غنی (اسم الله): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
 
سطر ۱: سطر ۱:
{{مدخل دائرة المعارف|[[فرهنگ قرآن]]}}
+
«غنى»، از اسما و صفات [[خداوند]] به معناى کسى است که از همه چیز بی نیاز است و همه محتاج او هستند.<ref>اشتقاق اسماءاللّه، زجّاجى، ص ۱۹۴-۱۹۵.</ref>
  
غنى، از اسما و صفات خداوند به معناى كسى است كه از همه چيز بی نياز است و همه محتاج او هستند.<ref>اشتقاق اسماءاللّه، زجّاجى، ص 194-195.</ref>
+
اسم غنى در [[قرآن]] به صورت مرفوع و منصوب بیست بار آمده و در هیجده مورد وصف خدا قرار گرفته است و با اسم هایى مانند: «حمید»، «حلیم» و «کریم» همراه مى باشد. چنان که مى فرماید: (... وَاعْلَمُوا انَّ اللّهَ غَنِىٌّ حَمِیدٌ): «بدانید که خدا بى نیاز و ستوده است».<ref>[[سوره بقره|بقره]]/۲۶۷.</ref>  
  
اين اسم و صفت 18 بار در [[قرآن]] آمده است:  
+
[[راغب اصفهانی|راغب]] مى گوید: غنا اقسامى دارد:
  
 +
۱. بى نیازى مطلق و این مخصوص خدا است چنان که مى فرماید: (إِنَّ اللّهَ لَهُوَ الغَنِىُّ الحَمِید).<ref>[[سوره حج|حج]]/۶۴.</ref>
 +
 +
۲. بى نیازى نسبى چنان که مى فرماید: (وَ وَجَدَک عائِلاً فَأَغْنى): «تو را فقیر یافت بى نیاز کرد».<ref>[[سوره ضحى|ضحى]]/۸.</ref>
 +
 +
ولى بهتر است بگوییم «غنا» یک معنا بیش ندارد و این تفاوت ها مربوط به مصداق است، برخى از مصادیق آن به خاطر وجوب وجود بى نیاز مطلق است، ولى غیر آن به خاطر امکان، فقیر مطلق بوده و احیاناً در سایه ارتباط با مبدأ و بى نیازى عرضى و نسبى پیدا مى کند.
 +
 +
این مطلب در همه صفات خدا جارى است، مثلاً خدا جمیل و زیبا است، و آفرینش نیز سهمى از جمال دارد، ولى در این جمال نسبى خود مرهون جمال مطلق است.
 +
 +
و به قول شاعر عرب مى گوید:
 +
 +
أرأیتَ حسنَ الروضِ فى آصاله *** أرأیتَ بدرَ التمّ عند کماله
 +
 +
هذا، و ذاک کلّ شىء رائق *** أخذ التجمل من فروع جماله
 +
 +
تلک القلوب بأسرها فى أسره *** شغفاً و شُدَّ عقولُنا بعِقاله<ref>سبزوارى، شرح الأسماء الحسنى، ص ۴۰.</ref>
 +
 +
مقصود شاعر این است که آن زیبایى هاى باغ به هنگام عصر، و زیبایى ماه در شب بدر، (زیبایى این دو) و زیبایى همه چیز پرتوى از جمال او است، دلها در عشق به این جمال بى تاب شدند، و خردهاى ما بسته به عقال او است.
 +
 +
و [[حافظ شیرازی|حافظ شیرازى]] این مطلب [[فلسفه|فلسفى]] و [[عرفان|عرفانى]] را چنین ترسیم کرده است:
 +
 +
این همه عکس من و نقش نگارین که نمود *** یک فروغ رخ ساقى است که در جام افتاد<ref>[http://tohid.ir/fa/index/book?bookID=167&page=12#id305_p305 منشور جاوید، جعفر سبحانی، صفحه ۳۰۵-۳۰۷، پایگاه اطلاع رسانی آیت الله سبحانی].</ref>
 +
 +
==فهرست آیات==
 +
 +
فهرست زیر شامل ۱۸ [[آیه]] از قرآن کریم است که در آنها کلمه «غنی» اسم و صفت [[خدا|خدای تعالی]] قرار گرفته:
 
{| class="wikitable" style="margin: 3em auto 1em auto"
 
{| class="wikitable" style="margin: 3em auto 1em auto"
! شماره || نام سوره || آیات
+
!شماره||نام سوره||آیات
 
|-
 
|-
|1||[[سوره بقره]](2)||آیات 263 و 267.
+
|۱||[[سوره بقره]](۲)||آیات ۲۶۳ و ۲۶۷.
 
|-
 
|-
|2||[[سوره آل عمران]](3)||آیات 10 و 68 و 97 و 131.
+
|۲||[[سوره آل عمران]](۳)||آیات ۱۰ و ۶۸ و ۹۷ و ۱۳۱.
 
|-
 
|-
|3||[[سوره انعام]](6)||آیه 133.
+
|۳||[[سوره انعام]](۶)||آیه ۱۳۳.
 
|-
 
|-
|4||[[سوره ابراهیم]](14)||آیه 8.
+
|۴||[[سوره ابراهیم]](۱۴)||آیه ۸.
 
|-
 
|-
|5||[[سوره حج]](22)||آیه 64.
+
|۵||[[سوره حج]](۲۲)||آیه ۶۴.
 
|-
 
|-
|6||[[سوره نمل]](27)||آیه 40.
+
|۶||[[سوره نمل]](۲۷)||آیه ۴۰.
 
|-
 
|-
|7||[[سوره عنکبوت]](29)||آیه 6.
+
|۷||[[سوره عنکبوت]](۲۹)||آیه ۶.
 
|-
 
|-
|8||[[سوره لقمان]](31)|| آیات 12 و 26.
+
|۸||[[سوره لقمان]](۳۱)||آیات ۱۲ و ۲۶.
 
|-
 
|-
|9||[[سوره فاطر]](35)|| آیه 15.
+
|۹||[[سوره فاطر]](۳۵)||آیه ۱۵.
 
|-
 
|-
|10||[[سوره زمر]](39)||آیه 7.
+
|۱۰||[[سوره زمر]](۳۹)||آیه ۷.
 
|-
 
|-
|11||[[سوره محمد]](47)||آیه 38.
+
|۱۱||[[سوره محمد]](۴۷)||آیه ۳۸.
 
|-
 
|-
|12||[[سوره حدید]](57)||آیه 24.
+
|۱۲||[[سوره حدید]](۵۷)||آیه ۲۴.
 
|-
 
|-
|13||[[سوره ممتحنه]](60)||آیه 6.
+
|۱۳||[[سوره ممتحنه]](۶۰)||آیه ۶.
 
|-
 
|-
|14||[[سوره تغابن]](64)||آیه 6.
+
|۱۴||[[سوره تغابن]](۶۴)||آیه ۶.
 
|}
 
|}
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}
 
 
==منابع==
 
==منابع==
فرهنگ قرآن، جلد 21، صفحه 372.
+
* [[منشور جاوید]]، [[جعفر سبحانی]].
 
+
* [[فرهنگ قرآن]]، جلد ۲۱، صفحه ۳۷۲.
 
{{اسماء الله}}
 
{{اسماء الله}}
  
 
[[رده:اسماء و صفات الهی]]
 
[[رده:اسماء و صفات الهی]]
 
[[رده:واژگان قرآنی]]
 
[[رده:واژگان قرآنی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۵۹

«غنى»، از اسما و صفات خداوند به معناى کسى است که از همه چیز بی نیاز است و همه محتاج او هستند.[۱]

اسم غنى در قرآن به صورت مرفوع و منصوب بیست بار آمده و در هیجده مورد وصف خدا قرار گرفته است و با اسم هایى مانند: «حمید»، «حلیم» و «کریم» همراه مى باشد. چنان که مى فرماید: (... وَاعْلَمُوا انَّ اللّهَ غَنِىٌّ حَمِیدٌ): «بدانید که خدا بى نیاز و ستوده است».[۲]

راغب مى گوید: غنا اقسامى دارد:

۱. بى نیازى مطلق و این مخصوص خدا است چنان که مى فرماید: (إِنَّ اللّهَ لَهُوَ الغَنِىُّ الحَمِید).[۳]

۲. بى نیازى نسبى چنان که مى فرماید: (وَ وَجَدَک عائِلاً فَأَغْنى): «تو را فقیر یافت بى نیاز کرد».[۴]

ولى بهتر است بگوییم «غنا» یک معنا بیش ندارد و این تفاوت ها مربوط به مصداق است، برخى از مصادیق آن به خاطر وجوب وجود بى نیاز مطلق است، ولى غیر آن به خاطر امکان، فقیر مطلق بوده و احیاناً در سایه ارتباط با مبدأ و بى نیازى عرضى و نسبى پیدا مى کند.

این مطلب در همه صفات خدا جارى است، مثلاً خدا جمیل و زیبا است، و آفرینش نیز سهمى از جمال دارد، ولى در این جمال نسبى خود مرهون جمال مطلق است.

و به قول شاعر عرب مى گوید:

أرأیتَ حسنَ الروضِ فى آصاله *** أرأیتَ بدرَ التمّ عند کماله

هذا، و ذاک کلّ شىء رائق *** أخذ التجمل من فروع جماله

تلک القلوب بأسرها فى أسره *** شغفاً و شُدَّ عقولُنا بعِقاله[۵]

مقصود شاعر این است که آن زیبایى هاى باغ به هنگام عصر، و زیبایى ماه در شب بدر، (زیبایى این دو) و زیبایى همه چیز پرتوى از جمال او است، دلها در عشق به این جمال بى تاب شدند، و خردهاى ما بسته به عقال او است.

و حافظ شیرازى این مطلب فلسفى و عرفانى را چنین ترسیم کرده است:

این همه عکس من و نقش نگارین که نمود *** یک فروغ رخ ساقى است که در جام افتاد[۶]

فهرست آیات

فهرست زیر شامل ۱۸ آیه از قرآن کریم است که در آنها کلمه «غنی» اسم و صفت خدای تعالی قرار گرفته:

شماره نام سوره آیات
۱ سوره بقره(۲) آیات ۲۶۳ و ۲۶۷.
۲ سوره آل عمران(۳) آیات ۱۰ و ۶۸ و ۹۷ و ۱۳۱.
۳ سوره انعام(۶) آیه ۱۳۳.
۴ سوره ابراهیم(۱۴) آیه ۸.
۵ سوره حج(۲۲) آیه ۶۴.
۶ سوره نمل(۲۷) آیه ۴۰.
۷ سوره عنکبوت(۲۹) آیه ۶.
۸ سوره لقمان(۳۱) آیات ۱۲ و ۲۶.
۹ سوره فاطر(۳۵) آیه ۱۵.
۱۰ سوره زمر(۳۹) آیه ۷.
۱۱ سوره محمد(۴۷) آیه ۳۸.
۱۲ سوره حدید(۵۷) آیه ۲۴.
۱۳ سوره ممتحنه(۶۰) آیه ۶.
۱۴ سوره تغابن(۶۴) آیه ۶.

پانویس

  1. اشتقاق اسماءاللّه، زجّاجى، ص ۱۹۴-۱۹۵.
  2. بقره/۲۶۷.
  3. حج/۶۴.
  4. ضحى/۸.
  5. سبزوارى، شرح الأسماء الحسنى، ص ۴۰.
  6. منشور جاوید، جعفر سبحانی، صفحه ۳۰۵-۳۰۷، پایگاه اطلاع رسانی آیت الله سبحانی.

منابع

اسماء الله در قرآن
تعداد:۱۳۵
الف اله، اَحَد، اوّل، آخِر، اعلى، اکرم، اعلم، ارحم الراحمین، احکم الحاکمین، احسن الخالقین، اهل التقوی، اهل‌ المغفرة، اقرب، ابقى، اسرع الحاسبین.
ب بارى، باطن، بدیع، بَرّ، بصیر.
ت توّاب.
ج جبّار، جامع.
ح حکیم، حلیم، حیّ، حق، حمید، حسیب، حفیظ، حفى.
خ خبیر، خالق، خلاق، خیر، خیرالماکرین، خیرالرازقین، خیرالفاصلین، خیرالحاکمین، خیرالفاتحین، خیرالغافرین، خیرالوارثین، خیرالراحمین، خیرالمنزلین.
ذ ذوالعرش، ذوالطول، ذوانتقام، ذوالفضل العظیم، ذوالرحمة، ذوالقوة، ذوالجلال و الاکرام، ذوالمعارج.
ر رحمان، رحیم، رؤوف، رب، رفیع الدرجات، رزاق، رقیب.
س سمیع، سلام، سریع الحساب، سریع العقاب.
ش شهید، شاکر، شکور، شدید العذاب، شدید العقاب، شدید المحال.
ص صمد.
ظ ظاهر.
ع عالِمُ غيبِ السماواتِ و الأرضِ، علیم، عزیز، عفوّ، على، عظیم، علام‌الغیوب، عالم الغیب و الشهادة.
غ غافرالذنب،غالب، غفار، غفور، غنى.
ف فالق الاصباح، فالق الحب و النوى، فاطر، فتّاح.
ق قوى، قدوس، قیوم، قاهر، قهار، قریب، قادر، قدیر، قابل‌التوب، القائم على کل نفس.
ک کبیر، کریم، کافی.
ل لطیف.
م مؤمن، مهیمن، متکبر، مصوِّر، مجید، مجیب، مبین، مولی، محیط، مقیت، متعال، محیى، متین، مقتدر، مستعان، مبدى، مالک الملک.
ن نصیر ، نور.
و وهاب، واحد، ولی، والی، واسع، وکیل، ودود.
ه هادی.