مؤمن (اسم الله): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (صفحه جدید)
 
 
(۳ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
اسم صد و نهم: '''المؤمن'''
 
اسم صد و نهم: '''المؤمن'''
  
اسم مؤمن در قرآن 22 بار آمده و در يك بار وصف خدا قرار گرفته است چنان كه مى فرمايد:(هُوَ اللّهُ الَّذِى لا إِلهَ إِلاّ هُوَ المَلِكُ القدُّوسُ السَّلامُ المُؤْمِنُ المُهَيْمِنُ العَزِيزُ الجَبّارُ المُتَكَبِّرُ سُبْحانَ اللّهِ عَمّا يُشْرِكُونَ).(حشر/23)
+
اسم مؤمن در [[قرآن]] ۲۲ بار آمده و در یک بار وصف [[الله|خدا]] قرار گرفته است چنان که مى فرماید: {{متن قرآن|«هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ»}}.([[سوره حشر|حشر]]/۲۳)
  
«خدا كسى است كه خدايى جز او نيست،(او) فرمانروا، منزه از شرك، پاكيزه از عيب، ايمنى بخش، نگهبان، قدرتمند، خودمختار، بزرگوار، منزه است خدا از آنچه كه براى او شريك قرار مى دهند».
+
«خدا کسى است که خدایى جز او نیست، (او) فرمانروا، منزه از شرک، پاکیزه از عیب، ایمنى بخش، نگهبان، قدرتمند، خودمختار، بزرگوار، منزه است خدا از آنچه که براى او شریک قرار مى دهند».
  
ابن فارس مى گويد:ماده اين اسم دو معنى نزديك به هم دارد، يكى امانت در مقابل خيانت، ديگرى تصديق و پذيرش، و قرآن ماده اين اسم را در هر دو مورد بكار برده است، چنان كه از زبان فرزندان يعقوب نقل مى كند كه آنها پس از بازگشت از صحرا و آوردن خبر مرگ يوسف، به پدر چنين گفتند:(وَ ما أَنْتَ بِمُؤْمِن لَنا).(يوسف/17):«تو هرگز ما راتصديق نخواهى كرد».
+
[[ابن فارس]] مى گوید: ماده این اسم دو معنى نزدیک به هم دارد، یکى [[امانت]] در مقابل خیانت، دیگرى تصدیق و پذیرش، و قرآن ماده این اسم را در هر دو مورد بکار برده است، چنان که از زبان فرزندان [[حضرت یعقوب علیه السلام|یعقوب]] نقل مى کند که آنها پس از بازگشت از صحرا و آوردن خبر مرگ [[حضرت يوسف علیه السلام|یوسف]]، به پدر چنین گفتند:{{متن قرآن|«وَمَا أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنَا»}}.([[سوره يوسف|یوسف]]/۱۷): «تو هرگز ما راتصدیق نخواهى کرد».
  
و باز مى فرمايد:(وآمَنَهُمْ مِنْ خَوف)(قريش/4) «قريش را از خوف ايمنى بخشيد».
+
و باز مى فرماید:{{متن قرآن|«وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ»}}([[سوره قریش|قریش]]/۴): «قریش را از خوف ایمنى بخشید».
  
و در هر حال هدف از توصيف خدا به اين اسم، ايمنى بخشى او است، يعنى به بندگان خود امان از عذاب در دنيا را تحت شرايطى داده است، و برخى از آيات بر اين معنا دلالت دارد.
+
و در هر حال هدف از توصیف خدا به این اسم، ایمنى بخشى او است، یعنى به بندگان خود امان از عذاب در دنیا را تحت شرایطى داده است، و برخى از آیات بر این معنا دلالت دارد.
  
(إِنَّ الّذينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الحُسْنى أُولئِكَ عَنْها مُبْعَدُونَ* لا يَسْمَعُونَ حَسِيسَها وَ هُمْ فِى مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ* لا يَحْزُنُهُمُ الفَزَعُ الأَكْبَرُ وَ تَتَلَقّيهُمُ المَلائِكَةُ هذا يَومُكُمُ الّذى كُنْتُمْ تُوعَدُونَ).(انبياء/101ـ103)
+
{{متن قرآن|«إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنَىٰ أُولَٰئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ* لَا يَسْمَعُونَ حَسِيسَهَا وَهُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خَالِدُونَ* لَا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَتَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ هَٰذَا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»}}.([[سوره انبیاء|انبیاء]]/۱۰۱ـ۱۰۳): «آنان که از قبل، مشمول وعده نیکوى ما شده اند آنان از دوزخ دور مى باشند، صداى دوزخ را نمى شنوند و آنان در نعمت هاى مورد میل و علاقه خود جاودانه اند، خوف بزرگ روز قیامت، آنان را اندوهگین نمى سازد فرشتگان به استقبال آنان آمده مى گویند، این همان روزى است که به شما وعده داده شده است».
  
«آنان كه از قبل، مشمول وعده نيكوى ما شده اند آنان از دوزخ دور مى باشند، صداى دوزخ را نمى شنوند و آنان در نعمت هاى مورد ميل و علاقه خود جاودانه اند، خوف بزرگ روز قيامت، آنان را اندوهگين نمى سازد فرشتگان به استقبال آنان آمده مى گويند، اين همان روزى است كه به شما وعده داده شده است».
+
و نیز مى فرماید:
  
و نيز مى فرمايد:
+
{{متن قرآن|«إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»}}.([[سوره فصلت|فصلت]]/۳۰): «آنان که گفتند پروردگار ما خدا است آنگاه استقامت ورزیدند، فرشتگان بر آنان فرود مى آیند (و مى گویند) مترسید، اندوهگین مباشید، بشارت باد شما را به بهشتى که به آن وعده داده مى شدید».
  
(إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ المَلائِكَةُ أَلاّ تَخافُوا وَ لاتَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالجَنَّةِ الّتى كُنْتُمْ تُوعَدُونَ).(فصلت/30)
+
امّا نمایش این اسم در زندگى انسان این است که به عنوان فرد مسلمان، دیگران از شر زبان و دست او در امان باشند، و [[پیامبر اسلام|پیامبر گرامى]] فرموده است: «المُسْلِم مَنْ سَلُمَ المُسْلِمُونَ مِنْ لِسانِهِ و یدِه» (۱): مسلمان کسى است که مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند.  
  
«آنان كه گفتند پروردگار ما خدا است آنگاه استقامت ورزيدند، فرشتگان بر آنان فرود مى آيند (و مى گويند) مترسيد، اندوهگين مباشيد، بشارت باد شما را به بهشتى كه به آن وعده داده مى شديد».
+
و در روایت دیگر آمده است آن کس که به خدا و روز رستاخیز [[ایمان]] دارد، همسایه خود را از شر خود ایمن سازد.(۲)
  
امّا نمايش اين اسم در زندگى انسان اين است كه به عنوان فرد مسلمان، ديگران از شر زبان و دست او در امان باشند، و پيامبر گرامى فرموده است:«المُسْلِم مَنْ سَلُمَ المُسْلِمُونَ مِنْ لِسانِهِ و يَدِه» (1):مسلمان كسى است كه مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند. و در روايت ديگر آمده است آن كس كه به خدا و روز رستاخيز ايمان دارد، همسايه خود را از شر خود ايمن سازد.(2)
+
ولى اگر مؤمن را به معنى پذیرنده بگیریم، نمایش آن در زندگى بشر این است که به خدا و کتب آسمانى و [[پيامبران|پیامبران]] الهى ایمان آورد.
  
ولى اگر مؤمن را به معنى پذيرنده بگيريم، نمايش آن در زندگى بشر اين است كه به خدا و كتب آسمانى و پيامبران الهى ايمان آورد.
+
== پانویس ==
1 . كافى 2/234.
+
1. [[الکافی|كافى]]، 2/234.
  
2 . روضه كافى 8/101.
+
2. روضه كافى، 8/101.
<ref> [http://shia.ir/fa/persian/book?bookID=167&page=12#id340_p340  منشور جاوید، جعفر سبحانی، صفحه ۳۴۰ و ۳۴۱،  پایگاه اطلاع رسانی آیت الله سبحانی] </ref>
 
  
== منبع ==
+
==منبع==
 
+
[http://shia.ir/fa/persian/book?bookID=167&page=12#id340_p340 منشور جاوید، جعفر سبحانی، صفحه ۳۴۰ و ۳۴۱،  پایگاه اطلاع رسانی آیت الله سبحانی]{{اسماء الله}}
<references/>
 
 
 
{{اسماء الله}}
 
  
 
[[رده:اسماء و صفات الهی]]
 
[[رده:اسماء و صفات الهی]]
 
[[رده:واژگان قرآنی]]
 
[[رده:واژگان قرآنی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۰۲

اسم صد و نهم: المؤمن

اسم مؤمن در قرآن ۲۲ بار آمده و در یک بار وصف خدا قرار گرفته است چنان که مى فرماید: «هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ».(حشر/۲۳)

«خدا کسى است که خدایى جز او نیست، (او) فرمانروا، منزه از شرک، پاکیزه از عیب، ایمنى بخش، نگهبان، قدرتمند، خودمختار، بزرگوار، منزه است خدا از آنچه که براى او شریک قرار مى دهند».

ابن فارس مى گوید: ماده این اسم دو معنى نزدیک به هم دارد، یکى امانت در مقابل خیانت، دیگرى تصدیق و پذیرش، و قرآن ماده این اسم را در هر دو مورد بکار برده است، چنان که از زبان فرزندان یعقوب نقل مى کند که آنها پس از بازگشت از صحرا و آوردن خبر مرگ یوسف، به پدر چنین گفتند:«وَمَا أَنْتَ بِمُؤْمِنٍ لَنَا».(یوسف/۱۷): «تو هرگز ما راتصدیق نخواهى کرد».

و باز مى فرماید:«وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ»(قریش/۴): «قریش را از خوف ایمنى بخشید».

و در هر حال هدف از توصیف خدا به این اسم، ایمنى بخشى او است، یعنى به بندگان خود امان از عذاب در دنیا را تحت شرایطى داده است، و برخى از آیات بر این معنا دلالت دارد.

«إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنَىٰ أُولَٰئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ* لَا يَسْمَعُونَ حَسِيسَهَا وَهُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خَالِدُونَ* لَا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَتَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ هَٰذَا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ».(انبیاء/۱۰۱ـ۱۰۳): «آنان که از قبل، مشمول وعده نیکوى ما شده اند آنان از دوزخ دور مى باشند، صداى دوزخ را نمى شنوند و آنان در نعمت هاى مورد میل و علاقه خود جاودانه اند، خوف بزرگ روز قیامت، آنان را اندوهگین نمى سازد فرشتگان به استقبال آنان آمده مى گویند، این همان روزى است که به شما وعده داده شده است».

و نیز مى فرماید:

«إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ».(فصلت/۳۰): «آنان که گفتند پروردگار ما خدا است آنگاه استقامت ورزیدند، فرشتگان بر آنان فرود مى آیند (و مى گویند) مترسید، اندوهگین مباشید، بشارت باد شما را به بهشتى که به آن وعده داده مى شدید».

امّا نمایش این اسم در زندگى انسان این است که به عنوان فرد مسلمان، دیگران از شر زبان و دست او در امان باشند، و پیامبر گرامى فرموده است: «المُسْلِم مَنْ سَلُمَ المُسْلِمُونَ مِنْ لِسانِهِ و یدِه» (۱): مسلمان کسى است که مسلمانان از دست و زبان او در امان باشند.

و در روایت دیگر آمده است آن کس که به خدا و روز رستاخیز ایمان دارد، همسایه خود را از شر خود ایمن سازد.(۲)

ولى اگر مؤمن را به معنى پذیرنده بگیریم، نمایش آن در زندگى بشر این است که به خدا و کتب آسمانى و پیامبران الهى ایمان آورد.

پانویس

1. كافى، 2/234.

2. روضه كافى، 8/101.

منبع

منشور جاوید، جعفر سبحانی، صفحه ۳۴۰ و ۳۴۱، پایگاه اطلاع رسانی آیت الله سبحانی

اسماء الله در قرآن
تعداد:۱۳۵
الف اله، اَحَد، اوّل، آخِر، اعلى، اکرم، اعلم، ارحم الراحمین، احکم الحاکمین، احسن الخالقین، اهل التقوی، اهل‌ المغفرة، اقرب، ابقى، اسرع الحاسبین.
ب بارى، باطن، بدیع، بَرّ، بصیر.
ت توّاب.
ج جبّار، جامع.
ح حکیم، حلیم، حیّ، حق، حمید، حسیب، حفیظ، حفى.
خ خبیر، خالق، خلاق، خیر، خیرالماکرین، خیرالرازقین، خیرالفاصلین، خیرالحاکمین، خیرالفاتحین، خیرالغافرین، خیرالوارثین، خیرالراحمین، خیرالمنزلین.
ذ ذوالعرش، ذوالطول، ذوانتقام، ذوالفضل العظیم، ذوالرحمة، ذوالقوة، ذوالجلال و الاکرام، ذوالمعارج.
ر رحمان، رحیم، رؤوف، رب، رفیع الدرجات، رزاق، رقیب.
س سمیع، سلام، سریع الحساب، سریع العقاب.
ش شهید، شاکر، شکور، شدید العذاب، شدید العقاب، شدید المحال.
ص صمد.
ظ ظاهر.
ع عالِمُ غيبِ السماواتِ و الأرضِ، علیم، عزیز، عفوّ، على، عظیم، علام‌الغیوب، عالم الغیب و الشهادة.
غ غافرالذنب،غالب، غفار، غفور، غنى.
ف فالق الاصباح، فالق الحب و النوى، فاطر، فتّاح.
ق قوى، قدوس، قیوم، قاهر، قهار، قریب، قادر، قدیر، قابل‌التوب، القائم على کل نفس.
ک کبیر، کریم، کافی.
ل لطیف.
م مؤمن، مهیمن، متکبر، مصوِّر، مجید، مجیب، مبین، مولی، محیط، مقیت، متعال، محیى، متین، مقتدر، مستعان، مبدى، مالک الملک.
ن نصیر ، نور.
و وهاب، واحد، ولی، والی، واسع، وکیل، ودود.
ه هادی.