رهبانیت: تفاوت بین نسخهها
(←منبع) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) (ویرایش) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}} | {{الگو:منبع الکترونیکی معتبر|ماخذ=پایگاه}} | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | «رهبانیت» که ابتدا در آیین [[مسیحیت]] رواج یافت، به معنای بریدن از مردم و روآوردن به [[عبادت]] است، بر اساس این اندیشه که کار دنیا و آخرت بیگانه از یکدیگر است. اما [[زهد]] در [[اسلام]] غیر از رهبانیت است؛ زیرا زهد اسلامی در عین این که مستلزم انتخاب زندگی ساده و بیتکلف است و بر اساس پرهیز از تجمل و لذتگرایی است، در متن زندگی و در بطن روابط اجتماعی قرار دارد.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۶، ص۵۱۶.</ref> از آنجا که رهبانیت برخلاف اصول [[فطرت]] و طبیعت [[انسان]] است، مفاسد زیادی به بار میآورد. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | == رهبانیت | + | ==رهبانیت در آئین مسیح== |
− | + | خداوند در [[قرآن کریم]] در مورد رهبانیتی که در میان [[مسیحیت|مسیحیان]] رایج شد، میفرماید: {{متن قرآن|« وَرَهْبَانِیةً ابْتَدَعُوهَا مَا کتَبْنَاهَا عَلَیهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَایتِهَا فَآتَینَا الَّذِینَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَکثِیرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ»}}؛ ([[سوره حدید]]/۲۷) و [اما] ترک دنیایی که از پیش خود درآوردند، ما آن را بر ایشان مقرر نکردیم مگر برای آنکه کسب خشنودی خدا کنند، با این حال آن را چنانکه حق رعایت آن بود منظور نداشتند. پس پاداش کسانی از ایشان را که ایمان آورده بودند بدانها دادیم و[لی] بسیاری از آنان دستخوش انحرافند. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | پس مسیحیان علاوه بر این که رهبانیت را [[بدعت]] کردند، حدود آن را رعایت ننمودند و به نام [[زهد]] و رهبانیت، دیرها را مرکز انواع [[فساد]] نمودند و ناهنجاریهایی را در آئین مسیح به وجود آوردند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، یکصد و هشتاد پرسش و پاسخ، تهران، دارالکتاب الاسلامیة، ۱۳۸۶ش، چاپ چهارم، ص۶۴۱.</ref> بنابراین اگرچه رهبانیت در آغاز چهره معتدل و ملایمی داشت، اما بعداً به انحراف گرائید و موجب بسیاری از مفاسد شد.<ref>قرشی، علی اکبر، احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۷ش چاپ سوم، ج۱۱، ص۴۴.</ref> | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | رهبانیت از تعالیم [[حضرت عیسی علیه السلام|عیسی مسیح]] نبودف اما از این [[آیه]] بدست میآید که خداوند این عمل را برای مسیحیان امضاء کرده است به شرط آنکه رهبانیت را برای رضای خدا به جا میآوردند و در آن دچار افراط و تفریط نمیشدند.<ref>دروزه، محمدعزت، التفسیر احدیث، قاهره مصر، دار احیاء الکتب العربیة، ۱۳۸۳ق، ج۹، ص۳۳۱.</ref> | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | + | ==رهبانیت در معنای مثبت== | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | ==پانویس == | + | «رهبانیت» که از ماده «رهبه» به معنی ترس از [[الله|خدا]] گرفته شده است و در آغاز مصداقی از [[زهد]] و بیاعتنایی نسبت به [[دنیا]] بود؛ همانند بسیاری از مراسم و سنتهای حسنه ای که در میان مردم رائج است و کسی نیز روی آن به عنوان تشریع و دستور خاص [[شرع]] تکیه نمیکند، رهبانیت نیز در ابتدا عملی زشت و همراه با گناه نبود.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۴ش، ج۲۳، ص۳۸۲-۳۸۳.</ref> بنابراین ضرورتی ندارد که بدعتگذاری و ایجاد روشی نوپدید، عیناً در رسالتی نوشته و نام برده شده باشد تا مشروع محسوب شود بلکه کافی است که با ارزشها و اصول و قواعد کلی موجود در آن [[نبوت|رسالت]] سازگار باشد. از این دیدگاه رهبانیت نیکوست، در صورتی که به امور زیرین منجر نشود: |
+ | |||
+ | *تشبّث به ظاهر امور به حساب و زیان ارزشها. | ||
+ | *کناره گیری از اجتماع و نادیده گرفتن آن بدون حضور و شاهد بودن و کوشش در تغییر وضع موجود آن. | ||
+ | *کناره گیری و شانه خالی کردن از تکالیف اجتماعی. | ||
+ | *چپاول مردم و اندوختن سیم و زر و انحراف از راه خدا. | ||
+ | |||
+ | و آنچه کار را بدینجا بکشاند در واقع تهی کردن رهبانیت از مضامین راستین آن یعنی حقایق زیر است: | ||
+ | |||
+ | * بیم از خدا و نزدیکی جستن به او به وسیله [[اعتکاف]] و [[زهد]] نسبت به خس و خاشاک دنیا. | ||
+ | * احتیاط در [[دین]] و کوشندگی در [[عبادت]] و ادای حقوق مردم و برپاداشتن [[احکام شرعی|احکام]] خدا به طریق درست آنها برای تحقق بخشیدن به هدفهای دین و مقاصد [[شریعت]] از خلال آنها. | ||
+ | * کنارهگیری از مردم به منظور آماده شدن برای تغییر آنان و [[تقیه]] و هجرت برای جهاد، بدون آن که کنارهگیری به خودی خود هدف و مقصود قرار گیرد و دستاویزی برای ترک [[امر به معروف و نهی از منکر|امر به معروف و نهی از منکر]] و برپاداشتن [[حدود|حدود]] خداوند واقع شود.<ref>مدرسی، محمدتقی، من هدی القرآن، تهران، دار محبی الحسین، ۱۴۱۹ق، چاپ اول، ج۱۵، ص۱۱۳-۱۱۴.</ref> | ||
+ | |||
+ | ==انحرافات رهبانیت== | ||
+ | |||
+ | از جمله [[بدعت|بدعتهای]] مسیحیان در زمینه رهبانیت، «تحریم [[ازدواج]]» برای مردان و زنان تارک دنیا و دیگر «انزوای اجتماعی» و عدم توجه به وظائف انسان در اجتماع و انتخاب صومعهها و دیرهای دورافتاده برای عبادت و زندگی در محیطی دور از اجتماع بود. | ||
+ | |||
+ | اگرچه زنان و مردان تارک دنیا (راهبها و راهبهها) خدمات مثبتی نیز انجام میدادند (مانند پرستاری بیماران صعبالعلاج و خطرناک و تبلیغ در نقاط بسیار دوردست و در میان اقوام وحشی)، ولی این امور در برابر کل این برنامه مساله ناچیز و کم اهمیتی بود و در مجموع مفاسد آن به مراتب برتری داشت. | ||
+ | |||
+ | اصولاً انسان موجودی است که برای زندگی در اجتماع ساخته شده و تکامل معنوی و مادی او نیز در همین است که زندگی جمعی داشته باشد؛ لذا هیچیک از مذاهب آسمانی این معنی را از انسان نفی نمیکند بلکه پایههای آنرا محکمتر میسازد. خداوند در انسان «[[غریزه]] جنسی» برای حفظ نسل آفریده است، هر چیزی که آن را به طور مطلق نفی کند مسلما باطل است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیشین (یکصد و هشتاد پرسش و پاسخ) ص۶۴۲.</ref> | ||
+ | |||
+ | ==آثار منفی رهبانیت== | ||
+ | |||
+ | انحراف از قوانین آفرینش همیشه واکنشهای منفی به دنبال دارد. از آنجا که رهبانیت برخلاف اصول [[فطرت]] و طبیعت [[انسان]] است، مفاسد زیادی به بار میآورد از جمله: | ||
+ | |||
+ | * رهبانیت با روح مدنی بالطبع بودن آدمی میجنگد و جوامع انسانی را به انحطاط و عقبگرد میکشاند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیشین (تفسیر نمونه)، ج۲۳، ص۳۸۹.</ref> | ||
+ | |||
+ | * رهبانیت نه تنها سبب کمال نفس و [[تهذیب نفس|تهذیب]] روح و اخلاق نیست، بلکه منجر به انحرافات اخلاقی، تنبلی، بدبینی، [[غرور]]، [[عجب]] و خود برتربینی و مانند آن می شود. برخی از نویسندگان مسیحی در اینباره گفتهاند که عدهای جهت راحت طلبی و به خاطر تنبلی رو به دیرها آوردند. افراط در انزوا و گوشهنشینی موجب بروز مشکلات روحی و روانی همچون جنون، ناامیدی و خودکشی شد.<ref>البستانی، پطرس، دائرة المعارف، بیروت لبنان، دارالمعرفة، ج۸، ص۶۸۸.</ref> لذا فضیلت آن است که انسان در دل اجتماع بتواند خود را از آلودگیهای اخلاقی برهاند. | ||
+ | |||
+ | * ترک [[ازدواج]] که از اصول رهبانیت است نه فقط کمالی نمیآفریند بلکه موجب پیدایش عقدهها و بیماریهای روانی میگردد. | ||
+ | |||
+ | در دائرة المعارف قرن بیستم آمده است: «بعضی از رهبانها تا آن اندازه توجه به جنس زن را عمل شیطانی میدانستند که حاضر نبودند حیوان مادهای را به خانه ببرند! مبادا روح شیطانی آن به روحانیت آنها صدمه بزند».<ref>فرید وجدی، محمد، دائرة المعارف القرن العشرین، بیروت لبنان، دارالفکر، ج۴، ص۲۹۸.</ref> اما با این حال تاریخ فجایع زیادی را از دیرها به خاطر دارد، تا آنجا که برخی دیرها به عنوان محل فساد و جائی جهت اجتماع شهوترانان توصیف شده است.<ref>پیشین، ص۲۹۹.</ref> | ||
+ | |||
+ | البته طبق گواهی تاریخ، [[حضرت عیسی علیه السلام|حضرت مسیح]] ازدواج نکرد، اما این هرگز به خاطر مخالفت او با این امر نبود، بلکه عمر کوتاه مسیح به اضافه اشتغال مداوم او به سفرهای تبلیغی به نقاط مختلف جهان به او اجازه این امر را نداد. | ||
+ | |||
+ | [[امام علی علیه السلام|امیرمؤمنان علی]] علیه السلام در حدیثی در ذیل آیه {{متن قرآن|«قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا*الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَهُمْ یحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یحْسِنُونَ صُنْعًا»}}؛ بگو آیا به شما خبر دهم که زیانکارترین مردم کیانند؟ آنها هستند که تلاش هایشان در زندگی دنیا گم شده با این حال گمان میکنند کار نیک انجام میدهند.([[سوره کهف]]/۱۰۳-۱۰۴) میفرمایند: «یکی از مصادیق بارز آن رهبانها هستند که خود را در ارتفاعات کوهها و بیابانها محبوس داشتند و گمان کردند کار خوبی انجام میدهند».<ref>سیوطی جلال الدین، الدر المنثور، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۲۵۳.</ref> | ||
+ | |||
+ | ==زهد و پارسائی در اسلام== | ||
+ | |||
+ | [[زهد]] اسلامی که به معنی سادگی زندگی و حذف تجملات و عدم اسارت در چنگال مال و مقام است، هیچ ارتباطی به مساله رهبانیت ندارد، زیرا معنی رهبانیت جدایی و بیگانگی از اجتماع است و زهد به معنی آزادگی و وارستگی به خاطر اجتماعیتر زیستن است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیشین (تفسیر نمونه) ج۲۳، ص۳۸۶.</ref> | ||
+ | |||
+ | با توجه به این که [[قرآن]] با شرائطی رهبانیت مسیحیان را تأیید کرده است، عدهای از مسلمانان خواستند که این شیوه را در [[اسلام]] پی بگیرند.<ref>دورزة، محمد عزت، پیشین ج۹، ص۳۳۱.</ref> در [[حدیث]] معروفی است که «[[عثمان بن مظعون]]» فرزندش از دنیا رفته بود، بسیار غمگین شد تا آنجا که خانهاش را مسجد قرار داد و مشغول عبادت شد (و هر کار را جز عبادت ترک گفت). این خبر به [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله رسید، او را احضار کرده. فرمود: ای عثمان! خداوند متعال رهبانیت را برای امت من مقرر نداشته، رهبانیت امّت من [[جهاد]] در راه خدا است.<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، مؤسسة الوفاء، بیروت لبنان، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۱۷۰.</ref> | ||
+ | |||
+ | پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله به این وسیله فهماند که اسلام دینی جامعهگرا و زندگیگراست نه رهبانیتگرا. به علاوه تعلیمات جامع و همه جانبه اسلامی در مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و اخلاقی بر اساس محترم شمردن زندگی و روی آوردن به آن است، نه پشت کردن به آن.<ref>مطهری مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ج۱۶، ص۵۱۵.</ref> | ||
+ | |||
+ | پس بی اعتنائی به ظواهر مادی نباید همراه با انزوای اجتماعی باشد، بلکه [[اسلام]] دستور میدهد که یک مسلمان بی توجهی به دنیا را باید با اعمالی همچون جهاد که انسان را در متن اجتماع قرار میدهد، قرین سازد. | ||
+ | |||
+ | در روایت دیگری پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله رهبانیت را در [[هجرت]] و [[جهاد]] و [[نماز]] و [[روزه]] و [[حج]] و [[عمره]] تعریف میکنند.<ref>مجلسی، محمدباقر، پیشین ج۱۴، ص۲۷۷.</ref> | ||
+ | |||
+ | در حدیث دیگری از [[امام موسی کاظم علیه السلام|امام موسی بن جعفر]] علیه السلام میخوانیم: که برادرش «[[علی بن جعفر علیه السلام|علی بن جعفر]]» از محضرش پرسید: آیا برای مرد مسلمان سزاوار است دست به سیاحت بزند یا رهبانیت اختیار کند و در خانهای بنشیند و از آن خارج نگردد؟ امام علیه السلام در پاسخ فرمود: نه.<ref>پیشین، ج۶۷، ص۱۱۹.</ref> سیاحتی که در این روایت از آن نهی شده چیزی همردیف رهبانیت یعنی یک نوع رهبانیت سیار بوده است. | ||
+ | |||
+ | اسلام با تفکر ریاضت و رهبانیت، سخت مبارزه کرده است. اسلام به نظافت تشویق کرده است و به جای این که شپش را مروارید خدا بشناسد، گفته است پاکیزگی از [[ایمان]] است.<ref>مستغفری، ابوالعباس، طب النبی، قم، رضی، ۱۳۶۲ش، ص۲۱.</ref> | ||
+ | |||
+ | پیغمبر اکرم صلی اله علیه و آله شخصی را دید در حالی که موهایش ژولیده و جامههایش چرکین بود. حضرت به او فرمود: تمتع و بهره بردن از نعمتهای خدا جزو دین است.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۶۵ش، ج۶، ص۴۳۹.</ref> | ||
+ | |||
+ | [[امام صادق]] علیه السلام فرمود: «خداوند زیباست و دوست میدارد که بندهای خود را بیاراید و زیبا نماید و بر عکس فقر را و تظاهر به فقر را دشمن میدارد. اگر خداوند نعمتی به شما عنایت کرد باید اثر آن نعمت در زندگی شما نمایان گردد». | ||
+ | |||
+ | به آن حضرت گفتند: چگونه اثر نعمت خدا نمایان گردد؟ فرمود: «به این که جامه شخص نظیف باشد، بوی خوش استعمال کند، خانه خود را با گچ سفید کند، بیرون خانه را جاروب کند، حتی پیش از غروب چراغها را روشن کند که بر وسعت [[رزق]] میافزاید».<ref>شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، قم، آل البیت، ۱۴۰۹ق چاپ اول، ج۵، ص۷.</ref> | ||
+ | |||
+ | رسول اکرم صلی اله علیه و آله هنگامی که میخواست نزد اصحابش برود به آئینه نگاه میکرد، موهای خود را شانه میکرد و مرتب میساخت و میگفت: خداوند دوست میدارد بندهاش را که وقتی به حضور دوستان خود میرود خود را آماده و زیبا سازد.<ref>پیشین، ص۱۱.</ref> | ||
+ | |||
+ | [[قرآن کریم]] آفرینش وسائل تجمل را از لطفهای خدا نسبت به بندگانش قلمداد کرده و تحریم زینتهای دنیا بر خود، سخت مورد انتقاد قرآن قرار گرفته است.([[سوره اعراف]]/۳۲) | ||
+ | |||
+ | اسلام التذاذ و کامجویی زن و شوهر از یکدیگر را نه تنها تقبیح نکرده، بلکه [[ثواب|ثوابهایی]] را هم برای آن قائل شده و دوست داشتن زن را از صفات پیغمبران شمرده است.<ref>پیشین، ج۲۰، ص۲۲.</ref> | ||
+ | |||
+ | '''سنت اعتکاف:''' | ||
+ | |||
+ | یکی از [[آداب و سنن اسلامی|آداب اسلامی]] سنت [[اعتکاف]]، به معنای ماندن در [[مسجد]] و بیرون نرفتن از آن است. حداقل اعتکاف سه روز است و یکی از شرائط آن [[روزه]] دار بودن معتکف در ایام اعتکاف است.<ref>قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۴۱۲ق چاپ ششم، ج۵، ص۳۰.</ref> از [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله روایت شده است که «رهبانیّت امّت من در مسجد است» یعنی متعبدان امت من طریقه مسیحیان را پیش نمیگیرند بلکه در مساجد اعتکاف میکنند.<ref>میرزا خسروانی، علی رضاف، تفسیر خسروی، تهران، اسلامیة، ۱۳۹۰ق، چاپ اول، ج۸، ص۲۱۴.</ref> | ||
+ | |||
+ | این سنت اسلامی با رهبانیت در تفاوت اساسی است. یک از شرائط اساسی اعتکاف حضور در [[مسجد جامع]] شهر است.<ref>شیخ حر عاملی محمد بن الحسن، پیشین، ج۱۰، ص۵۳۸.</ref> در حالی که رهبانیت، در مکانهای خلوت و به دور از اجتماع است. در حقیقت اعتکاف حضور در جامعه است در عین حال که شخص معتکف چند روزی را در مسجد با خدا خلوت میکند؛ چرا که محل اعتکاف مسجد جامع شهر است و محل حضور همیشگی مردم. | ||
+ | |||
+ | با این وجود، اسلام به ابعاد اجتماعی بشر و یاری رساندن به مردمان نیازمند اهمیت بسیاری داده است. [[امام صادق]] علیه السلام فرمودهاند: «کسی که به یاری برادر دینیاش بشتابد و در پی آن تلاش کند، خداوند پاداش دو ماه اعتکاف در [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]] را مینویسد».<ref>مجلسی، محمدباقر، پیشین، ج۷۱، ص۳۳۴.</ref> | ||
+ | |||
+ | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> | ||
− | == | + | ==منابع== |
+ | |||
+ | *محمدمهدی کاظمی، رهبانیت در منابع اسلامی، [http://www.pajoohe.ir دانشنامه پژوهه]، بازیابی: ۲۳ دی ماه ۱۳۹۲. | ||
− | |||
[[رده:واژگان قرآنی]] | [[رده:واژگان قرآنی]] | ||
[[رده: رسوم مخالف اسلام]] | [[رده: رسوم مخالف اسلام]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۲۸
این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.
(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)
«رهبانیت» که ابتدا در آیین مسیحیت رواج یافت، به معنای بریدن از مردم و روآوردن به عبادت است، بر اساس این اندیشه که کار دنیا و آخرت بیگانه از یکدیگر است. اما زهد در اسلام غیر از رهبانیت است؛ زیرا زهد اسلامی در عین این که مستلزم انتخاب زندگی ساده و بیتکلف است و بر اساس پرهیز از تجمل و لذتگرایی است، در متن زندگی و در بطن روابط اجتماعی قرار دارد.[۱] از آنجا که رهبانیت برخلاف اصول فطرت و طبیعت انسان است، مفاسد زیادی به بار میآورد.
محتویات
رهبانیت در آئین مسیح
خداوند در قرآن کریم در مورد رهبانیتی که در میان مسیحیان رایج شد، میفرماید: « وَرَهْبَانِیةً ابْتَدَعُوهَا مَا کتَبْنَاهَا عَلَیهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَایتِهَا فَآتَینَا الَّذِینَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَکثِیرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ»؛ (سوره حدید/۲۷) و [اما] ترک دنیایی که از پیش خود درآوردند، ما آن را بر ایشان مقرر نکردیم مگر برای آنکه کسب خشنودی خدا کنند، با این حال آن را چنانکه حق رعایت آن بود منظور نداشتند. پس پاداش کسانی از ایشان را که ایمان آورده بودند بدانها دادیم و[لی] بسیاری از آنان دستخوش انحرافند.
پس مسیحیان علاوه بر این که رهبانیت را بدعت کردند، حدود آن را رعایت ننمودند و به نام زهد و رهبانیت، دیرها را مرکز انواع فساد نمودند و ناهنجاریهایی را در آئین مسیح به وجود آوردند.[۲] بنابراین اگرچه رهبانیت در آغاز چهره معتدل و ملایمی داشت، اما بعداً به انحراف گرائید و موجب بسیاری از مفاسد شد.[۳]
رهبانیت از تعالیم عیسی مسیح نبودف اما از این آیه بدست میآید که خداوند این عمل را برای مسیحیان امضاء کرده است به شرط آنکه رهبانیت را برای رضای خدا به جا میآوردند و در آن دچار افراط و تفریط نمیشدند.[۴]
رهبانیت در معنای مثبت
«رهبانیت» که از ماده «رهبه» به معنی ترس از خدا گرفته شده است و در آغاز مصداقی از زهد و بیاعتنایی نسبت به دنیا بود؛ همانند بسیاری از مراسم و سنتهای حسنه ای که در میان مردم رائج است و کسی نیز روی آن به عنوان تشریع و دستور خاص شرع تکیه نمیکند، رهبانیت نیز در ابتدا عملی زشت و همراه با گناه نبود.[۵] بنابراین ضرورتی ندارد که بدعتگذاری و ایجاد روشی نوپدید، عیناً در رسالتی نوشته و نام برده شده باشد تا مشروع محسوب شود بلکه کافی است که با ارزشها و اصول و قواعد کلی موجود در آن رسالت سازگار باشد. از این دیدگاه رهبانیت نیکوست، در صورتی که به امور زیرین منجر نشود:
- تشبّث به ظاهر امور به حساب و زیان ارزشها.
- کناره گیری از اجتماع و نادیده گرفتن آن بدون حضور و شاهد بودن و کوشش در تغییر وضع موجود آن.
- کناره گیری و شانه خالی کردن از تکالیف اجتماعی.
- چپاول مردم و اندوختن سیم و زر و انحراف از راه خدا.
و آنچه کار را بدینجا بکشاند در واقع تهی کردن رهبانیت از مضامین راستین آن یعنی حقایق زیر است:
- بیم از خدا و نزدیکی جستن به او به وسیله اعتکاف و زهد نسبت به خس و خاشاک دنیا.
- احتیاط در دین و کوشندگی در عبادت و ادای حقوق مردم و برپاداشتن احکام خدا به طریق درست آنها برای تحقق بخشیدن به هدفهای دین و مقاصد شریعت از خلال آنها.
- کنارهگیری از مردم به منظور آماده شدن برای تغییر آنان و تقیه و هجرت برای جهاد، بدون آن که کنارهگیری به خودی خود هدف و مقصود قرار گیرد و دستاویزی برای ترک امر به معروف و نهی از منکر و برپاداشتن حدود خداوند واقع شود.[۶]
انحرافات رهبانیت
از جمله بدعتهای مسیحیان در زمینه رهبانیت، «تحریم ازدواج» برای مردان و زنان تارک دنیا و دیگر «انزوای اجتماعی» و عدم توجه به وظائف انسان در اجتماع و انتخاب صومعهها و دیرهای دورافتاده برای عبادت و زندگی در محیطی دور از اجتماع بود.
اگرچه زنان و مردان تارک دنیا (راهبها و راهبهها) خدمات مثبتی نیز انجام میدادند (مانند پرستاری بیماران صعبالعلاج و خطرناک و تبلیغ در نقاط بسیار دوردست و در میان اقوام وحشی)، ولی این امور در برابر کل این برنامه مساله ناچیز و کم اهمیتی بود و در مجموع مفاسد آن به مراتب برتری داشت.
اصولاً انسان موجودی است که برای زندگی در اجتماع ساخته شده و تکامل معنوی و مادی او نیز در همین است که زندگی جمعی داشته باشد؛ لذا هیچیک از مذاهب آسمانی این معنی را از انسان نفی نمیکند بلکه پایههای آنرا محکمتر میسازد. خداوند در انسان «غریزه جنسی» برای حفظ نسل آفریده است، هر چیزی که آن را به طور مطلق نفی کند مسلما باطل است.[۷]
آثار منفی رهبانیت
انحراف از قوانین آفرینش همیشه واکنشهای منفی به دنبال دارد. از آنجا که رهبانیت برخلاف اصول فطرت و طبیعت انسان است، مفاسد زیادی به بار میآورد از جمله:
- رهبانیت با روح مدنی بالطبع بودن آدمی میجنگد و جوامع انسانی را به انحطاط و عقبگرد میکشاند.[۸]
- رهبانیت نه تنها سبب کمال نفس و تهذیب روح و اخلاق نیست، بلکه منجر به انحرافات اخلاقی، تنبلی، بدبینی، غرور، عجب و خود برتربینی و مانند آن می شود. برخی از نویسندگان مسیحی در اینباره گفتهاند که عدهای جهت راحت طلبی و به خاطر تنبلی رو به دیرها آوردند. افراط در انزوا و گوشهنشینی موجب بروز مشکلات روحی و روانی همچون جنون، ناامیدی و خودکشی شد.[۹] لذا فضیلت آن است که انسان در دل اجتماع بتواند خود را از آلودگیهای اخلاقی برهاند.
- ترک ازدواج که از اصول رهبانیت است نه فقط کمالی نمیآفریند بلکه موجب پیدایش عقدهها و بیماریهای روانی میگردد.
در دائرة المعارف قرن بیستم آمده است: «بعضی از رهبانها تا آن اندازه توجه به جنس زن را عمل شیطانی میدانستند که حاضر نبودند حیوان مادهای را به خانه ببرند! مبادا روح شیطانی آن به روحانیت آنها صدمه بزند».[۱۰] اما با این حال تاریخ فجایع زیادی را از دیرها به خاطر دارد، تا آنجا که برخی دیرها به عنوان محل فساد و جائی جهت اجتماع شهوترانان توصیف شده است.[۱۱]
البته طبق گواهی تاریخ، حضرت مسیح ازدواج نکرد، اما این هرگز به خاطر مخالفت او با این امر نبود، بلکه عمر کوتاه مسیح به اضافه اشتغال مداوم او به سفرهای تبلیغی به نقاط مختلف جهان به او اجازه این امر را نداد.
امیرمؤمنان علی علیه السلام در حدیثی در ذیل آیه «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا*الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَهُمْ یحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یحْسِنُونَ صُنْعًا»؛ بگو آیا به شما خبر دهم که زیانکارترین مردم کیانند؟ آنها هستند که تلاش هایشان در زندگی دنیا گم شده با این حال گمان میکنند کار نیک انجام میدهند.(سوره کهف/۱۰۳-۱۰۴) میفرمایند: «یکی از مصادیق بارز آن رهبانها هستند که خود را در ارتفاعات کوهها و بیابانها محبوس داشتند و گمان کردند کار خوبی انجام میدهند».[۱۲]
زهد و پارسائی در اسلام
زهد اسلامی که به معنی سادگی زندگی و حذف تجملات و عدم اسارت در چنگال مال و مقام است، هیچ ارتباطی به مساله رهبانیت ندارد، زیرا معنی رهبانیت جدایی و بیگانگی از اجتماع است و زهد به معنی آزادگی و وارستگی به خاطر اجتماعیتر زیستن است.[۱۳]
با توجه به این که قرآن با شرائطی رهبانیت مسیحیان را تأیید کرده است، عدهای از مسلمانان خواستند که این شیوه را در اسلام پی بگیرند.[۱۴] در حدیث معروفی است که «عثمان بن مظعون» فرزندش از دنیا رفته بود، بسیار غمگین شد تا آنجا که خانهاش را مسجد قرار داد و مشغول عبادت شد (و هر کار را جز عبادت ترک گفت). این خبر به رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید، او را احضار کرده. فرمود: ای عثمان! خداوند متعال رهبانیت را برای امت من مقرر نداشته، رهبانیت امّت من جهاد در راه خدا است.[۱۵]
پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله به این وسیله فهماند که اسلام دینی جامعهگرا و زندگیگراست نه رهبانیتگرا. به علاوه تعلیمات جامع و همه جانبه اسلامی در مسائل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و اخلاقی بر اساس محترم شمردن زندگی و روی آوردن به آن است، نه پشت کردن به آن.[۱۶]
پس بی اعتنائی به ظواهر مادی نباید همراه با انزوای اجتماعی باشد، بلکه اسلام دستور میدهد که یک مسلمان بی توجهی به دنیا را باید با اعمالی همچون جهاد که انسان را در متن اجتماع قرار میدهد، قرین سازد.
در روایت دیگری پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله رهبانیت را در هجرت و جهاد و نماز و روزه و حج و عمره تعریف میکنند.[۱۷]
در حدیث دیگری از امام موسی بن جعفر علیه السلام میخوانیم: که برادرش «علی بن جعفر» از محضرش پرسید: آیا برای مرد مسلمان سزاوار است دست به سیاحت بزند یا رهبانیت اختیار کند و در خانهای بنشیند و از آن خارج نگردد؟ امام علیه السلام در پاسخ فرمود: نه.[۱۸] سیاحتی که در این روایت از آن نهی شده چیزی همردیف رهبانیت یعنی یک نوع رهبانیت سیار بوده است.
اسلام با تفکر ریاضت و رهبانیت، سخت مبارزه کرده است. اسلام به نظافت تشویق کرده است و به جای این که شپش را مروارید خدا بشناسد، گفته است پاکیزگی از ایمان است.[۱۹]
پیغمبر اکرم صلی اله علیه و آله شخصی را دید در حالی که موهایش ژولیده و جامههایش چرکین بود. حضرت به او فرمود: تمتع و بهره بردن از نعمتهای خدا جزو دین است.[۲۰]
امام صادق علیه السلام فرمود: «خداوند زیباست و دوست میدارد که بندهای خود را بیاراید و زیبا نماید و بر عکس فقر را و تظاهر به فقر را دشمن میدارد. اگر خداوند نعمتی به شما عنایت کرد باید اثر آن نعمت در زندگی شما نمایان گردد».
به آن حضرت گفتند: چگونه اثر نعمت خدا نمایان گردد؟ فرمود: «به این که جامه شخص نظیف باشد، بوی خوش استعمال کند، خانه خود را با گچ سفید کند، بیرون خانه را جاروب کند، حتی پیش از غروب چراغها را روشن کند که بر وسعت رزق میافزاید».[۲۱]
رسول اکرم صلی اله علیه و آله هنگامی که میخواست نزد اصحابش برود به آئینه نگاه میکرد، موهای خود را شانه میکرد و مرتب میساخت و میگفت: خداوند دوست میدارد بندهاش را که وقتی به حضور دوستان خود میرود خود را آماده و زیبا سازد.[۲۲]
قرآن کریم آفرینش وسائل تجمل را از لطفهای خدا نسبت به بندگانش قلمداد کرده و تحریم زینتهای دنیا بر خود، سخت مورد انتقاد قرآن قرار گرفته است.(سوره اعراف/۳۲)
اسلام التذاذ و کامجویی زن و شوهر از یکدیگر را نه تنها تقبیح نکرده، بلکه ثوابهایی را هم برای آن قائل شده و دوست داشتن زن را از صفات پیغمبران شمرده است.[۲۳]
سنت اعتکاف:
یکی از آداب اسلامی سنت اعتکاف، به معنای ماندن در مسجد و بیرون نرفتن از آن است. حداقل اعتکاف سه روز است و یکی از شرائط آن روزه دار بودن معتکف در ایام اعتکاف است.[۲۴] از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله روایت شده است که «رهبانیّت امّت من در مسجد است» یعنی متعبدان امت من طریقه مسیحیان را پیش نمیگیرند بلکه در مساجد اعتکاف میکنند.[۲۵]
این سنت اسلامی با رهبانیت در تفاوت اساسی است. یک از شرائط اساسی اعتکاف حضور در مسجد جامع شهر است.[۲۶] در حالی که رهبانیت، در مکانهای خلوت و به دور از اجتماع است. در حقیقت اعتکاف حضور در جامعه است در عین حال که شخص معتکف چند روزی را در مسجد با خدا خلوت میکند؛ چرا که محل اعتکاف مسجد جامع شهر است و محل حضور همیشگی مردم.
با این وجود، اسلام به ابعاد اجتماعی بشر و یاری رساندن به مردمان نیازمند اهمیت بسیاری داده است. امام صادق علیه السلام فرمودهاند: «کسی که به یاری برادر دینیاش بشتابد و در پی آن تلاش کند، خداوند پاداش دو ماه اعتکاف در مسجدالحرام را مینویسد».[۲۷]
پانویس
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۶، ص۵۱۶.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، یکصد و هشتاد پرسش و پاسخ، تهران، دارالکتاب الاسلامیة، ۱۳۸۶ش، چاپ چهارم، ص۶۴۱.
- ↑ قرشی، علی اکبر، احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۷ش چاپ سوم، ج۱۱، ص۴۴.
- ↑ دروزه، محمدعزت، التفسیر احدیث، قاهره مصر، دار احیاء الکتب العربیة، ۱۳۸۳ق، ج۹، ص۳۳۱.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۷۴ش، ج۲۳، ص۳۸۲-۳۸۳.
- ↑ مدرسی، محمدتقی، من هدی القرآن، تهران، دار محبی الحسین، ۱۴۱۹ق، چاپ اول، ج۱۵، ص۱۱۳-۱۱۴.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، پیشین (یکصد و هشتاد پرسش و پاسخ) ص۶۴۲.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، پیشین (تفسیر نمونه)، ج۲۳، ص۳۸۹.
- ↑ البستانی، پطرس، دائرة المعارف، بیروت لبنان، دارالمعرفة، ج۸، ص۶۸۸.
- ↑ فرید وجدی، محمد، دائرة المعارف القرن العشرین، بیروت لبنان، دارالفکر، ج۴، ص۲۹۸.
- ↑ پیشین، ص۲۹۹.
- ↑ سیوطی جلال الدین، الدر المنثور، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۲۵۳.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، پیشین (تفسیر نمونه) ج۲۳، ص۳۸۶.
- ↑ دورزة، محمد عزت، پیشین ج۹، ص۳۳۱.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، مؤسسة الوفاء، بیروت لبنان، ۱۴۰۴ق، ج۸، ص۱۷۰.
- ↑ مطهری مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، ج۱۶، ص۵۱۵.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، پیشین ج۱۴، ص۲۷۷.
- ↑ پیشین، ج۶۷، ص۱۱۹.
- ↑ مستغفری، ابوالعباس، طب النبی، قم، رضی، ۱۳۶۲ش، ص۲۱.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۳۶۵ش، ج۶، ص۴۳۹.
- ↑ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، قم، آل البیت، ۱۴۰۹ق چاپ اول، ج۵، ص۷.
- ↑ پیشین، ص۱۱.
- ↑ پیشین، ج۲۰، ص۲۲.
- ↑ قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۴۱۲ق چاپ ششم، ج۵، ص۳۰.
- ↑ میرزا خسروانی، علی رضاف، تفسیر خسروی، تهران، اسلامیة، ۱۳۹۰ق، چاپ اول، ج۸، ص۲۱۴.
- ↑ شیخ حر عاملی محمد بن الحسن، پیشین، ج۱۰، ص۵۳۸.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، پیشین، ج۷۱، ص۳۳۴.
منابع
- محمدمهدی کاظمی، رهبانیت در منابع اسلامی، دانشنامه پژوهه، بازیابی: ۲۳ دی ماه ۱۳۹۲.