قیس بن سعد
قیس بن سعد خزرجی فرزند سعد بن عباده و از یاران اهل بیت علیهمالسلام به شمار می رفت. وی در نبردهای جمل و صفین و نهروان در رکاب امیرالمؤمنین حضور داشت و از سوی آن حضرت، مدتی حاکم مصر و آذربایجان بود. گفته شده که وی بلندقد بود و مردی سخاوتمند و شجاع شناخته میشد.
قیس در زمان پیامبر
نام او قیس و کنیهاش ابوعبدالله بود. پدرش سعد بن عباده رئیس قبیله خزرج بود و مادرش فکهیه نام داشت. قیس اندکی پیش از ظهور اسلام به دنیا آمد و در همان روزهای نوجوانی به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم علاقهمند شد و در شمار صحابه آن حضرت درآمد و از صحابه مكّي پيامبر اسلام شمرده ميشود. او با پیامبر اسلام به مدينه هجرت كرد و پس از حضور در غزوه بنی المصطلق در همه جنگهای زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم حاضر بود.[۱]
قیس از یاوران اهل بیت
قیس از ارادتمندان به امیرالمؤمنین علیهالسلام و از کسانى است که در امتثال اوامر آن حضرت تسلیم بلاشرط بوده است. در واقعه غدیر خم حاضر بود و با توجه به آنچه از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیده بود (حدیث غدیر) یکی از دوازده نفری بود که تصمیم به رویارویی با ابوبکر گرفتند؛ ولی امام علی علیهالسلام آنها را به آرامش دعوت کرد و آنان به اعتراض لفظی بسنده کردند.
قیس به پدرش سعد بن عباده که رئیس انصار بود بخاطر شرکت در سقیفه بنی ساعده و دفاع نکردن از حق امام علی علیه السلام در آنجا اعتراض کرد هنگامی که پدرش به وی گفت پذیرفتن ولایت علی واجب بود، قیس گفت:«تو این سخن را از رسول خدا شنیدی و طلب خلافت کردی و اصحابت گفتند یک امیر از ما و یک امیر از شما؛ به خدا با تو دیگر سخن نخواهم گفت»[۲]
قیس در سال ۱۹ در فتح مصر شرکت کرد و سپس ساکن همان جا شد تا این که در ماجرای اعتراض به عثمان به مدینه آمد و پس از به حکومت رسیدن حضرت علی علیهالسلام از سوی امام حاکم مصر شد؛ وى با حسن تدبیر و فراستى که داشت، به محض ورود به آنجا و قرائت نامه امام على بر مردم مصر و مختصر سخنرانى توانست کاملاً بر آن دیار مسلط شود و اگر احیاناً در برخى نقاط مصر زمزمه وفادارى به عثمان به گوش مىخورد با آنها مدارا کرد و بدون درگیرى با آنها ادامه حیات داد، ولى معاویه از این که شخصیت لایقى مانند قیس بر سرزمین مصر که با کشور شام هممرز بود، از طرف على حکومت مىکند، سخت نگران بود زیرا بیم آن داشت که اگر على علیهالسلام از کوفه حرکت کند، قیس با لشکر مصر از غرب با امام همعنان گردد و از دو سوى او را محاصره کنند.
لذا نامهاى به مضمون این که: عثمان خلیفه مظلوم به تحریک على کشته شده و چون من خوندار او مىباشم پس من به امر خلافت اولویت دارم و تو وظیفه دارى مرا در این امر یارى دهى، به قیس نوشت و قیس پاسخى دو پهلو به مضمون این که من در این باره باید بیندیشم و تو از خطر من ایمن باش، به وى نگاشت. اما معاویه به این قانع نشد و در نامه دوم با صراحت او را مورد تهدید قرار داد و قیس نیز با صراحت کامل به وى نوشت: تو از این خواب و خیال به در رو و هرگز گمان مبر که من آن کس را که از هر کسى به خلافت مقدم است رها ساخته و تو را که از هر کسى از مقام خلافت دورترى به جاى او بپذیرم و من از تهدید تو هراسى ندارم و در برابر هر گونه اقدامى آمادهام.
چون این نامه به معاویه رسید در عین حال که برآشفت، آرامش اعصاب خود را از دست نداد و در جمع مردم شام چنین وانمود کرد که والى مصر از على برگشته و به من پیوسته است و دو نامه را که یکى اولین نامه قیس بود و دیگر نامهاى ساختگى به نام قیس که این دومین نامه او است و در آن نامه معاویه را امیرالمؤمنین خوانده و بیعت خود را با وى در آن اعلام کرده بر مردم شام قرائت نمود. در نهایت توطئههای معاویه بر علیه او، حضرت علی را وادار به احضار قیس و گزاردن محمد بن ابىبکر به جای او نمود.[۳]
قیس بن سعد در نبردهای جمل و صفین و نهروان حضوری چشمگیر داشت و به جانبازی رسید. وی در دوران حکومت امام علی علیهالسلام، فرمانده شرطة الخمیس (گروهی از یاران جاننثار حضرت علی علیهالسلام) بود. همچنین از سوی حضرت علی علیهالسلام مدتی فرماندار آذربایجان شد.
قیس بن سعد پس از شهادت امام علی علیهالسلام در کنار امام حسن مجتبی علیهالسلام قرار گرفت و از فرماندهان و پیش قراولان سپاه آن حضرت شد و پس از امام حسن علیهالسلام نیز از یاران وفادار امام حسین علیهالسلام بشمار میآمد.
قیس بن سعد بن عباده در سال ۵۹ یا ۶۰ هجری دار فانی را وداع گفت.
پانویس
منابع
- سایت دانشنامه رشد.
- معارف و معاریف، سید مصطفى حسینى دشتى.
- تاریخ امامت، اصغر منتظر القائم، نشر معارف، چاپ هفتم، پاییز 1388