تزکیه نفس
این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.
(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
«تزکیه» در اصطلاح اخلاق و عرفان، عبارت است از تطهیر و پاکسازی نفس از اخلاق ناپسند و آلودگیهای اخلاقی به منظور گام برداشتن در جهت فضائل اخلاقی، که در نهایت موجب کمال و سعادت واقعی در دنیا و آخرت میشود.[۱]
محتویات
تزکیه در قرآن و روایات
از جمله مباحث مهمی که بسیار مورد تأکید قرآن کریم قرار گرفته است، تزکیه و تهذیب نفس میباشد. از دیدگاه قرآن، نفس انسانی در ابتدا مانند لوحی سفید و خالی است که هم قابلیت تزکیه و دریافت کمالات، و هم قابلیت آلوده گشتن به تیرگیها را دارد، که هر دو با اختیار و انتخاب خود انسان صورت میگیرد.
در اهمیت تزکیه نفس، همین بس که قرآن پس از یازده مرتبه قسم در سوره شمس، تزکیه نفس را تنها عامل رستگاری و وصول به سعادت فردی معرفی مینماید و فساد اخلاقی را منشأ بدبختی و مایه زیان میشناسد.[۲] و از همین جهت است که خداوند به واسطه رحمتش، انبیاء علیهم السلام را مبعوث فرموده تا مردم را از اعمال بد و عواقب سوء آن آگاه کنند.[۳]
در روایات نیز، آلودگی نفس به عنوان مانعی برای انسان در راه رسیدن به کمال و جلب برکات الهی و معنوی و مادی ذکر شده است و از طرفی دیگر تزکیه و طهارت نفس، شرط ورود و جلب نظر و رحمت و قرار گرفتن در عرش الهی دانسته شده است.[۴]
امام سجاد علیه السلام در حدیثی فرمودند: «حضرت موسی علیه السلام از خداوند پرسید: آنها که در قیامت در سایه عرش تو به سر میبرند چه کسانیاند؟ فرمود: پاکدلان در سایه عرش من بسر میبرند. آنان که غیر حق را نمینگرند و نمیخواهند و از هیچ اطاعتی دریغ نمیورزند».[۵]
آثار تزکیه نفس
از جمله آثار و فوایدی که بر تزکیه نفس مترتب است میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
الف: آثار فردی:
- فلاح و رستگاری: از نتایج تهذیب نفس، رسیدن به خیر و سعادت ابدی است و باید دانست سعادت مطلق برای انسانها حاصل نمیشود مگر این که نفس خود را از تمام صفات رذیله مبرا کند و به تمام اوصاف و اعمال نیکو مزین نماید.[۶]
- اصلاح دنیا و آخرت: حضرت امام علی علیه السلام ضمن حدیثی بیان فرمودند: «کسی که میان خود و خدا را اصلاح کند، خداوند میان او و مردم را اصلاح خواهد کرد و کسی که امور آخرت را اصلاح نماید، خداوند امور دنیای او را اصلاح خواهد کرد و کسی که از درون جان واعظی دارد، خدا را بر او حافظی است».[۷]
- نیکوشدن ظاهر و باطن: یکی از ثمرات دیگر تزکیه، آشکارکردن ظاهر و باطن است. چنانچه امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند: «کسی که نهان خود را اصلاح کند، خدا آشکار او را نیکو گرداند و کسی که برای دین خدا کار کند، خدا دنیای او را کفایت میکند».[۸]
- رسیدن به قرب الهی: یکی دیگر از فواید تزکیه نفس، تقرب و نزدیک شدن به خداوند میباشد. در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است که «از جمله نجواهای خداوند با حضرت موسی این بود که: ای موسی! تقرب جویان به من به چیزی مانند پرهیز از حرامهای من به من نزدیک نشوند. من بهشتهای ماندگار خود را به آنان میبخشم و هیچ کس را شریکشان قرار نمیدهم».[۹]
ب. آثار اجتماعی:
نقش و کارکرد تزکیه را نمیتوان در حوزه فردی خلاصه کرد، بلکه آثار اجتماعی تزکیه که به اشکال مختلف و متنوع بروز و ظهور میکند نشان میدهد که تزکیه دارای چه اهمیت و ارزشی در حوزه مسایل اجتماعی جوامع بشری دارد. در آیه ۱۵۱ سوره بقره و نیز آیه ۱۶۴ سوره آل عمران به جایگاه رفیع و ارزشمند تزکیه در مسایل اجتماعی جامعه توجه داده شده است و بیان میشود که چگونه خداوند بر امت اسلام منت نهاده و آنان را به کمک پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله تزکیه نموده و از ناپاکیها، رهایی بخشیده و امتی سالم و مسلم ایجاد کرده است.
به بیانی دیگر، از آن جایی که بعثت و هدفهای آن (تعلیم و تزکیه) از ضروریات بنیادی برای تشکیل امت مسلمان است، میتوان گفت که مایه رسیدن امتها به مقام تسلیم در برابر خداوند، تزکیه و تطهیر از آلودگی هاست.[۱۰]
موانع تزکیه نفس
پیمودن راه کمال و رسیدن به مقامات عالی، کار آسانی نیست بلکه به علت وجود موانع در این راه، کار دشوار شده و بر انسان مؤمن لازم است که برای برطرف ساختن آنها به تزکیه و جهاد با نفس خویش بپردازد. موارد ذیل را میتوان به عنوان مانع برشمرد:
۱. عدم پذیرش نفس:
بزرگترین مانع سیر و سلوک، عدم آمادگی نفس مؤمن است. دلی که در اثر گناه آلوده و تاریک شده است، دیگر نمیتواند مرکز تابش انوار الهی گردد. زیرا که چنین قلبی جایگاه شیطانی میباشد که قرآن آن را به عنوان دشمن سعادت انسان مطرح کرده است.[۱۱] امام باقر علیه السلام در حدیثی میفرمایند: «وقتی انسان مرتکب گناه شد، یک نقطه سیاه در قلبش پیدا میشود. اگر از گناه توبه کرد، این نقطه محو میشود و اگر همچنان به معصیت ادامه داد، نقطه سیاه تدریجا بزرگتر میشود تا این که بر مجموع قلب غلبه نماید و در این صورت هرگز به رستگاری نمیرسد».[۱۲] بنابراین بر انسان واجب است در آغاز تزکیه از گناهان دوری کند.[۱۳]
۲. تعلقات دنیوی:
هر چه که ما را از خدا دور و به غیرحق مشغول کند، دنیاست.[۱۴] علاقه افراطی و خارج از چارچوب به مال و ثروت و جاه و مقام و ریاست، انسان را از حرکت و سلوک به سوی سعادت حقیقی که همان قرب حق است باز می دارد.[۱۵] زیرا قلبی که به این امور فانی انس گرفته، چگونه میتواند به سمت سعادت رود؟
۳. پیروی از هوای نفس:
تمایلات نفسانی قلب را تیره و تار ساخته و آن را به این طرف و آن طرف میکشاند و فرصت خلوت با خدا و انس با او را به قلب نمی دهند، بدین جهت چنین دلی لایق تابش انوار پاک معنوی نمی باشد.[۱۶]
۴. ضعف اراده:
سستی اراده و عدم قدرت بر تصمیم گیری از موانعی است که انسان را از شروع در عمل بازمی دارد. زیرا که شیطان همواره در قلب انسان نفوذ کرده و گاهی آنچنان موضوع را سخت جلوه میدهد که سبب پیدایش یأس در انسان میگردد. بنابراین انسان باید جلوی وسوسههای شیطانی را گرفته و با مراجعه به آیات و احادیث و کتب اخلاقی، به ارزش و ضرورت سیر و سلوک واقف گردد و زمانی که سعادت ابدی خود را در این سیر و سلوک ببیند، به طور جدی وارد عمل شده و ناامیدی را از خود دور میکند.[۱۷]
راههای تزکیه نفس
۱. ترک گناه:
پیشگیری و ترک گناه بهترین راه تهذیب نفس است. شخصی که اصلاً به گناه آلوده نشود و با همان صفا و پاکی ذاتی باقی بماند، یقیناً از گناهکاری که بعدا توبه کند، برتر است.
۲. توبه:
اگر انسان به گناه آلوده شد نباید از رحمت خدا مأیوس گردد؛ زیرا راه سیر و سلوک و اصلاح نفس هیچگاه مسدود نمیباشد، بلکه خداوند راه توبه را برای بندگانش باز گذاشته است. «ای بندگان من که بر خود ستم و اسراف کردهاید. از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را میآمرزد زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است».[۱۸] باید توجه داشت که توبه، صرفا بیان کلماتی که بیانگر پشیمانی باشد نیست بلکه روح توبه و حقیقت آن، عمل و اقدام جدی برای بازگشت به سوی خدا میباشد.
۳. تقوا:
تقوا در قرآن[۱۹] و احادیث به عنوان یک ارزش اصیل و بهترین داروی شفابخش بیماریهای قلبی و بزرگترین وسیله تزکیه نفس معرفی شده است. انسان مؤمن به وسیله تقوا، میتواند راه خودسازی را بپیماید؛ زیرا تقوا نیرویی درونی و تعهد انسان به اطاعت از قوانین و دستورات شرع است که او را در برابر گناه کنترل میکند. چنانچه امام علی علیه السلام میفرمایند: «ای بندگان خدا بدانید تقوا دری است مستحکم و غیرقابل نفوذ».[۲۰]
۴. مراقبت:
یکی از عوامل مهم خودسازی، مراقبت و توجه به نفس است. انسانی که به سعادت خود میاندیشد نمیتواند از اخلاق رذیله و بیماریهای نفسانی خویش، غافل بماند. بلکه همواره باید مراقب و مواظب نفس خود باشد و اخلاق و کردار و حتی افکارش را تحت کنترل و نظارت کامل بگیرد و تمام توجهش به خدا شود. در مراقبه انسان باید دادگاهی در درون خویش ایجاد کند و همواره نفس خود را به حساب کشد، به گونهای که اگر کار نیکی از او سر زد، خدا را سپاس گوید و آن را توفیقی از جانب او بداند و اگر خطایی را مرتکب شد، بلافاصله توبه کند. در حدیثی قدسی آمده است: «در بهشت عَدن کسانی ساکن میشوند که چون قصد معصیتی کردند، عظمت مرا یاد آورند و متوجه من باشند و به این جهت آن را ترک کنند».[۲۱]
علمای اخلاق و عرفان مراحلی را برای اصلاح نفس بیان کردهاند: تخلیه: یعنی تهذیب و پاکسازی باطن و خالی کردن آن از ملکات و صفات زشت و پرهیز از آنچه سبب اشتغال به دنیا و مانع توجه به عالم غیب میگردد. به عبارتی رساتر، تخلیه عبارت است از حفظ کردن نفس از زیانهای اجتماعی و انفرادی و خود را از مفاسد دنیوی و اخروی بر حذر داشتن.
تحلیه: نفس پس از رسیدن به مقام تخلیه، باید به اخلاق نیکو و صفات پسندیدهای که در نظام اجتماعی و رشد فردی و تکاملش مؤثر است، مزین شود. بنابراین تحلیه نوعی طهارت معنوی است و تا زمانی که بدست نیاید، انسان پاک و طاهر نشده است. اگرچه به طهارت ظاهری متصف باشد. از باب مثال میتوان اتصاف نفس به مرتبه تحلیه را به تقویت مریض با غذاهای مقوی بعد از بیماری تشبیه کرد. از جمله مواردی که انسان میتواند به واسطه آن نفس خود را پرورش دهد، اموری مانند: مداومت بر ذکر، نماز شب، دعا، تقوا، توکل، روزه و... است.
تجلیه: تجلیه به معنای تهذیب ظاهر و جلا دادن آن از طریق عمل به دستورات دین است. یعنی نفس انسان، قوا و اعضایش را با مراقبت کامل، مطیع احکام شرع نموده و پیرو دستورات دین گردد. اوامر دین را انجام دهد و از نواهی آن پرهیز کند، تا آثار طهارت در او ظاهر شود.[۲۲]
پانویس
- ↑ جمع نویسندگان؛ دائرة المعارف تشیع، تهران، انتشارات شهید سعید محبی، ۱۳۷۳، ج۴، ص۲۳۶.
- ↑ سوره شمس/۹-۱۰.
- ↑ سوره جمعه/۲.
- ↑ مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار، تهران، دراالکتب الاسلامیه، ۱۳۹۷ هـ.ق، چاپ دوم، ج۷۷، ص۸۸.
- ↑ احمد بن محمد بن خالد برقی؛ محاسن برقی، سید مهدی رجائی، بی جا، مجمع جهانی اهل بیت، ۱۴۱۶ ه، چاپ دوم، ص۱۹۷.
- ↑ سوره شمس/۹.
- ↑ سید رضی؛ نهج البلاغة، محمد دشتی، قم، مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمؤمنین، ۱۳۸۱، چاپ اول، حکمت ۸۹، ص۴۵۶.
- ↑ همان، حکمت ۴۲۳، ص۵۲۳.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد؛ میزان الحکمة، ترجمه حمیدرضا شفیعی، قم، دارالحدیث، ۱۳۷۹، ج۹، ص۳۸۸.
- ↑ روزنامه کیهان، شماره ۱۹۹۸۳ به تاریخ ۴/۵/۹۰، صفحه۶.
- ↑ سوره یوسف/۵.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب؛ اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، بیجا، انتشارات علمیه الاسلامیه، بی تا، جلد ۴.
- ↑ امینی، ابراهیم؛ خودسازی و تزکیه نفس، قم، شفق، ۱۳۶۷، ص۲۰۴.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله؛ مراحل اخلاق در قرآن، قم، نشر اسراء، ۱۳۷۸، چاپ دوم، ص۱۲۵.
- ↑ محمد بن علی بن بابویه؛ خصال صدوق، ترجمه مدرس گیلانی، بی جا، انتشارات جاویدان، بی تا، ج۱، ص۲۵.
- ↑ امینی، ابراهیمی؛ پیشین، ص۲۶.
- ↑ همان، ص۱۶۷.
- ↑ سوره زمر/۵۳.
- ↑ سوره طلاق/۵.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب؛ پیشین، ج۳، ص۴۳۶.
- ↑ نراقی، احمد؛ معراج السعادة، قم، انتشارات طوبای محبت، ۱۳۸۵، چاپ اول، ص۶۲۱.
- ↑ محیطی، علی؛ صراط سلوک، قم، انتشارات آل علی، بی تا، ص۱۱۴.
منابع
- سیده فاطمه جوادی زاویه، "تزکیه نفس"، دانشنامه پژوهه، تاریخ بازیابی: ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲.