عمره مفرده
عمره مفرده از اقسام عمره عبارت است از مناسکی ویژه در میقات و مکه و چون مستقل است و ارتباطی به حج ندارد، «مفرده» نامیده شده است.
از عمره مفرده به عمره مبتوله و عمره افراد یا قران نیز یاد کردهاند. علت نامگذاری به مبتوله (بریده و قطع شده) بریده و جدابودن آن از حج است؛[۱] و علت نامگذاری آن به اِفراد یا قِران، وجوب آن بر کسی است که حج قِران یا حج اِفراد بر او واجب است.[۲]
محتویات
حکم عمره مفرده
عمره مفرده یا واجب است و یا مستحب. واجب نیز دو گونه است: واجب اصلی و واجب عارضی.
عمره مفرده واجبِ اصلی، وظیفه کسانی است که حج واجب آنان، افراد یا قران است. عمره مفرده بر این افراد در طول عمر، با دارابودن شرایطی که برای وجوب حج گفته شده، تنها یک بار در عمر واجب میشود.
به قول مشهور، این عمره برخلاف عمره تمتع ارتباطی به حج ندارد و وجوب آن استقلالی است. بنابراین چنانچه تنها برای عمره استطاعت داشته باشد باید فوری آن را بجا آورد؛ چنان که در صورت حصول استطاعت برای حج افراد یا قران نیز وجوب حج فوری است و وجوب عمره یا حج مشروط به استطاعت برای دیگری نیست؛[۳] لیکن برخی وجوب عمره مفرده را مشروط به وجوب حج دانسته و گفتهاند: با حصول استطاعت برای عمره، عمره واجب نمیشود مگر آن که برای حج نیز مستطیع شود.[۴]
بنابر قول مشهور، عمره مفرده بر کسی که وظیفهاش حج تمتع است واجب نیست.[۵] برخی در صورت استطاعت پیداکردن برای عمره مفرده به تنهایی، قائل به وجوب آن شدهاند.[۶]
واجب عارضی، عمرهای است که به سبب نذر، عهد، قسم، اجیرشدن برای گزاردن آن و شرط ضمن عقد واجب میشود؛ چنانکه با فاسدشدن عمره به جا آوردن عمرهای دیگر واجب میگردد؛ هر چند عمره نخست مستحب باشد و نیز در صورتی که پس از احرام برای حج به سبب درک نکردن وقوف عرفه و مشعر، حج فوت شود برای بیرون آمدن از احرام، عمره مفرده واجب میشود که به عمره فوات و تحلل نیز تعبیر میگردد.
احرام بستن به قصد عمره برای دخول در مکه، بلکه ورود در حرم به قصد دخول در مکه نیز واجب است. وجوب احرام در صورتی است که دخول در مکه نیز واجب باشد. در غیر این صورت، وجوب احرام شرطی خواهد بود، مانند وجوب وضو برای نماز مستحب؛ به معنای مشروط بودن دخول به احرام.
وجوب عمره برای دخول مکه تخییری است؛ بدین معنا که در ایام حج، حاجی برای دخول مکه بین گزاردن عمره و حج مخیر است. البته این افراد از حکم یاد شده استثنا شدهاند: کسی که به اقتضای شغلش مکرر از مکه به خارج آن تردد دارد و کسی که از احرام عمره قبلی اش یک ماه نگذشته است.[۷]
عمره مفرده در موارد عدم وجوب آن مستحب است؛ چنان که تکرار آن نیز استحباب دارد؛ لیکن در لزوم فاصله زمانی بین دو عمره و عدم آن و بنابر قول نخست در مدت فاصله، اختلاف است. بنابر قول به لزوم فاصله، برخی هر ده روز برخی دیگر در هر ماه و بعضی در هر سال یک عمره را جایز و مستحب دانستهاند.[۸] قول دوم به مشهور نسبت داده شده است.[۹]
بنابر قول به جواز عمره در هر ماه، آیا رعایت فاصله به مدت یک ماه قمری لازم است یا صرف وقوع دو عمره در دو ماه کفایت میکند؛ هر چند یکی در آخر ماه و دیگری در اول ماه بعد واقع شود؟ مسئله اختلافی است.[۱۰] و بنابر قول به رعایت فاصله، آیا این حکم به موردی اختصاص دارد که عمره گزار بخواهد هر دو عمره را برای خود بگزارد یا شامل موردی که بخواهد دومی را برای دیگری بگزارد، نیز میشود؟ اختلاف است.[۱۱] چنان که بنابر این قول در این که رعایت فاصله اختصاص به دو عمره مفرده دارد یا این که رعایت فاصله بین عمره مفرده و عمره تمتع نیز واجب است، اختلاف میباشد.[۱۲]
اعمال عمره مفرده
عمره مفرده از هفت جزء بدین ترتیب تشکیل یافته است:
- احرام بستن از میقات یا بیرون حرم (ادنی الحلّ)؛
- طواف؛
- دو رکعت نماز طواف؛
- سعی؛
- تقصیر یا حلق؛
- طواف نساء
- دو رکعت نماز طواف نساء.[۱۳]
برخی قدما بر اساس آنچه از آنان نقل شده است، طواف نساء و نماز آن را از اعمال عمره نشمردهاند.[۱۴]
تفاوت عمره مفرده با عمره تمتع
- عمره مفرده بنابر قول مشهور تنها وظیفه کسانی است که در مکه اقامت دارند؛ برخلاف عمره تمتع که وظیفه غیر آنان است.
- در عمره مفرده، عمره گزار مخیّر بین حلق و تقصیر است؛ لیکن در عمره تمتع تقصیر متعین است.
- در عمره مفرده طواف نساء واجب است؛ برخلاف عمره تمتع که طواف نساء ندارد.
- میقات عمره مفرده یکی از میقاتهای معروف یا ادنی الحلّ است؛ لیکن میقات عمره تمتع تنها یکی از میقاتهای پنج گانه است.
- به جا آوردن عمره مفرده در طول سال صحیح است؛ لیکن عمره تمتع تنها در ماههای حج گزارده میشود.[۱۵]
احکام عمره مفرده
- اگر کسی پس از احرام عمره و پیش از سعی از روی علم و عمد با همسرش آمیزش کند، عمرهاش فاسد و کفاره بر او واجب میشود و در مکه میماند تا آنکه در ماه آینده عمره مفرده دیگری به جا آورد. کفاره ارتکاب این عمل قربانی کردن یک شتر است.[۱۶] در این که ماندن در مکه تا ماه آینده و گزاردن عمره در آن ماه، واجب است یا افضل، اختلاف است.[۱۷] آیا واجب است عمره فاسد شده را به اتمام برساند یا نه؟ اکثر فقها متعرض مسئله نشدهاند؛ لیکن کسانی که متعرض شدهاند، در وجوب اتمام آن اختلاف نظر دارند.[۱۸] ارتکاب عمل یاد شده بعد از سعی، موجب افساد عمره نمیشود؛ هر چند کفاره واجب میگردد.[۱۹]
- کسی که در ماههای حج با احرام عمره مفرده وارد مکه شده، میتواند نیت عمره تمتع کند و حج تمتع به جا آورد.[۲۰]
- احصار و صد در عمره: کسی که بر اثر بیماری محصور شده، به قول مشهور وظیفه او برای خروج از احرام فرستادن حیوانی به مکه برای قربانی کردن آن در زمان تعیین شده است. در موعد مقرر با تقصیر از احرام خارج و همه محرمات بر او حلال میشود، جز زن که آن نیز پس از رفع حصر و گزاردن عمره مفرده حلال می گردد.[۲۱] در صورت عروض صَدّ برای عمره گزار در عمره مفرده با قربانی کردن از احرام خارج میشود.[۲۲]
- بر عمره گزار مستحب است تلبیه را تکرار کند. دیدگاهها در زمان قطع تلبیه مختلف است؛ هنگام دخول حرم؛ هنگام مشاهده کعبه؛ تفصیل بین کسی که خارج حرم محرم شده و کسی که برای احرام از حرم بیرون رفته است که برای نفر اول، هنگام دخول حرم و برای نفر دوم، زمان مشاهده کعبه و مخیر بودن میان قطع، هنگام دخول حرم و زمان مشاهده کعبه. مشهور قول سوم است.[۲۳]
پانویس
- ↑ المعتمد فی شرح المناسک ۳/ ۱۹۸.
- ↑ الوسیلة/ ۱۹۵؛ مستمسک العروة ۱۱/ ۱۳۹.
- ↑ مستند الشیعة، ۱۱/ ۱۵۹؛ المعتمد فی شرح المناسک ۳/ ۱۹۸-۱۹۹.
- ↑ الدروس الشرعیة، ۱ /۳۳۸.
- ↑ مسالک الافهام ۲/ ۴۹۷-۴۹۸؛ رسائل آل طوق ۲/ ۱۷۱؛ جواهرالکلام ۲۰/ ۴۴۹-۴۵۰.
- ↑ کتاب الحج (شاهرودی) ۲/ ۱۴۷-۱۵۱.
- ↑ جواهرالکلام، ۲۰/ ۴۴۸-۴۴۹؛ مستمسک العروة، ۱۱/ ۱۴۰-۱۴۱.
- ↑ کشف الغطاء، ۴/ ۴۶۱؛ الحدائق الناضرة ۱۶/ ۳۱۸ -۳۱۹؛ جواهرالکلام، ۲۰/ ۴۶۲-۴۶۶.
- ↑ معتمد العروة (الحج)، ۲/ ۱۷۷ و ۲۰۲.
- ↑ مناسک حج (مراجع)/ ۹۶ م، ۱۷۳ و ۱۰۲م، ۱۸۷.
- ↑ معتمد العروة، (الحج) ۲/ ۲۰۲-۲۰۴.
- ↑ ۲۰۴-۲۰۵؛ مناسک حج (مراجع)/ ۹۶، م۱۷۳.
- ↑ ارشاد الاذهان، ۱/ ۳۳۷ -۳۳۸؛ مستندالشیعة، ۱۳/ ۱۱۹.
- ↑ مختلف الشیعة، ۴ /۳۶۵.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ۸/ ۴۳۸؛ مناسک حج (مراجع)/ ۹۷-۹۸، م ۱۷۶.
- ↑ المبسوط ۱/ ۳۳۷؛ المهذب ۱/ ۲۲۲؛ مختلف الشیعة ۴/ ۱۵۵؛ جواهرالکلام، ۲۰/ ۳۸۰.
- ↑ کشف اللثام، ۶/ ۴۵۲؛ الحدائق الناضرة ۱۵/ ۳۹۲؛ جواهرالکلام، ۲۰/ ۳۸۵.
- ↑ کشف اللثام، ۶/ ۴۵۱؛ الحدائق الناضرة، ۱۵/ ۳۹۰؛ مستندالشیعة، ۱۳/ ۲۶۳؛ جواهرالکلام ۲۰/ ۳۸۴.
- ↑ جواهرالکلام، ۲۰/ ۳۸۴.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ۸/ ۴۳۹؛ مسالک الافهام ۲/ ۴۹۸؛ جواهرالکلام ۲۰/ ۴۵۹-۴۶۰.
- ↑ الحدائق الناضرة ۱۶/۳۹.
- ↑ مسالک الافهام، ۲/۳۸۸.
- ↑ کشف اللثام، ۵/ ۲۸۵-۲۸۶؛ مستندالشیعة ۱۱/ ۳۲۲-۳۲۶.
منابع
- فرهنگ فقه فارسی، ج۵، صص۴۸۳-۴۷۹.