کتب اربعه
کتب اربعه به چهار کتاب معتبر حدیثی شیعه گفته میشود که در 5 قرن نخست هجری (دوره متقدمان) تالیف شدهاند و جامعِ مجموعهٔ وسیعی از دستنوشته هاى اوّلیه اصحاب امامان شیعه[۱] میباشند.
این چهار کتاب عبارتند از الکافی تالیف شیخ کلینی، من لایحضره الفقیه تالیف شیخ صدوق، تهذیب الاحکام و الاستبصار هر دو تالیف شیخ طوسی.
محتویات
الکافی
کتاب «الکافی» تألیف محمد بن یعقوب کلینی (م، ۳۲۹ ق) اولین کتاب جامع روایی و یکی از «کتب اربعه» است. این کتاب در سه بخش «اصول» در احادیث اعتقادی، «فروع» در احادیث فقهی و «روضه» در احادیث با موضوعات متفرقه تنظیم شده است. که از این بین اصول کافی شهرت بیشتری دارد.
زادگاه کلینی، روستای کلین از توابع شهر ری بوده، و وفات او در سال ۳۲۹ هجری در بغداد اتفاق افتاده است. وی سالهای ابتدای زندگی خود را در زادگاه خود سپری کرد و سپس برای کسب معلومات دینی ابتدا به قم و سپس به حوزههای کوفه، نیشابور و بغداد نیز سفر کرد.
شیخ کلینی در زمان غیبت صفری می زیست و با برخی محدثان که بدون واسطه از ائمه علیهماالسلام حدیث شنیدهاند، ملاقات کرده است و در کتاب خود از آنها حدیث نقل می نماید من جمله احمد بن محمد بن عیسی اشعری (از اصحاب امام رضا، امام جواد و امام هادی علیهمالسلام)، احمد بن ادریس قمی (از اصحاب امام حسن عسکری علیهالسلام)، عبدالله بن جعفر حمیری (از اصحاب امام هادی و امام عسکری علیهماالسلام).
کتاب کافی در نزد علماء و محدثان شیعه از جایگاه ویژهای برخوردار است به طوری که علامه مجلسی درباره آن فرموده است: کافی، اضبط اصول و اجمع آنهاست و بهترین و بزرگترین مؤلفات فرقه ناجیه (شیعه) است. کافی شامل ۱۶۱۹۹ حدیث و مشتمل بر سی کتاب در اصول عقاید و احادیث احکام فقهی و در پایان، بخشی در خطب و مواعظ به «الروضه» است که بعضی در انتساب این بخش به کلینی تردید دارند.
با مطالعه مقدمه کافی روشن میشود که مرحوم کلینی این کتاب را به تقاضای یکی از دوستان و مریدان خود که احتمالاً محمد بن احمد بن عبدالله بن قضاعه صفوانی یا محمد بن ابراهیم نعمانی بوده، نوشته است. او از شیخ کلینی درخواست میکند که با نوشتن (کتاب) جامع مذهبی خود گامی در جهت رفع نابسامانیهای موجود بردارد.
کتاب کافی در بین کتب اربعه از حیث احاطه و اشتمال بر فقهیات و عقاید منحصر به فرد است و شیخ کلینی موفق شده است با جمع آوری روایات در هر باب، اثری بدیع و کمنظیر به وجود آورد و بسیاری از دانشمندان، مرحوم کلینی را از حیث ضبط و اتقان مورد ستایش قرار داده و کتاب وی را بینظیر و یا کم نظیر توصیف کردهاند.
سیره کلینی در زمینه سند روایات، درج آن به صورت کامل است. از این رو روایات و احادیث کتاب جز در مواردی اندک، مزین به سلسله سندی است که واسطه های بین او تا امام معصوم علیهالسلام را به طور کامل نشان میدهد.
کلینی با بیشترین اقامت در قم موفق شد اکثر روایات خود را از مشایخ و منابع موجود در این شهر بدست آورده و در تألیف کتاب از آن بهرهبرداری کند، اما بررسی اسناد روایات کتاب نشان میدهد که کلینی روایات خود را مجموعاً از ۳۴ نفر روایت کرده است.
از معروفترین شرحها و حاشیههای این کتاب میتوان به «مرآة العقول» علامه مجلسی، شرح اصول کافی تألیف امیر اسماعیل خاتون آبادی، شرح اصول کافی از ملاصدرای شیرازی، شرح ملا خلیل قزوینی بر اصول کافی به زبان فارسی موسوم به صافی و شرح عربی همین دانشمند بنام شافی و «الرواشح السماویه فی شرح الکافی» تألیف سید محمدباقر محقق داماد اشاره کرد.
من لایحضره الفقیه
«مَن لایَحْضُرُهُ الفَقیهُ»، (به معنای کتاب کسی که فقیه در نزدش حاضر نیست) دومین کتاب از کتب اربعه امامیه است که شیخ صدوق (م۳۸۱ ق) از محدثان بزرگ شیعه در قرن چهارم هجری آن را تالیف نموده است.. این کتاب که مجموعهای در حدیث است، در پاسخ به درخواست یکی از شیعیان در بلخ و با هدف گردآوری احادیث صحیح و موثق تألیف شده است تا پاسخگوی نیازهای شرعی کسانی باشد که به فقیه دسترسی ندارند.
محمد بن علی بن بابویه قمی (م ۳۸۱ ق) فرزند على بن حسین بابویه قمی، معروف به «شیخ صدوق» و ملقب به «رئیس المحدثین» است. او که نزدیک به عصر معصومان می زیست، با جمع آوری روایات اهل بیت علیهم السلام و تألیف آنها در کتاب های ارزنده بسیار، خدمات کم نظیری به اسلام و تشیع نمود. تالیفات او پرشمار است و حدود ۳۰۰ اثر علمی به او نسبت دادهاند که تعدادی از آنها تا به امروز باقی مانده است.
شیخ صدوق در شهر قم بدنیا آمد و در همان جا رشد کرد و نزد استادان آن شهر به فراگیرى دانش پرداخت، سپس در زمان رکن الدوله دیلمی از امرای آل بویه از قم به ری آمد و سرانجام در سال ۳۸۱ در شهر ری از دنیا رفت. شیخ صدوق برای جمع آوری احادیث امامان معصوم علیهمالسلام به مسافرتهای بسیار رفته است. از جمله سفرهای شیخ صدوق سفر به شهرهای بخارا، نیشابور، طوس، اصفهان و بغداد بوده است.[۲]
سبک نگارش کتاب من لایحضره الفقیه، سبک رایج در قرون اولیه اسلامی است که فقهای شیعه فقط به روایت و نقل سخنان ائمه (ع) اکتفا میکردند. این کتاب به نقلی شامل ۹۰۴۴ حدیث است و بر خلاف کتاب کافی، فقط مشتمل بر روایات فقهی است که بر حسب فروع آن دستهبندی شده است.
در خصوص انگیزه تألیف این کتاب شیخ صدوق خود در مقدمه کتابش مینویسد: «چون دست قضای الهی مرا به بلاد غربت کشاند و بنا به تقدیر خدایی به قصبه ایلاق از سرزمین بلخ وارد شدم، در این نقطه شریف الدین ابوعبدالله معروف به نعمه بر من وارد شد و با مجالست خویش، مسرت مرا تداوم بخشید و... او در اثنای سخنان خود به من خاطر نشان کرد که محمد بن زکریای رازی کتابی در موضوع طب نوشته و آن را «من لایحضره الطبیب» نامیده است و به همین ترتیب از من خواست تا به تالیف کتابی در فن فقه، حلال و حرام و شرایع و احکام بپردازم که این کتاب چکیده جامعی از مصنفاتم در این زمینه باشد و آن را «من لایحضره الفقیه» نامگذاری کنم تا او بتواند به آن مراجعه کند، به مطالب آن اعتماد کند و تکیهگاه او در فتوا باشد... من درخواست وی را اجابت کردم و این کتاب را برای او با حذف سند نوشتم. ضمناً من در تألیف این کتاب تنها به ذکر روایاتی پرداختم که به آن فتوا داده و به صحت آنها حکم میکنم و علاوه بر آن معتقدم که این روایات بین من و خدای من حجت است. روایات این کتاب برگرفته شده از کتب مشهوری است که مرجع و تکیهگاه دانشمندان است.
آنچنان که از مقدمه ذکر شده برمیآید شیخ صدوق کتاب خود را به عنوان یک خودآموز فقهی که بتواند پاسخگوی مسایل شرعی مردم باشد نوشته است تا یک کتاب درسی برای حوزههای علمی و دینی. مسئله قابل ذکر این که عصر شیخ صدوق دورهای بود که فقه شیعه هنوز از شکل مأثور خود خارج نشده بود، بدین معنی که در صدور احکام و فتاوا فقهای شیعه تنها از متن روایات و احادیث و آثار بهره میبردند، گرچه گرایشاتی نیز در خصوص استنباط و اجتهادات فقهی به چشم میخورد. از این رو مرحوم شیخ صدوق با پیروی از روش غالب این دوره، کتاب خود را به عنوان یک رساله عملیه نوشت.
بدون شک حجم قابل توجهی از مطالب کتب و اصول اولیه در این کتاب منعکس شده است که شیخ صدوق تنها به قسمتی از آنها اشاره کرده است. از میان کتب صدر اول وی به کتابهای حریز بن عبدالله سجستانی، عبدالله بن علی حلبی و ابن ابی عمیر ازدی دسترسی داشته و این عده بعضاً با یک واسطه از راویان امام صادق علیهالسلام بودهاند. شیخ صدوق همچنین با تکیه بر تصانیف عدهای از بزرگان شیعه همانند علی بن مهزیار اهوازی، حسین بن سعید اهوازی و... کتاب خود را نوشت و این عده علاوه بر آن که عموماً حیات چند نفر از امامان را درک کردند، از وکلا و معتمدان آن بزرگواران به شمار میرفتند، ضمناً هر یک در عصر خود از فحول علمای شیعه و چهرههای موثق و معتبر علمی بودهاند.
اما سه مرجع عمده صدوق در تألیف «من لایحضره الفقیه» عبارت است از کتاب «الرحمه» سعد بن عبدالله اشعری، «جامع» استادش ابن ولید و کتاب «شرایع» پدرش بوده است و می توان گفت: این سه نفر از شخصیتهای بزرگ شیعه در عصر خود بودهاند.
از جمله شرحها و حواشی معروف من لایحضر میتوان به «روضة المتقین» تألیف مولی محمدتقی مجلسی معروف به مجلسی اول، «معاهد التنبیه» تألیف شیخ محمد بن زین الدین شهید ثانی، «معراج التنبیه» تألیف شیخ یوسف بحرانی و «لوامع قدسیه» یا «لوامع صاحبقرانی» به فارسی، تألیف محمدتقی مجلسی اشاره کرد.
تهذیب الاحکام
کتاب تهذیب الاحکام مجموعه روایات فقهی و احکام شرعی است که از اهل بیت علیهم السلام روایت شده است. شیخ طوسی این کتاب را در شرح و توضیح کتاب «المقنعه» از شیخ مفید، استاد بزرگ خود و به دستور ایشان نگاشته است.
کتاب تهذیب الاحکام، شامل تمام روایات فروع و احکام است و برای فقیه و مجتهدی که بخواهد اجتهاد نماید، بیشتر روایات مورد نیاز را فراهم آورده است. این کتاب شامل مباحث فقهی، اصولی، رجالی و بسیاری از مباحث سودمند دیگر است.
مولف کتاب محمد بن حسن طوسی، فقیه، رجالی، مفسر و محقق بزرگ شیعه است که وی را به «شیخ الطائفه» لقب دادهاند. وی در سال ۳۸۵ هجری قمری در منطقه طوس خراسان به دنیا آمد و در همان شهر مقدمات علوم را فراگرفت. وی در سال ۴۰۸ هجری برای تکمیل معلومات خود عازم بغداد شد و از این دوره بود که مراحل ترقی و پیشرفت را به سرعت طی کرد. وی در سال ۴۶۰ هجری در سن هفتاد و پنج سالگی در نجف اشرف دعوت حق را لبیک گفت. شیخ طوسی نزد شیخ مفید و سید مرتضی علم الهدی تلمذ کرد و بعد از سید مرتضی دوازده سال در بغداد مرجعیت عامه داشت. شیخ پایه گذار علوم اسلامی در مذهب تشیع است و هموست که حوزه علمی شیعه را به نجف انتقال داد و در واقع تأسیس کرد.
شیخ طوسی تهذیب الأحکام را از اصول مورد اعتماد قدماء و منابعی که در بدو ورود به بغداد در اختیار بوده است، تألیف کرد. قسمتی از این کتاب در دوره حیات شیخ مفید و به عنوان شرح رساله فقهی او یعنی «مقنعه» نگارش یافت. شیخ طوسی در آن زمان ۲۵ یا ۲۶ سال بیشتر نداشت و سپس بعد از وفات استاد خود آن را کامل کرد. کتاب تهذیب پس از نگارش به سرعت مورد توجه قرار گرفت و در حوزههای علمی مورد استنساخ قرار گرفت.
ادله ای که شیخ طوسی در این کتاب به آنها استدلال می کند، برگرفته از قرآن (ظاهر، صریح، محتوا، دلیل و یا معنای قرآن)، احادیث قطعی (مانند خبر متواتر و اخبار دارای قرائن قطعی دال بر صحت آن ها) و اجماع مسلمین و یا اجماع علمای شیعه است و در آخر به روایات مشهور میان اصحاب نیز اشاره دارد. البته شیخ به روایات مخالف و به وجه جمع یا وجه فساد آن ها مانند ضعف سند یا عمل اصحاب برخلاف آن نیز اشاره کرده است. این کتاب طبق شمارش شیخ آقا بزرگ تهرانی دارای ۱۳۵۹۰ روایت بوده که در قالب بیست و سه کتاب فقهی و ۳۹۳ باب تنظیم شده است.
درباره انگیزه تألیف کتاب تهذیب، شیخ طوسی در مقدمه کتاب خود ابتدا به واقعیت تضاد و تعارض موجود در روایات شیعه در آن دوران و در نتیجه طعن مخالفان نسبت به شیعیان اشاره میکند و پس از آن توصیه شیخی فاضل را چاره جوی این مشکل یادآور میشود و مینویسد: «دوست من به من گفت: در این شرایط اهتمام به تألیف کتابی که بتواند اخبار متناقض و احادیث اختلافی را به نحوی با یکدیگر جمع کند، از مهمترین خدمات دینی و از بالاترین وسائل تقرب به درگاه الهی است و این کار برای همه طبقات، از نوآموزان گرفته تا پژوهشگران مفید است. وی از من خواست که به شرح رسالة استادمان شیخ مفید موسوم به مقنعه روی آورم...».
در جلد نخست کتاب تهذیب، روایات معمولاً با سند کامل درج شده و این روایات اکثراً به توسط استاد اول او یعنی شیخ مفید نقل شده است. اما پس از وفات شیخ مفید، شیخ طوسی تصمیم گرفت مستقیماً به کتب پیشینیان مراجعه کرده و از این کتب روایات خود را استخراج کند. او بدین صورت واسطه بین خود و صاحبان کتاب را حذف کرد و سپس در پایان کتاب برای خارج کردن روایات از عارضه ارسال به نگارش اسامی مشیخه (اساتید روایت کننده) مبادرت ورزید. ضمن آن که مؤلفان این مصادر همگی از بزرگان صاحب نام تشیع و از استوانه های گرانقدر مذهب بوده اند و کتابهای شیخ آئینهای از آثار و مؤلفات آنان است.
مسئله مهم قابل ذکر این است که کتابهای تهذیب و استبصار شیخ طوسی در شناخت شرایطی که امامان شیعه علیهم السلام در آن بسر میبردهاند و نیز بررسی عنصر تقیه در مسیر حدیث شیعه، منابع مهمی به شمار میروند.
کتاب تهذیب دارای شرحهای متعددی است که در این میان میتوان به «احیاء الاحادیث» محمدتقی مجلسی، «ملاذ الاخیار» نوشته محمدباقر مجلسی، «غایة المرام» و «مقصود الانام» نوشته سید نعمتالله جزایری، شرح تهذیب تألیف شهید ثانی و شرح تهذیب از مولی محمدامین بن محمد شریف استرآبادی اخباری اشاره کرد.
الاستبصار فی ما اختلف من الاخبار
گفته میشود شیخ طوسی ابتدا کتاب تهذیب الاحکام را تألیف کرد و از آنجا که طی جمعآوری آن به تعارض و تنافی ظواهر برخی اخبار برخورد کرد، به فکر تألیف کتاب جداگانهای که جامعه این دسته از احادیث باشد، افتاد و کتاب «استبصار» را تألیف کرد و با اصول علمی به جمع مضامین و توفیق اخبار، اهتمام کرد. کتاب استبصار دارای ۵۵۱۱ حدیث و در ۹۲۵ باب جمع آوری شده است.
نام کامل این کتاب «الاستبصار فی ما اختلف من الاخبار» است و همانند تهذیب از زمان تألیف تاکنون همواره مورد توجه فقها قرار گرفته و به عنوان چهارمین کتاب از کتب اربعه مطرح است. این کتاب در سه جزء اصلی تنظیم شده که دو جزء آن در عبادات و جزء سوم مربوط به معاملات و بقیه ابواب فقه است. شیخ طوسی خود درباره انگیزه تألیف این کتاب مینویسد: پس از تألیف کتاب تهذیب، جمعی از دانشمندان که آن را مطالعه کرده و کتاب جامعی تشخیص دادند و مشاهده کردند کمتر حدیثی است مگر آن که در آن ذکر شده و برای مبتدی و فقیه و متوسط هر کدام به نحوی قابل استفاده است و همه میتوانند مطلوب خود را از آن برگیرند، خواستار کتابی شدند که احادیث مختلف به طور اختصار، در آن به طور جداگانه جمع آوری شود و در ضمن به این نکته توجه دادند که برای این مقصود باید عنایت بیشتری مبذول کرد، زیرا نفعش بیشتر است. از سویی به این جهت که در گذشته هیچ یک از بزرگان علمای ما که درباره اخبار و فقه و حلال و حرام کتاب نوشتهاند در این باره کتابی تألیف نکردهاند، از من خواستند که چنین کتابی را تألیف کنم.
اما در مورد سیره شیخ طوسی در درج روایات این کتاب باید گفت او در استبصار نیز از نقطهنظر سند روایات روشی شبیه به تهذیب داشته است، به این معنی که در دو جزء اول و دوم کتاب، سند روایات را به صورت کامل درج کرده ولی در جزء سوم بیشتر روش اختصار سند و تنظیم مشیخه (اساتید روایت کننده) را برگزیده است.
این کتاب از نسخ خطی عتیق و بیمانندی برخوردار است که تنها دو نسخه خطی معتبر آن در کتابخانه ملی ملک وجود دارد. همچنین باید گفت که بر اساس بررسیهای انجام شده از قرن پنجم تاکنون شرحها و تعلیقات بسیاری بر کتاب استبصار نوشته شده است که مرحوم شیخ آقا بزرگ به هجده مورد َآن در کتاب الذریعه اشاره کرده است، اما ظاهراً تعداد این شرحها بیش از این مقدار بوده و طبق قولی رقم آنها به ۲۴ شرح و تعلیق میرسد که حاکی از اهمیت این کتاب و توجه دانشمندان شیعه به آن است. در میان این شرحها میتوان به شرح میرزا حسن بن عبدالرسول حسینی زنوزی، شرح شیخ عبدالرضا طفیلی نجفی، شرح شیخ عبدالطیف بن ابی جامع عاملی با عنوان «جامع الاخبار فی شرح الاستبصار»، حاشیه میر محمدباقر داماد، حاشیه سید نعمت الله جزایری و نیز شرح وی بر استبصار با نام «کشف الاسرار» اشاره کرد.
پیوندها
پانویس
- پرش به بالا ↑ برای توضیح بیشتر در این مورد به اصول اربعمائه مراجعه شود.
- پرش به بالا ↑ علی دوانی، مفاخر الاسلام، جلد ۳
منابع
- حامد علی اکبرزاده، سیری در کتب اربعه شیعه و روند تدوین آنها، سایت الشیعه
- مقاله الکافی در همین دانشنامه
- مقاله من لایحضره الفقیه در همین دانشنامه
- مقاله شیخ صدوق
- مقاله تهذیب الأحکام