المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز (کتاب)
نویسنده | ابن عطیه اندلسی |
موضوع | تفسیر اهل سنت |
زبان | عربی |
تعداد جلد | ۶ |
|
«المحرّر الوجیز فى تفسیر الکتاب العزیز» تألیف ابن عطیه اندلسی (م، ۵۴۲ ق)، از مهمترین تفاسیر اجتهادی اهل سنت در قرن ۶ قمرى است. مفسر ضمن بیان اطلاعات کلى درباره آیات و سور، به نقل اقوال مفسرین و نقد آنها، نقل روایات و اسباب نزول، مباحث لغوى، نحوى، معانى، قرائت و ذکر شواهد شعرى و ادبى پرداخته و از نقل اسرائیلیات نیز پرهیز میکند.
معرفی کتاب
تفسیر «المحرر الوجیز» همواره در مغرب مورد توجه بوده و از منابع اساسى تفاسیرى چون «البحر المحیط» ابوحیان و «الجامع لاحکام القرآن» قرطبى بوده است. ابن خلدون شیوه این تفسیر را ستوده و در مقدمه خود مىنویسد: «بسیارى دست به نوشتن تفسیر نقلى زدهاند و آثار وارده از صحابه و تابعین را گرد آوردند تا به طبرى و واقدى و ثعلبى و مانند اینها منتهى گردید، از این رو این تفاسیر، از گفتههاى یهودیان مسلمان شده (اسرائیلیات) سالم نمانده و مفسران در این باره تساهل ورزیدند و کتابهاى خود را از این منقولات بى اساس پر کردند. تا آنگاه که دوران تحقیق و بررسى فرا رسید و ابو محمد عطیه به تلخیص و تهذیب منقولات تفسیرى همت گماشت و آنچه را قرین صحت بود برگزید و در اندلس کتابى آراسته و پیراسته براى مردم مغرب زمین به رشته تحریر درآورد. پس از او قرطبى نیز همان راه را پیمود و تفسیر خود را بر همان اساس تدوین کرد و در شرق بلاد اسلامى شهرت و رواج یافت.»
رقابت نزدیک بین تفسیر ابن عطیه در مغرب با «الکشاف» زمخشرى در مشرق، موجب شده تا از دیرباز اهل تفسیر به مقایسه آن دو بپردازند. ابن تیمیه تفسیر ابن عطیه را بیش از کشاف پیرو سنت و به دور از بدعت شمرده است. ابوحیان آن را در جامعیت و خالص بودن برتر از الکشاف دانسته و الکشاف را در اختصار و عمق بر آن ترجیح داده است. از وجوه تمایز تفسیر ابن عطیه نسبت به الکشاف مىتوان به عنایت بیشتر آن به نقل قرائات و احادیث اشاره کرد.
عبدالحق ابن عطیه غرناطی اندلسی (م، ۵۴۲ ق)، این تفسیر را پیش از تصدى منصب قضاوت المریه در ۵۲۹ قمری در شش جلد تألیف کرده است.
محتوای کتاب
ابن عطیه در مقدمه این تفسیر، از شؤون گوناگون قرآن بحث کرده است که در نوع خود از مهمترین آثار تألیف شده در علوم قرآنى به شمار مىآید. این مقدمه ده باب به شرح زیر دارد: باب اول در بیان فضل قرآن از زبان پیامبر صلى الله علیه وآله و صحابه و...، باب دوم در اهمیت تفسیر قرآن، باب سوم درباره پیش گرفتن روش احتیاط در تفسیر و مراتب مفسران که سرآمد آنان امیرالمؤمنین علیه السلام است، باب چهارم در خصوص حدیث سبعة احرف، باب پنجم درباره جمع و تاریخچه قرآن، باب ششم در خصوص الفاظ بیگانه در قرآن و بیان اعجاز قرآن، باب هفتم در ایجاز و ایفاد قرآن، باب هشتم درباره نامهاى قرآن و نام سورهها و آیههاى آن، باب نهم در خصوص استعاذه، باب دهم در تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم که آن را با سخن امام صادق و امام سجاد علیهماالسلام آغاز مىکند و سپس به گفتار جابر بن عبدالله انصارى و دیگران مىپردازد.
مفسر درباره تلاش تفسیرى خود در مقدمه کتاب مىنویسد: «در این کتاب بسیارى از علوم مورد نیاز تفسیر را بیان داشتهام، زیرا تفسیر قرآن جز با بیان جمیع علوم مؤثر در تفسیر ممکن نیست، این علوم از این قرارند: حکم (احکام)، نحو، لغت، معنا و قرائت به جهت دورى از خطا. تتبع فراوانى در الفاظ انجام داده و فکر و اندیشهام را منحصر به تفسیر نمودم، جمیع قراءات را آورده، معانى مختلف و جمیع محتملات الفاظ را با تلاش خود بدست آورده و بیان کردهام».
تفسیر «المحرر الوجیز»، جامع بین منقول و معقول است؛ در بخش منقول، روایات پیامبر صلى الله علیه و آله، صحابه، تابعین را نقل مىکند، اسانید و منبع مرویات را متذکر نمىشود، زیرا روایاتى را که به صحت آنها اعتقاد دارد، محتاج ذکر سند نمىداند، از این جهت سعى دارد روایات غیر صحیح یا منافى عقل را نقل ننماید. از ابن جریر طبرى زیاد نقل مىکند و گاهى به نقد آن مىپردازد.
در بخش معقول و استنباط، تکیه او بر اجتهاد شخصى نیست، بلکه، دیدگاهى است که با توجه به لغت، ادب و بلاغت و احتمالات کلام بیان شده است، بدین جهت تفسیر وى از جهتى بر اساس لغت و نحو پى ریزى شده است. در این بخش به بیان وجوه احتمالات و نقل اقوال مفسرین و نقد و انتخاب آنها مىپردازد، به شعر و لغت عرب براى تبیین معانى آیات استشهاد فراوان دارد، مسائل نحوى و امور مربوط به بلاغت و بیان را نیز بررسى مىکند.
در بخش نقل قرائات، ملتزم به نقل مشهور و شاذّ آن و بیان احتمالات معانى و توجیهات عربى آن مىباشد. آیات الاحکام را بر اساس مذهب مالکى بررسى و تفصیل مىدهد و نقدهایى نیز بر ابن حزم اندلسى ظاهرى وارد مىکند، و به مذاهب فقهى دیگر تعرض نمىنماید. در نقل اسرائیلیات و قصص قرآنى به حداقل اکتفا نموده، و هنگام ضرورت نقل، به نقد آنها مىپردازد. بر مفسرینى که کتب خود را مملو از اینگونه قصص و اسرائیلیات نموده، خرده مىگیرد. دیدگاه کلى ایشان این است که اینگونه روایات (اسرائیلیات) با قواعد عقلى و نقلى سازگارى ندارد.
در مسائل کلامى، اشعرى مسلک بوده و با معتزله به مجادله بر مىخیزد. از جمله در مباحث استهزاء، غضب، حیاء، استواء، محبت، وجه، مجیئى، اتیان و رؤیت خداوند در آخرت. البته وی در پارهاى مباحث به گونهاى دیدگاه معتزله را ترجیح داده، به آن تمایل نشان مىدهد.
روش کلى مفسر در بیان مطالب به این ترتیب است که ابتدا، اطلاعات کلى درباره سوره، شامل مکى و مدنى بوده، فضیلت سور، عدد آیات و القاب آن را بیان مىدارد و در آیات پس از ذکر آنها مستقیما وارد تفسیر مىشود و ضمن آن به نقل اقوال مفسرین و نقد آنها، بحثهاى لغوى، معانى، نحوى، قرائت، بیان شواهد شعرى و ادبى، نقل روایات و اسباب نزول مىپردازد.
در نقل روایات، گاهى از گفتار ائمه علیهم السلام آغاز مىکند. معمولا هنگامى که اظهار نظر مى کند، آن را با عنوان قال القاضى ابومحمد مطرح مىکند، این روش، به تفسیر املائى مىماند تا انشایى، و مىرساند که وى تفسیر خود را بر جمع شاگردان املا مىکرده و آنان مىنوشتهاند.
ابن عطیه در تفسیر خود از جهتى محافظه کارانه عمل کرده است، مثلا در تفسیر آیه «وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَک الْأَقْرَبِینَ» (شعراء، ۲۱۴)، روایت وارده (یوم الدار) را به طور سربسته و ابهام گونه نقل کرده است. همچنین ذیل آیه تطهیر (احزاب، ۳۳)، شأن نزول آن را درباره اهل بیت علیهم السلام (پنج تن آل عبا) دانسته و روایات مربوط به آن را به عنوان رأى مشهور آورده است، ولى احتمال مىدهد شامل زوجات پیامبر (ص) نیز بشود.
مصادر و منابع کتاب
نقل فراوان روایات، اقوال، قرائتها و معانى الفاظ، گویاى این است که مفسر از مصادر فراوانى در «المحرر الوجیز» استفاده نموده است؛ برخى از این مصادر عبارتند از:
- الف) در تفسیر: ۱- تفسیر طبرى، ۲- شفاء الصدور محمد بن حسن بن زیاد الوصلى، ۳- التحصیل لفوائد کتاب التفصیل احمد بن عمار مهدوى تمیمى، ۴- الهدایة الى بلوغ النهایة مکى بن ابى طالب.
- ب) در سنت و روایت: ۱- صحیح بخارى، ۲- صحیح مسلم، ۳- سنن ابى داود، ۴- سنن ترمذى، ۵- سنن نسایى.
- ج) در قرائت: ۱- المحتسب ۲- الحجة فى علل القراءات السبع ۳- التیسیر.
- د) در لغت، نحو و معانى: ۱- معانى القرآن فرّاء ۲- معانى القرآن زجاج ۳- مجاز القرآن ابو عبیدة ۴- المجمل فى اللغة احمد بن فارس ۵- الکتاب سیبویه ۶- المقتضب ابن عباس ازدى ۷- العین خلیل بن احمد ۸- اصلاح المنطق ابو یوسف ۹- الفصیح ابو العباس ثعلب.
- ه) در فقه: ۱- الموطأ مالک بن انس ۲- المختصر عبدالله بن عبدالحکم بن اعین ۳- المدونة ۴- الواضحة عبدالملک بن حبیب سلمى ۵- التفریع ابوالقاسم بن الجلاب ۶- اشراف على مذاهب اهل العلم محمد بن ابراهیم بن منذر.
منابع
- تفسیر و مفسران، محمدهادی معرفت، ج ۲ ص ۱۹۰.
- المفسرون حیاتهم و منهجهم، سید محمدعلى ایازى، ص ۶۲۲.
- دانشنامه قرآن و قرآن پژوهى، بهاءالدین خرمشاهى، ج ۱ ص ۷۵۱.
- التفسیر و المفسرون، ذهبى، ج ۱ ص ۲۳۸.
- نرم افزار جامع التفاسیر، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
تفسیر قرآن | |
درباره تفسیر قرآن: | تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن |
---|---|
اصطلاحات: | اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات |
شاخه های تفسیر قرآن: |
تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی) |
روشهای تفسیری قرآن: |
|
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: |
|