مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

امام حسین علیه السلام: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۵ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{عالی}}
 
{{عالی}}
ابوعبدالله حسين بن [[امام علی|علي بن ابي طالب]] عليهم السلام ملقب به [[سید الشهداء]]، فرزند دوم [[امام علی علیه السلام]] و [[حضرت فاطمه سلام الله علیها]] و امام سوم شیعیان است. آن حضرت پس از شهادت برادرش [[امام حسن علیه السلام]] در سال 50 هجری قمری به امامت رسید. ده سال از امامت آن حضرت مقارن با سالهای پایانی حکومت [[معاویه]] اولین حاکم [[بنی امیه]] بود، و پس از اینکه [[یزید]] فرزند معاویه در سال 60 هجری پس از مرگ پدرش علی رغم مفاد صلحنامه او با امام حسن علیه السلام، بر مسند [[خلافت]] تکیه زد، آن حضرت به دعوت مردم کوفه دست به قیام زد. اما مردم کوفه به آن حضرت خیانت نمودند و در پی آن ایشان به همراه تعدادی از بستگان و یاران همراهش در دهم محرم سال 61 هجری قمری در واقعه جانسوز [[واقعه عاشورا|عاشورا]] به شهادت رسیدند. شیعیان به همین مناسبت [[ماه محرم]] را به اقامه عزا برای آن حضرت و یارانشان می پردازند.
+
'''«ابوعبدالله حسین بن علی علیه‌السلام»'''، ملقب به «[[سید الشهداء]]»، فرزند [[امام علی علیه السلام|امام علی]] علیه‌السلام و [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه]] علیهاالسلام است. آن حضرت، [[امام]] سوم [[شیعه|شیعیان]] است که پس از [[شهادت در راه خدا|شهادت]] برادرش [[امام حسن علیه السلام|امام حسن]] علیه‌السلام در سال ۵۰ هجری به [[امامت]] رسید. ده سال از امامت امام حسین مقارن با سالهای پایانی حکومت [[معاویه]] بود، و پس از اینکه [[یزید|یزید بن معاویه]] در سال ۶۰ هجری پس از مرگ پدرش علی‌رغم مفاد [[صلح امام حسن علیه السلام|صلح‌نامه]] او با امام حسن، بر مسند [[خلافت]] تکیه زد، امام حسین به دعوت مردم [[کوفه]] دست به قیام زد. اما مردم کوفه به آن حضرت [[خیانت]] کردند و در پی آن، ایشان به همراه تعدادی از بستگان و یاران همراهش در دهم [[ماه محرم|ماه محرم]] سال ۶۱ هجری در واقعه [[واقعه عاشورا|عاشورا]] به شهادت رسیدند.
  
 
{{شناسنامه ائمه
 
{{شناسنامه ائمه
سطر ۱۰: سطر ۱۰:
 
|کنیه=ابو عبدالله
 
|کنیه=ابو عبدالله
 
|پدر=امام علی علیه السلام
 
|پدر=امام علی علیه السلام
|مادر=حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه
+
|مادر=حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
|تاریخ ولادت=سوم شعبان سال چهارم هجری قمری
+
|تاریخ ولادت=سوم شعبان سال چهارم قمری
 
|محل ولادت=مدینه
 
|محل ولادت=مدینه
|مدت امامت=11سال
+
|مدت امامت=۱۰ سال
|مدت عمر=57 سال
+
|مدت عمر=۵۷ سال
 
|علت شهادت = خیانت کوفیان
 
|علت شهادت = خیانت کوفیان
|تاریخ شهادت=روز عاشورای سال 61 هجری قمری در کربلا
+
|تاریخ شهادت=روز عاشورای سال ۶۱ قمری
 
|قاتل=شمر لعنه الله
 
|قاتل=شمر لعنه الله
 
|محل دفن=کربلا
 
|محل دفن=کربلا
 
}}
 
}}
==ولادت امام حسین علیه السلام==
+
==ولادت امام حسین==
  
اکثر منابع ولادت امام حسین علیه السلام را در سال چهارم هجری در شهر مدینه و در اوایل ماه شعبان ذکر نموده اند و در این بین، برخی منابع روز سوم<ref>مصباح المتهجد، شیخ طوسی دار الكتب الإسلاميه‏، تهران‏، 1409 ق‏، ج2، ص690 - وقایع الایام، شیخ عباس قمی</ref> و برخی پنجم [[شعبان]]<ref>بحار الانوار، ج43، ص237</ref> را به عنوان تاریخ دقیق ولادت تعیین نموده اند.
+
اکثر منابع [[ولادت امام حسین علیه السلام|ولادت امام حسین]] علیه السلام را در سال چهارم هجری در شهر [[مدینه]] و در اوایل [[ماه شعبان]] ذکر نموده اند و در این بین، برخی منابع، روز سوم<ref>مصباح المتهجد، شیخ طوسی دار الکتب الإسلامیه‏، تهران‏، ۱۴۰۹ ق‏، ج۲، ص۶۹۰ - وقایع الایام، شیخ عباس قمی</ref> و برخی پنجم شعبان<ref>بحار الانوار، ج۴۳، ص۲۳۷</ref> را به عنوان تاریخ دقیق ولادت آن حضرت تعیین نموده اند.
  
برای تفصیل رجوع شود به: [[ولادت امام حسین علیه السلام]]
+
==کنیه و القاب==
 +
[[کنیه|کنیه]] امام حسین علیه‌السلام، ابوعبدالله و مشهورترین لقب آن حضرت، [[سیدالشهداء]] است. القاب دیگر ایشان را الشهید، السبط، التَّام، الرشید، الوفی، الطیّب، المبارک، التَّابِعُ وَ الرَّضِی لِلَّهِ، الشَّارِی نَفْسَهُ لِلَّهِ و الدَّالُّ عَلَى ذَاتِ اللَّه،‏ نوشته اند.<ref>خصیبى، حسین بن حمدان، الهدایة الکبرى، البلاغ - بیروت، ۱۴۱۹ ق ، ص۲۰۱</ref>
  
==کنيه و القاب==
+
در کتاب [[الفصول المهمة فى أصول الأئمة (کتاب)|الفصول المهمة]] اثر [[شیخ حرّ عاملی]]، نقش انگشتری آن حضرت، "لکلّ اجل کتاب" آمده، اما در کتاب [[الوافى (کتاب)|وافی]] و غیر آن که از [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] علیه‌السلام نقل گردیده، "حسبی الله"، و از [[امام رضا علیه السلام|امام رضا]] علیه‌السلام "ان الله بالغ امره" ذکر شده است و چنین به نظر می رسد که برای آن حضرت چند انگشتری با عباراتی که بدانها اشاره شد وجود داشته است.<ref>[http://www.hawzah.net/Hawzah/Articles/Articles.aspx?id=3957 امین، سید محسن؛ سیره معصومان، ج ۴.]</ref>
کنيه آن حضرت ابو عبد الله و مشهور ترین لقب آن حضرت سید الشهداء است. القاب دیگر آن حضرت را الشهید، السبط، التَّام، الرشيد، الوفي، الطيب، المبارک، التَّابِعُ وَ الرَّضِيُّ لِلَّهِ، الشَّارِي نَفْسَهُ لِلَّهِ و الدَّالُّ عَلَى ذَاتِ اللَّه‏ نوشته اند.<ref>خصيبى، حسين بن حمدان، الهداية الكبرى، البلاغ - بيروت، 1419 ق ، ص201</ref>
 
  
در کتاب، الفصول المهمة، نقش انگشتري آن حضرت، "لکل اجل کتاب" آمده، اما در کتاب وافي و غير آن که از [[امام صادق علیه‌السلام]] نقل گرديده، "حسبي الله"، و از امام رضا علیه‌السلام "ان الله بالغ امره" ذکر شده است و چنين به نظر مي رسد که براي آن حضرت چند انگشتري با عباراتي که بدانها اشاره شد وجود داشته است.<ref>[http://www.hawzah.net/Hawzah/Articles/Articles.aspx?id=3957 امين، سيد محسن؛ سيره معصومان، ج 4.]</ref>
+
==امام حسین قبل از امامت==
  
==امام حسين علیه السلام در زمان پيامبر (ص)==
+
=== امام حسین در زمان پیامبر اکرم ===
امام حسین علیه السلام 6 سال و چند ماه از عمر خویش را در زمان حیات پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله گذراند. از این دوره زندگی ایشان، در منابع تاریخی  بیش از هر چیز اظهار محبت پیامبر(ص) به ایشان نقل شده است. به عنوان نمونه نقل شده است که رسول گرامی اسلام بارها حسن (ع) و حسين (ع) را به سينه می فشرد وآنان را می بوييد و می بوسيد.<ref>ذخائر العقبي، ص 122.</ref>
+
امام حسین علیه السلام ۶ سال و چند ماه از عمر مبارک خویش را در زمان حیات [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه وآله گذراند. از این دوره زندگی ایشان، در منابع تاریخی، بیش از هر چیز اظهار محبت پیامبر(ص) به ایشان نقل شده است. به عنوان نمونه نقل شده است که رسول گرامی اسلام بارها [[امام حسن علیه السلام|امام حسن]] (ع) و امام حسین (ع) را به سینه می فشرد و آنان را می بویید و می بوسید.<ref>ذخائر العقبی، ص ۱۲۲.</ref>
  
در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله امامت ایشان و امام حسین علیه السلام مورد تاکید قرار گرفته است: «حسن و حسین امامند، چه قيام كنند و چه نكنند». <ref>مناقب آل أبي طالب عليهم السلام، ابن شهرآشوب، ج‌3، ص394 -ايشان مي نويسد: «اهل قبله اجماع دارند بر اینکه پیامبر صلي الله عليه وآله وسلم فرمود: الحسن والحسين امامان قاما أوقعدا».</ref>  
+
در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، [[امامت]] ایشان و امام حسین علیه السلام مورد تاکید قرار گرفته است: «الحسن و الحسین امامان، قاما أو قعدا»؛ حسن و حسین امامند، چه قیام کنند و چه نکنند.<ref>مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، ابن شهرآشوب، ج‌۳، ص۳۹۴ -ایشان می نویسد: «اهل قبله اجماع دارند بر اینکه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: الحسن والحسین امامان قاما أوقعدا».</ref>  
  
در حدیث دیگری آن حضرت می فرمایند: «حسن و حسين، سرور جوانان بهشتند». این حدیث در منابع متعدد شیعه و اهل سنت نقل شده است.<ref>مناقب آل أبي طالب عليهم السلام، ابن شهرآشوب، ج‌3، ص394 - طبقات کبری، ابن سعد، ج6، ص 405 - سیر اعلام النبلاء، ج3، ص 282 </ref>
+
در [[حدیث]] دیگری آن حضرت می فرمایند: «حسن و حسین، سرور جوانان [[بهشت]] اند». این حدیث در منابع متعدد [[شیعه]] و [[اهل سنت]] نقل شده است.<ref>مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، ابن شهرآشوب، ج‌۳، ص۳۹۴ - طبقات کبری، ابن سعد، ج۶، ص ۴۰۵ - سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص ۲۸۲ </ref>
  
مطابق با روایات شیعه و اهل سنت از پیامبر اکرم (ص)، آن حضرت در موارد متعددی شهادت آن حضرت را پیشگویی نمودند و به خاطر آنچه بر ایشان خواهد رفت گریستند.<ref>طبقات کبری، ابن سعد، مكتبة الخانجي، 1421 ق، ج6، ص417 تا 419 - مثير الأحزان‏، ابن نما حلى، قم: مدرسه امام مهدى‏ (ع)، 1406 ق، ص 16 تا 22‏</ref>
+
مطابق با روایات شیعه و سنی از پیامبر اکرم (ص)، آن حضرت در موارد متعددی [[شهادت در راه خدا|شهادت]] امام حسین را پیشگویی نمودند و به خاطر آنچه بر ایشان خواهد رفت گریستند.<ref>طبقات الکبری، ابن سعد، مکتبة الخانجی، ۱۴۲۱ ق، ج۶، ص۴۱۷-۴۱۹؛ مثیر الأحزان‏، ابن نما حلى، قم: مدرسه امام مهدى‏، ۱۴۰۶ ق، ص۱۶ -۲۲‏.</ref>
  
امام حسین علیه السلام در وقایع مهم زیر در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حضور دارند که همگی نشان از جایگاه رفیع آن حضرت در نزد خدا و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دارند:
+
امام حسین علیه السلام در وقایع مهم زیر در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله حضور دارند که همگی نشان از جایگاه رفیع آن حضرت در نزد خدا و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دارند:
  
1. به همراه امام حسن علیه السلام در جریان [[مباهله]] پیامبر با مسیحیان نجران به عنوان "ابنائنا" در کنار مادر بزرگوارشان فاطمه سلام الله علیها با عنوان "نسائنا" و امام علی علیه السلام به عنوان "انفسنا"
+
* به همراه [[امام حسن]] علیه السلام در جریان [[مباهله]] پیامبر با مسیحیان [[نجران]] به عنوان "ابنائنا"، در کنار مادر بزرگوارشان [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] سلام الله علیها با عنوان "نسائنا" و [[امام علی علیه السلام|امام علی]] علیه السلام به عنوان "انفسنا" ([[آیه مباهله]])؛
 +
* به عنوان مصداق [[اهل البیت|اهل بیت]] در جریان نزول [[آیه تطهیر]]؛
 +
* در جریان [[نزول سوره انسان در شأن اهل بیت (ع)]].
  
2. به عنوان مصداق اهل بیت در جریان نزول [[آیه تطهیر]]
+
===امام حسین در عصر خلفای نخستین===
 +
امام حسین علیه السلام در زمان [[شهادت امام علی علیه السلام|شهادت امام علی]] علیه السلام در سال ۴۰ هجری، ۳۶ سال از عمرشان می گذشت. بیشتر این سالها (۲۵ سال) در دوران [[خلفای نخستین|خلفای سه گانه]] سپری شد و حسین علیه السلام در این سالها شاهد وقایعی چون [[شهادت حضرت فاطمه زهرا|شهادت حضرت زهرا]] علیهاالسلام و منع امیرالمؤمنین علیه السلام از حق [[خلافت]] و حکومت اسلامی بود. گزارشهای رسیده از زندگی امام حسین علیه السلام در این دوران اندک و منحصر در چند مورد زیر است:
  
3. در جریان [[نزول سوره انسان در شأن اهل بیت (ع)]]
+
'''مطالبه فدک از ابوبکر:'''
  
== امام حسین (ع) در عصر امامت امام علی علیه السلام==
+
از جمله وقایعی که امام حسین (ع) در دوره خلافت [[ابوبکر بن ابی قحافه]] (۱۱-۱۳ ه.ق) در آن مشارکت داشت، این بود که آن حضرت که در آن هنگام دوران کودکی را می گذراند، همراه برادرش [[امام حسن علیه السلام|امام حسن]] (ع) در معیت مادرشان [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت زهرا]] (س) برای مطالبه [[فدک]]، نزد ابوبکر رفتند و به عنوان شاهد، گواهی دادند که فدک از آن فاطمه (س) است. به گونه ای که خلیفه پذیرفت، ولی با مداخله [[عمر بن خطاب|عمر]] گواهی آنان مورد قبول واقع نشد.<ref>فتاحی، قاسم و لولوئی، کیوان، روزشمار زندگانی امام حسین(ع)، ص۳</ref>
امام حسین علیه السلام هنگام وفات پیامبر اکرم (ص) 6 سال داشت و در زمان شهادت امام علی علیه السلام در سال 40 هجری 36 سال از عمر او می گذشت. بیشتر این سالها (25 سال) در دوران خلفای سه گانه سپری شد و حسین علیه السلام در این سالها شاهد وقایعی چون [[شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها|شهادت مادرش حضرت زهرا (س)]] و منع پدر از حق خلافت و حکومت اسلامی بود. گزارشهای رسیده از زندگی امام حسین علیه السلام در این دوران اندک و منحصر در چند مورد زیر است:
 
  
=== مطالبه فدک از ابوبکر===
+
'''اعتراض به عمر بن خطاب:'''
از جمله وقایعی که حسین (ع) در دوره خلافت [[ابوبکر بن ابی قحافه]] (11-13 ه.ق) در آن مشارکت داشت، این بود که آن حضرت که در آن هنگام دوران کودکی را می گذراند، همراه برادرش حسن (ع) در معیت مادرشان حضرت زهرا (س) برای مطالبه فدک، نزد ابوبکر رفتند و به عنوان شاهد، گواهی دادند که فدک از آن فاطمه (س) است. به گونه ای که خلیفه پذیرفت ولی با مداخله عمر گواهی آنان مورد قبول واقع نشد.<ref>فتاحی، قاسم و لولوئی، کیوان، روزشمار زندگانی امام حسین(ع)، ص3</ref>
 
  
=== اعتراض به عمر بن خطاب===
+
[[ابومنصور طبرسی|شیخ طبرسی]] احتجاج کوبنده امام حسین علیه السلام را با [[عمر بن خطاب]]، در حالی که عمر بر منبر بود، بیان می کند. در این احتجاج آن حضرت به عمر خطاب می کند که از منبر پدرم [[پیامبر اسلام|رسول خدا]] پایین بیا و در ضمن پرسش و پاسخی که بین عمر و امام رد و بدل می شود، آن حضرت حقانیت [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام و جایگاه رفیع آنان در نزد خدا و رسولش را برای همگان تبیین می نماید.<ref>طبرسى، احمد بن على‏، الإحتجاج على أهل اللجاج، مشهد: نشر مرتضى، ۱۴۰۳ ق‏، ج‏۲، ص ۲۹۲</ref>  
طبرسی احتجاج کوبنده آن حضرت را با [[عمر بن خطاب]] بیان می کند در حالی که عمر بر منبر بود. در این احتجاج امام حسین علیه السلام به عمر خطاب می کند که از منبر پدرم رسول خدا پایین بیا و در ضمن پرسش و پاسخی که بین عمر و آن حضرت رد و بدل می شود، آن حضرت حقانیت اهل بیت علیهم السلام و جایگاه رفیع آنان در نزد خدا و رسولش را برای همگان تبیین می نماید.<ref>طبرسى، احمد بن على‏، الإحتجاج على أهل اللجاج، مشهد: نشر مرتضى، 1403 ق‏، ج‏2، ص 292</ref>  
 
  
در برخی از منابع اهل سنت خطاب امام حسین علیه السلام به عمر که گفت از منبر پدرم پایین بیا! نقل شده است.<ref>بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۵۲. - طبقات ابن سعد،  مكتبة الخانجي، 1421 ق، ج6، ص 408 </ref>  
+
در برخی از منابع [[اهل سنت]]، خطاب امام حسین علیه السلام به عمر که گفت از منبر پدرم پایین بیا! نقل شده است.<ref>بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۵۲. - طبقات ابن سعد،  مکتبة الخانجی، ۱۴۲۱ ق، ج۶، ص ۴۰۸ </ref> در برخی دیگر از منابع، این جریان به عنوان گفتگوی بین آن حضرت و ابوبکر ذکر شده است.<ref>الجعفریات( الأشعثیات)، ابن اشعث، محمد بن محمد، تهران‏:نینوا، بى تا، ص۲۱۲‏</ref> و یا به عنوان گفتگوی بین [[امام حسن علیه السلام|امام حسن]] علیه السلام و ابوبکر آمده است.<ref>شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج‏۶، ص ۴۲</ref>
  
در برخی دیگر از منابع این جریان به عنوان گفتگوی بین آن حضرت و ابوبکر ذکر شده است.<ref>الجعفريات( الأشعثيات)، ابن اشعث، محمد بن محمد، تهران‏:نینوا، بى تا، ص212‏</ref> و یا به عنوان گفتگوی بین [[امام حسن علیه السلام]] و ابوبکر آمده است.<ref>شرح نهج البلاغة، ابن أبي الحديد، ج‏6، ص 42</ref>
+
'''مخالفت با روش عثمان:'''
  
=== مخالفت با روش عثمان===
+
امام حسین (ع) که در دوران خلافت [[عثمان بن عفان]] (۲۳-۳۵ ه.ق) دوران جوانی را می گذراند، در همراهی با پدر و برادرش، هیچ گاه خلافت و روش عثمان را نپذیرفت. بنا به اظهار منابع، وقتی خلیفه سوم، [[ابوذر غفاری]] یکی از [[صحابه]] پیامبر (ص) را به سبب اعتراض به روش وی، از [[مدینه]] به [[ربذه]] تبعید کرد، با وجود دستور خلیفه مبنی بر عدم بدرقه ابوذر، [[امام علی علیه السلام|امام علی]] (ع) همراه حسن و حسین علیهما السلام و [[عمار]] و [[عقیل]] به بدرقه ابوذر رفتند و در همان هنگام امام حسین (ع) طی سخنانی، ابوذر را اهل [[دین]] و تبعید کنندگان او را اهل دنیا خواند.<ref>شرح نهج البلاغة ابن أبی الحدید، ج‏۸، ص ۲۵۴</ref>
امام حسین (ع) که در دوران خلافت [[عثمان بن عفان]] (23-35 ه.ق) دوران جوانی را می گذراند، در همراهی با پدر و برادرش، هیچ گاه خلافت و روش عثمان رانپذیرفت. بنا به اظهار منابع، وقتی خلیفه سوم، [[ابوذر غفاری]] یکی از صحابه پیامبر (ص) را به سبب اعتراض به روش وی از مدینه به ربذه تبعید کرد، با وجود دستور خلیفه مبنی برعدم بدرقه ابوذر، علی (ع) همراه حسن و حسین علیهما السلام و [[عمار]] و [[عقیل]] به بدرقه ابوذر رفتند و در همان هنگام امام حسین (ع) طی سخنانی، ابوذر را اهل دین و تبعید کنندگان او را اهل دنیا خواند<ref>شرح نهج البلاغة ابن أبي الحديد، ج‏8، ص 254</ref>
 
  
در ماه های پایانی خلافت عثمان و زمانی که شورشیان، خانه خلیفه را محاصره کردند و مانع رسیدن آب به خانه خلیفه شدند، کسانی که قدرت داشتند تا راهی از میان شورشیان باز کرده و به خانه عثمان آب برسانند، امام حسن و امام حسین علیهما السلام بودند.<ref>روزشمار زندگانی امام حسین(ع)/ فتاحی، قاسم؛ لولوئی، کیوان.ص3</ref>
+
در ماه های پایانی خلافت عثمان و زمانی که شورشیان، خانه خلیفه را محاصره کردند و مانع رسیدن آب به خانه خلیفه شدند، کسانی که قدرت داشتند تا راهی از میان شورشیان باز کرده و به خانه عثمان آب برسانند، امام حسن و امام حسین علیهما السلام بودند.<ref>روزشمار زندگانی امام حسین(ع)/ فتاحی، قاسم؛ لولوئی، کیوان.ص۳</ref>
  
===امام حسین در دوران خلافت امام علی علیه السلام===
+
'''امام حسین در دوران خلافت امام علی:'''
حسین علیه السلام پس از آنکه پدرش به خلافت رسید و جنگهای [[جنگ جمل|جمل]] و [[جنگ صفین|صفین]] و [[جنگ نهروان|نهروان]] به وقوع پیوست جزو لشگریان پدرش بود و در جنگهای مزبور شرکت داشت <ref>حسین کیست؟، فضل الله کمپانی، صفحه 32</ref>
 
  
==حسین (ع) در دوره امامت امام حسن علیه السلام==
+
حسین علیه السلام پس از آنکه پدرش به خلافت رسید و جنگهای [[جنگ جمل|جمل]] و [[جنگ صفین|صفین]] و [[جنگ نهروان|نهروان]] به وقوع پیوست، جزو لشگریان پدرش بود و در جنگهای مزبور شرکت داشت.<ref>حسین کیست؟، فضل الله کمپانی، صفحه ۳۲</ref>
پس از شهادت حضرت علی (ع) در بیست و یکم ماه رمضان سال 40 هجری قمری، بنا به وصیت آن حضرت، مسلمانان با فرزند بزرگ ایشان حسن (ع) به عنوان خلیفه بیعت کردند. حسین (ع) در طول دوران کوتاه خلافت پدرش و دوران ده ساله امامت امام حسن علیه السلام، پیوسته در کنار آن حضرت قرار داشت؛ هنگام حرکت امام حسن (ع) برای جمع آوری سپاه به منظور مقابله با معاویه، امام حسین (ع) همراه برادر بود و پس از آنکه امام مجتبی مجبور به صلح با معاویه شد، با برادرش حسین (ع) در این مورد به مشورت پرداخت.<ref>فتاحی، قاسم و لولوئی، کیوان، روزشمار زندگانی امام حسین(ع)، ص6</ref>
 
  
==دوران امامت امام حسین علیه السلام ==
+
'''امام حسین در دوره امامت امام حسن:'''
  
امام حسین علیه السلام به سال 49 یا 50 هجری پس از شهادت امام حسن علیه‌السلام به [[امامت]] رسید.<ref>کلینی، [[كافي]]، ج1، ص461 و 462</ref> امامت آن حضرت مقارن با حکمرانی [[معاویه]] بود و از آن جا که امام حسن علیه السلام با او صلح کرده بود ایشان نیز همان روش و سیره را ادامه داد. اما در عین حال رفتار او با معاویه عزت مدارانه و مقتدرانه بود. در نامه‌ای که آن حضرت آن را در پاسخ نامه تقریبا متملقانه و ریاکارانه معاویه نوشت به شدت او را مورد انتقاد قرار داده است و با یاد آوری جنایت او در کشتن یاران و شیعیان امام علی علیه السلام همچون حجر بن عدی و عمر بن حمق و دوری او از اسلام، او را بزرگترین فتنه اسلام و امت محمد (ص) دانست.<ref>[[نامه امام حسین علیه السلام و معاويه]]</ref>
+
پس از شهادت [[امام علی علیه السلام|حضرت علی]] (ع) در سال ۴۰ هجری، بنا به وصیت آن حضرت، مسلمانان با فرزند بزرگ ایشان [[امام حسن علیه السلام|امام حسن]] (ع) به عنوان [[خلیفه]] بیعت کردند. امام حسین (ع) در طول دوران کوتاه خلافت پدرش و دوران ده ساله [[امامت]] امام حسن علیه السلام، پیوسته در کنار ایشان قرار داشت. هنگام حرکت امام حسن (ع) برای جمع آوری سپاه به منظور مقابله با [[معاویه]]، امام حسین (ع) همراه برادر بود و پس از آنکه امام مجتبی مجبور به [[صلح امام حسن علیه السلام|صلح]] با معاویه شد، با برادرش امام حسین (ع) در این مورد به مشورت پرداخت.<ref>فتاحی، قاسم و لولوئی، کیوان، روزشمار زندگانی امام حسین(ع)، ص۶</ref>
  
ابن ابی الحدید روایت نموده است که میان حسین بن علی علیهماالسلام و [[ولید بن عتبه]] اموی که از سوی معاویه در مدینه حکومت داشت نزاعی درگرفت، و مورد نزاع مالی بود که متعلق به امام حسین علیه السلام بود و ولید آن را به زور غصب کرده بود. امام علیه السلام در مقابل این اقدام ولید را به دادخواهی بر اساس پیمان [[حلف الفضول]] و جنگ تهدید نمود و او ناچار شد مال امام را بازگرداند. ابن ابی الحدید همچنین از قول زبیر نقل می کند که همانند این داستان بین آن حضرت و معاویه رخ داد و معاویه ناچار شد پول زمین آن حضرت را که غصب نموده بود بپردازد. <ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج15، ص 226 تا 228</ref>
+
==دوران امامت امام حسین علیه‌السلام==
  
در سال 59 هجری معاویه بر خلاف مفاد صلحنامه<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ص۲۹۰-۲۹۱</ref> که در آن حق تعیین جانشین از او صلب شده بود، تصمیم گرفت پسرش [[یزید]] را به عنوان خلیفه پس از خود تعیین کند و برای اطمینان از وقوع چنین امری بر آن شد که در زمان حیات خود از مردم برای او بیعت بگیرد. معاویه خود نخستین کسی شد که با پسرش یزید دست بیعت داد.<ref>[[مروج الذهب]] 36/3 و 37</ref>
+
امام حسین علیه السلام به سال ۵۰ هجری پس از [[شهادت امام حسن علیه السلام|شهادت امام حسن]] علیه‌السلام، به [[امامت]] رسید.<ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۴۶۱ و ۴۶۲.</ref> امامت آن حضرت مقارن با حکمرانی [[معاویه]] بود و از آن جا که امام حسن علیه السلام با او صلح کرده بود، ایشان نیز همان روش و سیره را ادامه داد. اما در عین حال رفتار او با معاویه [[عزت]] مدارانه و مقتدرانه بود. در نامه‌ای که آن حضرت آن را در پاسخ نامه متملقانه و ریاکارانه معاویه نوشت، به شدت او را مورد انتقاد قرار داد و با یاد آوری جنایت او در کشتن یاران و [[شیعه|شیعیان]] امام علی علیه السلام، همچون [[حجر بن عدی]] و [[عمرو بن حمق]] و دوری او از [[اسلام]]، او را بزرگترین [[فتنه]] در اسلام و امت [[پیامبر اسلام|محمد]] (صلی الله علیه وآله) دانست.<ref>رجوع کنید به: [[نامه امام حسین علیه السلام و معاويه]].</ref>
  
ابن سعد در طبقات می‌نویسد: حسین بن علی بن ابیطالب از جمله اشخاصی بود که با یزید دست بیعت نداد. وی می‌افزاید: با [[مرگ]] معاویه در سال 60 هجری پسرش یزید بر مسند خلافت تکیه زد و مردم با وی بیعت کردند. آنگاه یزید با ارسال نامه‌ای به حاکم [[مدینه]] نوشت: مردم را فراخوان و از آنان بیعت گیر و از بزرگان قریش آغاز کن و نخستین آنان حسین بن علی باشد.<ref>تراثنا، ش 164/10</ref>
+
[[ابن ابی الحدید]] روایت نموده است که میان حسین بن علی علیه السلام و [[ولید بن عتبه]] اموی -که از سوی معاویه در [[مدینه]] حکومت داشت- نزاعی درگرفت، و مورد نزاع، مالی بود که متعلق به امام حسین علیه السلام بود و ولید آن را به زور [[غصب]] کرده بود. امام علیه السلام در مقابل این اقدام ولید را به دادخواهی بر اساس پیمان [[حلف الفضول]] و جنگ تهدید نمود و او ناچار شد مال امام را بازگرداند. ابن ابی الحدید همچنین از قول زبیر نقل می کند که همانند این داستان بین آن حضرت و معاویه رخ داد و معاویه ناچار شد پول زمین آن حضرت را که غصب نموده بود بپردازد.<ref>شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۵، ص ۲۲۶ تا ۲۲۸</ref>
  
چون حاکم [[مدینه]] از امام حسین علیه‌السلام بیعت خواست آن حضرت در پاسخ گفت: ما خاندان [[نبوت]] و معدن رسالتیم و یزید فاسق می‌گسار و آدم کش است و مثل من با مثل او بیعت نکنند و در سخنی دیگر فرمود: و بر اسلام سلام باد آنگاه که این امت به حاکمی چون یزید مبتلا شود و...
+
در سال ۵۹ هجری، معاویه بر خلاف مفاد صلحنامه<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ص۲۹۰-۲۹۱</ref> که در آن حق تعیین جانشین از او صلب شده بود، تصمیم گرفت پسرش [[یزید]] را به عنوان خلیفه پس از خود تعیین کند و برای اطمینان از وقوع چنین امری، بر آن شد که در زمان حیات خود از مردم برای او [[بیعت]] بگیرد. معاویه خود نخستین کسی بود که با پسرش یزید دست بیعت داد.<ref>مروج الذهب، مسعودی، ۳۶/۳-۳۷.</ref>
  
[[پرونده:Emam hossien karballa.jpg|270px|thumb|left|مرقد امام حسین علیه السلام در کربلا]]
+
ابن سعد در [[الطبقات الکبری (کتاب)|الطبقات]] می‌نویسد: حسین بن علی بن ابیطالب از جمله اشخاصی بود که با [[یزید بن معاویه|یزید]]  بیعت نکرد.<ref>الطبقات‏ الكبرى، خامسة۱، ص۴۳۹</ref> وی می‌افزاید: با مرگ معاویه در سال ۶۰ هجری، پسرش یزید بر مسند [[خلافت]] تکیه زد و مردم با وی بیعت کردند. آنگاه یزید با ارسال نامه‌ای به حاکم [[مدینه]] نوشت: مردم را فراخوان و از آنان بیعت گیر و از بزرگان [[قریش]] آغاز کن و نخستین آنان حسین بن علی باشد.<ref>الطبقات‏ الكبرى، خامسة۱، ص۴۴۲</ref>
مسعودی می‌نویسد: یزید مردی عیاش بود. پرندگان شکاری و سگ و میمون و یوز نگه می‌داشت و می‌گساری می‌کرد. و در ایام وی غنا در [[مکه]] و [[مدینه]] رواج یافت و لوازم لهو و لعب بکار رفت و مردم آشکارا می‌گساری می‌کردند. و درباره رفتار او با رعیت می‌گوید: [[فرعون]] در کار رعیت از او عادلتر و در کار خاصه و عامه مردم خویش منصفتر بود.<ref>مروج الذهب 77/3 و 78</ref>
 
  
به گفته شیخ مفید، امام حسین علیه‌السلام چون اوضاع مدینه را واژگونه یافت درنگ در آن شهر مقدس را جایز ندانست و در روز یکشنبه دو روز مانده به آخر [[رجب]] از سال 60 هجری به اتفاق اهل بیت و یاران خود راهی مکه شد.<ref>شیخ مفید، الإرشاد،  قم، كنگره شيخ مفيد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۴</ref>
+
چون حاکم مدینه از امام حسین علیه‌السلام بیعت خواست، آن حضرت در پاسخ گفت: ما خاندان [[نبوت]] و معدن رسالتیم و یزید فاسق می‌گسار و آدم کش است و مثل من با مثل او بیعت نکند و در سخنی دیگر فرمود: و بر [[اسلام]] سلام باد آنگاه که این امت به حاکمی چون یزید مبتلا شود.
  
آن حضرت هدف از خروج خویش را در وصیتی به برادرش [[محمد بن حنفیه]] چنین بیان فرمود: من برای گردنکشی و فساد و ظلم [از مدینه] خارج نشده‌ام. بلکه خارج شدم برای اصلاح در امت جدم صلی الله علیه و آله. و می خواهم [[امر به معروف و نهی از منکر]] کنم و مطابق سیره جدم و پدرم علی بن ابیطالب علیه السلام رفتار کنم.<ref> حسينى موسوى، محمد بن أبي طالب، تسلية المُجالس و زينة المَجالس (مقتل الحسين عليه السلام)، قم، چاپ اول، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۱۶۰</ref> امام حسین علیه السلام در شب جمعه سوم ماه [[شعبان]] به مکه معظمه وارد گردید.<ref>شیخ مفید، ارشاد، ج۲، ص۳۵</ref>  
+
[[پرونده:Emam hossien karballa.jpg|270px|thumb|left|مرقد امام حسین علیه‌السلام در کربلا]]
 +
[[مسعودی]] می‌نویسد: یزید مردی عیاش بود. پرندگان شکاری و سگ و میمون نگه می‌داشت و [[شراب خواری|می‌گساری]] می‌کرد. و در ایام وی غنا در [[مکه]] و [[مدینه]] رواج یافت و لوازم لهو و لعب بکار رفت و مردم آشکارا می‌گساری می‌کردند. و درباره رفتار او با رعیت می‌گوید: [[فرعون]] در کار رعیت از او عادلتر و در کار خاصه و عامه مردم خویش منصفتر بود.<ref>مروج الذهب، ۷۷/۳-۷۸.</ref>
  
چون مردم [[کوفه]] در [[عراق]] از مرگ [[معاویه]] و امتناع امام حسین علیه‌السلام از بیعت یزید اطلاع یافتند نامه‌های فراوان در پشتیبانی از امام حسین علیه‌السلام امضاء کردند و آن حضرت را به کوفه فراخواندند. آنان نوشتند: ما در انتظار تو با کسی بیعت نکرده‌ایم و در راه تو آماده جانبازی هستیم و بخاطر تو در [[نماز جمعه]] و جماعت دیگران حاضر نمی‌شویم.<ref>مروج الذهب 64/3</ref>  
+
به گفته [[شیخ مفید]]، امام حسین علیه‌السلام چون اوضاع مدینه را واژگونه یافت، درنگ در آن شهر مقدس را جایز ندانست و در روز یکشنبه دو روز مانده به آخر [[رجب]] از سال ۶۰ هجری به اتفاق اهل بیت و یاران خود راهی [[مکه|مکه]] شد.<ref>شیخ مفید، الإرشاد،  قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۴</ref>  
  
امام حسین علیه‌السلام در پاسخ به درخواست‌های مردم کوفه [[مسلم بن عقیل]] را در نیمه ماه مبارک [[رمضان]] به جانب کوفه روانه کرد و به او گفت: نزد مردم کوفه برو. اگر آن چه نوشته‌اند حق باشد مرا خبر ده تا به تو ملحق شوم.<ref>[[مروج الذهب]] 64/3</ref>  
+
آن حضرت هدف از خروج خویش را در وصیتی به برادرش [[محمد بن حنفیه]] چنین بیان فرمود: من برای گردنکشی و [[فساد]] و ظلم [از مدینه] خارج نشده‌ام. بلکه خارج شدم برای اصلاح در امت جدم. و می خواهم [[امر به معروف و نهی از منکر]] کنم و مطابق سیره جدم و پدرم علی بن ابیطالب رفتار کنم.<ref> حسینى موسوى، محمد بن أبی طالب، تسلیة المُجالس و زینة المَجالس (مقتل الحسین علیه السلام)، قم، چاپ اول، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۱۶۰</ref> امام حسین علیه السلام در شب جمعه سوم ماه [[شعبان]] به مکه معظمه وارد گردید.<ref>شیخ مفید، ارشاد، ج۲، ص۳۵</ref>  
  
مسلم به روز پنجم [[شوال]] وارد کوفه شد<ref>وقايع الأيام، شیخ عباس قمی، ص 69</ref> و مردم دسته دسته به بیعت با او شتافتند و به قولی ۱۸۰۰۰ نفر با او بیعت کردند.<ref>الإرشاد، شیخ مفید، ج۲، ص۴۱</ref> وی این مطلب را به امام حسین علیه‌السلام گزارش داد و از آن حضرت خواست به کوفه بیاید. اخبار کوفه به یزید رسید. وی در اولین عکس العمل [[نعمان بن بشیر]] حاکم کوفه را عزل و به جای او [[عبیدالله بن زیاد]] را نصب کرد و به او فرمان داد که مسلم بن عقیل را دستگیر یا تبعید یا به قتل برساند. و از طرفی مزدوران خود را بسیج کرد تا امام حسین علیه‌السلام را در شهر مکه غافلگیر کرده از میان بردارند.
+
چون مردم [[کوفه]] در [[عراق]] از مرگ [[معاویه]] و امتناع امام حسین علیه‌السلام از بیعت یزید اطلاع یافتند، نامه‌های فراوان در پشتیبانی از امام حسین علیه‌السلام امضاء کردند و آن حضرت را به کوفه فراخواندند. آنان نوشتند: ما در انتظار تو با کسی بیعت نکرده‌ایم و در راه تو آماده جانبازی هستیم و بخاطر تو در [[نماز جمعه]] و [[نماز جماعت|جماعت]] دیگران حاضر نمی‌شویم.<ref>مروج الذهب ۶۴/۳</ref>
 +
 
 +
امام حسین علیه‌السلام در پاسخ به درخواست‌های مردم کوفه، [[مسلم بن عقیل]] را در نیمه ماه مبارک [[رمضان]] به جانب کوفه روانه کرد و به او گفت: نزد مردم کوفه برو. اگر آن چه نوشته‌اند حق باشد مرا خبر ده تا به تو ملحق شوم.<ref>مروج الذهب، ۶۴/۳.</ref>
 +
 
 +
مسلم در روز پنجم [[شوال]] وارد کوفه شد<ref>وقایع الأیام، شیخ عباس قمی، ص ۶۹</ref> و مردم دسته دسته به بیعت با او شتافتند و به قولی ۱۸۰۰۰ نفر با او بیعت کردند.<ref>الإرشاد، شیخ مفید، ج۲، ص۴۱</ref> وی این مطلب را به امام حسین علیه‌السلام گزارش داد و از آن حضرت خواست به کوفه بیاید. اخبار کوفه به یزید رسید. وی در اولین عکس العمل [[نعمان بن بشیر]] حاکم کوفه را عزل و به جای او [[عبیدالله بن زیاد]] را نصب کرد و به او فرمان داد که مسلم بن عقیل را دستگیر یا تبعید یا به قتل برساند. و از طرفی مزدوران خود را بسیج کرد تا امام حسین علیه‌السلام را در شهر مکه غافلگیر کرده از میان بردارند.
  
 
===واقعه عاشورا===
 
===واقعه عاشورا===
چون امام علیه‌السلام از توطئه سوء قصد به جان خویش آگاهی یافت از سر حفظ حرمت و قداست بیت الله الحرام [[مناسک حج]] را به اضطرار پایان برد و به روز هشتم [[ذی الحجه]] از سال 60 هجری مکه را به قصد عراق وداع گفت.<ref>الإرشاد، شیخ مفید، ج۲، ص۶۶</ref>
+
چون امام حسین علیه‌السلام از توطئه سوء قصد به جان خویش آگاهی یافت، بخاطر حفظ حرمت و قداست [[بیت الله الحرام]]، مناسک [[حج]] را به اضطرار پایان برد و به روز هشتم [[ذی الحجه]] از سال ۶۰ هجری مکه را به قصد [[عراق]] ترک گفت.<ref>الإرشاد، شیخ مفید، ج۲، ص۶۶</ref>
  
[[ابن عباس]] بعد از واقعه [[کربلا]] در نامه‌اش به یزید می‌نویسد: هرگز فراموش نخواهم کرد که حسین بن علی را از حرم پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به حرم خدا طرد کردی و آن گاه مردانی را پنهانی بر سر او فرستادی تا غافلگیر او را بکشند. سپس او را از حرم خدا به [[کوفه]] راندی و ترسان و نگران از [[مکه]] بیرون شد با این که در گذشته و حال عزیزترین مردم بطحا بود و اگر در مکه اقامت می گزید و خونریزی در آن را روا می شمرد از همه مردم مکه و مدینه در دو حرم بیشتر فرمان برده می شد. لیکن او خوش نداشت که حرمت خانه و حرمت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را حلال شمارد. و بزرگ شمرد آن چه را که تو بزرگ نشمردی از آن جا که در نهان مردانی در پی او به مکه فرستادی تا در حرم با او بجنگند.<ref>[[تاريخ يعقوبي]] 221/1 و 222</ref>   
+
[[ابن عباس]] بعد از واقعه [[کربلا]] در نامه‌اش به [[یزید بن معاویه|یزید]] می‌نویسد: هرگز فراموش نخواهم کرد که حسین بن علی را از حرم پیامبر خدا صلی الله علیه وآله (مدینه) به حرم خدا (مکه) طرد کردی و آن گاه مردانی را پنهانی بر سر او فرستادی تا غافلگیر او را بکشند. سپس او را از حرم خدا به [[کوفه]] راندی و ترسان و نگران از [[مکه]] بیرون شد با این که در گذشته و حال، عزیزترین مردم [[بطحاء|بطحا]] بود و اگر در مکه اقامت می گزید و خونریزی در آن را روا می شمرد، از همه مردم مکه و مدینه در دو حرم بیشتر فرمان برده می شد. لیکن او خوش نداشت که حرمت خانه و حرمت رسول الله صلی الله علیه وآله را حلال شمارد. و بزرگ شمرد آن چه را که تو بزرگ نشمردی، از آن جا که در نهان مردانی در پی او به مکه فرستادی تا در حرم با او بجنگند.<ref>تاریخ یعقوبی، ۲۲۱/۱-۲۲۲.</ref>   
  
عبیدالله با حیله و تزویر مسلم بن عقیل و پناه دهنده او [[هانی بن عروة]] را در کوفه به طرز دلخراشی به شهادت رساند. و از آن جا که می دانست امام حسین علیه السلام رو به شهر کوفه می آید سپاهی به سرکردگی [[حر بن یزید ریاحی]] برای زیرنظر گرفتن سپاه آن حضرت به منطقه [[قادسیه]] گسیل کرد. حر بن یزید در محلی به نام [[شراف]] با امام حسین علیه السلام روبرو شد و سخنانی بینشان رد و بدل گردید. آن حضرت نامه های اهل کوفه را که دو خرجین بود به حر بن یزید عرضه کرد و دعوت آنان را خاطر نشان ساخت و راه خود را ادامه داد. تا آن که به روز دوم [[محرم]] سال 61 هجری به ناحیه [[نینوا]] وارد شد.<ref>[[تاريخ طبري]] 310/4</ref>  
+
[[عبیدالله بن زیاد|عبیدالله]] با حیله و تزویر مسلم بن عقیل و پناه دهنده او [[هانی بن عروة]] را در کوفه به طرز دلخراشی به شهادت رساند. و از آن جا که می دانست امام حسین علیه السلام رو به شهر کوفه می آید، سپاهی به سرکردگی [[حر بن یزید ریاحی]] برای زیرنظر گرفتن سپاه آن حضرت به منطقه [[قادسیه]] گسیل کرد. حر بن یزید در محلی به نام [[شراف]] با امام حسین علیه السلام روبرو شد و سخنانی بینشان رد و بدل گردید. آن حضرت نامه های فراوان اهل کوفه را به حر بن یزید نشان داد و دعوت آنان را خاطرنشان ساخت و راه خود را ادامه داد. تا آن که به روز دوم [[ماه محرم|محرم]] سال ۶۱ هجری به ناحیه [[نینوا]] وارد شد.<ref>تاریخ طبری، ۳۱۰/۴.</ref>  
  
در این زمین بود که ابن زیاد در رسید و نامه ای به حر بن یزید تسلیم کرد. متن نامه این بود: آن گاه که این نامه تو را رسد و فرستاده ما پیش تو آید بر حسین سخت گیر و او را در بیابانی فرود آر که نه دژ در آن باشد و نه آب. حر بن یزید در اجرای دستور ابن زیاد کاروان امام حسین علیه السلام را در نقطه ای به نام [[کربلا]] متوقف کرد. فردای آن روز [[عمر بن سعد]] فرستاده عبیدالله بن زیاد نیز با چهار هزار جنگجو وارد شد.
+
در این زمین بود که [[عبیدالله بن زیاد|ابن زیاد]] نامه ای به حر بن یزید فرستاد. متن نامه این بود: آن گاه که این نامه تو را رسد و فرستاده ما پیش تو آید، بر حسین سخت گیر و او را در بیابانی فرود آر که نه دژ در آن باشد و نه آب. حر بن یزید در اجرای دستور ابن زیاد کاروان امام حسین علیه السلام را در نقطه ای به نام [[کربلا]] متوقف کرد.  
  
شایان گفتن است که حر بن یزید پیش از شهادت امام حسین علیه السلام از کرده خود اظهار پشیمانی و [[توبه]] کرد و در جرگه یاران آن حضرت به درجه رفیع [[شهادت]] نائل آمد. عمر بن سعد روز هفتم محرم پانصد سواره بر کرانه فرات مامور کرد تا کاروان حسینی به آب دسترسی نداشته باشد. <ref>تاريخ طبري 311/4 و 312</ref> و روز نهم محرم ([[تاسوعا]]) امام حسین علیه السلام و اصحابش به طور کامل در حلقه محاصره دشمن واقع شدند و دشمن یقین کرد که دیگر برای آن حضرت یاوری نخواهد آمد.
+
فردای آن روز [[عمر بن سعد]] فرستاده عبیدالله بن زیاد نیز با چهار هزار جنگجو وارد شد. عمر سعد روز [[7 محرم|هفتم محرم]] پانصد سواره بر کرانه [[فرات]] مامور کرد تا کاروان حسینی به آب دسترسی نداشته باشد.<ref>تاریخ طبری ۳۱۱/۴ و ۳۱۲</ref> و روز [[9 محرم|نهم محرم]] ([[تاسوعا]]) امام حسین علیه السلام و اصحابش به طور کامل در حلقه محاصره دشمن واقع شدند و دشمن یقین کرد که دیگر برای آن حضرت یاوری نخواهد آمد.
  
عصر تاسوعا دستور حمله و آغاز جنگ از جانب دشمن صادر گردید. امام حسین علیه السلام چون تحرکات دشمن را دید برادرش عباس بن علی علیهماالسلام را فرستاد تا با آنان صحبت کند و جنگ را به فردا موکول کنند که این پیشنهاد مورد پذیرش آنان واقع شد. <ref>تاريخ طبري 314/4</ref>  
+
عصر تاسوعا دستور حمله و آغاز جنگ از جانب دشمن صادر گردید. امام حسین علیه السلام چون تحرکات دشمن را دید، برادرش [[حضرت عباس علیه السلام|عباس بن علی]] علیهماالسلام را فرستاد تا با آنان صحبت کند و جنگ را به فردا موکول کنند که این پیشنهاد مورد پذیرش آنان واقع شد.<ref>تاریخ طبری ۳۱۴/۴</ref>  
  
در روز دهم معروف به روز '''[[عاشورا]]''' دو سپاه در مقابل هم قرار گرفتند در حالی که سپاهیان عمر بن سعد را سی هزار نفر و تعداد یاران حسین علیه السلام را بین 72 تا 154 نفر گزارش نموده اند. <ref>جواد محدثى، فرهنگ عاشورا، ص 276</ref>
+
در روز [[10 محرم|دهم]] معروف به روز [[عاشورا]]، دو سپاه در مقابل هم قرار گرفتند در حالی که سپاهیان عمر بن سعد را سی هزار نفر و تعداد یاران حسین علیه السلام را بین ۷۲ تا ۱۵۴ نفر گزارش نموده اند.<ref>جواد محدثى، فرهنگ عاشورا، ص ۲۷۶</ref>
  
در آغاز جنگ اصحاب امام حسین علیه السلام همچون [[حبیب بن مظاهر]]، [[مسلم بن عوسجه]]، [[نافع بن هلال]]، [[زهیر بن قین]] و [[حر بن یزید ریاحی]] (که پیش از آغاز جنگ توبه نموده بود) وارد کارزار شده به شهادت رسیدند و در این هنگام نوبت به خاندان آن حضرت رسید. اولین کس از آنان که پای در میدان گذارد پسر مهترش [[حضرت علی اکبر]] بود. و به دنبال او دیگر کسان امام حسین علیه السلام از جمله فرزندان [[امام علی]] و [[امام حسن]] علیهماالسلام و [[جعفر طیار]] و عقیل به میدان رفتند و پس از رزمی دلاورانه به شهادت رسیدند. عباس بن علی علیهماالسلام هم که به قصد آب آوردن نبرد خویش را آغاز کرده بود مورد هجوم دشمن واقع شد و هستی خویش را فدای حسین علیه السلام ساخت.  
+
در آغاز جنگ اصحاب امام حسین علیه السلام همچون [[حبیب بن مظاهر]]، [[مسلم بن عوسجه]]، [[نافع بن هلال]]، [[زهیر بن القین البجلی|زهیر بن قین]] و [[حر بن یزید ریاحی]] (که پیش از آغاز جنگ [[توبه]] نموده بود) وارد کارزار شده و به شهادت رسیدند و در این هنگام نوبت به خاندان آن حضرت رسید. اولین کس از آنان که پای در میدان گذارد پسر بزرگترش [[حضرت علی اکبر]] بود. و به دنبال او دیگر کسان امام حسین علیه السلام از جمله فرزندان [[امام علی]] و [[امام حسن]] علیهماالسلام و [[جعفر طیار]] و [[عقیل بن ابیطالب|عقیل]] به میدان رفتند و پس از رزمی دلاورانه به شهادت رسیدند. [[حضرت عباس علیه السلام|حضرت عباس]] علیه السلام هم که به قصد آب آوردن، نبرد خویش را آغاز کرده بود، مورد هجوم دشمن واقع شد و هستی خویش را فدای حسین علیه السلام ساخت.  
  
پس از کشته شدن مردان خاندان امام حسین علیه السلام که در آن واقعه حاضر بودند (بجز علی بن حسین علیه السلام امام چهارم شیعیان که در آن هنگام در خیمه در بستر بیماری بودند)امام حسین علیه السلام در این نبرد نابرابر تنها ماند. و خود یکتنه با تمام سپاه عمر سعد کارزار نموده به شهادت رسید<ref>ارشاد، شیخ مفید، ج2، ص 101 تا 112</ref>
+
پس از کشته شدن مردان خاندان امام حسین علیه السلام که در آن واقعه حاضر بودند (بجز [[امام سجاد علیه السلام|علی بن حسین]] علیه السلام امام چهارم شیعیان که در آن هنگام در خیمه در بستر بیماری بود)، امام حسین علیه السلام در این نبرد نابرابر تنها ماند و خود یک تنه با تمام سپاه عمر سعد کارزار نموده و سرانجام به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسید.<ref>ارشاد، شیخ مفید، ج۲، ص ۱۰۱ تا ۱۱۲</ref>
 
   
 
   
حجاج بن عبدالله که خود در صحنه حاضر بود می گوید: به خدا هرگز شکسته ای را ندیده بودم که فرزند و کسان و یارانش کشته شده باشند و چون او ثابت قدم و آرام خاطر باشد. به خدا قسم پیش از او و پس از او کسی را همانندش ندیدم. وقتی حمله می برد پیادگان از راست و چپ او همچون بزغالگان از حمله گرگ فراری می شدند. <ref>[[تاريخ طبري]] 245/4</ref>
+
حجاج بن عبدالله که خود در صحنه حاضر بود می گوید: به خدا هرگز شکسته ای را ندیده بودم که فرزند و کسان و یارانش کشته شده باشند و چون او ثابت قدم و آرام خاطر باشد. به خدا قسم پیش از او و پس از او کسی را همانندش ندیدم. وقتی حمله می برد پیادگان از راست و چپ او همچون بزغاله از حمله گرگ فراری می شدند.<ref>تاریخ طبری، ۲۴۵/۴.</ref>
 +
 
 +
==فرزندان امام حسین علیه‌السلام==
 +
برای امام حسین علیه السلام، شش،<ref>شیخ مفید، ارشاد، ج۲، ص۱۳۵</ref> یا نه،<ref>تاریخ اهل البیت / ۱۰۲.</ref> یا ده<ref>کشف الغمه، اربلی، ۲۵۰/۲.</ref> فرزند از مادران مختلف شمرده اند که از آن فرزندان، [[حضرت علی اکبر علیه السلام|علی اکبر]] و عبدالله شیرخوار ([[حضرت علی اصغر علیه السلام|علی اصغر]]) در [[کربلا]] به شهادت رسیدند و [[امام سجاد]] علیه السلام، پیشوای چهارم [[شیعه|شیعیان]] گردید.
  
==فرزندان امام حسین علیه السلام==
+
اسامی فرزندان آن حضرت به این قرار است:
برای امام حسین علیه السلام شش<ref>شیخ مفید، ارشاد، ج۲، ص۱۳۵</ref> یا نه<ref>[[تاريخ اهل البيت]] / 102</ref> یا ده<ref>[[كشف الغمه]] 250/2</ref> فرزند از مادران مختلف شمرده اند که از آن فرزندان علی اکبر و عبدالله شیرخوار (علی اصغر) در کنار پدر به شهادت رسیدند و [[امام سجاد]] علیه السلام پیشوای چهارم شیعیان گردید.
 
  
اسامی فرزندان آن حضرت به اين ترتيب است:
+
*علی اکبر؛ که در کربلا به شهادت رسید. مادرش، [[لیلی مادر علی اکبر علیه السلام|لیلی]]، دختر ابی مرة بن عروة بن مسعود ثقفی نام داشت.
 +
*[[امام سجاد علیه السلام|علی بن حسین امام سجاد]] علیه‌السلام؛ که مادرش به نام [[حضرت شهربانو سلام الله علیها|شاهزنان]] یا ملکة النساء دختر کسری یزدگرد پادشاه [[ایران|ایران]] بود. از میان فرزندان پسری امام حسین علیه‌السلام، نسل آن حضرت از امام زین العابدین علیه السلام باقی مانده است.
 +
*علی اصغر؛ عبدالله شیرخوار که در دامان پدر خود به وسیله تیر به شهادت رسید.
 +
*جعفر که در حیات پدرش از دنیا رفت، و فرزندی از خود برجای نگذاشت. مادرش از قبیله قضاعیه بود.
 +
*محمد.
 +
*[[حضرت سکینه سلام الله علیها|سکینه]]، که نام مادر او و مادر عبدالله، [[رباب همسر امام حسین علیه السلام|رباب]]، دختر امرئ القیس بن عدی که از قبیله کلبیه معدیه بوده است.
 +
*فاطمه، که مادرش ام اسحاق دختر طلحة بن عبدالله از قبیله تیمیه بود.
 +
*زینب.<ref>[http://www.hawzah.net/Hawzah/Articles/Articles.aspx?id=3957 امین، سید محسن؛ سیره معصومان، ج ۴.]</ref>
  
#علي اکبر؛ که در کربلا به شهادت رسيد.مادرش، ليلي، دختر ابي مرة بن عروة بن مسعود ثقفي نام داشت.
+
==سخن و سیره امام حسین علیه‌السلام==
#علی اصفر؛ امام زين العابدين، که مادرش به نام شاهزنان يا ملکة النساء دختر کسري يزدگرد پادشاه ايران بود.به گفته شيخ مفيد، علي اکبر زين العابدين بوده و علي اصغر در کربلا به شهادت رسيده است.اما روايت اول که مي گويد علي اکبر به شهادت رسيده مشهورتر است. از ميان فرزندان پسری امام حسين علیه‌السلام، نسل آن حضرت از امام زین العابدین علیه السلام باقي مانده است.
 
#محمد.
 
#جعفر که در حيات پدرش از دنيا رفت، و فرزندي از خود برجاي نگذاشت. مادرش از قبيله قضاعيه بود.
 
#عبد الله شير خوار که در دامان پدر خود به وسيله تير به شهادت رسيد.
 
#سکينة، که نام مادر او و مادر عبد الله، رباب، دختر امرئ القيس بن عدي بن اوس بن جابر بن کعب بن عليم که از قبيله کلبيه معديه بوده است.
 
#فاطمه، که مادرش ام اسحاق دختر طلحة بن عبد الله از قبيله تيميه بود.
 
#زينب.<ref>[http://www.hawzah.net/Hawzah/Articles/Articles.aspx?id=3957 امين، سيد محسن؛ سيره معصومان، ج 4.]</ref>
 
  
==نمونه هایی از سخن و سیره امام حسین علیه السلام==
+
*کسی که خداوند را آن‌طور که شایسته اوست [[عبادت]] کند، خداوند بیش از آنچه آرزو و کفایت اوست به او می دهد.<ref>موسوعه کلمات امام حسین «علیه السلام»، ص ۷۴۸، ح۹۰۶</ref>
*کسی که خداوند را آنطور که شایسته اوست عبادت کند خداوند بیش از آنچه آرزو و کفایت اوست به او می دهد<ref>موسوعه کلمات امام حسین «علیه السلام»، ص 748، ح906</ref>
+
*مبادا تو از كسانى باشى كه به سبب [[گناه|گناهان]] بندگان خدا بر سرنوشت آنان بيمناك است، ولى از سزاى گناه خويش غافل است و خاطرى آسوده دارد، زيرا خدای تعالى در باره [[بهشت|بهشتش]] نيرنگ نمى‏‌خورد و آنچه نزد اوست جز به طاعت و فرمانبردارى از او به دست نيايد.<ref>تحف العقول، ص ۲۳۹</ref>
*در مدّت عمر، در حفظ سلامت تن بكوشيد.<ref>تحف العقول، ص 239</ref>
+
*[[انس بن مالک]] می‌گوید: در خدمت حسین بن علی نشسته بودم که یکی از کنیزان وارد شد و شاخه گلی به محضر آن حضرت تقدیم کرد. آن بزرگوار، بی درنگ خطاب به کنیز فرمود: تو اینک در راه خدا آزادی! انس گفت: ‌ای فرزند پیامبر! به همین آسانی او را آزاد می‌کنی؟ مگر این شاخه گل چقدر ارزش دارد؟ فرمود: خداوند ما را چنین تربیت کرده است. خود در [[قرآن]] می‌فرماید: «واذا حُیّیتّم بتحیّة فحیّوا بأحسنَ منها أو رُدّوها»<ref>سوره نساء، آیه۸۶.</ref>؛ هرگاه کسی به شما نیکی کرد، شما نیز بهتر از آن و اقلا مثل آن را انجام دهید.<ref>کشف الغمة، ج۲، ص۳۱.</ref>
*چيزى را بر زبان نياوريد كه از ارزش شما بكاهد.<ref>جلاءالعيون، ج 2، ص 205</ref>
+
*روایت شده است که [[روز عاشورا]] یک اثرى به پشت مبارک امام حسین علیه السّلام مشاهده شد، وقتى از [[امام سجاد علیه السلام|امام زین العابدین]] علیه السّلام راجع به آن اثر جویا شدند فرمود: آن اثر آن کیسه‌‏هاى غذائى است که بدوش می گرفت و براى بیوه زنان و یتیمان و بی‏نوایان می برد.<ref>زندگانى حضرت امام حسن مجتبى علیه السلام ( ترجمه جلد ۴۴ بحارالأنوارص۲۰۱.</ref>
*«انس بن مالک» می‌گوید: در خدمت حسین بن علی نشسته بودم که یکی از کنیزان وارد شد و شاخه گلی به محضر آن حضرت تقدیم کرد. آن بزرگوار، بی درنگ، خطاب به کنیز فرمود: تو اینک در راه خدا آزادی! «انس» گفت: ‌ای فرزند پیامبر! به همین آسانی او را آزاد می‌کنی؟ مگر این شاخه گل چقدر ارزش دارد؟ فرمود: خداوند ما را چنین تربیت کرده است. خود در قرآن می‌فرماید: «واذا حییتم بتحیة فحیوا باحسن منها او ردوها<ref>سوره نساء، آیه۸۶.</ref>؛هرگاه کسی به شما نیکی کرد، شما نیز بهتر از آن و اقلا مثل آن را انجام دهید».<ref>کشف الغمة، ج۲، ص۳۱.</ref>
 
*روایت شده است که روز عاشورا يك اثرى به پشت مبارك امام حسين عليه السّلام مشاهده شد، وقتى از حضرت امام زين العابدين عليه السّلام راجع به آن اثر جويا شدند فرمود: آن اثر آن كيسه‌‏هاى غذائى است كه بدوش ميگرفت و براى بيوه زنان و يتيمان و بی‏نوايان مي برد.<ref>زندگانى حضرت امام حسن مجتبى عليه السلام ( ترجمه جلد 44 بحار الأنوارص201</ref>
 
  
==پانویس ==
+
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
  
 
==پیوندهای مرتبط==
 
==پیوندهای مرتبط==
 +
 +
*[[ولادت امام حسین علیه السلام]]
 
*[[ویژه نامه ماه محرم]]
 
*[[ویژه نامه ماه محرم]]
 
*[http://ahlolbait.com/%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7/%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A8%D8%AA%DB%8C/%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%D9%8A%D9%86-%D8%B9%D9%84%D9%8A%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85 ویژه نامه شهادت امام حسین علیه السلام]
 
*[http://ahlolbait.com/%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7/%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A8%D8%AA%DB%8C/%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%D9%8A%D9%86-%D8%B9%D9%84%D9%8A%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85 ویژه نامه شهادت امام حسین علیه السلام]
 
*[http://ahlolbait.com/media/14137 مجموعه پاورپوینت های ماه محرم و صفر]
 
*[http://ahlolbait.com/media/14137 مجموعه پاورپوینت های ماه محرم و صفر]
 
*[http://ahlolbait.com/media/9806 بروشور چهل حدیث امام حسین علیه السلام]
 
*[http://ahlolbait.com/media/9806 بروشور چهل حدیث امام حسین علیه السلام]
*[http://ahlolbait.com/%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7/%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A8%D8%AA%DB%8C/%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%D9%8A%D9%86-%D8%B9%D9%84%D9%8A%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85 ویژه نامه ولادت امام حسین علیه السلام]
+
*[http://ahlolbait.com/%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7/%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A8%D8%AA%DB%8C/%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%D9%8A%D9%86-%D8%B9%D9%84%D9%8A%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85 ویژه نامه ولادت امام حسین علیه السلام]
  
 
{{شناختنامه امام حسین (ع)}}
 
{{شناختنامه امام حسین (ع)}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۴۲

«ابوعبدالله حسین بن علی علیه‌السلام»، ملقب به «سید الشهداء»، فرزند امام علی علیه‌السلام و حضرت فاطمه علیهاالسلام است. آن حضرت، امام سوم شیعیان است که پس از شهادت برادرش امام حسن علیه‌السلام در سال ۵۰ هجری به امامت رسید. ده سال از امامت امام حسین مقارن با سالهای پایانی حکومت معاویه بود، و پس از اینکه یزید بن معاویه در سال ۶۰ هجری پس از مرگ پدرش علی‌رغم مفاد صلح‌نامه او با امام حسن، بر مسند خلافت تکیه زد، امام حسین به دعوت مردم کوفه دست به قیام زد. اما مردم کوفه به آن حضرت خیانت کردند و در پی آن، ایشان به همراه تعدادی از بستگان و یاران همراهش در دهم ماه محرم سال ۶۱ هجری در واقعه عاشورا به شهادت رسیدند.

امام-حسین.jpg
مقام امام سوم
نام حسین
القاب سید الشهداء
کنیه ابو عبدالله
پدر امام علی علیه السلام
مادر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
زادروز سوم شعبان سال چهارم قمری
زادگاه مدینه
مدت امامت ۱۰ سال
مدت عمر ۵۷ سال
تاریخ شهادت روز عاشورای سال ۶۱ قمری
علت شهادت خیانت کوفیان
قاتل شمر لعنه الله
مدفن کربلا


ولادت امام حسین

اکثر منابع ولادت امام حسین علیه السلام را در سال چهارم هجری در شهر مدینه و در اوایل ماه شعبان ذکر نموده اند و در این بین، برخی منابع، روز سوم[۱] و برخی پنجم شعبان[۲] را به عنوان تاریخ دقیق ولادت آن حضرت تعیین نموده اند.

کنیه و القاب

کنیه امام حسین علیه‌السلام، ابوعبدالله و مشهورترین لقب آن حضرت، سیدالشهداء است. القاب دیگر ایشان را الشهید، السبط، التَّام، الرشید، الوفی، الطیّب، المبارک، التَّابِعُ وَ الرَّضِی لِلَّهِ، الشَّارِی نَفْسَهُ لِلَّهِ و الدَّالُّ عَلَى ذَاتِ اللَّه،‏ نوشته اند.[۳]

در کتاب الفصول المهمة اثر شیخ حرّ عاملی، نقش انگشتری آن حضرت، "لکلّ اجل کتاب" آمده، اما در کتاب وافی و غیر آن که از امام صادق علیه‌السلام نقل گردیده، "حسبی الله"، و از امام رضا علیه‌السلام "ان الله بالغ امره" ذکر شده است و چنین به نظر می رسد که برای آن حضرت چند انگشتری با عباراتی که بدانها اشاره شد وجود داشته است.[۴]

امام حسین قبل از امامت

امام حسین در زمان پیامبر اکرم

امام حسین علیه السلام ۶ سال و چند ماه از عمر مبارک خویش را در زمان حیات پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله گذراند. از این دوره زندگی ایشان، در منابع تاریخی، بیش از هر چیز اظهار محبت پیامبر(ص) به ایشان نقل شده است. به عنوان نمونه نقل شده است که رسول گرامی اسلام بارها امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را به سینه می فشرد و آنان را می بویید و می بوسید.[۵]

در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، امامت ایشان و امام حسین علیه السلام مورد تاکید قرار گرفته است: «الحسن و الحسین امامان، قاما أو قعدا»؛ حسن و حسین امامند، چه قیام کنند و چه نکنند.[۶]

در حدیث دیگری آن حضرت می فرمایند: «حسن و حسین، سرور جوانان بهشت اند». این حدیث در منابع متعدد شیعه و اهل سنت نقل شده است.[۷]

مطابق با روایات شیعه و سنی از پیامبر اکرم (ص)، آن حضرت در موارد متعددی شهادت امام حسین را پیشگویی نمودند و به خاطر آنچه بر ایشان خواهد رفت گریستند.[۸]

امام حسین علیه السلام در وقایع مهم زیر در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله حضور دارند که همگی نشان از جایگاه رفیع آن حضرت در نزد خدا و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دارند:

امام حسین در عصر خلفای نخستین

امام حسین علیه السلام در زمان شهادت امام علی علیه السلام در سال ۴۰ هجری، ۳۶ سال از عمرشان می گذشت. بیشتر این سالها (۲۵ سال) در دوران خلفای سه گانه سپری شد و حسین علیه السلام در این سالها شاهد وقایعی چون شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام و منع امیرالمؤمنین علیه السلام از حق خلافت و حکومت اسلامی بود. گزارشهای رسیده از زندگی امام حسین علیه السلام در این دوران اندک و منحصر در چند مورد زیر است:

مطالبه فدک از ابوبکر:

از جمله وقایعی که امام حسین (ع) در دوره خلافت ابوبکر بن ابی قحافه (۱۱-۱۳ ه.ق) در آن مشارکت داشت، این بود که آن حضرت که در آن هنگام دوران کودکی را می گذراند، همراه برادرش امام حسن (ع) در معیت مادرشان حضرت زهرا (س) برای مطالبه فدک، نزد ابوبکر رفتند و به عنوان شاهد، گواهی دادند که فدک از آن فاطمه (س) است. به گونه ای که خلیفه پذیرفت، ولی با مداخله عمر گواهی آنان مورد قبول واقع نشد.[۹]

اعتراض به عمر بن خطاب:

شیخ طبرسی احتجاج کوبنده امام حسین علیه السلام را با عمر بن خطاب، در حالی که عمر بر منبر بود، بیان می کند. در این احتجاج آن حضرت به عمر خطاب می کند که از منبر پدرم رسول خدا پایین بیا و در ضمن پرسش و پاسخی که بین عمر و امام رد و بدل می شود، آن حضرت حقانیت اهل بیت علیهم السلام و جایگاه رفیع آنان در نزد خدا و رسولش را برای همگان تبیین می نماید.[۱۰]

در برخی از منابع اهل سنت، خطاب امام حسین علیه السلام به عمر که گفت از منبر پدرم پایین بیا! نقل شده است.[۱۱] در برخی دیگر از منابع، این جریان به عنوان گفتگوی بین آن حضرت و ابوبکر ذکر شده است.[۱۲] و یا به عنوان گفتگوی بین امام حسن علیه السلام و ابوبکر آمده است.[۱۳]

مخالفت با روش عثمان:

امام حسین (ع) که در دوران خلافت عثمان بن عفان (۲۳-۳۵ ه.ق) دوران جوانی را می گذراند، در همراهی با پدر و برادرش، هیچ گاه خلافت و روش عثمان را نپذیرفت. بنا به اظهار منابع، وقتی خلیفه سوم، ابوذر غفاری یکی از صحابه پیامبر (ص) را به سبب اعتراض به روش وی، از مدینه به ربذه تبعید کرد، با وجود دستور خلیفه مبنی بر عدم بدرقه ابوذر، امام علی (ع) همراه حسن و حسین علیهما السلام و عمار و عقیل به بدرقه ابوذر رفتند و در همان هنگام امام حسین (ع) طی سخنانی، ابوذر را اهل دین و تبعید کنندگان او را اهل دنیا خواند.[۱۴]

در ماه های پایانی خلافت عثمان و زمانی که شورشیان، خانه خلیفه را محاصره کردند و مانع رسیدن آب به خانه خلیفه شدند، کسانی که قدرت داشتند تا راهی از میان شورشیان باز کرده و به خانه عثمان آب برسانند، امام حسن و امام حسین علیهما السلام بودند.[۱۵]

امام حسین در دوران خلافت امام علی:

حسین علیه السلام پس از آنکه پدرش به خلافت رسید و جنگهای جمل و صفین و نهروان به وقوع پیوست، جزو لشگریان پدرش بود و در جنگهای مزبور شرکت داشت.[۱۶]

امام حسین در دوره امامت امام حسن:

پس از شهادت حضرت علی (ع) در سال ۴۰ هجری، بنا به وصیت آن حضرت، مسلمانان با فرزند بزرگ ایشان امام حسن (ع) به عنوان خلیفه بیعت کردند. امام حسین (ع) در طول دوران کوتاه خلافت پدرش و دوران ده ساله امامت امام حسن علیه السلام، پیوسته در کنار ایشان قرار داشت. هنگام حرکت امام حسن (ع) برای جمع آوری سپاه به منظور مقابله با معاویه، امام حسین (ع) همراه برادر بود و پس از آنکه امام مجتبی مجبور به صلح با معاویه شد، با برادرش امام حسین (ع) در این مورد به مشورت پرداخت.[۱۷]

دوران امامت امام حسین علیه‌السلام

امام حسین علیه السلام به سال ۵۰ هجری پس از شهادت امام حسن علیه‌السلام، به امامت رسید.[۱۸] امامت آن حضرت مقارن با حکمرانی معاویه بود و از آن جا که امام حسن علیه السلام با او صلح کرده بود، ایشان نیز همان روش و سیره را ادامه داد. اما در عین حال رفتار او با معاویه عزت مدارانه و مقتدرانه بود. در نامه‌ای که آن حضرت آن را در پاسخ نامه متملقانه و ریاکارانه معاویه نوشت، به شدت او را مورد انتقاد قرار داد و با یاد آوری جنایت او در کشتن یاران و شیعیان امام علی علیه السلام، همچون حجر بن عدی و عمرو بن حمق و دوری او از اسلام، او را بزرگترین فتنه در اسلام و امت محمد (صلی الله علیه وآله) دانست.[۱۹]

ابن ابی الحدید روایت نموده است که میان حسین بن علی علیه السلام و ولید بن عتبه اموی -که از سوی معاویه در مدینه حکومت داشت- نزاعی درگرفت، و مورد نزاع، مالی بود که متعلق به امام حسین علیه السلام بود و ولید آن را به زور غصب کرده بود. امام علیه السلام در مقابل این اقدام ولید را به دادخواهی بر اساس پیمان حلف الفضول و جنگ تهدید نمود و او ناچار شد مال امام را بازگرداند. ابن ابی الحدید همچنین از قول زبیر نقل می کند که همانند این داستان بین آن حضرت و معاویه رخ داد و معاویه ناچار شد پول زمین آن حضرت را که غصب نموده بود بپردازد.[۲۰]

در سال ۵۹ هجری، معاویه بر خلاف مفاد صلحنامه[۲۱] که در آن حق تعیین جانشین از او صلب شده بود، تصمیم گرفت پسرش یزید را به عنوان خلیفه پس از خود تعیین کند و برای اطمینان از وقوع چنین امری، بر آن شد که در زمان حیات خود از مردم برای او بیعت بگیرد. معاویه خود نخستین کسی بود که با پسرش یزید دست بیعت داد.[۲۲]

ابن سعد در الطبقات می‌نویسد: حسین بن علی بن ابیطالب از جمله اشخاصی بود که با یزید بیعت نکرد.[۲۳] وی می‌افزاید: با مرگ معاویه در سال ۶۰ هجری، پسرش یزید بر مسند خلافت تکیه زد و مردم با وی بیعت کردند. آنگاه یزید با ارسال نامه‌ای به حاکم مدینه نوشت: مردم را فراخوان و از آنان بیعت گیر و از بزرگان قریش آغاز کن و نخستین آنان حسین بن علی باشد.[۲۴]

چون حاکم مدینه از امام حسین علیه‌السلام بیعت خواست، آن حضرت در پاسخ گفت: ما خاندان نبوت و معدن رسالتیم و یزید فاسق می‌گسار و آدم کش است و مثل من با مثل او بیعت نکند و در سخنی دیگر فرمود: و بر اسلام سلام باد آنگاه که این امت به حاکمی چون یزید مبتلا شود.

مرقد امام حسین علیه‌السلام در کربلا

مسعودی می‌نویسد: یزید مردی عیاش بود. پرندگان شکاری و سگ و میمون نگه می‌داشت و می‌گساری می‌کرد. و در ایام وی غنا در مکه و مدینه رواج یافت و لوازم لهو و لعب بکار رفت و مردم آشکارا می‌گساری می‌کردند. و درباره رفتار او با رعیت می‌گوید: فرعون در کار رعیت از او عادلتر و در کار خاصه و عامه مردم خویش منصفتر بود.[۲۵]

به گفته شیخ مفید، امام حسین علیه‌السلام چون اوضاع مدینه را واژگونه یافت، درنگ در آن شهر مقدس را جایز ندانست و در روز یکشنبه دو روز مانده به آخر رجب از سال ۶۰ هجری به اتفاق اهل بیت و یاران خود راهی مکه شد.[۲۶]

آن حضرت هدف از خروج خویش را در وصیتی به برادرش محمد بن حنفیه چنین بیان فرمود: من برای گردنکشی و فساد و ظلم [از مدینه] خارج نشده‌ام. بلکه خارج شدم برای اصلاح در امت جدم. و می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و مطابق سیره جدم و پدرم علی بن ابیطالب رفتار کنم.[۲۷] امام حسین علیه السلام در شب جمعه سوم ماه شعبان به مکه معظمه وارد گردید.[۲۸]

چون مردم کوفه در عراق از مرگ معاویه و امتناع امام حسین علیه‌السلام از بیعت یزید اطلاع یافتند، نامه‌های فراوان در پشتیبانی از امام حسین علیه‌السلام امضاء کردند و آن حضرت را به کوفه فراخواندند. آنان نوشتند: ما در انتظار تو با کسی بیعت نکرده‌ایم و در راه تو آماده جانبازی هستیم و بخاطر تو در نماز جمعه و جماعت دیگران حاضر نمی‌شویم.[۲۹]

امام حسین علیه‌السلام در پاسخ به درخواست‌های مردم کوفه، مسلم بن عقیل را در نیمه ماه مبارک رمضان به جانب کوفه روانه کرد و به او گفت: نزد مردم کوفه برو. اگر آن چه نوشته‌اند حق باشد مرا خبر ده تا به تو ملحق شوم.[۳۰]

مسلم در روز پنجم شوال وارد کوفه شد[۳۱] و مردم دسته دسته به بیعت با او شتافتند و به قولی ۱۸۰۰۰ نفر با او بیعت کردند.[۳۲] وی این مطلب را به امام حسین علیه‌السلام گزارش داد و از آن حضرت خواست به کوفه بیاید. اخبار کوفه به یزید رسید. وی در اولین عکس العمل نعمان بن بشیر حاکم کوفه را عزل و به جای او عبیدالله بن زیاد را نصب کرد و به او فرمان داد که مسلم بن عقیل را دستگیر یا تبعید یا به قتل برساند. و از طرفی مزدوران خود را بسیج کرد تا امام حسین علیه‌السلام را در شهر مکه غافلگیر کرده از میان بردارند.

واقعه عاشورا

چون امام حسین علیه‌السلام از توطئه سوء قصد به جان خویش آگاهی یافت، بخاطر حفظ حرمت و قداست بیت الله الحرام، مناسک حج را به اضطرار پایان برد و به روز هشتم ذی الحجه از سال ۶۰ هجری مکه را به قصد عراق ترک گفت.[۳۳]

ابن عباس بعد از واقعه کربلا در نامه‌اش به یزید می‌نویسد: هرگز فراموش نخواهم کرد که حسین بن علی را از حرم پیامبر خدا صلی الله علیه وآله (مدینه) به حرم خدا (مکه) طرد کردی و آن گاه مردانی را پنهانی بر سر او فرستادی تا غافلگیر او را بکشند. سپس او را از حرم خدا به کوفه راندی و ترسان و نگران از مکه بیرون شد با این که در گذشته و حال، عزیزترین مردم بطحا بود و اگر در مکه اقامت می گزید و خونریزی در آن را روا می شمرد، از همه مردم مکه و مدینه در دو حرم بیشتر فرمان برده می شد. لیکن او خوش نداشت که حرمت خانه و حرمت رسول الله صلی الله علیه وآله را حلال شمارد. و بزرگ شمرد آن چه را که تو بزرگ نشمردی، از آن جا که در نهان مردانی در پی او به مکه فرستادی تا در حرم با او بجنگند.[۳۴]

عبیدالله با حیله و تزویر مسلم بن عقیل و پناه دهنده او هانی بن عروة را در کوفه به طرز دلخراشی به شهادت رساند. و از آن جا که می دانست امام حسین علیه السلام رو به شهر کوفه می آید، سپاهی به سرکردگی حر بن یزید ریاحی برای زیرنظر گرفتن سپاه آن حضرت به منطقه قادسیه گسیل کرد. حر بن یزید در محلی به نام شراف با امام حسین علیه السلام روبرو شد و سخنانی بینشان رد و بدل گردید. آن حضرت نامه های فراوان اهل کوفه را به حر بن یزید نشان داد و دعوت آنان را خاطرنشان ساخت و راه خود را ادامه داد. تا آن که به روز دوم محرم سال ۶۱ هجری به ناحیه نینوا وارد شد.[۳۵]

در این زمین بود که ابن زیاد نامه ای به حر بن یزید فرستاد. متن نامه این بود: آن گاه که این نامه تو را رسد و فرستاده ما پیش تو آید، بر حسین سخت گیر و او را در بیابانی فرود آر که نه دژ در آن باشد و نه آب. حر بن یزید در اجرای دستور ابن زیاد کاروان امام حسین علیه السلام را در نقطه ای به نام کربلا متوقف کرد.

فردای آن روز عمر بن سعد فرستاده عبیدالله بن زیاد نیز با چهار هزار جنگجو وارد شد. عمر سعد روز هفتم محرم پانصد سواره بر کرانه فرات مامور کرد تا کاروان حسینی به آب دسترسی نداشته باشد.[۳۶] و روز نهم محرم (تاسوعا) امام حسین علیه السلام و اصحابش به طور کامل در حلقه محاصره دشمن واقع شدند و دشمن یقین کرد که دیگر برای آن حضرت یاوری نخواهد آمد.

عصر تاسوعا دستور حمله و آغاز جنگ از جانب دشمن صادر گردید. امام حسین علیه السلام چون تحرکات دشمن را دید، برادرش عباس بن علی علیهماالسلام را فرستاد تا با آنان صحبت کند و جنگ را به فردا موکول کنند که این پیشنهاد مورد پذیرش آنان واقع شد.[۳۷]

در روز دهم معروف به روز عاشورا، دو سپاه در مقابل هم قرار گرفتند در حالی که سپاهیان عمر بن سعد را سی هزار نفر و تعداد یاران حسین علیه السلام را بین ۷۲ تا ۱۵۴ نفر گزارش نموده اند.[۳۸]

در آغاز جنگ اصحاب امام حسین علیه السلام همچون حبیب بن مظاهر، مسلم بن عوسجه، نافع بن هلال، زهیر بن قین و حر بن یزید ریاحی (که پیش از آغاز جنگ توبه نموده بود) وارد کارزار شده و به شهادت رسیدند و در این هنگام نوبت به خاندان آن حضرت رسید. اولین کس از آنان که پای در میدان گذارد پسر بزرگترش حضرت علی اکبر بود. و به دنبال او دیگر کسان امام حسین علیه السلام از جمله فرزندان امام علی و امام حسن علیهماالسلام و جعفر طیار و عقیل به میدان رفتند و پس از رزمی دلاورانه به شهادت رسیدند. حضرت عباس علیه السلام هم که به قصد آب آوردن، نبرد خویش را آغاز کرده بود، مورد هجوم دشمن واقع شد و هستی خویش را فدای حسین علیه السلام ساخت.

پس از کشته شدن مردان خاندان امام حسین علیه السلام که در آن واقعه حاضر بودند (بجز علی بن حسین علیه السلام امام چهارم شیعیان که در آن هنگام در خیمه در بستر بیماری بود)، امام حسین علیه السلام در این نبرد نابرابر تنها ماند و خود یک تنه با تمام سپاه عمر سعد کارزار نموده و سرانجام به شهادت رسید.[۳۹]

حجاج بن عبدالله که خود در صحنه حاضر بود می گوید: به خدا هرگز شکسته ای را ندیده بودم که فرزند و کسان و یارانش کشته شده باشند و چون او ثابت قدم و آرام خاطر باشد. به خدا قسم پیش از او و پس از او کسی را همانندش ندیدم. وقتی حمله می برد پیادگان از راست و چپ او همچون بزغاله از حمله گرگ فراری می شدند.[۴۰]

فرزندان امام حسین علیه‌السلام

برای امام حسین علیه السلام، شش،[۴۱] یا نه،[۴۲] یا ده[۴۳] فرزند از مادران مختلف شمرده اند که از آن فرزندان، علی اکبر و عبدالله شیرخوار (علی اصغر) در کربلا به شهادت رسیدند و امام سجاد علیه السلام، پیشوای چهارم شیعیان گردید.

اسامی فرزندان آن حضرت به این قرار است:

  • علی اکبر؛ که در کربلا به شهادت رسید. مادرش، لیلی، دختر ابی مرة بن عروة بن مسعود ثقفی نام داشت.
  • علی بن حسین امام سجاد علیه‌السلام؛ که مادرش به نام شاهزنان یا ملکة النساء دختر کسری یزدگرد پادشاه ایران بود. از میان فرزندان پسری امام حسین علیه‌السلام، نسل آن حضرت از امام زین العابدین علیه السلام باقی مانده است.
  • علی اصغر؛ عبدالله شیرخوار که در دامان پدر خود به وسیله تیر به شهادت رسید.
  • جعفر که در حیات پدرش از دنیا رفت، و فرزندی از خود برجای نگذاشت. مادرش از قبیله قضاعیه بود.
  • محمد.
  • سکینه، که نام مادر او و مادر عبدالله، رباب، دختر امرئ القیس بن عدی که از قبیله کلبیه معدیه بوده است.
  • فاطمه، که مادرش ام اسحاق دختر طلحة بن عبدالله از قبیله تیمیه بود.
  • زینب.[۴۴]

سخن و سیره امام حسین علیه‌السلام

  • کسی که خداوند را آن‌طور که شایسته اوست عبادت کند، خداوند بیش از آنچه آرزو و کفایت اوست به او می دهد.[۴۵]
  • مبادا تو از كسانى باشى كه به سبب گناهان بندگان خدا بر سرنوشت آنان بيمناك است، ولى از سزاى گناه خويش غافل است و خاطرى آسوده دارد، زيرا خدای تعالى در باره بهشتش نيرنگ نمى‏‌خورد و آنچه نزد اوست جز به طاعت و فرمانبردارى از او به دست نيايد.[۴۶]
  • انس بن مالک می‌گوید: در خدمت حسین بن علی نشسته بودم که یکی از کنیزان وارد شد و شاخه گلی به محضر آن حضرت تقدیم کرد. آن بزرگوار، بی درنگ خطاب به کنیز فرمود: تو اینک در راه خدا آزادی! انس گفت: ‌ای فرزند پیامبر! به همین آسانی او را آزاد می‌کنی؟ مگر این شاخه گل چقدر ارزش دارد؟ فرمود: خداوند ما را چنین تربیت کرده است. خود در قرآن می‌فرماید: «واذا حُیّیتّم بتحیّة فحیّوا بأحسنَ منها أو رُدّوها»[۴۷]؛ هرگاه کسی به شما نیکی کرد، شما نیز بهتر از آن و اقلا مثل آن را انجام دهید.[۴۸]
  • روایت شده است که روز عاشورا یک اثرى به پشت مبارک امام حسین علیه السّلام مشاهده شد، وقتى از امام زین العابدین علیه السّلام راجع به آن اثر جویا شدند فرمود: آن اثر آن کیسه‌‏هاى غذائى است که بدوش می گرفت و براى بیوه زنان و یتیمان و بی‏نوایان می برد.[۴۹]

پانویس

  1. مصباح المتهجد، شیخ طوسی دار الکتب الإسلامیه‏، تهران‏، ۱۴۰۹ ق‏، ج۲، ص۶۹۰ - وقایع الایام، شیخ عباس قمی
  2. بحار الانوار، ج۴۳، ص۲۳۷
  3. خصیبى، حسین بن حمدان، الهدایة الکبرى، البلاغ - بیروت، ۱۴۱۹ ق ، ص۲۰۱
  4. امین، سید محسن؛ سیره معصومان، ج ۴.
  5. ذخائر العقبی، ص ۱۲۲.
  6. مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، ابن شهرآشوب، ج‌۳، ص۳۹۴ -ایشان می نویسد: «اهل قبله اجماع دارند بر اینکه پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: الحسن والحسین امامان قاما أوقعدا».
  7. مناقب آل أبی طالب علیهم السلام، ابن شهرآشوب، ج‌۳، ص۳۹۴ - طبقات کبری، ابن سعد، ج۶، ص ۴۰۵ - سیر اعلام النبلاء، ج۳، ص ۲۸۲
  8. طبقات الکبری، ابن سعد، مکتبة الخانجی، ۱۴۲۱ ق، ج۶، ص۴۱۷-۴۱۹؛ مثیر الأحزان‏، ابن نما حلى، قم: مدرسه امام مهدى‏، ۱۴۰۶ ق، ص۱۶ -۲۲‏.
  9. فتاحی، قاسم و لولوئی، کیوان، روزشمار زندگانی امام حسین(ع)، ص۳
  10. طبرسى، احمد بن على‏، الإحتجاج على أهل اللجاج، مشهد: نشر مرتضى، ۱۴۰۳ ق‏، ج‏۲، ص ۲۹۲
  11. بغدادی، تاریخ بغداد، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۵۲. - طبقات ابن سعد، مکتبة الخانجی، ۱۴۲۱ ق، ج۶، ص ۴۰۸
  12. الجعفریات( الأشعثیات)، ابن اشعث، محمد بن محمد، تهران‏:نینوا، بى تا، ص۲۱۲‏
  13. شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج‏۶، ص ۴۲
  14. شرح نهج البلاغة ابن أبی الحدید، ج‏۸، ص ۲۵۴
  15. روزشمار زندگانی امام حسین(ع)/ فتاحی، قاسم؛ لولوئی، کیوان.ص۳
  16. حسین کیست؟، فضل الله کمپانی، صفحه ۳۲
  17. فتاحی، قاسم و لولوئی، کیوان، روزشمار زندگانی امام حسین(ع)، ص۶
  18. کلینی، کافی، ج۱، ص۴۶۱ و ۴۶۲.
  19. رجوع کنید به: نامه امام حسین علیه السلام و معاويه.
  20. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۵، ص ۲۲۶ تا ۲۲۸
  21. ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ص۲۹۰-۲۹۱
  22. مروج الذهب، مسعودی، ۳۶/۳-۳۷.
  23. الطبقات‏ الكبرى، خامسة۱، ص۴۳۹
  24. الطبقات‏ الكبرى، خامسة۱، ص۴۴۲
  25. مروج الذهب، ۷۷/۳-۷۸.
  26. شیخ مفید، الإرشاد، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۴
  27. حسینى موسوى، محمد بن أبی طالب، تسلیة المُجالس و زینة المَجالس (مقتل الحسین علیه السلام)، قم، چاپ اول، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۱۶۰
  28. شیخ مفید، ارشاد، ج۲، ص۳۵
  29. مروج الذهب ۶۴/۳
  30. مروج الذهب، ۶۴/۳.
  31. وقایع الأیام، شیخ عباس قمی، ص ۶۹
  32. الإرشاد، شیخ مفید، ج۲، ص۴۱
  33. الإرشاد، شیخ مفید، ج۲، ص۶۶
  34. تاریخ یعقوبی، ۲۲۱/۱-۲۲۲.
  35. تاریخ طبری، ۳۱۰/۴.
  36. تاریخ طبری ۳۱۱/۴ و ۳۱۲
  37. تاریخ طبری ۳۱۴/۴
  38. جواد محدثى، فرهنگ عاشورا، ص ۲۷۶
  39. ارشاد، شیخ مفید، ج۲، ص ۱۰۱ تا ۱۱۲
  40. تاریخ طبری، ۲۴۵/۴.
  41. شیخ مفید، ارشاد، ج۲، ص۱۳۵
  42. تاریخ اهل البیت / ۱۰۲.
  43. کشف الغمه، اربلی، ۲۵۰/۲.
  44. امین، سید محسن؛ سیره معصومان، ج ۴.
  45. موسوعه کلمات امام حسین «علیه السلام»، ص ۷۴۸، ح۹۰۶
  46. تحف العقول، ص ۲۳۹
  47. سوره نساء، آیه۸۶.
  48. کشف الغمة، ج۲، ص۳۱.
  49. زندگانى حضرت امام حسن مجتبى علیه السلام ( ترجمه جلد ۴۴ بحارالأنوار)، ص۲۰۱.

پیوندهای مرتبط


11.jpg
واقعه عاشورا
قبل از واقعه
شرح واقعه
پس از واقعه
بازتاب واقعه
وابسته ها


چهارده معصوم علیهم السلام
اسامی

حضرت محمد صلی الله علیه و آلهحضرت فاطمه سلام الله علیها

امام علی علیه السلامامام حسن علیه السلامامام حسین علیه السلامامام سجاد علیه السلامامام باقر علیه السلامامام صادق علیه السلامامام کاظم علیه السلامامام رضا علیه السلامامام جواد علیه السلامامام هادی علیه السلامامام حسن عسکری علیه السلامامام زمان عجل الله تعالی فرجه

مفاهیم وابسته
اهل البیت علیهم السلامعصمتپنج تنعترتساداتاهل الذکراکمال دیناولی الأمر
آیات و احادیث مرتبط
آیه تطهیرآیه امامتآیه اکمالحدیث ثقلینحدیث سفینهحدیث یوم الدارحدیث طیر مشوی