ذوالفضل
اين لفظ به صورت معرفه و نكره ( ذو فضل) يازده بار در قرآن آمده و همه جا وصف خدا قرار گرفته است اينك دو مورد را يادآور مى شويم:
1.(...إِنَّ اللّهَ لَذُو فَضْل عَلَى النّاسِ وَ لكِنّ أَكْثَرَ النّاسِ لا يَشْكُرُونَ).(سوره بقره/243)
«خدا صاحب كرم بر مردم است، ولى بيشتر مردم سپاسگزار نيستند».
2. (يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللّهُ ذُو الفَضْلِ العَظِيم).(آل عمران/74)
«رحمت خود را به هركس بخواهد از آن او قرار مى دهد و خدا صاحب كرم بزرگ است».
ابن فارس مى گويد: فضل در لغت عرب يك معنا بيش ندارد و آن افزايش است.
راغب مى گويد: چيزى كه عطا كردن آن به ديگرى لازم نيست، فضل است، چنان كه مى فرمايد:
(...وَسْئلُوا اللّهَ مِنْ فَضْلِهِ...)(نساء/32)، (ذلِكَ فَضْلُ اللّهِ يُؤتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَاللّهُ ذُو الفَضْلِ العَظِيم)(جمعه/4).
بنابر اين آنچه كه خدا به بنده اش مرحمت مى كند، گاهى اجر و گاهى مافوق مزد است، افزايش از مزد همان فضل الهى است، هرچند از نظر ديگر مزد و زايد بر آن همگى كرم و فضل الهى است، و هرگز بندگان خدا بالذات مستحق چيزى نيستند.
و امّا نمايش اين اسم در زندگى انسان روشن است، زيرا هرگاه او علاوه بر مزدكارگر، مبلغى را به او بپردازد در اين مورد مظهر اسم (ذو الفضل) قرار مى گيرد، بلكه مى توان گفت دايره آن وسيع تر است، هرگاه چيزى را به كسى بدون آن كارى را انجام دهد، بپردازد، در اين صورت نيز مظهر اين اسم خواهد بود. [۱]