سوره های مکی: تفاوت بین نسخهها
Heydarzadeh (بحث | مشارکتها) |
Heydarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (←ضابطه اول) |
||
سطر ۱۰: | سطر ۱۰: | ||
کهن ترین این ضوابط به سخنی از ابن مسعود (م32ق) باز می گردد و قاسم بن سلّام (م224ق) آن را به شکل مرسل از علقمة بن قیس (م62ق) از ابن مسعود نقل کرده است: | کهن ترین این ضوابط به سخنی از ابن مسعود (م32ق) باز می گردد و قاسم بن سلّام (م224ق) آن را به شکل مرسل از علقمة بن قیس (م62ق) از ابن مسعود نقل کرده است: | ||
« ما کان یا ایهاالذین آمنوا انزل بالمدینة و ما کان یا ایهاالناس فبمکة » | « ما کان یا ایهاالذین آمنوا انزل بالمدینة و ما کان یا ایهاالناس فبمکة » | ||
− | جعبری (م 732ق) این ضابطه را اینگونه بیان می کند: « کل سورة فیها یا | + | جعبری (م 732ق) این ضابطه را اینگونه بیان می کند: « کل سورة فیها یا ایها الناس فقط بخلاف الحج... فهی مکیة» یعنی هر سوره ای که در آن یا ایها الناس باشد و یا ایها الذین آمنوا نباشد مکی است. البته بجز سوره حج که با اینکه هر دو عبارت را داراست مکی است. |
===ضابطه دوم=== | ===ضابطه دوم=== |
نسخهٔ ۲۸ ژوئن ۲۰۱۸، ساعت ۰۶:۵۸
هر سوره ای که پیش از هجرت نازل شده مکی و هر سوره ای که پس از هجرت نازل شده است مدنی بشمار می رود، خواه در مدینه نازل شده باشد خواه در سفرها. و حتی در مکه در سفر حج یا عمره یا پس از فتح، چون پس از هجرت بوده است، مدنی محسوب می شود.
محتویات
ضوابط سور مکی
ضوابطی که برای شناخت سوره های مکی در کتب مختلف آمده شش مورد است. سیوطی اولین کسی است که تمام این شش ضابطه را گرد آورده است، گرچه مکی بن ابی طالب (م 473ق) پنج مورد از آن را پیش تر بیان کرده بود.
ضابطه اول
کهن ترین این ضوابط به سخنی از ابن مسعود (م32ق) باز می گردد و قاسم بن سلّام (م224ق) آن را به شکل مرسل از علقمة بن قیس (م62ق) از ابن مسعود نقل کرده است: « ما کان یا ایهاالذین آمنوا انزل بالمدینة و ما کان یا ایهاالناس فبمکة » جعبری (م 732ق) این ضابطه را اینگونه بیان می کند: « کل سورة فیها یا ایها الناس فقط بخلاف الحج... فهی مکیة» یعنی هر سوره ای که در آن یا ایها الناس باشد و یا ایها الذین آمنوا نباشد مکی است. البته بجز سوره حج که با اینکه هر دو عبارت را داراست مکی است.
ضابطه دوم
با توجه به اخبار و روایات به نظر می رسد دومین ضابطه ای که توسط متقدمان وضع گردیده ذکر امتها و اقوام پیشین در سور مکی است که توسط عروة بن زبیر بن عوام ( م94ق) ، فقیه مدینه، ارائه شده است. قاسم بن سلام در الفضائل آورده است: « حدثناابومعاویه عن هشام بن عروة عی ابیه قال:.. م کان من ذکر الامم و العذاب فانّه انزل بمکة» بنابراین هر سوره ای که در آن قصص انبیا و اقوام گذشته آمده است بجز سوره بقره مکی است.
ضابطه سوم
سومین ضابطه این است که هر سوره ای که دارای «کلّا» باشد مکی است. جعبری می نویسد: « کل سورة فیها کلّا...فهی مکیة» و سیوطی از قول دیرینی (م694ق) می آورد که وی گفته است: « و ما نزلت «کلّا» بیثرب فاعلمن و لم تأت فی القرآن فی نصفه الاعلی»
ضابطه چهارم
چهارمین ضابطه وجود حروف مقطعه در ابتدای سوره مکی است بجز دو سوره بقره و آل عمران و سوره رعد در نظر کسانی که آن را مدنی می دانند. باز جعبری می گوید: « کل سورة اولها حرف تهجّ، سوی الزهراوین و الرعد فی وجه... فهی مکیة »
ضابطه پنجم
پنجمین ضابطه عبارت است از اینکه هر سوره ای که در آن داستان آدم و ابلیس باشد بجز سوره بقره مکی است. جعبری می گوید: « کل سورة فیها قصة آدم و ابلیس سوی الطولی فهی مکیة »
ضابطه ششم
ششمین ضابطه وجود سجده در سور مکی است . سیوطی می نویسد: و فی کامل الهذلی (م465ق): «کل سورة فیها سجدة فهی مکیة». بنابراین سوره های سجده دار مکی هستند.[۱]
راه شناخت سور مکی و مدنی
براى تشخيص مكى يا مدنى بودن سور قرآن، راههايى به شرح ذيل وجود دارد:
1- وجود روايات عامه دالّ بر زمان، مكان يا موضوع نزول سوره
برخى از محققان به شكل ويژه اى به اين روايات و ترتيب نزولى كه از آنها مشخص مى شود، استناد مى كنند و دلايل ديگر و روايات متفاوت با آنها را معتبر نمى شمارند.
2- وجود ملاكهاى عمومى يا غالب در سور مكى و مدنى
نكته سزاوار توجه در اين باره آن است كه ملاكهاى عمومى يا غالب، عمدتا از ترتيب نزولى كه بر اساس روايات عامه تهيه شده، استخراج مى شود و از اين رو به اين ملاكها نيز همانند آن روايات نمى توان به طور كلى استناد كرد. به نظر مى رسد لازم است پس از قطعيت يافتن مكى و مدنى بودن سور، براى پى ريزى مجدد اين ملاكها اقدام كرد.
3- وجود روايات خاصه دال بر زمان، مكان يا موضوع نزول سوره
هر چند ذيل تمام سور قرآن از پيشوايان معصوم (عليهم السلام) روايت وجود ندارد، در برخى از موارد، روايتى درباره نزول سوره وجود دارد و بر همين اساس مى توان از زمان و مكان نزول آن آگاهى يافت. تنها نكته مهم بعد از تأييد صحت روايات، اين است كه روايت به طور دقيق و واضح به نزول آيه دلالت داشته و چنين نباشد كه فقط كاربردهايى از آيه يا سوره را بيان كرده باشد.
4- سياق آيات و مطالب موجود در سوره
اين راه، مهمترين راه براى تشخيص سور مكى و مدنى است. شايد بتوان علامه طباطبايى را اولين شخصيتى دانست كه بر خلاف روال دانشمندان پيش از خود، اساسا اين ملاك را مبناى كار خود در بحث مكى و مدنى بودن آيات و سور در تفسير الميزان قرار داده و در كنار آن از روايات اهل بيت (عليهم السلام) نيز بهره فراوان برده است.[۲]