تفسیر کلامی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
 
(۱۱ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{الگو:نیازمند ویرایش فنی}}
+
{{خوب}}
{{مدخل دائرة المعارف|[[دانشنامه موضوعی قرآن کریم]]}}
+
«تفسیر کلامی» شکلی از [[تفسیر قرآن]] است که رنگ غالب آن دفاع از عقیده [[کلام]]ی مفسر می باشد و مفسر در این نوع تفسیر با هر مناسبتی برای اثبات عقیده خود یا تعرض به عقاید دیگران مباحث کلامی را در آیات [[قرآن|قرآنی]] پیش می‌کشد و آیات را طبق اصول مذهب خود تفسیر می کند. تفسیر کلامی از شاخه های [[تفسیر عقلی]] و [[تفسیر اجتهادی|اجتهادی]] است.
  
يكي از گرايش هاي تفسيري، كه مفسر در آن به جاي اتكا به روايات، به اجتهاد و رأي خود اتكا مي كند و با بهره گيري از كلام و فلسفه به تفسير آيات و احياناً به اثبات ديدگاه هاي كلامي خود يا رد آراءكلامي مخالفان خود مي پردازد، «تفسير عقلي- كلامي» است.
+
==پیشینه تفسیر کلامی==
در پژوهش هاي تفسيري از اين گرايش با عناوين «تفسير اجتهادي» و «تفسير به رأي» نيز ياد شده است. <ref> محمدحسين ذهبي، التفسير و المفسرون، بيروت، ،۱۴۰۷ ج،۱ ص۲۵۶ </ref> <ref> محمدعبدالعظيم زرقاني، مناهل العرفان في علوم القرآن، قاهره [۱۹۸۰] ، ج،۲ ص۴۹ </ref> <ref> محمدعلي ايازي، المفسرون حياتهم و منهجهم، تهران: ،۱۴۱۴ ص۴۰ </ref>
 
  
پيدايش و شكل گيري تفاسير عقلي- كلامي، بيش از هرچيز به وجود آيات نسبتاً زيادي در قرآن باز مي گردد كه متضمن داده هاي عقلي و نظري است؛ مثل آياتي كه دعوت به تعقل و تدبر مي كند (براي نمونه: بقره/،۲۴۲ انبياء/ ،۶۷ مؤمنون/،۸۰ نور/۶۱) يا آياتي كه خود صبغه استدلالي دارند؛ مانند آياتِ نفي شرك (براي نمونه: انبياء/،۲۲ نمل/۶۳). علاوه بر اين در قرآن آياتي هست كه تفسير و تبيين آنها بدون توضيح و تأويل عقلي و صرفاً با اتكا به ظاهر لفظ ناممكن است يا با آموزه هاي صريح قرآن هم خواني ندارد. از اين قبيل است آياتي كه در آنها به خدا «يد» (دست)و «وجه» (صورت) نسبت داده شده (فتح/،۱۰ بقره/،۱۱۵ الرحمن/۲۷) و از استواي خدا بر عرش (طه/۵) و رؤيت خدا سخن به ميان آمده است (قيامت/۲۲-۲۳). اين آيات، كه با مفاهيم كلامي نظير تشبيه و تنزيه پيوند دارد، سبب طرح مباحث كلامي در تفسير اين آيات مي شده است.
+
[[علم کلام]] از اواسط سده ۲ قمری روی به تدوین نهاد و از آنجا که همواره مباحثات کلامی‌ بر دو جنبه [[عقل]] و [[نص و ظاهر|نص]] استوار بوده، برداشت‌های مختلف از [[قرآن]] در این دانش شیوه تفسیر کلامی را نیز به شیوه متداول [[تفسیر قرآن]] که متکی بر منقولاتی از [[پیامبر اکرم]] صلی الله علیه و آله و آرای [[صحابی|صحابیان]] بود، اضافه نمود. البته قرآن از جهت بیان مباحث کلامی و مبارزه با عقاید و افکار غیرمسلمانان نظیر [[یهود|یهودیان]] و [[مسیحیت|مسیحیان]] و داشتن آیات [[محکم و متشابه]] درون خویش، می‌تواند جایگاه مناسبی برای تفسیرهای کلامی باشد و فرصت استفاده برای مفسران را در اثبات عقاید کلامی خویش و نفی عقاید دیگران ایجاد کند.
علاوه بر اين در قرآن آياتي هست كه در ظاهر غيرقابل جمع مي نمايد؛ مثلاً در آياتي آمده كه خداوند هركس را كه بخواهد هدايت مي كند و هركس را كه بخواهد گمراه مي سازد (براي نمونه: ابراهيم/،۴ نحل/،۹۳ مدثر/۳۱) و از سوي ديگر در آياتي گفته شده است كه كفر نورزيد و ايمان بياوريد (براي نمونه: آل عمران/،۷۹ اعراف/ ،۱۵۸ نساء/۱۳۶). در تفسير اين آيات نيز مباحث مختلفي، كه بيشتر جنبه كلامي- فلسفي دارد، مطرح گرديده است؛ مثل مباحثي درباره جبر و اختيار، كسب، افعال بندگان و حسن و قبح افعال.
 
اين قبيل آيات و برخي عوامل ديگر، موجب شكل گيري مباحث و مناقشاتي ميان مسلمانان در قرون اوليه اسلام شد و به تأسيس علم كلام انجاميد و بر تفسير قرآن، كه در آغاز متكي بر منقولاتي از پيامبر اكرم(ص) و آراي صحابيان بود، تأثير مستقيم گذاشت. تفسير عقلي- كلامي، حداقل در حوزه آثار مكتوب، نسبت به تفسير مأثور، متأخر است، هرچند كه ريشه آن را به عصر تابعين رسانده اند.<ref>  محمدهادي معرفت، التفسير و المفسرون في ثوبه القشيب، مشهد، ،۱۴۱۸ ج،۲ ص۳۴۹ </ref> و از مكتب عراقي سخن گتفه اند كه در مقابل مكتب مكي و مدني، رويكردي مبتني رأي و اجتهاد بوده است.<ref> التفسير المفسرون، ج،۱ ص۱۲۱-۱۲۲؛ محمدخضيري، تفسيرالتابعين: عرض و دراسه مقارنه، رياض، ،۱۴۲ ج،۲ ص۷۲۲- </ref>۷۲۳
 
در قرن سوم و چهرم با بسط و اشاعه علم كلام، تفسير كلامي نيز رواج يافت و در اين ميان، تفاسير معتزلي را مي توان نقطه عطفي به حساب آورد. معتزله براساس مشرب كلامي خود، كه مبتني بر عقل گرايي بود، به تفسير عقلي آيات پرداختند و آياتي را كه معناي ظاهري آن موافق آرا و نظرياتشان بود، «محكم» و آياتي را كه با اصول فكري آنان ناسازگار بود «متشابه» مي ناميدند و در تفسير آياتي كه با مباني عقلي ايشان ناسازگار بود به تأويل روي مي آوردند.<ref> مصطفي صاوي جويني، منابع في التفسير، اسكندريه، منشأه المعارف، ص۱۰۸ </ref> <ref> نصرحامد ابوزيد، الاتجاه العقلي في التفسير: دراسه في قضيه المجاز في القرآن عندالمعتزله، دارالبيضاء، ،۱۲۹۸ ص۱۸۰-۲۳۹ </ref>
 
معتزله از نخستين كساني بودند كه به اهميت عقل و رأي در تفسير آيات تأكيد كرده آن را در تفاسير خود به كار بردند. بدين جهت مخالفان فكري آنان، اين گونه عمل تفسيري را «تفسير به رأي» خوانده اند كه بنابر چندين حديث نبوي از آن نهي شده است. بعدها بسياري از مفسران و متكلمان غير معتزلي، مثل ابوالحسن اشعري و ماتريدي و فخررازي، از مفسران اشعري، نيز براي رد آراي كلامي معتزله در تفاسير خود از عقل و رأي بهره بردند كه خود منشأ تقسيم بندي جديدي شد. تفسير پژوهان و عالمان اشعري در دوره هاي بعد در ارزيابي تفاسير، اين تفسيرها را «تفسير به رأي ممدوح» يا «جايز» و تفاسير اهل اعتزال و ديگر مذاهب و فرق را «تفسير به رأي مذموم» خواندند. <ref>  التفسيروالمفسرون، ج،۱ ص۲۸۸-۲۸۹ و ۳۶۲-۴۷۷ </ref> <ref> مناهل العرفان ج۲ ص۶۵-۶۶ </ref>.
 
در عين حال، به اين نكته بايد توجه داشت كه دامنه تفسير به رأي عقلي و كلامي، وسيع تر است و شامل تفاسير عرفاني هم مي شود.
 
بنا به تعريفي كه از تفسير عقلي- كلامي داده شد، تفاسير بسياري در اين گروه جاي مي گيرند. از شماري از اين تفاسير فقط نامي در كتاب ها باقي مانده است، از برخي ديگر فقراتي در ديگر كتب نقل شده يا فقط بخش هايي باقي مانده است. برخي از آنها هم به صورت كامل در دست است و بعضاً به چاپ رسيده است.
 
  
 +
نخستین رجال درگیر در تدوین کلام از جمله دو بنیان‌گذار مکتب کلامی‌ [[معتزله]]، واصل‌ بن‌ عطا و عمرو‌ بن‌ عبید (م ۱۴۴ق) به حوزه تفسیر نیز علاقه نشان داده‌اند. عمرو بن فائد اسواری (متوفای پس از ۲۰۰ق)، شاگرد عمرو‌ بن‌ عبید نیز تفسیر دیگری نوشت که با وجود استقلال نسبی مضامین آن، کتابی به همان سبک تفاسیر بر جای مانده از اتباع [[تابعین]] بود و تا مدت‌ها حتی نزد غیرمعتزلیان مورد توجه بود. از رجال مرتبط با معتزله نیز ضرار بن عمرو (م ۱۸۰ق) و ابوبکر اصم (م ۲۰۰ق) آثاری با عنوان تفسیر پدید آوردند.
 +
 +
در قرن سوم و چهارم با بسط و اشاعه علم کلام، تفسیر کلامی نیز رواج یافت و در این میان تفاسیر معتزلی را می توان نقطه عطفی به حساب آورد. معتزله بر اساس مشرب کلامی خود که مبتنی بر عقل گرایی بود، به [[تفسیر عقلی]] آیات پرداختند و آیاتی را که معنای ظاهری آن موافق آرا و نظریاتشان بود، «[[آیات محکم و متشابه|محکم]]» و آیاتی را که با اصول فکری آنان ناسازگار بود، «[[متشابهات|متشابه]]» می نامیدند و در تفسیر آیاتی که با مبانی عقلی ایشان ناسازگار بود به [[تأویل]] روی می آوردند.
 +
 +
معتزله از نخستین کسانی بودند که به اهمیت عقل و رأی در تفسیر آیات تأکید کرده آن را در تفاسیر خود بکار بردند. بدین جهت مخالفان فکری آنان، این گونه عمل تفسیری را «[[تفسیر به رأی]]» خوانده اند که بنابر چندین [[حدیث]] نبوی از آن نهی شده است. بعدها بسیاری از مفسران و متکلمان غیرمعتزلی، مثل [[ابوالحسن اشعری]] و [[ماتریدیه|ماتریدی]] و [[فخر رازى|فخررازی]] از مفسران [[اشاعره]] نیز برای رد آرای کلامی معتزله در تفاسیر خود از عقل و رأی بهره بردند که خود منشأ تقسیم بندی جدیدی شد.
 +
 +
==مهمترین مسائل تفسیر کلامی==
 +
 +
مهمترین مسائل مطرح شده و اختلافی میان مفسران در تفسیر کلامی عبارت اند از:
 +
 +
#[[خلافت]] و جانشینی [[پیامبر اسلام]]: که نخستین و مهمترین محور اختلاف کلامی بود و مسلمانان را به دو شاخه بزرگ [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]] تقسیم کرد و منشأ اختلافات و نحله های دیگر شد.
 +
#حادث یا قدیم بودن کلام الهی؛ [[قرآن]] به صراحت، خداوند را متکلم معرفی می کند؛ {{متن قرآن|«مِنْهُمْ مَنْ کلَّمَ اللَّهُ»}} ([[سوره بقره]]، ۲۵۳)، {{متن قرآن|«وَکلَّمَ اللَّهُ مُوسَىٰ تَکلِیمًا»}}. ([[سوره نساء]]، ۱۶۴) درباره حقیقت کلام الهی و چگونگی آن، مناقشات سختی به ویژه میان اهل [[حدیث]] و [[معتزله]] درگرفت که در این میان دخالت حکومت ها و خلفا، معاشرت با [[اهل کتاب]] و تأثیر [[فلسفه]] یونانی در گسترش آن مؤثر بوده اند.
 +
#صفات خبری [[خداوند]]؛ در قرآن آیاتی است که ظواهر آنها داشتن چشم ([[سوره قمر]]، ۱۴؛ [[سوره هود]]، ۳۷)، دست ([[سوره فتح]]، ۱۰؛ [[سوره مائده]]، ۶۴)، وجه و صورت ([[سوره قصص]]، ۸۸؛ [[سوره الرحمن]]، ۲۷) و... را به خدا نسبت می دهد که پذیرش آنها مستلزم تجسیم و تشبیه خداوند به غیر اوست. [[فرقه‌های اسلامی|فِرَق اسلامی]] بر اساس مبانی خود به تفسیر این آیات پرداخته اند. بحث از رؤیت خداوند نیز با توجه به ظواهر آیاتی مانند ۲۲-۲۳ [[سوره قیامت]] زمینه ساز مجادلاتی شده است.
 +
#[[عدل الهی]] و نتایج گسترده ای که در تفسیر و عقاید به همراه دارد؛ مبنای این مسئله در عقلی یا شرعی بودن حسن و قبح است که پذیرش هر یک از این دو به برداشت خاصی از مسئله [[عدل]] می انجامد.
 +
 +
==شاخه‌های تفسیر کلامی==
 +
 +
مهمترین فرقه های دارای اندیشه کلامی منسجم و مؤثر در [[تاریخ تفسیر]] قرآن عبارت اند از: [[اهل حدیث]]، [[اشاعره]]، [[ماتریدیه]]، [[معتزله]]، [[اباضیه]] و [[شیعه]] ([[امامیه]]، [[زیدیه]]، [[اسماعیلیه]]).
 +
 +
===تفسیر اهل حدیث ===
 +
 +
اهل حدیث که امروزه به «[[سلفیه]]» نامبردارند، در اصول و فروع مسائل دینی به ظواهر [[قرآن|کتاب]] و [[سنت]] استناد می کنند و [[عقل]] را در این قلمرو دخالت نمی دهند. پیشوای آنان [[احمد بن حنبل]] (م ۲۴۱ ق) است که اصول این مکتب را پی ریزی کرد.
 +
 +
سطحی نگری در [[آیه|آیات]] و روایات، مقدم دانستن ظواهر آیات و روایات در تعارضشان با حکم قطعی عقل، اعتقاد به حاکمیت روایات نسبت به کتاب خدا نه بالعکس، رد «احادیث عرض» که شناخت صحت و سقم روایات را در گرو عرضه آنها بر قرآن می داند و نیز تساهل در شروط پذیرش روایات، از ویژگی های معرفتی اهل حدیث اولیه اند.<ref>فجرالاسلام، ص۲۴۳؛ الملل والنحل، سبحانی، ج۱، ص۱۲۹-۱۳۰.</ref>
 +
 +
با ظهور [[اشاعره]]، شیوه سنتی اهل حدیث کمرنگ شد؛ ولی [[ابن تیمیه|ابن تیمیّه]] در قرن هفتم با شعار لزوم بازگشت به روش سَلَف صالح به احیای عقاید اهل حدیث و تحلیل و تبیین عقلانی آنها پرداخت که این عقاید را امروزه [[وهابیت|وهابیان]] تبلیغ می کنند.<ref>الملل والنحل، سبحانی، ج۱، ص۳۲۳-۳۳۶.</ref>
 +
 +
مفسر سلفی با نگرشی که به مسئله عقل دارد، [[تأویل]] را در معنای خروج از معنای ظاهری کلمه نمی پذیرد.<ref>المفسرون بین التأویل والاثبات، ج۱، ص۵۰۲-۵۰۸.</ref> و معتقد است آیات بیانگر صفات الهی از [[متشابهات]] نیستند، زیرا سلف صالح به تبیین معنای آن پرداخته اند.<ref>المفسرون بین التأویل والاثبات، ج۱، ص۴۳۰-۴۴۵.</ref> اگرچه فهم کُنه و کیفیت آن را بر اساس روش سلف به خدا وامی گذارد.<ref>همان، ص۳۶۵-۳۶۹.</ref>
 +
 +
===تفسیر کلامی اشاعره===
 +
 +
[[اشاعره]] پیروان مکتب کلامی [[ابوالحسن اشعری|ابوالحسن علی بن اسماعیل اشعری]] هستند که در سال ۲۶۰ ق در [[بصره]] متولد شد و در سال ۳۲۴ ق در [[بغداد]] درگذشت. اشعری در فروع ([[فقه]]) تابع مذهب [[شافعی]] بود؛ ولی در اثبات عقاید خویش، ادله [[علم کلام|کلامی]] را بکار برد و اصول آن را با عقاید [[اهل سنت|اهل‌سنت و جماعت]] وفق می‌داد. اشعری برخلاف [[معتزله]] به قِدَم قرآن اعتقاد داشت، تفاوت بین ذات و صفات خدا را پذیرفت و به ضرورت [[رؤیت خدا]] در [[قیامت]] تأکید می‌ورزید.
 +
 +
اشاعره در تفسیرهای خود کوشیده‌اند آیات قرآنی را طبق آرا و نظریات فقهی و کلامی خود معنا کنند. این تلاش در آیاتی که مسئله رؤیت خدا در قیامت را مطرح می‌کنند، چشمگیرتر است. اشاعره در قرن اخیر تفاسیر بسیاری نگاشتند؛ ولی در آنها کمتر می توان نشانی از مجادلات گسترده کلامی و استدلالهای وسیع عقلی در نقد عقاید دیگر فرق اسلامی یافت.
 +
 +
===تفسیر کلامی ماتریدیه===
 +
 +
همزمان با مکتب اشعری در اوایل قرن چهارم هجری، نهضت کلامی دیگری با عنوان [[ماتریدیه]] در برابر معتزله شکل گرفت که بنیانگذار آن ابومنصور ماتریدی (م ۳۳۳ ق) بود. مهمترین اثر تفسیری ابومنصور ماتریدی «تأویلات اهل السنه»، تنها اثر تفسیری فرقه ماتریدیه است. وی خطوط فکری مشترک و نیز متفاوتی با اشعری دارد. گستره تأثیر نهضت ماتریدی نسبت به مکتب اشعری در جهان اسلام کمتر بود؛ اما رویکرد عقلانی وی نسبت به عقاید دینی از اشاعره عمیق تر است.
 +
 +
مفسر ماتریدی در تفسیر آیات بر عقل و نقل تأکید می کند؛ امّا آنگاه که نقل با عقل در تعارض افتد و نقل قابل تأویل و تبیین عقلی نباشد، به حکم نقل گردن نهاده، علم به معنای آن را به خداوند وامی گذارد.
 +
 +
===تفسیر کلامی معتزله===
 +
 +
منشأ پیدایش [[معتزله]] را کناره گیری واصل بن عطاء از استاد خویش [[حسن بصری]] در پی اختلاف درباره [[ایمان]] مرتکب گناه کبیره دانسته اند. عقاید معتزله که محور تفسیر کلامی آنان است، در ۵ محور خلاصه می شوند: [[توحید]]، [[عدل]]، وعد و وعید، منزلت بین المنزلتین، [[امر به معروف و نهی از منکر]].
 +
 +
اعتقاد به برخی از این اصول ویژه معتزله نیست و در پاره ای از اصول با دیگران از جمله [[شیعه]] مشترک اند، بنابراین عقیده به همه آنها ملاک انتساب به اعتزال است. [[عقل]]، مبنای اصلی تفسیر معتزلی است. بر این اساس آیاتی که ظواهر آنها با حکم عقل در تعارض باشند، تحلیل می شوند.
 +
 +
===تفسیر کلامی اباضیه===
 +
 +
[[اباضیه]] فرقه ای منتسب به عبدالله بن اباض (م ۸۶ ق) است. شاخصه های عقیدتی اباضیه به [[معتزله]] و [[شیعه]] نزدیکتر از [[اهل سنت]] اند، چنان که در بحث از حقیقت صفات الهی و مفهوم آن، رؤیت خداوند در قیامت، آزادی و [[اختیار]] انسان و نقش وی در اعمال خویش در عین پذیرش نقش قدرت الهی بر افعال انسان، تفسیر عقلانی از حسن و قبح و پاره ای دیگر از مسائل، از شیعه و معتزله متأثرند، گرچه در تفسیر [[ایمان]] و تعریف آن به قول لسانی، تصدیق قلبی و عمل به اعضا و نیز اعتقاد به خلود مرتکب کبیره در [[جهنم]] در صورت عدم [[توبه]] و حکم به [[کفر]] آنان، به [[خوارج]] نزدیک اند؛ جز آن که معتقدند کفر مرتکب کبیره نه از نوع کفر دین و ملت، بلکه از نوع کفر نعمت است، از این رو مرتکب کبیره را موحد می دانند نه مشرک و [[ازدواج]] و [[ارث]] بری از آنان را جایز و کشتن آنان را ممنوع می دانند مگر آن که آنان شروع کننده جنگ باشند.
 +
 +
با توجه به خطوط اعتقادی فوق می توان رویکرد کلی مفسر اباضی را توجه و اهتمام به نقش عقل در فهم [[قرآن]] و ترجیح آن در تعارض با ظواهر ابتدایی آیات [[متشابهات|متشابه]] دانست، از این رو تأویل در صفات خبری خداوند را می پذیرد.
 +
 +
===تفسیر کلامی شیعه امامیه===
 +
 +
شیعه [[امامیه]] معتقدان به [[امامت]] بلافصل و منصوص [[امام علی علیه السلام|امیرمؤمنان علی]] علیه السلام و ۱۱ امام [[معصوم]] پس از ایشان اند. در اندیشه کلامی شیعه و بر اساس [[حدیث ثقلین]] و سایر ادله ای که مرجعیت فکری و سیاسی معصومان علیهم السلام را ثابت می کنند، چنگ زدن به [[قرآن]] و [[عترت]] علیهم السلام مایه نجات از گمراهی است. بر این اساس، مفسر امامی اصول و روشهای فهم قرآن را که معصومان علیهم السلام عرضه کرده اند در تفسیر خویش بکار می بندد.
 +
 +
معصومان علیهم السلام نخستین مفسرانی بودند که با استناد به آیات قرآن و در پرتو استدلالهای عمیق عقلی، مبانی کلامی شیعه را پی ریزی کردند و روایات فراوانی از خود بر جای گذاشتند که بیشتر صبغه تفسیر کلامی دارند. هر چند این روایات بعدها در کتب روایی شیعه ثبت شدند؛ اما مفسران و متکلمان شیعه بر اساس این روایات که عمدتاً از [[امام علی]] و [[امام رضا]] علیهماالسلام است، به تفسیر کلامی آیات و شرح و بسط آن پرداختند.
 +
 +
مهمترین تفاسیر کلامی امامیه عبارت اند از:
 +
 +
*أ. [[غررالفوائد و دررالقلائد]] معروف به امالی اثر [[سید مرتضی]] (م ۴۳۶ق)
 +
*ب. [[التبیان فی تفسیر القرآن]] اثر [[ابوجعفر محمد بن حسن طوسی|محمد بن حسن طوسی]] (م ۴۶۰ق)
 +
*ج. [[روض الجنان و روح الجنان]] اثر [[ابوالفتوح رازی]] (م ۵۵۲ق)
 +
*د. [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن]] اثر [[ابوعلی فضل بن حسن طبرسی|فضل بن حسن طبرسی]] (م ۵۴۸ق)
 +
*ه. [[منهج الصادقین فی الزام المخالفین (کتاب)|منهج الصادقین فی الزام المخالفین]] اثر [[ملافتح الله کاشانی]] (م ۹۸۸ق)
 +
*و. [[نفحات الرحمان فی تفسیر القرآن (کتاب)|نفحات الرحمان فی تفسیر القرآن و تبیین الفرقان]] اثر محمد بن عبدالرحیم نهاوندی (م ۱۳۷۰ق)
 +
*ز. [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن]] اثر [[سید عبدالحسین طیب]] (م ۱۴۱۱ق)
 +
*ح. [[المیزان فی تفسیر القرآن]] اثر [[محمدحسین طباطبایی|سید محمدحسین طباطبایی]] (م ۱۴۰۲ق)
 +
*ط. [[التفسیر الکاشف (کتاب)|التفسیر الکاشف]] اثر [[محمدجواد مغنیه]] (م ۱۴۰۰ق)
 +
*ی. [[الفرقان فی تفسیر القرآن (کتاب)|الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن والسنه]] اثر [[محمد صادقی تهرانی]]
 +
*ک. [[تفسیر نمونه]] اثر آیت الله [[ناصر مکارم شیرازی]] و همکاران
 +
 +
===تفسیر کلامی زیدیه===
 +
 +
[[زیدیه]] فرقه ای شیعی اند که پس از [[امام سجاد]] علیه السلام به امامت فرزندش [[زید بن علی بن الحسین]] (م ۱۲۲ق) (نه [[امام باقر]] علیه السلام) قائل و بر این باورند که پس از زید هر عالم شجاع فاطمی که در برابر ظلم قیام کند [[امام]] واجب الطاعه است.
 +
 +
بیشتر تفاسیر به ثبت رسیده زیدیّه مشهور نیستند. افزون بر تفسیر «غریب القرآن» منسوب به زید بن علی پیشوای زیدیه و تفسیر مقاتل بن سلیمان (م ۱۵۰ق) که در شمار تفاسیر زیدیه ذکر شده اند، مهمترین تفسیر آنان، التهذیب فی تفسیر القرآن اثر ابوسعد محسن بن محمد (م ۴۹۴ق) مشهور به حاکم جشمی، عالم و متکلم زیدی است. حاکم جشمی در دو مسئله محوری توحید و عدل همچون بسیاری از معتزله عقاید خویش را وامدار [[اهل بیت]] پیامبر علیهم السلام می داند. وی در مسائلی چون وعد و وعید، منزلت بین المنزلتین و امر به معروف و نهی از منکر، عقاید معتزله را پذیرفته، آیات مربوط را بر این اساس تفسیر می کند.
 +
 +
===تفسیر کلامی اسماعیلیه===
 +
 +
[[اسماعیلیه|اسماعیلیان]] فرقه ای از شیعه و منسوب به اسماعیل فرزند [[امام صادق]] علیه السلام اند که پس از امام صادق علیه السلام به [[امامت]] وی اعتقاد داشته و امامت [[امام کاظم]] علیه السلام و امامان بعدی را نپذیرفتند. اسماعیلیان که به باطنیه نیز نامبردارند و در عرصه پژوهش قرآنی بیشتر به این نام شناخته می شوند، برای آیات [[قرآن]] و [[احکام]] دین معتقد به ظاهر و باطن اند و مراد اصلی آیات قرآن را اسرار و باطن آن می دانند.
 +
 +
از منظر اسماعیلیان زبان قرآن زبان رمز است و رسیدن به باطن آیات نیز جز از طریق امامان از جمله امامان اسماعیلی ممکن نیست. گرچه در آثار نگارندگان اسماعیلی مذهب از حفظ ظاهر و باطن [[شریعت]] هر دو، سخن به میان آمده است، آنان عمدتاً باطن را لبّ کتاب و منشأ رستگاری نفس و احکام شریعت را چون غل و زنجیری می دانند که در زمان ظهور [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|قائم]] عجل الله تعالی فرجه الشریف برداشته می شود.
 +
 +
از اسماعیلیان تفسیر کامل و جامعی از قرآن گزارش نشده است؛ ولی تفسیر برخی از آیات قرآن را می توان در آثار دانشمندان آنان همچون قاضی نعمان (م ۳۶۳ق) در «المجالس و المسایرات»، مؤید فی الدین هبةالله شیرازی (م ۴۷۰ق) در «المجالس المؤیدیّه» و [[ناصرخسرو]] (م ۴۸۱ق) در «وجه دین» دید.
 
==پانویس==  
 
==پانویس==  
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}
 
==منابع==
 
==منابع==
* [http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,3292 دانشنامه موضوعی قرآن کریم،مدخل "تفسير عقلي كلامي قرآن" از مصطفي معيني]، تاریخ بازیابی 25 شهریور 1392.
+
*[http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,13157 دائرة المعارف قرآن کریم، ج۸، مدخل "تفسیر کلامی" از علی اسعدی]، تاریخ بازیابی: ۲۵ شهریور ۱۳۹۲.
 +
*[http://islamicdoc.org/wiki/index.php/%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1_%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C مرکز مدارک اسلامی، ویکی علوم اسلامی، تفسیر کلامی].
 +
*"تفسیر عقلی-کلامی"، مصطفی معین، هفته نامه خردنامه همشهری، آبان ۱۳۸۳، شماره ۳۴.
 +
{{تفسیر قرآن}}
 +
[[رده:تفسیر کلامی]]
 
[[رده:تفسیر قرآن]]
 
[[رده:تفسیر قرآن]]
 +
[[رده:روشهای تفسیر قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۰۹

«تفسیر کلامی» شکلی از تفسیر قرآن است که رنگ غالب آن دفاع از عقیده کلامی مفسر می باشد و مفسر در این نوع تفسیر با هر مناسبتی برای اثبات عقیده خود یا تعرض به عقاید دیگران مباحث کلامی را در آیات قرآنی پیش می‌کشد و آیات را طبق اصول مذهب خود تفسیر می کند. تفسیر کلامی از شاخه های تفسیر عقلی و اجتهادی است.

پیشینه تفسیر کلامی

علم کلام از اواسط سده ۲ قمری روی به تدوین نهاد و از آنجا که همواره مباحثات کلامی‌ بر دو جنبه عقل و نص استوار بوده، برداشت‌های مختلف از قرآن در این دانش شیوه تفسیر کلامی را نیز به شیوه متداول تفسیر قرآن که متکی بر منقولاتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و آرای صحابیان بود، اضافه نمود. البته قرآن از جهت بیان مباحث کلامی و مبارزه با عقاید و افکار غیرمسلمانان نظیر یهودیان و مسیحیان و داشتن آیات محکم و متشابه درون خویش، می‌تواند جایگاه مناسبی برای تفسیرهای کلامی باشد و فرصت استفاده برای مفسران را در اثبات عقاید کلامی خویش و نفی عقاید دیگران ایجاد کند.

نخستین رجال درگیر در تدوین کلام از جمله دو بنیان‌گذار مکتب کلامی‌ معتزله، واصل‌ بن‌ عطا و عمرو‌ بن‌ عبید (م ۱۴۴ق) به حوزه تفسیر نیز علاقه نشان داده‌اند. عمرو بن فائد اسواری (متوفای پس از ۲۰۰ق)، شاگرد عمرو‌ بن‌ عبید نیز تفسیر دیگری نوشت که با وجود استقلال نسبی مضامین آن، کتابی به همان سبک تفاسیر بر جای مانده از اتباع تابعین بود و تا مدت‌ها حتی نزد غیرمعتزلیان مورد توجه بود. از رجال مرتبط با معتزله نیز ضرار بن عمرو (م ۱۸۰ق) و ابوبکر اصم (م ۲۰۰ق) آثاری با عنوان تفسیر پدید آوردند.

در قرن سوم و چهارم با بسط و اشاعه علم کلام، تفسیر کلامی نیز رواج یافت و در این میان تفاسیر معتزلی را می توان نقطه عطفی به حساب آورد. معتزله بر اساس مشرب کلامی خود که مبتنی بر عقل گرایی بود، به تفسیر عقلی آیات پرداختند و آیاتی را که معنای ظاهری آن موافق آرا و نظریاتشان بود، «محکم» و آیاتی را که با اصول فکری آنان ناسازگار بود، «متشابه» می نامیدند و در تفسیر آیاتی که با مبانی عقلی ایشان ناسازگار بود به تأویل روی می آوردند.

معتزله از نخستین کسانی بودند که به اهمیت عقل و رأی در تفسیر آیات تأکید کرده آن را در تفاسیر خود بکار بردند. بدین جهت مخالفان فکری آنان، این گونه عمل تفسیری را «تفسیر به رأی» خوانده اند که بنابر چندین حدیث نبوی از آن نهی شده است. بعدها بسیاری از مفسران و متکلمان غیرمعتزلی، مثل ابوالحسن اشعری و ماتریدی و فخررازی از مفسران اشاعره نیز برای رد آرای کلامی معتزله در تفاسیر خود از عقل و رأی بهره بردند که خود منشأ تقسیم بندی جدیدی شد.

مهمترین مسائل تفسیر کلامی

مهمترین مسائل مطرح شده و اختلافی میان مفسران در تفسیر کلامی عبارت اند از:

  1. خلافت و جانشینی پیامبر اسلام: که نخستین و مهمترین محور اختلاف کلامی بود و مسلمانان را به دو شاخه بزرگ شیعه و سنی تقسیم کرد و منشأ اختلافات و نحله های دیگر شد.
  2. حادث یا قدیم بودن کلام الهی؛ قرآن به صراحت، خداوند را متکلم معرفی می کند؛ «مِنْهُمْ مَنْ کلَّمَ اللَّهُ» (سوره بقره، ۲۵۳)، «وَکلَّمَ اللَّهُ مُوسَىٰ تَکلِیمًا». (سوره نساء، ۱۶۴) درباره حقیقت کلام الهی و چگونگی آن، مناقشات سختی به ویژه میان اهل حدیث و معتزله درگرفت که در این میان دخالت حکومت ها و خلفا، معاشرت با اهل کتاب و تأثیر فلسفه یونانی در گسترش آن مؤثر بوده اند.
  3. صفات خبری خداوند؛ در قرآن آیاتی است که ظواهر آنها داشتن چشم (سوره قمر، ۱۴؛ سوره هود، ۳۷)، دست (سوره فتح، ۱۰؛ سوره مائده، ۶۴)، وجه و صورت (سوره قصص، ۸۸؛ سوره الرحمن، ۲۷) و... را به خدا نسبت می دهد که پذیرش آنها مستلزم تجسیم و تشبیه خداوند به غیر اوست. فِرَق اسلامی بر اساس مبانی خود به تفسیر این آیات پرداخته اند. بحث از رؤیت خداوند نیز با توجه به ظواهر آیاتی مانند ۲۲-۲۳ سوره قیامت زمینه ساز مجادلاتی شده است.
  4. عدل الهی و نتایج گسترده ای که در تفسیر و عقاید به همراه دارد؛ مبنای این مسئله در عقلی یا شرعی بودن حسن و قبح است که پذیرش هر یک از این دو به برداشت خاصی از مسئله عدل می انجامد.

شاخه‌های تفسیر کلامی

مهمترین فرقه های دارای اندیشه کلامی منسجم و مؤثر در تاریخ تفسیر قرآن عبارت اند از: اهل حدیث، اشاعره، ماتریدیه، معتزله، اباضیه و شیعه (امامیه، زیدیه، اسماعیلیه).

تفسیر اهل حدیث

اهل حدیث که امروزه به «سلفیه» نامبردارند، در اصول و فروع مسائل دینی به ظواهر کتاب و سنت استناد می کنند و عقل را در این قلمرو دخالت نمی دهند. پیشوای آنان احمد بن حنبل (م ۲۴۱ ق) است که اصول این مکتب را پی ریزی کرد.

سطحی نگری در آیات و روایات، مقدم دانستن ظواهر آیات و روایات در تعارضشان با حکم قطعی عقل، اعتقاد به حاکمیت روایات نسبت به کتاب خدا نه بالعکس، رد «احادیث عرض» که شناخت صحت و سقم روایات را در گرو عرضه آنها بر قرآن می داند و نیز تساهل در شروط پذیرش روایات، از ویژگی های معرفتی اهل حدیث اولیه اند.[۱]

با ظهور اشاعره، شیوه سنتی اهل حدیث کمرنگ شد؛ ولی ابن تیمیّه در قرن هفتم با شعار لزوم بازگشت به روش سَلَف صالح به احیای عقاید اهل حدیث و تحلیل و تبیین عقلانی آنها پرداخت که این عقاید را امروزه وهابیان تبلیغ می کنند.[۲]

مفسر سلفی با نگرشی که به مسئله عقل دارد، تأویل را در معنای خروج از معنای ظاهری کلمه نمی پذیرد.[۳] و معتقد است آیات بیانگر صفات الهی از متشابهات نیستند، زیرا سلف صالح به تبیین معنای آن پرداخته اند.[۴] اگرچه فهم کُنه و کیفیت آن را بر اساس روش سلف به خدا وامی گذارد.[۵]

تفسیر کلامی اشاعره

اشاعره پیروان مکتب کلامی ابوالحسن علی بن اسماعیل اشعری هستند که در سال ۲۶۰ ق در بصره متولد شد و در سال ۳۲۴ ق در بغداد درگذشت. اشعری در فروع (فقه) تابع مذهب شافعی بود؛ ولی در اثبات عقاید خویش، ادله کلامی را بکار برد و اصول آن را با عقاید اهل‌سنت و جماعت وفق می‌داد. اشعری برخلاف معتزله به قِدَم قرآن اعتقاد داشت، تفاوت بین ذات و صفات خدا را پذیرفت و به ضرورت رؤیت خدا در قیامت تأکید می‌ورزید.

اشاعره در تفسیرهای خود کوشیده‌اند آیات قرآنی را طبق آرا و نظریات فقهی و کلامی خود معنا کنند. این تلاش در آیاتی که مسئله رؤیت خدا در قیامت را مطرح می‌کنند، چشمگیرتر است. اشاعره در قرن اخیر تفاسیر بسیاری نگاشتند؛ ولی در آنها کمتر می توان نشانی از مجادلات گسترده کلامی و استدلالهای وسیع عقلی در نقد عقاید دیگر فرق اسلامی یافت.

تفسیر کلامی ماتریدیه

همزمان با مکتب اشعری در اوایل قرن چهارم هجری، نهضت کلامی دیگری با عنوان ماتریدیه در برابر معتزله شکل گرفت که بنیانگذار آن ابومنصور ماتریدی (م ۳۳۳ ق) بود. مهمترین اثر تفسیری ابومنصور ماتریدی «تأویلات اهل السنه»، تنها اثر تفسیری فرقه ماتریدیه است. وی خطوط فکری مشترک و نیز متفاوتی با اشعری دارد. گستره تأثیر نهضت ماتریدی نسبت به مکتب اشعری در جهان اسلام کمتر بود؛ اما رویکرد عقلانی وی نسبت به عقاید دینی از اشاعره عمیق تر است.

مفسر ماتریدی در تفسیر آیات بر عقل و نقل تأکید می کند؛ امّا آنگاه که نقل با عقل در تعارض افتد و نقل قابل تأویل و تبیین عقلی نباشد، به حکم نقل گردن نهاده، علم به معنای آن را به خداوند وامی گذارد.

تفسیر کلامی معتزله

منشأ پیدایش معتزله را کناره گیری واصل بن عطاء از استاد خویش حسن بصری در پی اختلاف درباره ایمان مرتکب گناه کبیره دانسته اند. عقاید معتزله که محور تفسیر کلامی آنان است، در ۵ محور خلاصه می شوند: توحید، عدل، وعد و وعید، منزلت بین المنزلتین، امر به معروف و نهی از منکر.

اعتقاد به برخی از این اصول ویژه معتزله نیست و در پاره ای از اصول با دیگران از جمله شیعه مشترک اند، بنابراین عقیده به همه آنها ملاک انتساب به اعتزال است. عقل، مبنای اصلی تفسیر معتزلی است. بر این اساس آیاتی که ظواهر آنها با حکم عقل در تعارض باشند، تحلیل می شوند.

تفسیر کلامی اباضیه

اباضیه فرقه ای منتسب به عبدالله بن اباض (م ۸۶ ق) است. شاخصه های عقیدتی اباضیه به معتزله و شیعه نزدیکتر از اهل سنت اند، چنان که در بحث از حقیقت صفات الهی و مفهوم آن، رؤیت خداوند در قیامت، آزادی و اختیار انسان و نقش وی در اعمال خویش در عین پذیرش نقش قدرت الهی بر افعال انسان، تفسیر عقلانی از حسن و قبح و پاره ای دیگر از مسائل، از شیعه و معتزله متأثرند، گرچه در تفسیر ایمان و تعریف آن به قول لسانی، تصدیق قلبی و عمل به اعضا و نیز اعتقاد به خلود مرتکب کبیره در جهنم در صورت عدم توبه و حکم به کفر آنان، به خوارج نزدیک اند؛ جز آن که معتقدند کفر مرتکب کبیره نه از نوع کفر دین و ملت، بلکه از نوع کفر نعمت است، از این رو مرتکب کبیره را موحد می دانند نه مشرک و ازدواج و ارث بری از آنان را جایز و کشتن آنان را ممنوع می دانند مگر آن که آنان شروع کننده جنگ باشند.

با توجه به خطوط اعتقادی فوق می توان رویکرد کلی مفسر اباضی را توجه و اهتمام به نقش عقل در فهم قرآن و ترجیح آن در تعارض با ظواهر ابتدایی آیات متشابه دانست، از این رو تأویل در صفات خبری خداوند را می پذیرد.

تفسیر کلامی شیعه امامیه

شیعه امامیه معتقدان به امامت بلافصل و منصوص امیرمؤمنان علی علیه السلام و ۱۱ امام معصوم پس از ایشان اند. در اندیشه کلامی شیعه و بر اساس حدیث ثقلین و سایر ادله ای که مرجعیت فکری و سیاسی معصومان علیهم السلام را ثابت می کنند، چنگ زدن به قرآن و عترت علیهم السلام مایه نجات از گمراهی است. بر این اساس، مفسر امامی اصول و روشهای فهم قرآن را که معصومان علیهم السلام عرضه کرده اند در تفسیر خویش بکار می بندد.

معصومان علیهم السلام نخستین مفسرانی بودند که با استناد به آیات قرآن و در پرتو استدلالهای عمیق عقلی، مبانی کلامی شیعه را پی ریزی کردند و روایات فراوانی از خود بر جای گذاشتند که بیشتر صبغه تفسیر کلامی دارند. هر چند این روایات بعدها در کتب روایی شیعه ثبت شدند؛ اما مفسران و متکلمان شیعه بر اساس این روایات که عمدتاً از امام علی و امام رضا علیهماالسلام است، به تفسیر کلامی آیات و شرح و بسط آن پرداختند.

مهمترین تفاسیر کلامی امامیه عبارت اند از:

تفسیر کلامی زیدیه

زیدیه فرقه ای شیعی اند که پس از امام سجاد علیه السلام به امامت فرزندش زید بن علی بن الحسین (م ۱۲۲ق) (نه امام باقر علیه السلام) قائل و بر این باورند که پس از زید هر عالم شجاع فاطمی که در برابر ظلم قیام کند امام واجب الطاعه است.

بیشتر تفاسیر به ثبت رسیده زیدیّه مشهور نیستند. افزون بر تفسیر «غریب القرآن» منسوب به زید بن علی پیشوای زیدیه و تفسیر مقاتل بن سلیمان (م ۱۵۰ق) که در شمار تفاسیر زیدیه ذکر شده اند، مهمترین تفسیر آنان، التهذیب فی تفسیر القرآن اثر ابوسعد محسن بن محمد (م ۴۹۴ق) مشهور به حاکم جشمی، عالم و متکلم زیدی است. حاکم جشمی در دو مسئله محوری توحید و عدل همچون بسیاری از معتزله عقاید خویش را وامدار اهل بیت پیامبر علیهم السلام می داند. وی در مسائلی چون وعد و وعید، منزلت بین المنزلتین و امر به معروف و نهی از منکر، عقاید معتزله را پذیرفته، آیات مربوط را بر این اساس تفسیر می کند.

تفسیر کلامی اسماعیلیه

اسماعیلیان فرقه ای از شیعه و منسوب به اسماعیل فرزند امام صادق علیه السلام اند که پس از امام صادق علیه السلام به امامت وی اعتقاد داشته و امامت امام کاظم علیه السلام و امامان بعدی را نپذیرفتند. اسماعیلیان که به باطنیه نیز نامبردارند و در عرصه پژوهش قرآنی بیشتر به این نام شناخته می شوند، برای آیات قرآن و احکام دین معتقد به ظاهر و باطن اند و مراد اصلی آیات قرآن را اسرار و باطن آن می دانند.

از منظر اسماعیلیان زبان قرآن زبان رمز است و رسیدن به باطن آیات نیز جز از طریق امامان از جمله امامان اسماعیلی ممکن نیست. گرچه در آثار نگارندگان اسماعیلی مذهب از حفظ ظاهر و باطن شریعت هر دو، سخن به میان آمده است، آنان عمدتاً باطن را لبّ کتاب و منشأ رستگاری نفس و احکام شریعت را چون غل و زنجیری می دانند که در زمان ظهور قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف برداشته می شود.

از اسماعیلیان تفسیر کامل و جامعی از قرآن گزارش نشده است؛ ولی تفسیر برخی از آیات قرآن را می توان در آثار دانشمندان آنان همچون قاضی نعمان (م ۳۶۳ق) در «المجالس و المسایرات»، مؤید فی الدین هبةالله شیرازی (م ۴۷۰ق) در «المجالس المؤیدیّه» و ناصرخسرو (م ۴۸۱ق) در «وجه دین» دید.

پانویس

  1. فجرالاسلام، ص۲۴۳؛ الملل والنحل، سبحانی، ج۱، ص۱۲۹-۱۳۰.
  2. الملل والنحل، سبحانی، ج۱، ص۳۲۳-۳۳۶.
  3. المفسرون بین التأویل والاثبات، ج۱، ص۵۰۲-۵۰۸.
  4. المفسرون بین التأویل والاثبات، ج۱، ص۴۳۰-۴۴۵.
  5. همان، ص۳۶۵-۳۶۹.

منابع

***
تفسیر قرآن
درباره تفسیر قرآن: تفسیر قرآن -تاریخ تفسیر - روشهای تفسیری قرآن
اصطلاحات: اسباب نزول -اسرائیلیات -سیاق آیات
شاخه های تفسیر قرآن:

تفسیر روایی (تفاسیر روایی) • تفسیر اجتهادی (تفاسیر اجتهادی) • تفسیر فقهی ( تفاسیر فقهی) • تفسیر ادبی ( تفاسیر ادبی) • تفسیر تربیتی ( تفاسیر تربیتی) • تفسیر كلامی ( تفاسیر كلامی) • تفسیر فلسفی ( تفاسیر فلسفی ) • تفسیر عرفانی (تفاسیر عرفانی ) • تفسیر علمی (تفاسیر علمی)

روشهای تفسیری قرآن:
تفاسیر به تفکیک مذهب مولف: