لباب التاويل فى معانى التنزيل (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 +
'''«لُباب التأویل فى معانى التنزیل»''' معروف به «تفسیر خازن»، اثر علی بن محمد بغدادی (م، ۷۲۵ ق)، از [[تفسیر مأثور|تفاسیر مأثور]] و [[تفسیر اجتهادی|اجتهادی]] [[اهل سنت]] و شامل تمامى [[قرآن]] مى‌باشد. این تفسیر در حقیقت مختصرى از تفسیر «[[معالم التنزيل فى تفسير القرآن (کتاب)|معالم التنزیل]]» بغوى بوده و مورد توجه عام و خاص بوده است.
 
{{مشخصات کتاب
 
{{مشخصات کتاب
  
سطر ۱۱: سطر ۱۲:
 
|زبان= عربی
 
|زبان= عربی
  
|تعداد جلد= 4
+
|تعداد جلد= ۴
  
 
|عنوان افزوده1= مصحح
 
|عنوان افزوده1= مصحح
  
|افزوده1= عبدالسلام محمد علی شاهین
+
|افزوده1= عبدالسلام محمدعلی شاهین
  
 
|عنوان افزوده2=
 
|عنوان افزوده2=
سطر ۲۴: سطر ۲۵:
  
 
}}
 
}}
«لباب التأویل فى معانى التنزیل» معروف به «تفسیر خازن» اثر علی بن محمد بغدادی (م، ۷۲۵ هـ) مشهور به خازن، از تفاسیر مأثور [[اهل سنت]] محسوب مى‌شود. آن در حقیقت مختصرى از تفسیر [[معالم التنزيل فى تفسير القرآن (کتاب)|معالم التنزیل]] بغوى که آن نیز گزیده‌اى از تفسیر ثعلبى نیشابورى است، مى‌باشد و همان ویژگیهاى تفاسیر اصل را دارد و با دقت و امانت و خلوص نیت شکل گرفته، و مورد توجه عام و خاص بوده است. البته باید توجه داشت که گزیده‌اى از روایات تفسیرى گذشته را خازن بر آن افزوده است. لباب التأویل شامل تمامى [[قرآن]] مى‌باشد. صبغه قصص تاریخى آن نیز کاملا نمایان است.
 
  
==انگیزه تألیف==
+
==معرفی کتاب==
  
خازن در مقدمه تفسیر خود صفحه ۴- ۳ مى‌نویسد: «از آنجایى که کتاب «معالم التنزیل» نوشته علامه جلیل، عالم کامل، احیا کننده سنت، امام و پیشواى امت، ابو محمد حسین بن مسعود بغوى، جزو بهترین و ارزشمندترین تألیفات در [[تفسیر قرآن|تفسیر]] است، و جامع آراء صحیحه، عارى از شبهه و تحریف و آراسته به زیور احادیث نبویه و احکام شرعیه بود، و در شیواترین عبارات و زیباترین اسلوب، شکل گرفته است، از این رو خواستم تا از گوهرهاى تابناک آن بهره فراوان ببرم».
+
علی بن محمد بغدادی مشهور به خازن (م، ۷۲۵ ق)، در مقدمه تفسیر خود مى‌نویسد: «از آنجایى که کتاب «[[معالم التنزيل فى تفسير القرآن (کتاب)|معالم التنزیل]]» نوشته علامه جلیل، عالم کامل، احیا کننده سنت، امام و پیشواى امت، ابومحمد حسین بن مسعود بغوى، جزو بهترین و ارزشمندترین تألیفات در [[تفسیر قرآن|تفسیر]] است، و جامع آراء صحیحه، عارى از شبهه و تحریف و آراسته به زیور [[احادیث]] نبویه و احکام شرعیه بود، و در شیواترین عبارات و زیباترین اسلوب، شکل گرفته است، از این رو خواستم تا از گوهرهاى تابناک آن بهره فراوان ببرم».
  
 +
بنابراین «تفسیر الخازن» در حقیقت مختصرى از تفسیر [[معالم التنزيل فى تفسير القرآن (کتاب)|معالم التنزیل]] بغوى -که آن نیز گزیده‌اى از تفسیر «[[الکشف و البیان عن تفسیر القرآن (کتاب)|الکشف و البیان]]» ثعلبى نیشابورى است-، مى‌باشد و همان ویژگیهاى تفاسیر اصل را دارد و با دقت و امانت و خلوص نیت شکل گرفته است. البته باید توجه داشت که گزیده‌اى از روایات تفسیرى گذشته را خازن بر آن افزوده است. لباب التأویل شامل تمامى [[قرآن]] مى‌باشد.
 +
 +
«مختصر تفسیر القرآن الکریم للخازن» خلاصه‌اى از «تفسیر الخازن»، توسط محمدعلى قطب در دو مجلد انجام گرفته است.
 
==روش تفسیرى==
 
==روش تفسیرى==
  
بغدادی در مقدمه اضافه مى‌کند: «من براى خود جز نقل و انتخاب نقش دیگر در این تفسیر قائل نبوده‌ام و از اطناب گرایى پرهیز کرده و اسناد حدیث را حذف کرده‌ام.»
+
روش عمومى مفسر به این ترتیب است که پس از ذکر نام [[سوره]] و [[سوره های مکی و مدنی|مکى یا مدنى]] بودن آن، [[آیات]] را مطرح کرده، با نقل روایات تفسیر مى‌نماید، و با عبارت «فإن قُلتَ، قُلتُ» مباحث را پى مى‌گیرد.
 
 
خازن در مقدمه تفسیر خود ضمن ۵ فصل مطالبى را مطرح کرده است از قبیل: فصل اول در فضائل قرآن و [[تلاوت قرآن|تلاوت]] و تعلیم آن. فصل دوم در مذمت [[تفسیر به رأی]] بدون دارا بودن دانش لازم و مذمت فراموشى و عدم تعهد به قرآن. فصل سوم در [[جمع قرآن]] و ترتیب نزول. فصل چهارم در بحث سبعه احرف و اقوال مربوط به آن. فصل پنجم در معناى تفسیر و [[تأویل|تأویل]].
 
 
 
خازن در این تفسیر بسیار به مباحث [[فقه|فقهى]] عنایت داشته و ذیل [[آیات الاحکام|آیات احکام]]، آراء و دلائل فقیهان مذاهب مختلف فقهى را آورده است، و حتى در بسیارى موارد اطناب گرایى کرده و فروعاتى فقهى که نباید مفسر به آن عنایت داشته باشد، در این تفسیر آمده است. براى نمونه ذیل آیه ۲۶۶ [[سوره بقره]] در بحث [[ايلاء‌‌‌|ایلاء]]، پنج فرع فقهى را مطرح مى‌نماید. ذیل آیه ۲۲۸ بقره آراء مذهب [[حنفی|حنفى]] و [[شافعی|شافعى]] در احکام عده حائض را بیان مى‌کند. البته تفصیل فقهى او ناشى از تسلط او بر [[فقه]] و آراء مختلف در آن است.
 
 
 
گر چه تفسیر خازن، خلاصه [[معالم التنزيل فى تفسير القرآن (کتاب)|معالم التنزیل]] بغوى و آن نیز خلاصه تفسیر ثعلبى است، و بغوى سعى نموده [[حدیث جعلی|احادیث جعلى]] و آراء [[بدعت]] آمیز آن را در تفسیر خود نیاورد، با این حال تفسیر خازن به نقل [[اسرائیلیات|اسرائیلیات]] از ثعلبى و دیگران بسیار رو مى‌آورد، و نقد و نظر قابل توجهى نسبت به آنها در آن دیده نمى‌شود. اندک اتفاق مى‌افتد که به ضعف و وضع آنها اشاره کند.
 
 
 
براى نمونه در [[سوره ص]]، آیه ۲۱ تا ۲۴، قصه تمثل [[شیطان|شیطان]] براى [[حضرت داوود علیه السلام|حضرت داود]]( ع) در شکل کبوترى از طلا و در و زبرجد و قصه زنى که داود( ع) شیفته آن شده و مقدمات قتل شوهرش را فراهم مى‌آورد. البته در این مثال پس از ذکر این امور فصلى در تنزیه داود( ع) بحث مى‌نماید و موارد منافى [[عصمت]] ایشان را، نفى مى‌کند. اما در برخى موارد فقط به فهم و دانش مخاطب در ردّ [[خرافات]] و داستانهاى عجیب و غریب، اعتماد دارد و خود نقد نمى‌زند.
 
 
 
ایشان علاوه بر قصه‌هاى [[انبیاء]] که در نهایت شگفتى بیان مى‌کند، در آیات مرتبط با جنگها و رویدادهاى تاریخى عصر [[پیامبر اسلام|پیامبر]]( ص) نیز به تفصیل، آن وقایع را ذکر مى‌نماید بعنوان مثال ذیل آیه ۹ [[سوره احزاب]] بعد از تفسیر آن، به [[جنگ خندق]] پرداخته، وقایع و حوادث آن را به تفصیل بیان مى‌دارد.
 
احادیث ترغیب که بسیارى از آنها از سند چندان محکمى هم برخوردار نیستند در این تفسیر بسیار آمده و تحت تأثیر افکار و اندیشه‌هاى [[تصوف|صوفیانه]] رویکرد تربیتى و وعظ در آن قوى است. براى نمونه ذیل آیه ۱۶ [[سوره سجده]] {{متن قرآن|«تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ...»}} پس از پایان تفسیر آن، به بیان فضل [[نماز شب]] و ترغیب به آن مى‌پردازد.
 
 
 
روش عمومى مفسر به این ترتیب است که پس از ذکر نام [[سوره]] و [[سوره های مکی و مدنی|مکى یا مدنى]] بودن آن، آیات را مطرح کرده، با نقل روایات تفسیر مى‌نماید، و با «فان قلت، قلت» مباحث را پى مى‌گیرد.
 
مفسر براى عدم تکرار منابعى که مطالب گوناگون از آنها نقل نموده، علامت اختصارى وضع کرده و در مقدمه خود متذکر آنها شده است. از جمله علامتها «خ» نشانه [[صحیح بخاری (کتاب)|صحیح بخارى]]، «م» نشانه [[صحیح مسلم (کتاب)|صحیح مسلم]]، «ق» نشانه اتفاق علما بر آن.
 
 
 
مفسر اشاره دارد که من در عوض حذف [[سند حدیث|اسانید]] احادیث به شرح غریب حدیث و آنچه مربوط به آن است پرداخته‌ام تا فایده بیشترى را براى مخاطب به ارمغان آورد.
 
 
 
==نسخه شناسى==
 
 
 
نسخه حاضر در ۴ جلد با قطع رحلى (کمى بزرگتر از وزیرى) از طرف دار الکتب العلمیه بیروت در سال ۱۴۱۵ ق، ۱۹۹۵ م، چاپ اول خود را به علاقمندان عرضه کرده است.
 
 
 
تحقیق این نسخه توسط عبدالسلام محمد على شاهین انجام گرفته که بعلت کم بودن پاورقى، مى‌توان آن را بدون پاورقى عنوان کرد. فهرست موضوعى آخر هر جلد راهنماى محققان خواهد بود.
 
  
«مختصر تفسیر القرآن الکریم للخازن» خلاصه‌اى از تفسیر خازن، توسط محمد على قطب در دو مجلد انجام گرفته است. چاپ اول آن در سال ۱۹۸۷م. در بیروت منتشر گردید.
+
مفسر براى عدم تکرار منابعى که مطالب گوناگون از آنها نقل نموده، علامت اختصارى وضع کرده و در مقدمه خود متذکر آنها شده است. از جمله  این علامتها، «خ» نشانه [[صحیح بخاری (کتاب)|صحیح بخارى]]، «م» نشانه [[صحیح مسلم (کتاب)|صحیح مسلم]]، «ق» نشانه اتفاق علما بر آن است.
  
==منابع مقاله==
+
بغدادی در مقدمه مى‌گوید: «من براى خود جز نقل و انتخاب، نقش دیگر در این تفسیر قائل نبوده‌ام و از اطناب گرایى پرهیز کرده و [[سند حدیث|اسناد]] احادیث را حذف کرده‌ام.» وی اشاره دارد که من در عوض حذف اسانید احادیث، به شرح غریب [[حدیث]] و آنچه مربوط به آن است پرداخته‌ام تا فایده بیشترى را براى مخاطب به ارمغان آورد.
  
۱- تفسیر و مفسران، ج ۲ ص ۱۹۴، آیت الله معرفت.
+
مفسر در مقدمه تفسیر خود ضمن ۵ فصل، مطالبى را مطرح کرده است از قبیل: فصل اول در فضائل [[قرآن]] و [[تلاوت قرآن|تلاوت]] و تعلیم آن. فصل دوم در مذمت [[تفسیر به رأی]] بدون دارا بودن دانش لازم و مذمت فراموشى و عدم تعهد به قرآن. فصل سوم در [[جمع قرآن]] و [[ترتیب نزول سوره ها]]. فصل چهارم در بحث سبعة احرف و اقوال مربوط به آن. فصل پنجم در معناى [[تفسیر]] و [[تأویل|تأویل]].
  
۲- التفسیر و المفسرون، دکتر ذهبى، ج ۱ صفحه ۳۱۰.
+
خازن در این تفسیر بسیار به مباحث [[فقه|فقهى]] عنایت داشته و ذیل [[آیات الاحکام|آیات احکام]]، آراء و دلائل فقیهان مذاهب مختلف فقهى را آورده است و حتى در بسیارى موارد، اطناب گرایى کرده و فروعاتى فقهى که نباید مفسر به آن عنایت داشته باشد، در این تفسیر آمده است. براى نمونه ذیل آیه ۲۶۶ [[سوره بقره]] در بحث [[ايلاء‌‌‌|ایلاء]]، پنج فرع فقهى را مطرح مى‌نماید. ذیل آیه ۲۲۸ بقره آراء مذهب [[حنفی|حنفى]] و [[شافعی|شافعى]] در احکام عده حائض را بیان مى‌کند. البته تفصیل فقهى او ناشى از تسلط او بر [[فقه]] و آراء مختلف در آن است.
  
۳- [[دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی (کتاب)|دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى]]، به کوشش بهاء الدین خرمشاهى، ج ۱ ص ۷۴۵ و ۹۷۵.
+
گرچه تفسیر خازن، خلاصه «[[معالم التنزيل فى تفسير القرآن (کتاب)|معالم التنزیل]]» بغوى و آن نیز خلاصه «[[الکشف و البیان عن تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر ثعلبى]]» است، و بغوى سعى نموده [[حدیث جعلی|احادیث جعلى]] و آراء [[بدعت]] آمیز آن را در تفسیر خود نیاورد، با این حال «تفسیر خازن» به نقل [[اسرائیلیات|اسرائیلیات]] از ثعلبى و دیگران بسیار رو مى‌آورد، و نقد و نظر قابل توجهى نسبت به آنها در آن دیده نمى‌شود. اندک اتفاق مى‌افتد که به ضعف و جعل آنها اشاره کند. براى نمونه در آیات ۲۱-۲۴ [[سوره ص]]، قصه تمثل [[شیطان|شیطان]] براى [[حضرت داوود علیه السلام|حضرت داود]] علیه السلام در شکل کبوترى از طلا و... و قصه زنى که داود علیه السلام شیفته آن شده و مقدمات قتل شوهرش را فراهم مى‌آورد، ذکر شده. البته در این مثال پس از ذکر این امور فصلى در تنزیه داود علیه السلام بحث مى‌نماید و موارد منافى [[عصمت]] ایشان را، نفى مى‌کند. اما در برخى موارد فقط به فهم و دانش مخاطب در ردّ [[خرافات]] و داستانهاى عجیب و غریب، اعتماد دارد و خود نقد نمى‌زند.
  
۴- الامام الخازن، محمد على قطب.
+
مفسر علاوه بر قصه‌هاى [[انبیاء]] که در نهایت شگفتى بیان مى‌کند، در آیات مرتبط با جنگها و رویدادهاى تاریخى عصر [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلی الله علیه وآله نیز به تفصیل، آن وقایع را ذکر مى‌نماید؛ بعنوان مثال ذیل آیه ۹ [[سوره احزاب]] بعد از تفسیر آن، به [[جنگ خندق]] پرداخته، وقایع و حوادث آن را به تفصیل بیان مى‌دارد.
  
۵- المفسرون حیاتهم و منهجهم، سید محمد على ایازى، صفحه ۵۹.
+
احادیث ترغیب که بسیارى از آنها از [[سند حدیث|سند]] چندان محکمى هم برخوردار نیستند، در این تفسیر بسیار آمده و تحت تأثیر افکار و اندیشه‌هاى [[تصوف|صوفیانه]] رویکرد تربیتى و وعظ در آن قوى است. براى نمونه ذیل آیه ۱۶ [[سوره سجده]] {{متن قرآن|«تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ...»}} پس از پایان تفسیر آن، به بیان فضل [[نماز شب]] و ترغیب به آن مى‌پردازد.
  
==منبع==
+
==منابع==
  
نرم افزار [[نرم افزار جامع تفاسیر نور|جامع التفاسیر]]، بخش کتابشناسی.
+
*تفسیر و مفسران، محمدهادی معرفت، ج ۲ ص ۱۹۴.
 +
*التفسیر و المفسرون، دکتر ذهبى، ج ۱ ص ۳۱۰.
 +
*[[دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی (کتاب)|دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهى]]، بهاءالدین خرمشاهى، ج ۱ ص ۷۴۵-۹۷۵.
 +
*المفسرون حیاتهم و منهجهم، سید محمدعلى ایازى، ص ۵۹.
 +
*[[نرم افزار جامع تفاسیر نور]]، بخش کتابشناسی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
  
 
{{تفسیر قرآن}}
 
{{تفسیر قرآن}}
[[رده: تفاسیر]]
+
[[رده: تفاسیر]][[رده: تفسیرهای اهل سنت]][[رده: تفاسیر اجتهادی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ دسامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۳۲

«لُباب التأویل فى معانى التنزیل» معروف به «تفسیر خازن»، اثر علی بن محمد بغدادی (م، ۷۲۵ ق)، از تفاسیر مأثور و اجتهادی اهل سنت و شامل تمامى قرآن مى‌باشد. این تفسیر در حقیقت مختصرى از تفسیر «معالم التنزیل» بغوى بوده و مورد توجه عام و خاص بوده است.

لباب التاويل فى معانى التنزيل.jpg
نویسنده علی بن محمد بغدادی
موضوع تفسیر اهل سنت
زبان عربی
تعداد جلد ۴
مصحح عبدالسلام محمدعلی شاهین

معرفی کتاب

علی بن محمد بغدادی مشهور به خازن (م، ۷۲۵ ق)، در مقدمه تفسیر خود مى‌نویسد: «از آنجایى که کتاب «معالم التنزیل» نوشته علامه جلیل، عالم کامل، احیا کننده سنت، امام و پیشواى امت، ابومحمد حسین بن مسعود بغوى، جزو بهترین و ارزشمندترین تألیفات در تفسیر است، و جامع آراء صحیحه، عارى از شبهه و تحریف و آراسته به زیور احادیث نبویه و احکام شرعیه بود، و در شیواترین عبارات و زیباترین اسلوب، شکل گرفته است، از این رو خواستم تا از گوهرهاى تابناک آن بهره فراوان ببرم».

بنابراین «تفسیر الخازن» در حقیقت مختصرى از تفسیر معالم التنزیل بغوى -که آن نیز گزیده‌اى از تفسیر «الکشف و البیان» ثعلبى نیشابورى است-، مى‌باشد و همان ویژگیهاى تفاسیر اصل را دارد و با دقت و امانت و خلوص نیت شکل گرفته است. البته باید توجه داشت که گزیده‌اى از روایات تفسیرى گذشته را خازن بر آن افزوده است. لباب التأویل شامل تمامى قرآن مى‌باشد.

«مختصر تفسیر القرآن الکریم للخازن» خلاصه‌اى از «تفسیر الخازن»، توسط محمدعلى قطب در دو مجلد انجام گرفته است.

روش تفسیرى

روش عمومى مفسر به این ترتیب است که پس از ذکر نام سوره و مکى یا مدنى بودن آن، آیات را مطرح کرده، با نقل روایات تفسیر مى‌نماید، و با عبارت «فإن قُلتَ، قُلتُ» مباحث را پى مى‌گیرد.

مفسر براى عدم تکرار منابعى که مطالب گوناگون از آنها نقل نموده، علامت اختصارى وضع کرده و در مقدمه خود متذکر آنها شده است. از جمله این علامتها، «خ» نشانه صحیح بخارى، «م» نشانه صحیح مسلم، «ق» نشانه اتفاق علما بر آن است.

بغدادی در مقدمه مى‌گوید: «من براى خود جز نقل و انتخاب، نقش دیگر در این تفسیر قائل نبوده‌ام و از اطناب گرایى پرهیز کرده و اسناد احادیث را حذف کرده‌ام.» وی اشاره دارد که من در عوض حذف اسانید احادیث، به شرح غریب حدیث و آنچه مربوط به آن است پرداخته‌ام تا فایده بیشترى را براى مخاطب به ارمغان آورد.

مفسر در مقدمه تفسیر خود ضمن ۵ فصل، مطالبى را مطرح کرده است از قبیل: فصل اول در فضائل قرآن و تلاوت و تعلیم آن. فصل دوم در مذمت تفسیر به رأی بدون دارا بودن دانش لازم و مذمت فراموشى و عدم تعهد به قرآن. فصل سوم در جمع قرآن و ترتیب نزول سوره ها. فصل چهارم در بحث سبعة احرف و اقوال مربوط به آن. فصل پنجم در معناى تفسیر و تأویل.

خازن در این تفسیر بسیار به مباحث فقهى عنایت داشته و ذیل آیات احکام، آراء و دلائل فقیهان مذاهب مختلف فقهى را آورده است و حتى در بسیارى موارد، اطناب گرایى کرده و فروعاتى فقهى که نباید مفسر به آن عنایت داشته باشد، در این تفسیر آمده است. براى نمونه ذیل آیه ۲۶۶ سوره بقره در بحث ایلاء، پنج فرع فقهى را مطرح مى‌نماید. ذیل آیه ۲۲۸ بقره آراء مذهب حنفى و شافعى در احکام عده حائض را بیان مى‌کند. البته تفصیل فقهى او ناشى از تسلط او بر فقه و آراء مختلف در آن است.

گرچه تفسیر خازن، خلاصه «معالم التنزیل» بغوى و آن نیز خلاصه «تفسیر ثعلبى» است، و بغوى سعى نموده احادیث جعلى و آراء بدعت آمیز آن را در تفسیر خود نیاورد، با این حال «تفسیر خازن» به نقل اسرائیلیات از ثعلبى و دیگران بسیار رو مى‌آورد، و نقد و نظر قابل توجهى نسبت به آنها در آن دیده نمى‌شود. اندک اتفاق مى‌افتد که به ضعف و جعل آنها اشاره کند. براى نمونه در آیات ۲۱-۲۴ سوره ص، قصه تمثل شیطان براى حضرت داود علیه السلام در شکل کبوترى از طلا و... و قصه زنى که داود علیه السلام شیفته آن شده و مقدمات قتل شوهرش را فراهم مى‌آورد، ذکر شده. البته در این مثال پس از ذکر این امور فصلى در تنزیه داود علیه السلام بحث مى‌نماید و موارد منافى عصمت ایشان را، نفى مى‌کند. اما در برخى موارد فقط به فهم و دانش مخاطب در ردّ خرافات و داستانهاى عجیب و غریب، اعتماد دارد و خود نقد نمى‌زند.

مفسر علاوه بر قصه‌هاى انبیاء که در نهایت شگفتى بیان مى‌کند، در آیات مرتبط با جنگها و رویدادهاى تاریخى عصر پیامبر صلی الله علیه وآله نیز به تفصیل، آن وقایع را ذکر مى‌نماید؛ بعنوان مثال ذیل آیه ۹ سوره احزاب بعد از تفسیر آن، به جنگ خندق پرداخته، وقایع و حوادث آن را به تفصیل بیان مى‌دارد.

احادیث ترغیب که بسیارى از آنها از سند چندان محکمى هم برخوردار نیستند، در این تفسیر بسیار آمده و تحت تأثیر افکار و اندیشه‌هاى صوفیانه رویکرد تربیتى و وعظ در آن قوى است. براى نمونه ذیل آیه ۱۶ سوره سجده «تَتَجَافَىٰ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ...» پس از پایان تفسیر آن، به بیان فضل نماز شب و ترغیب به آن مى‌پردازد.

منابع

  • تفسیر و مفسران، محمدهادی معرفت، ج ۲ ص ۱۹۴.
  • التفسیر و المفسرون، دکتر ذهبى، ج ۱ ص ۳۱۰.
  • دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهى، بهاءالدین خرمشاهى، ج ۱ ص ۷۴۵-۹۷۵.
  • المفسرون حیاتهم و منهجهم، سید محمدعلى ایازى، ص ۵۹.
  • نرم افزار جامع تفاسیر نور، بخش کتابشناسی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
***
تفسیر قرآن
درباره تفسیر قرآن: تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن
اصطلاحات: اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات
شاخه های تفسیر قرآن:

تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی)

روشهای تفسیری قرآن:
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف:
مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه