مراح لبيد لكشف معنى القرآن المجيد (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
 
سطر ۱۱: سطر ۱۱:
 
|زبان= عربی  
 
|زبان= عربی  
  
|تعداد جلد= 2
+
|تعداد جلد= ۲
  
 
|عنوان افزوده1= حاشیه نویس
 
|عنوان افزوده1= حاشیه نویس
سطر ۲۴: سطر ۲۴:
  
 
}}
 
}}
«مراح لبید لکشف معنى القرآن المجید»، از تفاسیر [[تصوف|صوفیه]] به شمار مى‌آید که مؤلف در نگارش آن بسیار از «[[فتوحات مکیه (کتاب)|فتوحات مکیه]]» [[محیی الدین ابن عربی|محیى الدین بن عربى]] متأثر بوده است. به رغم دیگر آثار صوفیه، با رویکرد اشاره‌اى نگارش نیافته است، بلکه مؤلف در سراسر تفسیر خود که شامل تمامى سوره‌هاى [[قرآن]] است، به معناى ظاهرى مفردات و عبارات قرآنى پایبند است. موجز و در دو جلد، به زبان عربى نگارش یافته است.
+
'''«مراح لبید لکشف معنى القرآن المجید»''' اثر محمد بن عمر نووی (م، ۱۳۱۶ ق)، از تفاسیر [[تصوف|صوفیه]] به شمار مى‌آید که مؤلف در نگارش آن بسیار از «[[فتوحات مکیه (کتاب)|فتوحات مکیه]]» [[محیی الدین ابن عربی|ابن عربى]] متأثر بوده است. به رغم دیگر آثار صوفیه، این [[تفسیر]] با رویکرد اشاره‌اى نگارش نیافته است، بلکه مؤلف در سراسر تفسیر مختصر خود که شامل تمامى سوره‌هاى [[قرآن]] است، به معناى ظاهرى مفردات و عبارات قرآنى پایبند است.  
  
==انگیزه نگارش تفسیر==
+
==انگیزه نگارش==
  
«محمد بن عمر نووی الجاوی» (م 1316 ق) در مقدمه مختصر خود در بیان انگیزه نگارش این اثر مى‌نویسد: دوستان پیشنهاد نوشتن [[تفسیر قرآن|تفسیرى]] بر قرآن را، مى‌دادند، امّا در این امر تردید داشتم و خوف آن بود که از مصادیق [[تفسیر به رأی]] گردد، پس از مدتى به جهت اقتدا به علماى سلف در تدوین علم و به یادگار نهادن آن براى مردم، اقدام به نگاشتن تفسیر نمودم.
+
«محمد بن عمر نووی الجاوی» (م، ۱۳۱۶ ق) در مقدمه مختصر تفسیر خود، در بیان انگیزه نگارش این اثر مى‌نویسد: دوستان پیشنهاد نوشتن [[تفسیر قرآن|تفسیرى]] بر [[قرآن]] را مى‌دادند، امّا در این امر تردید داشتم و خوف آن بود که از مصادیق [[تفسیر به رأی]] گردد، پس از مدتى به جهت اقتدا به علماى سلف در تدوین علم و به یادگار نهادن آن براى مردم، اقدام به نگاشتن تفسیر نمودم.
  
==منابع تفسیر==
+
نووى در سال ۱۳۰۵ قمری از نوشتن این تفسیر فراغت یافته است.
 
 
مفسر در مقدمه به عمده‌ترین منابع خود اشاره دارد که از این قرارند:
 
 
 
[[فتوحات مکیه (کتاب)|فتوحات مکیه]]، [[مفاتيح الغيب (کتاب)|مفاتیح الغیب]]، سراج منیر، تنویر المقباس و تفسیر ابى السعود. البته اضافه بر این کتب، از منابع تفسیرى و روایى دیگرى بهره برده است که محقق این اثر در پاورقى آنها را ذکر مى‌نماید. از جمله: [[تفسیر طبری (کتاب)|تفسیر طبرى]]، تفسیر قرطبى، [[الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور (کتاب)|در المنثور]] [[سیوطی|سیوطى]]، تفسیر ابن کثیر، اسباب النزول واحدى، زادالمسیر ابن جوزى؛
 
 
 
و کتب روایى و غیر آنها از قبیل: حلیة الاولیاء [[ابونعیم اصفهانی|ابونعیم]]، فتح البارى [[ابن حجرعسقلانی|ابن حجر]]، [[کنز العمال|کنز العمال]]، [[صحیح مسلم (کتاب)|صحیح مسلم]]، مسند [[احمد بن حنبل|احمد]]، [[سنن نسائی (کتاب)|سنن نسائى]]، [[صحیح بخاری (کتاب)|صحیح بخارى]]، [[سنن ابن ماجه (کتاب)|سنن ابن ماجه]]، [[سنن ترمذی (کتاب)|سنن ترمذى]]، معجم صغیر طبرانى، مجمع الزوائد هیثمى، دلائل النبوة بیهقى، البدایة و النهایة ابن کثیر، [[تاریخ طبری (کتاب)|تاریخ طبرى]]، [[تاریخ بغداد (کتاب)|تاریخ بغداد]] خطیب بغدادى، کشف الخفاء عجلونى، مشکاة المصابیح تبریزى، طبقات ابن سعد، اتحاف السادة المتقین زبیدى، تاریخ جرجانى سهمى، جمع الجوامع سیوطى، شرح السنة بغوى، [[مستدرک حاکم نیشابوری (کتاب)|مستدرک حاکم]]، الاسماء و الصفات بیهقى، المصنف ابن ابى شیبة، السنن الکبرى بیهقى و... .
 
  
 
==روش تفسیر==
 
==روش تفسیر==
  
این تفسیر با مقدمه‌اى مختصر در بیان اهداف و انگیزه تألیف اثر، آغاز شده و مباحث معمول [[علوم قرآن|علوم قرآنى]] را متعرض نگشته است.
+
این تفسیر با مقدمه‌اى مختصر آغاز شده و مباحث معمول [[علوم قرآن|علوم قرآنى]] را متعرض نگشته است.
  
روش کلى نووى در این اثر به این شکل است که، پس از ذکر نام [[سوره]] اطلاعات کلى درباره آن از قبیل، [[سوره های مکی و مدنی|مکى و مدنى]] بودن، شماره آیات و تعداد کلمات، ارائه مى‌نماید. آنگاه به شرح و بیان تک واژگان مى‌پردازد. سبک نگارش مؤلف آسان، قابل فهم و موجز است، وى در تطبیق آیات با مصادیق گاه به افراط مى‌گراید و روایات و [[اسباب نزول|شأن نزول]] هاى غیر متقن، بسیار در تفسیرش دیده مى‌شود. در نقل روایات، [[سند حدیث|سند]] آنها را ذکر نکرده، اشاره‌اى به منبع آنها نیز ندارد، بین صحیح و ضعیف آنها تمییز قائل نمى‌شود، بدین جهت از نقل [[اسرائیلیات|اسرائیلیات]] و قصه‌هاى جعلى [[یهود|یهود]] اجتناب نمى‌ورزد. از آن جمله نقل قصه شرک همسر [[حضرت سلیمان علیه السلام|سلیمان]]( ع) و جهل حضرت به آن و عدم تدبر ایشان در اداره حکومت، ذیل آیه ۱۰۲ [[سوره بقره]] جلد ۱ صفحه ۳۵- ۳۷.
+
روش کلى نووى در این اثر، به این شکل است که پس از ذکر نام [[سوره]]، اطلاعات کلى درباره آن از قبیل: [[سوره های مکی و مدنی|مکى و مدنى]] بودن، شماره [[آیات]] و تعداد کلمات، ارائه مى‌نماید. آنگاه به شرح و بیان واژگان مى‌پردازد.  
  
مصنف در مواردى به مسائل حرفى کلمات قرآنى و [[اعراب قرآن|اعراب]] و ترکیب آنها در جملات مى‌پردازد، مانند ج۱ صفحه ۳۷۰ ذیل آیه ۴۰ [[سوره اعراف]]، بحث صرفى درباره کلمه« غواش».
+
سبک نگارش مؤلف، آسان و قابل فهم و موجز است. مصنف در مواردى به مسائل حرفى کلمات قرآنى و [[اعراب قرآن|اعراب]] و ترکیب آنها در جملات مى‌پردازد، مانند ذیل آیه ۴۰ [[سوره اعراف]]، بحث [[صرف|صرفى]] درباره کلمه «غواش».
  
در قرائت به وجوه مختلف آن و مرویات از [[تابعین|تابعین]] و غیر آنها، مى‌پردازد و بدون ترجیح قرائتى معین، بحث را بسط مى‌دهد. و گاه وجوه قرائت را متذکر مى‌شود. درباره رسم الخط برخى کلمات نیز اشارتى دارد، مانند ج ۱ صفحه ۱۰ ذیل آیه ۹ سوره بقره کلمه «یخادعون».
+
در قرائت به وجوه مختلف آن و مرویات از [[تابعین|تابعین]] و غیر آنها، مى‌پردازد و بدون ترجیح قرائتى معین، بحث را بسط مى‌دهد. و گاه وجوه قرائت را متذکر مى‌شود. درباره رسم الخط برخى کلمات نیز اشارتى دارد، مانند ذیل آیه ۹ سوره بقره کلمه «یخادعون».
  
مباحث فقهى بر اساس مذهب مشخص مؤلف ([[شافعی|شافعى]]) در ذیل [[آیات الاحکام|آیات الاحکام]] قرآن بدون استدلال و بسط آنها و گاهى با نقل دیدگاه دیگر مذاهب اسلامى، بیان شده است، گاهى نیز به ذکر حکمت احکام مبادرت مى‌ورزد، مانند ج ۱ صفحه ۲۴۹ ذیل آیه ۳ [[سوره مائده]] درباره حرمت گوشت خنزیر. در مسائل اعتقادى و کلامى دیدگاه ایشان، دیدگاه [[اهل سنت|اهل سنت و جماعت]] است؛ مباحثى نظیر، رؤیت خداوند، [[عرش]]، گناهان کبیره، [[جبر]] و اختیار و ... بر اساس آن دیدگاه بیان شده است.
+
مباحث فقهى بر اساس مذهب مشخص مؤلف ([[شافعی|شافعى]]) در ذیل [[آیات الاحکام|آیات الاحکام]] قرآن بدون استدلال و بسط آنها و گاهى با نقل دیدگاه دیگر مذاهب اسلامى، بیان شده است، گاهى نیز به ذکر حکمت [[احکام]] مبادرت مى‌ورزد، مانند ذیل آیه ۳ [[سوره مائده]] درباره حرمت گوشت خنزیر. در مسائل اعتقادى و [[کلام|کلامى]] دیدگاه ایشان، دیدگاه [[اهل سنت]] است؛ مباحثى نظیر، رؤیت خداوند، [[عرش]]، گناهان کبیره، [[جبر]] و [[اختیار]] و ... بر اساس آن دیدگاه بیان شده است.
  
با اینکه تفسیر نووى، موجز مى‌باشد ولى نقل داستانهاى تاریخ در آن نمایان است، مانند جلد ۱ صفحه ۴۴۵ ذیل آیه ۳۰ [[سوره توبه]].
+
با اینکه تفسیر نووى موجز مى‌باشد، ولى نقل داستانهاى تاریخ در آن نمایان است، مانند ذیل آیه ۳۰ [[سوره توبه]]. مفسر، ذیل آیه ۶۱ [[سوره آل عمران]] ([[آیه مباهله|آیه مباهله]]) به نقل داستان [[مباهله]] [[پیامبر اسلام|پیامبر]] (صلى الله علیه وآله) با مسیحیان [[نجران]] پرداخته و نام مبارک [[پنج تن]]: پیامبر اکرم، [[امام علی علیه السلام|امام على]]، [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه]] و [[امام حسن علیه السلام|امام حسن]] و [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] (علیهم السلام) را به عنوان شرکت کنندگان در مباهله را ذکر مى‌نماید. ذیل آیه ۳۳ [[سوره احزاب]] نیز، نام مبارک حضرت على(ع) و فاطمه(س) و حسنین(ع) را به عنوان مصداق [[اهل البیت|اهل بیت]] بیان مى‌دارد.
  
مفسر، ذیل آیه ۶۱ [[سوره آل عمران]] ([[آیه مباهله|آیه مباهله]]) در جلد ۱ صفحه ۱۳۰ به نقل داستان مباهله [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلى الله علیه و آله با مسیحیان [[نجران]] پرداخته و نام مبارک پنج تن: پیامبر (ص)، [[امام علی علیه السلام|امام على]] (ع)، [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]] (س) و [[امام حسن علیه السلام|امام حسن]] و [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] (ع) را به عنوان شرکت کنندگان در مباهله را ذکر مى‌نماید.
+
البته نووی در تطبیق آیات با مصادیق، گاه به افراط مى‌گراید و روایات و [[اسباب نزول|شأن نزول]] هاى غیر متقن، بسیار در تفسیرش دیده مى‌شود. در نقل روایات، [[سند حدیث|سند]] آنها را ذکر نکرده، اشاره‌اى به منبع آنها نیز ندارد، بین صحیح و ضعیف آنها تمییز قائل نمى‌شود، بدین جهت از نقل [[اسرائیلیات|اسرائیلیات]] و قصه‌هاى جعلى [[یهود|یهود]] اجتناب نمى‌ورزد. از آن جمله، نقل قصه شرک همسر [[حضرت سلیمان علیه السلام|حضرت سلیمان]] (ع) و جهل او به آن و عدم تدبر ایشان در اداره حکومت، ذیل آیه ۱۰۲ [[سوره بقره]].
ذیل آیه ۳۳ [[سوره احزاب]] نیز در جلد ۲ صفحه ۲۵۴ نام مبارک حضرت على(ع) و فاطمه(س) و حسنین(ع) را به عنوان مصداق [[اهل البیت|اهل بیت]]، بیان مى‌دارد.
 
  
به طور خلاصه باید گفت که این تفسیر از تفاسیر موجز و مختصرى بوده که اهتمام مؤلف آن به این بوده که از سیاق لفظ و بیان مدلول آیه و تفسیر آن، ذکر قرائتها و فضل [[تلاوت قرآن|تلاوت]] آیات و نقل آثار و روایات وارده در معانى آیات و اسباب نزول آنها، خارج نگردد.
+
به طور خلاصه باید گفت که این تفسیر از تفاسیر موجز و مختصرى بوده که اهتمام مؤلف آن به این بوده که از [[سیاق]] لفظ و بیان مدلول [[آیه]] و تفسیر آن، ذکر قرائتها و فضل [[تلاوت قرآن|تلاوت]] آیات و نقل آثار و روایات وارده در معانى آیات و [[اسباب نزول]] آنها، خارج نگردد.
نووى به سال ۱۳۰۵ ق از نوشتن این تفسیر فراغت یافت.
 
  
==نسخه شناسى==
+
==منابع تفسیر==
  
تفسیر مراح لبید در سال ۱۴۰۰ ق ۱۹۸۰ م در حاشیه کتاب «الوجیز فى تفسیر القرآن العزیز» تألیف ابو الحسن على بن احمد واحدى (۴۶۸۲ ق) در بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع به طبع رسیده است. و به سال ۱۴۰۵ ق در چاپخانه عبد الرزاق افست گردید.
+
مفسر در مقدمه به عمده‌ترین منابع خود اشاره دارد که از این قرارند:
نسخه حاضر با تحقیق محمد امین الضناوى توسط منشورات محمد على بیضون، دارالکتب العلمیة در بیروت، لبنان در دو جلد به قطع وزیرى به سال ۱۴۱۷ ه- ۱۹۹۷ م، به عنوان چاپ اول به دوستداران قرآن عرضه شده است. محقق ضمن مقدمه‌اى کوتاه روش خود را بیان داشته است. ضبط نص کتاب، تصحیح آن و ارائه توضیحات در پاورقى به همراه ذکر منابع اقوال و روایات، و بیان شرح مختصرى از مؤلف و آثار ایشان، از تلاشهاى محقق گرانقدر در احیاء این اثر مى‌باشد. در پایان هر جلد فهرستى از آیات و سوره‌هاى تفسیر شده ارائه شده است.
 
 
 
==منابع مقاله==
 
 
 
۱- مقدمه تحقیق تفسیر و دو مجلد آن.
 
  
۲- دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى، به کوشش بهاء الدین خرمشاهى، جلد ۱ ص ۷۵۵ و جلد ۲ ص ۲۲۸۴.
+
[[فتوحات مکیه (کتاب)|فتوحات مکیه]]، [[مفاتيح الغيب (کتاب)|مفاتیح الغیب]]، سراج منیر، تنویر المقباس و تفسیر ابى السعود. البته اضافه بر این کتب، از منابع تفسیرى و روایى دیگرى بهره برده است که محقق این اثر در پاورقى آنها را ذکر مى‌نماید، از جمله: [[تفسیر طبری (کتاب)|تفسیر طبرى]]، تفسیر قرطبى، [[الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور (کتاب)|الدر المنثور]] [[سیوطی|سیوطى]]، تفسیر ابن کثیر، اسباب النزول واحدى، زادالمسیر ابن جوزى؛
  
۳- المفسرون حیاتهم و منهجهم، سید محمد على ایازى، صفحه ۶۹.
+
و کتب روایى و غیر آنها از قبیل: حلیة الاولیاء [[ابونعیم اصفهانی]]، فتح البارى [[ابن حجرعسقلانی|ابن حجر]]، [[کنز العمال (کتاب)|کنز العمال]]، [[صحیح مسلم (کتاب)|صحیح مسلم]]، مسند [[احمد بن حنبل]]، [[سنن نسائی (کتاب)|سنن نسائى]]، [[صحیح بخاری (کتاب)|صحیح بخارى]]، [[سنن ابن ماجه (کتاب)|سنن ابن ماجه]]، [[سنن ترمذی (کتاب)|سنن ترمذى]]، معجم صغیر طبرانى، مجمع الزوائد هیثمى، دلائل النبوة بیهقى، البدایة و النهایة ابن کثیر، [[تاریخ طبری (کتاب)|تاریخ طبرى]]، [[تاریخ بغداد (کتاب)|تاریخ بغداد]]، کشف الخفاء عجلونى، مشکاة المصابیح تبریزى، [[الطبقات الکبری (کتاب)|طبقات]] ابن سعد، اتحاف السادة المتقین زبیدى، تاریخ جرجانى سهمى، جمع الجوامع سیوطى، شرح السنة بغوى، [[مستدرک حاکم نیشابوری (کتاب)|مستدرک حاکم]]، الاسماء و الصفات بیهقى، المصنف ابن ابى شیبة، السنن الکبرى بیهقى و... .
  
==منبع==
+
==منابع==
  
نرم افزار [[نرم افزار جامع تفاسیر نور|جامع التفاسیر نور]].
+
*[[نرم افزار جامع تفاسیر نور]]، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
  
 
{{تفسیر قرآن}}
 
{{تفسیر قرآن}}
[[رده: تفاسیر]]
+
[[رده: تفاسیر]][[رده: تفسیر اجتهادی]][[رده: تفسیرهای اهل سنت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۸:۳۶

Marah labid.jpg
نویسنده محمد بن عمر نووی
موضوع تفسیر اهل سنت
زبان عربی
تعداد جلد ۲
حاشیه نویس محمدامين الضناوی

«مراح لبید لکشف معنى القرآن المجید» اثر محمد بن عمر نووی (م، ۱۳۱۶ ق)، از تفاسیر صوفیه به شمار مى‌آید که مؤلف در نگارش آن بسیار از «فتوحات مکیه» ابن عربى متأثر بوده است. به رغم دیگر آثار صوفیه، این تفسیر با رویکرد اشاره‌اى نگارش نیافته است، بلکه مؤلف در سراسر تفسیر مختصر خود که شامل تمامى سوره‌هاى قرآن است، به معناى ظاهرى مفردات و عبارات قرآنى پایبند است.

انگیزه نگارش

«محمد بن عمر نووی الجاوی» (م، ۱۳۱۶ ق) در مقدمه مختصر تفسیر خود، در بیان انگیزه نگارش این اثر مى‌نویسد: دوستان پیشنهاد نوشتن تفسیرى بر قرآن را مى‌دادند، امّا در این امر تردید داشتم و خوف آن بود که از مصادیق تفسیر به رأی گردد، پس از مدتى به جهت اقتدا به علماى سلف در تدوین علم و به یادگار نهادن آن براى مردم، اقدام به نگاشتن تفسیر نمودم.

نووى در سال ۱۳۰۵ قمری از نوشتن این تفسیر فراغت یافته است.

روش تفسیر

این تفسیر با مقدمه‌اى مختصر آغاز شده و مباحث معمول علوم قرآنى را متعرض نگشته است.

روش کلى نووى در این اثر، به این شکل است که پس از ذکر نام سوره، اطلاعات کلى درباره آن از قبیل: مکى و مدنى بودن، شماره آیات و تعداد کلمات، ارائه مى‌نماید. آنگاه به شرح و بیان واژگان مى‌پردازد.

سبک نگارش مؤلف، آسان و قابل فهم و موجز است. مصنف در مواردى به مسائل حرفى کلمات قرآنى و اعراب و ترکیب آنها در جملات مى‌پردازد، مانند ذیل آیه ۴۰ سوره اعراف، بحث صرفى درباره کلمه «غواش».

در قرائت به وجوه مختلف آن و مرویات از تابعین و غیر آنها، مى‌پردازد و بدون ترجیح قرائتى معین، بحث را بسط مى‌دهد. و گاه وجوه قرائت را متذکر مى‌شود. درباره رسم الخط برخى کلمات نیز اشارتى دارد، مانند ذیل آیه ۹ سوره بقره کلمه «یخادعون».

مباحث فقهى بر اساس مذهب مشخص مؤلف (شافعى) در ذیل آیات الاحکام قرآن بدون استدلال و بسط آنها و گاهى با نقل دیدگاه دیگر مذاهب اسلامى، بیان شده است، گاهى نیز به ذکر حکمت احکام مبادرت مى‌ورزد، مانند ذیل آیه ۳ سوره مائده درباره حرمت گوشت خنزیر. در مسائل اعتقادى و کلامى دیدگاه ایشان، دیدگاه اهل سنت است؛ مباحثى نظیر، رؤیت خداوند، عرش، گناهان کبیره، جبر و اختیار و ... بر اساس آن دیدگاه بیان شده است.

با اینکه تفسیر نووى موجز مى‌باشد، ولى نقل داستانهاى تاریخ در آن نمایان است، مانند ذیل آیه ۳۰ سوره توبه. مفسر، ذیل آیه ۶۱ سوره آل عمران (آیه مباهله) به نقل داستان مباهله پیامبر (صلى الله علیه وآله) با مسیحیان نجران پرداخته و نام مبارک پنج تن: پیامبر اکرم، امام على، حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) را به عنوان شرکت کنندگان در مباهله را ذکر مى‌نماید. ذیل آیه ۳۳ سوره احزاب نیز، نام مبارک حضرت على(ع) و فاطمه(س) و حسنین(ع) را به عنوان مصداق اهل بیت بیان مى‌دارد.

البته نووی در تطبیق آیات با مصادیق، گاه به افراط مى‌گراید و روایات و شأن نزول هاى غیر متقن، بسیار در تفسیرش دیده مى‌شود. در نقل روایات، سند آنها را ذکر نکرده، اشاره‌اى به منبع آنها نیز ندارد، بین صحیح و ضعیف آنها تمییز قائل نمى‌شود، بدین جهت از نقل اسرائیلیات و قصه‌هاى جعلى یهود اجتناب نمى‌ورزد. از آن جمله، نقل قصه شرک همسر حضرت سلیمان (ع) و جهل او به آن و عدم تدبر ایشان در اداره حکومت، ذیل آیه ۱۰۲ سوره بقره.

به طور خلاصه باید گفت که این تفسیر از تفاسیر موجز و مختصرى بوده که اهتمام مؤلف آن به این بوده که از سیاق لفظ و بیان مدلول آیه و تفسیر آن، ذکر قرائتها و فضل تلاوت آیات و نقل آثار و روایات وارده در معانى آیات و اسباب نزول آنها، خارج نگردد.

منابع تفسیر

مفسر در مقدمه به عمده‌ترین منابع خود اشاره دارد که از این قرارند:

فتوحات مکیه، مفاتیح الغیب، سراج منیر، تنویر المقباس و تفسیر ابى السعود. البته اضافه بر این کتب، از منابع تفسیرى و روایى دیگرى بهره برده است که محقق این اثر در پاورقى آنها را ذکر مى‌نماید، از جمله: تفسیر طبرى، تفسیر قرطبى، الدر المنثور سیوطى، تفسیر ابن کثیر، اسباب النزول واحدى، زادالمسیر ابن جوزى؛

و کتب روایى و غیر آنها از قبیل: حلیة الاولیاء ابونعیم اصفهانی، فتح البارى ابن حجر، کنز العمال، صحیح مسلم، مسند احمد بن حنبل، سنن نسائى، صحیح بخارى، سنن ابن ماجه، سنن ترمذى، معجم صغیر طبرانى، مجمع الزوائد هیثمى، دلائل النبوة بیهقى، البدایة و النهایة ابن کثیر، تاریخ طبرى، تاریخ بغداد، کشف الخفاء عجلونى، مشکاة المصابیح تبریزى، طبقات ابن سعد، اتحاف السادة المتقین زبیدى، تاریخ جرجانى سهمى، جمع الجوامع سیوطى، شرح السنة بغوى، مستدرک حاکم، الاسماء و الصفات بیهقى، المصنف ابن ابى شیبة، السنن الکبرى بیهقى و... .

منابع

***
تفسیر قرآن
درباره تفسیر قرآن: تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن
اصطلاحات: اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات
شاخه های تفسیر قرآن:

تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی)

روشهای تفسیری قرآن:
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف:
مسابقه از خطبه ۱۱۱ نهج البلاغه