حضرت عیسی علیه السلام: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{متوسط}}
 
{{متوسط}}
حضرت عیسی علیه السلام، پیامبر مسیحیان و یكی از [[پیامبران اولوالعزم]] و صاحب شريعت می باشد و کتاب آسمانی او [[انجیل]] نام دارد. آن حضرت آخرین پیامبر قبل از پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله است. او داراى مقام امامت و از گواهان اعمال، و بشارت دهندگان به آمدن [[پیامبر اسلام]] بود. از معجزات اوست: خلق مرغ، زنده کردن مردگان، شفای كور مادرزاد و برصى و خبر دادن از غیب.  
+
حضرت عیسی علیه السلام، پیامبر مسیحیان و یکی از [[پیامبران اولوالعزم]] و صاحب شریعت می باشد و کتاب آسمانی او [[انجیل]] نام دارد. آن حضرت آخرین پیامبر قبل از پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله است. او داراى مقام امامت و از گواهان اعمال، و بشارت دهندگان به آمدن [[پیامبر اسلام]] بود. از معجزات اوست: خلق مرغ، زنده کردن مردگان، شفای کور مادرزاد و برصى و خبر دادن از غیب.  
  
هنگامی که يهود بر آن جناب شوريد و تصميم گرفت او را به قتل برساند، خداى تعالى او را از دست [[يهود]] نجات داد و به سوى خود بالا برد و مساله عيسى علیه السلام براى يهود مشتبه شد.
+
هنگامی که یهود بر آن جناب شورید و تصمیم گرفت او را به قتل برساند، خداى تعالى او را از دست [[یهود]] نجات داد و به سوى خود بالا برد و مساله عیسى علیه السلام براى یهود مشتبه شد.
  
 
==نام حضرت عیسی علیه السلام==
 
==نام حضرت عیسی علیه السلام==
در اقرب الموارد گويد: عيسى لفظى است عبرانى يا سريانى. به قولى آن مقلوب يسوع است که آن نيز عبرانى است.<ref> قرشى،  سيد على اكبر، [[قاموس قرآن]]، ج5، ص82.</ref> در [[الميزان]] در مورد معنای عیسی آمده است: اصل عيسى يشوع است و آن را نجات دهنده تفسير كرده اند.<ref>طباطبائی، المیزان، ج3، ص194</ref>
+
در اقرب الموارد گوید: عیسى لفظى است عبرانى یا سریانى. به قولى آن مقلوب یسوع است که آن نیز عبرانى است.<ref> قرشى،  سید على اکبر، [[قاموس قرآن]]، ج۵، ص۸۲.</ref> در [[المیزان]] در مورد معنای عیسی آمده است: اصل عیسى یشوع است و آن را نجات دهنده تفسیر کرده اند.<ref>طباطبائی، المیزان، ج۳، ص۱۹۴</ref>
  
نام دیگری که برای عیسی علیه السلام در قرآن آمده مسیح است. طبرسی در جوامع الجامع گفته است: اصل مسیح در عبرانی مشیحا بوده که معنایش مبارک است. همانگونه که خود گفت: «وَ جَعَلَنِي مُبارَكاً أَيْنَ ما كُنْتُ»<ref>سوره مریم، آیه 31</ref><ref>طبرسی، تفسير جوامع الجامع، ج‏1، ص174</ref>
+
نام دیگری که برای عیسی علیه السلام در قرآن آمده مسیح است. طبرسی در جوامع الجامع گفته است: اصل مسیح در عبرانی مشیحا بوده که معنایش مبارک است. همانگونه که خود گفت: «وَ جَعَلَنِی مُبارَکاً أَینَ ما کنْتُ»<ref>سوره مریم، آیه ۳۱</ref><ref>طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ج‏۱، ص۱۷۴</ref>
  
 
==نسب حضرت عیسی علیه السلام==
 
==نسب حضرت عیسی علیه السلام==
 
نسب [[حضرت مریم]] به نقلی این گونه است:
 
نسب [[حضرت مریم]] به نقلی این گونه است:
  
:مريم بنت عمران بن ماثان بن العازار بن أبي يوذ بن يوزن بن زربابل بن ساليان بن يوحنا بن أوشيا بن أمون بن منشكن بن حازقا بن أخاز بن يوثام بن عوزيا بن يورام بن ساقط بن ايشا بن راجعيم بن سليمان بن داود بن ايشي بن عوبد بن سلمون بن ياعز بن نحشون بن عمياد بن رام بن حصروم بن فارص بن يهوذا بن يعقوب عليه السلام.<ref> [[أنوار التنزيل و أسرار التأويل]]، ج2، ص13.</ref>
+
:مریم بنت عمران بن ماثان بن العازار بن أبی یوذ بن یوزن بن زربابل بن سالیان بن یوحنا بن أوشیا بن أمون بن منشکن بن حازقا بن أخاز بن یوثام بن عوزیا بن یورام بن ساقط بن ایشا بن راجعیم بن سلیمان بن داود بن ایشی بن عوبد بن سلمون بن یاعز بن نحشون بن عمیاد بن رام بن حصروم بن فارص بن یهوذا بن یعقوب علیه السلام.<ref> [[أنوار التنزیل و أسرار التأویل]]، ج۲، ص۱۳.</ref>
  
 
==حضرت عیسی در قرآن==
 
==حضرت عیسی در قرآن==
حضرت عیسی علیه السلام در [[قرآن]] 25 بار به عنوان عیسی، و 13 بار به عنوان مسیح آمده است. حضرت عیسی یکی از پنج پیامبر صاحب شریعت<ref>سوره شوری، آیه 13</ref> و از [[پیامبران اولو العزم]] است. آیات زیر آیاتی هستند که نام حضرت عیسی علیه السلام یا جریانی مرتبط با آن حضرت در آنها ذکر شده است:
+
حضرت عیسی علیه السلام در [[قرآن]] ۲۵ بار به عنوان عیسی، و ۱۳ بار به عنوان مسیح آمده است. حضرت عیسی یکی از پنج پیامبر صاحب شریعت<ref>سوره شوری، آیه ۱۳</ref> و از [[پیامبران اولو العزم]] است. آیات زیر آیاتی هستند که نام حضرت عیسی علیه السلام یا جریانی مرتبط با آن حضرت در آنها ذکر شده است:
  
[[سوره بقره/متن و ترجمه#87|سوره بقره، آيه 87]] • [[سوره بقره/متن و ترجمه#253|سوره بقره، آيه 253]] • [[سوره آل عمران/متن و ترجمه#45|سوره آل عمران، آيه 45-49]] • [[سوره آل عمران/متن و ترجمه#84|سوره آل عمران، آيه 84]] • [[سوره نساء/متن و ترجمه#157|سوره نساء، آيه 157-158]] • [[سوره مائده/متن و ترجمه#110|سوره مائده، آيه 110-116]] • [[سوره انعام/متن و ترجمه#85|سوره انعام، آيه 85]] • [[سوره مریم/متن و ترجمه#20|سوره مریم، آيه 20-34]] • [[سوره زخرف/متن و ترجمه#63|سوره زخرف، آيه 63-65]] • [[سوره صف/متن و ترجمه#6|سوره صف، آيه 6-14]]
+
[[سوره بقره/متن و ترجمه#۸۷|سوره بقره، آیه ۸۷]] • [[سوره بقره/متن و ترجمه#۲۵۳|سوره بقره، آیه ۲۵۳]] • [[سوره آل عمران/متن و ترجمه#۴۵|سوره آل عمران، آیه ۴۵-۴۹]] • [[سوره آل عمران/متن و ترجمه#۸۴|سوره آل عمران، آیه ۸۴]] • [[سوره نساء/متن و ترجمه#۱۵۷|سوره نساء، آیه ۱۵۷-۱۵۸]] • [[سوره مائده/متن و ترجمه#۱۱۰|سوره مائده، آیه ۱۱۰-۱۱۶]] • [[سوره انعام/متن و ترجمه#۸۵|سوره انعام، آیه ۸۵]] • [[سوره مریم/متن و ترجمه#۲۰|سوره مریم، آیه ۲۰-۳۴]] • [[سوره زخرف/متن و ترجمه#۶۳|سوره زخرف، آیه ۶۳-۶۵]] • [[سوره صف/متن و ترجمه#۶|سوره صف، آیه ۶-۱۴]]
  
 
'''چند نمونه از آیاتی که نام حضرت عیسی علیه السلام در آنها آمده است:'''
 
'''چند نمونه از آیاتی که نام حضرت عیسی علیه السلام در آنها آمده است:'''
  
* {{متن قرآن|«إِذْ قالَتِ الْمَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهاً فِى الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ»}}: ياد كن هنگامى را كه [[فرشتگان]] گفتند: اى مريم، خداوند تو را به كلمه اى از جانب خود كه نامش مسيح، عيسى بن مريم است مژده مى  دهد، در حالى كه او در دنيا و [[آخرت]] آبرومند و از مقربان است. ([[سوره آل عمران]]، آيه 45)
+
* {{متن قرآن|«إِذْ قالَتِ الْمَلائِکةُ یا مَرْیمُ إِنَّ اللَّهَ یبَشِّرُک بِکلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیمَ وَجِیهاً فِى الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ»}}: یاد کن هنگامی‌را که [[فرشتگان]] گفتند: اى مریم، خداوند تو را به کلمه اى از جانب خود که نامش مسیح، عیسى بن مریم است مژده می دهد، در حالى که او در دنیا و [[آخرت]] آبرومند و از مقربان است. ([[سوره آل عمران]]، آیه ۴۵)
  
* {{متن قرآن|«وَ زَكَرِيّا وَ يَحْيى وَ عِيسى وَ إِلْياسَ كُلٌّ مِنَ الصّالِحِينَ»}}: و زكريا و يحيى و عيسى و الياس را ياد كن كه جملگى از شايستگان بودند. ([[سوره انعام]]، آيه 85)
+
* {{متن قرآن|«وَ زَکرِیا وَ یحْیى وَ عِیسى وَ إِلْیاسَ کلٌّ مِنَ الصّالِحِینَ»}}: و زکریا و یحیى و عیسى و الیاس را یاد کن که جملگى از شایستگان بودند. ([[سوره انعام]]، آیه ۸۵)
  
* {{متن قرآن|«إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِندَاللّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثِمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ»}}: در واقع مثل عيسى نزد خدا همچون مثل [[خلقت آدم]] است كه او را از خاك آفريد سپس بدو گفت: باش پس وجود يافت. (سوره آل عمران، آیه 59)
+
* {{متن قرآن|«إِنَّ مَثَلَ عِیسَى عِندَاللّهِ کمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثِمَّ قَالَ لَهُ کن فَیکونُ»}}: در واقع مثل عیسى نزد خدا همچون مثل [[خلقت آدم]] است که او را از خاک آفرید سپس بدو گفت: باش پس وجود یافت. (سوره آل عمران، آیه ۵۹)
  
مادر مسيح نامش مريم دختران عمران بود، مادر مريم به وى حامله شد و [[نذر]] كرد فرزند در شكم خود را، بعد از زائيدن محرر كند يعنى خادم [[مسجد]] كند، و او در حالى اين نذر را مى  كرد كه مى  پنداشت فرزندش پسر خواهد بود ولى وقتى او را زائيد و فهميد كه او دختر است، اندوهناك شد و حسرت خورد و نامش را مريم يعنى خادمه نهاد، پدر مريم قبل از ولادت او از دنيا رفته بود، به ناچار خود او دخترش را در آغوش گرفته به مسجد آورد و او را به كاهنان مسجد كه يكى از آنان زكريا بود تحويل داد، كاهنان درباره كفالت مريم با هم مشاجره كردند و در آخر به اين معنا رضايت دادند كه در اين باره قرعه بيندازند و چون قرعه انداختند زكريا برنده شد و او عهده دار تكفل مريم گشت تا وقتى كه مريم به حد بلوغ رسيد.
+
مادر مسیح نامش مریم دختران عمران بود، مادر مریم به وى حامله شد و [[نذر]] کرد فرزند در شکم خود را، بعد از زائیدن محرر کند یعنى خادم [[مسجد]] کند، و او در حالى این نذر را می کرد که می پنداشت فرزندش پسر خواهد بود ولى وقتى او را زائید و فهمید که او دختر است، اندوهناک شد و حسرت خورد و نامش را مریم یعنى خادمه نهاد، پدر مریم قبل از ولادت او از دنیا رفته بود، به ناچار خود او دخترش را در آغوش گرفته به مسجد آورد و او را به کاهنان مسجد که یکى از آنان زکریا بود تحویل داد، کاهنان درباره کفالت مریم با هم مشاجره کردند و در آخر به این معنا رضایت دادند که در این باره قرعه بیندازند و چون قرعه انداختند زکریا برنده شد و او عهده دار تکفل مریم گشت تا وقتى که مریم به حد بلوغ رسید.
  
در آن اوان، زكريا حجابى بين مريم و كاهنان برقرار نمود و مريم در داخل آن حجاب مشغول [[عبادت]] بود و احدى بجز زكريا بر او درنمى  آمد و هر وقت زكريا بر او درمى  آمد و داخل [[محراب]] او مى  شد، رزقى نزد او مى  يافت، روزى از مريم پرسيد: اين رزق از كجا نزد تو مى  آيد: گفت: از نزد خدا و خدا به هر كس بخواهد بدون حساب روزى مى  دهد و مريم صديقه و به [[عصمت]] خدا معصوم بود، طاهره بود، اصطفاء شده بود، محدث و مرتبط با ملائكه بود. ملكى از ملائكه به او گفت: كه خدا تو را اصطفاء و تطهير كرده، مريم از قانتين بود و يكى از آيات خدا براى همه عالميان بود.
+
در آن اوان، زکریا حجابى بین مریم و کاهنان برقرار نمود و مریم در داخل آن حجاب مشغول [[عبادت]] بود و احدى بجز زکریا بر او درنمی آمد و هر وقت زکریا بر او درمی آمد و داخل [[محراب]] او می شد، رزقى نزد او می یافت، روزى از مریم پرسید: این رزق از کجا نزد تو می آید: گفت: از نزد خدا و خدا به هر کس بخواهد بدون حساب روزى می دهد و مریم صدیقه و به [[عصمت]] خدا معصوم بود، طاهره بود، اصطفاء شده بود، محدث و مرتبط با ملائکه بود. ملکى از ملائکه به او گفت: که خدا تو را اصطفاء و تطهیر کرده، مریم از قانتین بود و یکى از آیات خدا براى همه عالمیان بود.
  
اينها صفاتى است براى مريم كه آيات زير بيانگر آن است. ([[سوره آل عمران]]، آيه 35-44، [[سوره انبياء]]، آيه 91، [[سوره تحريم]]، آيه 12)
+
اینها صفاتى است براى مریم که آیات زیر بیانگر آن است. ([[سوره آل عمران]]، آیه ۳۵-۴۴، [[سوره انبیاء]]، آیه ۹۱، [[سوره تحریم]]، آیه ۱۲)
  
بعد از آن كه مريم به حد بلوغ رسيد و در حجاب (محراب) قرار گرفت، خداى تعالى [[روح]] را (كه يكى از [[فرشتگان]] بزرگ خدا است) نزد او فرستاد و روح به شكل بشرى تمام عيار در برابر مريم مجسم شد و به او گفت: كه فرستاده اى است از نزد معبودش، و پروردگارش وى را فرستاده تا به اذن او پسرى به وى بدهد، پسرى بدون پدر، و او را بشارت داد به اين كه بزودى از پسرش [[معجزات]] عجيبى ظهور مى  كند و نيز خبر داد كه خداى تعالى بزودى او را به روح القدس تاييد نموده، كتاب و [[حكمت]] و [[تورات]] و انجيلش مى  آموزد و به عنوان رسولى به سوى  [[بنى اسرائيل]] گسيلش مى  دارد، رسولى داراى آيات بينات، و نيز به مريم از شان پسرش و سرگذشت او خبر داد، آن گاه در مريم بدميد و او را حامله كرد، آن طور كه يك نفر زن به فرزند خود حامله مى  شود، اين مطالب از آيات زير استفاده مى  شود: (سوره آل عمران، آيه 35-44)
+
بعد از آن که مریم به حد بلوغ رسید و در حجاب (محراب) قرار گرفت، خداى تعالى [[روح]] را (که یکى از [[فرشتگان]] بزرگ خدا است) نزد او فرستاد و روح به شکل بشرى تمام عیار در برابر مریم مجسم شد و به او گفت: که فرستاده اى است از نزد معبودش، و پروردگارش وى را فرستاده تا به اذن او پسرى به وى بدهد، پسرى بدون پدر، و او را بشارت داد به این که بزودى از پسرش [[معجزات]] عجیبى ظهور می کند و نیز خبر داد که خداى تعالى بزودى او را به روح القدس تایید نموده، کتاب و [[حکمت]] و [[تورات]] و انجیلش می آموزد و به عنوان رسولى به سوى  [[بنى اسرائیل]] گسیلش می دارد، رسولى داراى آیات بینات، و نیز به مریم از شان پسرش و سرگذشت او خبر داد، آن گاه در مریم بدمید و او را حامله کرد، آن طور که یک نفر زن به فرزند خود حامله می شود، این مطالب از آیات زیر استفاده می شود: (سوره آل عمران، آیه ۳۵-۴۴)
  
آنگاه مريم به مكانى دور منتقل شد و در آن جا درد زائيدنش گرفت و درد زائيدن او را به طرف تنه نخله اى كشانيد و با خود مى  گفت: اى كاش قبل از اين مرده و از خاطره ها فراموش شده بودم، من همه چيز را و همه چيز مرا از ياد مى  برد، در اين هنگام از طرف پائين وى ندايش داد:
+
آنگاه مریم به مکانى دور منتقل شد و در آن جا درد زائیدنش گرفت و درد زائیدن او را به طرف تنه نخله اى کشانید و با خود می گفت: اى کاش قبل از این مرده و از خاطره ها فراموش شده بودم، من همه چیز را و همه چیز مرا از یاد می برد، در این هنگام از طرف پائین وى ندایش داد:
  
غم مخور كه پروردگارت پائين پايت نهر آبى قرار داده، تنه درخت را تكان بده تا پى در پى خرماى نورس از بالا بريزد، از آن خرما بخور و از آن آب بنوش و از فرزندى چون من خرسند باش، اگر از آدميان كسى را ديدى كه حتما خواهى ديد، بگو من براى رحمان [[روزه]] گرفته ام و به همين جهت امروز با هيچ انسان سخن نمى گويم، مريم چون اين را شنيد از آن جا كه فرزند خود را زائيده بود به طرف مردم آمد در حالى كه فرزندش را در آغوش داشت (سوره مريم، آيه 20-27) و به طورى كه از آيات كريمه [[قرآن]] برمى آيد حامله شدنش و وضع حملش و سخن گفتن او و ساير شؤون وجودش از سنخ همين عناوين در ساير افراد انسان ها بوده.
+
غم مخور که پروردگارت پائین پایت نهر آبى قرار داده، تنه درخت را تکان بده تا پى در پى خرماى نورس از بالا بریزد، از آن خرما بخور و از آن آب بنوش و از فرزندى چون من خرسند باش، اگر از آدمیان کسى را دیدى که حتما خواهى دید، بگو من براى رحمان [[روزه]] گرفته ام و به همین جهت امروز با هیچ انسان سخن نمی‌گویم، مریم چون این را شنید از آن جا که فرزند خود را زائیده بود به طرف مردم آمد در حالى که فرزندش را در آغوش داشت (سوره مریم، آیه ۲۰-۲۷) و به طورى که از آیات کریمه [[قرآن]] برمی‌آید حامله شدنش و وضع حملش و سخن گفتن او و سایر شؤون وجودش از سنخ همین عناوین در سایر افراد انسان ها بوده.
  
مردم و همشهريان مريم وقتى او را به اين حال ديدند، شروع كردند از هر سو به وى طعنه زدن و سرزنش نمودند چون ديدند دخترى شوهر نرفته بچه دار شده است، گفتند: اى مريم چه عمل شگفت  آورى كردى!، اى خواهر هارون نه پدرت بد مردى بود و نه مادرت زناكار، مريم اشاره كرد به كودكش كه با او سخن بگوئيد، مردم گفتند: ما چگونه با كسى سخن گوئيم كه كودكى در گهواره است، در اين جا عيسى به سخن درآمد و گفت: من بنده خدا هستم، خداى تعالى به من كتاب داد و مرا پيامبرى از [[پیامبران]] كرد و هر جا كه باشم با بركتم كرد و مرا به [[نماز]] و [[زكات]] سفارش كرد، مادام كه زنده باشم بر احسان به مادرم سفارش فرمود و مرا نه جبار كرد و نه شقى، و سلام بر من روزى كه به دنيا آمدم و روزى كه مى  ميرم و روزى كه زنده برمى  خيزم. (سوره مريم، آيه 27-34)
+
مردم و همشهریان مریم وقتى او را به این حال دیدند، شروع کردند از هر سو به وى طعنه زدن و سرزنش نمودند چون دیدند دخترى شوهر نرفته بچه دار شده است، گفتند: اى مریم چه عمل شگفت  آورى کردى!، اى خواهر هارون نه پدرت بد مردى بود و نه مادرت زناکار، مریم اشاره کرد به کودکش که با او سخن بگوئید، مردم گفتند: ما چگونه با کسى سخن گوئیم که کودکى در گهواره است، در این جا عیسى به سخن درآمد و گفت: من بنده خدا هستم، خداى تعالى به من کتاب داد و مرا پیامبرى از [[پیامبران]] کرد و هر جا که باشم با برکتم کرد و مرا به [[نماز]] و [[زکات]] سفارش کرد، مادام که زنده باشم بر احسان به مادرم سفارش فرمود و مرا نه جبار کرد و نه شقى، و سلام بر من روزى که به دنیا آمدم و روزى که می میرم و روزى که زنده برمی خیزم. (سوره مریم، آیه ۲۷-۳۴)
  
پس اين كلام كه عيسى در كودكى اداء كرد، به اصطلاح علمى، نسبت به برنامه كار نبوتش براعت استهلال بوده (براعت استهلال به اين معنا است كه نويسنده كتاب در حمد و ثناى اول كتابش كلماتى بگنجاند كه در عين اين كه حمد و ثناى خدا است اشاره اى هم باشد به  اين كه در اين كتاب پيرامون چه مسائلى بحث مى  شود)، عيسى علیه السلام هم با اين كلمات خود فهماند كه بزودى عليه ظلم و طغيان، قيام نموده و شريعت [[حضرت موسی]] علیه السلام را زنده و استوار مى  سازد و آن چه از معارف آن شريعت مندرس و كهنه گشته تجديد مى  كند و آن چه از آياتش كه مردم درباره اش اختلاف دارند بيان و روشن مى سازد.
+
عیسى علیه السلام نشو و نما کرد تا به سن جوانى رسید. در این اوان به [[رسالت]] به سوى [[بنى اسرائیل]] گسیل شد و مامور شد تا ایشان را به سوى دین [[توحید]] بخواند، و ابلاغ کند که من آمده ام به سوى شما و با معجزه اى از ناحیه پروردگارتان آمده ام و آن این است که براى شما (و پیش رویتان) از گل چیزى به شکل مرغ می سازم و سپس در آن می دمم، به اذن خدا مرغ زنده اى می شود و من کور مادرزاد و برصى غیر قابل علاج را [[شفا]] مى‌دهم و مردگان را به اذن خدا زنده مى‌کنم و بدانچه مى‌خورید و بدانچه در خانه هایتان ذخیره مى‌کنید خبر مى‌دهم، که در این براى شما آیتى است بر این که خدا رب من و رب شما است و باید او را بپرستید.
  
عيسى علیه السلام نشو و نما كرد تا به سن جوانى رسيد و با مادرش مانند ساير انسان ها طبق عادت جارى در زندگى بشرى مى  خوردند و مى نوشيدند و در آن دو مادام كه زندگى مى  كردند تمامى عوارض وجود كه در ديگران هست وجود داشت.
+
عیسى علیه السلام مردم را به [[شریعت]] جدید خود که همان تصدیق شریعت موسى علیه السلام است دعوت می کرد، چیزى که هست بعضى از [[احکام]] موسى را نسخ نمود و آن حرمت پاره اى از چیزها است که در [[تورات]] به منظور گوشمالى و سختگیرى بر یهود [[حرام]] شده بود و بارها می فرمود: من با حکمت به سوى شما گسیل شده ام، تا برایتان بیان کنم آن چه را که مورد اختلاف شما است و نیز می فرمود: اى بنى اسرائیل من فرستاده خدا به سوى شمایم، در حالى که تورات را که کتاب آسمانى قبل از من بوده تصدیق دارم و در حالى که بشارت می دهم به رسولى که بعد از من می‌آید و نامش احمد است.
  
عيسى علیه السلام در اين اوان به [[رسالت]] به سوى [[بنى اسرائيل]] گسيل شد و مامور شد تا ايشان را به سوى دين [[توحيد]] بخواند، و ابلاغ كند كه من آمده ام به سوى شما و با معجزه اى از ناحيه پروردگارتان آمده ام و آن اين است كه براى شما (و پيش رويتان) از گل چيزى به شكل مرغ مى  سازم و سپس در آن مى  دمم، به اذن خدا مرغ زنده اى مى  شود و من كور مادرزاد و برصى غير قابل علاج را [[شفا]] مى  دهم و مردگان را به اذن خدا زنده مى  كنم و بدانچه مى  خوريد و بدانچه در خانه هايتان ذخيره مى  كنيد خبر مى  دهم، كه در اين براى شما آيتى است بر اين كه خدا رب من و رب شما است و بايد او را بپرستيد.
+
عیسى علیه السلام به وعده هایى که داده بود که فلان و فلان [[معجزه]] را آورده ام وفا کرد، هم مرغ خلق کرد و هم مردگان را زنده کرد و هم کور مادرزاد و برصى را شفا داد و هم به اذن خدا از غیب خبر داد.
  
عيسى علیه السلام مردم را به [[شريعت]] جديد خود كه همان تصديق شريعت موسى علیه السلام است دعوت مى  كرد، چيزى كه هست بعضى از [[احكام]] موسى را نسخ نمود و آن حرمت پاره اى از چيزها است كه در [[تورات]] به منظور گوشمالى و سختگيرى بر يهود [[حرام]] شده بود و بارها مى  فرمود: من با حكمت به سوى شما گسيل شده ام، تا برايتان بيان كنم آن چه را كه مورد اختلاف شما است و نيز مى  فرمود: اى بنى اسرائيل من فرستاده خدا به سوى شمايم، در حالى كه تورات را كه كتاب آسمانى قبل از من بوده تصديق دارم و در حالى كه بشارت مى  دهم به رسولى كه بعد از من مى  آيد و نامش احمد است.
+
عیسى علیه السلام همچنان بنى اسرائیل را به [[توحید]] خدا و شریعت جدید دعوت کرد تا وقتى که از [[ایمان]] آوردنشان مایوس شد، و وقتى طغیان و عناد مردم را دید و استکبار کاهنان و احبار یهود از پذیرفتن دعوتش را مشاهده کرد، از میان عده کمی‌که به وى ایمان آورده بودند چند نفر حوارى انتخاب کرد تا او را در راه خدا یارى کنند.  
  
عيسى علیه السلام به وعده هايى كه داده بود كه فلان و فلان [[معجزه]] را آورده ام وفا كرد، هم مرغ خلق كرد و هم مردگان را زنده كرد و هم كور مادرزاد و برصى را شفا داد و هم به اذن خدا از غيب خبر داد.
+
از سوى دیگر یهود بر آن جناب شورید و تصمیم گرفت او را به قتل برساند، ولى خداى تعالى او را از دست یهود نجات داد و به سوى خود بالا برد و مساله عیسى علیه السلام براى یهود مشتبه شد، بعضى خیال کردند که او را کشتند، بعضى دیگر پنداشتند که به دارش آویختند، خداى تعالى فرمود: نه آن بود و نه این، بلکه امر بر آنان مشتبه شد. ([[سوره آل عمران]]، ۴۵-۵۸، [[سوره زخرف]]، ۶۳-۶۵، [[سوره صف]]، ۶-۱۴، [[سوره مائده]]، ۱۱۰-۱۱۱، [[سوره نساء]]، ۱۵۷-۱۵۸)، این بود تمامی‌آنچه [[قرآن کریم]] در داستان عیسى و مادرش فرموده است.<ref> [[ترجمه المیزان]]، ج۳، ص۴۴۱.</ref>
  
عيسى علیه السلام همچنان بنى اسرائيل را به [[توحيد]] خدا و شريعت جديد دعوت كرد تا وقتى كه از [[ايمان]] آوردنشان مايوس شد، و وقتى طغيان و عناد مردم را ديد و استكبار كاهنان و احبار يهود از پذيرفتن دعوتش را مشاهده كرد، از ميان عده كمى كه به وى ايمان آورده بودند چند نفر حوارى انتخاب كرد تا او را در راه خدا يارى كنند.
+
==حضرت عیسی در روایات==
  
از سوى ديگر يهود بر آن جناب شوريد و تصميم گرفت او را به قتل برساند، ولى خداى تعالى او را از دست يهود نجات داد و به سوى خود بالا برد و مساله عيسى علیه السلام براى يهود مشتبه شد، بعضى خيال كردند كه او را كشتند، بعضى ديگر پنداشتند كه به دارش آويختند، خداى تعالى فرمود: نه آن بود و نه اين، بلكه امر بر آنان مشتبه شد. ([[سوره آل عمران]]، 45-58، [[سوره زخرف]]، 63-65، [[سوره صف]]، 6-14، [[سوره مائده]]، 110-111، [[سوره نساء]]، 157-158)، اين بود تمامى آنچه [[قرآن کریم]] در داستان عيسى و مادرش فرموده است.<ref> [[ترجمه الميزان]]، ج3، ص441.</ref>
+
* در سخنان نجواآمیز خدای تعالی با عیسی علیه السلام: ای عیسی، چونان شخص دلسوز و مهربان، تو را به مهربانی سفارش می‌کنم تا با طلب شادی و خشنودی من، سزاوار دوستی من شوی. تو در بزرگی و در خردی برکت داده شدی و هر جا بودی با [[برکت]] بودی. گواهی می‌دهم که تو بنده من و زاده کنیز من هستی، با [[نافله]] ها به من نزدیک شو و به من [[توکل]] کن تا تو را کفایت کنم و غیر مرا به [[ولایت]] و دوستی برمگزین که تو را تنها می‌گذارم.<ref> [[بحارالأنوار]] ([[علامه مجلسى]])، ج۱۴، ص۲۸۹.</ref>
  
==حضرت عیسی در روايات==
+
* پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند به عیسی بن مریم [[وحی]] فرمود که: با [[حکمت]] من خودت را اندرز ده. اگر از آن سود بردی، آن  گاه مردم را نیز اندرز ده وگرنه از من شرم کن.<ref> [[حکم النبی الأعظم]] صلى الله علیه و آله و سلم (محمدى رى شهرى)، ج۴، ص۱۰۸.</ref>
  
* در سخنان نجواآميز خداي تعالي با عيسي عليه السلام: اي عيسي، چونان شخص دلسوز و مهربان، تو را به مهرباني سفارش مي كنم تا با طلب شادي و خشنودي من، سزاوار دوستي من شوي. تو در بزرگي و در خردي بركت داده شدي و هر جا بودي با [[بركت]] بودي. گواهي مي  دهم كه تو بنده من و زاده كنيز من هستي، با [[نافله]] ها به من نزديك شو و به من [[توكل]] كن تا تو را كفايت كنم و غير مرا به [[ولايت]] و دوستي برمگزين كه تو را تنها مي  گذارم.<ref> [[بحارالأنوار]] ([[علامه مجلسى]]ج14، ص289.</ref>
+
* عن أبی عبدالله علیه السلام: عیسی بن مریم علیه السلام بر آبادیی گذشت که مردم آن (همگی) مرده بودند... پس فرمود: ای اهل این آبادی! یکی از آن ها پاسخ داد: لبّیک ای [[روح]] و کلمه خدا! آن حضرت فرمود: وای بر شما! اعمال شما چه بود؟ عرض کرد: بندگی طاغوت و دوستی دنیا... فرمود: چگونه طاغوت را بندگی می‌کردید؟ عرض کرد: از گنهکاران فرمان می‌بردیم.<ref>[[البرهان فی تفسیر القرآن]] (سید هاشم بحرانىج۵، ص۷۴۱.</ref>
  
* پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: خداوند به عيسي بن مريم [[وحی]] فرمود كه: با [[حكمت]] من خودت را اندرز ده. اگر از آن سود بردي، آن  گاه مردم را نيز اندرز ده وگرنه از من شرم كن.<ref> [[حكم النبي الأعظم]] صلى الله عليه و آله و سلم (محمدى رى شهرىج4، ص108.</ref>
+
* [[امام کاظم]] علیه السلام: مسیح علیه السلام فرمود: ای بندگان بد! گندم را پاک و تمیز کنید و خوب آردش نمایید تا طعم آن را بچشید و گوارایتان گردد. همچنین [[ایمان]] را خالص و کامل گردانید تا شیرینی آن را بیابید و سرانجامش شما را سود رساند.<ref> بحارالأنوار (علامه مجلسىج۱، ص۱۴۵.</ref>
  
* عن أبي عبدالله عليه السلام: عيسی بن مريم عليه  السلام بر آباديي گذشت كه مردم آن (همگي) مرده بودند... پس فرمود: اي اهل اين آبادي! يكي از آن ها پاسخ داد: لبّيك اي [[روح]] و كلمه خدا! آن حضرت فرمود: واي بر شما! اعمال شما چه بود؟ عرض كرد: بندگي طاغوت و دوستي دنيا... فرمود: چگونه طاغوت را بندگي مي  كرديد؟ عرض كرد: از گنهكاران فرمان مي  برديم.<ref>[[البرهان في تفسير القرآن]] (سيد هاشم بحرانى)، ج5، ص741.</ref>
+
* پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عیسی بن مریم بر گوری گذشت که صاحب  آن [[عذاب]] می‌کشید. سال بعد نیز بر همان گور گذشت و دید دیگر عذاب نمی‌شود. عرض کرد: پروردگارا، پارسال از این گور عبور کردم و صاحبش عذاب می‌شد و امسال که از آن می‌گذرم دیگر عذاب نمی‌کشد؟ خداوند جل جلاله به او [[وحی]] فرمود: ای روح الله ، فرزند صالحی از او بزرگ شد و راهی را درست کرد و یتیمی‌را سرپرستی نمود و من به خاطر این کارهای فرزندش، او را آمرزیدم.<ref> البرهان فی تفسیر القرآن (سید هاشم بحرانى )، ج۳، ص۷۱۱.</ref>
  
* [[امام کاظم]] عليه السلام: مسيح عليه السلام فرمود: اي بندگان بد! گندم را پاك و تميز كنيد و خوب آردش نماييد تا طعم آن را بچشيد و گوارايتان گردد. همچنين [[ايمان]] را خالص و كامل گردانيد تا شيريني آن را بيابيد و سرانجامش شما را سود رساند.<ref> بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج1، ص145.</ref>
+
* [[امام صادق]] علیه السلام: خدای تعالی به عیسی  بن مریم علیه  السلام وحی فرمود که: ای عیسی! از چشمان خود اشک و از دل خود خشوع به من ببخش و آن گاه که هرزگان خوش و خندانند تو با میل اندوه چشمان خود را سرمه کن و بر سر گورهای مردگان بایست و با فریاد آنان را صدا بزن شاید پند (لازم) خود را از ایشان بگیری و بگو که من هم همراه دیگران به ایشان خواهم پیوست.<ref> بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج۱۴، ص۳۲۰.</ref>
  
* پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: عيسي بن مريم بر گوري گذشت كه صاحب  آن [[عذاب]] مي  كشيد. سال بعد نيز بر همان گور گذشت و ديد ديگر عذاب نمي  شود. عرض كرد: پروردگارا، پارسال از اين گور عبور كردم و صاحبش عذاب مي شد و امسال كه از آن مي  گذرم ديگر عذاب نمي  كشد؟ خداوند جل جلاله به او [[وحی]] فرمود: اي روح الله ، فرزند صالحي از او بزرگ شد و راهي را درست كرد و يتيمي را سرپرستي نمود و من به خاطر اين كارهاي فرزندش، او را آمرزيدم.<ref> البرهان في تفسير القرآن (سيد هاشم بحرانى ج3، ص711.</ref>
+
* امام صادق علیه السلام: عیسی بن مریم علیهما السلام از [[جبرئیل]] علیه السلام پرسید: کی [[قیامت]] بر پا می‌شود؟ جبرئیل چنان بیتاب و مضطرب شد که از هوش رفت و چون به هوش آمد، گفت: ای [[روح]] اللّه ! من در این باره بیشتر از تو نمی‌دانم. از آنِ خداست هر آن که در آسمان ها و زمین است، قیامت جز ناگهانی و بی خبر بر شما وارد نمی‌شود.<ref> بحارالأنوار (علامه مجلسىج  ۶، ص: ۳۱۲.</ref>
  
* [[امام صادق]] عليه السلام: خداي تعالي به عيسي  بن مريم عليه  السلام وحي فرمود كه: اي عيسي! از چشمان خود اشك و از دل خود خشوع به من ببخش و آن گاه كه هرزگان خوش و خندانند تو با ميل اندوه چشمان خود را سرمه كن و بر سر گورهاي مردگان بايست و با فرياد آنان را صدا بزن شايد پند (لازم) خود را از ايشان بگيري و بگو كه من هم همراه ديگران به ايشان خواهم پيوست.<ref> بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج14، ص320.</ref>
+
* امام صادق علیه السلام: بدانید که اگر کسی عیسی بن مریم را انکار کند و به [[نبوت]] دیگر [[پیامبران]] اعتراف نماید، [[ایمان]] نیاورده است.<ref> [[الأنوار الساطعة فی شرح الزیارة الجامعة]]، ج۴، ص۴۹۶.</ref>
  
* امام صادق عليه السلام: عيسي بن مريم عليهما السلام از [[جبرئيل]] عليه  السلام پرسيد: كي [[قيامت]] بر پا مي  شود؟ جبرئيل چنان بيتاب و مضطرب شد كه از هوش رفت و چون به هوش آمد، گفت: اي [[روح]] اللّه ! من در اين باره بيشتر از تو نمي  دانم. از آنِ خداست هر آن كه در آسمان ها و زمين است، قيامت جز ناگهاني و بي خبر بر شما وارد نمي شود.<ref> بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج  6، ص: 312.</ref>
+
* به عیسی بن مریم علیه السلام عرض شد: چه کسی تو را ادب آموخت؟ فرمود: هیچ کس ادبم نیاموخت، بلکه زشتی نادانی را دیدم و از آن دوری گزیدم.<ref> بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج۱۴، ص۳۲۶.</ref>
  
* امام صادق عليه السلام: بدانيد كه اگر كسي عيسي بن مريم را انكار كند و به [[نبوت]] ديگر [[پیامبران]] اعتراف نمايد، [[ايمان]] نياورده است.<ref> [[الأنوار الساطعة في شرح الزيارة الجامعة]]، ج4، ص496.</ref>
+
* [[امام صادق]] علیه السلام: یکی از روش های عیسی بن مریم گشت و گذار در شهرها بود. روزی با یکی از یاران خود که مردی کوته اندام بود و غالباً با عیسی علیه  السلام همراهی می‌کرد، برای سیاحت بیرون رفت. چون عیسی به دریا رسید با یقین درست گفت: به نام خدا و بر روی آب حرکت کرد. مرد کوتاه قد چون دید عیسی علیه  السلام از آب گذشت با یقین درست گفت: به نام خدا و بر روی آب حرکت کرد تا به عیسی علیه  السلام رسید. در این هنگام دچار خودبینی و غرور شد... لذا در آب فرو رفت. پس از عیسی کمک خواست و آن حضرت دستش را گرفت و او را از آب بیرون کشید.<ref> بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج۱۴، ص۲۵۴.</ref>
  
* به عيسي بن مريم عليه السلام عرض شد: چه كسي تو را ادب آموخت؟ فرمود: هيچ كس ادبم نياموخت، بلكه زشتي ناداني را ديدم و از آن دوري گزيدم.<ref> بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج14، ص326.</ref>
+
==اخلاق و فضائل و ویژگی های حضرت عیسی علیه السلام==
  
* [[امام صادق]] عليه السلام: يكي از روش هاي عيسي بن مريم گشت و گذار در شهرها بود. روزي با يكي از ياران خود كه مردي كوته اندام بود و غالباً با عيسي عليه  السلام همراهي مي  كرد، براي سياحت بيرون رفت. چون عيسي به دريا رسيد با يقين درست گفت: به نام خدا و بر روي آب حركت كرد. مرد كوتاه قد چون ديد عيسي عليه  السلام از آب گذشت با يقين درست گفت: به نام خدا و بر روي آب حركت كرد تا به عيسي عليه  السلام رسيد. در اين هنگام دچار خودبيني و غرور شد... لذا در آب فرو رفت. پس از عيسي كمك خواست و آن حضرت دستش را گرفت و او را از آب بيرون كشيد.<ref> بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج14، ص254.</ref>
+
* حضرت عیسی علیه السلام: بنده خدا - پیامبر خدا - ([[سوره مریم]]، آیه ۳۰) و رسول به سوى [[بنى اسرائیل]] ([[سوره آل عمران]]، آیه ۴۹) و یکى از [[پیامبران]] [[اولوالعزم]] و صاحب [[شریعت]] بوده و کتابى به نام [[انجیل]] داشت. ([[سوره احزاب]]، آیه ۷، [[سوره شورى]]، آیه ۱۳، [[سوره مائده]]، آیه ۴۶)، خداى تعالى نام او را مسیح عیسى نهاد (سوره آل عمران، آیه ۴۵) و "کلمة اللَّه" و "روحى از خدا" خواند ([[سوره نساء]]، آیه ۱۷۱)، و داراى مقام [[امامت]] (سوره احزاب آیه ۷) و از گواهان اعمال (سوره نساء، آیه ۱۵۹، سوره مائده، آیه ۱۱۷)، و بشارت دهندگان به آمدن [[پیامبر اسلام]] بود (سوره صف، آیه ۶)، وجیه و آبرومند در [[دنیا]] و [[آخرت]] و از مقربین بود. (سوره آل عمران، آیه ۴۵) از اصطفاء شدگان (سوره آل عمران، آیه ۳۳)، و از اجتباء شدگان و از [[صالحان]] بود (سوره انعام، آیه ۸۵-۸۷)، مبارک بود هر جا که باشد، زکى و مهذب بود، آیتى بود براى مردم و رحمتى از خدا بود و احسانگرى به مادرش، و از زمره کسانى بود که خداى تعالى به ایشان سلام کرد (سوره مریم، آیه ۱۹-۳۳) و از کسانى بود که خدا کتاب و حکمتش آموخت. (سوره آل عمران، آیه ۴۸)<ref> ترجمه المیزان، ج۳، ص۴۴۴.</ref>
  
==اخلاق و فضائل و ويژگي هاي حضرت عیسی علیه السلام==
+
* [[امام علی]] علیه السلام، در وصف عیسی علیه السلام، می‌فرماید: نه همسری داشت که او را به [[فتنه]] درافکند، نه فرزندی که غمگینش سازد و نه مالی که او را به خود مشغول (و از خدا غافل) گرداند.<ref> بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج۱۴، ص۲۳۸.</ref>
  
* حضرت عیسی علیه السلام: بنده خدا - پيامبر خدا - ([[سوره مريم]]، آيه 30) و رسول به سوى [[بنى اسرائيل]] ([[سوره آل عمران]]، آيه 49) و يكى از [[پیامبران]] [[اولوالعزم]] و صاحب [[شريعت]] بوده و كتابى به نام [[انجيل]] داشت. ([[سوره احزاب]]، آيه 7، [[سوره شورى]]، آيه 13، [[سوره مائده]]، آيه 46)، خداى تعالى نام او را مسيح عيسى نهاد (سوره آل عمران، آيه 45) و "كلمة اللَّه" و "روحى از خدا" خواند ([[سوره نساء]]، آيه 171)، و داراى مقام [[امامت]] (سوره احزاب آيه 7) و از گواهان اعمال (سوره نساء، آيه 159، سوره مائده، آيه 117)، و بشارت دهندگان به آمدن [[پیامبر اسلام]] بود (سوره صف، آيه 6)، وجيه و آبرومند در [[دنيا]] و [[آخرت]] و از مقربين بود. (سوره آل عمران، آيه 45) از اصطفاء شدگان (سوره آل عمران، آيه 33)، و از اجتباء شدگان و از [[صالحان]] بود (سوره انعام، آيه 85-87مبارك بود هر جا كه باشد، زكى و مهذب بود، آيتى بود براى مردم و رحمتى از خدا بود و احسانگرى به مادرش، و از زمره كسانى بود كه خداى تعالى به ايشان سلام كرد (سوره مريم، آيه 19-33) و از كسانى بود كه خدا كتاب و حكمتش آموخت. (سوره آل عمران، آيه 48)<ref> ترجمه الميزان، ج3، ص444.</ref>
+
* رسول الله صلی الله علیه و آله: من عیسی بن مریم را دیدم، او مردی بود سفید پوست و میان باریک چون شمشیر.<ref> حکم النبی الأعظم صلى الله علیه و آله و سلم (محمدى رى شهرىج۲، ص۲۸۱.</ref>
  
* [[امام علی]] عليه السلام، در وصف عيسي عليه السلام، مي فرمايد: نه همسري داشت كه او را به [[فتنه]] درافكند، نه فرزندي كه غمگينش سازد و نه مالي كه او را به خود مشغول (و از خدا غافل) گرداند.<ref> بحارالأنوار (علامه مجلسىج14، ص238.</ref>
+
* پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عیسی بن مریم روی آب راه می‌رفت و اگر یقین بیشتری داشت، در هوا نیز راه می‌رفت.<ref> حکم النبی الأعظم صلى الله علیه و آله و سلم (محمدى رى شهرىمتن عربى، ص۴۳۷.</ref>
  
* رسول الله صلي الله عليه و آله: من عيسي بن مريم را ديدم، او مردي بود سفيد پوست و ميان باريك چون شمشير.<ref> حكم النبي الأعظم صلى الله عليه و آله و سلم (محمدى رى شهرىج2، ص281.</ref>
+
* امام علی علیه السلام در وصف عیسی علیه السلام: و اگر خواهی، از عیسی بن مریم علیه  السلام برایت بگویم. او سنگ را بالش خود می‌کرد و جامه خشن می‌پوشید و نان خشک و گلوآزار می‌خورد. خورش او گرسنگی بود و چراغش در شب، ماه و سرپناهش در زمستان، آفتابگیرهای صبح و عصر و میوه و سبزیجاتش، علف و گیاهانی که زمین برای چهار پایان می‌رویاند. نه زنی داشت که مایه گرفتاری او باشد و نه فرزندی که‌ اندوهگینش سازد و نه مال و ثروتی که دل او را به خود مشغول گرداند و نه طمعی که به خواریش اندازد. مرکب او دو پایش بود و خدمتکارش دو دست او!<ref>[[سیره نبوى]] «[[منطق عملى]]» (مصطفى دلشاد تهرانىج۱، ص۲۹۲.</ref>
  
* پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: عيسي بن مريم روي آب راه مي  رفت و اگر يقين بيشتري داشت، در هوا نيز راه مي  رفت.<ref> حكم النبي الأعظم صلى الله عليه و آله و سلم (محمدى رى شهرى)، متن عربى، ص437.</ref>
+
* پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای [[ام ایمن]]، مگر نمی‌دانی که برادرم عیسی شامی‌را برای صبحانه نگه نمی‌داشت و صبحانه ای را برای شام؟ از برگ درختان تغذیه می‌کرد و از آب باران می‌آشامید، پلاس می‌پوشید و هر جا شب می‌رسید همان جا بیتوته می‌کرد و می‌گفت: هر روزی، روزی خود را می‌آورد.<ref>حکم النبی الأعظم صلى الله علیه و آله و سلم (محمدى رى شهرى)، ج۲، ص۲۸۱.</ref>
 
 
* امام علی عليه السلام در وصف عيسي عليه السلام: و اگر خواهي، از عيسي بن مريم عليه  السلام برايت بگويم. او سنگ را بالش خود مي  كرد و جامه خشن مي  پوشيد و نان خشك و گلوآزار مي  خورد. خورش او گرسنگي بود و چراغش در شب، ماه و سرپناهش در زمستان، آفتابگيرهاي صبح و عصر و ميوه و سبزيجاتش، علف و گياهاني كه زمين براي چهار پايان مي  روياند. نه زني داشت كه مايه گرفتاري او باشد و نه فرزندي كه اندوهگينش سازد و نه مال و ثروتي كه دل او را به خود مشغول گرداند و نه طمعي كه به خواريش اندازد. مركب او دو پايش بود و خدمتكارش دو دست او!<ref>[[سيره نبوى]] «[[منطق عملى]]» (مصطفى دلشاد تهرانى)، ج1، ص292.</ref>
 
 
 
* پيامبر خدا صلي الله عليه و آله: اي [[ام ايمن]]، مگر نمي داني كه برادرم عيسي شامي را براي صبحانه نگه نمي داشت و صبحانه اي را براي شام؟ از برگ درختان تغذيه مي كرد و از آب باران مي آشاميد، پلاس مي پوشيد و هر جا شب مي رسيد همان جا بيتوته مي كرد و مي  گفت: هر روزي، روزي خود را مي آورد.<ref>حكم النبي الأعظم صلى الله عليه و آله و سلم (محمدى رى شهرى)، ج2، ص281.</ref>
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
سطر ۹۵: سطر ۹۱:
  
 
==منابع==
 
==منابع==
*قرشى،  سيد على اكبر، [[قاموس قرآن]]، [[تهران]]، اسلاميه، پنجم، 1367 ش.
+
*قرشى،  سید على اکبر، [[قاموس قرآن]]، [[تهران]]، اسلامیه، پنجم، ۱۳۶۷ ش.
* ترجمه الميزان، سيد محمدباقر موسوى همدانى؛ [[قم]]: دفتر انتشارات اسلامى [[حوزه علميه قم]]، پنجم، 1374 ش.
+
* ترجمه المیزان، سید محمدباقر موسوى همدانى؛ [[قم]]: دفتر انتشارات اسلامی [[حوزه علمیه قم]]، پنجم، ۱۳۷۴ ش.
 
* [[بحارالأنوار]]، علامه مجلسى؛ تهران.
 
* [[بحارالأنوار]]، علامه مجلسى؛ تهران.
* حكم النبي الأعظم صلى الله عليه و آله و سلم، محمدى رى شهرى و همكاران؛ قم: دارالحديث، اول، 1429 ق.
+
* حکم النبی الأعظم صلى الله علیه و آله و سلم، محمدى رى شهرى و همکاران؛ قم: دارالحدیث، اول، ۱۴۲۹ ق.
* البرهان في تفسير القرآن، سيد هاشم بحرانى؛ تهران: بنياد [[بعثت ]]، اول، 1416 ق.
+
* البرهان فی تفسیر القرآن، سید هاشم بحرانى؛ تهران: بنیاد [[بعثت ]]، اول، ۱۴۱۶ ق.
* الأنوار الساطعة في شرح الزيارة الجامعة؛ شيخ جواد كربلائى، قم: دارالحديث.
+
* الأنوار الساطعة فی شرح الزیارة الجامعة؛ شیخ جواد کربلائى، قم: دارالحدیث.
* أنوار التنزيل و أسرار التأويل؛ عبدالله بن عمر بيضاوى، بيروت: دار احياء التراث العربى، اول، 1418 ق.
+
* أنوار التنزیل و أسرار التأویل؛ عبدالله بن عمر بیضاوى، بیروت: دار احیاء التراث العربى، اول، ۱۴۱۸ ق.
  
 
==مقالات مرتبط==
 
==مقالات مرتبط==

نسخهٔ ‏۲۸ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۴۰

حضرت عیسی علیه السلام، پیامبر مسیحیان و یکی از پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت می باشد و کتاب آسمانی او انجیل نام دارد. آن حضرت آخرین پیامبر قبل از پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله است. او داراى مقام امامت و از گواهان اعمال، و بشارت دهندگان به آمدن پیامبر اسلام بود. از معجزات اوست: خلق مرغ، زنده کردن مردگان، شفای کور مادرزاد و برصى و خبر دادن از غیب.

هنگامی که یهود بر آن جناب شورید و تصمیم گرفت او را به قتل برساند، خداى تعالى او را از دست یهود نجات داد و به سوى خود بالا برد و مساله عیسى علیه السلام براى یهود مشتبه شد.

نام حضرت عیسی علیه السلام

در اقرب الموارد گوید: عیسى لفظى است عبرانى یا سریانى. به قولى آن مقلوب یسوع است که آن نیز عبرانى است.[۱] در المیزان در مورد معنای عیسی آمده است: اصل عیسى یشوع است و آن را نجات دهنده تفسیر کرده اند.[۲]

نام دیگری که برای عیسی علیه السلام در قرآن آمده مسیح است. طبرسی در جوامع الجامع گفته است: اصل مسیح در عبرانی مشیحا بوده که معنایش مبارک است. همانگونه که خود گفت: «وَ جَعَلَنِی مُبارَکاً أَینَ ما کنْتُ»[۳][۴]

نسب حضرت عیسی علیه السلام

نسب حضرت مریم به نقلی این گونه است:

مریم بنت عمران بن ماثان بن العازار بن أبی یوذ بن یوزن بن زربابل بن سالیان بن یوحنا بن أوشیا بن أمون بن منشکن بن حازقا بن أخاز بن یوثام بن عوزیا بن یورام بن ساقط بن ایشا بن راجعیم بن سلیمان بن داود بن ایشی بن عوبد بن سلمون بن یاعز بن نحشون بن عمیاد بن رام بن حصروم بن فارص بن یهوذا بن یعقوب علیه السلام.[۵]

حضرت عیسی در قرآن

حضرت عیسی علیه السلام در قرآن ۲۵ بار به عنوان عیسی، و ۱۳ بار به عنوان مسیح آمده است. حضرت عیسی یکی از پنج پیامبر صاحب شریعت[۶] و از پیامبران اولو العزم است. آیات زیر آیاتی هستند که نام حضرت عیسی علیه السلام یا جریانی مرتبط با آن حضرت در آنها ذکر شده است:

سوره بقره، آیه ۸۷سوره بقره، آیه ۲۵۳سوره آل عمران، آیه ۴۵-۴۹سوره آل عمران، آیه ۸۴سوره نساء، آیه ۱۵۷-۱۵۸سوره مائده، آیه ۱۱۰-۱۱۶سوره انعام، آیه ۸۵سوره مریم، آیه ۲۰-۳۴سوره زخرف، آیه ۶۳-۶۵سوره صف، آیه ۶-۱۴

چند نمونه از آیاتی که نام حضرت عیسی علیه السلام در آنها آمده است:

  • «إِذْ قالَتِ الْمَلائِکةُ یا مَرْیمُ إِنَّ اللَّهَ یبَشِّرُک بِکلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَى ابْنُ مَرْیمَ وَجِیهاً فِى الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ»: یاد کن هنگامی‌را که فرشتگان گفتند: اى مریم، خداوند تو را به کلمه اى از جانب خود که نامش مسیح، عیسى بن مریم است مژده می دهد، در حالى که او در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان است. (سوره آل عمران، آیه ۴۵)
  • «وَ زَکرِیا وَ یحْیى وَ عِیسى وَ إِلْیاسَ کلٌّ مِنَ الصّالِحِینَ»: و زکریا و یحیى و عیسى و الیاس را یاد کن که جملگى از شایستگان بودند. (سوره انعام، آیه ۸۵)
  • «إِنَّ مَثَلَ عِیسَى عِندَاللّهِ کمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثِمَّ قَالَ لَهُ کن فَیکونُ»: در واقع مثل عیسى نزد خدا همچون مثل خلقت آدم است که او را از خاک آفرید سپس بدو گفت: باش پس وجود یافت. (سوره آل عمران، آیه ۵۹)

مادر مسیح نامش مریم دختران عمران بود، مادر مریم به وى حامله شد و نذر کرد فرزند در شکم خود را، بعد از زائیدن محرر کند یعنى خادم مسجد کند، و او در حالى این نذر را می کرد که می پنداشت فرزندش پسر خواهد بود ولى وقتى او را زائید و فهمید که او دختر است، اندوهناک شد و حسرت خورد و نامش را مریم یعنى خادمه نهاد، پدر مریم قبل از ولادت او از دنیا رفته بود، به ناچار خود او دخترش را در آغوش گرفته به مسجد آورد و او را به کاهنان مسجد که یکى از آنان زکریا بود تحویل داد، کاهنان درباره کفالت مریم با هم مشاجره کردند و در آخر به این معنا رضایت دادند که در این باره قرعه بیندازند و چون قرعه انداختند زکریا برنده شد و او عهده دار تکفل مریم گشت تا وقتى که مریم به حد بلوغ رسید.

در آن اوان، زکریا حجابى بین مریم و کاهنان برقرار نمود و مریم در داخل آن حجاب مشغول عبادت بود و احدى بجز زکریا بر او درنمی آمد و هر وقت زکریا بر او درمی آمد و داخل محراب او می شد، رزقى نزد او می یافت، روزى از مریم پرسید: این رزق از کجا نزد تو می آید: گفت: از نزد خدا و خدا به هر کس بخواهد بدون حساب روزى می دهد و مریم صدیقه و به عصمت خدا معصوم بود، طاهره بود، اصطفاء شده بود، محدث و مرتبط با ملائکه بود. ملکى از ملائکه به او گفت: که خدا تو را اصطفاء و تطهیر کرده، مریم از قانتین بود و یکى از آیات خدا براى همه عالمیان بود.

اینها صفاتى است براى مریم که آیات زیر بیانگر آن است. (سوره آل عمران، آیه ۳۵-۴۴، سوره انبیاء، آیه ۹۱، سوره تحریم، آیه ۱۲)

بعد از آن که مریم به حد بلوغ رسید و در حجاب (محراب) قرار گرفت، خداى تعالى روح را (که یکى از فرشتگان بزرگ خدا است) نزد او فرستاد و روح به شکل بشرى تمام عیار در برابر مریم مجسم شد و به او گفت: که فرستاده اى است از نزد معبودش، و پروردگارش وى را فرستاده تا به اذن او پسرى به وى بدهد، پسرى بدون پدر، و او را بشارت داد به این که بزودى از پسرش معجزات عجیبى ظهور می کند و نیز خبر داد که خداى تعالى بزودى او را به روح القدس تایید نموده، کتاب و حکمت و تورات و انجیلش می آموزد و به عنوان رسولى به سوى بنى اسرائیل گسیلش می دارد، رسولى داراى آیات بینات، و نیز به مریم از شان پسرش و سرگذشت او خبر داد، آن گاه در مریم بدمید و او را حامله کرد، آن طور که یک نفر زن به فرزند خود حامله می شود، این مطالب از آیات زیر استفاده می شود: (سوره آل عمران، آیه ۳۵-۴۴)

آنگاه مریم به مکانى دور منتقل شد و در آن جا درد زائیدنش گرفت و درد زائیدن او را به طرف تنه نخله اى کشانید و با خود می گفت: اى کاش قبل از این مرده و از خاطره ها فراموش شده بودم، من همه چیز را و همه چیز مرا از یاد می برد، در این هنگام از طرف پائین وى ندایش داد:

غم مخور که پروردگارت پائین پایت نهر آبى قرار داده، تنه درخت را تکان بده تا پى در پى خرماى نورس از بالا بریزد، از آن خرما بخور و از آن آب بنوش و از فرزندى چون من خرسند باش، اگر از آدمیان کسى را دیدى که حتما خواهى دید، بگو من براى رحمان روزه گرفته ام و به همین جهت امروز با هیچ انسان سخن نمی‌گویم، مریم چون این را شنید از آن جا که فرزند خود را زائیده بود به طرف مردم آمد در حالى که فرزندش را در آغوش داشت (سوره مریم، آیه ۲۰-۲۷) و به طورى که از آیات کریمه قرآن برمی‌آید حامله شدنش و وضع حملش و سخن گفتن او و سایر شؤون وجودش از سنخ همین عناوین در سایر افراد انسان ها بوده.

مردم و همشهریان مریم وقتى او را به این حال دیدند، شروع کردند از هر سو به وى طعنه زدن و سرزنش نمودند چون دیدند دخترى شوهر نرفته بچه دار شده است، گفتند: اى مریم چه عمل شگفت آورى کردى!، اى خواهر هارون نه پدرت بد مردى بود و نه مادرت زناکار، مریم اشاره کرد به کودکش که با او سخن بگوئید، مردم گفتند: ما چگونه با کسى سخن گوئیم که کودکى در گهواره است، در این جا عیسى به سخن درآمد و گفت: من بنده خدا هستم، خداى تعالى به من کتاب داد و مرا پیامبرى از پیامبران کرد و هر جا که باشم با برکتم کرد و مرا به نماز و زکات سفارش کرد، مادام که زنده باشم بر احسان به مادرم سفارش فرمود و مرا نه جبار کرد و نه شقى، و سلام بر من روزى که به دنیا آمدم و روزى که می میرم و روزى که زنده برمی خیزم. (سوره مریم، آیه ۲۷-۳۴)

عیسى علیه السلام نشو و نما کرد تا به سن جوانى رسید. در این اوان به رسالت به سوى بنى اسرائیل گسیل شد و مامور شد تا ایشان را به سوى دین توحید بخواند، و ابلاغ کند که من آمده ام به سوى شما و با معجزه اى از ناحیه پروردگارتان آمده ام و آن این است که براى شما (و پیش رویتان) از گل چیزى به شکل مرغ می سازم و سپس در آن می دمم، به اذن خدا مرغ زنده اى می شود و من کور مادرزاد و برصى غیر قابل علاج را شفا مى‌دهم و مردگان را به اذن خدا زنده مى‌کنم و بدانچه مى‌خورید و بدانچه در خانه هایتان ذخیره مى‌کنید خبر مى‌دهم، که در این براى شما آیتى است بر این که خدا رب من و رب شما است و باید او را بپرستید.

عیسى علیه السلام مردم را به شریعت جدید خود که همان تصدیق شریعت موسى علیه السلام است دعوت می کرد، چیزى که هست بعضى از احکام موسى را نسخ نمود و آن حرمت پاره اى از چیزها است که در تورات به منظور گوشمالى و سختگیرى بر یهود حرام شده بود و بارها می فرمود: من با حکمت به سوى شما گسیل شده ام، تا برایتان بیان کنم آن چه را که مورد اختلاف شما است و نیز می فرمود: اى بنى اسرائیل من فرستاده خدا به سوى شمایم، در حالى که تورات را که کتاب آسمانى قبل از من بوده تصدیق دارم و در حالى که بشارت می دهم به رسولى که بعد از من می‌آید و نامش احمد است.

عیسى علیه السلام به وعده هایى که داده بود که فلان و فلان معجزه را آورده ام وفا کرد، هم مرغ خلق کرد و هم مردگان را زنده کرد و هم کور مادرزاد و برصى را شفا داد و هم به اذن خدا از غیب خبر داد.

عیسى علیه السلام همچنان بنى اسرائیل را به توحید خدا و شریعت جدید دعوت کرد تا وقتى که از ایمان آوردنشان مایوس شد، و وقتى طغیان و عناد مردم را دید و استکبار کاهنان و احبار یهود از پذیرفتن دعوتش را مشاهده کرد، از میان عده کمی‌که به وى ایمان آورده بودند چند نفر حوارى انتخاب کرد تا او را در راه خدا یارى کنند.

از سوى دیگر یهود بر آن جناب شورید و تصمیم گرفت او را به قتل برساند، ولى خداى تعالى او را از دست یهود نجات داد و به سوى خود بالا برد و مساله عیسى علیه السلام براى یهود مشتبه شد، بعضى خیال کردند که او را کشتند، بعضى دیگر پنداشتند که به دارش آویختند، خداى تعالى فرمود: نه آن بود و نه این، بلکه امر بر آنان مشتبه شد. (سوره آل عمران، ۴۵-۵۸، سوره زخرف، ۶۳-۶۵، سوره صف، ۶-۱۴، سوره مائده، ۱۱۰-۱۱۱، سوره نساء، ۱۵۷-۱۵۸)، این بود تمامی‌آنچه قرآن کریم در داستان عیسى و مادرش فرموده است.[۷]

حضرت عیسی در روایات

  • در سخنان نجواآمیز خدای تعالی با عیسی علیه السلام: ای عیسی، چونان شخص دلسوز و مهربان، تو را به مهربانی سفارش می‌کنم تا با طلب شادی و خشنودی من، سزاوار دوستی من شوی. تو در بزرگی و در خردی برکت داده شدی و هر جا بودی با برکت بودی. گواهی می‌دهم که تو بنده من و زاده کنیز من هستی، با نافله ها به من نزدیک شو و به من توکل کن تا تو را کفایت کنم و غیر مرا به ولایت و دوستی برمگزین که تو را تنها می‌گذارم.[۸]
  • پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: خداوند به عیسی بن مریم وحی فرمود که: با حکمت من خودت را اندرز ده. اگر از آن سود بردی، آن گاه مردم را نیز اندرز ده وگرنه از من شرم کن.[۹]
  • عن أبی عبدالله علیه السلام: عیسی بن مریم علیه السلام بر آبادیی گذشت که مردم آن (همگی) مرده بودند... پس فرمود: ای اهل این آبادی! یکی از آن ها پاسخ داد: لبّیک ای روح و کلمه خدا! آن حضرت فرمود: وای بر شما! اعمال شما چه بود؟ عرض کرد: بندگی طاغوت و دوستی دنیا... فرمود: چگونه طاغوت را بندگی می‌کردید؟ عرض کرد: از گنهکاران فرمان می‌بردیم.[۱۰]
  • امام کاظم علیه السلام: مسیح علیه السلام فرمود: ای بندگان بد! گندم را پاک و تمیز کنید و خوب آردش نمایید تا طعم آن را بچشید و گوارایتان گردد. همچنین ایمان را خالص و کامل گردانید تا شیرینی آن را بیابید و سرانجامش شما را سود رساند.[۱۱]
  • پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عیسی بن مریم بر گوری گذشت که صاحب آن عذاب می‌کشید. سال بعد نیز بر همان گور گذشت و دید دیگر عذاب نمی‌شود. عرض کرد: پروردگارا، پارسال از این گور عبور کردم و صاحبش عذاب می‌شد و امسال که از آن می‌گذرم دیگر عذاب نمی‌کشد؟ خداوند جل جلاله به او وحی فرمود: ای روح الله ، فرزند صالحی از او بزرگ شد و راهی را درست کرد و یتیمی‌را سرپرستی نمود و من به خاطر این کارهای فرزندش، او را آمرزیدم.[۱۲]
  • امام صادق علیه السلام: خدای تعالی به عیسی بن مریم علیه السلام وحی فرمود که: ای عیسی! از چشمان خود اشک و از دل خود خشوع به من ببخش و آن گاه که هرزگان خوش و خندانند تو با میل اندوه چشمان خود را سرمه کن و بر سر گورهای مردگان بایست و با فریاد آنان را صدا بزن شاید پند (لازم) خود را از ایشان بگیری و بگو که من هم همراه دیگران به ایشان خواهم پیوست.[۱۳]
  • امام صادق علیه السلام: عیسی بن مریم علیهما السلام از جبرئیل علیه السلام پرسید: کی قیامت بر پا می‌شود؟ جبرئیل چنان بیتاب و مضطرب شد که از هوش رفت و چون به هوش آمد، گفت: ای روح اللّه ! من در این باره بیشتر از تو نمی‌دانم. از آنِ خداست هر آن که در آسمان ها و زمین است، قیامت جز ناگهانی و بی خبر بر شما وارد نمی‌شود.[۱۴]
  • امام صادق علیه السلام: بدانید که اگر کسی عیسی بن مریم را انکار کند و به نبوت دیگر پیامبران اعتراف نماید، ایمان نیاورده است.[۱۵]
  • به عیسی بن مریم علیه السلام عرض شد: چه کسی تو را ادب آموخت؟ فرمود: هیچ کس ادبم نیاموخت، بلکه زشتی نادانی را دیدم و از آن دوری گزیدم.[۱۶]
  • امام صادق علیه السلام: یکی از روش های عیسی بن مریم گشت و گذار در شهرها بود. روزی با یکی از یاران خود که مردی کوته اندام بود و غالباً با عیسی علیه السلام همراهی می‌کرد، برای سیاحت بیرون رفت. چون عیسی به دریا رسید با یقین درست گفت: به نام خدا و بر روی آب حرکت کرد. مرد کوتاه قد چون دید عیسی علیه السلام از آب گذشت با یقین درست گفت: به نام خدا و بر روی آب حرکت کرد تا به عیسی علیه السلام رسید. در این هنگام دچار خودبینی و غرور شد... لذا در آب فرو رفت. پس از عیسی کمک خواست و آن حضرت دستش را گرفت و او را از آب بیرون کشید.[۱۷]

اخلاق و فضائل و ویژگی های حضرت عیسی علیه السلام

  • حضرت عیسی علیه السلام: بنده خدا - پیامبر خدا - (سوره مریم، آیه ۳۰) و رسول به سوى بنى اسرائیل (سوره آل عمران، آیه ۴۹) و یکى از پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت بوده و کتابى به نام انجیل داشت. (سوره احزاب، آیه ۷، سوره شورى، آیه ۱۳، سوره مائده، آیه ۴۶)، خداى تعالى نام او را مسیح عیسى نهاد (سوره آل عمران، آیه ۴۵) و "کلمة اللَّه" و "روحى از خدا" خواند (سوره نساء، آیه ۱۷۱)، و داراى مقام امامت (سوره احزاب آیه ۷) و از گواهان اعمال (سوره نساء، آیه ۱۵۹، سوره مائده، آیه ۱۱۷)، و بشارت دهندگان به آمدن پیامبر اسلام بود (سوره صف، آیه ۶)، وجیه و آبرومند در دنیا و آخرت و از مقربین بود. (سوره آل عمران، آیه ۴۵) از اصطفاء شدگان (سوره آل عمران، آیه ۳۳)، و از اجتباء شدگان و از صالحان بود (سوره انعام، آیه ۸۵-۸۷)، مبارک بود هر جا که باشد، زکى و مهذب بود، آیتى بود براى مردم و رحمتى از خدا بود و احسانگرى به مادرش، و از زمره کسانى بود که خداى تعالى به ایشان سلام کرد (سوره مریم، آیه ۱۹-۳۳) و از کسانى بود که خدا کتاب و حکمتش آموخت. (سوره آل عمران، آیه ۴۸)[۱۸]
  • امام علی علیه السلام، در وصف عیسی علیه السلام، می‌فرماید: نه همسری داشت که او را به فتنه درافکند، نه فرزندی که غمگینش سازد و نه مالی که او را به خود مشغول (و از خدا غافل) گرداند.[۱۹]
  • رسول الله صلی الله علیه و آله: من عیسی بن مریم را دیدم، او مردی بود سفید پوست و میان باریک چون شمشیر.[۲۰]
  • پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: عیسی بن مریم روی آب راه می‌رفت و اگر یقین بیشتری داشت، در هوا نیز راه می‌رفت.[۲۱]
  • امام علی علیه السلام در وصف عیسی علیه السلام: و اگر خواهی، از عیسی بن مریم علیه السلام برایت بگویم. او سنگ را بالش خود می‌کرد و جامه خشن می‌پوشید و نان خشک و گلوآزار می‌خورد. خورش او گرسنگی بود و چراغش در شب، ماه و سرپناهش در زمستان، آفتابگیرهای صبح و عصر و میوه و سبزیجاتش، علف و گیاهانی که زمین برای چهار پایان می‌رویاند. نه زنی داشت که مایه گرفتاری او باشد و نه فرزندی که‌ اندوهگینش سازد و نه مال و ثروتی که دل او را به خود مشغول گرداند و نه طمعی که به خواریش اندازد. مرکب او دو پایش بود و خدمتکارش دو دست او![۲۲]
  • پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: ای ام ایمن، مگر نمی‌دانی که برادرم عیسی شامی‌را برای صبحانه نگه نمی‌داشت و صبحانه ای را برای شام؟ از برگ درختان تغذیه می‌کرد و از آب باران می‌آشامید، پلاس می‌پوشید و هر جا شب می‌رسید همان جا بیتوته می‌کرد و می‌گفت: هر روزی، روزی خود را می‌آورد.[۲۳]

پانویس

  1. قرشى، سید على اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۸۲.
  2. طباطبائی، المیزان، ج۳، ص۱۹۴
  3. سوره مریم، آیه ۳۱
  4. طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ج‏۱، ص۱۷۴
  5. أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج۲، ص۱۳.
  6. سوره شوری، آیه ۱۳
  7. ترجمه المیزان، ج۳، ص۴۴۱.
  8. بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج۱۴، ص۲۸۹.
  9. حکم النبی الأعظم صلى الله علیه و آله و سلم (محمدى رى شهرى)، ج۴، ص۱۰۸.
  10. البرهان فی تفسیر القرآن (سید هاشم بحرانى)، ج۵، ص۷۴۱.
  11. بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج۱، ص۱۴۵.
  12. البرهان فی تفسیر القرآن (سید هاشم بحرانى )، ج۳، ص۷۱۱.
  13. بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج۱۴، ص۳۲۰.
  14. بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج ۶، ص: ۳۱۲.
  15. الأنوار الساطعة فی شرح الزیارة الجامعة، ج۴، ص۴۹۶.
  16. بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج۱۴، ص۳۲۶.
  17. بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج۱۴، ص۲۵۴.
  18. ترجمه المیزان، ج۳، ص۴۴۴.
  19. بحارالأنوار (علامه مجلسى)، ج۱۴، ص۲۳۸.
  20. حکم النبی الأعظم صلى الله علیه و آله و سلم (محمدى رى شهرى)، ج۲، ص۲۸۱.
  21. حکم النبی الأعظم صلى الله علیه و آله و سلم (محمدى رى شهرى)، متن عربى، ص۴۳۷.
  22. سیره نبوى «منطق عملى» (مصطفى دلشاد تهرانى)، ج۱، ص۲۹۲.
  23. حکم النبی الأعظم صلى الله علیه و آله و سلم (محمدى رى شهرى)، ج۲، ص۲۸۱.

منابع

  • قرشى، سید على اکبر، قاموس قرآن، تهران، اسلامیه، پنجم، ۱۳۶۷ ش.
  • ترجمه المیزان، سید محمدباقر موسوى همدانى؛ قم: دفتر انتشارات اسلامی حوزه علمیه قم، پنجم، ۱۳۷۴ ش.
  • بحارالأنوار، علامه مجلسى؛ تهران.
  • حکم النبی الأعظم صلى الله علیه و آله و سلم، محمدى رى شهرى و همکاران؛ قم: دارالحدیث، اول، ۱۴۲۹ ق.
  • البرهان فی تفسیر القرآن، سید هاشم بحرانى؛ تهران: بنیاد بعثت ، اول، ۱۴۱۶ ق.
  • الأنوار الساطعة فی شرح الزیارة الجامعة؛ شیخ جواد کربلائى، قم: دارالحدیث.
  • أنوار التنزیل و أسرار التأویل؛ عبدالله بن عمر بیضاوى، بیروت: دار احیاء التراث العربى، اول، ۱۴۱۸ ق.

مقالات مرتبط

پیامبران
پیامبران اولوالعزم
محمد (ص) * عیسی * موسی * نوح * ابراهیم
سایر پیامبران
آدم * ادریس * یعقوب * یوسف * یونس * اسحاق * اسماعیل * الیاس * ایوب * خضر * داوود * سلیمان * ذوالکفل * زکریا * شعیب * صالح * لوط * هارون * هود * یحیی * یسع * شعیا * اِرميا * جرجیس * حبقوق * يوشع بن نون



قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن