شریعت
شریعت در اصطلاح قرآن کریم راه و روشى است که براى امتى از امتها، یا پیامبرى از پیامبران، تعیین گردیده است و در اصطلاح فقها مجموعۀ احکام شرعى است که خداوند آن را از طریق پیامبران به مردم رسانده است. احکام شریعت اسلام، همۀ ابعاد زندگی انسان را در بر می گیرد و قرآن و سنت دو منبع اصلی آن هستند.
شریعت در لغت و اصطلاح
راغب اصفهانی در کتاب مفردات القرآن میگوید: الشرع: یعنی راهی روشن و واضح. گفته میشود: شَرَعتُ له طریقاً، یعنی راهی را برای او تبیین کردم. و چنین راهی را شِرع، شَرع و شریعه نامیدهاند. و در قرآن این لفظ برای راه الهی به استعاره گرفته شده و فرموده: «شِرْعَةً وَ مِنْهاجاً».[۱][۲]
در اصطلاح فقها مراد از شریعت، مجموعۀ احکام شرعى است که خداوند آن را براى بندگان خود سنّت قرار داده است و از طریق پیامبران ابلاغ گردیده و در بردارندۀ احکامى است که اوّلًا، رابطۀ انسان را با خودش و ثانیاً، رابطۀ او را با پروردگارش و ثالثاً، رابطۀ او را با همنوعانش تنظیم مىکند.
پس شریعت، نظام فراگیرى است که تمامى جوانب و زوایاى زندگى آدمى را در برمىگیرد و شریعت اسلامى نیز یعنى مجموعهاى از احکام، مقرّرات و قواعد شرعى که خداى عزّ وجلّ آن را براى بندگان خود تشریع کرده و برگزیده است و توسط خاتم پیامبران حضرت محمّد بن عبداللّٰه صلی الله علیه و آله ابلاغ گردیده است.[۳]
نسبت شریعت با دین
دین و شریعت هر دو به معنای راه است، ولی قرآن شریعت را در معنای راه و روشی خاص برای امتی یا پیامبری خاص به کار می برد. چنانچه در مورد امت های مختلف می فرماید: «لِکلٍّ جَعَلْنا مِنْکمْ شِرْعَةً وَ مِنْهاجا[۴]؛ برای هر یک از شما شرع و راهی قرار دادیم». ولی دین، یک قانون و راه الهیِ عمومی برای تمام امتهاست
از این روی شریعت -بجز شریعت خاتم پیامبران، حضرت محمد (صلی الله علیه وآله)- نسخ می پذیرد، ولی دین به معنای وسیع خود نسخ نمیپذیرد، یعنی این گونه نیست که حکم آن پس از مدتی برداشته شود. دین از اول بوده و بعدا هم خواهد بود. پس خداوند بندگان خود را جز به یک دین که همان اسلام و تسلیم در برابر اوست مکلف نساخته: «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام[۵]؛ همانا دین نزد خداوند اسلام (تسلیم فرمان خدا شدن) است.»[۶]
شریعت اسلام
در دین اسلام، کتاب خدا (قرآن) و سنّت دو منبع اصلی شریعت اند که مجتهدان برای به دست آوردن احکام و تکالیف شرعی به آن دو رجوع میکنند.[۷] همچنین «شارع»، به معنای واضع و تشریع کننده شریعت، خدای متعال و به معنای تبیین و تفسیر کننده آن، پیامبر اعظم صلّی اللّه علیه و آله است.[۸]
برخی از ویژگی های شریعت اسلام عبارتند از:
- قلمرو جامع شریعت اسلام: شریعت اسلام قلمروی جامع دارد و همه ابعاد حیات بشری را در بر میگیرد؛[۹] اعم از امور عبادی، مسائل مربوط به خانواده، مسائل مربوط به معاملات و مسائل حکومتی و ...
- تبعیت شریعت از مصالح و مفاسد: از دیدگاه فقهای شیعه، احکام و تکالیفی که خداوند متعال مقرر کرده، تابع مصالح و مفاسد است؛ بدین معنا که خداوند بدانچه مصلحت بندگان در آن بوده امر کرده و از آنچه برای آنان مفسده داشته نهی کرده است.[۱۰]
- آسان گیری شریعت اسلام: خداوند متعال شریعت را سهل و آسان قرار داده است. قرآن کریم با بیانات مختلف بدین مطلب تصریح کرده است. در آیهای میفرماید: «لایُکَلِّفُ اللّهُ نَفْساً إلاّ وُسْعَها[۱۱]؛ خداوند هیچ کس را تکلیف نمیکند مگر به قدر توانایی او». و در آیهای دیگر آمده است: «وَ ما جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ[۱۲]؛ و در دین (در مقام تکلیف) بر شما مشقت و رنج ننهاده است». و در آیه ای دیگر خداوند پس از بیان این حکم که در صورت دسترس نداشتن به آب، با خاک پاک تیمّم کنید، میفرماید: «ما یُرِیدُ اللّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُم مِن حَرَجٍ[۱۳]؛ خداوند نمیخواهد هیچ گونه سختی برای شما قرار دهد». از این رو، خداوند متعال هم در مقام جعل و تشریعِ حکم، حکمی حرجی و مشقت زا وضع نکرده؛ و هم در صورتی که بر اثر پیدایی شرایط و عوارضی، حکمی برای مکلّف حرجی و دارای مشقت باشد، آن حکم را از وی برداشته و او را از آن معاف داشته است.[۱۴]
بدعت
بدعت عبارت است از نوآورى عقیده یا عملى در حوزه دین بدون استناد به منابع پذیرفته شده در استنباط احکام.[۱۵] از آنجا که زمام تشریع احکام و تکالیف بندگان به دست خداوند است که پیامبران از راه وحی آن را دریافت و به مردم ابلاغ میکنند، بنابر این، هیچ یک از بندگان حق ندارد از پیش خود و بر پایه نظر و اندیشه خویش، حکم و تکلیفی را وضع کند و آن را به خداوند نسبت دهد.[۱۶] روایات بسیارى در نکوهش بدعت وارد شده است. مضمون برخى از آنها این است که: «هر بدعتى گمراهى، و فرجام هر گمراهىاى آتش است».[۱۷]
پانویس
- ↑ سوره مائده، ۴۸.
- ↑ مفردات راغب، مادّه «شرع».
- ↑ مجله فقه اهل بیت علیهم السلام، ج۳۷، ص۹۹
- ↑ سوره مائده، ۴۸.
- ↑ سوره آل عمران، ۱۹.
- ↑ تفسیر المیزان، ج۵، ص۳۵۰
- ↑ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۴، ص۶۷۴
- ↑ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۴، ص۶۷۴
- ↑ نگاه کنید: لگنهاوزن، محمد، «نقش شریعت در زندگی مسلمین»، ترجمه منصور نصیری، معرفت، اسفند ۱۳۷۹ش.
- ↑ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۴، ص۶۷۵
- ↑ بقره، آیه۲۸۶.
- ↑ حج، آیه۷۸.
- ↑ مائده، آیه۶.
- ↑ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۴، ص۶۷۵
- ↑ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۲، ص۷۵
- ↑ فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۴، ص۶۷۵
- ↑ وسائل الشیعة، ج۸، ص۳۳۵
منابع
- طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، انتشارات اسلامی جامعۀ مدرسین حوزه علمیه، پنجم، ۱۴۱۷ق.
- جمعی از پژوهشگران، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، مؤسّسه دائرة المعارف فقه اسلامى، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
- جمعى از مؤلفان، مجله فقه اهل بیت علیهم السلام، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى بر مذهب اهل بیت علیهم السلام، چاپ اول.
- لگنهاوزن، محمد، «نقش شریعت در زندگی مسلمین»، ترجمه منصور نصیری، معرفت، اسفند ۱۳۷۹ش.