نهج البلاغة
نهجالبلاغه مجموعه ای است از خطبه ها، نامه ها و جملات کوتاه امام علی علیه السلام که سید رضی (م 406ه.ق) آن را براساس ذوق ادبی خویش و با معیار قرار دادن بلاغت آنها گردآوری نموده است. این کتاب به اذعان بسیاری پس از قرآن زیباترین و برترین تجلی بلاغت است.
نهج البلاغه در دوره های بعدی بیشتر به جهت مباحث گسترده توحیدی، اجتماعی، اخلاقی، تاریخی و سیاسی آن مورد توجه قرار گرفت. تاکنون بسیاری از عالمان شیعه و سنی این کتاب را شرح نموده اند.
محتویات
گردآورنده نهج البلاغه
گرد آورنده مجموعه نهج البلاغه، ابوالحسن محمد بن حسین بن موسی موسوی بغدادی، معروف به سیدرضى (406 ـ 359 ق) است. او در شهر بغداد و در خانواده ای شریف و اصیل و از نسل امامان معصوم علیهم السلام به دنیا آمد. نسب او از پدر به ابراهیم مجاب فرزند امام کاظم علیه السلام و از طرف مادر به امام سجاد علیه السلام می رسد.
سید رضی از شاگرد مبرز شیخ مفید بود. او شخصیتی اندیشمند و دارای قدرت هوش و درکی بالا بود و در سنین جوانی در علوم مختلفی متبحر بود . اما بیشتر شهرت او در ادبیات عرب است و او را سرآمد شاعران آل ابی طالب دانسته اند.[۱]
سید رضی در دولت آل بویه مناصب مهم و بـزرگی همچون نقابت و امارت حاج و ریاست دیوان مظالم را بر عهده داشت. او مدرسه ای در شهر بغداد تأسیس کرد و به تربیت شاگردانی در علوم اسلامی پرداخت و کتابخانه بزرگی نیز برای استفاده شاگردان خود در آن مدرسه برپا نمود.[۲]
از تالیفات او می توان به خصائص الائمه، تلخیص البیان عن مجاز القرآن، المجازات النبویه و حقائق التأویل فی متشابه التنزیل اشاره نمود.
انگیزه تألیف نهج البلاغه
سیدرضی در مقدمه نهج البلاغه انگیزه خود را در جمع آوری این کتاب شریف چنین بیان می دارد:
«من در سنین جوانی شروع به تألیف کتابی در خصائص ائمه اطهار علیهم السلام نمودم تا اخبار و کلمات آن بزرگواران را به صورت گلچین شده جمع آوری نمایم. زمانی که خصائص مربوط به امیرالمؤمنین علیه السلام را به اتمام رساندم، مشکلاتی پیش آمد که نتوانستم کتاب را کامل نمایم. در پایان فصول این کتاب، فصلی در کلمات قصار آن حضرت آمده بود؛ لکن خطبه ها و نامه های مفصل ایشان را ذکر نکرده بودم. چون عده ای از دوستان این فصل از کتاب را دیدند، برایشان جالب بود؛ لذا از من درخواست کردند تا کتابی مستقل درباره کلمات گرانبهای امیرالمؤمنین علیه السلام در موضوعات گوناگون تألیف نمایم. من هم که دیدم چنین گردآوری تاکنون انجام نشده، دست به تألیف این کتاب عظیم زدم... و نام آن را نهج البلاغه گذاشتم».
ذکر این نکته لازم است که سیدرضی از بین منابع فراوانی که در اختیار داشته، قسمت هایی را با دید ادبی گلچین کرده است. او خود در مقدمه به این مطلب اشاره دارد و در باب نامگذاری کتابش به نهج البلاغه می گوید:
بعد از تمام شدن كتاب چنين ديدم كه نامش را «نهج البلاغه» بگذارم زيرا اين كتاب درهاى بلاغت را به روى بيننده مىگشايد، و خواسته هايش را به او نزديك مى سازد. [۳]
بخش های اصلی نهج البلاغه
نهج البلاغه در سه بخش اصلی به شرح زیر تنظیم شده است:
- خطبه ها که شامل 239 خطبه است و از نظر زمانی به سه بخش تقسیم می شود:
- قبل از حکومت، مانند خطبه های 5 ـ 67 ـ 139 و...؛
- در هنگام خلافت، مانند خطبه های 3 ـ 12 ـ 15 ـ 16 و...؛
- بعد از خلافت، مانند خطبه های 20 ـ 21 ـ 27 ـ 105 ـ 47 ـ 108 و...
- نامه ها که شامل 79 نامه است و تقریباً تمام آن ها در زمان خلافت آن حضرت نوشته شده اند.
- کلمات قصار یا قصار الحکم که شامل 480 کلمه است و از حیث موضوعات بسیار متنوع [۲]
نکته قابل ذکر این که آن چه سید رضی به نام خطبهها، نامهها و کلمات حکمتآمیز از آن حضرت آورده، فقط قسمتهایی از نامه یا خطبه یا کلمات قصار است که به نظر سید از اوج فصاحت و بلاغت برخوردار است و به همین دلیل در گزینش خویش از باب «المختار من خطب»، باب «المختار من کتب» و باب «المختار من حکم» امیرالمؤمنین نام میبرد؛ یعنی جاهایی که او از نامه یا خطبه یا کلمات قصار گزینش کرده است. از اینرو برخی نامهها یا خطبهها نیمی، کمتر یا بیشتر از آن چیزی است که قبل از سید نقل شده است. مثلاً آن چه که بهعنوان نامه امام به مالک اشتر (مقتول 37 ق) در نهجالبلاغه آمده، حدود چهار پنجم آن چیزی است که ابن شعبه حرّانی (م. 381 ق) در تحفالعقول ذکر کرده است.
مباحث و مسائل کلی نهج البلاغه
مباحث نهج البلاغه كه هر كدام شايسته بحث و مقايسه است، به قرار ذيل است:
- الهيات و ماوراء الطبيعه
- سلوك و عبادت
- حكومت و عدالت
- اهل بيت و خلافت
- موعظه و حكمت
- دنيا و دنياپرستي
- حماسه و شجاعت
- ملاحم و مغيبات
- دعا و مناجات
- شكايت و انتقاد از مردم زمان
- اصول اجتماعي
- اسلام و قرآن
- اخلاق و تهذيب نفس
- شخصیت ها
و يك سلسله مباحث ديگر.[۴]
ترجمه های نهج البلاغه
ترجمه های متعدد از نهج البلاغه به زبان فارسی و زبان های دیگر صورت گرفته اند. از جمله ترجمه های فارسی:
1. نهج البلاغه، ترجمه و شرح فارسی: علی نقی اصفهانی فیض الاسلام؛
2. نهج البلاغه، ترجمه و شرح فارسی: مصطفی زمانی؛
3. نهج البلاغه، ترجمه و شرح فارسی: ملا فتح الله کاشانی؛
4. نهج البلاغه، ترجمه محمد علی انصاری؛
5. نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی؛
6. سخنان علی، ترجمه جواد فاضل؛
7. نهج البلاغه، اسدالله مشیری؛
8. نهج البلاغه، ترجمه محمد علی شرقی؛
9. خورشید بی غروب، ترجمة عبدالمجید معادیخواه؛
10. نهج البلاغه، ترجمه علی اصغر فقیهی؛
11. نهج البلاغه، ترجمه احمد سپهر خراسانی؛
12. نهج البلاغه، ترجمه داریوش شاهین؛
13. نهج البلاغه، ترجمه محمد جواد شریعت؛
14. نهج البلاغه، ترجمه عبدالمحمد آیتی.
کتابهای مربوط به نهج البلاغه
شروح و تعلیقات نهج البلاغه
سنت شرح نویسی بر متون دینی قدمتی طولانی دارد. کتابهای مقدس ادیان مختلف را عالمان دینی با دقت و تأمل و به گونهای دقیق و موشکافانه بررسی کردهاند. در تاریخ اسلام، پس از قرآن کریم، که اصیلترین منبع دینی مسلمانان بهشمار میرود، تقریباً هیچ کتاب مقدس دیگری را بسان نهجالبلاغه به شرح و تفسیر ننهادهاند.
وقتی شریف رضی نهجالبلاغه را گردآوری کرد، اندیشمندان اسلامی در شرح و بسط سخنان مولیالموحدین همت گماشتند و با توضیح و تبیین خود قدرت تفهیم جامعه را برای درک سخنان آن حضرت توسعه دادند و از نهجالبلاغه دایرهالمعارفی در علوم اسلامی ساختند که خوانندگان را در همه اعصار و قرون فایده رساند.
شروح نهجالبلاغه عبارت است از توضیحاتی که دانشمندان اسلامی برای روشنگری جملات و سخنان امیر سخن علی(ع) با استفاده از منابع مختلف تاریخی، اجتماعی، عرفانی، فلسفی، سیاسی، اعتقادی و... به رشته تحریر در آوردهاند. به همین خاطر شرحها غالباً یک یا چند بعد از ابعاد نهجالبلاغه را شامل است و در بر گیرنده تمام جوانب و محتوای آن نیست به عنوان نمونه در شرح ابن ابیالحدید جنبه ادبی و تاریخی آن و در شرح ابنمیثم جنبه فلسفی کلامی آن بر سایر جنبهها مقدم است.
بر نهجالبلاغه شروح بسیاری نوشتهاند که تا 350 شرح و ترجمه به زبانهای مختلف ذکر کردهاند. این شرح ها به دو زبان فارسی و عربی در دسترس است.
شروح فارسی نهجالبلاغه
1.تنبیه الغافلین و تذکرهالعارفین، ترجمه و شرح نهجالبلاغه ملافتحالله کاشانی (م. 988 ق)، سه جلد.
2.ترجمه و شرح نهجالبلاغه، حاج سیدعلی نقی فیضالاسلام مشهور به نهجالبلاغه فیض (1284 ـ 1364 ش)، یک جلد.
3.شرح نهجالبلاغه علامه محمدتقی جعفری تبریزی (1377 ـ 1304)، 27 جلد.
4.شرح نهج البلاغه پیام امام امیرالمؤمنین (ع)، جمعی از نویسندگان به سرپرستی آیت الله مکارم شیرازی، 15 جلد.
شروح عربی نهجالبلاغه
1. شرح نهجالبلاغه ابن ابیالحدید معتزلی (655 ـ 586 ق)،10 جلد. مطالب تاریخی شرح ابنابیالحدید بر نهجالبلاغه را دکتر مهدوی دامغانی در 6 جلد ترجمه و تحت عنوان «جلوه تاریخ در شرح نهجالبلاغه» به چاپ رسانده است.
2. شرح نهجالبلاغه ابنمیثم بحرانی (م. 679 ق)، 2جلد. شرح نهجالبلاغه ابنمیثم در دهه اخیر به همت بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی به فارسی روان ترجمه شده و در پنج مجلد به چاپ رسیده است.
3. منهاج البراعه فی شرح نهجالبلاغه سیدحبیبالله خوئی (1324 ـ 1261 ق)، 7 جلد.
4. منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه،قطب الدین راوندی،(م.573 ق)، 3جلد.
5. بهجالصباغه فی شرح نهجالبلاغه،علامه حاج شیخ محمدتقی شوشتری (1374 ـ 1281)، 14 جلد.
کتابهای با موضوع مصادر نهج البلاغه
تردید در اعتبار کتاب شریف نهج البلاغه، پژوهشگران عرصه تحقیق را به کوشش های عالمانه و ارجمندی هدایت نمود تا مصادر نهج البلاغه را پیش از سید رضی و پس از او استخراج کرده و معرفی کنند. از جمله این تلاش ها عبارتند از:
1. استناد نهج البلاغه، اثر امتیاز علی خان عرشی؛
2. اسناد و مدارک نهج البلاغه، اثر محمد دشتی؛
3. مصادر نهج البلاغه و اسانیده، اثر سید عبدالزهرا حسینی؛
4. مدارک نهج البلاغه و دفع الشبهات عنه، اثر هادی کاشف الغطاء؛
5. بحثی کوتاه، پیرامون نهج البلاغه و مدارک آن، اثر رضا استادی؛
6. الغدیق النضیر، بمصادر ابن ابی الحدید، فی شرح نهج البلاغه، اثر عزالدین ابی حامد عبدالحمید المدائنی البغدادی؛
7.پژوهشی نو در اسناد نهجالبلاغه، اثر وحید سبزیان پور و فرزانه فتاحیان:در این پژوهش برای 128 خطبه، 48 نامه و 240 حکمت از نهج البلاغه اسنادی از ادیبان و سخن سنجان اهل سنت آورده شده است که در پژوهشهای مربوط به اسناد نهج البلاغه اشارهای به آنها نشده است.
فرهنگ های نهج البلاغه
یکی از منابع مهم جهت استفاده کامل از نهجالبلاغه آشنایی با فرهنگها و کتب لغت عربی بهویژه لغات نهجالبلاغه است. وقتی به اهمیت این مسئله بیشتر آگاه میشویم که بدانیم امام(ع) لغات مترادف را در سخنان خویش فراوان بهکار برده است و برای فهم سخن امام باید معنای دقیق واژهها را با استفاده از کتب لغت استخراج نماییم.
فرهنگ نهجالبلاغه نیز در یک تقسیمبندی به دو دسته فرهنگ واژهها و فرهنگ موضوعات تقسیم میشود:
فرهنگ واژهها
1. قاموس نهجالبلاغه،آیتالله محمدعلی شرقی، در چهار جلد.
2. مفردات نهجالبلاغه، سیدعلی اکبر قرشی،در دو جلد.
3. فرهنگ نهجالبلاغه، دکتر صبحیالصالح. ترجمه مصطفی رحیمینیا.
4. سیری در فرهنگ لغات نهجالبلاغه،کریم زمانی جعفری.
5. فرهنگ لغات قرآن مجید و نهجالبلاغه، علاءالدین مجتبوی.
6. فرهنگ لغات نهجالبلاغه، کاظم فرهومندی.
7. حل لغات نهجالبلاغه، مولوی اعجاز حسین بدیوانی .
8. واژههای نهجالبلاغه، عمران علیزاده.
فرهنگنامههای موضوعی
فرهنگنامههایی که موضوعات نهجالبلاغه را استخراج و تدوین نمودهاند یا جنبه واژهای دارند و یا حالت اصطلاحی و محتوایی که مطالعه آنها در شناخت معانی و مفاهیم نهجالبلاغه تأثیرگذار است.
1. الدلیل علی موضوعات نهج البلاغه،اثر علی انصاریان.
2.المعجمالمفهرس لالفاظ نهجالبلاغه،اثر محمد دشتی و کاظم محمدی.
3.المعجم الموضوعی لنهجالبلاغه،اثر اویس کریم محمد.
4.الهادی الی موضوعات نهجالبلاغه،اثر علی مشکینی.
5. فرهنگ آفتاب،اثر عبدالمجید معادیخواه، در ده جلد.
6. فرهنگنامه موضوعی نهجالبلاغه، اثر دکتر احمد خاتمی.
7. تصنیف نهج البلاغه، لبیب بیضون.
مستدرکات نهج البلاغه
مطالبی که شریف رضی در نهجالبلاغه نیاورده است، بعدها توسط دانشمندان اسلامی جمعآوری و به نام مستدرکات به چاپ رسیده است که این مطالب به غیر از کتاب غررالحکم و دررالکلم تمیمی آمُدی(م510 ق)است که شامل 11000 کلمه قصار میباشد.
مستدرکات نهج البلاغه به شرح زیر هستند:
1. مستدرک نهج البلاغه،نوشته هادی کاشف الغطاء.
2. التذییل علی نهج البلاغه،اثر اسماعیل ابن احمد حلبی.
3. ملحق نهج البلاغه، تالیف احمد بن یحیی بن ناقه، ترجمه سوسن عباسیان.
4. النهج القویم فی کلام امیرالمؤمنین(ع)،اثر خلف بن عبدالمطلب مشعشعی حویزی.
5. مصباح البلاغة فی مشکاة الصیاغه، تالیف سید حسین میرجهانی طباطبائی، در دو جلد.
6. نهج البلاغه الثانی، تالیف شیخ جعفر حائری.
7. نهجالسعاده في مستدرك نهجالبلاغه،اثر شيخ محمد باقر محمودي، در چهارده جلد.
8. تمام نهج البلاغه،سید صادق موسوی.
وضعیت نشر نهج البلاغه
این کتاب بارها در ایران و لبنان منتشر شده است. مرحوم حاج شیخ محمد علی انصاری آن را به نثر ترجمه و شرح نموده و تمام آن را هم به نظم درآورده و در 10 جلد به چاپ رسیده و نیز به همت انتشارات دارالهجره قم، به قطع وزیری منتشر شده است.[۵]
سخنان دانشمندان درباره نهج البلاغه
سید رضی:
سیدرضی در مقدمه نهج البلاغه می نویسد: «امیرالمؤمنین علیه السلام در موضوعات و ابواب مختلف کلماتی دارد و هرگاه انسان در یک موضوع کلمات آن حضرت را مطالعه می کند، شک نمی کند که این سخنان از کسی است که تمام عمر خویش را در همان رشته سپری کرده است؛ وقتی در باب زهد داد سخن می دهد، گویی هیچ بهره ای جز زهد و عبادت ندارد و گویی تمام عمر خویش را در گوشه خانه ای یا در پای کوهی گذرانده که هیچ کس را جز خود ملاقات نکرده است».
شهید مرتضی مطهری:
آن چه ترديد ناپذير است اينست كه علي عليه السلام چون مرد سخن بوده است، خطابه هاي فراوان انشاء كرده، و همچنين به تناسب هاي مختلف جمله هاي حكيمانه كوتاه فراوان از او شنيده شده است، همچنان كه نامه هاي فراوان مخصوصا در زمان خلافت نوشته است، و مردم مسلمان علاقه و عنايت خاصي به حفظ و ضبط آن ها داشته اند.
«مسعودي» كه تقريبا صد سال پيش از سيد رضي مي زيسته است (اواخر قرن سوم و اوايل قرن چهارم هجري) در جلد دوم مروج الذهب تحت عنوان «في ذكر لمع من كلامه و اخباره و زهده» مي گويد: آن چه مردم از خطابه هاي علي در مقامات مختلف حفظ كرده اند. بالغ بر چهارصد و هشتاد و اندي مي شود، علي عليه السلام آن خطابه ها را بالبديهه و بدون يادداشت و پيشنويس انشاء مي كرد، و مردم هم الفاظ آن را مي گرفتند و هم عملا از آن بهره مند مي شدند. [۶]
مرحوم علی دوانی:
به نظر ما اگر مسلمانان امروز دسترسى به آن همه آيات قرآنى كه در شان على علیه السلام نازل شده نداشته باشند، و چنان چه كليه روايات و احادیث كه از پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و ائمه ى معصومين عليهم السلام راجع به وجود اقدس على علیه السلام رسيده است، از ميان رفته، و تنها نهج البلاغه براى مسلمانان باقى مانده بود، كافى بود كه ما از روى همين خطبه ها، سخنان، نامه ها و كلمات قصار على علیه السلام كه صفحات نهج البلاغه را همچون تابلو نقاشى رنگين و پرنقش و نگار كرده است، به خوبى اميرالمومنين على بن ابى طالب عليه السلام را آن طور كه در عصر خود مي زيسته و ميان مردم جلوه كرده است ببينيم و بشناسيم![۷]
علامه حسن زاده آملی:
کلمات امیرالمومنین علی علیه السلام نه فقط از حیث بلاغت نهج البلاغه است، بلکه در جمیع شئون و امور حیات انسانی نهجی قویم و طریقی مستقیم است... نهج البلاغه کتابی است که اگر در آن به ترتیب حروف تهجی از الف تا یا در هر یک از معارف حقه الهیه بحث و فحص گردد اصول وامهاتی را حائز است که هر اصلی خود شجره طیبه فروع و اثمار بسیار است که (اصل ها ثابت و فرع ها فی السماء توتی اکلها کل حین باذن ربها).[۸]
جرج جورداق؛پروفسور مسیحی:
پروفسور جرداق ابعاد اندیشه و تفکر آن حضرت را چنین ترسیم مینماید: «او با منطقی استوار و آگاهانه درباره دگرگونیهای دنیا و شئون مردم و سرشت افراد و گروهها سخن گفته و گاهی رعدوبرق و آفرینش آسمان و زمین را توصیف کرده است. همچنین به تفصیل در مورد پدیدههای زنده طبیعت پرداخته، اسرار خلقت خفاش و مورچه و طاووس و ملخ را بیان داشته و در عین حال، برای مردم، فرمانهای اخلاقی و اجتماعی وضع کرده است. آنگاه از آفرینش و زیبایی وجود سخن به میان آورده است، چنانکه در ادبیات عرب هرگز چنین تنوعی در مباحث مختلف، آن چنان که در نهجالبلاغه بیان شده، سابقه نداشته است.» [۹]
جرجی زیدان؛ متفکر مسیحی:
نويسنده معروف و مورخ متفكر مسيحى «جرجى زيدان» در كتاب «تاريخ تمدن اسلام» سخن پرارزشى دارد كه بسيار مناسب است در اين جا بياوريم. وى مى نويسد: ما كه على بن ابى طالب و معاويه بن ابى سفيان را نديده ايم چگونه مى توانيم آن ها را از هم تفكيك كنيم و پى به ميزان ارزش وجود آن ها ببريم؟ سپس مى گويد ما از روى سخنان و نامه و كلماتى كه از على و معاويه مانده است پس از چهارده قرن به خوبى مى توانيم درباره آن ها قضاوت كنيم.
معاويه در نامه هائى كه به عمال و حكام خود نوشته بيشتر هدفش اينست كه خوب بر مردم مسلط شوند و زر و سيم بدست آورند سهمى را خود بردارند، و بقيه را براى او بفرستند، زيرا او از زر و سيم معجزات زيادى ديده است! ولى على بن ابى طالب در تمام نامه هاى خود به فرمانداران و استانداران خود قبل از هر چيز اكيدا سفارش مى كند كه پرهيزكار باشند، و از خدا بترسند، نماز را مرتب و در اوقات خود بخوانند، و روزه بدارند، امر به معروف و نهی از منکر كنند و نسبت به زيردستان رحم و مروت داشته باشند و از فقيران و يتيمان و قرض داران و حاجتمندان غفلت نورزند... و بدانند كه در هر حال خداوند ناظر اعمال آنان مى باشد و پايان اين زندگى گذاشتن و گذشتن از اين دنياست...[۱۰]
پانویس
- ↑ نگاهی به زندگانی پر افتخار شریف رضی ، دوانی، علی، مجله پژوهشهای نهج البلاغه، زمستان 1381 و بهار 1382، شماره 6
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ کتابشناسي تفصيلي مذاهب اسلامي، محمدرضا ضميري
- ↑ ترجمه نهج البلاغه دشتی، ص 29
- ↑ سيري در نهج البلاغه ، مرتضي مطهري، ص 47.
- ↑ کتابشناسي تفصيلي مذاهب اسلامي، محمدرضا ضميري
- ↑ سيري در نهج البلاغه ، مرتضي مطهري، ص 21.
- ↑ در پيرامون نهج البلاغه، هبه الدين شهرستاني، چاپ چهارم، ص 10 (مقدمه آقای علی دوانی).
- ↑ انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، حسن حسن زاده آملی، مقدمه ص 13.
- ↑ جورداق، جرج، (1344) امام علی(ع) صدای عدالت انسانیت، ترجمه سیدهادی خسروشاهی، تهران، فراهانی، ج 1، ص 146
- ↑ در پيرامون نهج البلاغه، هبه الدين شهرستاني، چاپ چهارم، ص 10 (مقدمه آقای علی دوانی).
کتاب ها
- کتاب نهج البلاغة
- شرح نهج البلاغه (علي بن ناصر سرخسي)
- شرح نهج البلاغه (ابن ميثم بحراني)
- شرح نهج البلاغه (علي انصاريان)
- شرح نهج البلاغه، مكارم شيرازي
- شرح نهج البلاغه (ابن ابي الحديد)
- شرح نهج البلاغه، نواب لاهيجاني، محمدباقر بن محمد.