میقات: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{الگو:مقاله از یک نشریه}} {{الگو:نیازمند ویرایش فنی}} رفتن به سوي حرم أمن الهي و كع...' ایجاد کرد)
 
جز
 
(۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{الگو:مقاله از یک نشریه}}
 
{{الگو:مقاله از یک نشریه}}
{{الگو:نیازمند ویرایش فنی}}
+
[[پرونده:Mighat.jpg|بندانگشتی|میقات حج]]
رفتن به سوي حرم أمن الهي و كعبه معظّمه همراه با بريدن از خود و وابستگي نفساني، از سويي انسان را ميهمان آفريدگار جهان و صاحب خانه ميكند و از سوي ديگر او را به درياي بيكران انسان هاي پاك و دعوت شده به سوي حق متصل مينمايد; زيـرا كعـبه اوّلين خانه روي زمين، محلّ طواف ملائكةاللّه و همـه انبيـاي عظام عليهمالسلام ـ از آدم ـ ع ـ تا خاتم ـ ص ـ بوده و شرافتي بس عظيم دارد.
+
__toc__
ورود به بيتاللّه الحرام، پروانه وار گشتن در اطراف كعبه و لمس حجرالاسود و استشمام بادهاي بهشتي از ركن يماني، از راهي ميسّر است كه خداي سبحان ـ آن را بيان كرده و رسول گراميش ـ ص ـ جايگاه و زمان آن را معين نموده است. آنهم با لباسي ساده و بدور از فخر و زينت و با شرايطي خاص.
 
امام صادق ـ عليهالسلام ـ فرمودند: «محرم شدن جهت عمره و حج، از مواقيت پنجگانهاي است كه رسول خدا ـ ص ـ آن را معين نمود»، سپس فرمود: «رسول خداـصـ براي اهل مدينه و كساني كه از آنجا به مكه ميروند، ذوالحليفه (مسجد شجره) و براي آنان كه از شامات ميآيند. جحفه و براي اهل نجد و عراق وادي عقيق و براي اهل طائف و آناني كه از آن مسير عبور ميكنند قرنالمنازل و براي اهل يمن و عبور كنندگان از آن مسير يلملم را ميقات قرار داد.» آنگاه فرمود: «كسي كه قصد خانه خدا را دارد، نبايد از غير اين ميقات ها عبور كند.» <ref> وسائل الشيعه، ج8، ص223، باب فروع كافي، ج4، ص319، حديث2 ـ صحيح البخاري، ج2، ص240 ـ صحيح مسلم، ج2، ص838، باب «مواقيت الحج و العمرة». بايد گفت مضمون بالا در روايات زيادي ديده ميشود ليكن در بعضي بجاي «أهل نجد»، «أهل عراق» ذكر شده و بجاي «أهل شامات»، «مغرب» را آوردهاند، كه در حقيقت تفاوت چنداني ندارد; زيرا همه روايات باب درصدد بيان جهت ميقات ها است. لذا در بعضي از كتاب هاي فقهي، ميقات جحفه را براي أهل مصر، شام، مغرب، اندلس، روم و... نوشتهاند و براي اهل عراق و كساني كه در مشرق زمين هستند ذات عرق را و براي اهل يمن و هند و... يلملم را ميقات دانستهاند پس اينها درصدد بيان جهت ميقات ها بودهاند. جواهرالكلام، ج18، ص113 ـ الفقه علي المذاهب الأربعة، ج1، ص640، مواقيت الإحرام. </ref>
 
ميقاتهاي پنجگانه كه از هر سوي، محيط بر شهر مكه و حرم أمن الهي است، گويا مدخل ها و درب هاي ورودي براي ميهمانان پروردگار متعالند; آناني كه از اطراف كره زمين خوانده شدهاند و مصداق «يأتون من كل فجّ عميق» <ref> حج : 27. </ref>  گرديدهاند و ميخواهند مراسم حج ابراهيمي را به جاي آورند.
 
ميقات اولين محلّي است كه حاجي اعلان حضور ميكند و در مقابل خالق يكتا خود را برهنه از همه وابستگيها نموده وبا حالتي خالصانه فرياد: «لبيك ألّلهمّ لبيّك...» برميآورد. اين حضور و شهود است و شايد يكي از اعلي مراتب آن است كه زبان اولياي خدا را كُند ميكند و توان لبيك گفتن را از آنان ميگيرد. همچنانكه مالك بن انس ميگويد: به همراه جعفر بن محمد ـ عليهماالسلام ـ جهت بجا آوردن مناسك حجّ رفتم، چون به ميقات رسيدم، آن حضرت را ديدم كه در حالت احرام هرچه ميخواست «لبيك» بر زبان جاري كند، صدا در گلويش قطع ميگرديد و حالش دگرگون ميشد بطوريكه نزديك بود از روي مركب به زمين افتد. عرض كردم، اي فرزند رسول خدا بگو ذكر «تلبيه» را. در جوابم فرمود: چگونه بگويم «لبّيك اللّهم لبّيك» و حال آنكه در حضورش ايستادهام، ميترسم جواب آيد: «لا لبّيك و لاسعديك». <ref> الامام جعفر الصادق ـ عليهالسلام ـ دراسات و أبحاث، ص 306 ـ خصال صدوق، ج 1، ص 167 ـ الحج في الكتاب و السنّة، ص 375. </ref>
 
پس ميقات جايگاهي است كه زيارت بيتاللّه الحرام از آن جا شروع ميشود و قاصد حجّ نميتواند بدون احرام از ميقات عبور كند و يا قبل از آن محرم گردد ـ مگر در صورت نذر ـ لذا كساني كه از كشورهاي مختلف و راه هاي دور عزم مكّه كردهاند و ميخواهند حجّ و عمره بجا آورند، بايد داخل ميقات گردند و محرم شوند.
 
دقّت در سخنان امام زينالعابدين ـ عليهالسلام ـ در گفتگوي خود با «شبلي» <ref> الشِّبلي عنوان جمعي از علما، زهاد و عرفاي شبله است. شبله قريهاي است در ماوراءالنهر (نزديك سمرقند) كه داراي دانشمندان فراواني بوده است و راوي حديث از رجال همان قريه است. (وفيات الاعيان، ج 2، ص 41). </ref>  بعداز اتمام اعمال حجش، ما را به اهميت احرام و ميقات و فضاي ملكوتي و حالات عرفاني آن توجه ميدهد. آنگاه كه فرمود: «آقاي شبلي! آيا براي احرام وارد ميقات شدي؟ و دو ركعت نماز احرام گزاردي، و تلبيه را بر زبان جاري كردي؟!»
 
شبلي جواب داد: «بلي يابن رسول اللّه» حضرت پرسيد: «آيا هنگام ورود به ميقات نيتت اين بود كه تحصيل شرايط زيارت بيت اللّه الحرام كني؟ و در موقع بجاي آوردن دو ركعت نماز احرام، توجه كردي كه با بهترين اعمال و بالاترين حسنات به خداي سبحان ـ تقرب پيدا ميكني؟ و هنگام لبّيك گفتن قصد كردي كه براساس تعهدي خاص ـ طاعت در مقابل اوامرش و خودداري از معصيتش ـ تلبيه بگويي؟!»
 
عرض كرد: «نه يابن رسول اللّه»، حضرت فرمود: «پس در اين صورت، نه داخل ميقات شدهاي و نه نماز خواندهاي و نه لبيك واقعي گفتهاي!» <ref> مستدرك الوسائل، ج 2، كتاب الحجّ، ابواب العود إلي مني، باب 17، ص 187. </ref>
 
بديهي است هر يك از مواقيت بحثهاي مستقل و عميق فقهي و عرفاني و تاريخي دارد، كه در جاي خود بحث گستردهتري را ميطلبد و ما در اين نوشتار به صورت گذرا و كوتاه آنها را بررسي نمودهايم.
 
  
== بررسي واژه ميقات ==
+
رفتن به سوی حرم أمن الهی و [[کعبه]] معظمه همراه با بریدن از خود و وابستگی نفسانی، از سویی انسان را میهمان آفریدگار جهان و صاحب خانه می کند و از سوی دیگر او را به دریای بیکران انسانهای پاک و دعوت شده به سوی حق متصل می نماید؛ زیرا کعبه اوّلین خانه روی زمین، محل [[طواف]] [[ملائکه|ملائکةاللّه]] و همه [[پیامبران|انبیای]] عظام علیهم السلام از [[حضرت آدم علیه السلام|آدم]] علیه السلام تا [[خاتم الأنبیاء|خاتم]] صلی الله علیه و آله بوده و شرافتی بس عظیم دارد. ورود به [[بیت الله الحرام|بیت اللّه الحرام]]، پروانه وار گشتن در اطراف کعبه و لمس [[حجر الأسود‌‌|حجرالاسود]] و استشمام بادهای بهشتی از [[رکن یمانی|رکن یمانی]]، از راهی میسّر است که خدای سبحان ـ آن را بیان کرده و رسول گرامیش صلی الله علیه و آله جایگاه و زمان آن را معین نموده است که همان میقات می باشد؛ آن هم با لباسی ساده و به دور از فخر و زینت و با شرایطی خاص.
  
«ميقات» بر وزن «مِفْعال» است كه در اصل «مِوْقاتْ» بوده، واو ساكن و حرف ما قبل آن كسره داشته، لذا تبديل به ياء شده است و جمع ميقات مواقيت ميباشد.
+
==اهمیت میقات==
بحثي است ميان علما و محققين و آن اين كه واژه «ميقات» اسم آلت است يا اسم زمان و مكان؟
+
میقاتهای پنجگانه که از هر سوی، محیط بر شهر [[مکه]] و حرم أمن الهی است، گویا مدخل ها و درب های ورودی برای میهمانان پروردگار متعالند؛ آنانی که از اطراف کره زمین خوانده شده اند و مصداق «یأتون من کل فجّ عمیق»<ref>[[سوره حج]]: ۲۷.</ref> گردیده اند و می خواهند مراسم [[حج]] ابراهیمی را به جای آورند.
مرحوم سلطان العلماء در حاشيه شرح لمعه ميگويد: «ميقات اسم آلت است مانند مفتاح» و نيز فرموده است: «ميقات اسم آن چيزي است كه به وسيله آن، چيز ديگري معيّن ميشود از جهت زمان و مكان.» <ref> شرح لمعه، ج 1، ص 219. چاپ حجري، الميقات اسم يوّقت به الشي فهو اسم آلة كالمفتاح أي يحدّد زماناً أو مكاناً. </ref>
 
بعضي مانند شهيد اوّل گفتهاند: ميقات از نظر لغت اسم مكان و زمان است; زيرا اسم زمان و مكان از ثلاثي مجرّد بر وزن مفعال آمده است; مانند ميلاد; يعني «زمان ولادت» و يا ميعاد; يعني «وعدهگاه».
 
طريحي در مجمعالبحرين تا حدّي همان معنا را اراده ميكند و ذيل آيه شريفه: «إنَّ يوم الفصل كان ميقاتا» ميگويد: «ميقات زمان معين براي انجام كاري است كه مجازاً بر مكان اطلاق شده مانند: «مواقيت الحجّ»; يعني مكان هاي معيّن كه احرام حج در آن منعقد ميگردد <ref> مجمع البحرين، طريحي، ج 1، ص227، ماده وقت. </ref>  و آيه شريفه «يَسْأَلُونَكَ عَنِ الاَْهِلَّةِ قُلْ هِي مَواقِيتٌ لِلنّاسِ وَالحَجِّ» <ref> بقره: 189 </ref> دلالت بر زمانمعين جهت انجام حجّ «تمتع، قِران و افراد» دارد و همچنين كلمه «ميقات» در آيات ديگر دلالت بر زمان معين ميكند كه به تعبير لسانالعرب:
 
الميقات: مصدر الوقت. و الآخرة: ميقات الخلق. و مواضع الإحرام: مواقيت الحج. و الهلال ميقات الشهر و نحو ذلك  <ref> لسان العرب، ج 2، ص 108، مادّه وقت. </ref>
 
  
و در اصطلاح مواقيت عبارتست از: «مواضع و أزمنة معيّنة لعبادة مخصوصة»; مكان و زمان معين براي عبادت خاص. <ref> غاية المنتهي، ج 2، ص 295، 296. </ref>  
+
میقات اولین محلی است که حاجی اعلان حضور می کند و در مقابل خالق یکتا خود را برهنه از همه وابستگی ها نموده و با حالتی خالصانه فریاد: «لبیک ألّلهمّ لبیک...» برمی آورد. این حضور و شهود است و شاید یکی از اعلی مراتب آن است که زبان اولیای خدا را کند می کند و توان لبیک گفتن را از آنان می گیرد. همچنان که [[مالکی|مالک بن انس]] می گوید: به همراه [[امام صادق علیه السلام|جعفر بن محمد]] علیهماالسلام جهت بجا آوردن مناسک حج رفتم چون به میقات رسیدم، آن حضرت را دیدم که در حالت [[احرام]] هر چه می خواست «[[تلبیه|لبیک]]» بر زبان جاری کند، صدا در گلویش قطع می گردید و حالش دگرگون می شد به طوری که نزدیک بود از روی مرکب به زمین افتد. عرض کردم، ای فرزند رسول خدا بگو ذکر «[[تلبیه|تلبیه]]» را. در جوابم فرمود: چگونه بگویم «لبّیک اللّهم لبّیک» و حال آن که در حضورش ایستاده ام، میترسم جواب آید: «لا لبّیک و لاسعدیک».<ref>الامام جعفر الصادق علیه السلام دراسات و أبحاث، ص ۳۰۶ ـ خصال صدوق، ج۱، ص۱۶۷ ـ الحج فی الکتاب والسنّة، ص ۳۷۵.</ref>
  
پس ميشود نتيجه گرفت كه ميقات شامل اسم زمان و مكان است; يعني زمان و مكان معيّن را دربرميگيرد و شايد بتوان گفت تعبير صاحب جواهر ـ ره ـ در بحث مواقيت تعبير زيبا و جالبي است; آنجا كه ميفرمايد:
+
پس میقات جایگاهی است که [[زیارت]] بیت اللّه الحرام از آنجا شروع می شود و قاصد حج نمی تواند بدون [[احرام]] از میقات عبور کند و یا قبل از آن محرم گردد ـ مگر در صورت [[نذر]] ـ لذا کسانی که از کشورهای مختلف و راه های دور عزم [[مکه]] کرده اند و می خواهند حج و [[عمره]] بجا آورند، باید داخل میقات گردند و محرم شوند.
«المواقيت جمع ميقات و المراد به هنا «في الحج» حقيقةً او توسعاً مكان الاحرام».  <ref> جواهر الكلام، ج 18، ص 102. </ref> مراد از كلمه ميقات در بحث حج ـ حقيقةً يا مجازاً ـ اماكن خاص است.
 
با توجه به آنچه گذشت مي توان گفت كه ميقات بر دو قسم است:
 
  
1 ـ ميقات زماني 2 ـ ميقات مكاني
+
دقت در سخنان [[امام سجاد علیه السلام|امام زین العابدین]] علیه السلام در گفتگوی خود با «شبلی» <ref>الشِّبلی عنوان جمعی از علما، زهاد و عرفای شبله است. شبله قریهای است در ماوراءالنهر (نزدیک سمرقند) که دارای دانشمندان فراوانی بوده است و راوی [[حدیث]] از رجال همان قریه است. (وفیات الاعیان، ج۲، ص۴۱)</ref> بعد از اتمام اعمال حجش، ما را به اهمیت احرام و میقات و فضای ملکوتی و حالات عرفانی آن توجه می دهد. آنگاه که فرمود: «آقای شبلی! آیا برای احرام وارد میقات شدی و دو رکعت نماز احرام گزاردی و تلبیه را بر زبان جاری کردی؟!». شبلی جواب داد: «بلی یابن رسول اللّه». حضرت پرسید: «آیا هنگام ورود به میقات نیتت این بود که تحصیل شرایط زیارت بیت اللّه الحرام کنی؟ و در موقع بجای آوردن دو رکعت نماز احرام، توجه کردی که با بهترین اعمال و بالاترین حسنات به خدای سبحان ـ تقرب پیدا می کنی؟ و هنگام لبّیک گفتن قصد کردی که بر اساس تعهدی خاص ـ طاعت در مقابل اوامرش و خودداری از معصیتش ـ تلبیه بگویی؟!». عرض کرد: «نه یابن رسول اللّه»، حضرت فرمود: «پس در این صورت، نه داخل میقات شده ای و نه نماز خوانده ای و نه لبیک واقعی گفته ای!».<ref> مستدرک الوسائل، ج۲، کتاب الحجّ، ابواب العود إلی منی، باب ۱۷، ص۱۸۷.</ref>
  
الف: ميقات زماني
+
[[امام صادق]] علیه السلام فرمودند: «محرم شدن جهت [[عمره]] و [[حج]]، از مواقیت پنجگانه ای است که [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله آن را معین نمود»، سپس فرمود: «رسول خدا صلی الله علیه و آله برای اهل [[مدینه]] و کسانی که از آنجا به [[مکه]] می روند، [[ذو الحلیفه|ذوالحلیفه]] ([[مسجد شجره]]) و برای آنان که از شامات می آیند، [[جحفه‌|جحفه]] و برای اهل [[نجد]] و [[عراق]]، [[وادی عقیق|وادی عقیق]] و برای اهل [[طائف]] و آنانی که از آن مسیر عبور می کنند، [[قرن المنازل]] و برای اهل [[یمن|یمن]] و عبورکنندگان از آن مسیر [[یلملم|یلملم]] را میقات قرار داد». آنگاه فرمود: «کسی که قصد خانه خدا را دارد، نباید از غیر این میقات ها عبور کند».<ref>وسائل الشیعه، ج۸، ص۲۲۳، باب فروع کافی، ج۴، ص۳۱۹، حدیث۲ ـ صحیح البخاری، ج۲، ص۲۴۰ ـ صحیح مسلم، ج۲، ص۸۳۸، باب «مواقیت الحج والعمرة». باید گفت: مضمون بالا در روایات زیادی دیده می شود لیکن در بعضی بجای «أهل نجد»، «أهل عراق» ذکر شده و بجای «أهل شامات»، «مغرب» را آورده اند که در حقیقت تفاوت چندانی ندارد؛ زیرا همه روایات باب درصدد بیان جهت میقات ها است.
 +
لذا در بعضی از کتاب های فقهی، میقات جحفه را برای أهل [[مصر]]، [[شام]]، مغرب، [[اندلس]]، روم و... نوشته اند و برای اهل [[عراق]] و کسانی که در مشرق زمین هستند ذات عرق را و برای اهل یمن و هند و... یلملم را میقات دانسته اند پس این ها درصدد بیان جهت میقات ها بوده اند. جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۱۳ ـ الفقه علی المذاهب الأربعة، ج۱، ص۶۴۰، مواقیت الإحرام.</ref>
  
براي احرام عمره تمتع، حجّ تمتع، افراد و قران، ماه هاي شوال، ذيقعده و همچنين ذيحجه از ابتداي آن تا پيش از ظهر روز عرفه (نهم ذي حجه) ـ بطوريكه حاجي بتواند همه اعمال عمره تمتع را انجام دهد و محرم به احرام حجّ تمتع گردد و خود را جهت وقوف اختياري عرفه به سرزمين عرفات برساند ـ تعيين گرديده است. <ref> سلسلة الينابيع الفقهيه، ج 8، كتاب السرائر، ابن ادريس، ص 509 ـ آن را نسبت به شيخ طوسي در كتاب خلاف و مبسوط ميدهد. </ref>
+
بدیهی است هر یک از مواقیت بحث های مستقل و عمیق فقهی و عرفانی و تاریخی دارد که در جای خود بحث گسترده تری را می طلبد و ما در این نوشتار به صورت گذرا و کوتاه آنها را بررسی نموده ایم.
بعضي از فقها آن را دو ماهِ شوال، ذيقعده و ده روز اوّل ذي حجّه دانستهاند.  <ref> همان كتاب ج 7، المهذب في الفقه، قاضي طرابلسي، ص 273. </ref>
 
اكثر فقها ـ رضوان اللّه عليهم ـ در بحث ميقات زماني استدلال به آيه شريفه «الحج أشهر معلومات...» كردهاند. اگر مقصود اعمال حجّ باشد و از آن جهت كه بخش عمدهاي از اعمال در ايام تشريق انجام ميشود و ممكن است بعضي از اعمال حج مانند اعمال حرم ـ طواف و نماز طواف و سعي بين صفا و مروه و... ـ را تأخير انداخت در اين صورت ميقات زماني شامل شوال، ذيقعده و همه ذيحجه خواهد شد. <ref> همان كتاب، ج 8، كتاب الغنيه، علي بن زهرة، ص 389. </ref>
 
معاوية بن عمار ميگويد: امام صادق ـ عليهالسلام ـ در مورد آيه شريفه «الحجّ أشهر معلومات فمن فرض فيهن الحج فلارفث ولافسوق و لاجدال في الحج»  <ref> بقره: 197. </ref>  فرمودند: «ماه هاي حج; شوال، ذيقعده و ذي حجّه است.» <ref> وسائل الشيعه، ج 8، باب 11، ص 196، حديث 1.  </ref>
 
و اگر مقصود از آيه شريفه عمل ابتدايي حج; يعني احرام باشد نظر اوّل و دوم را ميتوان با روايت علي بن ابراهيم تقويت كرد; او ميگويد: ماه هاي حجّ; شوال، ذيقعده و ده روز از ذي الحجه است. <ref> فروع كافي، ج 4، ص 290، حديث 3. </ref>
 
  
ب : ميقات مكاني و آن بر دو قسم است:
+
==بررسی واژه میقات==
  
1ـ ميقات كساني كه مسكنشان از مكه معظمه بيش از 16 فرسخ فاصله دارد.
+
«میقات» بر وزن «مِفْعال» است که در اصل «مِوْقاتْ» بوده، واو ساکن و حرف ماقبل آن کسره داشته، لذا تبدیل به یاء شده است و جمع میقات مواقیت می باشد. بحثی است میان علما و محققین و آن این که واژه «میقات» اسم آلت است یا اسم زمان و مکان؟
در كتاب هاي مختلف فقهي آنگاه كه بحث از ميقات مكاني به ميان آمده براي اينها 5 ميقات معروف را ذكر كردهاند. ليكن شهيد اوّل مكه مكرّمه را براي حجّ تمتع اضافه ميكند كه 6 تا ميشود. <ref> شرح لمعه، ج 1، ص 220. </ref>
 
مرحوم علامه حلّي ره ـ در كتاب قواعد و محقق حلّي در مختصر النافع مانند شهيد اوّل مواقيت را 6 تا ذكر ميكنند. <ref> سلسلة الينابيع الفقهية، ج 8، قواعد الاحكام، علامه حلّي، ص 743 ـ همان كتاب، مختصرالنافع، محقق حلّي، ص667. </ref>
 
و بعضي از فقها مانند صاحب دروس سرزمين فخ <ref> «فخّ» وادي معروفي است كه در مدخل شهر مكّه از سوي مسجد تنعيم واقع شده و امروز به ـ شهداء ـ معروف است و در روز يوم الترويه در سال 169 هـ «حسين بن علي بن حسن بن حسن بن حسن ابن علي بن ابي طالب(ع)» با سپاه عباسيان جنگيده و با يارانش به شهادت رسيد، كه قبر او الآن در آنجا است. ـ تاريخ مكه، ازرقي، ج 1، ص191. </ref>  را نيز براي حجّ بچه ها اضافه ميكند و همچنين فروعي ديگر بر آن ميافزايد كه 10 ميقات ميشود. <ref> جواهرالكلام، ج 18، ص 102. </ref>
 
  
2 ـ أدني الحلّ: براي كساني است كه داخل مكه هستند و ميخواهند عمره مفرده بجا آورند. اين افراد ميتوانند از حدود حرم خارج شده و در اولين نقطه حلّ مُحرم گردند; ليكن أفضل و قدر متيقن همان ميقات هاي معروف سه گانه ذيل است:
+
مرحوم [[سلطان العـلماء|سلطان العلماء]] در حاشیه [[شرح لمعه]] می گوید: «میقات اسم آلت است مانند مفتاح» و نیز فرموده است: «میقات اسم آن چیزی است که به وسیله آن، چیز دیگری معین می شود از جهت زمان و مکان».<ref>شرح لمعه، ج۱، ص۲۱۹. چاپ حجری، المیقات اسم یوّقت به الشی فهو اسم آلة کالمفتاح أی یحدّد زماناً أو مکاناً.</ref>
  
1 ـ مسجد تنعيم: اين ميقات در شمال غربي حرم و در هفت كيلومتري شهر مكّه واقع شده كه نزديكترين ميقات به شهر مكه است و امروز متصل به شهر شده است. و بناست شهر صنعتي در نزديكي مكه شود. اين مسجد و اين محلّ را از آن جهت تنعيم مينامند كه در وادي نعمان واقع شده و اين وادي از سمت راست منتهي به كوه نعيم و از سمت چپ منتهي به كوه «ناعم» است. <ref> معجم معالم الحجاز، ج 2، ص 44 ـ معجمالبلدان، ج 2، ص 49 چاپ بيروت. </ref>
+
بعضی مانند [[شهید اول|شهید اول]] گفته اند: میقات از نظر لغت اسم مکان و زمان است؛ زیرا اسم زمان و مکان از ثلاثی مجرد بر وزن مفعال آمده است؛ مانند میلاد یعنی «زمان ولادت» و یا میعاد یعنی «وعده گاه».
رسول گرامي اسلام به عبدالرحمن بن ابي بكر <ref> «عبدالرحمن بن ابي بكر» برادر عايشه بوده است. </ref>  دستور داد همسرش ـ عايشه ـ رابدين وادي ببرد تا محرم به احرام عمره مفرده گردد. <ref> وسائل الشيعه، ج 8، ص 153 ـ سنن البيهقي، ج 5، ص 6. </ref>
 
  
2 ـ الحُدَيْبِيَّة: روستايي است در مسير جدّه و حدود 48 كيلومتر از مكّه فاصله دارد، در آنجا چاه آبي نيز واقع است. از آن جهت آن را حديبيه ناميدهاند كه در اين مكان حدود 1300 تا 1500 نفر با رسول گرامي اسلام ـ ص ـ در زير درختي بنام «حدباء» بيعت كردند كه به «بيعت رضوان» معروف گرديد ـ (از قول أصمعي:) و آيه شريفه «لقد رضي اللّهُ عن المؤمنين إذا يبايعونك تحت الشجرة...» <ref> فتح: 18. </ref> نازل گشت. <ref> مجمع البحرين، طريحي، ج 3، ص 343. </ref>  
+
[[فخرالدین طریحی|طریحی]] در [[مجمع البحرین (کتاب)|مجمع البحرین]] تا حدّی همان معنا را اراده می کند و ذیل آیه شریفه: «إنَّ یوم الفصل کان میقاتا» می گوید: «میقات زمان معین برای انجام کاری است که مجازاً بر مکان اطلاق شده مانند: «مواقیت الحجّ» یعنی مکان های معین که [[احرام]] حج در آن منعقد می گردد.<ref>مجمع البحرین، طریحی، ج۱، ص۲۲۷، ماده وقت.</ref> و آیه شریفه: «یسْأَلُونَک عَنِ الاَْهِلَّةِ قُلْ هِی مَواقِیتٌ لِلنّاسِ وَالحَجِّ»<ref>[[سوره بقره]]: ۱۸۹.</ref> دلالت بر زمان معین جهت انجام حج «تمتع، قِران و افراد» دارد و همچنین کلمه «میقات» در آیات دیگر دلالت بر زمان معین میکند که به تعبیر [[لسان العرب (کتاب)|لسان العرب]]: المیقات: مصدر الوقت. والآخرة: میقات الخلق. و مواضع الإحرام: مواقیت الحج والهلال میقات الشهر و نحو ذلک.<ref>لسان العرب، ج۲، ص۱۰۸، ماده وقت.</ref>  
حـديبيه دورترين نقطه حل است ـ و بـه قول محمد بـن مـوساي خـوارزمي، رسـول خـدا ـ ص ـ از آنجا محرم گشت و عمره مفرده بجاي آورد. <ref> معجم معالم الحجاز، ج 2، ص 246 ـ معجمالبلدان، ج 2، ص 229. </ref>  
 
  
3ـ جِعْرانَةُ: <ref>  حركات جِعْرانَةُ براساس، لسان العرب، ج 4، ص 141. </ref>  اين محلّ در شمال شرقي مكه معظمه در مسير طائف در ابتداي درّه «سَرِفْ» ميباشد و در اين جا چاهي است كه محلّ بنام آن چاه ميباشد، الآن در آنجا باغستان كوچكي است كه مسجد با عظمتي در كنارش ساخته شده است ـ و چاه هاي نزديك به يكديگر دارد و فاصله آن با مكّه حدود 29 كيلومتر ميباشد. <ref>  معجم معالم الحجاز، ج 2، ص 149. </ref> بعضي فاصله آن را 7 ميل (11340 متر) ذكر كردهاند. <ref>  معجم البلدان، ج 2، ص 142 ـ شايد اختلاف عدد از جهت اختلاف راه ها باشد. </ref>
+
و در اصطلاح مواقیت عبارتست از: «مواضع و أزمنة معینة لعبادة مخصوصة»؛ مکان و زمان معین برای عبادت خاص.<ref>غایة المنتهی، ج۲، ص۲۹۵، ۲۹۶.</ref>  
پيغمبر اكرم ـ ص ـ در اين سرزمين فرود آمد و غنائمي را كه از هوازن در غزوه حنين به دست آمده بود تقسيم كرد. <ref> معجم معالم الحجاز، ج 2، ص 151. </ref>
 
و بنابر نقل ابوالعباس قاضي: رسول خدا ـ ص ـ در ماه ذي قعده سال 8 هجرت در آنجا محرم گشت و به سوي مكه آمد و عمره مفرده بجاي آورد. <ref> المغازي للواقدي، ج 3، ص 1088. جواهرالكلام، ج 18، ص 119. </ref>
 
احرام عمره مفرده از أدني الحل
 
تحرير الوسيله: أدني الحل ميقات براي عمره مفرده است ـ چه بعد از حجّ قران يا اِفراد يا در ايام ديگر باشد ـ و بهتر اين است كه در خارج حرم از ميقات حديبيه يا جعرانه يا تنعيم محرم گردد و مسجد تنعيم نزديكترين اينها است به مكه معظّمه. <ref> تحريرالوسيله، ج 1، ص 376 ـ مسأله 7 ـ ترجمه شده. </ref>
 
  
مناسك حج: اگر مكلّف در مكه باشد و بخواهد عمره مفرده بجا آورد، جايز است از حرم خارج شده و احرام ببندد و واجب نيست به يكي از مواقيت رفته و از آنجا محرم شود. و بهتر اين است كه احرامش در يكي از اين سه جا باشد: حديبيه، جعرانه، تنعيم. <ref> مناسك حجّ آيت الله العظمي خوئي، ص 72، مسأله 140. </ref>
+
پس می شود نتیجه گرفت که میقات شامل اسم زمان و مکان است؛ یعنی زمان و مکان معین را دربرمی گیرد و شاید بتوان گفت: تعبیر [[صاحب جواهر]] در بحث مواقیت تعبیر زیبا و جالبی است؛ آنجا که می فرماید: «المواقیت جمع میقات والمراد به هنا «فی الحج» حقیقةً او توسعاً مکان الاحرام».<ref>جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۰۲.</ref> مراد از کلمه میقات در بحث حج ـ حقیقةً یا مجازاً ـ اماکن خاص است.
فقها معمولاً غير از سه محل فوق حدود ديگر حرم مانند اضائة لبن، وادي عرنه و... را متعرض نشدهاند; زيرا پيدا كردن حدّ حرم مقداري مشكل است <ref> بعضي مسجد نمره در عرفات را ميقات عمره مفرده معرفي كرده اند كه اين خلاف احتياط است زيرا معلوم نيست آن مسجد خارج حرم باشد. </ref> و اين سه مكان جايي است كه رسول گرامي اسلام از آنجاها محرم گرديده است. همانطوريكه گذشت.
 
  
== تاريخچه ميقات های پنجگانه ==
+
با توجه به آنچه گذشت می توان گفت که میقات بر دو قسم است: میقات زمانی و میقات مکانی.
  
همانگونه كه گذشت رسول گرامي اسلام ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ميقاتهاي پنجگانه را تعيين و نامگذاري نمود كه اين امر از سوي شيعه و سني مورد اتفاق است و ما در ابتداي اين نوشتار آن را از كتب مختلف ذكر نموديم. و در اينجا تاريخچه هر يك از ميقات ها را توضيح خواهيم داد.
+
'''الف: میقات زمانی:'''
  
1 ـ مسجد شجره: <ref>  چون در آن محلّ درختي بنام ـ سَمُرة ـ بوده و پيغمبر اكرم ـ صلي اللّه عليه و آله و سلم ـ در زير سايه آن درخت فرود ميآمدند و نماز ميخواندند و محرم ميشدند. بنام ـ الشجرة ـ معروف گرديده است. و در زير اين درخت ـ اسماء دختر محمد بن ابي بكر ـ به دنيا آمده است. ـ معجم معالم الحجاز، الجزء: 3، ص 48. </ref>
+
برای [[احرام]] عمره تمتع، [[حج تمتع]]، [[حج افراد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌|افراد]] و [[حج قران‌‌‌|قران]]، ماه های [[شوال]]، [[ذی القعده]] و همچنین [[ذی الحجه]] از ابتدای آن تا پیش از ظهر [[روز عرفه]] (نهم ذی الحجه) ـ به طوری که حاجی بتواند همه اعمال عمره تمتع را انجام دهد و محرم به احرام حج تمتع گردد و خود را جهت وقوف اختیاری عرفه به سرزمین [[عرفات]] برساند ـ تعیین گردیده است.<ref>سلسلة الینابیع الفقهیه، ج۸، کتاب السرائر، ابن ادریس، ص ۵۰۹ ـ آن را نسبت به [[شیخ طوسی]] در کتاب خلاف و مبسوط می دهد.</ref> بعضی از [[فقها]] آن را دو ماهِ شوال، ذی القعده و ده روز اول ذی الحجه دانسته اند.<ref>همان کتاب، ج۷، المهذب فی الفقه، قاضی طرابلسی، ص۲۷۳.</ref>
آن را «ذوالحليفة» <ref> حُلَيْفَةْ از كلمه حلفة گرفته شده كه آبي بوده بين دو قبيله: بن جشم بن بكر بن هوازن و بني خفاجه كه هر دو منسوب به عقيل بودند. ـ معجم معالم الحجاز، الجزء: 3، ص 48. </ref>  و آبار علي و يا آبيار علي <ref> منطقه مسجد شجره از مناطق كشاورزي بوده و بدون شك توسط علي بن ابي طالب ـ عليهالسلام ـ چاه هائي در آنجا زده شده كه از آن استفاده ميشده، كه به آبار علي معروف گشته است، البته چاه هاي ديگري هم بوده، رسول خدا ـ ص ـ قبل محرم شدن در يكي از اين چاه ها خود را شستشو داده و غسل نموده است. ـ مدينه شناسي، سيد محمد باقر نجفي، ج 1، ص 182. ـ فروع كافي، باب حج النبي، ج 4، ص 245، حديث 4. </ref> ناميدهاند كه هر كدام جهت و وجهي دارد. اين مسجد در (حدود) 10 كيلومتري مدينه منوّره به طرف مكه واقع شده و ميقات كساني است كه از اين ناحيه به سوي بيتالله الحرام ميروند.
 
اين ميقات معتبرترين ميقات ها است; زيرا رسول گرامي اسلام ـ ص ـ و بعضي از همسران آن حضرت و ائمّه معصومين ـ عليهم السلام ـ از آنجا محرم گشتهاند.
 
از امام صادق ـ عليه السلام ـ سؤال شد چرا رسول خدا ـ ص ـ در ميان ميقات ها عنايت و توجهش به اين ميقات بيشتر بوده است و بيشتر از آنجا محرم گرديدهاند; بلكه از مواقيت چهارگانه ديگر محرم نشدهاند.
 
حضرت فرمود: وقتي رسول خدا ـ ص ـ به معراج رفت و به سوي آسمان ها سير داده شد، آنگاه كه برابر مسجد شجره رسيد، فرياد برآمد «يا محمّد»، رسول خداـ ص ـ جواب داد: «لبّيك»، سپس به او گفته شد: «آيا تو يتيمي نبودي كه پناهت داديم و آنگاه كه تو را بر سر دو راهي يافتيم هدايتت كرديم.» وقتي اين كلمات را شنيد فرمود:
 
«إن الحمد و النعمة لك والملك، لاشريك لك»; «همانا ستايش و نعمت ها و سلطنت مخصوص تو است.»
 
امام صادق ـ عليهالسلام ـ فرمود: به همين جهت رسول خدا ـ ص ـ از مسجد شجره محرم ميگشت نه از ديگر مواقيت. <ref> وسائل الشيعه، ج 8، ابواب المواقيت، ص 224، حديث 13. </ref>  
 
  
رسول خدا ـ ص ـ از اين ميقات سه مرتبه جهت زيارت بيتالله الحرام محرم گرديدند:
+
اکثر فقها رضوان اللّه علیهم در بحث میقات زمانی استدلال به آیه شریفه «الحج أشهر معلومات...»<ref>[[سوره بقره]]، ۱۹۷.</ref> کرده اند. اگر مقصود اعمال حج باشد و از آن جهت که بخش عمده ای از اعمال در [[ایام تشریق|ایام تشریق]] انجام می شود و ممکن است بعضی از اعمال حج مانند اعمال حرم ـ [[طواف]] و نماز طواف و [[سعی بین صفا و مروه|سعی]] بین [[صفا و مروه]] و... ـ را تأخیر انداخت، در این صورت میقات زمانی شامل شوال، ذیقعده و همه ذیحجه خواهد شد.<ref>همان کتاب، ج۸، کتاب الغنیه، علی بن زهرة، ص۳۸۹.</ref>
الف: در سال هشتم هجرت پس از غزوه بني مصطلق، ماه رمضان و شوال را در مدينه به سر برد و دوّم ماه ذي قعده آهنگ عمره مفرده نمود، و به همگي اعلان كرد و حتي كفار قريش نيز فهميدند كه او عزم عمره دارد. به همراه عدّه زيادي از ياران <ref> گفته شد همراهان رسول خدا ـ ص ـ ، 116 نفر بودند و بعضي 1400 نفر و بعضي ديگر 1525 نفر هم نقل كرده اند. </ref> به سوي ذوالحليفه آمد. در اين سفر چهار تن از زنان به نام هاي ام سلمه (همسر رسول خدا) و امّ عماره، امّ منيع و امّ عامر اشهلي نيز همراه بودند كه اينان اعم از مهاجرين و انصار بودند. نماز ظهر را در مسجد شجره خواندند سپس جلو درب محرم گشتند و ذكر تلبيه «لبّيك اللّهمّ لبّيك، لبّيك لا شريك لك لبّيك، إنّ الحمد و النعمة لك و الملك، لاشريك لك» را بر زبان جاري كردند و بدين ترتيب بسياري از ياران آن حضرت در مسجد شجره محرم گشتند و سپس عازم مكه معظمه گرديدند كه با منع كفّار، منتهي به صلح حديبيه گشت. <ref> المغازي، واقدي، ج 2، ص 574 ـ تاريخ پيامبر اسلام، دكتر محمد ابراهيم آيتي، ص 425 ـ سيره ابن هشام، ج 3، ص 322. </ref>  
 
  
ب : در سال هفتم هجرت در روز دوشنبه ششم ذي قعده رسول خدا ـ ص ـ جهت احرام عمره مفرده به مسجد شجره رفت، اين احرام بجاي احرام عمرهاي بود كه در سال گذشته ازآنحضرت فوتشدهبود و همان افراديكه درسال ششم با رسول خدا ـ ص ـ در حديبيه شركت داشتند دوباره همراهي نمودند، مگر چند نفري كه در خيبر به شهادت رسيده يا فوت كرده بودند.
+
معاویة بن عمار می گوید: [[امام صادق]] علیه السلام در مورد آیه شریفه «الحجّ أشهر معلومات فمن فرض فیهن الحج فلارفث ولافسوق و لاجدال فی الحج»<ref>سوره بقره: ۱۹۷.</ref> فرمودند: «ماه های حج؛ شوال، ذیقعده و ذی حجّه است».<ref>وسائل الشیعه، ج۸، باب ۱۱، ص ۱۹۶، حدیث ۱.</ref>
آن روز چون به ذوالحليفه رسيدند نماز ظهر را اقامه فرمودند و بعد از آن محرم گرديدند و به سوي مكّه معظّمه حركت كردند. در اين سفر رسول خدا ـ ص ـ 60 شتر جهت قرباني به همراه داشتند كه با سربلندي و موفّقيت، بعد از مدت كوتاهي وارد مكه معظّمه شدند و اعمال خود را به پايان رساندند و طبق قرارداد سه روز ماندند و سپس به مدينه منوره بازگشتند. اين عمره به «عمرةالقضاء» معروف گشت. <ref> تاريخ پيام اسلام، دكتر محمد ابراهيم آيتي، ص 425 ـ الكامل في التاريخ، ابن اثير، ج 2، ص 227 ـ با اختلاف مختصري در خروج رسول خدا ـ ص ـ از مدينه كه مينويسد: در ماه ذي حجه رسول خدا با 70 شتر براي عمره رفت. </ref>  
 
  
ج : حجّةالوداع: سعيد بن محمد بن جبير از پدرش نقل ميكند كه روز شنبه 25 ماه ذيقعده رسول خدا ـ ص ـ از مدينه منوره به سوي مكه معظمه به طرف ذوالحليفه خارج شد. ـ در آن سال يعني سال يازدهم هجرت مردم را توصيه به رفتن به حجّ مينمود ـ نماز ظهر را دو ركعتي در ذوالحليفه بجا آورد و سپس محرم گشت. بعضي گفتهاند: آن روز را به شب رساند و شب در مسجد شجره بيتوته كرد تا اينكه همه ياران به همراه قربانيهاي خود جمع شوند، سپس فردايش نزديك ظهر محرم گرديد. در آن سال رسول خدا ـ ص ـ از ناحيه خود و علي بن ابي طالب ـ ع ـ قرباني نمود و حجش را به پايان رسانيد. <ref> الكامل في التاريخ، ابن اثير، ج 2، ص 302 ـ المغازي، واقدي، ج 3، ص 1089. </ref>  
+
و اگر مقصود از آیه شریفه عمل ابتدایی حج؛ یعنی احرام باشد نظر اول و دوم را می توان با روایت [[علی بن ابراهیم قمی|علی بن ابراهیم]] تقویت کرد؛ او می گوید: ماه های حج؛ شوال، ذی قعده و ده روز از ذی الحجه است.<ref>فروع کافی، ج۴، ص۲۹۰، حدیث۳.</ref>
  
== ساختمان مسجد شجره ==
+
'''ب: میقات مکانی و آن بر دو قسم است:'''
  
با تأمّل در احاديث و رواياتي كه از امام چهارم زينالعابدين و امام ششم «جعفر بن محمد» ـ عليهم السلام ـ و مالك بن أنس فقيه اهل مدينه و... نقل شده روشن ميشود كه ساختمان مسجد در جاي درخت سمره بوده است. و همچنين در كتاب «المناسك و اماكن طرق الحج و معالم الجزيرة» كه در قرن سوم هجري تأليف شده، از مسجد شجره به «المسجد الكبير» ياد مي كند و ميگويد: در ذوالحليفه دو مسجد متعلق به رسول خدا ـ ص ـ مي باشد; اول: مسجد كبير كه در سمت راست مكان مرتفعي به نام «بيداء» واقع شده و مردم از آنجا محرم ميشوند و به مكه ميروند. و مسجد ديگر مُعَرّسْ است كه در قسمت پايين «بيداء» و جهت قبله مسجد شجره واقع شده. رسول خدا ـ ص ـ بعد از بازگشت از مكه معظمه در اين مسجد بيتوته ميكرد، و نماز ميخواند، و صبحگاهان خارج ميشد. <ref> المناسك و اماكن الطرق الحج و معالم الجزيرة، تحقيق حمد الجاسر، ص 428. </ref>  
+
۱ـ میقات کسانی که مسکنشان از [[مکه]] معظمه بیش از ۱۶ فرسخ فاصله دارد. در کتاب های مختلف [[فقه|فقهی]] آنگاه که بحث از میقات مکانی به میان آمده برای اینها ۵ میقات معروف را ذکر کرده اند. لیکن شهید اوّل مکه مکرمه را برای حج تمتع اضافه می کند که ۶ تا می شود.<ref>شرح لمعه، ج۱، ص۲۲۰.</ref> مرحوم [[علامه حلی]] ره در کتاب قواعد و [[محقق حلّى|محقق حلّی]] در [[مختصر النافع (کتاب)|مختصر النافع]] مانند [[شهید اول]] مواقیت را ۶ تا ذکر می کنند.<ref>سلسلة الینابیع الفقهیة، ج۸، قواعد الاحکام، علامه حلّی، ص۷۴۳ ـ همان کتاب، مختصرالنافع، محقق حلّی، ص۶۶۷.</ref> و بعضی از فقها مانند صاحب دروس، سرزمین [[فخّ|فخ]]<ref>«فخّ» وادی معروفی است که در مدخل شهر [[مکه]] از سوی مسجد تنعیم واقع شده و امروز به ـ شهداء ـ معروف است و در روز یوم الترویه در سال ۱۶۹ هـ «حسین بن علی بن حسن بن حسن بن حسن ابن علی بن ابی طالب علیه السلام» با سپاه [[عباسیان]] جنگیده و با یارانش به شهادت رسید که قبر او الآن در آنجا است. ـ تاریخ مکه، ازرقی، ج۱، ص۱۹۱. </ref> را نیز برای حج بچه ها اضافه می کند و همچنین فروعی دیگر بر آن می افزاید که ۱۰ میقات می شود.<ref>جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۰۲.</ref>
كتابهاي حديثي و فقهي مانند فروع كافي، كليني و وسائل الشيعه، شيخ حرعاملي و جواهرالكلام در مورد مستحبات نماز در اين مسجد بحث نمودهاند.
 
در قرن پنجم (578 ـ 581 ق» ابن جبير مينويسد: چون به وادي عقيق رسيديم مناره سفيد و بلند مسجد ذوالحليفه را مشاهده كرديم. <ref> رحلة ابن جبير، ص 167 به نقل از مدينه شناسي، ص 183. </ref>  
 
در اكثر سفرنامههاي حجّ سخن از ساختمان مسجد شجره به ميان آمده است كه نياز به يادآوري نيست. شكي نيست كه مسجد شجره تا امروز بارها تجديد بنا گرديده و امروز هم بنايي عظيم دارد و زائران زيادي را در آغوش ميگيرد كه با فرياد ذكر تلبيه فضاي ملكوتي خاصي بر آن حاكم است.
 
  
2 ـ جُحْفَه:
+
۲ ـ أدنی الحلّ: برای کسانی است که داخل مکه هستند و می خواهند [[عمره مفرده]] بجا آورند. این افراد می توانند از حدود حرم خارج شده و در اولین نقطه حلّ مُحرم گردند؛ لیکن أفضل و قدر متیقن همان میقات های معروف سه گانه ذیل است:
  
دومين ميقات است كه رسول خدا ـ ص ـ براي اهل مصر و شامات و كساني كه از آن مسير به سوي مكّه معظّمه ميآيند تعيين كرده است.  
+
*۱. مسجد تنعیم: این میقات در شمال غربی حرم و در هفت کیلومتری شهر [[مکه]] واقع شده که نزدیکترین میقات به شهر مکه است و امروز متصل به شهر شده است و بناست شهر صنعتی در نزدیکی مکه شود. این مسجد و این محل را از آن جهت تنعیم می نامند که در وادی نعمان واقع شده و این وادی از سمت راست منتهی به کوه نعیم و از سمت چپ منتهی به کوه «ناعم» است.<ref>معجم معالم الحجاز، ج۲، ص۴۴ـمعجم البلدان، ج۲، ص۴۹ چاپ بیروت.</ref> رسول گرامی اسلام به عبدالرحمن بن ابی بکر<ref>«عبدالرحمن بن ابی بکر» برادر عایشه بوده است.</ref> دستور داد همسرش ـ عایشه ـ را بدین وادی ببرد تا محرم به احرام عمره مفرده گردد.<ref>وسائل الشیعه، ج۸، ص۱۵۳ ـ سنن البیهقی، ج۵، ص۶.</ref>
جحفه روستاي بزرگي است كه تپههاي مرتفع و بلندي دارد و در مسير راه مدينه به مكه واقع شده و فاصله آن تا مكه معظّمه به اندازه چهار مرحله است، <ref> مروج الذهب، مسعودي، ج 1، ص 503. </ref> اگر چه بعضي مانند السكري گفته است: فاصله جحفه تا مكه معظّمه سه مرحله ميباشد <ref> مرحلة: مقدار مسافتي است كه مسافر به صورت عادي در يك روز طي ميكند «المنجد: لغت رحل» كه ميشود گفت 48 كيلومتر است. و در مجموع امروز از راه اتوبان هجرت حدود 220 كيلومتر ميباشد. </ref> صاحب معجممعالم الحجاز مدعي است كه فاصله صحيح آن 5 مرحله ميباشد و شهرهايي كه در اين فاصله قرار گرفته به ترتيب نام ميبرد: مرّ الظهران، عسفان، الدف، الطارف (القَضيمة) و سپس ميرسد به جحفه كه با رابغ 22 كيلومتر فاصله دارد، آنگاه مينويسد:
+
*۲. الحُدَیبِیة: روستایی است در مسیر جدّه و حدود ۴۸ کیلومتر از مکه فاصله دارد، در آنجا چاه آبی نیز واقع است. از آن جهت آن را حدیبیه نامیده اند که در این مکان حدود ۱۳۰۰ تا ۱۵۰۰ نفر با [[پیامبر اسلام|رسول گرامی اسلام]] صلی الله علیه و آله در زیر درختی بنام «حدباء» بیعت کردند که به «[[بیعت رضوان|بیعت رضوان]]» معروف گردید ـ (از قول أصمعی:) و آیه شریفه «لقد رضی اللّهُ عن المؤمنین إذا یبایعونک تحت الشجرة...».<ref>[[سوره فتح]]: ۱۸.</ref> نازل گشت.<ref>مجمع البحرین، طریحی، ج۳، ص۳۴۳.</ref>
 +
*حدیبیه دورترین نقطه حل است ـ و به قول محمد بن موسای خوارزمی، رسول خدا صلی الله علیه و آله از آنجا محرم گشت و عمره مفرده بجای آورد.<ref>معجم معالم الحجاز، ج۲، ص۲۴۶ ـ معجم البلدان، ج۲، ص۲۲۹.</ref>
 +
*۳. جِعْرانَةُ: <ref>حرکات جِعْرانَةُ بر اساس، لسان العرب، ج۴، ص۱۴۱.</ref> این محل در شمال شرقی [[مکه]] معظمه در مسیر [[طائف]] در ابتدای درّه «سَرِفْ» می باشد و در این جا چاهی است که محل بنام آن چاه می باشد، الآن در آنجا باغستان کوچکی است که مسجد با عظمتی در کنارش ساخته شده است ـ و چاه های نزدیک به یکدیگر دارد و فاصله آن با مکه حدود ۲۹ کیلومتر می باشد.<ref>معجم معالم الحجاز، ج۲، ص۱۴۹.</ref> بعضی فاصله آن را ۷ میل (۱۱۳۴۰ متر) ذکر کرده اند.<ref> معجم البلدان، ج۲، ص۱۴۲ ـ شاید اختلاف عدد از جهت اختلاف راه ها باشد.</ref> پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در این سرزمین فرود آمد و غنائمی را که از هوازن در [[غزوه حنین|غزوه حنین]] بدست آمده بود تقسیم کرد.<ref>معجم معالم الحجاز، ج۲، ص۱۵۱.</ref> و بنابر نقل ابوالعباس قاضی: رسول خدا صلی الله علیه و آله در ماه [[ذی القعده]] سال ۸ هجرت در آنجا مُحرم گشت و به سوی [[مکه]] آمد و [[عمره مفرده]] بجای آورد.<ref>المغازی للواقدی، ج۳، ص۱۰۸۸. جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۱۹.</ref>
  
در نزديكي جحفه غدير خم با فاصله سه ميل (5760 متر) <ref> معجم معالم الحجاز، عاتق بن غيث البلادي، ج 2، ص 124. </ref> واقع شده كه چشمهاي در آن جاري است و به همين جهت درختان زيادي در آنجا وجود دارد. رسول خدا ـ صليالله عليه و آله و سلم ـ در برگشت از حجّةالوداع علي بن ابي طالب ـ ع ـ را به مقام وصايت خود معرفي كرد و فرمود: «من كنت مولاه فعلي مولاه، اللّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه...» <ref> محاسبه براساس هر ميل 4000 ذراع و هر ذراع تقريباً 48 سانتيمتر شده است. و هر سه ميل يك فرسخ شرعي است. </ref>
+
==تاریخچه میقات های پنجگانه==
نام ديگر جحفه «مَهْيَعَه» ميباشد، همانطوري كه در روايات زيادي از شيعه و اهل سنت وارد شده و بعضي معتقدند، اين نام را رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ گذاشت هنگامي كه فرمود: «اللّهمّ انقل وباء المدينة إلي مَهْيَعَة»; يعني بار خدايا مرض وبايي را كه در مدينه است به «مَهْيَعَه» <ref> المنجد: مَهِيعَةُ ـ زمين وسيع و طولاني را ميگويند. </ref>  ـ كه همان جحفه باشد ـ منتقل كن.
 
در ابتداي جحفه مسجدي به نام رسول خدا ـ ص ـ (مسجدالنبي) بنا گرديده و در آخر آن نزديكي علامت هاي ميقات ـ مسجدالائمه ـ ميباشد. <ref> معجم معالم الحجاز، ج 2، ص 124. </ref>
 
در علّت نامگذاري جحفه گفتهاند: در جاهليت «عبيل بن عوص بن ارم بن سام بن نوح» با فرزندان خويش در اين منطقه سكونت داشتهاند وليكن سيل آنها را هلاك نمود، پس از آن، آنجا را جحفه ناميدند; زيرا به ساكنان خود اجحاف نمود. <ref> التاريخ، طبري، ج 1، ص 144، ذكر ذريه نوح ـ عليهالسلام ـ الكامل في التاريخ، ابن أثير، ج 1، ص75، مروج الذهب، مسعودي، ج 1، ص 503. </ref>
 
ميقات حجفه در زمان رسول خدا ـ ص ـ مورد عنايت صحابه بوده، همانگونه كه در سال ششم هجرت در جريان غزوه حديبيّه، عدهاي از ياران آن حضرت در «ذوالحليفه» احرام خود را به تأخير انداختند و در جحفه مُحرم گشتند. <ref> المغازي، واقدي، ج 2، ص 574. </ref>
 
  
البته در جمعبندي روايت به اين نتيجه ميرسيم كه احرام بستن از مسجد شجره افضل است بويژه براي كسي كه از مدينه منوره حركت ميكند و چنانچه انسان به جهت مريضي يا دوري راه ـ مانند كسي كه راه او از مغرب، مصر و شام و... باشد و ـ نتواند به مسجد شجره برود بايد از جحفه محرم گردد، همانطوري كه روايت ابي بصير آن را تأييد ميكند.
+
همانگونه که گذشت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم میقات های پنجگانه را تعیین و نامگذاری نمود که این امر از سوی [[شیعه|شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]] مورد اتفاق است و ما در ابتدای این نوشتار آن را از کتب مختلف ذکر نمودیم و در اینجا تاریخچه هر یک از میقات ها را توضیح خواهیم داد.
«عَن أبي بصير قال قلت لأبي عبدالله ـ ع ـ خصال عابها عليك أهل مكّة قال: ما هي؟ قلت: قالوا: أحرم من الجحفة، و رسول اللّه أحرم من الشجرة. قال ـ ع ـ الجحفة أحد الوقتين، فأخذت بأدناهما و كنت عليلاً.»
 
ابوبصير گفت به حضرت صادق ـ ع ـ عرض كردم: مردم مكه بعضي از كارها را بر شما عيب ميگيرند. فرمود چه كاري را؟ گفتم مردم ميگويند: شما از جحفه محرم شدهايد و حال آن كه رسول خدا ـ ص ـ از مسجد شجره محرم ميشد. در جواب فرمود: جحفه هم ميقات است و من نزديكترين ميقات را به مكّه انتخاب كردم و من مريض بودم.  <ref> وسائل الشيعه، ج 8، ص 229، حديث 4. </ref>
 
اطلاق روايت فوق به همراه روايت ديگر <ref> ر، ك: وسائل الشيعه، ج 8، ص . </ref> اثبات ميكند جواز احرام را از ميقات جحفه <ref> جواهرالكلام، ج 18، ص 111. </ref>  گويا امام صادق ـ عليهالسلام ـ فرمودهاند: جحفه يكي از ميقات ها است و احرام از آن جايز و بلامانع است و اگر من أفضليت احرام در مسجد شجره را درك نكردهام به خاطر مريضي بوده است.
 
امروز در ميقاتگاه جحفه مسجد مجلّلي را ساختهاند كه هزاران حاجي ميتواند در آن محرم گردد، اگر چه اين مسجد ريشه تاريخي ندارد.
 
3 ـ وادي عقيق
 
در ميان بلاد عرب وادي عقيقهاي گوناگوني است كه بعضي از نويسندگان مانند الحموي در معجم البلدان چهار جا <ref> معجم البلدان، ج 4، ص 138. «عقيق اليمامة، عقيق بني كلاب، عقيق المدينة، عقيق نزديك درياي سرخ». </ref> و بعضي ديگر مانند عاتق بن غيث بلادي هفت جا  <ref> معجم معالم الحجاز، ج 6، ص 136 «اضافه بر وادي عقيقهاي معجمالبلدان، عقيق الحسا، عقيق الطائف و عقيق العشيرة ذكر كرده است». </ref> را معرفي ميكنند و فهيم محمد شلتوت در حاشيه كتاب «تاريخ المدينة المنوره» دو جا را معرفي ميكند.
 
1 ـ وادي عقيق; منسوب به عقيق بن عقيل ميباشد.
 
2 ـ عقيق المدينة; كه رسول خدا ـ ص ـ آن را وادي مبارك خواندند.
 
ابن عبـاس ميگويد: رسول خدا ـ ص ـ فرمود: «أتاني الليلة آت من ربّي و هو بالعقيق ـ أن صلّ في هذا الوادي المبارك و قل عمرة في حجّة».
 
جبرئيل در يكي از شب ها ـ در وادي عقيق ـ از سوي پروردگارم بر من نازل شد و گفت: در اين وادي مبارك نماز بگزار و عمره را ضميمه حج كن. <ref> تاريخ المدينة المنورة، ج 1، ص 146. </ref>
 
و امام صادق ـ عليهالسلام ـ فرمودند: «وقّت رسولاللّه ـ ص ـ لأهل العراق العقيق و أوّلُه المسلخ و وَسطُه غَمِرة و آخره ذات عرق و أوّله أفضل.»
 
رسول خدا ـ ص ـ براي عراق و كساني كه از آن جهت عبور مي كنند وادي عقيق را معين فرمود.
 
و سپس فرمود: ابتداي عقيق «مسلخ» و ميانه آن «غمره» و انتهاي آن «ذات عِرق» است و احرام در ابتداي آن افضل است. <ref> وسائل الشيعه، ج 8، ص 227، باب 3، حديث 4. </ref>
 
وادي عقيق بين نجد و تهامه واقع شده و در انتهاي آن كوه «عِرْق» واقع است كه مشرف بر منطقه ذات عرق ميباشد. <ref> معجم البلدان، الحموي، ج 4، ص 107. </ref>  و سيلاب آن به سرزمين هاي پست تهامهميريزد. <ref> جواهرالكلام، ج 18، ص 104 به نقل از تهذيب اللغة، و ص 105. </ref>
 
يونس بن عبدالرحمان از امام كاظم ـ عليهالسلام ـ نقل ميكند كه حضرت فرمود: در وادي عقيق از «وجرّة» محرم شويد.
 
اصمعي ميگويد وجَرَّهْ بين مكه و بصره واقع شده كه 40 ميل با مدينه فاصله دارد و در آنجا عمران و آبادي وجود ندارد. <ref> همان </ref>
 
فاصله آن را مختلف ذكر كردهاند كه مسافت فوق تقريباً 73 كيلومتر ميشود و بعضي فاصله وادي عقيق را تا مدينه منوره 4 بريد دانستهاند كه هر بريد 28 كيلومتر است; تقريباً مساوي 112 كيلومتر خواهد شد. <ref> اخبار وادي مبارك «العقيق»، محمد حمد حسن شراب، ص 39. </ref>
 
چه بسا اختلاف ذكر مسافت بخاطر وسعت وادي عقيق باشد كه معمولاً مورد سؤال حجاج و مسلمانان آن روز بوده كه به بعضي از آن روايات اشاره شد.
 
4 ـ قرن المنازل:
 
و آن ميقات اهل يمن و طائف است و در روايات آمده ميقات اهل نجد ميباشد كه اين به واسطه تعدّد راه ها است. گفته شده قرن المنازل دهي است كه فاصله آن تا مكه 51 ميل است.
 
«قَرْن» كوهي است مشرف بر سرزمين عرفات كه از مكه دو مرحله <ref> مرحله مقدار راهي است كه مسافر در روز بصورت عادي طي ميكند تقريباً حدود 48 كيلومتر است.مسافت قرن المنازل تا مكه مكرمه بر اساس مرحله 96=2×48
 
01و هر ميل 4000 ذراع كه هر ذراع تقريباً 48 سانتيمتر است. تبديل مقدار مسافت از ميل به متر (متر)97920=1920(ميل)×51 </ref>  فاصله دارد. به آن قرن الثعالب و قَرَنْ هم گفته ميشود. <ref>  جواهر الكلام، ج 18، ص 113.
 
</ref> با يك محاسبه مختصر و روشن معلوم ميشود هر دو مسافت تقريباً به يك اندازه ميباشد. و امروز هم قرنالمنازل مشخص و معلوم است.
 
شاعر عرب «عمر بن ابي ربيعة» در مورد قرن المنازل ميگويد:
 
ألم تسأل الرّبعَ أن ينطقا
 
بقرن المنازل قد أخلقا؟
 
«آيا نميپرسي مكاني را كه دوستان در فصل بهار در آن جمع بودند تا اينكه سخن بگويد; آن مكان در قرن المنازل است كه همه چيز آن نابود شده است.»<ref>  معجم معالم الحجاز، الجزء 7، ص 118. </ref>
 
5 ـ يَلَمْلَمْ:
 
آخرين ميقاتي است كه در روايات براي أهل يمن و كساني كه از آن طريق عبور ميكنند معين شده و به آن «الملم»، «يرمرم» و «ململم» نيز گفته شده، صاحب جواهر ـ ره ـ فرموه: فاصله يلملم تا مكّه معظمه دو مرحله است. <ref>  جواهر الكلام، ج 18، ص 113. </ref>
 
اين ميقات در جنوب شهر مكّه واقع شده و حدود 100 كيلومتر فاصله دارد كه در آن سرزمين مسجد معاذ بن جبل قرار دارد.
 
تقريباً دو مسافت فوق يكي است و چندان تفاوتي ندارد.
 
مرزوقي ميگويد: «يلملم» اسم كوهي است در ناحيه طائف كه دو تا سه شب مسافت بين آن تا مكه مكرّمه است، از طرفي اين ميقات در جنوب بندر جدّه واقع شده و زماني كه باران ميآيد و سيل جاري ميشود رودهاي زيادي مانند: حُثُنْ، وَدْيان، تَصِيل، نُمَار، شَكِيل و... به اين وادي سرازير است و از اين جهت اين سرزمين قابليت كشت و زرع بسيار زيادي را دارد، كه تاكنون متأسفانه از آن بهرهبرداري نشده و همچنان بي آب و علف و لميزرع باقي مانده است. <ref> معجم معالم الحجاز، جزء 10، صص 29 ـ 28 </ref>
 
  
== پانویس ==
+
===۱ـ مسجد شجره===
 +
[[مسجد شجره]]<ref>چون در آن محل درختی بنام ـ سَمُرة ـ بوده و پیغمبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم در زیر سایه آن درخت فرود می آمدند و نماز می خواندند و محرم می شدند. بنام ـ الشجرة ـ معروف گردیده است و در زیر این درخت ـ اسماء دختر محمد بن ابی بکر ـ به دنیا آمده است. ـ معجم معالم الحجاز، الجزء: ۳، ص۴۸.</ref> را «[[ذو الحلیفه|ذوالحلیفة]]»<ref>حُلَیفَةْ از کلمه حلفة گرفته شده که آبی بوده بین دو قبیله: بن جشم بن بکر بن هوازن و بنی خفاجه که هر دو منسوب به عقیل بودند. ـ معجم معالم الحجاز، الجزء: ۳، ص۴۸.</ref> و آبار علی و یا آبیار علی<ref>منطقه مسجد شجره از مناطق کشاورزی بوده و بدون شک توسط علی بن ابی طالب علیه السلام چاه هائی در آنجا زده شده که از آن استفاده می شده که به آبار علی معروف گشته است البته چاه های دیگری هم بوده، رسول خدا صلی الله علیه و آله قبل محرم شدن در یکی از این چاه ها خود را شستشو داده و غسل نموده است. ـ مدینه شناسی، سید محمدباقر نجفی، ج۱، ص۱۸۲. ـ فروع کافی، باب حج النبی، ج۴، ص۲۴۵، حدیث ۴.</ref> نیز نامیده اند که هر کدام جهت و وجهی دارد. این مسجد در حدود ۱۰ کیلومتری [[مدینه|مدینه]] منوّره به طرف [[مکه]] واقع شده و میقات کسانی است که از این ناحیه به سوی [[بیت الله الحرام]] میروند. این میقات معتبرترین میقات ها است؛ زیرا [[پیامبر اسلام|رسول گرامی اسلام]] صلی الله علیه و آله و بعضی از همسران آن حضرت و [[ائمه اطهار|ائمّه معصومین]] علیهم السلام از آنجا محرم گشته اند.
 +
 
 +
از [[امام صادق]] علیه السلام سؤال شد چرا رسول خدا صلی الله علیه و آله در میان میقات ها عنایت و توجهش به این میقات بیشتر بوده است و بیشتر از آنجا محرم گردیده اند؛ بلکه از مواقیت چهارگانه دیگر محرم نشده اند؟ حضرت فرمود: وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله به [[معراج]] رفت و به سوی آسمان ها سیر داده شد، آنگاه که برابر مسجد شجره رسید، فریاد برآمد «یا محمّد»! رسول خدا صلی الله علیه و آله جواب داد: «لبّیک»، سپس به او گفته شد: «آیا تو یتیمی نبودی که پناهت دادیم و آنگاه که تو را بر سر دو راهی یافتیم هدایتت کردیم». وقتی این کلمات را شنید فرمود: «إن الحمد والنعمة لک والملک، لاشریک لک»؛ «همانا ستایش و نعمت ها و سلطنت مخصوص تو است». امام صادق علیه السلام فرمود: به همین جهت رسول خدا صلی الله علیه و آله از مسجد شجره محرم می گشت نه از دیگر مواقیت.<ref>وسائل الشیعه، ج۸، ابواب المواقیت، ص۲۲۴، حدیث۱۳.</ref>
 +
 
 +
رسول خدا صلی الله علیه و آله از این میقات سه مرتبه جهت زیارت بیت الله الحرام محرم گردیدند:
 +
 
 +
الف: در سال ششم هجرت پس از [[غزوه بنى مصطلق|غزوه بنی مصطلق]]، ماه [[رمضان]] و [[شوال]] را در [[مدینه]] بسر برد و دوم ماه [[ذی القعده]] آهنگ [[عمره مفرده]] نمود و به همگی اعلان کرد و حتی کفار [[قریش|قریش]] نیز فهمیدند که او عزم عمره دارد. به همراه عده زیادی از یاران<ref>گفته شد همراهان رسول خدا صلی الله علیه و آله، ۱۱۶ نفر بودند و بعضی ۱۴۰۰ نفر و بعضی دیگر ۱۵۲۵ نفر هم نقل کرده اند.</ref> به سوی ذوالحلیفه آمد. در این سفر چهار تن از زنان به نامهای [[ام سلمه]] (همسر رسول خدا) و ام عماره، امّ منیع و امّ عامر اشهلی نیز همراه بودند که اینان اعم از [[مهاجرین|مهاجرین]] و [[انصار]] بودند. [[نماز ظهر]] را در مسجد شجره خواندند سپس جلو درب محرم گشتند و ذکر [[تلبیه|تلبیه]] «لبّیک اللّهمّ لبّیک، لبّیک لاشریک لک لبّیک، إنّ الحمد والنعمة لک و الملک، لاشریک لک» را بر زبان جاری کردند و بدین ترتیب بسیاری از یاران آن حضرت در مسجد شجره محرم گشتند و سپس عازم [[مکه]] معظمه گردیدند که با منع کفّار، منتهی به [[صلح حدیبیه]] گشت.<ref>المغازی، واقدی، ج۲، ص۵۷۴ ـ تاریخ پیامبر اسلام، دکتر محمدابراهیم آیتی، ص۴۲۵ ـ سیره ابن هشام، ج۳، ص۳۲۲.</ref>
 +
 
 +
ب: در سال هفتم هجرت در روز دوشنبه ششم [[ذی القعده]] رسول خدا صلی الله علیه و آله جهت احرام عمره مفرده به [[مسجد شجره]] رفت، این احرام بجای احرام عمره ای بود که در سال گذشته از آن حضرت فوت شده بود و همان افرادی که در سال ششم با رسول خدا صلی الله علیه و آله در حدیبیه شرکت داشتند دوباره همراهی نمودند، مگر چند نفری که در [[جنگ خیبر|خیبر]] به شهادت رسیده یا فوت کرده بودند. آن روز چون به ذوالحلیفه رسیدند نماز ظهر را اقامه فرمودند و بعد از آن محرم گردیدند و به سوی مکه معظمه حرکت کردند. در این سفر رسول خدا صلی اله علیه و آله ۶۰ شتر جهت قربانی به همراه داشتند که با سربلندی و موفّقیت، بعد از مدت کوتاهی وارد [[مکه]] معظمه شدند و اعمال خود را به پایان رساندند و طبق قرارداد سه روز ماندند و سپس به [[مدینه]] منوره بازگشتند. این عمره به «[[عمرة القضاء|عمرةالقضاء]]» معروف گشت.<ref>تاریخ پیام اسلام، دکتر محمدابراهیم آیتی، ص ۴۲۵ ـ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج۲، ص۲۲۷ ـ با اختلاف مختصری در خروج رسول خدا صلی الله علیه و آله از [[مدینه]] که می نویسد: در ماه [[ذی الحجه]] رسول خدا با ۷۰ شتر برای عمره رفت.</ref>
 +
 
 +
ج: [[حجة الوداع|حجّةالوداع]]: سعید بن محمد بن جبیر از پدرش نقل می کند که روز شنبه ۲۵ ماه ذی القعده رسول خدا صلی الله علیه و آله از [[مدینه]] منوره به سوی مکه معظمه به طرف ذوالحلیفه خارج شد. ـ در آن سال یعنی سال یازدهم هجرت مردم را توصیه به رفتن به حج می نمود ـ نماز ظهر را دو رکعتی در ذوالحلیفه بجا آورد و سپس محرم گشت. بعضی گفته اند: آن روز را به شب رساند و شب در مسجد شجره بیتوته کرد تا این که همه یاران به همراه قربانی های خود جمع شوند، سپس فردایش نزدیک ظهر محرم گردید. در آن سال رسول خدا صلی الله علیه و آله از ناحیه خود و [[امام علی علیه السلام|علی بن ابی طالب]] علیه السلام قربانی نمود و حجش را به پایان رسانید.<ref>الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج۲، ص۳۰۲ ـ المغازی، واقدی، ج۳، ص۱۰۸۹.</ref>
 +
 
 +
'''ساختمان مسجد شجره:'''
 +
 
 +
با تأمّل در [[احادیث]] و روایاتی که از امام چهارم [[امام سجاد علیه السلام|زین العابدین]] و امام ششم [[امام صادق علیه السلام|جعفر بن محمد]] علیهما السلام و [[مالکی|مالک بن أنس]] فقیه اهل مدینه و... نقل شده روشن می شود که ساختمان مسجد در جای درخت سمره بوده است و همچنین در کتاب «المناسک و اماکن طرق الحج و معالم الجزیرة» که در قرن سوم هجری تألیف شده، از مسجد شجره به «المسجدالکبیر» یاد می کند و می گوید: در ذوالحلیفه دو مسجد متعلق به رسول خدا صلی الله علیه و آله می باشد؛ اول: مسجد کبیر که در سمت راست مکان مرتفعی به نام «بیداء» واقع شده و مردم از آنجا محرم می شوند و به [[مکه]] می روند. و مسجد دیگر مُعَرّسْ است که در قسمت پایین «بیداء» و جهت قبله مسجد شجره واقع شده. رسول خدا صلی الله علیه و آله بعد از بازگشت از مکه معظمه در این مسجد بیتوته می کرد و نماز می خواند و صبحگاهان خارج می شد.<ref>المناسک و اماکن الطرق الحج و معالم الجزیرة، تحقیق حمد الجاسر، ص ۴۲۸.</ref>
 +
 
 +
کتابهای حدیثی و فقهی مانند [[الکافی (کتاب)|فروع کافی]]، [[شیخ کلینی|کلینی]] و [[وسائل الشیعه (کتاب)|وسائل الشیعه]]، [[شیخ حر عاملى|شیخ حرعاملی]] و [[جواهر الکلام (کتاب)|جواهرالکلام]] در مورد [[مستحب|مستحبات]] نماز در این مسجد بحث نموده اند. در قرن پنجم (۵۷۸ ـ ۵۸۱ ق) ابن جبیر می نویسد: چون به [[وادی عقیق|وادی عقیق]] رسیدیم مناره سفید و بلند مسجد ذوالحلیفه را مشاهده کردیم. <ref>رحلة ابن جبیر، ص۱۶۷ به نقل از مدینه شناسی، ص۱۸۳.</ref> در اکثر سفرنامه های حج سخن از ساختمان مسجد شجره به میان آمده است که نیاز به یادآوری نیست. شکی نیست که مسجد شجره تا امروز بارها تجدید بنا گردیده و امروز هم بنایی عظیم دارد و زائران زیادی را در آغوش می گیرد که با فریاد ذکر [[تلبیه|تلبیه]] فضای ملکوتی خاصی بر آن حاکم است.
 +
 
 +
===۲ـ جُحْفَه===
 +
[[جحفه‌|جحفه]] دومین میقات است که رسول خدا صلی الله علیه و آله برای اهل [[مصر]] و [[شام|شامات]] و کسانی که از آن مسیر به سوی [[مکه]] معظّمه می آیند تعیین کرده است. جحفه روستای بزرگی است که تپه های مرتفع و بلندی دارد و در مسیر راه [[مدینه|مدینه]] به [[مکه]] واقع شده و فاصله آن تا مکه معظّمه به اندازه چهار مرحله است،<ref>مروج الذهب، مسعودی، ج۱، ص۵۰۳.</ref> اگر چه بعضی مانند السکری گفته است: فاصله جحفه تا مکه معظمه سه مرحله می باشد.<ref>مرحلة: مقدار مسافتی است که مسافر به صورت عادی در یک روز طی می کند «المنجد: لغت رحل» که می شود گفت ۴۸ کیلومتر است و در مجموع امروز از راه اتوبان هجرت حدود ۲۲۰ کیلومتر می باشد.</ref> صاحب معجم معالم الحجاز مدعی است که فاصله صحیح آن ۵ مرحله می باشد و شهرهایی که در این فاصله قرار گرفته به ترتیب نام می برد: مرّالظهران، عسفان، الدف، الطارف (القَضیمة) و سپس می رسد به جحفه که با رابغ ۲۲ کیلومتر فاصله دارد، آنگاه می نویسد: در نزدیکی جحفه [[غدیر خم|غدیرخم]] با فاصله سه میل (۵۷۶۰ متر)<ref>معجم معالم الحجاز، عاتق بن غیث البلادی، ج۲، ص۱۲۴.</ref> واقع شده که چشمه ای در آن جاری است و به همین جهت درختان زیادی در آنجا وجود دارد. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در برگشت از [[حجة الوداع|حجةالوداع]]، [[امام علی علیه السلام|علی بن ابی طالب]] علیه السلام را به مقام وصایت خود معرفی کرد و فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه، اللّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه...».<ref>محاسبه بر اساس هر میل ۴۰۰۰ ذراع و هر ذراع تقریباً ۴۸ سانتیمتر شده است و هر سه میل یک فرسخ شرعی است.</ref>
 +
 
 +
نام دیگر جحفه «مَهْیعَه» می باشد، همان طوری که در روایات زیادی از [[شیعه]] و [[اهل سنت]] وارد شده و بعضی معتقدند، این نام را رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم گذاشت هنگامی که فرمود: «اللّهمّ انقل وباء المدینة إلی مَهْیعَة»؛ یعنی بار خدایا مرض وبایی را که در مدینه است به «مَهْیعَه» <ref>المنجد: مَهِیعَةُ ـ زمین وسیع و طولانی را می گویند.</ref> ـ که همان جحفه باشد ـ منتقل کن.
 +
 
 +
در ابتدای جحفه [[مسجد|مسجدی]] به نام [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله (مسجدالنبی) بنا گردیده و در آخر آن نزدیکی علامت های میقات ـ مسجدالائمه ـ می باشد.<ref>معجم معالم الحجاز، ج۲، ص۱۲۴.</ref>
 +
 
 +
در علت نامگذاری جحفه گفته اند: در [[جاهلیت|جاهلیت]] «عبیل بن عوص بن ارم بن سام بن [[حضرت نوح علیه السلام|نوح]]» با فرزندان خویش در این منطقه سکونت داشته اند ولیکن سیل آنها را هلاک نمود، پس از آن آنجا را جحفه نامیدند زیرا به ساکنان خود اجحاف نمود.<ref>التاریخ، طبری، ج۱، ص۱۴۴، ذکر ذریه نوح علیه السلام الکامل فی التاریخ، ابن أثیر، ج۱، ص۷۵، مروج الذهب، مسعودی، ج۱، ص۵۰۳.</ref>
 +
 
 +
میقات حجفه در زمان [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله مورد عنایت [[صحابی|صحابه]] بوده، همان گونه که در سال ششم هجرت در جریان غزوه حدیبیه، عده ای از یاران آن حضرت در «[[ذو الحلیفه|ذوالحلیفه]]» احرام خود را به تأخیر انداختند و در جحفه مُحرم گشتند.<ref>المغازی، واقدی، ج۲، ص۵۷۴.</ref>
 +
 
 +
البته در جمع بندی روایت به این نتیجه می رسیم که احرام بستن از مسجد شجره افضل است به ویژه برای کسی که از [[مدینه]] منوره حرکت می کند و چنانچه انسان به جهت مریضی یا دوری راه ـ مانند کسی که راه او از [[مراکش|مغرب]]، [[مصر]] و [[شام]] و... باشد و ـ نتواند به مسجد شجره برود باید از جحفه محرم گردد، همان طوری که روایت [[ابوبصیر اسدی|ابی بصیر]] آن را تأیید می کند: «عَن أبی بصیر قال قلت لأبی عبدالله علیه السلام خصال عابها علیک أهل مکة قال: ما هی؟ قلت: قالوا: أحرم من الجحفة، و رسول اللّه أحرم من الشجرة. قال علیه السلام الجحفة أحد الوقتین، فأخذت بأدناهما و کنت علیلاً». ابوبصیر گفت: به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم: مردم مکه بعضی از کارها را بر شما عیب می گیرند. فرمود: چه کاری را؟ گفتم: مردم می گویند: شما از جحفه محرم شده اید و حال آن که رسول خدا صلی الله علیه و آله از مسجد شجره محرم می شد. در جواب فرمود: جحفه هم میقات است و من نزدیکترین میقات را به مکه انتخاب کردم و من مریض بودم.<ref>وسائل الشیعه، ج۸، ص۲۲۹، حدیث ۴.</ref>
 +
 
 +
اطلاق روایت فوق به همراه روایت دیگر<ref>ر.ک: وسائل الشیعه، ج۸.</ref> اثبات می کند جواز احرام را از میقات جحفه؛<ref>جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۱۱.</ref> گویا [[امام صادق]] علیه السلام فرموده اند: جحفه یکی از میقات ها است و احرام از آن جایز و بلامانع است و اگر من أفضلیت احرام در مسجد شجره را درک نکرده ام به خاطر مریضی بوده است. امروز در میقاتگاه جحفه مسجد مجلّلی را ساخته اند که هزاران حاجی میتواند در آن محرم گردد، اگر چه این مسجد ریشه تاریخی ندارد.
 +
 
 +
===۳ـ وادی عقیق===
 +
در میان بلاد عرب [[وادی عقیق|وادی عقیق]] های گوناگونی است که بعضی از نویسندگان مانند الحموی در [[معجم البلدان (کتاب)|معجم البلدان]] چهار جا<ref>معجم البلدان، ج۴، ص۱۳۸. «عقیق الیمامة، عقیق بنی کلاب، عقیق المدینة، عقیق نزدیک دریای سرخ».</ref> و بعضی دیگر مانند عاتق بن غیث بلادی هفت جا<ref>معجم معالم الحجاز، ج۶، ص۱۳۶ «اضافه بر وادی عقیق های معجم البلدان، عقیق الحسا، عقیق الطائف و عقیق العشیرة ذکر کرده است».</ref> را معرفی می کنند و فهیم محمد شلتوت در حاشیه کتاب «تاریخ المدینة المنوره» دو جا را معرفی می کند: وادی عقیق؛ منسوب به عقیق بن عقیل می باشد. ۲. عقیق المدینة؛ که رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را وادی مبارک خواندند.
 +
 
 +
[[ابن عباس]] می گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «أتانی اللیلة آت من ربّی و هو بالعقیق ـ أن صلّ فی هذا الوادی المبارک و قل عمرة فی حجّة». [[جبرئیل|جبرئیل]] در یکی از شب ها ـ در وادی عقیق ـ از سوی پروردگارم بر من نازل شد و گفت: در این وادی مبارک نماز بگزار و عمره را ضمیمه حج کن.<ref>تاریخ المدینة المنورة، ج۱، ص۱۴۶.</ref> و امام صادق علیه السلام فرمودند: «وقّت رسول اللّه صلی الله علیه و آله لأهل العراق العقیق و أوّلُه المسلخ و وَسطُه غَمِرة و آخره ذات عرق و أوّله أفضل». رسول خدا صلی الله علیه و آله برای [[عراق]] و کسانی که از آن جهت عبور می کنند وادی عقیق را معین فرمود و سپس فرمود: ابتدای عقیق «مسلخ» و میانه آن «غمره» و انتهای آن «ذات عِرق» است و احرام در ابتدای آن افضل است.<ref>وسائل الشیعه، ج۸، ص۲۲۷، باب ۳، حدیث ۴. </ref>
 +
 
 +
وادی عقیق بین نجد و تهامه واقع شده و در انتهای آن کوه «عِرْق» واقع است که مشرف بر منطقه ذات عرق می باشد.<ref>معجم البلدان، الحموی، ج۴، ص۱۰۷. </ref> و سیلاب آن به سرزمین های پست تهامه میریزد.<ref>جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۰۴ به نقل از تهذیب اللغة و ص ۱۰۵.</ref>
 +
 
 +
[[یونس بن عبدالرحمن|یونس بن عبدالرحمان]] از [[امام کاظم]] علیه السلام نقل می کند که حضرت فرمود: در وادی عقیق از «وجرّة» محرم شوید.
 +
 
 +
اصمعی می گوید: وجَرَّهْ بین مکه و بصره واقع شده که ۴۰ میل با مدینه فاصله دارد و در آنجا عمران و آبادی وجود ندارد.<ref>همان.</ref> فاصله آن را مختلف ذکر کرده اند که مسافت فوق تقریباً ۷۳ کیلومتر می شود و بعضی فاصله وادی عقیق را تا مدینه منوره ۴ برید دانسته اند که هر برید ۲۸ کیلومتر است؛ تقریباً مساوی ۱۱۲ کیلومتر خواهد شد.<ref>اخبار وادی مبارک «العقیق»، محمد حمد حسن شراب، ص ۳۹. </ref> چه بسا اختلاف ذکر مسافت بخاطر وسعت وادی عقیق باشد که معمولاً مورد سؤال حجاج و مسلمانان آن روز بوده که به بعضی از آن روایات اشاره شد.
 +
 
 +
===۴ـ قرن المنازل===
 +
[[قرن المنازل]] میقات اهل [[یمن|یمن]] و [[طائف]] است و در روایات آمده میقات اهل نجد می باشد که این به واسطه تعدّد راه ها است. گفته شده قرن المنازل دهی است که فاصله آن تا مکه ۵۱ میل است. «قَرْن» کوهی است مشرف بر سرزمین [[عرفات]] که از مکه دو مرحله <ref>مرحله مقدار راهی است که مسافر در روز به صورت عادی طی می کند تقریباً حدود ۴۸ کیلومتر است. مسافت قرن المنازل تا مکه مکرمه بر اساس مرحله ۹۶=۲×۴۸ ۰۱ و هر میل ۴۰۰۰ ذراع که هر ذراع تقریباً ۴۸ سانتیمتر است. تبدیل مقدار مسافت از میل به متر (متر)۹۷۹۲۰=۱۹۲۰ (میل)×۵۱. </ref> فاصله دارد. به آن قرن الثعالب و قَرَنْ هم گفته میشود.<ref>جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۱۳.</ref> با یک محاسبه مختصر و روشن معلوم می شود هر دو مسافت تقریباً به یک اندازه می باشد و امروز هم قرن المنازل مشخص و معلوم است. شاعر عرب «عمر بن ابی ربیعة» در مورد قرن المنازل می گوید:
 +
 
 +
{{بیت|ألم تسأل الرّبعَ أن ینطقا|بقرن المنازل قد أخلقا؟}}
 +
 
 +
«آیا نمی پرسی مکانی را که دوستان در فصل بهار در آن جمع بودند تا این که سخن بگوید؛ آن مکان در قرن المنازل است که همه چیز آن نابود شده است».<ref>معجم معالم الحجاز، الجزء ۷، ص۱۱۸.</ref>
 +
 
 +
===۵ ـ یلَمْلَمْ===
 +
[[یلملم|یلملم]] آخرین میقاتی است که در روایات برای أهل یمن و کسانی که از آن طریق عبور می کنند معین شده و به آن «الملم»، «یرمرم» و «ململم» نیز گفته شده، [[شیخ محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]] فرموه: فاصله یلملم تا [[مکه]] معظمه دو مرحله است.<ref>جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۱۳.</ref> این میقات در جنوب شهر مکه واقع شده و حدود ۱۰۰ کیلومتر فاصله دارد که در آن سرزمین مسجد [[معاذ بن جبل]] قرار دارد. تقریباً دو مسافت فوق یکی است و چندان تفاوتی ندارد.
 +
 
 +
مرزوقی می گوید: «یلملم» اسم کوهی است در ناحیه [[طائف]] که دو تا سه شب مسافت بین آن تا [[مکه]] مکرمه است، از طرفی این میقات در جنوب بندر جدّه واقع شده و زمانی که باران می آید و سیل جاری میشود رودهای زیادی مانند: حُثُنْ، وَدْیان، تَصِیل، نُمَار، شَکیل و... به این وادی سرازیر است و از این جهت این سرزمین قابلیت کشت و زرع بسیار زیادی را دارد که تاکنون متأسفانه از آن بهره برداری نشده و همچنان بی آب و علف و لم یزرع باقی مانده است.<ref>معجم معالم الحجاز، جزء ۱۰، صص ۲۹ ـ ۲۸.</ref>
 +
 
 +
==پانویس==
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}
== منابع ==
 
  
[http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,4489 ميقات ها در حج، احمد زمانی، ميقات حج، شماره 6]
+
==منبع==
 +
 
 +
*[http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,4489 ميقات ها در حج، احمد زمانی، ميقات حج، شماره 6].
 +
 
 
[[رده:حج]]
 
[[رده:حج]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۳۹

مقاله‌ی مربوط به این عنوان از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon article.jpg
محتوای فعلی "مقاله‌ یک نشریه" متناسب با این عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
میقات حج

رفتن به سوی حرم أمن الهی و کعبه معظمه همراه با بریدن از خود و وابستگی نفسانی، از سویی انسان را میهمان آفریدگار جهان و صاحب خانه می کند و از سوی دیگر او را به دریای بیکران انسانهای پاک و دعوت شده به سوی حق متصل می نماید؛ زیرا کعبه اوّلین خانه روی زمین، محل طواف ملائکةاللّه و همه انبیای عظام علیهم السلام از آدم علیه السلام تا خاتم صلی الله علیه و آله بوده و شرافتی بس عظیم دارد. ورود به بیت اللّه الحرام، پروانه وار گشتن در اطراف کعبه و لمس حجرالاسود و استشمام بادهای بهشتی از رکن یمانی، از راهی میسّر است که خدای سبحان ـ آن را بیان کرده و رسول گرامیش صلی الله علیه و آله جایگاه و زمان آن را معین نموده است که همان میقات می باشد؛ آن هم با لباسی ساده و به دور از فخر و زینت و با شرایطی خاص.

اهمیت میقات

میقاتهای پنجگانه که از هر سوی، محیط بر شهر مکه و حرم أمن الهی است، گویا مدخل ها و درب های ورودی برای میهمانان پروردگار متعالند؛ آنانی که از اطراف کره زمین خوانده شده اند و مصداق «یأتون من کل فجّ عمیق»[۱] گردیده اند و می خواهند مراسم حج ابراهیمی را به جای آورند.

میقات اولین محلی است که حاجی اعلان حضور می کند و در مقابل خالق یکتا خود را برهنه از همه وابستگی ها نموده و با حالتی خالصانه فریاد: «لبیک ألّلهمّ لبیک...» برمی آورد. این حضور و شهود است و شاید یکی از اعلی مراتب آن است که زبان اولیای خدا را کند می کند و توان لبیک گفتن را از آنان می گیرد. همچنان که مالک بن انس می گوید: به همراه جعفر بن محمد علیهماالسلام جهت بجا آوردن مناسک حج رفتم چون به میقات رسیدم، آن حضرت را دیدم که در حالت احرام هر چه می خواست «لبیک» بر زبان جاری کند، صدا در گلویش قطع می گردید و حالش دگرگون می شد به طوری که نزدیک بود از روی مرکب به زمین افتد. عرض کردم، ای فرزند رسول خدا بگو ذکر «تلبیه» را. در جوابم فرمود: چگونه بگویم «لبّیک اللّهم لبّیک» و حال آن که در حضورش ایستاده ام، میترسم جواب آید: «لا لبّیک و لاسعدیک».[۲]

پس میقات جایگاهی است که زیارت بیت اللّه الحرام از آنجا شروع می شود و قاصد حج نمی تواند بدون احرام از میقات عبور کند و یا قبل از آن محرم گردد ـ مگر در صورت نذر ـ لذا کسانی که از کشورهای مختلف و راه های دور عزم مکه کرده اند و می خواهند حج و عمره بجا آورند، باید داخل میقات گردند و محرم شوند.

دقت در سخنان امام زین العابدین علیه السلام در گفتگوی خود با «شبلی» [۳] بعد از اتمام اعمال حجش، ما را به اهمیت احرام و میقات و فضای ملکوتی و حالات عرفانی آن توجه می دهد. آنگاه که فرمود: «آقای شبلی! آیا برای احرام وارد میقات شدی و دو رکعت نماز احرام گزاردی و تلبیه را بر زبان جاری کردی؟!». شبلی جواب داد: «بلی یابن رسول اللّه». حضرت پرسید: «آیا هنگام ورود به میقات نیتت این بود که تحصیل شرایط زیارت بیت اللّه الحرام کنی؟ و در موقع بجای آوردن دو رکعت نماز احرام، توجه کردی که با بهترین اعمال و بالاترین حسنات به خدای سبحان ـ تقرب پیدا می کنی؟ و هنگام لبّیک گفتن قصد کردی که بر اساس تعهدی خاص ـ طاعت در مقابل اوامرش و خودداری از معصیتش ـ تلبیه بگویی؟!». عرض کرد: «نه یابن رسول اللّه»، حضرت فرمود: «پس در این صورت، نه داخل میقات شده ای و نه نماز خوانده ای و نه لبیک واقعی گفته ای!».[۴]

امام صادق علیه السلام فرمودند: «محرم شدن جهت عمره و حج، از مواقیت پنجگانه ای است که رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را معین نمود»، سپس فرمود: «رسول خدا صلی الله علیه و آله برای اهل مدینه و کسانی که از آنجا به مکه می روند، ذوالحلیفه (مسجد شجره) و برای آنان که از شامات می آیند، جحفه و برای اهل نجد و عراق، وادی عقیق و برای اهل طائف و آنانی که از آن مسیر عبور می کنند، قرن المنازل و برای اهل یمن و عبورکنندگان از آن مسیر یلملم را میقات قرار داد». آنگاه فرمود: «کسی که قصد خانه خدا را دارد، نباید از غیر این میقات ها عبور کند».[۵]

بدیهی است هر یک از مواقیت بحث های مستقل و عمیق فقهی و عرفانی و تاریخی دارد که در جای خود بحث گسترده تری را می طلبد و ما در این نوشتار به صورت گذرا و کوتاه آنها را بررسی نموده ایم.

بررسی واژه میقات

«میقات» بر وزن «مِفْعال» است که در اصل «مِوْقاتْ» بوده، واو ساکن و حرف ماقبل آن کسره داشته، لذا تبدیل به یاء شده است و جمع میقات مواقیت می باشد. بحثی است میان علما و محققین و آن این که واژه «میقات» اسم آلت است یا اسم زمان و مکان؟

مرحوم سلطان العلماء در حاشیه شرح لمعه می گوید: «میقات اسم آلت است مانند مفتاح» و نیز فرموده است: «میقات اسم آن چیزی است که به وسیله آن، چیز دیگری معین می شود از جهت زمان و مکان».[۶]

بعضی مانند شهید اول گفته اند: میقات از نظر لغت اسم مکان و زمان است؛ زیرا اسم زمان و مکان از ثلاثی مجرد بر وزن مفعال آمده است؛ مانند میلاد یعنی «زمان ولادت» و یا میعاد یعنی «وعده گاه».

طریحی در مجمع البحرین تا حدّی همان معنا را اراده می کند و ذیل آیه شریفه: «إنَّ یوم الفصل کان میقاتا» می گوید: «میقات زمان معین برای انجام کاری است که مجازاً بر مکان اطلاق شده مانند: «مواقیت الحجّ» یعنی مکان های معین که احرام حج در آن منعقد می گردد.[۷] و آیه شریفه: «یسْأَلُونَک عَنِ الاَْهِلَّةِ قُلْ هِی مَواقِیتٌ لِلنّاسِ وَالحَجِّ»[۸] دلالت بر زمان معین جهت انجام حج «تمتع، قِران و افراد» دارد و همچنین کلمه «میقات» در آیات دیگر دلالت بر زمان معین میکند که به تعبیر لسان العرب: المیقات: مصدر الوقت. والآخرة: میقات الخلق. و مواضع الإحرام: مواقیت الحج والهلال میقات الشهر و نحو ذلک.[۹]

و در اصطلاح مواقیت عبارتست از: «مواضع و أزمنة معینة لعبادة مخصوصة»؛ مکان و زمان معین برای عبادت خاص.[۱۰]

پس می شود نتیجه گرفت که میقات شامل اسم زمان و مکان است؛ یعنی زمان و مکان معین را دربرمی گیرد و شاید بتوان گفت: تعبیر صاحب جواهر در بحث مواقیت تعبیر زیبا و جالبی است؛ آنجا که می فرماید: «المواقیت جمع میقات والمراد به هنا «فی الحج» حقیقةً او توسعاً مکان الاحرام».[۱۱] مراد از کلمه میقات در بحث حج ـ حقیقةً یا مجازاً ـ اماکن خاص است.

با توجه به آنچه گذشت می توان گفت که میقات بر دو قسم است: میقات زمانی و میقات مکانی.

الف: میقات زمانی:

برای احرام عمره تمتع، حج تمتع، افراد و قران، ماه های شوال، ذی القعده و همچنین ذی الحجه از ابتدای آن تا پیش از ظهر روز عرفه (نهم ذی الحجه) ـ به طوری که حاجی بتواند همه اعمال عمره تمتع را انجام دهد و محرم به احرام حج تمتع گردد و خود را جهت وقوف اختیاری عرفه به سرزمین عرفات برساند ـ تعیین گردیده است.[۱۲] بعضی از فقها آن را دو ماهِ شوال، ذی القعده و ده روز اول ذی الحجه دانسته اند.[۱۳]

اکثر فقها رضوان اللّه علیهم در بحث میقات زمانی استدلال به آیه شریفه «الحج أشهر معلومات...»[۱۴] کرده اند. اگر مقصود اعمال حج باشد و از آن جهت که بخش عمده ای از اعمال در ایام تشریق انجام می شود و ممکن است بعضی از اعمال حج مانند اعمال حرم ـ طواف و نماز طواف و سعی بین صفا و مروه و... ـ را تأخیر انداخت، در این صورت میقات زمانی شامل شوال، ذیقعده و همه ذیحجه خواهد شد.[۱۵]

معاویة بن عمار می گوید: امام صادق علیه السلام در مورد آیه شریفه «الحجّ أشهر معلومات فمن فرض فیهن الحج فلارفث ولافسوق و لاجدال فی الحج»[۱۶] فرمودند: «ماه های حج؛ شوال، ذیقعده و ذی حجّه است».[۱۷]

و اگر مقصود از آیه شریفه عمل ابتدایی حج؛ یعنی احرام باشد نظر اول و دوم را می توان با روایت علی بن ابراهیم تقویت کرد؛ او می گوید: ماه های حج؛ شوال، ذی قعده و ده روز از ذی الحجه است.[۱۸]

ب: میقات مکانی و آن بر دو قسم است:

۱ـ میقات کسانی که مسکنشان از مکه معظمه بیش از ۱۶ فرسخ فاصله دارد. در کتاب های مختلف فقهی آنگاه که بحث از میقات مکانی به میان آمده برای اینها ۵ میقات معروف را ذکر کرده اند. لیکن شهید اوّل مکه مکرمه را برای حج تمتع اضافه می کند که ۶ تا می شود.[۱۹] مرحوم علامه حلی ره در کتاب قواعد و محقق حلّی در مختصر النافع مانند شهید اول مواقیت را ۶ تا ذکر می کنند.[۲۰] و بعضی از فقها مانند صاحب دروس، سرزمین فخ[۲۱] را نیز برای حج بچه ها اضافه می کند و همچنین فروعی دیگر بر آن می افزاید که ۱۰ میقات می شود.[۲۲]

۲ ـ أدنی الحلّ: برای کسانی است که داخل مکه هستند و می خواهند عمره مفرده بجا آورند. این افراد می توانند از حدود حرم خارج شده و در اولین نقطه حلّ مُحرم گردند؛ لیکن أفضل و قدر متیقن همان میقات های معروف سه گانه ذیل است:

  • ۱. مسجد تنعیم: این میقات در شمال غربی حرم و در هفت کیلومتری شهر مکه واقع شده که نزدیکترین میقات به شهر مکه است و امروز متصل به شهر شده است و بناست شهر صنعتی در نزدیکی مکه شود. این مسجد و این محل را از آن جهت تنعیم می نامند که در وادی نعمان واقع شده و این وادی از سمت راست منتهی به کوه نعیم و از سمت چپ منتهی به کوه «ناعم» است.[۲۳] رسول گرامی اسلام به عبدالرحمن بن ابی بکر[۲۴] دستور داد همسرش ـ عایشه ـ را بدین وادی ببرد تا محرم به احرام عمره مفرده گردد.[۲۵]
  • ۲. الحُدَیبِیة: روستایی است در مسیر جدّه و حدود ۴۸ کیلومتر از مکه فاصله دارد، در آنجا چاه آبی نیز واقع است. از آن جهت آن را حدیبیه نامیده اند که در این مکان حدود ۱۳۰۰ تا ۱۵۰۰ نفر با رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در زیر درختی بنام «حدباء» بیعت کردند که به «بیعت رضوان» معروف گردید ـ (از قول أصمعی:) و آیه شریفه «لقد رضی اللّهُ عن المؤمنین إذا یبایعونک تحت الشجرة...».[۲۶] نازل گشت.[۲۷]
  • حدیبیه دورترین نقطه حل است ـ و به قول محمد بن موسای خوارزمی، رسول خدا صلی الله علیه و آله از آنجا محرم گشت و عمره مفرده بجای آورد.[۲۸]
  • ۳. جِعْرانَةُ: [۲۹] این محل در شمال شرقی مکه معظمه در مسیر طائف در ابتدای درّه «سَرِفْ» می باشد و در این جا چاهی است که محل بنام آن چاه می باشد، الآن در آنجا باغستان کوچکی است که مسجد با عظمتی در کنارش ساخته شده است ـ و چاه های نزدیک به یکدیگر دارد و فاصله آن با مکه حدود ۲۹ کیلومتر می باشد.[۳۰] بعضی فاصله آن را ۷ میل (۱۱۳۴۰ متر) ذکر کرده اند.[۳۱] پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در این سرزمین فرود آمد و غنائمی را که از هوازن در غزوه حنین بدست آمده بود تقسیم کرد.[۳۲] و بنابر نقل ابوالعباس قاضی: رسول خدا صلی الله علیه و آله در ماه ذی القعده سال ۸ هجرت در آنجا مُحرم گشت و به سوی مکه آمد و عمره مفرده بجای آورد.[۳۳]

تاریخچه میقات های پنجگانه

همانگونه که گذشت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم میقات های پنجگانه را تعیین و نامگذاری نمود که این امر از سوی شیعه و سنی مورد اتفاق است و ما در ابتدای این نوشتار آن را از کتب مختلف ذکر نمودیم و در اینجا تاریخچه هر یک از میقات ها را توضیح خواهیم داد.

۱ـ مسجد شجره

مسجد شجره[۳۴] را «ذوالحلیفة»[۳۵] و آبار علی و یا آبیار علی[۳۶] نیز نامیده اند که هر کدام جهت و وجهی دارد. این مسجد در حدود ۱۰ کیلومتری مدینه منوّره به طرف مکه واقع شده و میقات کسانی است که از این ناحیه به سوی بیت الله الحرام میروند. این میقات معتبرترین میقات ها است؛ زیرا رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و بعضی از همسران آن حضرت و ائمّه معصومین علیهم السلام از آنجا محرم گشته اند.

از امام صادق علیه السلام سؤال شد چرا رسول خدا صلی الله علیه و آله در میان میقات ها عنایت و توجهش به این میقات بیشتر بوده است و بیشتر از آنجا محرم گردیده اند؛ بلکه از مواقیت چهارگانه دیگر محرم نشده اند؟ حضرت فرمود: وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله به معراج رفت و به سوی آسمان ها سیر داده شد، آنگاه که برابر مسجد شجره رسید، فریاد برآمد «یا محمّد»! رسول خدا صلی الله علیه و آله جواب داد: «لبّیک»، سپس به او گفته شد: «آیا تو یتیمی نبودی که پناهت دادیم و آنگاه که تو را بر سر دو راهی یافتیم هدایتت کردیم». وقتی این کلمات را شنید فرمود: «إن الحمد والنعمة لک والملک، لاشریک لک»؛ «همانا ستایش و نعمت ها و سلطنت مخصوص تو است». امام صادق علیه السلام فرمود: به همین جهت رسول خدا صلی الله علیه و آله از مسجد شجره محرم می گشت نه از دیگر مواقیت.[۳۷]

رسول خدا صلی الله علیه و آله از این میقات سه مرتبه جهت زیارت بیت الله الحرام محرم گردیدند:

الف: در سال ششم هجرت پس از غزوه بنی مصطلق، ماه رمضان و شوال را در مدینه بسر برد و دوم ماه ذی القعده آهنگ عمره مفرده نمود و به همگی اعلان کرد و حتی کفار قریش نیز فهمیدند که او عزم عمره دارد. به همراه عده زیادی از یاران[۳۸] به سوی ذوالحلیفه آمد. در این سفر چهار تن از زنان به نامهای ام سلمه (همسر رسول خدا) و ام عماره، امّ منیع و امّ عامر اشهلی نیز همراه بودند که اینان اعم از مهاجرین و انصار بودند. نماز ظهر را در مسجد شجره خواندند سپس جلو درب محرم گشتند و ذکر تلبیه «لبّیک اللّهمّ لبّیک، لبّیک لاشریک لک لبّیک، إنّ الحمد والنعمة لک و الملک، لاشریک لک» را بر زبان جاری کردند و بدین ترتیب بسیاری از یاران آن حضرت در مسجد شجره محرم گشتند و سپس عازم مکه معظمه گردیدند که با منع کفّار، منتهی به صلح حدیبیه گشت.[۳۹]

ب: در سال هفتم هجرت در روز دوشنبه ششم ذی القعده رسول خدا صلی الله علیه و آله جهت احرام عمره مفرده به مسجد شجره رفت، این احرام بجای احرام عمره ای بود که در سال گذشته از آن حضرت فوت شده بود و همان افرادی که در سال ششم با رسول خدا صلی الله علیه و آله در حدیبیه شرکت داشتند دوباره همراهی نمودند، مگر چند نفری که در خیبر به شهادت رسیده یا فوت کرده بودند. آن روز چون به ذوالحلیفه رسیدند نماز ظهر را اقامه فرمودند و بعد از آن محرم گردیدند و به سوی مکه معظمه حرکت کردند. در این سفر رسول خدا صلی اله علیه و آله ۶۰ شتر جهت قربانی به همراه داشتند که با سربلندی و موفّقیت، بعد از مدت کوتاهی وارد مکه معظمه شدند و اعمال خود را به پایان رساندند و طبق قرارداد سه روز ماندند و سپس به مدینه منوره بازگشتند. این عمره به «عمرةالقضاء» معروف گشت.[۴۰]

ج: حجّةالوداع: سعید بن محمد بن جبیر از پدرش نقل می کند که روز شنبه ۲۵ ماه ذی القعده رسول خدا صلی الله علیه و آله از مدینه منوره به سوی مکه معظمه به طرف ذوالحلیفه خارج شد. ـ در آن سال یعنی سال یازدهم هجرت مردم را توصیه به رفتن به حج می نمود ـ نماز ظهر را دو رکعتی در ذوالحلیفه بجا آورد و سپس محرم گشت. بعضی گفته اند: آن روز را به شب رساند و شب در مسجد شجره بیتوته کرد تا این که همه یاران به همراه قربانی های خود جمع شوند، سپس فردایش نزدیک ظهر محرم گردید. در آن سال رسول خدا صلی الله علیه و آله از ناحیه خود و علی بن ابی طالب علیه السلام قربانی نمود و حجش را به پایان رسانید.[۴۱]

ساختمان مسجد شجره:

با تأمّل در احادیث و روایاتی که از امام چهارم زین العابدین و امام ششم جعفر بن محمد علیهما السلام و مالک بن أنس فقیه اهل مدینه و... نقل شده روشن می شود که ساختمان مسجد در جای درخت سمره بوده است و همچنین در کتاب «المناسک و اماکن طرق الحج و معالم الجزیرة» که در قرن سوم هجری تألیف شده، از مسجد شجره به «المسجدالکبیر» یاد می کند و می گوید: در ذوالحلیفه دو مسجد متعلق به رسول خدا صلی الله علیه و آله می باشد؛ اول: مسجد کبیر که در سمت راست مکان مرتفعی به نام «بیداء» واقع شده و مردم از آنجا محرم می شوند و به مکه می روند. و مسجد دیگر مُعَرّسْ است که در قسمت پایین «بیداء» و جهت قبله مسجد شجره واقع شده. رسول خدا صلی الله علیه و آله بعد از بازگشت از مکه معظمه در این مسجد بیتوته می کرد و نماز می خواند و صبحگاهان خارج می شد.[۴۲]

کتابهای حدیثی و فقهی مانند فروع کافی، کلینی و وسائل الشیعه، شیخ حرعاملی و جواهرالکلام در مورد مستحبات نماز در این مسجد بحث نموده اند. در قرن پنجم (۵۷۸ ـ ۵۸۱ ق) ابن جبیر می نویسد: چون به وادی عقیق رسیدیم مناره سفید و بلند مسجد ذوالحلیفه را مشاهده کردیم. [۴۳] در اکثر سفرنامه های حج سخن از ساختمان مسجد شجره به میان آمده است که نیاز به یادآوری نیست. شکی نیست که مسجد شجره تا امروز بارها تجدید بنا گردیده و امروز هم بنایی عظیم دارد و زائران زیادی را در آغوش می گیرد که با فریاد ذکر تلبیه فضای ملکوتی خاصی بر آن حاکم است.

۲ـ جُحْفَه

جحفه دومین میقات است که رسول خدا صلی الله علیه و آله برای اهل مصر و شامات و کسانی که از آن مسیر به سوی مکه معظّمه می آیند تعیین کرده است. جحفه روستای بزرگی است که تپه های مرتفع و بلندی دارد و در مسیر راه مدینه به مکه واقع شده و فاصله آن تا مکه معظّمه به اندازه چهار مرحله است،[۴۴] اگر چه بعضی مانند السکری گفته است: فاصله جحفه تا مکه معظمه سه مرحله می باشد.[۴۵] صاحب معجم معالم الحجاز مدعی است که فاصله صحیح آن ۵ مرحله می باشد و شهرهایی که در این فاصله قرار گرفته به ترتیب نام می برد: مرّالظهران، عسفان، الدف، الطارف (القَضیمة) و سپس می رسد به جحفه که با رابغ ۲۲ کیلومتر فاصله دارد، آنگاه می نویسد: در نزدیکی جحفه غدیرخم با فاصله سه میل (۵۷۶۰ متر)[۴۶] واقع شده که چشمه ای در آن جاری است و به همین جهت درختان زیادی در آنجا وجود دارد. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در برگشت از حجةالوداع، علی بن ابی طالب علیه السلام را به مقام وصایت خود معرفی کرد و فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه، اللّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه...».[۴۷]

نام دیگر جحفه «مَهْیعَه» می باشد، همان طوری که در روایات زیادی از شیعه و اهل سنت وارد شده و بعضی معتقدند، این نام را رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم گذاشت هنگامی که فرمود: «اللّهمّ انقل وباء المدینة إلی مَهْیعَة»؛ یعنی بار خدایا مرض وبایی را که در مدینه است به «مَهْیعَه» [۴۸] ـ که همان جحفه باشد ـ منتقل کن.

در ابتدای جحفه مسجدی به نام رسول خدا صلی الله علیه و آله (مسجدالنبی) بنا گردیده و در آخر آن نزدیکی علامت های میقات ـ مسجدالائمه ـ می باشد.[۴۹]

در علت نامگذاری جحفه گفته اند: در جاهلیت «عبیل بن عوص بن ارم بن سام بن نوح» با فرزندان خویش در این منطقه سکونت داشته اند ولیکن سیل آنها را هلاک نمود، پس از آن آنجا را جحفه نامیدند زیرا به ساکنان خود اجحاف نمود.[۵۰]

میقات حجفه در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله مورد عنایت صحابه بوده، همان گونه که در سال ششم هجرت در جریان غزوه حدیبیه، عده ای از یاران آن حضرت در «ذوالحلیفه» احرام خود را به تأخیر انداختند و در جحفه مُحرم گشتند.[۵۱]

البته در جمع بندی روایت به این نتیجه می رسیم که احرام بستن از مسجد شجره افضل است به ویژه برای کسی که از مدینه منوره حرکت می کند و چنانچه انسان به جهت مریضی یا دوری راه ـ مانند کسی که راه او از مغرب، مصر و شام و... باشد و ـ نتواند به مسجد شجره برود باید از جحفه محرم گردد، همان طوری که روایت ابی بصیر آن را تأیید می کند: «عَن أبی بصیر قال قلت لأبی عبدالله علیه السلام خصال عابها علیک أهل مکة قال: ما هی؟ قلت: قالوا: أحرم من الجحفة، و رسول اللّه أحرم من الشجرة. قال علیه السلام الجحفة أحد الوقتین، فأخذت بأدناهما و کنت علیلاً». ابوبصیر گفت: به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم: مردم مکه بعضی از کارها را بر شما عیب می گیرند. فرمود: چه کاری را؟ گفتم: مردم می گویند: شما از جحفه محرم شده اید و حال آن که رسول خدا صلی الله علیه و آله از مسجد شجره محرم می شد. در جواب فرمود: جحفه هم میقات است و من نزدیکترین میقات را به مکه انتخاب کردم و من مریض بودم.[۵۲]

اطلاق روایت فوق به همراه روایت دیگر[۵۳] اثبات می کند جواز احرام را از میقات جحفه؛[۵۴] گویا امام صادق علیه السلام فرموده اند: جحفه یکی از میقات ها است و احرام از آن جایز و بلامانع است و اگر من أفضلیت احرام در مسجد شجره را درک نکرده ام به خاطر مریضی بوده است. امروز در میقاتگاه جحفه مسجد مجلّلی را ساخته اند که هزاران حاجی میتواند در آن محرم گردد، اگر چه این مسجد ریشه تاریخی ندارد.

۳ـ وادی عقیق

در میان بلاد عرب وادی عقیق های گوناگونی است که بعضی از نویسندگان مانند الحموی در معجم البلدان چهار جا[۵۵] و بعضی دیگر مانند عاتق بن غیث بلادی هفت جا[۵۶] را معرفی می کنند و فهیم محمد شلتوت در حاشیه کتاب «تاریخ المدینة المنوره» دو جا را معرفی می کند: وادی عقیق؛ منسوب به عقیق بن عقیل می باشد. ۲. عقیق المدینة؛ که رسول خدا صلی الله علیه و آله آن را وادی مبارک خواندند.

ابن عباس می گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «أتانی اللیلة آت من ربّی و هو بالعقیق ـ أن صلّ فی هذا الوادی المبارک و قل عمرة فی حجّة». جبرئیل در یکی از شب ها ـ در وادی عقیق ـ از سوی پروردگارم بر من نازل شد و گفت: در این وادی مبارک نماز بگزار و عمره را ضمیمه حج کن.[۵۷] و امام صادق علیه السلام فرمودند: «وقّت رسول اللّه صلی الله علیه و آله لأهل العراق العقیق و أوّلُه المسلخ و وَسطُه غَمِرة و آخره ذات عرق و أوّله أفضل». رسول خدا صلی الله علیه و آله برای عراق و کسانی که از آن جهت عبور می کنند وادی عقیق را معین فرمود و سپس فرمود: ابتدای عقیق «مسلخ» و میانه آن «غمره» و انتهای آن «ذات عِرق» است و احرام در ابتدای آن افضل است.[۵۸]

وادی عقیق بین نجد و تهامه واقع شده و در انتهای آن کوه «عِرْق» واقع است که مشرف بر منطقه ذات عرق می باشد.[۵۹] و سیلاب آن به سرزمین های پست تهامه میریزد.[۶۰]

یونس بن عبدالرحمان از امام کاظم علیه السلام نقل می کند که حضرت فرمود: در وادی عقیق از «وجرّة» محرم شوید.

اصمعی می گوید: وجَرَّهْ بین مکه و بصره واقع شده که ۴۰ میل با مدینه فاصله دارد و در آنجا عمران و آبادی وجود ندارد.[۶۱] فاصله آن را مختلف ذکر کرده اند که مسافت فوق تقریباً ۷۳ کیلومتر می شود و بعضی فاصله وادی عقیق را تا مدینه منوره ۴ برید دانسته اند که هر برید ۲۸ کیلومتر است؛ تقریباً مساوی ۱۱۲ کیلومتر خواهد شد.[۶۲] چه بسا اختلاف ذکر مسافت بخاطر وسعت وادی عقیق باشد که معمولاً مورد سؤال حجاج و مسلمانان آن روز بوده که به بعضی از آن روایات اشاره شد.

۴ـ قرن المنازل

قرن المنازل میقات اهل یمن و طائف است و در روایات آمده میقات اهل نجد می باشد که این به واسطه تعدّد راه ها است. گفته شده قرن المنازل دهی است که فاصله آن تا مکه ۵۱ میل است. «قَرْن» کوهی است مشرف بر سرزمین عرفات که از مکه دو مرحله [۶۳] فاصله دارد. به آن قرن الثعالب و قَرَنْ هم گفته میشود.[۶۴] با یک محاسبه مختصر و روشن معلوم می شود هر دو مسافت تقریباً به یک اندازه می باشد و امروز هم قرن المنازل مشخص و معلوم است. شاعر عرب «عمر بن ابی ربیعة» در مورد قرن المنازل می گوید:


ألم تسأل الرّبعَ أن ینطقا بقرن المنازل قد أخلقا؟

«آیا نمی پرسی مکانی را که دوستان در فصل بهار در آن جمع بودند تا این که سخن بگوید؛ آن مکان در قرن المنازل است که همه چیز آن نابود شده است».[۶۵]

۵ ـ یلَمْلَمْ

یلملم آخرین میقاتی است که در روایات برای أهل یمن و کسانی که از آن طریق عبور می کنند معین شده و به آن «الملم»، «یرمرم» و «ململم» نیز گفته شده، صاحب جواهر فرموه: فاصله یلملم تا مکه معظمه دو مرحله است.[۶۶] این میقات در جنوب شهر مکه واقع شده و حدود ۱۰۰ کیلومتر فاصله دارد که در آن سرزمین مسجد معاذ بن جبل قرار دارد. تقریباً دو مسافت فوق یکی است و چندان تفاوتی ندارد.

مرزوقی می گوید: «یلملم» اسم کوهی است در ناحیه طائف که دو تا سه شب مسافت بین آن تا مکه مکرمه است، از طرفی این میقات در جنوب بندر جدّه واقع شده و زمانی که باران می آید و سیل جاری میشود رودهای زیادی مانند: حُثُنْ، وَدْیان، تَصِیل، نُمَار، شَکیل و... به این وادی سرازیر است و از این جهت این سرزمین قابلیت کشت و زرع بسیار زیادی را دارد که تاکنون متأسفانه از آن بهره برداری نشده و همچنان بی آب و علف و لم یزرع باقی مانده است.[۶۷]

پانویس

  1. سوره حج: ۲۷.
  2. الامام جعفر الصادق علیه السلام دراسات و أبحاث، ص ۳۰۶ ـ خصال صدوق، ج۱، ص۱۶۷ ـ الحج فی الکتاب والسنّة، ص ۳۷۵.
  3. الشِّبلی عنوان جمعی از علما، زهاد و عرفای شبله است. شبله قریهای است در ماوراءالنهر (نزدیک سمرقند) که دارای دانشمندان فراوانی بوده است و راوی حدیث از رجال همان قریه است. (وفیات الاعیان، ج۲، ص۴۱)
  4. مستدرک الوسائل، ج۲، کتاب الحجّ، ابواب العود إلی منی، باب ۱۷، ص۱۸۷.
  5. وسائل الشیعه، ج۸، ص۲۲۳، باب فروع کافی، ج۴، ص۳۱۹، حدیث۲ ـ صحیح البخاری، ج۲، ص۲۴۰ ـ صحیح مسلم، ج۲، ص۸۳۸، باب «مواقیت الحج والعمرة». باید گفت: مضمون بالا در روایات زیادی دیده می شود لیکن در بعضی بجای «أهل نجد»، «أهل عراق» ذکر شده و بجای «أهل شامات»، «مغرب» را آورده اند که در حقیقت تفاوت چندانی ندارد؛ زیرا همه روایات باب درصدد بیان جهت میقات ها است. لذا در بعضی از کتاب های فقهی، میقات جحفه را برای أهل مصر، شام، مغرب، اندلس، روم و... نوشته اند و برای اهل عراق و کسانی که در مشرق زمین هستند ذات عرق را و برای اهل یمن و هند و... یلملم را میقات دانسته اند پس این ها درصدد بیان جهت میقات ها بوده اند. جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۱۳ ـ الفقه علی المذاهب الأربعة، ج۱، ص۶۴۰، مواقیت الإحرام.
  6. شرح لمعه، ج۱، ص۲۱۹. چاپ حجری، المیقات اسم یوّقت به الشی فهو اسم آلة کالمفتاح أی یحدّد زماناً أو مکاناً.
  7. مجمع البحرین، طریحی، ج۱، ص۲۲۷، ماده وقت.
  8. سوره بقره: ۱۸۹.
  9. لسان العرب، ج۲، ص۱۰۸، ماده وقت.
  10. غایة المنتهی، ج۲، ص۲۹۵، ۲۹۶.
  11. جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۰۲.
  12. سلسلة الینابیع الفقهیه، ج۸، کتاب السرائر، ابن ادریس، ص ۵۰۹ ـ آن را نسبت به شیخ طوسی در کتاب خلاف و مبسوط می دهد.
  13. همان کتاب، ج۷، المهذب فی الفقه، قاضی طرابلسی، ص۲۷۳.
  14. سوره بقره، ۱۹۷.
  15. همان کتاب، ج۸، کتاب الغنیه، علی بن زهرة، ص۳۸۹.
  16. سوره بقره: ۱۹۷.
  17. وسائل الشیعه، ج۸، باب ۱۱، ص ۱۹۶، حدیث ۱.
  18. فروع کافی، ج۴، ص۲۹۰، حدیث۳.
  19. شرح لمعه، ج۱، ص۲۲۰.
  20. سلسلة الینابیع الفقهیة، ج۸، قواعد الاحکام، علامه حلّی، ص۷۴۳ ـ همان کتاب، مختصرالنافع، محقق حلّی، ص۶۶۷.
  21. «فخّ» وادی معروفی است که در مدخل شهر مکه از سوی مسجد تنعیم واقع شده و امروز به ـ شهداء ـ معروف است و در روز یوم الترویه در سال ۱۶۹ هـ «حسین بن علی بن حسن بن حسن بن حسن ابن علی بن ابی طالب علیه السلام» با سپاه عباسیان جنگیده و با یارانش به شهادت رسید که قبر او الآن در آنجا است. ـ تاریخ مکه، ازرقی، ج۱، ص۱۹۱.
  22. جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۰۲.
  23. معجم معالم الحجاز، ج۲، ص۴۴ـمعجم البلدان، ج۲، ص۴۹ چاپ بیروت.
  24. «عبدالرحمن بن ابی بکر» برادر عایشه بوده است.
  25. وسائل الشیعه، ج۸، ص۱۵۳ ـ سنن البیهقی، ج۵، ص۶.
  26. سوره فتح: ۱۸.
  27. مجمع البحرین، طریحی، ج۳، ص۳۴۳.
  28. معجم معالم الحجاز، ج۲، ص۲۴۶ ـ معجم البلدان، ج۲، ص۲۲۹.
  29. حرکات جِعْرانَةُ بر اساس، لسان العرب، ج۴، ص۱۴۱.
  30. معجم معالم الحجاز، ج۲، ص۱۴۹.
  31. معجم البلدان، ج۲، ص۱۴۲ ـ شاید اختلاف عدد از جهت اختلاف راه ها باشد.
  32. معجم معالم الحجاز، ج۲، ص۱۵۱.
  33. المغازی للواقدی، ج۳، ص۱۰۸۸. جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۱۹.
  34. چون در آن محل درختی بنام ـ سَمُرة ـ بوده و پیغمبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم در زیر سایه آن درخت فرود می آمدند و نماز می خواندند و محرم می شدند. بنام ـ الشجرة ـ معروف گردیده است و در زیر این درخت ـ اسماء دختر محمد بن ابی بکر ـ به دنیا آمده است. ـ معجم معالم الحجاز، الجزء: ۳، ص۴۸.
  35. حُلَیفَةْ از کلمه حلفة گرفته شده که آبی بوده بین دو قبیله: بن جشم بن بکر بن هوازن و بنی خفاجه که هر دو منسوب به عقیل بودند. ـ معجم معالم الحجاز، الجزء: ۳، ص۴۸.
  36. منطقه مسجد شجره از مناطق کشاورزی بوده و بدون شک توسط علی بن ابی طالب علیه السلام چاه هائی در آنجا زده شده که از آن استفاده می شده که به آبار علی معروف گشته است البته چاه های دیگری هم بوده، رسول خدا صلی الله علیه و آله قبل محرم شدن در یکی از این چاه ها خود را شستشو داده و غسل نموده است. ـ مدینه شناسی، سید محمدباقر نجفی، ج۱، ص۱۸۲. ـ فروع کافی، باب حج النبی، ج۴، ص۲۴۵، حدیث ۴.
  37. وسائل الشیعه، ج۸، ابواب المواقیت، ص۲۲۴، حدیث۱۳.
  38. گفته شد همراهان رسول خدا صلی الله علیه و آله، ۱۱۶ نفر بودند و بعضی ۱۴۰۰ نفر و بعضی دیگر ۱۵۲۵ نفر هم نقل کرده اند.
  39. المغازی، واقدی، ج۲، ص۵۷۴ ـ تاریخ پیامبر اسلام، دکتر محمدابراهیم آیتی، ص۴۲۵ ـ سیره ابن هشام، ج۳، ص۳۲۲.
  40. تاریخ پیام اسلام، دکتر محمدابراهیم آیتی، ص ۴۲۵ ـ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج۲، ص۲۲۷ ـ با اختلاف مختصری در خروج رسول خدا صلی الله علیه و آله از مدینه که می نویسد: در ماه ذی الحجه رسول خدا با ۷۰ شتر برای عمره رفت.
  41. الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج۲، ص۳۰۲ ـ المغازی، واقدی، ج۳، ص۱۰۸۹.
  42. المناسک و اماکن الطرق الحج و معالم الجزیرة، تحقیق حمد الجاسر، ص ۴۲۸.
  43. رحلة ابن جبیر، ص۱۶۷ به نقل از مدینه شناسی، ص۱۸۳.
  44. مروج الذهب، مسعودی، ج۱، ص۵۰۳.
  45. مرحلة: مقدار مسافتی است که مسافر به صورت عادی در یک روز طی می کند «المنجد: لغت رحل» که می شود گفت ۴۸ کیلومتر است و در مجموع امروز از راه اتوبان هجرت حدود ۲۲۰ کیلومتر می باشد.
  46. معجم معالم الحجاز، عاتق بن غیث البلادی، ج۲، ص۱۲۴.
  47. محاسبه بر اساس هر میل ۴۰۰۰ ذراع و هر ذراع تقریباً ۴۸ سانتیمتر شده است و هر سه میل یک فرسخ شرعی است.
  48. المنجد: مَهِیعَةُ ـ زمین وسیع و طولانی را می گویند.
  49. معجم معالم الحجاز، ج۲، ص۱۲۴.
  50. التاریخ، طبری، ج۱، ص۱۴۴، ذکر ذریه نوح علیه السلام الکامل فی التاریخ، ابن أثیر، ج۱، ص۷۵، مروج الذهب، مسعودی، ج۱، ص۵۰۳.
  51. المغازی، واقدی، ج۲، ص۵۷۴.
  52. وسائل الشیعه، ج۸، ص۲۲۹، حدیث ۴.
  53. ر.ک: وسائل الشیعه، ج۸.
  54. جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۱۱.
  55. معجم البلدان، ج۴، ص۱۳۸. «عقیق الیمامة، عقیق بنی کلاب، عقیق المدینة، عقیق نزدیک دریای سرخ».
  56. معجم معالم الحجاز، ج۶، ص۱۳۶ «اضافه بر وادی عقیق های معجم البلدان، عقیق الحسا، عقیق الطائف و عقیق العشیرة ذکر کرده است».
  57. تاریخ المدینة المنورة، ج۱، ص۱۴۶.
  58. وسائل الشیعه، ج۸، ص۲۲۷، باب ۳، حدیث ۴.
  59. معجم البلدان، الحموی، ج۴، ص۱۰۷.
  60. جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۰۴ به نقل از تهذیب اللغة و ص ۱۰۵.
  61. همان.
  62. اخبار وادی مبارک «العقیق»، محمد حمد حسن شراب، ص ۳۹.
  63. مرحله مقدار راهی است که مسافر در روز به صورت عادی طی می کند تقریباً حدود ۴۸ کیلومتر است. مسافت قرن المنازل تا مکه مکرمه بر اساس مرحله ۹۶=۲×۴۸ ۰۱ و هر میل ۴۰۰۰ ذراع که هر ذراع تقریباً ۴۸ سانتیمتر است. تبدیل مقدار مسافت از میل به متر (متر)۹۷۹۲۰=۱۹۲۰ (میل)×۵۱.
  64. جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۱۳.
  65. معجم معالم الحجاز، الجزء ۷، ص۱۱۸.
  66. جواهرالکلام، ج۱۸، ص۱۱۳.
  67. معجم معالم الحجاز، جزء ۱۰، صص ۲۹ ـ ۲۸.


منبع