کبیر (اسم الله)

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از کبیر)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

اسم «كبير» در قرآن کریم جمعا ۳۶ بار آمده و در ۶ مورد وصف خداوند قرار گرفته، که پنج بار با اسم «العلىّ» و یک بار با اسم «المُتَعال» همراه مى باشد:[۱]

  • «عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعَالِ» (سوره رعد/ ۹) «آگاه از غيب و شهادت، بزرگ و برتر است».
  • «... وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ» (سوره حج/ ۶۲) «خدا همان برتر و بزرگ است».
  • «... إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا» (سوره نساء/ ۳۴).
  • «... وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ» (سوره لقمان/ ۳۰).
  • «... وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ» (سوره سبأ/ ۲۳).
  • «... فَالْحُكْمُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْكَبِيرِ» (سوره غافر/ ۱۲).

اين اسم و صفت الهى، صفت مشبّهه به معناى برتر و بزرگتر از مشابهت با آفريده ها،[۲] كبريايى و عظمت و بزرگ قدر شدن است.

«كبير» در مقابل «صغير» است و گاهى بخش عمده يك پديده را «كبر» مى نامند چنان كه مى فرمايد: «...وَ الّذِى تَولّى كِبْرَهُ...»؛(سوره نور/ ۱۱) «آن كس كه معظم اين پديده را متصدى بوده است».

راغب اصفهانی مى گويد: كبير و صغير از اسم هاى متضايف مى باشند و به هنگام مقايسه دو چيز با يكديگر بكار مى روند، و كوچكى و بزرگى گاهى در حجم و گاهى در عدد به كار مى رود. ولى سپس درباره امور غيرمحسوس كه از منزلت و رفعت برخوردارند بكار رفته است.

اينكه لفظ «كبير» همراه با «مُتَعال» و «علىّ» وارد شده، حاكى از آن است كه مقصود از بزرگى، مسئله حجم و تعداد نيست، بلكه مقصود بزرگى از نظر منزلت و كمال وجودى است. و به خاطر همين رفعت منزلت است كه خدا داورى را به خود اختصاص داده و علت آن را «علىّ» و «كبير» بودن خود مى داند، چنان كه مى فرمايد: «وَ إِنْ يُشْرَكْ بِهِ تُؤْمِنُوا فَالحُكْمُ للّهِ العَلِىِّ الكَبيرِ».(سوره غافر/ ۱۲) «اگر به او شرک ورزند ايمان مى آوريد، حكم از آن خدايى است كه برتر و بزرگ است».[۳]

پانویس

  1. پرش به بالا اسما و صفات الهى فقط در قرآن، ج ۲، ص ۱۲۱۷-۱۲۱۹.
  2. پرش به بالا الاسماء والصفات، بيهقى، ج ۱، ص ۷۳؛ شرح اسماءاللّه الحسنى، فخر رازى، ص ۲۶۸.
  3. پرش به بالا منشور جاوید، جعفر سبحانی، ج ۲ ص ۳۳۴.


منابع

اسماء الله در قرآن
تعداد:۱۳۵
الف اله، اَحَد، اوّل، آخِر، اعلى، اکرم، اعلم، ارحم الراحمین، احکم الحاکمین، احسن الخالقین، اهل التقوی، اهل‌ المغفرة، اقرب، ابقى، اسرع الحاسبین.
ب بارى، باطن، بدیع، بَرّ، بصیر.
ت توّاب.
ج جبّار، جامع.
ح حکیم، حلیم، حیّ، حق، حمید، حسیب، حفیظ، حفى.
خ خبیر، خالق، خلاق، خیر، خیرالماکرین، خیرالرازقین، خیرالفاصلین، خیرالحاکمین، خیرالفاتحین، خیرالغافرین، خیرالوارثین، خیرالراحمین، خیرالمنزلین.
ذ ذوالعرش، ذوالطول، ذوانتقام، ذوالفضل العظیم، ذوالرحمة، ذوالقوة، ذوالجلال و الاکرام، ذوالمعارج.
ر رحمان، رحیم، رؤوف، رب، رفیع الدرجات، رزاق، رقیب.
س سمیع، سلام، سریع الحساب، سریع العقاب.
ش شهید، شاکر، شکور، شدید العذاب، شدید العقاب، شدید المحال.
ص صمد.
ظ ظاهر.
ع عالِمُ غيبِ السماواتِ و الأرضِ، علیم، عزیز، عفوّ، على، عظیم، علام‌الغیوب، عالم الغیب و الشهادة.
غ غافرالذنب،غالب، غفار، غفور، غنى.
ف فالق الاصباح، فالق الحب و النوى، فاطر، فتّاح.
ق قوى، قدوس، قیوم، قاهر، قهار، قریب، قادر، قدیر، قابل‌التوب، القائم على کل نفس.
ک کبیر، کریم، کافی.
ل لطیف.
م مؤمن، مهیمن، متکبر، مصوِّر، مجید، مجیب، مبین، مولی، محیط، مقیت، متعال، محیى، متین، مقتدر، مستعان، مبدى، مالک الملک.
ن نصیر ، نور.
و وهاب، واحد، ولی، والی، واسع، وکیل، ودود.
ه هادی.


قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن