله|خداوند]] نسبت به بندهایش دارد، البته آن بندهای که [[ایمان|ایمان]] خود را خالص، و دلش را از محبت او پر کرده و دیگر جز به سوى او به هیچ سوى دیگرى توجه نداشته باشد. آرى، چنین بندهاى را خداوند خودش عهدهدار امورش شده، او را به بهترین وجهى تربیت مىکند، و راه نزدیک شدنش را هموار، و از جام محبت سرشارش مىکند، آن چنان که او را خالص براى خود مىسازد و به زندگى الهى خود زندهاش مىکند، هر چند اسباب ظاهرى همه در هلاکتش دست به دست هم داده باشند، او را بزرگ مىکند هر چند حوادث او را خوار بخواهند، عزیزش مىکند هر چند نوائب و ناملایمات روزگار او را به سوى ذلت بکشاند و قدر و منزلتش را منحط سازد. | |
− | و | + | خداوند این غرض را در خلال بیان داستان [[حضرت یوسف علیه السلام|حضرت یوسف]] تامین نموده و در هیچ سورهاى از [[قرآن|قرآن کریم]] هیچ داستانى به مانند داستان یوسف بطور مفصل و از اول تا به آخر نیامده. علاوه، در این سوره غیر از داستان یوسف، داستان دیگرى هم نیامده، و سورهاى است مخصوص به یوسف علیه السلام. |
− | + | آرى، یوسف بندهاى بود خالص در بندگى، و خداوند او را براى خود خالص کرده بود، و به [[عزت]] خود عزیزش ساخته بود، با اینکه تمامى اسباب بر ذلت و خواریش اجتماع کرد و او را در مهلکهها انداخت، و خداوند او را از همان راهى که به سوى هلاکتش مىکشانید به سوى زندگى و حیاتش مىبرد. | |
− | + | برادرانش بر او [[حسد]] بردند و او را در چاه دور افتادهاى افکندند، و سپس به پول ناچیزى فروخته، و خریداران او را به [[مصر]] بردند و در آنجا به خانه سلطنت و عزت راه یافت. آن کس که در آن خانه ملکه بود، با وى بناى مراوده را گذاشت و او را نزد عزیز مصر متهم ساخت، و چیزى نگذشت که خودش نزد زنان اعیان و اشراف مصر اقرار به پاکى و برائت وى کرد. دوباره اتهام خود را دنبال نموده او را به زندان انداخت، و همین سبب شد که یوسف مقرب درگاه سلطان گردد. و نیز همان پیراهن خونآلودش که باعث نابینایى پدرش یعقوب شد، همان پیراهن در آخر باعث بینایى او گردید، و به همین قیاس تمامى حوادث تلخ وسیله ترقى او گشته، به نفع او تمام شد. | |
− | + | و کوتاه سخن، هر پیشامدى که در طریق تکامل او سد راهش مىشد، خداوند عین همان پیشامد را وسیله رشد و پخته شدن او و باعث موفقیت و رسیدن به هدفش قرار داد، و همواره خدا او را از حالى به حالى تحول مىداد تا آنجا که او را ملک و حکمت ارزانى داشته او را برگزید، و تاویل احادیث ([[تعبیر خواب]]) را به او بیاموخت، و نعمت خود را بر او تمام نمود، همانطورى که پدرش به او وعده داده بود. | |
− | خداوند | + | خداوند داستان آن جناب را از خوابى که در ابتداى امر و در کودکى در دامن پدر دیده بود آغاز نمود. آرى، رؤیاى او از بشارتهاى غیبى بود که بعدها آن را خارجیت داده، و با تربیت الهى که مخصوص یوسف بود کلمه او را کامل گردانید. آرى، سنت خداى تعالى در باره اولیائش همین بوده که هر یک از ایشان را در تحت تربیت خاصى پرورش دهد هم چنان که فرموده: {{متن قرآن|«أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ * الَّذِینَ آمَنُوا وَ کانُوا یتَّقُونَ * لَهُمُ الْبُشْرى فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ لا تَبْدِیلَ لِکلِماتِ اللَّهِ ذلِک هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ»}} ([[سوره یونس]]، ۶۲-۶۴). |
− | + | ||
− | آرى، | + | و در جملهاى که بعد از رؤیاى یوسف و تعبیر پدرش آورده و فرموده: {{متن قرآن|«لَقَدْ کانَ فِی یوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آیاتٌ لِلسَّائِلِینَ»}} اشعار به این معنا دارد که گویا اشخاصى از [[پیامبر اسلام|رسول خدا]] صلی الله علیه و آله داستان یوسف و یا مطلبى را سؤال کرده بودند که با این داستان ارتباط داشته، و این اشعار مؤید آن روایاتى است که مىگوید قومى از [[یهود|یهود]]، مشرکین [[مکه|مکه]] را وادار کردند تا نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله شده از سبب انتقال [[بنی اسرائیل|بنى اسرائیل]] به مصر پرسش کنند - چون بنى اسرائیل فرزندان [[حضرت یعقوب علیه السلام|حضرت یعقوب]] بودند که خود ساکن سرزمین [[شام]] بودند - مشرکین هم این سؤال را در میان نهادند، و در جوابشان این سوره نازل شد. |
− | |||
− | |||
− | و | + | بنابراین غرض این سوره، بیان داستان یوسف علیه السلام و داستان آل یعقوب است. خداوند با بیان این داستان، غرض عالى از آن را استخراج کرده است و آن مسأله [[ولایت]] خداى تعالى نسبت به بندگان [[اخلاص|مخلص]] است که در ابتداء و خاتمه این سوره بطور چشمگیرى منعکس است.<ref> ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۹۹.</ref> |
− | + | ==فضیلت سوره== | |
− | + | [[مجمع البیان]] از [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] (ص) نقل کرده است که هرکس سوره «یوسف» را بخواند و به خانواده و بندگانش بیاموزد، خداوند [[مرگ]] را برای او آسان خواهد نمود و به او نیرویی میدهد که به هیچ مسلمانی [[حسادت]] نکند.<ref>طبرسى، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۳۱۵.</ref> | |
− | |||
− | |||
− | |||
+ | همچینین از [[ابو بصیر|ابوبصیر]] از [[امام صادق]] علیه السلام روایت کرده که فرمود: کسى که در هر شب یا در هر روز سوره «یوسف» را بخواند، روز [[قیامت|قیامت]] خداوند او را به زیبایى و جمال [[حضرت یوسف علیه السلام|حضرت یوسف]] علیه السلام محشور فرماید و از هراس آن روز در امان باشد و در میان بندگان شایسته [[الله|خدا]] ممتاز باشد و نیز فرمود: این سوره در [[تورات]] نوشته شده است.<ref>طبرسى، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۳۱۵.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
+ | ==منابع== | ||
+ | *طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، تهران: ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش. | ||
+ | *طباطبایى، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوى همدانى، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش. | ||
+ | *[http://wiki.ahlolbait.com/index.php/%D8%AA%D8%B1%D8%AA%DB%8C%D8%A8_%D9%86%D8%B2%D9%88%D9%84_%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87_%D9%87%D8%A7 ترتیب نزول سوره ها]، در همین دانشنامه. | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
==پیوست== | ==پیوست== | ||
− | [[سوره یوسف/متن و ترجمه]] | + | [[سوره یوسف/متن و ترجمه|'''سوره یوسف/متن و ترجمه''']] |
{{فهرست سوره های قرآن | {{فهرست سوره های قرآن | ||
− | |سوره=۱۲.[[سوره یوسف | + | |سوره=۱۲.[[سوره یوسف|يوسف]] |
− | |قبلی=۱۱.[[سوره هود | + | |قبلی=۱۱.[[سوره هود|هود]] |
− | |بعدی=۱۳.[[سوره رعد | + | |بعدی=۱۳.[[سوره رعد|الرعد]] |
}} | }} | ||
{{قرآن}} | {{قرآن}} | ||
[[رده:سوره های قرآن]] | [[رده:سوره های قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۵۷
<<هود | یوسف | الرعد>> | ||||||||||||||||||||||||
|
«سوره یوسف» دوازدهمین سوره از قرآن کریم است و دارای ۱۱۱ آیه می باشد. در این سوره داستان زندگی حضرت یوسف علیه السلام بیان گردیده است.
نزول سوره
در مورد زمان نزول سوره «یوسف» در مجمع البیان آمده است: این سوره در مکه نازل شده ولى معدل از ابن عباس نقل کرده که گفته است: چهار آیه آن در مدینه نازل شده و مابقى در مکه و آن چهار آیه عبارت است از سه آیه اول سوره و آیه چهارم یعنى آیه «لَقَدْ کانَ فِی یوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آیاتٌ لِلسَّائِلِینَ».[۱]
سوره یوسف در ترتیب مصحف، دوازدهمین سوره و در ترتیب نزول، هشتاد و نهمین سوره قرآن کریم است که پیش از آن سوره هود و پس از آن سوره حجر نازل شده است.
محتوا و هدف سوره
علامه طباطبائی در مورد غرض این سوره می گوید:
غرض این سوره بیان ولایتى است که خداوند نسبت به بندهایش دارد، البته آن بندهای که ایمان خود را خالص، و دلش را از محبت او پر کرده و دیگر جز به سوى او به هیچ سوى دیگرى توجه نداشته باشد. آرى، چنین بندهاى را خداوند خودش عهدهدار امورش شده، او را به بهترین وجهى تربیت مىکند، و راه نزدیک شدنش را هموار، و از جام محبت سرشارش مىکند، آن چنان که او را خالص براى خود مىسازد و به زندگى الهى خود زندهاش مىکند، هر چند اسباب ظاهرى همه در هلاکتش دست به دست هم داده باشند، او را بزرگ مىکند هر چند حوادث او را خوار بخواهند، عزیزش مىکند هر چند نوائب و ناملایمات روزگار او را به سوى ذلت بکشاند و قدر و منزلتش را منحط سازد.
خداوند این غرض را در خلال بیان داستان حضرت یوسف تامین نموده و در هیچ سورهاى از قرآن کریم هیچ داستانى به مانند داستان یوسف بطور مفصل و از اول تا به آخر نیامده. علاوه، در این سوره غیر از داستان یوسف، داستان دیگرى هم نیامده، و سورهاى است مخصوص به یوسف علیه السلام.
آرى، یوسف بندهاى بود خالص در بندگى، و خداوند او را براى خود خالص کرده بود، و به عزت خود عزیزش ساخته بود، با اینکه تمامى اسباب بر ذلت و خواریش اجتماع کرد و او را در مهلکهها انداخت، و خداوند او را از همان راهى که به سوى هلاکتش مىکشانید به سوى زندگى و حیاتش مىبرد.
برادرانش بر او حسد بردند و او را در چاه دور افتادهاى افکندند، و سپس به پول ناچیزى فروخته، و خریداران او را به مصر بردند و در آنجا به خانه سلطنت و عزت راه یافت. آن کس که در آن خانه ملکه بود، با وى بناى مراوده را گذاشت و او را نزد عزیز مصر متهم ساخت، و چیزى نگذشت که خودش نزد زنان اعیان و اشراف مصر اقرار به پاکى و برائت وى کرد. دوباره اتهام خود را دنبال نموده او را به زندان انداخت، و همین سبب شد که یوسف مقرب درگاه سلطان گردد. و نیز همان پیراهن خونآلودش که باعث نابینایى پدرش یعقوب شد، همان پیراهن در آخر باعث بینایى او گردید، و به همین قیاس تمامى حوادث تلخ وسیله ترقى او گشته، به نفع او تمام شد.
و کوتاه سخن، هر پیشامدى که در طریق تکامل او سد راهش مىشد، خداوند عین همان پیشامد را وسیله رشد و پخته شدن او و باعث موفقیت و رسیدن به هدفش قرار داد، و همواره خدا او را از حالى به حالى تحول مىداد تا آنجا که او را ملک و حکمت ارزانى داشته او را برگزید، و تاویل احادیث (تعبیر خواب) را به او بیاموخت، و نعمت خود را بر او تمام نمود، همانطورى که پدرش به او وعده داده بود.
خداوند داستان آن جناب را از خوابى که در ابتداى امر و در کودکى در دامن پدر دیده بود آغاز نمود. آرى، رؤیاى او از بشارتهاى غیبى بود که بعدها آن را خارجیت داده، و با تربیت الهى که مخصوص یوسف بود کلمه او را کامل گردانید. آرى، سنت خداى تعالى در باره اولیائش همین بوده که هر یک از ایشان را در تحت تربیت خاصى پرورش دهد هم چنان که فرموده: «أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لا هُمْ یحْزَنُونَ * الَّذِینَ آمَنُوا وَ کانُوا یتَّقُونَ * لَهُمُ الْبُشْرى فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ لا تَبْدِیلَ لِکلِماتِ اللَّهِ ذلِک هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ» (سوره یونس، ۶۲-۶۴).
و در جملهاى که بعد از رؤیاى یوسف و تعبیر پدرش آورده و فرموده: «لَقَدْ کانَ فِی یوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آیاتٌ لِلسَّائِلِینَ» اشعار به این معنا دارد که گویا اشخاصى از رسول خدا صلی الله علیه و آله داستان یوسف و یا مطلبى را سؤال کرده بودند که با این داستان ارتباط داشته، و این اشعار مؤید آن روایاتى است که مىگوید قومى از یهود، مشرکین مکه را وادار کردند تا نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله شده از سبب انتقال بنى اسرائیل به مصر پرسش کنند - چون بنى اسرائیل فرزندان حضرت یعقوب بودند که خود ساکن سرزمین شام بودند - مشرکین هم این سؤال را در میان نهادند، و در جوابشان این سوره نازل شد.
بنابراین غرض این سوره، بیان داستان یوسف علیه السلام و داستان آل یعقوب است. خداوند با بیان این داستان، غرض عالى از آن را استخراج کرده است و آن مسأله ولایت خداى تعالى نسبت به بندگان مخلص است که در ابتداء و خاتمه این سوره بطور چشمگیرى منعکس است.[۲]
فضیلت سوره
مجمع البیان از پیامبر اکرم (ص) نقل کرده است که هرکس سوره «یوسف» را بخواند و به خانواده و بندگانش بیاموزد، خداوند مرگ را برای او آسان خواهد نمود و به او نیرویی میدهد که به هیچ مسلمانی حسادت نکند.[۳]
همچینین از ابوبصیر از امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود: کسى که در هر شب یا در هر روز سوره «یوسف» را بخواند، روز قیامت خداوند او را به زیبایى و جمال حضرت یوسف علیه السلام محشور فرماید و از هراس آن روز در امان باشد و در میان بندگان شایسته خدا ممتاز باشد و نیز فرمود: این سوره در تورات نوشته شده است.[۴]
پانویس
منابع
- طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البیان فى تفسیر القرآن، تهران: ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش.
- طباطبایى، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوى همدانى، قم، دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.
- ترتیب نزول سوره ها، در همین دانشنامه.
پیوست
سوره قبلی:
۱۱.هود |
۱۲.يوسف | سوره بعدی:
۱۳.الرعد |
۱.سوره فاتحه ۲.سوره بقره ۳.سوره آل عمران ۴.سوره نساء ۵.سوره مائده ۶.سوره انعام ۷.سوره اعراف ۸.سوره انفال ۹.سوره توبه ۱۰.سوره یونس ۱۱.سوره هود ۱۲.سوره یوسف ۱۳.سوره رعد ۱۴.سوره ابراهیم ۱۵.سوره حجر ۱۶.سوره نحل ۱۷.سوره اسراء ۱۸.سوره کهف ۱۹.سوره مریم ۲۰.سوره طه ۲۱.سوره انبیاء ۲۲.سوره حج ۲۳.سوره مومنون ۲۴.سوره نور ۲۵.سوره فرقان ۲۶.سوره شعراء ۲۷.سوره نمل ۲۸.سوره قصص ۲۹.سوره عنکبوت ۳۰.سوره روم ۳۱.سوره لقمان ۳۲.سوره سجده ۳۳.سوره احزاب ۳۴.سوره سبأ ۳۵.سوره فاطر ۳۶.سوره یس ۳۷.سوره صافات ۳۸.سوره ص ۳۹.سوره زمر ۴۰.سوره غافر ۴۱.سوره فصلت ۴۲.سوره شوری ۴۳.سوره زخرف ۴۴.سوره دخان ۴۵.سوره جاثیه ۴۶.سوره احقاف ۴۷.سوره محمد ۴۸.سوره فتح ۴۹.سوره حجرات ۵۰.سوره ق ۵۱.سوره ذاریات ۵۲.سوره طور ۵۳.سوره نجم ۵۴.سوره قمر ۵۵.سوره الرحمن ۵۶.سوره واقعه ۵۷.سوره حدید ۵۸.سوره مجادله ۵۹.سوره حشر ۶۰.سوره ممتحنه ۶۱.سوره صف ۶۲.سوره جمعه ۶۳.سوره منافقون ۶۴.سوره تغابن ۶۵.سوره طلاق ۶۶.سوره تحریم ۶۷.سوره ملک ۶۸.سوره قلم ۶۹.سوره الحاقه ۷۰.سوره معارج ۷۱.سوره نوح ۷۲.سوره جن ۷۳.سوره مزمل ۷۴.سوره مدثر ۷۵.سوره قیامه ۷۶.سوره انسان ۷۷.سوره مرسلات ۷۸.سوره نبأ ۷۹.سوره نازعات ۸۰.سوره عبس ۸۱.سوره تکویر ۸۲.سوره انفطار ۸۳.سوره مطففین ۸۴.سوره انشقاق ۸۵.سوره بروج ۸۶.سوره طارق ۸۷.سوره اعلی ۸۸.سوره غاشیه ۸۹.سوره فجر ۹۰.سوره بلد ۹۱.سوره شمس ۹۲.سوره لیل ۹۳.سوره ضحی ۹۴.سوره انشراح ۹۵.سوره تین ۹۶.سوره علق ۹۷.سوره قدر ۹۸.سوره بینه ۹۹.سوره زلزال ۱۰۰.سوره عادیات ۱۰۱.سوره قارعه ۱۰۲.سوره تکاثر ۱۰۳.سوره عصر ۱۰۴.سوره همزه ۱۰۵.سوره فیل ۱۰۶.سوره قریش ۱۰۷.سوره ماعون ۱۰۸.سوره کوثر ۱۰۹.سوره کافرون ۱۱۰.سوره نصر ۱۱۱.سوره مسد ۱۱۲.سوره اخلاص ۱۱۳.سوره فلق ۱۱۴.سوره ناس