سمیع (اسم الله): تفاوت بین نسخهها
جز (سمیع را به سمیع (اسم الله) منتقل کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | '''«سَمیع»'''، از [[اسماء و صفات الهی]] به معناى سامع و مبالغه در آن است؛ به این معنا که [[الله|خداوند]] شنونده و درک کننده اصوات آفریده ها و اسرار و نجوا است و در پیشگاه او سخن آشکار، خفى و نطق و سکوت مساوى است.<ref>الاسما والصّفات، بیهقى، ج۱، ص۸۷.</ref> | |
− | + | این واژه ۴۷ بار در [[قرآن]] به تنهایى و یا با دیگر اوصاف الهى آمده است. گرچه اکثر موارد استعمال آن با صفت «[[علیم]]» و «[[بصیر (اسم الله)|بصیر]]» مى باشد، مانند: {{متن قرآن|«...اِنَّكَ اَنتَ السَّميعُ العَليم»}} ([[سوره بقره]]، ۱۲۷) و {{متن قرآن|«لَیسَ کمِثلِهِ شَىءٌ و هُوَ السَّمیعُ البَصیر»}} ([[سوره شورى]]، ۱۱). | |
− | + | بینایى و شنوایى از بزرگترین ابزار شناخت و نافع ترین آنها است و از میان حواس پنجگانه ظاهرى، این دو حس [[انسان]] را با خارج بیشتر مربوط مى سازد و به همین جهت نسبت به دیگر حواس از ارزش بالایى برخوردارند و خدا نیز با این دو صفت توصیف شده و از اطلاق الفاظ دیگر حواس مانند شامه (بویا)، ذائقه (چشنده)، لامسه (لمس کننده) خوددارى شده است. | |
− | و | + | «سميع» در قرآن به ظاهر در دو معنى به كار رفته است: يكى به معنى حضور مسموعات نزد خدا - و اين معنا بيشترين سهم را در استعمال دارد -، و ديگرى به معنى مُجيب چنانكه مى فرمايد: {{متن قرآن|«سَمِيعُ الدُّعاء»}} ([[سوره آل عمران]]، ۳۸). |
− | + | حق اين است كه سميع يك معنا بيش ندارد و آن شنيدن است و خدا در هر حال، دعاى بندگان را مى شنود، ولى گاهى مقرون به اجابت هست و گاهى نيست، و جمله (سَمِيعُ الدُّعاء)، جامع بين اين دو معنا است و اگر فرض كنيم كه مقصود از سميع الدعاء، مجيب الدعاء است، اين خصوصيت از لفظ استفاده نمى شود، بلكه از قراين خارجى به دست مى آيد. | |
− | + | ||
− | + | بر همگان روشن است عمل بينايى و شنوایی در انسان يا يك جاندار، در سايه يك رشته عمليات فيزيكى تحقق مى پذيرد; بنابر اين شنيدن و ديدن در خدا از اين طريق امكان پذير نيست، ناچار بايد در اين جا به همان قاعده «خُذ الغايات واترُك المبادى» چنگ افكند، زيرا هدف از بينايى جز آگاهى از ديدنى ها و همچنين هدف از شنوايى جز آگاهى از امواج صوتى، چيز ديگرى نيست، هرگاه خود اين نتيجه، بدون يك رشته ادوات، و ابزار، يا فعاليتهاى فيزيكى صورت پذيرد، در چنين صورت حقيقت بينا بودن و شنوا بودن را دارا خواهد بود و آيات قرآن بيش ازا ين ثابت نمى كند كه خدا بينا و شنوا است، و امّا اين كه خصوصيات موجودات امكانى را داراست، هرگز بر آن دلالت ندارد. [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] (علیه السلام) مى فرماید: «سمیعٌ بصیرٌ، أى سمیع بلا حاجة، و بصیر بلا آلة، بل یسمع بنفسه و یُبصر بنفسه» یعنى: خدا شنوا و بینا است، شنوا است بدون دستگاه شنوایى، و بینا است بدون ادوات حسى، بلکه بالذات مى شنود و مى بیند.<ref>شیخ صدوق، توحید، ص ۱۴۴.</ref> | |
− | + | ||
− | + | از آنجا كه همه عوالم امكانى نزد خدا حاضر است، قهراً مُبصَرات و مسموعات نيز نزد او حاضر خواهند بود، از اين جهت بسيارى از محقّقين اين دو وصف را از شعب [[علم الهی|علم خدا]] به جزئيات گرفته اند و واقعيت علم را جز حضور معلوم نزد عالم چيز ديگرى ندانسته اند، و اگر برخى از متكلمين گفته اند: شنوايى خدا به علم به مسموعات بازگشت مى كند، گفتار صحيحى است و مسلماً حضور موجودات نزد خدا بالاتر از حضور موجودات نزد انسان از طريق صور ذهنى است. | |
− | + | ||
− | + | و در پايان يادآور مى شويم فرقه [[اشاعره]] «سميع» و «بصير» در مورد [[خدا]] را به همان معنايى كه در [[انسان]] به كار مى رود تفسير مى كنند، ولى براى پرهيز از برچسب تجسيم، فوراً كلمه «بدون كيفيت» را به كار مى برند; ولى در مباحث مربوط به عقايد اشاعره در كتاب «بحوث فى الملل و النحل» يادآور شديم كه ضميمه كردن «بلا كيف» دردى را دوا نمى كند. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
− | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | فرهنگ | + | *[http://tohid.ir/fa/index/book?bookID=167&page=7#id161_p161 "البصیر و السمیع"، منشور جاوید، آیت الله جعفر سبحانی، ج۲ ص۱۶۱-۱۶۶.] |
− | + | *[[فرهنگ قرآن (کتاب)|فرهنگ قرآن]]، ج۱۶، ص۳۱۴. | |
{{اسماء الله}} | {{اسماء الله}} | ||
[[رده:اسماء و صفات الهی]] | [[رده:اسماء و صفات الهی]] | ||
[[رده:واژگان قرآنی]] | [[رده:واژگان قرآنی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۶ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۵۸
«سَمیع»، از اسماء و صفات الهی به معناى سامع و مبالغه در آن است؛ به این معنا که خداوند شنونده و درک کننده اصوات آفریده ها و اسرار و نجوا است و در پیشگاه او سخن آشکار، خفى و نطق و سکوت مساوى است.[۱]
این واژه ۴۷ بار در قرآن به تنهایى و یا با دیگر اوصاف الهى آمده است. گرچه اکثر موارد استعمال آن با صفت «علیم» و «بصیر» مى باشد، مانند: «...اِنَّكَ اَنتَ السَّميعُ العَليم» (سوره بقره، ۱۲۷) و «لَیسَ کمِثلِهِ شَىءٌ و هُوَ السَّمیعُ البَصیر» (سوره شورى، ۱۱).
بینایى و شنوایى از بزرگترین ابزار شناخت و نافع ترین آنها است و از میان حواس پنجگانه ظاهرى، این دو حس انسان را با خارج بیشتر مربوط مى سازد و به همین جهت نسبت به دیگر حواس از ارزش بالایى برخوردارند و خدا نیز با این دو صفت توصیف شده و از اطلاق الفاظ دیگر حواس مانند شامه (بویا)، ذائقه (چشنده)، لامسه (لمس کننده) خوددارى شده است.
«سميع» در قرآن به ظاهر در دو معنى به كار رفته است: يكى به معنى حضور مسموعات نزد خدا - و اين معنا بيشترين سهم را در استعمال دارد -، و ديگرى به معنى مُجيب چنانكه مى فرمايد: «سَمِيعُ الدُّعاء» (سوره آل عمران، ۳۸).
حق اين است كه سميع يك معنا بيش ندارد و آن شنيدن است و خدا در هر حال، دعاى بندگان را مى شنود، ولى گاهى مقرون به اجابت هست و گاهى نيست، و جمله (سَمِيعُ الدُّعاء)، جامع بين اين دو معنا است و اگر فرض كنيم كه مقصود از سميع الدعاء، مجيب الدعاء است، اين خصوصيت از لفظ استفاده نمى شود، بلكه از قراين خارجى به دست مى آيد.
بر همگان روشن است عمل بينايى و شنوایی در انسان يا يك جاندار، در سايه يك رشته عمليات فيزيكى تحقق مى پذيرد; بنابر اين شنيدن و ديدن در خدا از اين طريق امكان پذير نيست، ناچار بايد در اين جا به همان قاعده «خُذ الغايات واترُك المبادى» چنگ افكند، زيرا هدف از بينايى جز آگاهى از ديدنى ها و همچنين هدف از شنوايى جز آگاهى از امواج صوتى، چيز ديگرى نيست، هرگاه خود اين نتيجه، بدون يك رشته ادوات، و ابزار، يا فعاليتهاى فيزيكى صورت پذيرد، در چنين صورت حقيقت بينا بودن و شنوا بودن را دارا خواهد بود و آيات قرآن بيش ازا ين ثابت نمى كند كه خدا بينا و شنوا است، و امّا اين كه خصوصيات موجودات امكانى را داراست، هرگز بر آن دلالت ندارد. امام صادق (علیه السلام) مى فرماید: «سمیعٌ بصیرٌ، أى سمیع بلا حاجة، و بصیر بلا آلة، بل یسمع بنفسه و یُبصر بنفسه» یعنى: خدا شنوا و بینا است، شنوا است بدون دستگاه شنوایى، و بینا است بدون ادوات حسى، بلکه بالذات مى شنود و مى بیند.[۲]
از آنجا كه همه عوالم امكانى نزد خدا حاضر است، قهراً مُبصَرات و مسموعات نيز نزد او حاضر خواهند بود، از اين جهت بسيارى از محقّقين اين دو وصف را از شعب علم خدا به جزئيات گرفته اند و واقعيت علم را جز حضور معلوم نزد عالم چيز ديگرى ندانسته اند، و اگر برخى از متكلمين گفته اند: شنوايى خدا به علم به مسموعات بازگشت مى كند، گفتار صحيحى است و مسلماً حضور موجودات نزد خدا بالاتر از حضور موجودات نزد انسان از طريق صور ذهنى است.
و در پايان يادآور مى شويم فرقه اشاعره «سميع» و «بصير» در مورد خدا را به همان معنايى كه در انسان به كار مى رود تفسير مى كنند، ولى براى پرهيز از برچسب تجسيم، فوراً كلمه «بدون كيفيت» را به كار مى برند; ولى در مباحث مربوط به عقايد اشاعره در كتاب «بحوث فى الملل و النحل» يادآور شديم كه ضميمه كردن «بلا كيف» دردى را دوا نمى كند.