مقیت: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
 
سطر ۴: سطر ۴:
 
لفظ «مقيت» يك بار در [[قرآن]] آمده و وصف [[خدا]] قرار گرفته است، چنان كه مى فرمايد:
 
لفظ «مقيت» يك بار در [[قرآن]] آمده و وصف [[خدا]] قرار گرفته است، چنان كه مى فرمايد:
  
(مَنْْ يَشْفَع شَفاعَةً حَسَنَةً يَكُنْ لَهُ نَصِيبٌ مِنْها وَ مَنْ يَشْفَع شَفاعَةً سَيّئَةً يَكُنْ لَهُ كِفْلٌ مِنْها وَ كانَ اللّهُ عَلى كُلِّ شَىء مُقِيتاً).([[سوره نساء|نساء]]/85)
+
{{متن قرآن|«مَنْْ يَشْفَع شَفاعَةً حَسَنَةً يَكُنْ لَهُ نَصِيبٌ مِنْها وَ مَنْ يَشْفَع شَفاعَةً سَيّئَةً يَكُنْ لَهُ كِفْلٌ مِنْها وَ كانَ اللّهُ عَلى كُلِّ شَىء مُقِيتاً»}}.([[سوره نساء|نساء]]/85)
  
 
«هر كس در كار نيكى شفاعت كند او را از آن نصيبى است و هركس در كار بدى شفاعت نمايد او را از آن بهره اى است و خدا نگهبان همه چيز است».
 
«هر كس در كار نيكى شفاعت كند او را از آن نصيبى است و هركس در كار بدى شفاعت نمايد او را از آن بهره اى است و خدا نگهبان همه چيز است».

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۵۷

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

اسم صد و بيست و سوم. المُقيت؛

لفظ «مقيت» يك بار در قرآن آمده و وصف خدا قرار گرفته است، چنان كه مى فرمايد:

«مَنْْ يَشْفَع شَفاعَةً حَسَنَةً يَكُنْ لَهُ نَصِيبٌ مِنْها وَ مَنْ يَشْفَع شَفاعَةً سَيّئَةً يَكُنْ لَهُ كِفْلٌ مِنْها وَ كانَ اللّهُ عَلى كُلِّ شَىء مُقِيتاً».(نساء/85)

«هر كس در كار نيكى شفاعت كند او را از آن نصيبى است و هركس در كار بدى شفاعت نمايد او را از آن بهره اى است و خدا نگهبان همه چيز است».

شیخ صدوق مى گويد: «مقيت» به معنى حافظ و رقيب است، و اگر به روزى «قوت» مى گويند زيرا مايه حفظ بدن است.[۱]

پانویس

  1. توحيد، ص 233; مقاييس اللغة: 5/36.

منبع

منشور جاوید، جعفر سبحانی، صفحه۳۶۶ و ۳۶۷، پایگاه اطلاع رسانی آیت الله سبحانی.

اسماء الله در قرآن
تعداد:۱۳۵
الف اله، اَحَد، اوّل، آخِر، اعلى، اکرم، اعلم، ارحم الراحمین، احکم الحاکمین، احسن الخالقین، اهل التقوی، اهل‌ المغفرة، اقرب، ابقى، اسرع الحاسبین.
ب بارى، باطن، بدیع، بَرّ، بصیر.
ت توّاب.
ج جبّار، جامع.
ح حکیم، حلیم، حیّ، حق، حمید، حسیب، حفیظ، حفى.
خ خبیر، خالق، خلاق، خیر، خیرالماکرین، خیرالرازقین، خیرالفاصلین، خیرالحاکمین، خیرالفاتحین، خیرالغافرین، خیرالوارثین، خیرالراحمین، خیرالمنزلین.
ذ ذوالعرش، ذوالطول، ذوانتقام، ذوالفضل العظیم، ذوالرحمة، ذوالقوة، ذوالجلال و الاکرام، ذوالمعارج.
ر رحمان، رحیم، رؤوف، رب، رفیع الدرجات، رزاق، رقیب.
س سمیع، سلام، سریع الحساب، سریع العقاب.
ش شهید، شاکر، شکور، شدید العذاب، شدید العقاب، شدید المحال.
ص صمد.
ظ ظاهر.
ع عالِمُ غيبِ السماواتِ و الأرضِ، علیم، عزیز، عفوّ، على، عظیم، علام‌الغیوب، عالم الغیب و الشهادة.
غ غافرالذنب،غالب، غفار، غفور، غنى.
ف فالق الاصباح، فالق الحب و النوى، فاطر، فتّاح.
ق قوى، قدوس، قیوم، قاهر، قهار، قریب، قادر، قدیر، قابل‌التوب، القائم على کل نفس.
ک کبیر، کریم، کافی.
ل لطیف.
م مؤمن، مهیمن، متکبر، مصوِّر، مجید، مجیب، مبین، مولی، محیط، مقیت، متعال، محیى، متین، مقتدر، مستعان، مبدى، مالک الملک.
ن نصیر ، نور.
و وهاب، واحد، ولی، والی، واسع، وکیل، ودود.
ه هادی.