منابع و پی نوشتهای متوسط
جامعیت مقاله متوسط
شناسه ناقص است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

اصل برائت

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«اصل برائت» از جمله اصول عملیه است که وظیفه مکلّف را در مواردی که بعد از دست‌نیافتن به دلیل، در تکلیف واقعی شک می‌نماید، تعیین نموده و به برائت ذمّۀ او از تکلیف مشکوک حکم می‌کند. مستند اصل برائت، گاه آیات قرآن و احادیث است که از آن به برائت شرعى یاد مى‌شود و گاه حکم عقل است که آن را برائت عقلى مى‌نامند. اصل مزبور علاوه بر نقش مهم در استنباط احکام فقهی، در مباحث حقوقی نیز کاربرد فراوانی دارد.

تعریف اصل برائت

«برائت» در لغت به معناى پاکى، پاک شدن از عیب، دورى، رهایى و خلاص شدن آمده است.[۱] «اصل برائت»، از اصطلاحات علم اصول، با مفاد حکم ظاهرى و از اصول عملیه چهارگانه است و نقش اساسى این اصل، تعیین وظیفه عملى براى مکلّف در صورت شک در حکم واقعى است; یعنى هرگاه مکلف در حرمت یا وجوب شىء یا فعلى، به جهت نبود دلیل یا اجمال آن یا تعارض دو دلیل شک کرد و پس از تفحص، دلیلى نیافت، علماى علم اصول به مقتضاى این اصل، به برائت ذمّه او از تکلیف مشکوک و مکلف نبودن وى حکم مى‌کنند و در مقام عمل، مکلف را موظف به انجام آن تکلیف نمی‌دانند،[۲] هرچند برخى دیگر از علماى اسلامى که به «اخباریان» شهرت یافته‌اند وظیفه چنین شخصى را در مورد شک در حرمت (شبهات تحریمیه) احتیاط‌ مى‌دانند.[۳]

این اصل در جایی است که مکلف در اصل تکلیف شک دارد که به مبرا بودن ذمه‌اش از آن تکلیف، حکم می‌شود. در واقع اصل برائت یعنى اصل، این است که ذمّه شخص برى است و تکلیفى ندارد. برای نمونه، هنگامی که مکلف پس از جست‌و‌جو و دست نیافتن به دلیل، در وجوب غسل جمعه شک می‌کند، اصل برائت جاری نموده و دیگر انجام غسل جمعه بر او واجب نیست و بر انجام ندادن آن عذاب نمی‌شود. بنابراین، هر گاه در اصل تکلیف شک شود، و دلیلی هم نباشد که تکلیف را برای مکلّف روشن نماید، آن تکلیف بر عهده مکلف ثابت نمی‌شود.

اصل مزبور علاوه بر نقش مهمی که در استنباط احکام فقهی دارد، در مباحث حقوقی نیز کاربرد فراوانی دارد؛ بر اساس این اصل در مسائل کیفری کسی مجرم نیست مگر آنکه گناهکار بودن آن ثابت شود و در مسائل حقوقی، کسی بدهکار نیست مگر آنکه بدهکاری او ثابت شود.

اقسام اصل برائت

اصل برائت از دیدگاه دانشمندان اصول فقه دو قسم است:

  • الف. برائت عقلی: عبارت است از این‌که به حکم عقل، مکلّف در مقام عمل هیچ وظیفه‌ای در قبال انجام تکلیف مشکوک، بعد از تحقیق و دست نیافتن به دلیل، ندارد و این برائت بر اساس قاعده عقلى «قبح عقاب بلا بیان» می‌باشد؛ زیرا به حکم عقل، کیفر کردن کسى که بیان و دلیلی به وى در مورد تکلیفی نرسیده باشد، ناپسند است، پس مکلف مؤاخذه و عقاب نمی‌شود.
  • ب. برائت شرعی: یعنی در هر مورد مشکوکى که مکلف اصل حکم واقعی را نداند، شارع مقدّس با قرار دادن حکم ظاهری، تکلیف را از دوش مکلف بر می‌دارد.

ادله اصل برائت

دانشمندان اصول فقه، براى اثبات اصل برائت، به دلایلی از قرآن و روایات و عقل تمسک نموده‌اند.[۴]

الف. آیات قرآن:

  • به چند دسته از آیات بر برائت استدلال شده است، از جمله آیاتى که نزول عذاب الهى را متفرع بر بعث رسولان و پس از اتمام حجت مى‌داند; مانند: «ما‌کُنّا مُعَذِّبینَ حَتّى نَبعَثَ رَسولا» (سوره اسراء، ۱۵)؛ فرستادن رسول و نبى در این آیات، کنایه از آمدن حجت و رسیدن بیان است و تا حجت شرعى و بیانى به مکلف نرسیده ذمّه وى در موارد شک در حرمت یا وجوب، برى مى‌باشد.
  • همچنین استدلال به آیه ۷ سوره طلاق شده که در آن خداوند مى‌فرماید: «... لا‌یکلِّفُ اللّهُ نَفساً اِلاّ ما ءاتاها»؛ خداوند هیچ‌کس را جز به مقدار آنچه که به او داده تکلیف نمى‌کند. در بیان استدلال گفته‌اند: مقصود از ایتاء در تکلیف بیان و وصول آن به مکلف است، بنابراین، مفاد آیه نسبت به تکلیف این است که تا حکم به مکلف نرسیده باشد وى در مورد آن آزاد است.

ب. روایات:

درباره برائت شرعیه به روایاتى استدلال شده که برخى از مهمترین آنها عبارت‌ است از:

  • حدیث رفع: رسول اکرم (صلى الله علیه وآله) می فرماید: «رُفِع عن امّتى تسعة: و ما لایعلمون، و ما لایطیقون، و ما استکرهوا علیه، و ما اضطرّوا الیه، والخطا، والنسیان، والطیره، والحسد، والوسوسة فى التفکر فى الخلق»؛ نُه چیز از امت من برداشته شده است : آنچه نمى دانند، آنچه طاقت ندارند، آنچه بر آن مجبور شده اند، آنچه بدان اضطرار پیدا کرده اند، اشتباه، فراموشى، فال بد، حسادت (مادامى که به مرحله عمل نرسیده است) و از روى وسوسه به آفرینش اندیشیدن. محل شاهد براى اصل برائت همان جمله اول است که فرمود: آنچه امت من نمى دانند و به آنها ابلاغ نشده، از آنها برداشته شده است و ذمّه آنها برى است.[۵]
  • ب. حدیث حجب: «ما حَجَب اللّه علمَه عن العباد فهو مَوضوع عنهم».[۶] طبق این روایت، انسان نسبت به احکام و موضوعاتى که خداوند علم آن را پوشیده داشته معذور است و شک در وجوب یا حرمت از جمله مواردى است که خداوند علم آن را بر ما پوشیده داشته است، ازاین‌رو انسان تکلیفى ندارد و در ترک یا ارتکاب آن موارد آزاد است.

ج. دلیل عقلی:

افزون بر ادله فوق، اصولیین براى اثبات برائت در مواردى که انسان شک در وجوب یا حرمت دارد، به اجماع و دلیل عقل نیز استدلال کرده‌اند؛ مهمترین دلیل عقلی در اصل برائت، قاعده «قبح عقاب بلابیان» است؛ یعنى چنانچه مکلف، عملى را انجام دهد که حکم آن به سبب عدم بیان از سوى شارع معلوم نباشد، عقل بر نفى عقوبت وى حکم مى‏ کند.

پانویس

  1. لسان العرب، ج‌۱، ص‌۳۵۵‌ـ‌۳۵۷، «برأ»; التحقیق، ج‌۱، ص‌۲۴۰.
  2. اصطلاحات‌الاصول، ص‌۴۶; انوار‌الاصول، ج‌۳، ص‌۲۷.
  3. اصطلاحات‌الاصول، ص‌۴۶‌ـ‌۴۹; اصول‌العامه، ص‌۴۶۵.
  4. برای آگاهی بیشتر در این باره ر.ک: محمدباقر صدر، دروس فی علم الاصول، ج ۴، ص ۲۹-۴۶، مؤسسةالنشر الاسلامی، قم، ۱۴۲۶ق.
  5. شیخ صدوق، الخصال، ص‌۴۱۷; تحف العقول، ص‌۵۰; کنزالعمال، ج‌۴، ص‌۲۳۳.
  6. شیخ صدوق، التوحید، ص‌۴۱۳; بحارالانوار، ج‌۲، ص‌۲۸۰.

منابع



فقه/اصول فقه
اصول فقه مبحث الفاظ: مشتق، اوامر، نواهی، مفاهیم، عام و خاص ، مطلق و مقید ، مجمل و مبین منابع اصول فقه
ملازمات عقلیه: مستقلات عقلیه و غیر مستقلات عقلیه
مباحث حجت: کتاب، سنت، اجماع، حجیت ظواهر، شهرت، سیره ، قیاس، تعادل و تراجیح
مباحث اصول عملیه :اصل برائت، اصل احتیاط، اصل تخییر، اصل استصحاب
پیوندهای مرتبط: رده:اصول فقه | رده:اصولیون | رده:منابع اصول فقه | رده:اصطلاحات اصول فقه قواعد فقهی | احکام