میقات: تفاوت بین نسخهها
(صفحهای جدید حاوی '{{الگو:مقاله از یک نشریه}} {{الگو:نیازمند ویرایش فنی}} رفتن به سوي حرم أمن الهي و كع...' ایجاد کرد) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) جز |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{الگو:مقاله از یک نشریه}} | {{الگو:مقاله از یک نشریه}} | ||
− | + | [[پرونده:Mighat.jpg|بندانگشتی|میقات حج]] | |
− | + | __toc__ | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | رفتن به سوی حرم أمن الهی و [[کعبه]] معظمه همراه با بریدن از خود و وابستگی نفسانی، از سویی انسان را میهمان آفریدگار جهان و صاحب خانه می کند و از سوی دیگر او را به دریای بیکران انسانهای پاک و دعوت شده به سوی حق متصل می نماید؛ زیرا کعبه اوّلین خانه روی زمین، محل [[طواف]] [[ملائکه|ملائکةاللّه]] و همه [[پیامبران|انبیای]] عظام علیهم السلام از [[حضرت آدم علیه السلام|آدم]] علیه السلام تا [[خاتم الأنبیاء|خاتم]] صلی الله علیه و آله بوده و شرافتی بس عظیم دارد. ورود به [[بیت الله الحرام|بیت اللّه الحرام]]، پروانه وار گشتن در اطراف کعبه و لمس [[حجر الأسود|حجرالاسود]] و استشمام بادهای بهشتی از [[رکن یمانی|رکن یمانی]]، از راهی میسّر است که خدای سبحان ـ آن را بیان کرده و رسول گرامیش صلی الله علیه و آله جایگاه و زمان آن را معین نموده است که همان میقات می باشد؛ آن هم با لباسی ساده و به دور از فخر و زینت و با شرایطی خاص. | |
− | + | ==اهمیت میقات== | |
− | + | میقاتهای پنجگانه که از هر سوی، محیط بر شهر [[مکه]] و حرم أمن الهی است، گویا مدخل ها و درب های ورودی برای میهمانان پروردگار متعالند؛ آنانی که از اطراف کره زمین خوانده شده اند و مصداق «یأتون من کل فجّ عمیق»<ref>[[سوره حج]]: ۲۷.</ref> گردیده اند و می خواهند مراسم [[حج]] ابراهیمی را به جای آورند. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | و در | + | میقات اولین محلی است که حاجی اعلان حضور می کند و در مقابل خالق یکتا خود را برهنه از همه وابستگی ها نموده و با حالتی خالصانه فریاد: «لبیک ألّلهمّ لبیک...» برمی آورد. این حضور و شهود است و شاید یکی از اعلی مراتب آن است که زبان اولیای خدا را کند می کند و توان لبیک گفتن را از آنان می گیرد. همچنان که [[مالکی|مالک بن انس]] می گوید: به همراه [[امام صادق علیه السلام|جعفر بن محمد]] علیهماالسلام جهت بجا آوردن مناسک حج رفتم چون به میقات رسیدم، آن حضرت را دیدم که در حالت [[احرام]] هر چه می خواست «[[تلبیه|لبیک]]» بر زبان جاری کند، صدا در گلویش قطع می گردید و حالش دگرگون می شد به طوری که نزدیک بود از روی مرکب به زمین افتد. عرض کردم، ای فرزند رسول خدا بگو ذکر «[[تلبیه|تلبیه]]» را. در جوابم فرمود: چگونه بگویم «لبّیک اللّهم لبّیک» و حال آن که در حضورش ایستاده ام، میترسم جواب آید: «لا لبّیک و لاسعدیک».<ref>الامام جعفر الصادق علیه السلام دراسات و أبحاث، ص ۳۰۶ ـ خصال صدوق، ج۱، ص۱۶۷ ـ الحج فی الکتاب والسنّة، ص ۳۷۵.</ref> |
− | پس | + | پس میقات جایگاهی است که [[زیارت]] بیت اللّه الحرام از آنجا شروع می شود و قاصد حج نمی تواند بدون [[احرام]] از میقات عبور کند و یا قبل از آن محرم گردد ـ مگر در صورت [[نذر]] ـ لذا کسانی که از کشورهای مختلف و راه های دور عزم [[مکه]] کرده اند و می خواهند حج و [[عمره]] بجا آورند، باید داخل میقات گردند و محرم شوند. |
− | |||
− | |||
− | + | دقت در سخنان [[امام سجاد علیه السلام|امام زین العابدین]] علیه السلام در گفتگوی خود با «شبلی» <ref>الشِّبلی عنوان جمعی از علما، زهاد و عرفای شبله است. شبله قریهای است در ماوراءالنهر (نزدیک سمرقند) که دارای دانشمندان فراوانی بوده است و راوی [[حدیث]] از رجال همان قریه است. (وفیات الاعیان، ج۲، ص۴۱)</ref> بعد از اتمام اعمال حجش، ما را به اهمیت احرام و میقات و فضای ملکوتی و حالات عرفانی آن توجه می دهد. آنگاه که فرمود: «آقای شبلی! آیا برای احرام وارد میقات شدی و دو رکعت نماز احرام گزاردی و تلبیه را بر زبان جاری کردی؟!». شبلی جواب داد: «بلی یابن رسول اللّه». حضرت پرسید: «آیا هنگام ورود به میقات نیتت این بود که تحصیل شرایط زیارت بیت اللّه الحرام کنی؟ و در موقع بجای آوردن دو رکعت نماز احرام، توجه کردی که با بهترین اعمال و بالاترین حسنات به خدای سبحان ـ تقرب پیدا می کنی؟ و هنگام لبّیک گفتن قصد کردی که بر اساس تعهدی خاص ـ طاعت در مقابل اوامرش و خودداری از معصیتش ـ تلبیه بگویی؟!». عرض کرد: «نه یابن رسول اللّه»، حضرت فرمود: «پس در این صورت، نه داخل میقات شده ای و نه نماز خوانده ای و نه لبیک واقعی گفته ای!».<ref> مستدرک الوسائل، ج۲، کتاب الحجّ، ابواب العود إلی منی، باب ۱۷، ص۱۸۷.</ref> | |
− | + | [[امام صادق]] علیه السلام فرمودند: «محرم شدن جهت [[عمره]] و [[حج]]، از مواقیت پنجگانه ای است که [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله آن را معین نمود»، سپس فرمود: «رسول خدا صلی الله علیه و آله برای اهل [[مدینه]] و کسانی که از آنجا به [[مکه]] می روند، [[ذو الحلیفه|ذوالحلیفه]] ([[مسجد شجره]]) و برای آنان که از شامات می آیند، [[جحفه|جحفه]] و برای اهل [[نجد]] و [[عراق]]، [[وادی عقیق|وادی عقیق]] و برای اهل [[طائف]] و آنانی که از آن مسیر عبور می کنند، [[قرن المنازل]] و برای اهل [[یمن|یمن]] و عبورکنندگان از آن مسیر [[یلملم|یلملم]] را میقات قرار داد». آنگاه فرمود: «کسی که قصد خانه خدا را دارد، نباید از غیر این میقات ها عبور کند».<ref>وسائل الشیعه، ج۸، ص۲۲۳، باب فروع کافی، ج۴، ص۳۱۹، حدیث۲ ـ صحیح البخاری، ج۲، ص۲۴۰ ـ صحیح مسلم، ج۲، ص۸۳۸، باب «مواقیت الحج والعمرة». باید گفت: مضمون بالا در روایات زیادی دیده می شود لیکن در بعضی بجای «أهل نجد»، «أهل عراق» ذکر شده و بجای «أهل شامات»، «مغرب» را آورده اند که در حقیقت تفاوت چندانی ندارد؛ زیرا همه روایات باب درصدد بیان جهت میقات ها است. | |
+ | لذا در بعضی از کتاب های فقهی، میقات جحفه را برای أهل [[مصر]]، [[شام]]، مغرب، [[اندلس]]، روم و... نوشته اند و برای اهل [[عراق]] و کسانی که در مشرق زمین هستند ذات عرق را و برای اهل یمن و هند و... یلملم را میقات دانسته اند پس این ها درصدد بیان جهت میقات ها بوده اند. جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۱۳ ـ الفقه علی المذاهب الأربعة، ج۱، ص۶۴۰، مواقیت الإحرام.</ref> | ||
− | + | بدیهی است هر یک از مواقیت بحث های مستقل و عمیق فقهی و عرفانی و تاریخی دارد که در جای خود بحث گسترده تری را می طلبد و ما در این نوشتار به صورت گذرا و کوتاه آنها را بررسی نموده ایم. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | ==بررسی واژه میقات== | |
− | + | «میقات» بر وزن «مِفْعال» است که در اصل «مِوْقاتْ» بوده، واو ساکن و حرف ماقبل آن کسره داشته، لذا تبدیل به یاء شده است و جمع میقات مواقیت می باشد. بحثی است میان علما و محققین و آن این که واژه «میقات» اسم آلت است یا اسم زمان و مکان؟ | |
− | در | ||
− | |||
− | |||
− | + | مرحوم [[سلطان العـلماء|سلطان العلماء]] در حاشیه [[شرح لمعه]] می گوید: «میقات اسم آلت است مانند مفتاح» و نیز فرموده است: «میقات اسم آن چیزی است که به وسیله آن، چیز دیگری معین می شود از جهت زمان و مکان».<ref>شرح لمعه، ج۱، ص۲۱۹. چاپ حجری، المیقات اسم یوّقت به الشی فهو اسم آلة کالمفتاح أی یحدّد زماناً أو مکاناً.</ref> | |
− | + | بعضی مانند [[شهید اول|شهید اول]] گفته اند: میقات از نظر لغت اسم مکان و زمان است؛ زیرا اسم زمان و مکان از ثلاثی مجرد بر وزن مفعال آمده است؛ مانند میلاد یعنی «زمان ولادت» و یا میعاد یعنی «وعده گاه». | |
− | |||
− | + | [[فخرالدین طریحی|طریحی]] در [[مجمع البحرین (کتاب)|مجمع البحرین]] تا حدّی همان معنا را اراده می کند و ذیل آیه شریفه: «إنَّ یوم الفصل کان میقاتا» می گوید: «میقات زمان معین برای انجام کاری است که مجازاً بر مکان اطلاق شده مانند: «مواقیت الحجّ» یعنی مکان های معین که [[احرام]] حج در آن منعقد می گردد.<ref>مجمع البحرین، طریحی، ج۱، ص۲۲۷، ماده وقت.</ref> و آیه شریفه: «یسْأَلُونَک عَنِ الاَْهِلَّةِ قُلْ هِی مَواقِیتٌ لِلنّاسِ وَالحَجِّ»<ref>[[سوره بقره]]: ۱۸۹.</ref> دلالت بر زمان معین جهت انجام حج «تمتع، قِران و افراد» دارد و همچنین کلمه «میقات» در آیات دیگر دلالت بر زمان معین میکند که به تعبیر [[لسان العرب (کتاب)|لسان العرب]]: المیقات: مصدر الوقت. والآخرة: میقات الخلق. و مواضع الإحرام: مواقیت الحج والهلال میقات الشهر و نحو ذلک.<ref>لسان العرب، ج۲، ص۱۰۸، ماده وقت.</ref> | |
− | |||
− | + | و در اصطلاح مواقیت عبارتست از: «مواضع و أزمنة معینة لعبادة مخصوصة»؛ مکان و زمان معین برای عبادت خاص.<ref>غایة المنتهی، ج۲، ص۲۹۵، ۲۹۶.</ref> | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | پس می شود نتیجه گرفت که میقات شامل اسم زمان و مکان است؛ یعنی زمان و مکان معین را دربرمی گیرد و شاید بتوان گفت: تعبیر [[صاحب جواهر]] در بحث مواقیت تعبیر زیبا و جالبی است؛ آنجا که می فرماید: «المواقیت جمع میقات والمراد به هنا «فی الحج» حقیقةً او توسعاً مکان الاحرام».<ref>جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۰۲.</ref> مراد از کلمه میقات در بحث حج ـ حقیقةً یا مجازاً ـ اماکن خاص است. | |
− | |||
− | + | با توجه به آنچه گذشت می توان گفت که میقات بر دو قسم است: میقات زمانی و میقات مکانی. | |
− | + | '''الف: میقات زمانی:''' | |
− | + | برای [[احرام]] عمره تمتع، [[حج تمتع]]، [[حج افراد|افراد]] و [[حج قران|قران]]، ماه های [[شوال]]، [[ذی القعده]] و همچنین [[ذی الحجه]] از ابتدای آن تا پیش از ظهر [[روز عرفه]] (نهم ذی الحجه) ـ به طوری که حاجی بتواند همه اعمال عمره تمتع را انجام دهد و محرم به احرام حج تمتع گردد و خود را جهت وقوف اختیاری عرفه به سرزمین [[عرفات]] برساند ـ تعیین گردیده است.<ref>سلسلة الینابیع الفقهیه، ج۸، کتاب السرائر، ابن ادریس، ص ۵۰۹ ـ آن را نسبت به [[شیخ طوسی]] در کتاب خلاف و مبسوط می دهد.</ref> بعضی از [[فقها]] آن را دو ماهِ شوال، ذی القعده و ده روز اول ذی الحجه دانسته اند.<ref>همان کتاب، ج۷، المهذب فی الفقه، قاضی طرابلسی، ص۲۷۳.</ref> | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | اکثر فقها رضوان اللّه علیهم در بحث میقات زمانی استدلال به آیه شریفه «الحج أشهر معلومات...»<ref>[[سوره بقره]]، ۱۹۷.</ref> کرده اند. اگر مقصود اعمال حج باشد و از آن جهت که بخش عمده ای از اعمال در [[ایام تشریق|ایام تشریق]] انجام می شود و ممکن است بعضی از اعمال حج مانند اعمال حرم ـ [[طواف]] و نماز طواف و [[سعی بین صفا و مروه|سعی]] بین [[صفا و مروه]] و... ـ را تأخیر انداخت، در این صورت میقات زمانی شامل شوال، ذیقعده و همه ذیحجه خواهد شد.<ref>همان کتاب، ج۸، کتاب الغنیه، علی بن زهرة، ص۳۸۹.</ref> | |
− | |||
− | + | معاویة بن عمار می گوید: [[امام صادق]] علیه السلام در مورد آیه شریفه «الحجّ أشهر معلومات فمن فرض فیهن الحج فلارفث ولافسوق و لاجدال فی الحج»<ref>سوره بقره: ۱۹۷.</ref> فرمودند: «ماه های حج؛ شوال، ذیقعده و ذی حجّه است».<ref>وسائل الشیعه، ج۸، باب ۱۱، ص ۱۹۶، حدیث ۱.</ref> | |
− | |||
− | + | و اگر مقصود از آیه شریفه عمل ابتدایی حج؛ یعنی احرام باشد نظر اول و دوم را می توان با روایت [[علی بن ابراهیم قمی|علی بن ابراهیم]] تقویت کرد؛ او می گوید: ماه های حج؛ شوال، ذی قعده و ده روز از ذی الحجه است.<ref>فروع کافی، ج۴، ص۲۹۰، حدیث۳.</ref> | |
− | + | '''ب: میقات مکانی و آن بر دو قسم است:''' | |
− | + | ۱ـ میقات کسانی که مسکنشان از [[مکه]] معظمه بیش از ۱۶ فرسخ فاصله دارد. در کتاب های مختلف [[فقه|فقهی]] آنگاه که بحث از میقات مکانی به میان آمده برای اینها ۵ میقات معروف را ذکر کرده اند. لیکن شهید اوّل مکه مکرمه را برای حج تمتع اضافه می کند که ۶ تا می شود.<ref>شرح لمعه، ج۱، ص۲۲۰.</ref> مرحوم [[علامه حلی]] ره در کتاب قواعد و [[محقق حلّى|محقق حلّی]] در [[مختصر النافع (کتاب)|مختصر النافع]] مانند [[شهید اول]] مواقیت را ۶ تا ذکر می کنند.<ref>سلسلة الینابیع الفقهیة، ج۸، قواعد الاحکام، علامه حلّی، ص۷۴۳ ـ همان کتاب، مختصرالنافع، محقق حلّی، ص۶۶۷.</ref> و بعضی از فقها مانند صاحب دروس، سرزمین [[فخّ|فخ]]<ref>«فخّ» وادی معروفی است که در مدخل شهر [[مکه]] از سوی مسجد تنعیم واقع شده و امروز به ـ شهداء ـ معروف است و در روز یوم الترویه در سال ۱۶۹ هـ «حسین بن علی بن حسن بن حسن بن حسن ابن علی بن ابی طالب علیه السلام» با سپاه [[عباسیان]] جنگیده و با یارانش به شهادت رسید که قبر او الآن در آنجا است. ـ تاریخ مکه، ازرقی، ج۱، ص۱۹۱. </ref> را نیز برای حج بچه ها اضافه می کند و همچنین فروعی دیگر بر آن می افزاید که ۱۰ میقات می شود.<ref>جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۰۲.</ref> | |
− | |||
− | |||
− | در | ||
− | + | ۲ ـ أدنی الحلّ: برای کسانی است که داخل مکه هستند و می خواهند [[عمره مفرده]] بجا آورند. این افراد می توانند از حدود حرم خارج شده و در اولین نقطه حلّ مُحرم گردند؛ لیکن أفضل و قدر متیقن همان میقات های معروف سه گانه ذیل است: | |
− | + | *۱. مسجد تنعیم: این میقات در شمال غربی حرم و در هفت کیلومتری شهر [[مکه]] واقع شده که نزدیکترین میقات به شهر مکه است و امروز متصل به شهر شده است و بناست شهر صنعتی در نزدیکی مکه شود. این مسجد و این محل را از آن جهت تنعیم می نامند که در وادی نعمان واقع شده و این وادی از سمت راست منتهی به کوه نعیم و از سمت چپ منتهی به کوه «ناعم» است.<ref>معجم معالم الحجاز، ج۲، ص۴۴ـمعجم البلدان، ج۲، ص۴۹ چاپ بیروت.</ref> رسول گرامی اسلام به عبدالرحمن بن ابی بکر<ref>«عبدالرحمن بن ابی بکر» برادر عایشه بوده است.</ref> دستور داد همسرش ـ عایشه ـ را بدین وادی ببرد تا محرم به احرام عمره مفرده گردد.<ref>وسائل الشیعه، ج۸، ص۱۵۳ ـ سنن البیهقی، ج۵، ص۶.</ref> | |
− | + | *۲. الحُدَیبِیة: روستایی است در مسیر جدّه و حدود ۴۸ کیلومتر از مکه فاصله دارد، در آنجا چاه آبی نیز واقع است. از آن جهت آن را حدیبیه نامیده اند که در این مکان حدود ۱۳۰۰ تا ۱۵۰۰ نفر با [[پیامبر اسلام|رسول گرامی اسلام]] صلی الله علیه و آله در زیر درختی بنام «حدباء» بیعت کردند که به «[[بیعت رضوان|بیعت رضوان]]» معروف گردید ـ (از قول أصمعی:) و آیه شریفه «لقد رضی اللّهُ عن المؤمنین إذا یبایعونک تحت الشجرة...».<ref>[[سوره فتح]]: ۱۸.</ref> نازل گشت.<ref>مجمع البحرین، طریحی، ج۳، ص۳۴۳.</ref> | |
+ | *حدیبیه دورترین نقطه حل است ـ و به قول محمد بن موسای خوارزمی، رسول خدا صلی الله علیه و آله از آنجا محرم گشت و عمره مفرده بجای آورد.<ref>معجم معالم الحجاز، ج۲، ص۲۴۶ ـ معجم البلدان، ج۲، ص۲۲۹.</ref> | ||
+ | *۳. جِعْرانَةُ: <ref>حرکات جِعْرانَةُ بر اساس، لسان العرب، ج۴، ص۱۴۱.</ref> این محل در شمال شرقی [[مکه]] معظمه در مسیر [[طائف]] در ابتدای درّه «سَرِفْ» می باشد و در این جا چاهی است که محل بنام آن چاه می باشد، الآن در آنجا باغستان کوچکی است که مسجد با عظمتی در کنارش ساخته شده است ـ و چاه های نزدیک به یکدیگر دارد و فاصله آن با مکه حدود ۲۹ کیلومتر می باشد.<ref>معجم معالم الحجاز، ج۲، ص۱۴۹.</ref> بعضی فاصله آن را ۷ میل (۱۱۳۴۰ متر) ذکر کرده اند.<ref> معجم البلدان، ج۲، ص۱۴۲ ـ شاید اختلاف عدد از جهت اختلاف راه ها باشد.</ref> پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در این سرزمین فرود آمد و غنائمی را که از هوازن در [[غزوه حنین|غزوه حنین]] بدست آمده بود تقسیم کرد.<ref>معجم معالم الحجاز، ج۲، ص۱۵۱.</ref> و بنابر نقل ابوالعباس قاضی: رسول خدا صلی الله علیه و آله در ماه [[ذی القعده]] سال ۸ هجرت در آنجا مُحرم گشت و به سوی [[مکه]] آمد و [[عمره مفرده]] بجای آورد.<ref>المغازی للواقدی، ج۳، ص۱۰۸۸. جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۱۹.</ref> | ||
− | + | ==تاریخچه میقات های پنجگانه== | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | همانگونه که گذشت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم میقات های پنجگانه را تعیین و نامگذاری نمود که این امر از سوی [[شیعه|شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]] مورد اتفاق است و ما در ابتدای این نوشتار آن را از کتب مختلف ذکر نمودیم و در اینجا تاریخچه هر یک از میقات ها را توضیح خواهیم داد. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | == پانویس == | + | ===۱ـ مسجد شجره=== |
+ | [[مسجد شجره]]<ref>چون در آن محل درختی بنام ـ سَمُرة ـ بوده و پیغمبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم در زیر سایه آن درخت فرود می آمدند و نماز می خواندند و محرم می شدند. بنام ـ الشجرة ـ معروف گردیده است و در زیر این درخت ـ اسماء دختر محمد بن ابی بکر ـ به دنیا آمده است. ـ معجم معالم الحجاز، الجزء: ۳، ص۴۸.</ref> را «[[ذو الحلیفه|ذوالحلیفة]]»<ref>حُلَیفَةْ از کلمه حلفة گرفته شده که آبی بوده بین دو قبیله: بن جشم بن بکر بن هوازن و بنی خفاجه که هر دو منسوب به عقیل بودند. ـ معجم معالم الحجاز، الجزء: ۳، ص۴۸.</ref> و آبار علی و یا آبیار علی<ref>منطقه مسجد شجره از مناطق کشاورزی بوده و بدون شک توسط علی بن ابی طالب علیه السلام چاه هائی در آنجا زده شده که از آن استفاده می شده که به آبار علی معروف گشته است البته چاه های دیگری هم بوده، رسول خدا صلی الله علیه و آله قبل محرم شدن در یکی از این چاه ها خود را شستشو داده و غسل نموده است. ـ مدینه شناسی، سید محمدباقر نجفی، ج۱، ص۱۸۲. ـ فروع کافی، باب حج النبی، ج۴، ص۲۴۵، حدیث ۴.</ref> نیز نامیده اند که هر کدام جهت و وجهی دارد. این مسجد در حدود ۱۰ کیلومتری [[مدینه|مدینه]] منوّره به طرف [[مکه]] واقع شده و میقات کسانی است که از این ناحیه به سوی [[بیت الله الحرام]] میروند. این میقات معتبرترین میقات ها است؛ زیرا [[پیامبر اسلام|رسول گرامی اسلام]] صلی الله علیه و آله و بعضی از همسران آن حضرت و [[ائمه اطهار|ائمّه معصومین]] علیهم السلام از آنجا محرم گشته اند. | ||
+ | |||
+ | از [[امام صادق]] علیه السلام سؤال شد چرا رسول خدا صلی الله علیه و آله در میان میقات ها عنایت و توجهش به این میقات بیشتر بوده است و بیشتر از آنجا محرم گردیده اند؛ بلکه از مواقیت چهارگانه دیگر محرم نشده اند؟ حضرت فرمود: وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله به [[معراج]] رفت و به سوی آسمان ها سیر داده شد، آنگاه که برابر مسجد شجره رسید، فریاد برآمد «یا محمّد»! رسول خدا صلی الله علیه و آله جواب داد: «لبّیک»، سپس به او گفته شد: «آیا تو یتیمی نبودی که پناهت دادیم و آنگاه که تو را بر سر دو راهی یافتیم هدایتت کردیم». وقتی این کلمات را شنید فرمود: «إن الحمد والنعمة لک والملک، لاشریک لک»؛ «همانا ستایش و نعمت ها و سلطنت مخصوص تو است». امام صادق علیه السلام فرمود: به همین جهت رسول خدا صلی الله علیه و آله از مسجد شجره محرم می گشت نه از دیگر مواقیت.<ref>وسائل الشیعه، ج۸، ابواب المواقیت، ص۲۲۴، حدیث۱۳.</ref> | ||
+ | |||
+ | رسول خدا صلی الله علیه و آله از این میقات سه مرتبه جهت زیارت بیت الله الحرام محرم گردیدند: | ||
+ | |||
+ | الف: در سال ششم هجرت پس از [[غزوه بنى مصطلق|غزوه بنی مصطلق]]، ماه [[رمضان]] و [[شوال]] را در [[مدینه]] بسر برد و دوم ماه [[ذی القعده]] آهنگ [[عمره مفرده]] نمود و به همگی اعلان کرد و حتی کفار [[قریش|قریش]] نیز فهمیدند که او عزم عمره دارد. به همراه عده زیادی از یاران<ref>گفته شد همراهان رسول خدا صلی الله علیه و آله، ۱۱۶ نفر بودند و بعضی ۱۴۰۰ نفر و بعضی دیگر ۱۵۲۵ نفر هم نقل کرده اند.</ref> به سوی ذوالحلیفه آمد. در این سفر چهار تن از زنان به نامهای [[ام سلمه]] (همسر رسول خدا) و ام عماره، امّ منیع و امّ عامر اشهلی نیز همراه بودند که اینان اعم از [[مهاجرین|مهاجرین]] و [[انصار]] بودند. [[نماز ظهر]] را در مسجد شجره خواندند سپس جلو درب محرم گشتند و ذکر [[تلبیه|تلبیه]] «لبّیک اللّهمّ لبّیک، لبّیک لاشریک لک لبّیک، إنّ الحمد والنعمة لک و الملک، لاشریک لک» را بر زبان جاری کردند و بدین ترتیب بسیاری از یاران آن حضرت در مسجد شجره محرم گشتند و سپس عازم [[مکه]] معظمه گردیدند که با منع کفّار، منتهی به [[صلح حدیبیه]] گشت.<ref>المغازی، واقدی، ج۲، ص۵۷۴ ـ تاریخ پیامبر اسلام، دکتر محمدابراهیم آیتی، ص۴۲۵ ـ سیره ابن هشام، ج۳، ص۳۲۲.</ref> | ||
+ | |||
+ | ب: در سال هفتم هجرت در روز دوشنبه ششم [[ذی القعده]] رسول خدا صلی الله علیه و آله جهت احرام عمره مفرده به [[مسجد شجره]] رفت، این احرام بجای احرام عمره ای بود که در سال گذشته از آن حضرت فوت شده بود و همان افرادی که در سال ششم با رسول خدا صلی الله علیه و آله در حدیبیه شرکت داشتند دوباره همراهی نمودند، مگر چند نفری که در [[جنگ خیبر|خیبر]] به شهادت رسیده یا فوت کرده بودند. آن روز چون به ذوالحلیفه رسیدند نماز ظهر را اقامه فرمودند و بعد از آن محرم گردیدند و به سوی مکه معظمه حرکت کردند. در این سفر رسول خدا صلی اله علیه و آله ۶۰ شتر جهت قربانی به همراه داشتند که با سربلندی و موفّقیت، بعد از مدت کوتاهی وارد [[مکه]] معظمه شدند و اعمال خود را به پایان رساندند و طبق قرارداد سه روز ماندند و سپس به [[مدینه]] منوره بازگشتند. این عمره به «[[عمرة القضاء|عمرةالقضاء]]» معروف گشت.<ref>تاریخ پیام اسلام، دکتر محمدابراهیم آیتی، ص ۴۲۵ ـ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج۲، ص۲۲۷ ـ با اختلاف مختصری در خروج رسول خدا صلی الله علیه و آله از [[مدینه]] که می نویسد: در ماه [[ذی الحجه]] رسول خدا با ۷۰ شتر برای عمره رفت.</ref> | ||
+ | |||
+ | ج: [[حجة الوداع|حجّةالوداع]]: سعید بن محمد بن جبیر از پدرش نقل می کند که روز شنبه ۲۵ ماه ذی القعده رسول خدا صلی الله علیه و آله از [[مدینه]] منوره به سوی مکه معظمه به طرف ذوالحلیفه خارج شد. ـ در آن سال یعنی سال یازدهم هجرت مردم را توصیه به رفتن به حج می نمود ـ نماز ظهر را دو رکعتی در ذوالحلیفه بجا آورد و سپس محرم گشت. بعضی گفته اند: آن روز را به شب رساند و شب در مسجد شجره بیتوته کرد تا این که همه یاران به همراه قربانی های خود جمع شوند، سپس فردایش نزدیک ظهر محرم گردید. در آن سال رسول خدا صلی الله علیه و آله از ناحیه خود و [[امام علی علیه السلام|علی بن ابی طالب]] علیه السلام قربانی نمود و حجش را به پایان رسانید.<ref>الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج۲، ص۳۰۲ ـ المغازی، واقدی، ج۳، ص۱۰۸۹.</ref> | ||
+ | |||
+ | '''ساختمان مسجد شجره:''' | ||
+ | |||
+ | با تأمّل در [[احادیث]] و روایاتی که از امام چهارم [[امام سجاد علیه السلام|زین العابدین]] و امام ششم [[امام صادق علیه السلام|جعفر بن محمد]] علیهما السلام و [[مالکی|مالک بن أنس]] فقیه اهل مدینه و... نقل شده روشن می شود که ساختمان مسجد در جای درخت سمره بوده است و همچنین در کتاب «المناسک و اماکن طرق الحج و معالم الجزیرة» که در قرن سوم هجری تألیف شده، از مسجد شجره به «المسجدالکبیر» یاد می کند و می گوید: در ذوالحلیفه دو مسجد متعلق به رسول خدا صلی الله علیه و آله می باشد؛ اول: مسجد کبیر که در سمت راست مکان مرتفعی به نام «بیداء» واقع شده و مردم از آنجا محرم می شوند و به [[مکه]] می روند. و مسجد دیگر مُعَرّسْ است که در قسمت پایین «بیداء» و جهت قبله مسجد شجره واقع شده. رسول خدا صلی الله علیه و آله بعد از بازگشت از مکه معظمه در این مسجد بیتوته می کرد و نماز می خواند و صبحگاهان خارج می شد.<ref>المناسک و اماکن الطرق الحج و معالم الجزیرة، تحقیق حمد الجاسر، ص ۴۲۸.</ref> | ||
+ | |||
+ | کتابهای حدیثی و فقهی مانند [[الکافی (کتاب)|فروع کافی]]، [[شیخ کلینی|کلینی]] و [[وسائل الشیعه (کتاب)|وسائل الشیعه]]، [[شیخ حر عاملى|شیخ حرعاملی]] و [[جواهر الکلام (کتاب)|جواهرالکلام]] در مورد [[مستحب|مستحبات]] نماز در این مسجد بحث نموده اند. در قرن پنجم (۵۷۸ ـ ۵۸۱ ق) ابن جبیر می نویسد: چون به [[وادی عقیق|وادی عقیق]] رسیدیم مناره سفید و بلند مسجد ذوالحلیفه را مشاهده کردیم. <ref>رحلة ابن جبیر، ص۱۶۷ به نقل از مدینه شناسی، ص۱۸۳.</ref> در اکثر سفرنامه های حج سخن از ساختمان مسجد شجره به میان آمده است که نیاز به یادآوری نیست. شکی نیست که مسجد شجره تا امروز بارها تجدید بنا گردیده و امروز هم بنایی عظیم دارد و زائران زیادی را در آغوش می گیرد که با فریاد ذکر [[تلبیه|تلبیه]] فضای ملکوتی خاصی بر آن حاکم است. | ||
+ | |||
+ | ===۲ـ جُحْفَه=== | ||
+ | [[جحفه|جحفه]] دومین میقات است که رسول خدا صلی الله علیه و آله برای اهل [[مصر]] و [[شام|شامات]] و کسانی که از آن مسیر به سوی [[مکه]] معظّمه می آیند تعیین کرده است. جحفه روستای بزرگی است که تپه های مرتفع و بلندی دارد و در مسیر راه [[مدینه|مدینه]] به [[مکه]] واقع شده و فاصله آن تا مکه معظّمه به اندازه چهار مرحله است،<ref>مروج الذهب، مسعودی، ج۱، ص۵۰۳.</ref> اگر چه بعضی مانند السکری گفته است: فاصله جحفه تا مکه معظمه سه مرحله می باشد.<ref>مرحلة: مقدار مسافتی است که مسافر به صورت عادی در یک روز طی می کند «المنجد: لغت رحل» که می شود گفت ۴۸ کیلومتر است و در مجموع امروز از راه اتوبان هجرت حدود ۲۲۰ کیلومتر می باشد.</ref> صاحب معجم معالم الحجاز مدعی است که فاصله صحیح آن ۵ مرحله می باشد و شهرهایی که در این فاصله قرار گرفته به ترتیب نام می برد: مرّالظهران، عسفان، الدف، الطارف (القَضیمة) و سپس می رسد به جحفه که با رابغ ۲۲ کیلومتر فاصله دارد، آنگاه می نویسد: در نزدیکی جحفه [[غدیر خم|غدیرخم]] با فاصله سه میل (۵۷۶۰ متر)<ref>معجم معالم الحجاز، عاتق بن غیث البلادی، ج۲، ص۱۲۴.</ref> واقع شده که چشمه ای در آن جاری است و به همین جهت درختان زیادی در آنجا وجود دارد. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در برگشت از [[حجة الوداع|حجةالوداع]]، [[امام علی علیه السلام|علی بن ابی طالب]] علیه السلام را به مقام وصایت خود معرفی کرد و فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه، اللّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه...».<ref>محاسبه بر اساس هر میل ۴۰۰۰ ذراع و هر ذراع تقریباً ۴۸ سانتیمتر شده است و هر سه میل یک فرسخ شرعی است.</ref> | ||
+ | |||
+ | نام دیگر جحفه «مَهْیعَه» می باشد، همان طوری که در روایات زیادی از [[شیعه]] و [[اهل سنت]] وارد شده و بعضی معتقدند، این نام را رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم گذاشت هنگامی که فرمود: «اللّهمّ انقل وباء المدینة إلی مَهْیعَة»؛ یعنی بار خدایا مرض وبایی را که در مدینه است به «مَهْیعَه» <ref>المنجد: مَهِیعَةُ ـ زمین وسیع و طولانی را می گویند.</ref> ـ که همان جحفه باشد ـ منتقل کن. | ||
+ | |||
+ | در ابتدای جحفه [[مسجد|مسجدی]] به نام [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله (مسجدالنبی) بنا گردیده و در آخر آن نزدیکی علامت های میقات ـ مسجدالائمه ـ می باشد.<ref>معجم معالم الحجاز، ج۲، ص۱۲۴.</ref> | ||
+ | |||
+ | در علت نامگذاری جحفه گفته اند: در [[جاهلیت|جاهلیت]] «عبیل بن عوص بن ارم بن سام بن [[حضرت نوح علیه السلام|نوح]]» با فرزندان خویش در این منطقه سکونت داشته اند ولیکن سیل آنها را هلاک نمود، پس از آن آنجا را جحفه نامیدند زیرا به ساکنان خود اجحاف نمود.<ref>التاریخ، طبری، ج۱، ص۱۴۴، ذکر ذریه نوح علیه السلام الکامل فی التاریخ، ابن أثیر، ج۱، ص۷۵، مروج الذهب، مسعودی، ج۱، ص۵۰۳.</ref> | ||
+ | |||
+ | میقات حجفه در زمان [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله مورد عنایت [[صحابی|صحابه]] بوده، همان گونه که در سال ششم هجرت در جریان غزوه حدیبیه، عده ای از یاران آن حضرت در «[[ذو الحلیفه|ذوالحلیفه]]» احرام خود را به تأخیر انداختند و در جحفه مُحرم گشتند.<ref>المغازی، واقدی، ج۲، ص۵۷۴.</ref> | ||
+ | |||
+ | البته در جمع بندی روایت به این نتیجه می رسیم که احرام بستن از مسجد شجره افضل است به ویژه برای کسی که از [[مدینه]] منوره حرکت می کند و چنانچه انسان به جهت مریضی یا دوری راه ـ مانند کسی که راه او از [[مراکش|مغرب]]، [[مصر]] و [[شام]] و... باشد و ـ نتواند به مسجد شجره برود باید از جحفه محرم گردد، همان طوری که روایت [[ابوبصیر اسدی|ابی بصیر]] آن را تأیید می کند: «عَن أبی بصیر قال قلت لأبی عبدالله علیه السلام خصال عابها علیک أهل مکة قال: ما هی؟ قلت: قالوا: أحرم من الجحفة، و رسول اللّه أحرم من الشجرة. قال علیه السلام الجحفة أحد الوقتین، فأخذت بأدناهما و کنت علیلاً». ابوبصیر گفت: به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم: مردم مکه بعضی از کارها را بر شما عیب می گیرند. فرمود: چه کاری را؟ گفتم: مردم می گویند: شما از جحفه محرم شده اید و حال آن که رسول خدا صلی الله علیه و آله از مسجد شجره محرم می شد. در جواب فرمود: جحفه هم میقات است و من نزدیکترین میقات را به مکه انتخاب کردم و من مریض بودم.<ref>وسائل الشیعه، ج۸، ص۲۲۹، حدیث ۴.</ref> | ||
+ | |||
+ | اطلاق روایت فوق به همراه روایت دیگر<ref>ر.ک: وسائل الشیعه، ج۸.</ref> اثبات می کند جواز احرام را از میقات جحفه؛<ref>جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۱۱.</ref> گویا [[امام صادق]] علیه السلام فرموده اند: جحفه یکی از میقات ها است و احرام از آن جایز و بلامانع است و اگر من أفضلیت احرام در مسجد شجره را درک نکرده ام به خاطر مریضی بوده است. امروز در میقاتگاه جحفه مسجد مجلّلی را ساخته اند که هزاران حاجی میتواند در آن محرم گردد، اگر چه این مسجد ریشه تاریخی ندارد. | ||
+ | |||
+ | ===۳ـ وادی عقیق=== | ||
+ | در میان بلاد عرب [[وادی عقیق|وادی عقیق]] های گوناگونی است که بعضی از نویسندگان مانند الحموی در [[معجم البلدان (کتاب)|معجم البلدان]] چهار جا<ref>معجم البلدان، ج۴، ص۱۳۸. «عقیق الیمامة، عقیق بنی کلاب، عقیق المدینة، عقیق نزدیک دریای سرخ».</ref> و بعضی دیگر مانند عاتق بن غیث بلادی هفت جا<ref>معجم معالم الحجاز، ج۶، ص۱۳۶ «اضافه بر وادی عقیق های معجم البلدان، عقیق الحسا، عقیق الطائف و عقیق العشیرة ذکر کرده است».</ref> را معرفی می کنند و فهیم محمد شلتوت در حاشیه کتاب «تاریخ المدینة المنوره» دو جا را معرفی می کند: وادی عقیق؛ منسوب به عقیق بن عقیل می باشد. ۲. عقیق المدینة؛ که رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را وادی مبارک خواندند. | ||
+ | |||
+ | [[ابن عباس]] می گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «أتانی اللیلة آت من ربّی و هو بالعقیق ـ أن صلّ فی هذا الوادی المبارک و قل عمرة فی حجّة». [[جبرئیل|جبرئیل]] در یکی از شب ها ـ در وادی عقیق ـ از سوی پروردگارم بر من نازل شد و گفت: در این وادی مبارک نماز بگزار و عمره را ضمیمه حج کن.<ref>تاریخ المدینة المنورة، ج۱، ص۱۴۶.</ref> و امام صادق علیه السلام فرمودند: «وقّت رسول اللّه صلی الله علیه و آله لأهل العراق العقیق و أوّلُه المسلخ و وَسطُه غَمِرة و آخره ذات عرق و أوّله أفضل». رسول خدا صلی الله علیه و آله برای [[عراق]] و کسانی که از آن جهت عبور می کنند وادی عقیق را معین فرمود و سپس فرمود: ابتدای عقیق «مسلخ» و میانه آن «غمره» و انتهای آن «ذات عِرق» است و احرام در ابتدای آن افضل است.<ref>وسائل الشیعه، ج۸، ص۲۲۷، باب ۳، حدیث ۴. </ref> | ||
+ | |||
+ | وادی عقیق بین نجد و تهامه واقع شده و در انتهای آن کوه «عِرْق» واقع است که مشرف بر منطقه ذات عرق می باشد.<ref>معجم البلدان، الحموی، ج۴، ص۱۰۷. </ref> و سیلاب آن به سرزمین های پست تهامه میریزد.<ref>جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۰۴ به نقل از تهذیب اللغة و ص ۱۰۵.</ref> | ||
+ | |||
+ | [[یونس بن عبدالرحمن|یونس بن عبدالرحمان]] از [[امام کاظم]] علیه السلام نقل می کند که حضرت فرمود: در وادی عقیق از «وجرّة» محرم شوید. | ||
+ | |||
+ | اصمعی می گوید: وجَرَّهْ بین مکه و بصره واقع شده که ۴۰ میل با مدینه فاصله دارد و در آنجا عمران و آبادی وجود ندارد.<ref>همان.</ref> فاصله آن را مختلف ذکر کرده اند که مسافت فوق تقریباً ۷۳ کیلومتر می شود و بعضی فاصله وادی عقیق را تا مدینه منوره ۴ برید دانسته اند که هر برید ۲۸ کیلومتر است؛ تقریباً مساوی ۱۱۲ کیلومتر خواهد شد.<ref>اخبار وادی مبارک «العقیق»، محمد حمد حسن شراب، ص ۳۹. </ref> چه بسا اختلاف ذکر مسافت بخاطر وسعت وادی عقیق باشد که معمولاً مورد سؤال حجاج و مسلمانان آن روز بوده که به بعضی از آن روایات اشاره شد. | ||
+ | |||
+ | ===۴ـ قرن المنازل=== | ||
+ | [[قرن المنازل]] میقات اهل [[یمن|یمن]] و [[طائف]] است و در روایات آمده میقات اهل نجد می باشد که این به واسطه تعدّد راه ها است. گفته شده قرن المنازل دهی است که فاصله آن تا مکه ۵۱ میل است. «قَرْن» کوهی است مشرف بر سرزمین [[عرفات]] که از مکه دو مرحله <ref>مرحله مقدار راهی است که مسافر در روز به صورت عادی طی می کند تقریباً حدود ۴۸ کیلومتر است. مسافت قرن المنازل تا مکه مکرمه بر اساس مرحله ۹۶=۲×۴۸ ۰۱ و هر میل ۴۰۰۰ ذراع که هر ذراع تقریباً ۴۸ سانتیمتر است. تبدیل مقدار مسافت از میل به متر (متر)۹۷۹۲۰=۱۹۲۰ (میل)×۵۱. </ref> فاصله دارد. به آن قرن الثعالب و قَرَنْ هم گفته میشود.<ref>جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۱۳.</ref> با یک محاسبه مختصر و روشن معلوم می شود هر دو مسافت تقریباً به یک اندازه می باشد و امروز هم قرن المنازل مشخص و معلوم است. شاعر عرب «عمر بن ابی ربیعة» در مورد قرن المنازل می گوید: | ||
+ | |||
+ | {{بیت|ألم تسأل الرّبعَ أن ینطقا|بقرن المنازل قد أخلقا؟}} | ||
+ | |||
+ | «آیا نمی پرسی مکانی را که دوستان در فصل بهار در آن جمع بودند تا این که سخن بگوید؛ آن مکان در قرن المنازل است که همه چیز آن نابود شده است».<ref>معجم معالم الحجاز، الجزء ۷، ص۱۱۸.</ref> | ||
+ | |||
+ | ===۵ ـ یلَمْلَمْ=== | ||
+ | [[یلملم|یلملم]] آخرین میقاتی است که در روایات برای أهل یمن و کسانی که از آن طریق عبور می کنند معین شده و به آن «الملم»، «یرمرم» و «ململم» نیز گفته شده، [[شیخ محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]] فرموه: فاصله یلملم تا [[مکه]] معظمه دو مرحله است.<ref>جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۱۳.</ref> این میقات در جنوب شهر مکه واقع شده و حدود ۱۰۰ کیلومتر فاصله دارد که در آن سرزمین مسجد [[معاذ بن جبل]] قرار دارد. تقریباً دو مسافت فوق یکی است و چندان تفاوتی ندارد. | ||
+ | |||
+ | مرزوقی می گوید: «یلملم» اسم کوهی است در ناحیه [[طائف]] که دو تا سه شب مسافت بین آن تا [[مکه]] مکرمه است، از طرفی این میقات در جنوب بندر جدّه واقع شده و زمانی که باران می آید و سیل جاری میشود رودهای زیادی مانند: حُثُنْ، وَدْیان، تَصِیل، نُمَار، شَکیل و... به این وادی سرازیر است و از این جهت این سرزمین قابلیت کشت و زرع بسیار زیادی را دارد که تاکنون متأسفانه از آن بهره برداری نشده و همچنان بی آب و علف و لم یزرع باقی مانده است.<ref>معجم معالم الحجاز، جزء ۱۰، صص ۲۹ ـ ۲۸.</ref> | ||
+ | |||
+ | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
− | |||
− | [http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,4489 ميقات ها در حج، احمد زمانی، ميقات حج، شماره 6] | + | ==منبع== |
+ | |||
+ | *[http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,4489 ميقات ها در حج، احمد زمانی، ميقات حج، شماره 6]. | ||
+ | |||
[[رده:حج]] | [[رده:حج]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۳۹
محتویات
رفتن به سوی حرم أمن الهی و کعبه معظمه همراه با بریدن از خود و وابستگی نفسانی، از سویی انسان را میهمان آفریدگار جهان و صاحب خانه می کند و از سوی دیگر او را به دریای بیکران انسانهای پاک و دعوت شده به سوی حق متصل می نماید؛ زیرا کعبه اوّلین خانه روی زمین، محل طواف ملائکةاللّه و همه انبیای عظام علیهم السلام از آدم علیه السلام تا خاتم صلی الله علیه و آله بوده و شرافتی بس عظیم دارد. ورود به بیت اللّه الحرام، پروانه وار گشتن در اطراف کعبه و لمس حجرالاسود و استشمام بادهای بهشتی از رکن یمانی، از راهی میسّر است که خدای سبحان ـ آن را بیان کرده و رسول گرامیش صلی الله علیه و آله جایگاه و زمان آن را معین نموده است که همان میقات می باشد؛ آن هم با لباسی ساده و به دور از فخر و زینت و با شرایطی خاص.
اهمیت میقات
میقاتهای پنجگانه که از هر سوی، محیط بر شهر مکه و حرم أمن الهی است، گویا مدخل ها و درب های ورودی برای میهمانان پروردگار متعالند؛ آنانی که از اطراف کره زمین خوانده شده اند و مصداق «یأتون من کل فجّ عمیق»[۱] گردیده اند و می خواهند مراسم حج ابراهیمی را به جای آورند.
میقات اولین محلی است که حاجی اعلان حضور می کند و در مقابل خالق یکتا خود را برهنه از همه وابستگی ها نموده و با حالتی خالصانه فریاد: «لبیک ألّلهمّ لبیک...» برمی آورد. این حضور و شهود است و شاید یکی از اعلی مراتب آن است که زبان اولیای خدا را کند می کند و توان لبیک گفتن را از آنان می گیرد. همچنان که مالک بن انس می گوید: به همراه جعفر بن محمد علیهماالسلام جهت بجا آوردن مناسک حج رفتم چون به میقات رسیدم، آن حضرت را دیدم که در حالت احرام هر چه می خواست «لبیک» بر زبان جاری کند، صدا در گلویش قطع می گردید و حالش دگرگون می شد به طوری که نزدیک بود از روی مرکب به زمین افتد. عرض کردم، ای فرزند رسول خدا بگو ذکر «تلبیه» را. در جوابم فرمود: چگونه بگویم «لبّیک اللّهم لبّیک» و حال آن که در حضورش ایستاده ام، میترسم جواب آید: «لا لبّیک و لاسعدیک».[۲]
پس میقات جایگاهی است که زیارت بیت اللّه الحرام از آنجا شروع می شود و قاصد حج نمی تواند بدون احرام از میقات عبور کند و یا قبل از آن محرم گردد ـ مگر در صورت نذر ـ لذا کسانی که از کشورهای مختلف و راه های دور عزم مکه کرده اند و می خواهند حج و عمره بجا آورند، باید داخل میقات گردند و محرم شوند.
دقت در سخنان امام زین العابدین علیه السلام در گفتگوی خود با «شبلی» [۳] بعد از اتمام اعمال حجش، ما را به اهمیت احرام و میقات و فضای ملکوتی و حالات عرفانی آن توجه می دهد. آنگاه که فرمود: «آقای شبلی! آیا برای احرام وارد میقات شدی و دو رکعت نماز احرام گزاردی و تلبیه را بر زبان جاری کردی؟!». شبلی جواب داد: «بلی یابن رسول اللّه». حضرت پرسید: «آیا هنگام ورود به میقات نیتت این بود که تحصیل شرایط زیارت بیت اللّه الحرام کنی؟ و در موقع بجای آوردن دو رکعت نماز احرام، توجه کردی که با بهترین اعمال و بالاترین حسنات به خدای سبحان ـ تقرب پیدا می کنی؟ و هنگام لبّیک گفتن قصد کردی که بر اساس تعهدی خاص ـ طاعت در مقابل اوامرش و خودداری از معصیتش ـ تلبیه بگویی؟!». عرض کرد: «نه یابن رسول اللّه»، حضرت فرمود: «پس در این صورت، نه داخل میقات شده ای و نه نماز خوانده ای و نه لبیک واقعی گفته ای!».[۴]
امام صادق علیه السلام فرمودند: «محرم شدن جهت عمره و حج، از مواقیت پنجگانه ای است که رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را معین نمود»، سپس فرمود: «رسول خدا صلی الله علیه و آله برای اهل مدینه و کسانی که از آنجا به مکه می روند، ذوالحلیفه (مسجد شجره) و برای آنان که از شامات می آیند، جحفه و برای اهل نجد و عراق، وادی عقیق و برای اهل طائف و آنانی که از آن مسیر عبور می کنند، قرن المنازل و برای اهل یمن و عبورکنندگان از آن مسیر یلملم را میقات قرار داد». آنگاه فرمود: «کسی که قصد خانه خدا را دارد، نباید از غیر این میقات ها عبور کند».[۵]
بدیهی است هر یک از مواقیت بحث های مستقل و عمیق فقهی و عرفانی و تاریخی دارد که در جای خود بحث گسترده تری را می طلبد و ما در این نوشتار به صورت گذرا و کوتاه آنها را بررسی نموده ایم.
بررسی واژه میقات
«میقات» بر وزن «مِفْعال» است که در اصل «مِوْقاتْ» بوده، واو ساکن و حرف ماقبل آن کسره داشته، لذا تبدیل به یاء شده است و جمع میقات مواقیت می باشد. بحثی است میان علما و محققین و آن این که واژه «میقات» اسم آلت است یا اسم زمان و مکان؟
مرحوم سلطان العلماء در حاشیه شرح لمعه می گوید: «میقات اسم آلت است مانند مفتاح» و نیز فرموده است: «میقات اسم آن چیزی است که به وسیله آن، چیز دیگری معین می شود از جهت زمان و مکان».[۶]
بعضی مانند شهید اول گفته اند: میقات از نظر لغت اسم مکان و زمان است؛ زیرا اسم زمان و مکان از ثلاثی مجرد بر وزن مفعال آمده است؛ مانند میلاد یعنی «زمان ولادت» و یا میعاد یعنی «وعده گاه».
طریحی در مجمع البحرین تا حدّی همان معنا را اراده می کند و ذیل آیه شریفه: «إنَّ یوم الفصل کان میقاتا» می گوید: «میقات زمان معین برای انجام کاری است که مجازاً بر مکان اطلاق شده مانند: «مواقیت الحجّ» یعنی مکان های معین که احرام حج در آن منعقد می گردد.[۷] و آیه شریفه: «یسْأَلُونَک عَنِ الاَْهِلَّةِ قُلْ هِی مَواقِیتٌ لِلنّاسِ وَالحَجِّ»[۸] دلالت بر زمان معین جهت انجام حج «تمتع، قِران و افراد» دارد و همچنین کلمه «میقات» در آیات دیگر دلالت بر زمان معین میکند که به تعبیر لسان العرب: المیقات: مصدر الوقت. والآخرة: میقات الخلق. و مواضع الإحرام: مواقیت الحج والهلال میقات الشهر و نحو ذلک.[۹]
و در اصطلاح مواقیت عبارتست از: «مواضع و أزمنة معینة لعبادة مخصوصة»؛ مکان و زمان معین برای عبادت خاص.[۱۰]
پس می شود نتیجه گرفت که میقات شامل اسم زمان و مکان است؛ یعنی زمان و مکان معین را دربرمی گیرد و شاید بتوان گفت: تعبیر صاحب جواهر در بحث مواقیت تعبیر زیبا و جالبی است؛ آنجا که می فرماید: «المواقیت جمع میقات والمراد به هنا «فی الحج» حقیقةً او توسعاً مکان الاحرام».[۱۱] مراد از کلمه میقات در بحث حج ـ حقیقةً یا مجازاً ـ اماکن خاص است.
با توجه به آنچه گذشت می توان گفت که میقات بر دو قسم است: میقات زمانی و میقات مکانی.
الف: میقات زمانی:
برای احرام عمره تمتع، حج تمتع، افراد و قران، ماه های شوال، ذی القعده و همچنین ذی الحجه از ابتدای آن تا پیش از ظهر روز عرفه (نهم ذی الحجه) ـ به طوری که حاجی بتواند همه اعمال عمره تمتع را انجام دهد و محرم به احرام حج تمتع گردد و خود را جهت وقوف اختیاری عرفه به سرزمین عرفات برساند ـ تعیین گردیده است.[۱۲] بعضی از فقها آن را دو ماهِ شوال، ذی القعده و ده روز اول ذی الحجه دانسته اند.[۱۳]
اکثر فقها رضوان اللّه علیهم در بحث میقات زمانی استدلال به آیه شریفه «الحج أشهر معلومات...»[۱۴] کرده اند. اگر مقصود اعمال حج باشد و از آن جهت که بخش عمده ای از اعمال در ایام تشریق انجام می شود و ممکن است بعضی از اعمال حج مانند اعمال حرم ـ طواف و نماز طواف و سعی بین صفا و مروه و... ـ را تأخیر انداخت، در این صورت میقات زمانی شامل شوال، ذیقعده و همه ذیحجه خواهد شد.[۱۵]
معاویة بن عمار می گوید: امام صادق علیه السلام در مورد آیه شریفه «الحجّ أشهر معلومات فمن فرض فیهن الحج فلارفث ولافسوق و لاجدال فی الحج»[۱۶] فرمودند: «ماه های حج؛ شوال، ذیقعده و ذی حجّه است».[۱۷]
و اگر مقصود از آیه شریفه عمل ابتدایی حج؛ یعنی احرام باشد نظر اول و دوم را می توان با روایت علی بن ابراهیم تقویت کرد؛ او می گوید: ماه های حج؛ شوال، ذی قعده و ده روز از ذی الحجه است.[۱۸]
ب: میقات مکانی و آن بر دو قسم است:
۱ـ میقات کسانی که مسکنشان از مکه معظمه بیش از ۱۶ فرسخ فاصله دارد. در کتاب های مختلف فقهی آنگاه که بحث از میقات مکانی به میان آمده برای اینها ۵ میقات معروف را ذکر کرده اند. لیکن شهید اوّل مکه مکرمه را برای حج تمتع اضافه می کند که ۶ تا می شود.[۱۹] مرحوم علامه حلی ره در کتاب قواعد و محقق حلّی در مختصر النافع مانند شهید اول مواقیت را ۶ تا ذکر می کنند.[۲۰] و بعضی از فقها مانند صاحب دروس، سرزمین فخ[۲۱] را نیز برای حج بچه ها اضافه می کند و همچنین فروعی دیگر بر آن می افزاید که ۱۰ میقات می شود.[۲۲]
۲ ـ أدنی الحلّ: برای کسانی است که داخل مکه هستند و می خواهند عمره مفرده بجا آورند. این افراد می توانند از حدود حرم خارج شده و در اولین نقطه حلّ مُحرم گردند؛ لیکن أفضل و قدر متیقن همان میقات های معروف سه گانه ذیل است:
- ۱. مسجد تنعیم: این میقات در شمال غربی حرم و در هفت کیلومتری شهر مکه واقع شده که نزدیکترین میقات به شهر مکه است و امروز متصل به شهر شده است و بناست شهر صنعتی در نزدیکی مکه شود. این مسجد و این محل را از آن جهت تنعیم می نامند که در وادی نعمان واقع شده و این وادی از سمت راست منتهی به کوه نعیم و از سمت چپ منتهی به کوه «ناعم» است.[۲۳] رسول گرامی اسلام به عبدالرحمن بن ابی بکر[۲۴] دستور داد همسرش ـ عایشه ـ را بدین وادی ببرد تا محرم به احرام عمره مفرده گردد.[۲۵]
- ۲. الحُدَیبِیة: روستایی است در مسیر جدّه و حدود ۴۸ کیلومتر از مکه فاصله دارد، در آنجا چاه آبی نیز واقع است. از آن جهت آن را حدیبیه نامیده اند که در این مکان حدود ۱۳۰۰ تا ۱۵۰۰ نفر با رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در زیر درختی بنام «حدباء» بیعت کردند که به «بیعت رضوان» معروف گردید ـ (از قول أصمعی:) و آیه شریفه «لقد رضی اللّهُ عن المؤمنین إذا یبایعونک تحت الشجرة...».[۲۶] نازل گشت.[۲۷]
- حدیبیه دورترین نقطه حل است ـ و به قول محمد بن موسای خوارزمی، رسول خدا صلی الله علیه و آله از آنجا محرم گشت و عمره مفرده بجای آورد.[۲۸]
- ۳. جِعْرانَةُ: [۲۹] این محل در شمال شرقی مکه معظمه در مسیر طائف در ابتدای درّه «سَرِفْ» می باشد و در این جا چاهی است که محل بنام آن چاه می باشد، الآن در آنجا باغستان کوچکی است که مسجد با عظمتی در کنارش ساخته شده است ـ و چاه های نزدیک به یکدیگر دارد و فاصله آن با مکه حدود ۲۹ کیلومتر می باشد.[۳۰] بعضی فاصله آن را ۷ میل (۱۱۳۴۰ متر) ذکر کرده اند.[۳۱] پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در این سرزمین فرود آمد و غنائمی را که از هوازن در غزوه حنین بدست آمده بود تقسیم کرد.[۳۲] و بنابر نقل ابوالعباس قاضی: رسول خدا صلی الله علیه و آله در ماه ذی القعده سال ۸ هجرت در آنجا مُحرم گشت و به سوی مکه آمد و عمره مفرده بجای آورد.[۳۳]
تاریخچه میقات های پنجگانه
همانگونه که گذشت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم میقات های پنجگانه را تعیین و نامگذاری نمود که این امر از سوی شیعه و سنی مورد اتفاق است و ما در ابتدای این نوشتار آن را از کتب مختلف ذکر نمودیم و در اینجا تاریخچه هر یک از میقات ها را توضیح خواهیم داد.
۱ـ مسجد شجره
مسجد شجره[۳۴] را «ذوالحلیفة»[۳۵] و آبار علی و یا آبیار علی[۳۶] نیز نامیده اند که هر کدام جهت و وجهی دارد. این مسجد در حدود ۱۰ کیلومتری مدینه منوّره به طرف مکه واقع شده و میقات کسانی است که از این ناحیه به سوی بیت الله الحرام میروند. این میقات معتبرترین میقات ها است؛ زیرا رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و بعضی از همسران آن حضرت و ائمّه معصومین علیهم السلام از آنجا محرم گشته اند.
از امام صادق علیه السلام سؤال شد چرا رسول خدا صلی الله علیه و آله در میان میقات ها عنایت و توجهش به این میقات بیشتر بوده است و بیشتر از آنجا محرم گردیده اند؛ بلکه از مواقیت چهارگانه دیگر محرم نشده اند؟ حضرت فرمود: وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله به معراج رفت و به سوی آسمان ها سیر داده شد، آنگاه که برابر مسجد شجره رسید، فریاد برآمد «یا محمّد»! رسول خدا صلی الله علیه و آله جواب داد: «لبّیک»، سپس به او گفته شد: «آیا تو یتیمی نبودی که پناهت دادیم و آنگاه که تو را بر سر دو راهی یافتیم هدایتت کردیم». وقتی این کلمات را شنید فرمود: «إن الحمد والنعمة لک والملک، لاشریک لک»؛ «همانا ستایش و نعمت ها و سلطنت مخصوص تو است». امام صادق علیه السلام فرمود: به همین جهت رسول خدا صلی الله علیه و آله از مسجد شجره محرم می گشت نه از دیگر مواقیت.[۳۷]
رسول خدا صلی الله علیه و آله از این میقات سه مرتبه جهت زیارت بیت الله الحرام محرم گردیدند:
الف: در سال ششم هجرت پس از غزوه بنی مصطلق، ماه رمضان و شوال را در مدینه بسر برد و دوم ماه ذی القعده آهنگ عمره مفرده نمود و به همگی اعلان کرد و حتی کفار قریش نیز فهمیدند که او عزم عمره دارد. به همراه عده زیادی از یاران[۳۸] به سوی ذوالحلیفه آمد. در این سفر چهار تن از زنان به نامهای ام سلمه (همسر رسول خدا) و ام عماره، امّ منیع و امّ عامر اشهلی نیز همراه بودند که اینان اعم از مهاجرین و انصار بودند. نماز ظهر را در مسجد شجره خواندند سپس جلو درب محرم گشتند و ذکر تلبیه «لبّیک اللّهمّ لبّیک، لبّیک لاشریک لک لبّیک، إنّ الحمد والنعمة لک و الملک، لاشریک لک» را بر زبان جاری کردند و بدین ترتیب بسیاری از یاران آن حضرت در مسجد شجره محرم گشتند و سپس عازم مکه معظمه گردیدند که با منع کفّار، منتهی به صلح حدیبیه گشت.[۳۹]
ب: در سال هفتم هجرت در روز دوشنبه ششم ذی القعده رسول خدا صلی الله علیه و آله جهت احرام عمره مفرده به مسجد شجره رفت، این احرام بجای احرام عمره ای بود که در سال گذشته از آن حضرت فوت شده بود و همان افرادی که در سال ششم با رسول خدا صلی الله علیه و آله در حدیبیه شرکت داشتند دوباره همراهی نمودند، مگر چند نفری که در خیبر به شهادت رسیده یا فوت کرده بودند. آن روز چون به ذوالحلیفه رسیدند نماز ظهر را اقامه فرمودند و بعد از آن محرم گردیدند و به سوی مکه معظمه حرکت کردند. در این سفر رسول خدا صلی اله علیه و آله ۶۰ شتر جهت قربانی به همراه داشتند که با سربلندی و موفّقیت، بعد از مدت کوتاهی وارد مکه معظمه شدند و اعمال خود را به پایان رساندند و طبق قرارداد سه روز ماندند و سپس به مدینه منوره بازگشتند. این عمره به «عمرةالقضاء» معروف گشت.[۴۰]
ج: حجّةالوداع: سعید بن محمد بن جبیر از پدرش نقل می کند که روز شنبه ۲۵ ماه ذی القعده رسول خدا صلی الله علیه و آله از مدینه منوره به سوی مکه معظمه به طرف ذوالحلیفه خارج شد. ـ در آن سال یعنی سال یازدهم هجرت مردم را توصیه به رفتن به حج می نمود ـ نماز ظهر را دو رکعتی در ذوالحلیفه بجا آورد و سپس محرم گشت. بعضی گفته اند: آن روز را به شب رساند و شب در مسجد شجره بیتوته کرد تا این که همه یاران به همراه قربانی های خود جمع شوند، سپس فردایش نزدیک ظهر محرم گردید. در آن سال رسول خدا صلی الله علیه و آله از ناحیه خود و علی بن ابی طالب علیه السلام قربانی نمود و حجش را به پایان رسانید.[۴۱]
ساختمان مسجد شجره:
با تأمّل در احادیث و روایاتی که از امام چهارم زین العابدین و امام ششم جعفر بن محمد علیهما السلام و مالک بن أنس فقیه اهل مدینه و... نقل شده روشن می شود که ساختمان مسجد در جای درخت سمره بوده است و همچنین در کتاب «المناسک و اماکن طرق الحج و معالم الجزیرة» که در قرن سوم هجری تألیف شده، از مسجد شجره به «المسجدالکبیر» یاد می کند و می گوید: در ذوالحلیفه دو مسجد متعلق به رسول خدا صلی الله علیه و آله می باشد؛ اول: مسجد کبیر که در سمت راست مکان مرتفعی به نام «بیداء» واقع شده و مردم از آنجا محرم می شوند و به مکه می روند. و مسجد دیگر مُعَرّسْ است که در قسمت پایین «بیداء» و جهت قبله مسجد شجره واقع شده. رسول خدا صلی الله علیه و آله بعد از بازگشت از مکه معظمه در این مسجد بیتوته می کرد و نماز می خواند و صبحگاهان خارج می شد.[۴۲]
کتابهای حدیثی و فقهی مانند فروع کافی، کلینی و وسائل الشیعه، شیخ حرعاملی و جواهرالکلام در مورد مستحبات نماز در این مسجد بحث نموده اند. در قرن پنجم (۵۷۸ ـ ۵۸۱ ق) ابن جبیر می نویسد: چون به وادی عقیق رسیدیم مناره سفید و بلند مسجد ذوالحلیفه را مشاهده کردیم. [۴۳] در اکثر سفرنامه های حج سخن از ساختمان مسجد شجره به میان آمده است که نیاز به یادآوری نیست. شکی نیست که مسجد شجره تا امروز بارها تجدید بنا گردیده و امروز هم بنایی عظیم دارد و زائران زیادی را در آغوش می گیرد که با فریاد ذکر تلبیه فضای ملکوتی خاصی بر آن حاکم است.
۲ـ جُحْفَه
جحفه دومین میقات است که رسول خدا صلی الله علیه و آله برای اهل مصر و شامات و کسانی که از آن مسیر به سوی مکه معظّمه می آیند تعیین کرده است. جحفه روستای بزرگی است که تپه های مرتفع و بلندی دارد و در مسیر راه مدینه به مکه واقع شده و فاصله آن تا مکه معظّمه به اندازه چهار مرحله است،[۴۴] اگر چه بعضی مانند السکری گفته است: فاصله جحفه تا مکه معظمه سه مرحله می باشد.[۴۵] صاحب معجم معالم الحجاز مدعی است که فاصله صحیح آن ۵ مرحله می باشد و شهرهایی که در این فاصله قرار گرفته به ترتیب نام می برد: مرّالظهران، عسفان، الدف، الطارف (القَضیمة) و سپس می رسد به جحفه که با رابغ ۲۲ کیلومتر فاصله دارد، آنگاه می نویسد: در نزدیکی جحفه غدیرخم با فاصله سه میل (۵۷۶۰ متر)[۴۶] واقع شده که چشمه ای در آن جاری است و به همین جهت درختان زیادی در آنجا وجود دارد. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در برگشت از حجةالوداع، علی بن ابی طالب علیه السلام را به مقام وصایت خود معرفی کرد و فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه، اللّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه...».[۴۷]
نام دیگر جحفه «مَهْیعَه» می باشد، همان طوری که در روایات زیادی از شیعه و اهل سنت وارد شده و بعضی معتقدند، این نام را رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم گذاشت هنگامی که فرمود: «اللّهمّ انقل وباء المدینة إلی مَهْیعَة»؛ یعنی بار خدایا مرض وبایی را که در مدینه است به «مَهْیعَه» [۴۸] ـ که همان جحفه باشد ـ منتقل کن.
در ابتدای جحفه مسجدی به نام رسول خدا صلی الله علیه و آله (مسجدالنبی) بنا گردیده و در آخر آن نزدیکی علامت های میقات ـ مسجدالائمه ـ می باشد.[۴۹]
در علت نامگذاری جحفه گفته اند: در جاهلیت «عبیل بن عوص بن ارم بن سام بن نوح» با فرزندان خویش در این منطقه سکونت داشته اند ولیکن سیل آنها را هلاک نمود، پس از آن آنجا را جحفه نامیدند زیرا به ساکنان خود اجحاف نمود.[۵۰]
میقات حجفه در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله مورد عنایت صحابه بوده، همان گونه که در سال ششم هجرت در جریان غزوه حدیبیه، عده ای از یاران آن حضرت در «ذوالحلیفه» احرام خود را به تأخیر انداختند و در جحفه مُحرم گشتند.[۵۱]
البته در جمع بندی روایت به این نتیجه می رسیم که احرام بستن از مسجد شجره افضل است به ویژه برای کسی که از مدینه منوره حرکت می کند و چنانچه انسان به جهت مریضی یا دوری راه ـ مانند کسی که راه او از مغرب، مصر و شام و... باشد و ـ نتواند به مسجد شجره برود باید از جحفه محرم گردد، همان طوری که روایت ابی بصیر آن را تأیید می کند: «عَن أبی بصیر قال قلت لأبی عبدالله علیه السلام خصال عابها علیک أهل مکة قال: ما هی؟ قلت: قالوا: أحرم من الجحفة، و رسول اللّه أحرم من الشجرة. قال علیه السلام الجحفة أحد الوقتین، فأخذت بأدناهما و کنت علیلاً». ابوبصیر گفت: به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم: مردم مکه بعضی از کارها را بر شما عیب می گیرند. فرمود: چه کاری را؟ گفتم: مردم می گویند: شما از جحفه محرم شده اید و حال آن که رسول خدا صلی الله علیه و آله از مسجد شجره محرم می شد. در جواب فرمود: جحفه هم میقات است و من نزدیکترین میقات را به مکه انتخاب کردم و من مریض بودم.[۵۲]
اطلاق روایت فوق به همراه روایت دیگر[۵۳] اثبات می کند جواز احرام را از میقات جحفه؛[۵۴] گویا امام صادق علیه السلام فرموده اند: جحفه یکی از میقات ها است و احرام از آن جایز و بلامانع است و اگر من أفضلیت احرام در مسجد شجره را درک نکرده ام به خاطر مریضی بوده است. امروز در میقاتگاه جحفه مسجد مجلّلی را ساخته اند که هزاران حاجی میتواند در آن محرم گردد، اگر چه این مسجد ریشه تاریخی ندارد.
۳ـ وادی عقیق
در میان بلاد عرب وادی عقیق های گوناگونی است که بعضی از نویسندگان مانند الحموی در معجم البلدان چهار جا[۵۵] و بعضی دیگر مانند عاتق بن غیث بلادی هفت جا[۵۶] را معرفی می کنند و فهیم محمد شلتوت در حاشیه کتاب «تاریخ المدینة المنوره» دو جا را معرفی می کند: وادی عقیق؛ منسوب به عقیق بن عقیل می باشد. ۲. عقیق المدینة؛ که رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را وادی مبارک خواندند.
ابن عباس می گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «أتانی اللیلة آت من ربّی و هو بالعقیق ـ أن صلّ فی هذا الوادی المبارک و قل عمرة فی حجّة». جبرئیل در یکی از شب ها ـ در وادی عقیق ـ از سوی پروردگارم بر من نازل شد و گفت: در این وادی مبارک نماز بگزار و عمره را ضمیمه حج کن.[۵۷] و امام صادق علیه السلام فرمودند: «وقّت رسول اللّه صلی الله علیه و آله لأهل العراق العقیق و أوّلُه المسلخ و وَسطُه غَمِرة و آخره ذات عرق و أوّله أفضل». رسول خدا صلی الله علیه و آله برای عراق و کسانی که از آن جهت عبور می کنند وادی عقیق را معین فرمود و سپس فرمود: ابتدای عقیق «مسلخ» و میانه آن «غمره» و انتهای آن «ذات عِرق» است و احرام در ابتدای آن افضل است.[۵۸]
وادی عقیق بین نجد و تهامه واقع شده و در انتهای آن کوه «عِرْق» واقع است که مشرف بر منطقه ذات عرق می باشد.[۵۹] و سیلاب آن به سرزمین های پست تهامه میریزد.[۶۰]
یونس بن عبدالرحمان از امام کاظم علیه السلام نقل می کند که حضرت فرمود: در وادی عقیق از «وجرّة» محرم شوید.
اصمعی می گوید: وجَرَّهْ بین مکه و بصره واقع شده که ۴۰ میل با مدینه فاصله دارد و در آنجا عمران و آبادی وجود ندارد.[۶۱] فاصله آن را مختلف ذکر کرده اند که مسافت فوق تقریباً ۷۳ کیلومتر می شود و بعضی فاصله وادی عقیق را تا مدینه منوره ۴ برید دانسته اند که هر برید ۲۸ کیلومتر است؛ تقریباً مساوی ۱۱۲ کیلومتر خواهد شد.[۶۲] چه بسا اختلاف ذکر مسافت بخاطر وسعت وادی عقیق باشد که معمولاً مورد سؤال حجاج و مسلمانان آن روز بوده که به بعضی از آن روایات اشاره شد.
۴ـ قرن المنازل
قرن المنازل میقات اهل یمن و طائف است و در روایات آمده میقات اهل نجد می باشد که این به واسطه تعدّد راه ها است. گفته شده قرن المنازل دهی است که فاصله آن تا مکه ۵۱ میل است. «قَرْن» کوهی است مشرف بر سرزمین عرفات که از مکه دو مرحله [۶۳] فاصله دارد. به آن قرن الثعالب و قَرَنْ هم گفته میشود.[۶۴] با یک محاسبه مختصر و روشن معلوم می شود هر دو مسافت تقریباً به یک اندازه می باشد و امروز هم قرن المنازل مشخص و معلوم است. شاعر عرب «عمر بن ابی ربیعة» در مورد قرن المنازل می گوید:
ألم تسأل الرّبعَ أن ینطقا بقرن المنازل قد أخلقا؟
«آیا نمی پرسی مکانی را که دوستان در فصل بهار در آن جمع بودند تا این که سخن بگوید؛ آن مکان در قرن المنازل است که همه چیز آن نابود شده است».[۶۵]
۵ ـ یلَمْلَمْ
یلملم آخرین میقاتی است که در روایات برای أهل یمن و کسانی که از آن طریق عبور می کنند معین شده و به آن «الملم»، «یرمرم» و «ململم» نیز گفته شده، صاحب جواهر فرموه: فاصله یلملم تا مکه معظمه دو مرحله است.[۶۶] این میقات در جنوب شهر مکه واقع شده و حدود ۱۰۰ کیلومتر فاصله دارد که در آن سرزمین مسجد معاذ بن جبل قرار دارد. تقریباً دو مسافت فوق یکی است و چندان تفاوتی ندارد.
مرزوقی می گوید: «یلملم» اسم کوهی است در ناحیه طائف که دو تا سه شب مسافت بین آن تا مکه مکرمه است، از طرفی این میقات در جنوب بندر جدّه واقع شده و زمانی که باران می آید و سیل جاری میشود رودهای زیادی مانند: حُثُنْ، وَدْیان، تَصِیل، نُمَار، شَکیل و... به این وادی سرازیر است و از این جهت این سرزمین قابلیت کشت و زرع بسیار زیادی را دارد که تاکنون متأسفانه از آن بهره برداری نشده و همچنان بی آب و علف و لم یزرع باقی مانده است.[۶۷]
پانویس
- ↑ سوره حج: ۲۷.
- ↑ الامام جعفر الصادق علیه السلام دراسات و أبحاث، ص ۳۰۶ ـ خصال صدوق، ج۱، ص۱۶۷ ـ الحج فی الکتاب والسنّة، ص ۳۷۵.
- ↑ الشِّبلی عنوان جمعی از علما، زهاد و عرفای شبله است. شبله قریهای است در ماوراءالنهر (نزدیک سمرقند) که دارای دانشمندان فراوانی بوده است و راوی حدیث از رجال همان قریه است. (وفیات الاعیان، ج۲، ص۴۱)
- ↑ مستدرک الوسائل، ج۲، کتاب الحجّ، ابواب العود إلی منی، باب ۱۷، ص۱۸۷.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۸، ص۲۲۳، باب فروع کافی، ج۴، ص۳۱۹، حدیث۲ ـ صحیح البخاری، ج۲، ص۲۴۰ ـ صحیح مسلم، ج۲، ص۸۳۸، باب «مواقیت الحج والعمرة». باید گفت: مضمون بالا در روایات زیادی دیده می شود لیکن در بعضی بجای «أهل نجد»، «أهل عراق» ذکر شده و بجای «أهل شامات»، «مغرب» را آورده اند که در حقیقت تفاوت چندانی ندارد؛ زیرا همه روایات باب درصدد بیان جهت میقات ها است. لذا در بعضی از کتاب های فقهی، میقات جحفه را برای أهل مصر، شام، مغرب، اندلس، روم و... نوشته اند و برای اهل عراق و کسانی که در مشرق زمین هستند ذات عرق را و برای اهل یمن و هند و... یلملم را میقات دانسته اند پس این ها درصدد بیان جهت میقات ها بوده اند. جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۱۳ ـ الفقه علی المذاهب الأربعة، ج۱، ص۶۴۰، مواقیت الإحرام.
- ↑ شرح لمعه، ج۱، ص۲۱۹. چاپ حجری، المیقات اسم یوّقت به الشی فهو اسم آلة کالمفتاح أی یحدّد زماناً أو مکاناً.
- ↑ مجمع البحرین، طریحی، ج۱، ص۲۲۷، ماده وقت.
- ↑ سوره بقره: ۱۸۹.
- ↑ لسان العرب، ج۲، ص۱۰۸، ماده وقت.
- ↑ غایة المنتهی، ج۲، ص۲۹۵، ۲۹۶.
- ↑ جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۰۲.
- ↑ سلسلة الینابیع الفقهیه، ج۸، کتاب السرائر، ابن ادریس، ص ۵۰۹ ـ آن را نسبت به شیخ طوسی در کتاب خلاف و مبسوط می دهد.
- ↑ همان کتاب، ج۷، المهذب فی الفقه، قاضی طرابلسی، ص۲۷۳.
- ↑ سوره بقره، ۱۹۷.
- ↑ همان کتاب، ج۸، کتاب الغنیه، علی بن زهرة، ص۳۸۹.
- ↑ سوره بقره: ۱۹۷.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۸، باب ۱۱، ص ۱۹۶، حدیث ۱.
- ↑ فروع کافی، ج۴، ص۲۹۰، حدیث۳.
- ↑ شرح لمعه، ج۱، ص۲۲۰.
- ↑ سلسلة الینابیع الفقهیة، ج۸، قواعد الاحکام، علامه حلّی، ص۷۴۳ ـ همان کتاب، مختصرالنافع، محقق حلّی، ص۶۶۷.
- ↑ «فخّ» وادی معروفی است که در مدخل شهر مکه از سوی مسجد تنعیم واقع شده و امروز به ـ شهداء ـ معروف است و در روز یوم الترویه در سال ۱۶۹ هـ «حسین بن علی بن حسن بن حسن بن حسن ابن علی بن ابی طالب علیه السلام» با سپاه عباسیان جنگیده و با یارانش به شهادت رسید که قبر او الآن در آنجا است. ـ تاریخ مکه، ازرقی، ج۱، ص۱۹۱.
- ↑ جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۰۲.
- ↑ معجم معالم الحجاز، ج۲، ص۴۴ـمعجم البلدان، ج۲، ص۴۹ چاپ بیروت.
- ↑ «عبدالرحمن بن ابی بکر» برادر عایشه بوده است.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۸، ص۱۵۳ ـ سنن البیهقی، ج۵، ص۶.
- ↑ سوره فتح: ۱۸.
- ↑ مجمع البحرین، طریحی، ج۳، ص۳۴۳.
- ↑ معجم معالم الحجاز، ج۲، ص۲۴۶ ـ معجم البلدان، ج۲، ص۲۲۹.
- ↑ حرکات جِعْرانَةُ بر اساس، لسان العرب، ج۴، ص۱۴۱.
- ↑ معجم معالم الحجاز، ج۲، ص۱۴۹.
- ↑ معجم البلدان، ج۲، ص۱۴۲ ـ شاید اختلاف عدد از جهت اختلاف راه ها باشد.
- ↑ معجم معالم الحجاز، ج۲، ص۱۵۱.
- ↑ المغازی للواقدی، ج۳، ص۱۰۸۸. جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۱۹.
- ↑ چون در آن محل درختی بنام ـ سَمُرة ـ بوده و پیغمبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم در زیر سایه آن درخت فرود می آمدند و نماز می خواندند و محرم می شدند. بنام ـ الشجرة ـ معروف گردیده است و در زیر این درخت ـ اسماء دختر محمد بن ابی بکر ـ به دنیا آمده است. ـ معجم معالم الحجاز، الجزء: ۳، ص۴۸.
- ↑ حُلَیفَةْ از کلمه حلفة گرفته شده که آبی بوده بین دو قبیله: بن جشم بن بکر بن هوازن و بنی خفاجه که هر دو منسوب به عقیل بودند. ـ معجم معالم الحجاز، الجزء: ۳، ص۴۸.
- ↑ منطقه مسجد شجره از مناطق کشاورزی بوده و بدون شک توسط علی بن ابی طالب علیه السلام چاه هائی در آنجا زده شده که از آن استفاده می شده که به آبار علی معروف گشته است البته چاه های دیگری هم بوده، رسول خدا صلی الله علیه و آله قبل محرم شدن در یکی از این چاه ها خود را شستشو داده و غسل نموده است. ـ مدینه شناسی، سید محمدباقر نجفی، ج۱، ص۱۸۲. ـ فروع کافی، باب حج النبی، ج۴، ص۲۴۵، حدیث ۴.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۸، ابواب المواقیت، ص۲۲۴، حدیث۱۳.
- ↑ گفته شد همراهان رسول خدا صلی الله علیه و آله، ۱۱۶ نفر بودند و بعضی ۱۴۰۰ نفر و بعضی دیگر ۱۵۲۵ نفر هم نقل کرده اند.
- ↑ المغازی، واقدی، ج۲، ص۵۷۴ ـ تاریخ پیامبر اسلام، دکتر محمدابراهیم آیتی، ص۴۲۵ ـ سیره ابن هشام، ج۳، ص۳۲۲.
- ↑ تاریخ پیام اسلام، دکتر محمدابراهیم آیتی، ص ۴۲۵ ـ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج۲، ص۲۲۷ ـ با اختلاف مختصری در خروج رسول خدا صلی الله علیه و آله از مدینه که می نویسد: در ماه ذی الحجه رسول خدا با ۷۰ شتر برای عمره رفت.
- ↑ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج۲، ص۳۰۲ ـ المغازی، واقدی، ج۳، ص۱۰۸۹.
- ↑ المناسک و اماکن الطرق الحج و معالم الجزیرة، تحقیق حمد الجاسر، ص ۴۲۸.
- ↑ رحلة ابن جبیر، ص۱۶۷ به نقل از مدینه شناسی، ص۱۸۳.
- ↑ مروج الذهب، مسعودی، ج۱، ص۵۰۳.
- ↑ مرحلة: مقدار مسافتی است که مسافر به صورت عادی در یک روز طی می کند «المنجد: لغت رحل» که می شود گفت ۴۸ کیلومتر است و در مجموع امروز از راه اتوبان هجرت حدود ۲۲۰ کیلومتر می باشد.
- ↑ معجم معالم الحجاز، عاتق بن غیث البلادی، ج۲، ص۱۲۴.
- ↑ محاسبه بر اساس هر میل ۴۰۰۰ ذراع و هر ذراع تقریباً ۴۸ سانتیمتر شده است و هر سه میل یک فرسخ شرعی است.
- ↑ المنجد: مَهِیعَةُ ـ زمین وسیع و طولانی را می گویند.
- ↑ معجم معالم الحجاز، ج۲، ص۱۲۴.
- ↑ التاریخ، طبری، ج۱، ص۱۴۴، ذکر ذریه نوح علیه السلام الکامل فی التاریخ، ابن أثیر، ج۱، ص۷۵، مروج الذهب، مسعودی، ج۱، ص۵۰۳.
- ↑ المغازی، واقدی، ج۲، ص۵۷۴.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۸، ص۲۲۹، حدیث ۴.
- ↑ ر.ک: وسائل الشیعه، ج۸.
- ↑ جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۱۱.
- ↑ معجم البلدان، ج۴، ص۱۳۸. «عقیق الیمامة، عقیق بنی کلاب، عقیق المدینة، عقیق نزدیک دریای سرخ».
- ↑ معجم معالم الحجاز، ج۶، ص۱۳۶ «اضافه بر وادی عقیق های معجم البلدان، عقیق الحسا، عقیق الطائف و عقیق العشیرة ذکر کرده است».
- ↑ تاریخ المدینة المنورة، ج۱، ص۱۴۶.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۸، ص۲۲۷، باب ۳، حدیث ۴.
- ↑ معجم البلدان، الحموی، ج۴، ص۱۰۷.
- ↑ جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۰۴ به نقل از تهذیب اللغة و ص ۱۰۵.
- ↑ همان.
- ↑ اخبار وادی مبارک «العقیق»، محمد حمد حسن شراب، ص ۳۹.
- ↑ مرحله مقدار راهی است که مسافر در روز به صورت عادی طی می کند تقریباً حدود ۴۸ کیلومتر است. مسافت قرن المنازل تا مکه مکرمه بر اساس مرحله ۹۶=۲×۴۸ ۰۱ و هر میل ۴۰۰۰ ذراع که هر ذراع تقریباً ۴۸ سانتیمتر است. تبدیل مقدار مسافت از میل به متر (متر)۹۷۹۲۰=۱۹۲۰ (میل)×۵۱.
- ↑ جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۱۳.
- ↑ معجم معالم الحجاز، الجزء ۷، ص۱۱۸.
- ↑ جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۱۳.
- ↑ معجم معالم الحجاز، جزء ۱۰، صص ۲۹ ـ ۲۸.