معالم الدین و ملاذ المجتهدین (کتاب): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۱۲ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
اين كتاب به معالم الأصول نيز مشهور است.
+
{{مشخصات کتاب
  
==مؤلف‌==
+
|عنوان=
  
شيخ جمال الدين حسن بن شيخ زين الدين شهيد ثانى بن على بن احمد عاملى جبعى. (متوفى 1011 قمرى)
+
|تصویر=[[پرونده:معالم الدین.jpg|240px|وسط]]
  
==موضوع‌==
+
|نویسنده= حسن بن زین الدین شهید ثانی
  
كتاب معالم الدين كه كتابى اصولى است، مقدمه كتاب معالم الدين و ملاذ المجتهدين كه كتابى فقهى است، مى‌باشد. اين كتاب مشهورترين تأليف و تصنيف شيخ حسن بن شهيد ثانى مى‌باشد به طورى كه او را به نام صاحب معالم مى‌شناسند. در الذريعة گفته شده، هنگامى كه اين مقدمه از كتاب معالم الدين و ملاذ المجتهدين جدا شده، به نام معالم الأصول ناميده شده است. (الذريعة، ج21، ص198)
+
|موضوع=فقه شیعه
  
==ارزش و اعتبار==
+
|زبان=عربی
  
قبل از معالم الدين، شرح عميدى بر تهذيب علامه و شرح علامه بر مختصر ابن حاجب و شرح عضدى بر مختصر ابن حاجب در حوزه‌هاى علميّه تدريس مى‌شد ولى پس از تأليف اين كتاب، پس از دويست سال تدريس آن در حوزه‌ها متداول گرديده است. (أعيان الشيعة، ج1، ص138)
+
|تعداد جلد=۲
  
==ترتيب كتاب‌==
+
|عنوان افزوده1=
  
مؤلف در مقدمه كتاب مباحث آن را اين گونه تقسيم بندى مى‌كند: «و رتبنا كتابنا هذا على مقدمة و أقسام أربعة».
+
|افزوده1=
  
* مقدمه، همين كتاب معالم الأصول است كه از كتاب معالم الدين و ملاذ المجتهدين جدا شده و قسمتهاى چهارگانه مربوط به مباحث فقهى است.
+
|عنوان افزوده2=
مقدمه به دو مقصد تقسيم مى‌شود.
 
* مقصد اول بيان فضيلت علم است كه از 39 [[حديث]] و آيات زيادى تشكيل شده است. پس از آن، تعريف [[فقه]] و موضوع علم فقه آمده است.
 
* مقصد دوم شامل نه مطلب و خاتمه است كه تا آخر كتاب ادامه دارد و مهمترين مباحث علم اصول در آن بيان مى‌شود.
 
* مطلب اول از مقصد دوم شامل مباحث تعريف كلى و جزئى، حقيقت لغوى و حقيقت شرعى، مشترك لفظى و حقيقت و مجاز است و مطلب دوم شامل دو مبحث اوامر و نواهى است.
 
* مطلب سوّم بحث عموم و خصوص، مطلب چهارم مطلق و مقيد و مجمل و مبين، مطلب پنجم اجماع، مطلب ششم اخبار، مطلب هفتم نسخ، مطلب هشتم قياس و استصحاب، مطلب نهم اجتهاد و تقليد و در نهايت خاتمه كتاب بحث تعادل و تراجيح مى‌باشد.
 
  
==ويژگيها==
+
|افزوده2=
  
كتاب معالم داراى نقاط مثبت زيادى است كه به بعضى از آنان اشاره مى‌شود: در بسيارى از موارد كه طرح بحث اصولى ثمره عملى ندارد، مؤلف آن را مطرح نمى‌كند. به عنوان نمونه در بحث امر به شى‌ء يا اشياء على وجه التخيير، نظريه‌اى را از عامه كه علامه به صورت طولانى مطرح كرده ذكر كرده و مى‌گويد بحث آن را صحيح نمى‌داند چون: «فلا فائدة لنا مهمة في إطالة القول في توجيهه و ردّه ولقد أحسن المحقق - رحمه اللّه - حيث قال بعد نقل الخلاف في هذه المسألة و ليست المسألة كثيرة الفائدة».
+
|لینک=[http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/39579/ معالم الدین]
  
و يا ورود در بحث تصويب را صحيح نمى‌داند و مى‌فرمايد: چون اماميّه در اين مسأله اختلافى ندارند «فلا أرى في البحث عن ذلك بعد الحكم بعدم التأثيم كثير طائل، فلا جرم كان ترك الاشتغال بتقرير حججهم على ما فيها من الإشكال أوفق بمقتضى الحال».
+
}}
 +
کتاب «معالم الدین و ملاذ المجتهدین» یا معالم الأصول، تألیف [[حسن بن زین الدین شهید ثانی|حسن بن زین الدین شهید ثانى]] (متوفى ۱۰۱۱ قمرى)، در زمینه [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول فقه]] می باشد. این کتاب مشهورترین تألیف و تصنیف شیخ حسن بن شهید ثانى مى‌باشد، به طورى که او را به نام «صاحب معالم» مى‌شناسند. «معالم الدین» از منابع مهم و متداول تدریس [[اصول فقه‌‌‌‌|علم اصول]] در [[حوزه علمیه|حوزه های علمیه]] به شمار می رود.  
  
نكته ديگر اين كه مؤلف به نظريات مختلف علامه و [[شيخ طوسى]] احاطه كامل داشته و به كرات به نظريات علامه در مواضع مختلف كتابهايش اشاره مى‌كند. مثل «قال السيد المرتضى و جماعة منهم العلامة في أحد قوليه... و منهم العلامة في تهذيبه... و قال في النهاية».
+
==زندگی‌نامه مؤلف‌==
 +
شیخ حسن بن زین الدین، فرزند [[شهید ثانی]]، ملقب به جمال الدین، مکنّا به ابومنصور، عالمى عامل، [[فقیه|فقیهى]] اصولى و ادیب، شاعرى خوش ذوق، [[محدث]]، [[علم رجال|رجالى]] و عابدى در [[زهد]] و [[تقوا]] مشهور عام و خاص، یکى از فحول و اعیان علماى [[امامیه]] در اوایل قرن یازدهم هجرى و در بیشتر علوم مقارن زمان خود صاحب نظر بود.
  
روان بودن و طراوت عبارتهاى كتاب و در عين حال پرمعنا و عميق بودن آنها و خوددارى از تعقيد و پيچيدگى در عبارتها از ديگر نقاط مثبت كتاب است. مثلاً از كلماتى نظير «الجواب الجواب، جوابها كجوابها و جوابه مثل جوابه» كه داراى هماهنگى خاصى است استفاده مى‌كند.
+
صاحب معالم در سال ۹۵۹ ق در روستاى «جبع»، از قراى جبل عامل [[لبنان]]، در خانواده زهد و تقوا به دنیا آمد. در هفت سالگى از نعمت پدر، یعنى شهید ثانى محروم شد. او در همان سنین در موطن خود به تحصیل علوم اشتغال یافت و با خواهرزاده خود، یعنى صاحب [[مدارک الاحکام|مدارک الاحکام]]، همدرس و همسن بود و هر دو مصداق حقیقى نفس سلیم بودند و در [[نماز]] به یکدیگر اقتدا مى کردند و در درس همدیگر حاضر مى شدند.
  
از ديگر نكات، توجه به نظريات علماى اهل تسنن در كتابهاى سيد مرتضى مثل الذريعة إلى أصول الشريعة والشافية است كه با عبارتهايى نظير «هو قول جماعة من العامة» به نقد و بررسى نظريات آنها مى‌پردازد.
+
هر دو از شاگردان [[مقدس اردبیلی|مقدس اردبیلى]] و [[ملا عبدالله یزدی|ملا عبداللّه یزدى]] (صاحب حاشیه در منطق) و این دو استاد نیز از شاگردان پدر [[صاحب معالم]] بودند. این دو بزرگوار از مقدس اردبیلى خواستند مسائلى را که در [[اجتهاد]] و استنباط [[احکام]] دخیل است، به آنان بیاموزد و بقیه را مسکوت بگذارد که او نیز پذیرفت. عده اى این روش را به سخره گرفتند که مقدس اردبیلى در جواب آنان فرمود: بعد از مدتى اینان به وطن خود باز خواهند گشت و تألیفات آنان به دست شماها خواهد رسید و شما اسیر مباحث بى‌نتیجه خواهید ماند. بعد از مدتى آنان برگشتند و یکى معالم الاصول و دیگرى مدارک الاحکام را تصنیف کرد.  
  
اصولاً صاحب معالم در برخورد با نظريات علماى قبل از خود، با احترام برخورد مى‌كند و از كلمات فاسد، توهم و نظائر آن استفاده نمى‌كند بلكه از عبارتهايى نظير «و ما اختاره السيد فيه محل تأمل» استفاده مى‌كند.
+
صاحب معالم در سال ۱۰۱۱ ق در زادگاه خود «جبع»، در ۵۲ سالگى از دنیا رفت و در کنار قبر [[صاحب مدارک]] مدفون شد.
 +
==معرفی اجمالی کتاب==
  
مطلب ديگر اين كه در بعضى از مباحث كه نياز به تحقيق بيشترى را ضرورى مى‌داند، مانند مبحث ضد با عبارت «و عليك بإمعان النظر في هذه المباحث فإني لاأعلم أحداً حام حولها» خواننده را به تحقيق بيشترى تشويق مى‌كند.
+
این کتاب در موضوع [[اصول فقه]] [[شیعه امامیه]] است که در میان علما به «معالم» معروف شده و از زمان مؤلف تا عصر حاضر از کتب درسى و مرجع استفاده عموم بوده است و به جهت کثرت اشتهارش، مؤلف آن نیز به صاحب معالم شهرت یافته است. کتاب معالم الدین که کتابى [[اصول فقه‌‌‌‌|اصولى]] است، مقدمه کتاب معالم الدین و ملاذ المجتهدین که کتابى [[فقه|فقهى]] است، مى‌باشد. در [[الذریعه الی تصانیف الشیعه|الذریعة]] گفته شده، هنگامى که این مقدمه از کتاب معالم الدین و ملاذ المجتهدین جدا شده، به نام معالم الأصول نامیده شده است.<ref>الذریعة، ج۲۱، ص۱۹۸.</ref>
  
صاحب معالم در ذكر نظريات علماى اصولى قبل از خود در ابتداى كتاب به نظريات پدر بزرگوارشان شهيد ثانى اشاره‌اى ندارد، اما از بحث عدالت راوى به نظريات ايشان متعرض مى‌شوند و اين گونه در عبارتهايشان ديده مى‌شود «و ذهب والدي - ره - إلى الاكتفاء بالإطلاق فيهما... و هذا هو الأقوى... هو اختيار والدي... هو مختار والدي» و نظائر آن.
+
قبل از معالم الدین، شرح عمیدى بر «[[تهذیب الوصول الی علم الاصول (کتاب)|تهذیب]]» [[علامه حلی]] و شرح علامه بر مختصر ابن حاجب و شرح عضدى بر مختصر ابن حاجب در [[حوزه علمیه|حوزه‌هاى علمیه]] تدریس مى‌شد. ولى پس از تألیف این کتاب، پس از دویست سال تدریس آن در حوزه‌ها متداول گردیده است.<ref>[[اعیان الشیعه|أعیان الشیعة]]، ج۱، ص۱۳۸.</ref>
  
==ضعفها==
+
==محتوای کتاب‌==
  
از نقاط ضعف كتاب اين كه مباحث الفاظ به صورت كامل مطرح نشده و بعدها با نگارش شرح هداية المسترشدين بر معالم، تأليف محمدتقى اصفهانى (متوفى 1248 قمرى) تا حدودى اين ضعف جبران شده است.
+
مؤلف در مقدمه کتاب مباحث آن را این گونه تقسیم بندى مى‌کند: «و رتبنا کتابنا هذا على مقدمة و أقسام أربعة».
  
از طرف ديگر در مباحث اصول عمليّه نيز دو اصل برائت و احتياط به صورت مستقل طرح نشده و استصحاب و تعادل و تراجيح نيز به صورت مختصر مطرح شده‌اند و مثلاً مبحث استصحاب را منحصر در استصحاب حال دانسته و در مبحث تعادل و تراجيح نيز بسيارى از مباحث اصلى ذكر نگرديده است.
+
بخش مقدمه، همین کتاب «معالم الأصول» است که از کتاب «معالم الدین و ملاذ المجتهدین» جدا شده و قسمتهاى چهارگانه مربوط به مباحث [[فقه|فقهى]] است.
  
از ديگر نقاط ضعف اين كه معمولاً در معالم نام عده معدودى از اصوليين نظير [[سيد مرتضى]]، [[شيخ طوسى]]، [[علامه حلى]]، [[محقق حلى ]] و [[شهيد اوّل]] ذكر شده و كتاب با عنايت به نظريات اين بزرگان نگاشته شده است. اما علماى اصولى ديگر با عبارت نافين، مثبتين، فقال قوم، آخرون، الأولون، جماعة، أكثرون، بعض الأصوليين، مفصلون و نظائر آن بيان شده كه در نتيجه خواننده نمى‌تواند به مصادر اصلى مراجعه كند.
+
مقدمه خود به دو مقصد تقسیم مى‌شود:
  
==شروح و حواشى معالم‌==
+
الف. مقصد اول بیان فضیلت [[علم]] است که از ۳۹ [[حدیث]] و [[آیه|آیات]] زیادى تشکیل شده است. در ابتداى کتاب خطبه باارزشى در فضیلت علم و به خصوص علم [[فقه]] و [[اخلاص]] نیت و عمل به آموخته‌ها و [[تواضع]] آورده شده که مقدمه‌اى براى ورود به مباحث فقهى است و در کتابهاى اصولى متداول این مقدمه دیده نمى‌شود. پس از آن، تعریف فقه و موضوع علم فقه آمده است.
  
با توجه به زمان زيادى كه كتاب معالم الدين متن درسى حوزه‌هاى علميه بوده و مورد توجه علماى اصولى واقع شده، شروح و حواشى زيادى بر آن نوشته شده است. در الذريعة جلد 6 از صفحه 204 تا 210 در حدود 45 حاشيه بر معالم ذكر شده كه مهمترين آنها را در اينجا ذكر مى‌كنيم:
+
ب. مقصد دوم شامل نه مطلب و خاتمه است که تا آخر کتاب ادامه دارد و مهمترین مباحث [[اصول فقه‌‌‌‌|علم اصول]] در آن بیان مى‌شود. مطلب اول از مقصد دوم شامل مباحث تعریف کلى و جزئى، حقیقت لغوى و حقیقت شرعى، مشترک لفظى و حقیقت و مجاز است و مطلب دوم شامل دو مبحث اوامر و نواهى است، مطلب سوّم بحث عموم و خصوص، مطلب چهارم مطلق و مقید و مجمل و مبین، مطلب پنجم اجماع، مطلب ششم اخبار، مطلب هفتم نسخ، مطلب هشتم [[قیاس در فقه|قیاس]] و [[استصحاب]]، مطلب نهم [[اجتهاد]] و [[تقلید|تقلید]] و در نهایت خاتمه کتاب بحث [[تعادل و تراجیح|تعادل و تراجیح]] مى‌باشد.
  
حواشى استاد وحيد بهبهانى، آقا محمدباقر (متوفى 1206 قمرى) بر معالم. در الذريعة از قول ميرزا محمد تهرانى به نقل از ملا محمدحسين كرهرودى (متوفى 1314 قمرى) كه از اجلاى شاگردان ميرزاى شيرازى مشهور بوده است، نقل مى‌كند «إنّه كان يقول إن تدريس الأستاذ الوحيد كان في المعالم حتى درس المعالم عشرين مرة، كان يكتب في كل مرّة حاشية جديدة عليه، و قد رأيت في بلدة بروجرد من تلك الحواشي تسع عشرة حاشية».
+
==ویژگی‌های کتاب==
  
* حاشيه ديگر، حاشيه سيد محمدجواد حسينى، صاحب مفتاح الكرامة (متوفى 1226 قمرى) بر مقدمه واجب است همچنين حاشيه آقا حسين بن جمال الدين خوانسارى (متوفى 1098 قمرى)
+
کتاب معالم داراى نقاط مثبت زیادى است که به بعضى از آنان اشاره مى‌شود:
* حاشيه سلطان العلماء سيد حسين بن محمد مرعشى آملى (متوفى 1064 قمرى)
 
* حاشيه حسام الدين محمدصالح بن احمد مازندرانى (متوفى 1081 قمرى) داماد محمدتقى مجلسى كه در جوانى اين حاشيه را نوشته است.
 
* حاشيه آقا عبدالحسين بن آقا محمدباقر وحيد بهبهانى‌
 
* حاشيه فاضل تونى، ملا عبداللّه بن محمد بشروى (متوفى 1071 قمرى)
 
* حاشيه سيد على بن محمد طباطبايى حائرى صاحب رياض المسائل (متوفى 1231 قمرى)
 
* حاشيه فرزند صاحب معالم فخرالدين ابوجعفر محمد بن حسن بن زين الدين شهيد ثانى (متوفى 1030 قمرى)
 
* حاشيه ميرزا محمد بن حسن شيروانى، مدقق شيروانى (متوفى 1098 قمرى)
 
* حاشيه سيد محمد مجاهد بن سيد على صاحب رياض (متوفى 1242 قمرى)
 
* حاشيه منسوب به سيد محمدمهدى بحرالعلوم يا سيد مهدى بن سيد على صاحب رياض.
 
  
از بين حواشى مذكور، حاشيه ملا محمدصالح مازندرانى و حاشيه مدقق شيروانى و حاشيه سلطان العلما همراه با كتاب معالم داراى حواشى چاپ شده است.
+
۱. در بسیارى از موارد که طرح بحث اصولى ثمره عملى ندارد، مؤلف آن را مطرح نمى‌کند. به عنوان نمونه در بحث امر به شى‌ء یا اشیاء على وجه التخییر، نظریه‌اى را از [[اهل سنت|عامه]] که علامه به صورت طولانى مطرح کرده ذکر کرده و مى‌گوید بحث آن را صحیح نمى‌داند چون: «فلا فائدة لنا مهمة فی إطالة القول فی توجیهه و ردّه ولقد أحسن المحقق - رحمه اللّه - حیث قال بعد نقل الخلاف فی هذه المسألة و لیست المسألة کثیرة الفائدة».
  
==منابع‌==
+
و یا ورود در بحث تصویب را صحیح نمى‌داند و مى‌فرماید: چون [[امامیه|امامیه]] در این مسأله اختلافى ندارند «فلا أرى فی البحث عن ذلک بعد الحکم بعدم التأثیم کثیر طائل، فلا جرم کان ترک الاشتغال بتقریر حججهم على ما فیها من الإشکال أوفق بمقتضى الحال».
  
# [[المقنعة والتذكرة بأصول الفقه]]، تأليف [[شيخ مفيد]]، محمد بن محمد نعمان حارثى، استاد [[سيد مرتضى]] و [[شيخ طوسى]] (متوفى 413 قمرى)
+
۲. نکته دیگر این که مؤلف به نظریات مختلف علامه و [[شیخ طوسى]] احاطه کامل داشته و به کرات به نظریات علامه در مواضع مختلف کتابهایش اشاره مى‌کند. مثل «قال السید المرتضى و جماعة منهم العلامة فی أحد قولیه... و منهم العلامة فی تهذیبه... و قال فی النهایة».
# [[الذريعة إلى أصول الشريعة]]، تأليف [[سيد مرتضى]]، على بن حسين موسوى (متوفى 436 قمرى)
 
# النهاية و عدة الأصول، تأليف [[شيخ طوسى]]، ابوجعفر محمد بن حسن (متوفى 460 قمرى)
 
# المهذب، المعتمد، الروضة، المعالم، المناهج و شرح جمل العلم والعمل سيد مرتضى، تأليف ابن براج (متوفى 481 قمرى)
 
# غنية النزوع إلى علمي الأصول والفروع، تأليف ابن زهرة، ابوالمكارم حمزه بن ابى المعاسن زهرة حلبى (متوفى 585 قمرى)
 
# السرائر و مختصر التبيان، تأليف فخرالدين محمد بن إدريس عجلى حلى (متوفى 598 قمرى)
 
# البهجة لثمرة المهجة، تأليف سيد رضى الدين على بن طاوس حلى (متوفى 664 قمرى)
 
# معارج الأصول، المعتبر، المختصر النافع و شرايع الإسلام، تأليف محقق حلى، جعفر بن حسن بن يحيى (متوفى 676 قمرى)
 
# تهذيب الأصول، شرح الذريعة، مبادى‌ء الوصول و مختلف الشيعة، تأليف [[علامه حلى]]، حسن بن يوسف (متوفى 726 قمرى)
 
# إيضاح الفوائد تأليف فخرالمحققين، فرزند علامه حلى محمد بن حسن (متوفى 771 قمرى)
 
# الدروس، ذكرى الشيعة والقوائد والفوائد، تأليف [[شهيد اول]]، محمد بن جمال الدين مكى (متوفى 786 قمرى)
 
# تمهيد القواعد، شرح الدراية والروضة، تأليف [[شهيد ثانى]]، زين الدين بن على عاملى (متوفى 966 قمرى)
 
  
==تاريخ تأليف و چاپ كتاب‌==
+
۳. روان بودن و طراوت عبارتهاى کتاب و در عین حال پرمعنا و عمیق بودن آنها و خوددارى از تعقید و پیچیدگى در عبارتها از دیگر نقاط مثبت کتاب است. مثلاً از کلماتى نظیر «الجواب الجواب، جوابها کجوابها و جوابه مثل جوابه» که داراى هماهنگى خاصى است استفاده مى‌کند.
  
در ابتداى كتاب خطبه باارزشى در فضيلت علم و به خصوص علم فقه و اخلاص نيت و عمل به آموخته‌ها و تواضع آورده شده كه مقدمه‌اى براى ورود به مباحث فقهى است و در كتابهاى اصولى متداول اين مقدمه ديده نمى‌شود. بنابر آنچه در مقدمه معالم - چاپ جامعه مدرسين - آمده، كتاب در سال 994 تدوين و تأليف شده ولى در أعيان الشيعة تاريخ نوشتن آن را 1001 هجرى قمرى ذكر كرده است. (أعيان الشيعة، ج5، ص6)
+
۴. از دیگر نکات، توجه به نظریات علماى [[اهل سنت|اهل تسنن]] در کتابهاى [[سید مرتضی|سید مرتضى]] مثل [[الذریعه الی اصول الشریعه|الذریعة إلى أصول الشریعة]] و الشافیة است که با عبارتهایى نظیر «هو قول جماعة من العامة» به نقد و بررسى نظریات آنها مى‌پردازد.
  
كتاب معالم كه به وسيله مؤسّسه نشر اسلامى وابسته به جامعه مدرسين در قم، چاپ شده از نظر تصحيح و تحقيق كتاب باارزشى است. اين كتاب با نسخه‌هاى خطى معتبر و باارزشى مقابله و تحقيق شده، مانند نسخه كتابخانه ملى ملك [[آستان قدس رضوى]] كه تاريخ نگارش آن سال 1034 هجرى قمرى است و به زمان وفات مؤلف بسيار نزديك است.
+
۵. اصولاً صاحب معالم در برخورد با نظریات علماى قبل از خود، با احترام برخورد مى‌کند و از کلمات فاسد، توهم و نظائر آن استفاده نمى‌کند بلکه از عبارتهایى نظیر «و ما اختاره السید فیه محل تأمل» استفاده مى‌کند.
  
البته متداول بودن تدريس اين كتاب و چاپ مكرر آن و نسخه‌هاى خطى متعدد آن، بر درجه اعتماد به صحت اين كتاب مى‌افزايد.
+
۶. مطلب دیگر این که در بعضى از مباحث که نیاز به تحقیق بیشترى را ضرورى مى‌داند، مانند مبحث ضد با عبارت «و علیک بإمعان النظر فی هذه المباحث فإنی لاأعلم أحداً حام حولها» خواننده را به تحقیق بیشترى تشویق مى‌کند.
 +
 
 +
۷. صاحب معالم در ذکر نظریات علماى اصولى قبل از خود در ابتداى کتاب به نظریات پدر بزرگوارشان [[شهید ثانی|شهید ثانى]] اشاره‌اى ندارد، اما از بحث [[عدالت]] راوى به نظریات ایشان متعرض مى‌شوند و این گونه در عبارتهایشان دیده مى‌شود «و ذهب والدی - رحمه الله - إلى الاکتفاء بالإطلاق فیهما... و هذا هو الأقوى... هو اختیار والدی... هو مختار والدی» و نظائر آن.
 +
 
 +
اما از نقاط ضعف کتاب این که مباحث الفاظ به صورت کامل مطرح نشده و بعدها با نگارش شرح [[هدایة المسترشدین]] بر معالم، تألیف [[شیخ محمدتقی اصفهانی|محمدتقى اصفهانى]] (متوفى ۱۲۴۸ قمرى) تا حدودى این ضعف جبران شده است.
 +
 
 +
از طرف دیگر در مباحث اصول عملیه نیز دو [[اصل برائت]] و [[اصل احتیاط|احتیاط]] به صورت مستقل طرح نشده و [[استصحاب]] و [[تعادل و تراجیح]] نیز به صورت مختصر مطرح شده‌اند و مثلاً مبحث استصحاب را منحصر در استصحاب حال دانسته و در مبحث تعادل و تراجیح نیز بسیارى از مباحث اصلى ذکر نگردیده است.
 +
 
 +
از دیگر نقاط ضعف این که معمولاً در معالم نام عده معدودى از اصولیین نظیر [[سید مرتضی|سید مرتضى]]، [[شیخ طوسى]]، [[علامه حلى]]، [[محقق حلى ]] و [[شهید اول|شهید اوّل]] ذکر شده و کتاب با عنایت به نظریات این بزرگان نگاشته شده است. اما علماى اصولى دیگر با عبارت نافین، مثبتین، فقال قوم، آخرون، الأولون، جماعة، أکثرون، بعض الأصولیین، مفصلون و نظائر آن بیان شده که در نتیجه خواننده نمى‌تواند به مصادر اصلى مراجعه کند.
 +
 
 +
==منابع‌ کتاب==
 +
این کتاب از منابع زیر در مباحث خود بهره گرفته است:
 +
 
 +
#[[المقنعة|المقنعة والتذکرة بأصول الفقه]]، تألیف [[شیخ مفید]]، محمد بن محمد نعمان حارثى، استاد [[سید مرتضى]] و [[شیخ طوسى]] (متوفى ۴۱۳ قمرى)
 +
#[[الذریعه الی اصول الشریعه (کتاب)|الذریعة إلى أصول الشریعة]]، تألیف سید مرتضى، على بن حسین موسوى (متوفى ۴۳۶ قمرى)
 +
#[[النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی (کتاب)|النهایة]] و [[عدة الاصول|عدة الأصول]]، تألیف شیخ طوسى، ابوجعفر محمد بن حسن (متوفى ۴۶۰ قمرى)
 +
#المهذب، المعتمد، الروضة، المعالم، المناهج و شرح جمل العلم والعمل سید مرتضى، تألیف [[ابن براج]] (متوفى ۴۸۱ قمرى)
 +
#[[غنیة النزوع (کتاب)|غنیة النزوع إلى علمی الأصول والفروع]]، تألیف [[ابن زهره|ابن زهرة]]، ابوالمکارم حمزه بن ابى المعاسن زهرة حلبى (متوفى ۵۸۵ قمرى)
 +
#[[السرائر الحاوى لتحرير الفتاوى (کتاب)|السرائر]] و مختصر التبیان، تألیف فخرالدین [[ابن ادریس حلی|محمد بن إدریس عجلى حلى]] (متوفى ۵۹۸ قمرى)
 +
#البهجة لثمرة المهجة، تألیف [[سید بن طاووس|سید رضى الدین على بن طاوس حلى]] (متوفى ۶۶۴ قمرى)
 +
#[[معارج الاصول|معارج الأصول]]، المعتبر، المختصر النافع و [[شرایع الاسلام (کتاب)|شرایع الإسلام]]، تألیف [[محقق اول|محقق حلى]]، جعفر بن حسن بن یحیى (متوفى ۶۷۶ قمرى)
 +
#[[تهذیب الوصول الی علم الاصول (کتاب)|تهذیب الوصول]]، شرح الذریعة، [[مبادی الوصول الی علم الاصول (کتاب)|مبادى‌ الوصول]] و [[مختلف الشيعة (کتاب)|مختلف الشیعة]]، تألیف [[علامه حلى]]، حسن بن یوسف (متوفى ۷۲۶ قمرى)
 +
#إیضاح الفوائد تألیف [[فخر المحققین|فخرالمحققین]]، فرزند علامه حلى محمد بن حسن (متوفى ۷۷۱ قمرى)
 +
#الدروس ذکرى الشیعة والقوائد والفوائد، تألیف [[شهید اول]]، محمد بن جمال الدین مکى (متوفى ۷۸۶ قمرى)
 +
#[[تمهید القواعد شهید ثانی (کتاب)|تمهید القواعد]]، شرح الدرایة والروضة، تألیف [[شهید ثانی|شهید ثانى]]، زین الدین بن على عاملى (متوفى ۹۶۶ قمرى)
 +
 
 +
==شروح و حواشى کتاب==
 +
 
 +
با توجه به زمان زیادى که کتاب معالم الدین متن درسى [[حوزه علمیه|حوزه‌هاى علمیه]] بوده و مورد توجه علماى اصولى واقع شده، شروح و حواشى زیادى بر آن نوشته شده است. در [[الذریعه الی تصانیف الشیعه|الذریعة]] جلد ۶ از صفحه ۲۰۴ تا ۲۱۰ در حدود ۴۵ حاشیه بر معالم ذکر شده که مهمترین آنها را در اینجا ذکر مى‌کنیم:
 +
 
 +
*حواشى استاد [[وحید بهبهانی|محمدباقر وحید بهبهانى]] (متوفى ۱۲۰۶ قمرى) بر معالم. در الذریعة از قول میرزا محمد تهرانى به نقل از ملا محمدحسین کرهرودى (متوفى ۱۳۱۴ قمرى) که از اجلاى شاگردان [[میرزا محمدحسن شیرازی|میرزاى شیرازى]] مشهور بوده است، نقل مى‌کند: «إنّه کان یقول إن تدریس الأستاذ الوحید کان فی المعالم حتى درس المعالم عشرین مرة، کان یکتب فی کل مرّة حاشیة جدیدة علیه، و قد رأیت فی بلدة بروجرد من تلک الحواشی تسع عشرة حاشیة»
 +
*حاشیه دیگر، حاشیه [[سید محمدجواد عاملی|سید محمدجواد حسینى]]، صاحب [[مفتاح الکرامه|مفتاح الکرامة]] (متوفى ۱۲۲۶ قمرى) بر مقدمه واجب است. همچنین حاشیه آقا حسین بن جمال الدین خوانسارى (متوفى ۱۰۹۸ قمرى)
 +
*حاشیه [[سلطان العـلماء|سلطان العلماء]] سید حسین بن محمد مرعشى آملى (متوفى ۱۰۶۴ قمرى)
 +
*حاشیه حسام الدین [[ملا صالح مازندرانی|محمدصالح بن احمد مازندرانى]] (متوفى ۱۰۸۱ قمرى) داماد [[محمدتقی مجلسی|محمدتقى مجلسى]] که در جوانى این حاشیه را نوشته است.
 +
*حاشیه آقا عبدالحسین بن آقا [[وحید بهبهانی|محمدباقر وحید بهبهانى‌]]
 +
*حاشیه [[ملا عبدالله فاضل تونی|فاضل تونى]]، ملا عبداللّه بن محمد بشروى (متوفى ۱۰۷۱ قمرى)
 +
*حاشیه [[سید علی طباطبایی|سید على بن محمد طباطبایى]] صاحب [[ریاض المسائل]] (متوفى ۱۲۳۱ قمرى)
 +
*حاشیه فرزند صاحب معالم فخرالدین ابوجعفر محمد بن حسن بن زین الدین شهید ثانى (متوفى ۱۰۳۰ قمرى)
 +
*حاشیه میرزا محمد بن حسن شیروانى، مدقق شیروانى (متوفى ۱۰۹۸ قمرى)
 +
*حاشیه [[سید محمد مجاهد]] بن سید على صاحب ریاض (متوفى ۱۲۴۲ قمرى)
 +
*حاشیه منسوب به [[سید محمد مهدی بحرالعلوم|سید محمدمهدى بحرالعلوم]] یا سید مهدى بن سید على صاحب ریاض
 +
*حاشیه بر معالم به نام [[هدایة المسترشدین]] اثر [[شیخ محمدتقی اصفهانی]]
 +
 
 +
از بین حواشى مذکور، حاشیه ملا محمدصالح مازندرانى و حاشیه مدقق شیروانى و حاشیه سلطان العلما همراه با کتاب معالم داراى حواشى چاپ شده است.
 +
 
 +
==تاریخ تألیف و چاپ کتاب‌==
 +
بنابر آنچه در مقدمه معالم - چاپ جامعه مدرسین - آمده، کتاب در سال ۹۹۴ قمری تدوین و تألیف شده، ولى در [[اعیان الشیعه (کتاب)|أعیان الشیعة]] تاریخ نوشتن آن را ۱۰۰۱ هجرى قمرى ذکر کرده است.<ref>أعیان الشیعة، ج۵، ص۶.</ref>
 +
 
 +
کتاب معالم که به وسیله مؤسسه نشر اسلامى وابسته به جامعه مدرسین در [[قم]]، چاپ شده از نظر تصحیح و تحقیق کتاب باارزشى است. این کتاب با نسخه‌هاى خطى معتبر و باارزشى مقابله و تحقیق شده، مانند نسخه کتابخانه ملى ملک [[آستان قدس رضوى]] که تاریخ نگارش آن سال ۱۰۳۴ هجرى قمرى است و به زمان وفات مؤلف بسیار نزدیک است. البته متداول بودن تدریس این کتاب و چاپ مکرر آن و نسخه‌هاى خطى متعدد آن، بر درجه اعتماد به صحت این کتاب مى‌افزاید.
 +
 
 +
==پانویس==
 +
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
* نرم افزار اصول فقه، مرکز نور.
 
  
 +
*نرم افزار اصول فقه، مرکز نور.
 +
 +
==متن کتاب==
 +
[http://lib.ahlolbait.com/parvan/resource/39579/معالم-الدين-و-ملاذ-المجتهدين '''معالم الدین و ملاذ المجتهدین''']
 
[[رده:منابع اصول فقه]]
 
[[رده:منابع اصول فقه]]
 
[[رده:کتابهای درسی حوزه]]
 
[[رده:کتابهای درسی حوزه]]
 
{{منابع اصول فقه}}
 
{{منابع اصول فقه}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۳۸

معالم الدین.jpg
نویسنده حسن بن زین الدین شهید ثانی
موضوع فقه شیعه
زبان عربی
تعداد جلد ۲

معالم الدین

کتاب «معالم الدین و ملاذ المجتهدین» یا معالم الأصول، تألیف حسن بن زین الدین شهید ثانى (متوفى ۱۰۱۱ قمرى)، در زمینه اصول فقه می باشد. این کتاب مشهورترین تألیف و تصنیف شیخ حسن بن شهید ثانى مى‌باشد، به طورى که او را به نام «صاحب معالم» مى‌شناسند. «معالم الدین» از منابع مهم و متداول تدریس علم اصول در حوزه های علمیه به شمار می رود.

زندگی‌نامه مؤلف‌

شیخ حسن بن زین الدین، فرزند شهید ثانی، ملقب به جمال الدین، مکنّا به ابومنصور، عالمى عامل، فقیهى اصولى و ادیب، شاعرى خوش ذوق، محدث، رجالى و عابدى در زهد و تقوا مشهور عام و خاص، یکى از فحول و اعیان علماى امامیه در اوایل قرن یازدهم هجرى و در بیشتر علوم مقارن زمان خود صاحب نظر بود.

صاحب معالم در سال ۹۵۹ ق در روستاى «جبع»، از قراى جبل عامل لبنان، در خانواده زهد و تقوا به دنیا آمد. در هفت سالگى از نعمت پدر، یعنى شهید ثانى محروم شد. او در همان سنین در موطن خود به تحصیل علوم اشتغال یافت و با خواهرزاده خود، یعنى صاحب مدارک الاحکام، همدرس و همسن بود و هر دو مصداق حقیقى نفس سلیم بودند و در نماز به یکدیگر اقتدا مى کردند و در درس همدیگر حاضر مى شدند.

هر دو از شاگردان مقدس اردبیلى و ملا عبداللّه یزدى (صاحب حاشیه در منطق) و این دو استاد نیز از شاگردان پدر صاحب معالم بودند. این دو بزرگوار از مقدس اردبیلى خواستند مسائلى را که در اجتهاد و استنباط احکام دخیل است، به آنان بیاموزد و بقیه را مسکوت بگذارد که او نیز پذیرفت. عده اى این روش را به سخره گرفتند که مقدس اردبیلى در جواب آنان فرمود: بعد از مدتى اینان به وطن خود باز خواهند گشت و تألیفات آنان به دست شماها خواهد رسید و شما اسیر مباحث بى‌نتیجه خواهید ماند. بعد از مدتى آنان برگشتند و یکى معالم الاصول و دیگرى مدارک الاحکام را تصنیف کرد.

صاحب معالم در سال ۱۰۱۱ ق در زادگاه خود «جبع»، در ۵۲ سالگى از دنیا رفت و در کنار قبر صاحب مدارک مدفون شد.

معرفی اجمالی کتاب

این کتاب در موضوع اصول فقه شیعه امامیه است که در میان علما به «معالم» معروف شده و از زمان مؤلف تا عصر حاضر از کتب درسى و مرجع استفاده عموم بوده است و به جهت کثرت اشتهارش، مؤلف آن نیز به صاحب معالم شهرت یافته است. کتاب معالم الدین که کتابى اصولى است، مقدمه کتاب معالم الدین و ملاذ المجتهدین که کتابى فقهى است، مى‌باشد. در الذریعة گفته شده، هنگامى که این مقدمه از کتاب معالم الدین و ملاذ المجتهدین جدا شده، به نام معالم الأصول نامیده شده است.[۱]

قبل از معالم الدین، شرح عمیدى بر «تهذیب» علامه حلی و شرح علامه بر مختصر ابن حاجب و شرح عضدى بر مختصر ابن حاجب در حوزه‌هاى علمیه تدریس مى‌شد. ولى پس از تألیف این کتاب، پس از دویست سال تدریس آن در حوزه‌ها متداول گردیده است.[۲]

محتوای کتاب‌

مؤلف در مقدمه کتاب مباحث آن را این گونه تقسیم بندى مى‌کند: «و رتبنا کتابنا هذا على مقدمة و أقسام أربعة».

بخش مقدمه، همین کتاب «معالم الأصول» است که از کتاب «معالم الدین و ملاذ المجتهدین» جدا شده و قسمتهاى چهارگانه مربوط به مباحث فقهى است.

مقدمه خود به دو مقصد تقسیم مى‌شود:

الف. مقصد اول بیان فضیلت علم است که از ۳۹ حدیث و آیات زیادى تشکیل شده است. در ابتداى کتاب خطبه باارزشى در فضیلت علم و به خصوص علم فقه و اخلاص نیت و عمل به آموخته‌ها و تواضع آورده شده که مقدمه‌اى براى ورود به مباحث فقهى است و در کتابهاى اصولى متداول این مقدمه دیده نمى‌شود. پس از آن، تعریف فقه و موضوع علم فقه آمده است.

ب. مقصد دوم شامل نه مطلب و خاتمه است که تا آخر کتاب ادامه دارد و مهمترین مباحث علم اصول در آن بیان مى‌شود. مطلب اول از مقصد دوم شامل مباحث تعریف کلى و جزئى، حقیقت لغوى و حقیقت شرعى، مشترک لفظى و حقیقت و مجاز است و مطلب دوم شامل دو مبحث اوامر و نواهى است، مطلب سوّم بحث عموم و خصوص، مطلب چهارم مطلق و مقید و مجمل و مبین، مطلب پنجم اجماع، مطلب ششم اخبار، مطلب هفتم نسخ، مطلب هشتم قیاس و استصحاب، مطلب نهم اجتهاد و تقلید و در نهایت خاتمه کتاب بحث تعادل و تراجیح مى‌باشد.

ویژگی‌های کتاب

کتاب معالم داراى نقاط مثبت زیادى است که به بعضى از آنان اشاره مى‌شود:

۱. در بسیارى از موارد که طرح بحث اصولى ثمره عملى ندارد، مؤلف آن را مطرح نمى‌کند. به عنوان نمونه در بحث امر به شى‌ء یا اشیاء على وجه التخییر، نظریه‌اى را از عامه که علامه به صورت طولانى مطرح کرده ذکر کرده و مى‌گوید بحث آن را صحیح نمى‌داند چون: «فلا فائدة لنا مهمة فی إطالة القول فی توجیهه و ردّه ولقد أحسن المحقق - رحمه اللّه - حیث قال بعد نقل الخلاف فی هذه المسألة و لیست المسألة کثیرة الفائدة».

و یا ورود در بحث تصویب را صحیح نمى‌داند و مى‌فرماید: چون امامیه در این مسأله اختلافى ندارند «فلا أرى فی البحث عن ذلک بعد الحکم بعدم التأثیم کثیر طائل، فلا جرم کان ترک الاشتغال بتقریر حججهم على ما فیها من الإشکال أوفق بمقتضى الحال».

۲. نکته دیگر این که مؤلف به نظریات مختلف علامه و شیخ طوسى احاطه کامل داشته و به کرات به نظریات علامه در مواضع مختلف کتابهایش اشاره مى‌کند. مثل «قال السید المرتضى و جماعة منهم العلامة فی أحد قولیه... و منهم العلامة فی تهذیبه... و قال فی النهایة».

۳. روان بودن و طراوت عبارتهاى کتاب و در عین حال پرمعنا و عمیق بودن آنها و خوددارى از تعقید و پیچیدگى در عبارتها از دیگر نقاط مثبت کتاب است. مثلاً از کلماتى نظیر «الجواب الجواب، جوابها کجوابها و جوابه مثل جوابه» که داراى هماهنگى خاصى است استفاده مى‌کند.

۴. از دیگر نکات، توجه به نظریات علماى اهل تسنن در کتابهاى سید مرتضى مثل الذریعة إلى أصول الشریعة و الشافیة است که با عبارتهایى نظیر «هو قول جماعة من العامة» به نقد و بررسى نظریات آنها مى‌پردازد.

۵. اصولاً صاحب معالم در برخورد با نظریات علماى قبل از خود، با احترام برخورد مى‌کند و از کلمات فاسد، توهم و نظائر آن استفاده نمى‌کند بلکه از عبارتهایى نظیر «و ما اختاره السید فیه محل تأمل» استفاده مى‌کند.

۶. مطلب دیگر این که در بعضى از مباحث که نیاز به تحقیق بیشترى را ضرورى مى‌داند، مانند مبحث ضد با عبارت «و علیک بإمعان النظر فی هذه المباحث فإنی لاأعلم أحداً حام حولها» خواننده را به تحقیق بیشترى تشویق مى‌کند.

۷. صاحب معالم در ذکر نظریات علماى اصولى قبل از خود در ابتداى کتاب به نظریات پدر بزرگوارشان شهید ثانى اشاره‌اى ندارد، اما از بحث عدالت راوى به نظریات ایشان متعرض مى‌شوند و این گونه در عبارتهایشان دیده مى‌شود «و ذهب والدی - رحمه الله - إلى الاکتفاء بالإطلاق فیهما... و هذا هو الأقوى... هو اختیار والدی... هو مختار والدی» و نظائر آن.

اما از نقاط ضعف کتاب این که مباحث الفاظ به صورت کامل مطرح نشده و بعدها با نگارش شرح هدایة المسترشدین بر معالم، تألیف محمدتقى اصفهانى (متوفى ۱۲۴۸ قمرى) تا حدودى این ضعف جبران شده است.

از طرف دیگر در مباحث اصول عملیه نیز دو اصل برائت و احتیاط به صورت مستقل طرح نشده و استصحاب و تعادل و تراجیح نیز به صورت مختصر مطرح شده‌اند و مثلاً مبحث استصحاب را منحصر در استصحاب حال دانسته و در مبحث تعادل و تراجیح نیز بسیارى از مباحث اصلى ذکر نگردیده است.

از دیگر نقاط ضعف این که معمولاً در معالم نام عده معدودى از اصولیین نظیر سید مرتضى، شیخ طوسى، علامه حلى، محقق حلى و شهید اوّل ذکر شده و کتاب با عنایت به نظریات این بزرگان نگاشته شده است. اما علماى اصولى دیگر با عبارت نافین، مثبتین، فقال قوم، آخرون، الأولون، جماعة، أکثرون، بعض الأصولیین، مفصلون و نظائر آن بیان شده که در نتیجه خواننده نمى‌تواند به مصادر اصلى مراجعه کند.

منابع‌ کتاب

این کتاب از منابع زیر در مباحث خود بهره گرفته است:

  1. المقنعة والتذکرة بأصول الفقه، تألیف شیخ مفید، محمد بن محمد نعمان حارثى، استاد سید مرتضى و شیخ طوسى (متوفى ۴۱۳ قمرى)
  2. الذریعة إلى أصول الشریعة، تألیف سید مرتضى، على بن حسین موسوى (متوفى ۴۳۶ قمرى)
  3. النهایة و عدة الأصول، تألیف شیخ طوسى، ابوجعفر محمد بن حسن (متوفى ۴۶۰ قمرى)
  4. المهذب، المعتمد، الروضة، المعالم، المناهج و شرح جمل العلم والعمل سید مرتضى، تألیف ابن براج (متوفى ۴۸۱ قمرى)
  5. غنیة النزوع إلى علمی الأصول والفروع، تألیف ابن زهرة، ابوالمکارم حمزه بن ابى المعاسن زهرة حلبى (متوفى ۵۸۵ قمرى)
  6. السرائر و مختصر التبیان، تألیف فخرالدین محمد بن إدریس عجلى حلى (متوفى ۵۹۸ قمرى)
  7. البهجة لثمرة المهجة، تألیف سید رضى الدین على بن طاوس حلى (متوفى ۶۶۴ قمرى)
  8. معارج الأصول، المعتبر، المختصر النافع و شرایع الإسلام، تألیف محقق حلى، جعفر بن حسن بن یحیى (متوفى ۶۷۶ قمرى)
  9. تهذیب الوصول، شرح الذریعة، مبادى‌ الوصول و مختلف الشیعة، تألیف علامه حلى، حسن بن یوسف (متوفى ۷۲۶ قمرى)
  10. إیضاح الفوائد تألیف فخرالمحققین، فرزند علامه حلى محمد بن حسن (متوفى ۷۷۱ قمرى)
  11. الدروس ذکرى الشیعة والقوائد والفوائد، تألیف شهید اول، محمد بن جمال الدین مکى (متوفى ۷۸۶ قمرى)
  12. تمهید القواعد، شرح الدرایة والروضة، تألیف شهید ثانى، زین الدین بن على عاملى (متوفى ۹۶۶ قمرى)

شروح و حواشى کتاب

با توجه به زمان زیادى که کتاب معالم الدین متن درسى حوزه‌هاى علمیه بوده و مورد توجه علماى اصولى واقع شده، شروح و حواشى زیادى بر آن نوشته شده است. در الذریعة جلد ۶ از صفحه ۲۰۴ تا ۲۱۰ در حدود ۴۵ حاشیه بر معالم ذکر شده که مهمترین آنها را در اینجا ذکر مى‌کنیم:

از بین حواشى مذکور، حاشیه ملا محمدصالح مازندرانى و حاشیه مدقق شیروانى و حاشیه سلطان العلما همراه با کتاب معالم داراى حواشى چاپ شده است.

تاریخ تألیف و چاپ کتاب‌

بنابر آنچه در مقدمه معالم - چاپ جامعه مدرسین - آمده، کتاب در سال ۹۹۴ قمری تدوین و تألیف شده، ولى در أعیان الشیعة تاریخ نوشتن آن را ۱۰۰۱ هجرى قمرى ذکر کرده است.[۳]

کتاب معالم که به وسیله مؤسسه نشر اسلامى وابسته به جامعه مدرسین در قم، چاپ شده از نظر تصحیح و تحقیق کتاب باارزشى است. این کتاب با نسخه‌هاى خطى معتبر و باارزشى مقابله و تحقیق شده، مانند نسخه کتابخانه ملى ملک آستان قدس رضوى که تاریخ نگارش آن سال ۱۰۳۴ هجرى قمرى است و به زمان وفات مؤلف بسیار نزدیک است. البته متداول بودن تدریس این کتاب و چاپ مکرر آن و نسخه‌هاى خطى متعدد آن، بر درجه اعتماد به صحت این کتاب مى‌افزاید.

پانویس

  1. الذریعة، ج۲۱، ص۱۹۸.
  2. أعیان الشیعة، ج۱، ص۱۳۸.
  3. أعیان الشیعة، ج۵، ص۶.

منابع

  • نرم افزار اصول فقه، مرکز نور.

متن کتاب

معالم الدین و ملاذ المجتهدین

منابع اصول فقه
متون به ترتیب تاریخ وفات مولفین
التذکرة بأصول الفقه

شیخ مفید

(م413ق)

الذریعه

سید مرتضی

(436-335)

عدة الاصول

شیخ طوسی

(460-385)

غنیة النزوع

ابن زهره

(585-510)

تهذیب الوصول

علامه حلی

(726-648)

مبادی الوصول

علامه حلی

(726-648)

القواعد و الفوائد

شهید اول

(786-734)

تمهید القواعد

شهید ثانی

(965-911)

معالم الدین

صاحب معالم

(م1011)

زبدة الاصول

شیخ بهائی

(1030-953)

الوافیه فی الاصول

فاضل تونی

(م 1071)

الفوائد الحائریه

وحید بهبهانی

(م1206)

قوانین الاصول

میرزای قمی

(م1231)

فرائد الاصول

شیخ انصاری

(م1281)

کفایة الاصول

آخوند خراسانی

(م1329)

مفاتیح الاصول

سید محمد مجاهد

(م1342)

فوائد الاصول (نائینی)

میرزا محمدحسین نائینی

(1355-1276)

وقایة الأذهان

محمد رضا نجفی اصفهانی

(م 1362)

اصول الفقه

شيخ محمدرضا مظفر

(م 1383)

منتهی الاصول

سید محمد حسن بجنوردی

(1395-1316)

المعالم الجدیده

سید محمد باقر صدر

(1399-1355)

اصول الاستنباط

سید علی نقی حیدری

(1403-1325)

مناهج الوصول

امام خمینی

(1409-1320)

الاصول العامه

سید محمد تقی حکیم

(1346-)

شروح
شروح معالم الدین ← حاشیه معالم، سلطان العلماء (م 1064) - حاشیه معالم، ملا محمد صالح مازندرانی (م 1081) - هدایة المسترشدین، شیخ محمدتقی اصفهانی (م 1248)
شروح فرائد الاصول ← أوثق الوسائل، میرزا موسی بن جعفر بن احمد تبریزی - بحر الفوائد، میرزا محمد حسن آشتیانی - درر الفوائد فی الحاشیه علی الفرائد، آخوند خراسانی - فوائد الرضویه، آقا رضا همدانی
شروح کفایه ← انوار الهدایه، امام خمینی - حاشیة الکفایه، علامه طباطبائی - الحاشیة علی الکفایه، سید حسین بروجردی - حقائق الاصول، سید محسن حکیم - عنایة الاصول، سید مرتضی حسینی یزدی

منتهی الدرایه، سید محمد جعفر جزائری شوشتری - نهایة الدرایة، آیت الله کمپانی - نهایة النهایة، میرزا علی ایروانی