رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

علامه حسن زاده آملی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(آرشیو عکس و تصویر)
 
(۲۵ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
 +
'''علامه حسن حسن‌زاده آملی''' (۱۳۰۷ - ۱۴۰۰ ش)، [[فقیه]]، [[عارف]] و حکیم معاصر [[شیعه]] و از شاگردان [[علامه شعرانی]] و [[علامه طباطبایى|علامه طباطبائی]] بود. ایشان در ادبیات، علوم غریبه، [[ریاضی]]، هیئت و [[طب]] تسلط و تبحر داشت و ملقب به «علامه ذوالفنون» بود. علامه حسن‌زاده سالها در [[حوزه علميه قم|حوزه علمیه قم]] به تدریس آثار فلسفی و عرفانی و ریاضیات و هیأت پرداخت و تألیفات ارزشمندی در این علوم از خود به یادگار گذاشت. 
 +
 
{{شناسنامه عالم
 
{{شناسنامه عالم
 
|نام کامل = حسن حسن زاده آملی
 
|نام کامل = حسن حسن زاده آملی
|تصویر=[[پرونده:HasanZadeh.jpg|220px|center]]
+
|تصویر=[[پرونده:HasanZadeh.jpg|۲۲۰px|center]]
|زادروز =  1307 شمسی
+
|زادروز =  ۱۳۰۷ شمسی
 
|زادگاه =  آمل
 
|زادگاه =  آمل
|وفات =   
+
|وفات =  ۱۴۰۰ شمسی
|مدفن =   
+
|مدفن =  آمل
|اساتید =  علامه رفیعی قزوینی، [[علامه شعرانی]] و آیت الله الهی قمشه ای
+
|اساتید =  [[علامه طباطبایی]]، [[علامه شعرانی]]، [[میرزا مهدی الهی قمشه ای]]، [[شیخ محمدتقی آملی]]،...
|شاگردان = آیت الله صمدی آملی
+
|شاگردان = داوود صمدی آملی، مهدی شب‌زنده‌دار، سید محمدرضا مدرسی یزدی، اسماعیل منصوری لاریجانی، حسن رمضانی،...
|آثار =  رساله ‏اى در تضاد، رساله‏ اى در علم، رساله‏ اى در جعل، تعليقات بر شرح قيصرى بر فصوص محيى الدين عربى، تعليقات بر قبله ملا مظفر و ...
+
|آثار =  [[تکمله منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه (کتاب)|تکمله منهاج البراعه]]، الهى نامه، [[انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه]]، نهج الولایه، وحدت از دیدگاه عارف و حکیم،...
 
}}
 
}}
  
علامه حسن حسن زاده آملی (1307- ش) عارف، حکیم، فقیه معاصر است که در ادبیات، علوم غریبه، ریاضی، هیئت و طب نیز تبحر دارد. ایشان از جهت تسلط به علوم مختلف در بین علمای معاصر بی نظیر است و به همین جهت ملقب به علامه ذوالفنون است. آثار متعددی از ایشان به چاپ رسیده است 
+
==زندگی‌نامه==
==زندگی نامه==
 
 
 
ایشان در اواخر سال 1307 هجری شمسی در روستای ایرای لاریجان آمل متولد و در حجر کفالت و تحت مراقبت پدر و مادری الهی، بزرگوار و اهل یقین، تربیت و از پستان پاک مادری عفیفه صدیقه طاهره و پاک از ارجاس حین الولادهکه پستان معرفت و اخلاص و صداقت بود، شیر نوشیدند و پرورش یافتند.
 
 
 
در حالی که شش ساله بودند، به مکتبخانه خدمت یک معلم روحانی شرفیاب شدند و پیش او خواندن و نوشتن یاد گرفتند و تعدادی از جزوات متداول در مکتبخانه های آن زمان را خواندند، تا اینکه در خردسالی تمام قرآن را به خوبی یاد گرفتند.
 
 
 
پس از آن وارد دوره ابتدایی شدند. تاریخ ورود حضرت استاد (حفظه الله تعالی) به مدرسه روحانی (حوزه علمیه) مهرماه سال 1323 هجری شمسی مطابق با شوال المکرم سال 1363 هجری قمری بود.
 
 
 
تحصیلات کتب ابتدائیه را که در میان طلّاب علوم دینیّه معمول و متداول است از نصاب الصبیان و رساله عملیه فارسی آیه الله سید ابوالحسن اصفهانی (چون ایشان مرجع علی الاطلاق در آن زمان بودند) و کلیات سعدی، گلستان سعدی و جامع المقدمات و شرح الفیه سیوطی و حاشیه ملا عبدالله بر تهذیب منطق و شرح جامی بر کافیه نحو و شمسیه در منطق و شرح نظام در صرف، مطوّل در معانی و بیان و بدیع و معالم در اصول، تبصره در فقه و قوانین در اصول تا مبحث عام و خاص را در آمل که همواره از قدیم الدهر واجد رجال علم بوده، از محضر مبارک روحانیین آن شهر آیات عظام و حجج اسلام: محمد آقا غروی و آقا عزیزالله طبرسی و آقا شیخ احمد اعتمادی و آقا عبدالله اشراقی و آقا ابوالقاسم رجائی و غیرهم که همگی از این نشأه رخت بربسته اند و به ریاض قدس در جوار رحمت ربّ العالمین آرمیده اند، فرا گرفتند و نیز از حضرت آیه الله عزیزالله طبرسی تعلیم خط می گرفتند تا اینکه خود حضرتش در آمل چند کتاب مقدماتی را تدریس می کردند.
 
 
 
==دیدار امام رضا علیه السلام در عالم رؤيا==
 
استاد حسن زاده خود مى فرمايند:
 
 
 
در عنفوان جوانى و آغاز درس زندگانى كه در مسجد جامع آمل سرگرم بصرف ايام در اسم و فعل و حرف بودم، و محو در فرا گرفتن صرف و نحو، در سحرخيزى و تهجّد عزمى راسخ و ارادتى ثابت داشتم؛ در رؤياى مبارك سحرى به ارض اقدس رضوى تشرف حاصل كردم و بزيارت جمال دل‏آراى ولى اللّه اعظم ثامن الحجج على بن موسى الرضا- عليه و على آبائه و ابنائه آلاف التحية و الثنا- نائل شدم.
 
 
 
در آن ليله مباركه قبل از آنكه بحضور با هر النور امام- عليه السلام- مشرف شوم مرا به مسجدى بردند كه در آن مزار حبيبى از احبّاء اللّه بود و به من فرمودند در كنار اين تربت دو ركعت نماز حاجت بخوان و حاجت بخواه كه برآورده است، من از روى عشق و علاقه مفرطى كه به علم داشتم نماز خواندم و از خداوند سبحان علم خواستم.
 
 
 
سپس به پيشگاه والاى امام هشتم سلطان دين رضا- روحى لتربته الفداء، و خاك درش تاج سرم- رسيدم و عرض ادب نمودم بدون اينكه سخنى بگويم امام كه آگاه به سرّ من بود و اشتياق و التهاب و تشنگى مرا براى تحصيل آب حيات علم مى‏دانست فرمود نزديك بيا، نزديك رفتم و چشم به روى امام گشودم ديدم با دهانش آب دهانش را جمع كرد و بر لب آورد و بمن اشارت فرمود كه بنوش، امام خم شد و من زبانم را درآوردم و با تمام حرص و ولع كه خواستم لبهاى امام را بخورم، از كوثر دهانش آن آب حيات را نوشيدم و در همان حال به قلبم خطور كرد كه امير المؤمنين على- عليه السلام- فرمود: پيغمبر اكرم( ص) آب دهانش را به لبش آورد و من آنرا بخوردم كه هزار در علم و از هر درى هزار در ديگرى به روى من گشوده شد.
 
 
 
پس از آن امام- عليه السلام- طى الارض را عملا به من بنمود، كه از آن خواب نوشين شيرين كه از هزاران سال بيدارى من بهتر بود بدر آمدم، به آن نويد سحرگاهى اميدوارم كه روزى بگفتار حافظ شيرين سخن بترنّم آيم كه:.
 
 
 
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند * وندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند
 
 
 
 
چه مبارك سحرى بود و چه فرخنده شبى ‏* آن شب قدر كه اين تازه براتم دادند
 
 
 
 
من اگر كامروا گشتم و خوشدل چه عجب ‏* مستحق بودم و اينها بركاتم دادند
 
 
==مهاجرت به تهران==
 
 
 
پس از آن در شهریور 1329 هجری شمسی به تهران آمدند و چند سالی در مدرسه مبارک حاج ابوالفتح (رحمه الله علیه) به سر بردند و باقی کتب شرح لمعه از عام و خاص قوانین تا آخر جلدین آنرا در محضر شریف مرحوم آیه الله آقا سید احمد لواسانی (رضوان الله تعالی علیه) درس خواندند.
 
 
 
'''در محضر علامه شعرانی'''
 
و بعد از آن چندین سال در مدرسه مبارک مروی به سر بردند. و به ارشاد جناب آیه الله حاج شیخ محمد تقی آملی (قدس سره) به محضر مبارک علامه حاج میرزا ابوالحسن شعرانی طهرانی (اعلی الله مقامه) رسیدند و آن بزرگوار چون پدری مهربان، سالیانی دراز در کنف عنایتش، همّ خویش را به تربیت و تعلیم ایشان مصروف داشت – به مدت 13 سال – و از فنونی چند دری بروی ایشان گشود.
 
 
 
'''از منقول'''
 
 
 
تمام مکاسب و رسائل شیخ انصاری (قدس سره) و جلدین کفایه آخوند خراسانی (قدس سره) و پس از آن کتاب طهارت و کتابهای صلوه و خمس و زکات و حج و ارث جواهر را به صورت درس فقه خارج استدلالی محققانه، تا اینکه مطمئن شد و باور نمود که بر استنباط فروع از اصول تواناست. آنگاه حضرتش را به تصدیق مُنّه استنباط و قوه اجتهاد مشرف ساخت.
 
 
 
'''از معقول'''
 
 
 
اکثر شرح خواجه طوسی (قدس سره) بر اشارات ابن سینا (قدس سره) و اکثر اسفار ملاصدرا (قدس سره) و کتاب نفس و حیوان و نبات و تشریح شفای شیخ الرئیس که از کتاب نفس تا آخر طبیعیات شفاء است.
 
 
 
'''از تفسیر'''
 
 
 
تمام دوره تفسیر مجمع البیان طبرسی از بدو تا ختم آن.
 
 
 
'''از کتب قرائت و تجوید'''
 
 
 
شرح شاطبیه به نام «شراج المبتدی و تذکار المقری المنتهی» که شرح علامه شیخ علی بن قاصح عذری بر قصیده لامیه منظومه علامه شیخ قاسم بن فیره رعینی شاطبی در علم قرائات است. این قصیده 1375 بیت دارد که قافیه همه ابیات فقط «لام» است. مطلع این ابیات:
 
 
 
بَدَأتَ ببسم الله فی النّظم اوّلا
 
 
 
تبارک رحمانا رحیما و موئلاً
 
 
 
و مختوم این ابیات:
 
 
 
و تبدی علی اصحابها نفحاتها
 
 
 
بغیر تناهِ زربنا و قرنفلا
 
 
 
می باشد. شرح شاطبیه (در علم قرائات و معرفت قاریان) از کتابهای درسی بود که در مراکز علمی خوانده می شد و استاد علامه شعرانی (قدس سره) آنرا پیش پدرش خوانده بود.
 
 
 
'''از کتب ریاضی و نجوم'''
 
 
 
رساله فارسی ملاعلی قوشچی در علم هیئت شرح قاضی زاده رومی بر «الملخّص الهیه» از مؤلفات محمّد بن محمود خوارزمی چغمینی معروف به «شرح چغمینی». استدراک بر تشریح الافلاک شیخ بهایی تألیف علامه شعرانی کتاب «الاصول» مشهور به اصول اقلیدس صوری به تحریر خواجه طوسی که حاوی پانزده مقاله در حساب و هندسه است که همه مسائلش به براهین ریاضی مبرهن است.
 
 
 
اُکَرمالاناوس به تحریر خواجه طوسی
 
 
 
اُکَر ثاوذوسیوس در مثلثات و اشکال کروی به تحریرخواجه طوسی
 
 
 
شرح علامه خفری بر «تذکره فی الهیه» محقق طوسی در علم هیئت که شرحی استدلالی است بر مسائل هیئت. بعد از تعلّم شرح خفری بر تذکره به زیج بهادری که اتمّ و ادقّ و اجدّ زیجات است، پرداختند.
 
 
 
تعلیم کتاب کبیرمجسطی تألیف بطلیموس قلوذی به تحریر طوسی در علم هیئت است و شریفترین مصنف در این علم است و نیز مقصد اسنی و مطلب اعلی و نهایه النهایات در درس هیئت استدلالی می باشد، همانگونه که شرح خفری یاد شده و اُکَر ثاوذسیوس و اُکَر مالاناوؤس و کتاب «الکره المتحرکه» تألیف اوطوقوس به تحریر خواجه طوسی و رساله قسطابن لوقا در عمل به کره ذات الکرسی و نظایر این کتاب از متوسطات و اصول اقلیدس و کتابهای پایین تر از آن در حساب و هندسه و هیئت از بدایات در این رشته طبق مراتب درجاتی که نزد اهل هیئت معمول است می باشند.
 
 
 
استخراج تقویم نجومی که چهار سال تعلیم آن در محضر علامه شعرانی طول کشید حضرت استاد علامه حسن زاده (مدّ ظله العالی) به غوص در مسایل آن تا آنجا متبحر شدند که بر استخراج آن متمهّر گشتند و آنرا به طور کامل شرح کردند که هنوز چاپ نگشته است. از این زیج نه سال استخراج تقویم کردند که چاپ و منتشر شد.
 
 
 
'''در عمل به آلات رصدی'''
 
 
 
اسطرلاب و ربع مجیّب به نحو کمال و معرفت آلاتی که در کتابهای یاد شده مذکور است.
 
 
 
'''از کتب طبّ'''
 
 
 
قانونچه محمد بن محمود چغمینی شرح الاسباب نفیس بن عوض بن حکیم طبیب تشریح کلیات قانون شیخ الرئیس
 
 
 
'''در علم درایه و رجال'''
 
 
 
دوره کامل رساله استاد علامه شعرانی که تاکنون چاپ نگشته است و دوره کامل «جامع الرواه اردبیلی» علیه الرحمه
 
 
 
'''در حدیث و روایت'''
 
 
 
جامع وافی فیض کاشانی (رضوان الله تعالی علیه)
 
 
 
پس از خواندن جامع وافی به انخراط در سلک روات دین و انسلاک درسلسله حمله احادیث صادره از اهل بیت عصمت و وحی مشرف گشته است که دستخط شریف علامه شعرانی در کتاب «درآسمان معرفت» حضرت مولی آمده است.
 
 
 
'''علامه رفیعی قزوینی'''
 
 
 
در آن سنوات استاد آیه الله حاج میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی (قدس سره) از قزوین به تهران تشریف فرما شدند و اقامت فرمودند که به هدایت جناب استاد شعرانی به حضور شریفش تشرّف یافتند و چند سالی (5 سال) در محضر مبارکش نیز به تحصیل علوم عقلی و نقلی و عرفانی از اسفار صدر اعظم فلاسفه و شرح علامه محمد بن حمزه مشهور به ابن فناری بر مصباح الانس صدر الدین قونوی و خارج فقه (طهارت و صلوه و اجاره از روی متن عروه الوثقی فقیه آقا سید محمد کاظم یزدی) و خارج اصول (از متن کفایه الاصول آخوند خراسانی) مشتغل بودند و به «فاضل آملی» از زبان مبارک ایشان وصف می شدند.
 
 
 
'''آیه الله حکیم الهی قمشه ای'''
 
 
 
تمام حکمت منظومه متأله سبزواری و مبحث نفس اسفار و حدود نصف شرح خواجه بر اشارات شیخ رئیس را تلمذ نمودند. و نیز در مجلس تفسیر قرآن آن جناب خوشه چین بودند که همه درسها بیش از ده سال در بیت شریف حکیم متأله الهی قمشه ای (رضوان الله تعالی علیه) بعد از نماز مغرب و عشاء برگزار می شد.
 
 
 
و نیز مدتی مدید در تهران در درس خارج فروع فقهیه و اصول علامه جناب آیه الله آشیخ محمد تقی آملی شرکت فرمودند.
 
 
 
و همچنین از اعاظمی که در تهران به ادراک محضرشان بهره مند بودند، جناب حکیم الهی و عارف صمدانی استاد محمد حسین فاضل تونی (رحمه الله تعالی علیه) است که قسمتی از طبیعیات شفا و شرح علامه قیصری بر فصوص شیخ اکبر محی الدین عربی را نزد ایشان تلمذ نمودند.
 
 
 
و قسمتی از طبیعیات شفا را در محضر مبارک جناب آیه الله حاج میرزا احمد آشتیانی (قدس سره) خوانده اند. و یکی از آن بزرگواران شیخ جلیل مفضال و خدوم علم و کمال و بارع در علوم عقلیه و نقلیه حاج شیخ علی محمد جولستانی (رحمه الله تعالی علیه) بود که در فراگیری لئالی منتظمه در منطق تصنیف متأله سبزواری پیش ایشان شاگردی نمودند.
 
 
 
==مهاجرت از تهران به قم‏==
 
در دوشنبه 25 جمادى الاول / سال 1383 هجرى قمرى برابر با 22 مهر 1342 هجرى شمسى به قصد اقامت در قم، تهران را ترك گفته اند.
 
بعد از ورود به قم، تدريس معارف حقّه الهى و تعليم فنون رياضى را شروع كردند.
 
 
 
''' محضر علامه طباطبائی (رحمه الله علیه)'''
 
 
 
حضرت استاد علامه، به مدت 17 سال از محضر قدسی علامه طباطبائی (ره) بهره بردند. در خدمت ایشان کتابهای زیر را خواندند:
 
 
 
کتاب «تمهید القواعد» صائن الدین علی بن ترکه، که شرحی است شریف بر « قواعد التوحید » ابن حامد ترکه و تدرّس آن شب جمعه 12 شعبان المعظم سنه 1383 هجری قمری به اتمام رسید.
 
 
 
کتاب برهان منطق شفاء شیخ رئیس. تاریخ شروع آن شعبان المعظم 1386 هجری قمری مطابق با آذر ماه 1347 هجری شمسی بوده است. جلد نهم اسفار صدرالمتألهین به چاپ جدید که از اول باب هشتم کتاب نفس تا آخر آن می باشد و درس آن در روز یکشنبه 23 شعبان المعظم مطابق با پنجم آذر ماه 1346 هجری شمسی بطور کامل پایان پذیرفت.
 
 
 
کتاب توحید بحار مجلسی. تاریخ شروع آن: شب پنجشنبه 14 شوال المکرم 1394 هجری قمری بوده است.
 
 
 
جلد سوم بحار که در مورد معاد و مطالب دیگر آن است و آنرا به تمامی خواندند.
 
 
 
حضرتش سوگند یاد کرده و می فرمایند: « به جانم سوگند مهم‌ترین چیزی که در محضر شریف او جوهر عاقل را مبتهج می کرد، اصول علمیّه و امهّات عقلیه ای بود که القاء می فرمود و هر یک از آنها دری بود که درهای دیگری از آن گشوده می شد. به خداوند سوگند از محضر روحانی او علم و عمل فیضان می کرد؛ حتی سکوتش نطقی بود که هیمانی ملکوتی را حکایت می کرد. »
 
 
 
'''در محضر علامه محمد حسن الهی طباطبائی (ره)'''
 
 
 
از جمله کسانی که در عتبه علیای او اعتکاف داشتند، زبده علمای عامل و عمده عرفای شامخ، عروج کرده به مطالع یقین، حکیم متفقه، فقیه متأله، استاد علامه مکاشف و بحر معارف مولای حضرتش حاج سید محمد حسن الهی طباطبائی تبریزی – برادر علامه استاد حاج سید محمد حسین طباطبائی تبریزی – بود که در فنون علوم غریبه اوفاق، جفر، رمل علم حروف، علم عدد و زُبُر و بیّنات و دیگر شعب ارثماطیقی از محضرشان بهره مند گردیدند.
 
 
 
'''در محضر حاج سید مهدی قاضی تبریزی (ره)'''
 
 
 
حضرت آقا به مدت چهار سال یا بیشتر جهت تعلم علوم ارثماطیقی در محضر گرانقدر عالم وفیّ زکیّ تقیّ، صاحب خط ممتاز، دوحه شجره قرآن و عرفان و برهان، فرزند صاحب کمالات و خوارق عادات، عالم کامل، مکمّل مکاشف، حضرت آیه الله العظمی حاج سید علی قاضی تبریزی مصداق « اَلوَلَدُ سِرُّ اَبیه» اعنی الحجه سید مهدی قاضی مشرف بوده اند. به فرمایش حضرت آقا: «ایشان در تعلیم من بذل جهد فرمود و او را بر من حقی است عظیم.»
 
 
 
و نيز ساليانى در قم به محضر مبارك تنى چند از آيات عظام در دروس فقه افتخار تشرف داشتند.
 
 
 
خود مى فرمايند:
 
 
 
" به خداوند سوگند قلم و زبان به اداى شكر محشار نيكى هايى كه اين مشايخ عظام در حقّ ما نموده اند وافى نيست؛ اگر چه علة العلل و مفيض على الاطلاق، الله ربّ العالمين است."
 
  
==تدریس==
+
حسن حسن زاده آملی در اواخر سال ۱۳۰۷ شمسی در لاریجان آمل متولد شد. در حالی که شش ساله بود، به مکتبخانه خدمت یک معلم روحانی شرفیاب شد، تا اینکه در خردسالی تمام [[قرآن]] را به خوبی یاد گرفت.
  
برخی از دروسی که حضرت استاد (حفظه الله تعالی) تدریس فرمودند، [[۱]] به شرح ذیل می باشد:
+
==تحصیلات و استادان==
 +
علامه حسن زاده در سال ۱۳۲۳ شمسی تحصیلات کتب ابتدائیه را در مدرسه روحانی (حوزه علمیه) که در میان طلّاب علوم دینیّه معمول و متداول است، از [[نصاب‌ الصبیان (کتاب)|نصاب الصبیان]] و رساله عملیه فارسی آیت الله [[سید ابوالحسن اصفهانی]] (چون ایشان مرجع علی الاطلاق در آن زمان بودند) و کلیات [[سعدی]]، [[گلستان سعدی]] و [[جامع المقدمات (کتاب)|جامع المقدمات]] و شرح الفیه سیوطی و حاشیه ملا عبدالله بر تهذیب منطق و شرح جامی بر کافیه نحو و شمسیه در [[منطق]] و شرح نظام در [[صرف]]، مطوّل در [[علم معانی|معانی]] و [[علم بیان|بیان]] و [[بدیع]] و [[معالم الدین و ملاذ المجتهدین (کتاب)|معالم]] در [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، تبصره در [[فقه]] و [[قوانین الاصول (کتاب)|قوانین]] در اصول تا مبحث عام و خاص، را در آمل از محضر مبارک روحانیین آن شهر از جمله: محمد آقا غروی و آقا عزیزالله طبرسی و آقا شیخ احمد اعتمادی و آقا عبدالله اشراقی و آقا ابوالقاسم رجائی و ...، فرا گرفتند و نیز از حضرت آیت الله عزیزالله طبرسی تعلیم [[خط]] می گرفتند تا اینکه خود حضرتش در آمل چند کتاب مقدماتی را تدریس می کردند.
  
تدریس چهار دوره اشارات با شرح خواجه که در هر دوره ای با تصحیح دقیق و تعلیقات وشرحی محققانه همراه بوده است.(صفحه 253)
+
'''مهاجرت به تهران:'''
  
تدریس مصباح الانس به مدت هشت سال در حوزه علمیه قم برای چندین نفر از عزیزان به خصوص جناب عارف واصل حضرت حجه الاسلام سمندری نجف آبادی و جناب عارف واصل حضرت آقای دکتر امامی نجف آبادی و دوره دوم تدریس آن نیز در تاریخ 24/7/1370 برابر هفتم ربیع الثانی 1412 قمری آغاز شد که تا صفحه 49 این کتاب به طبع انتشارات فجر در طی 184 جلسه ادامه یافت و در تاریخ 26/11/71 با کسالت حضرت مولی تعطیل شد. (صفحه 255)
+
ایشان در شهریور ۱۳۲۹ هجری شمسی به [[تهران]] آمدند و چند سالی در مدرسه حاج ابوالفتح به سر بردند و باقی کتب [[شرح لمعه]] و [[قوانین الاصول (کتاب)|قوانین]] تا آخر جلدین آنرا در محضر شریف مرحوم آیت الله آقا سید احمد لواسانی درس خواندند.
  
تدریس شرح فصوص الحکم قیصری چهار دوره که برای شاگردان املاء می فرمود و آنان مینوشتند. (صفحه 255)
+
و بعد از آن چندین سال در مدرسه مروی به سر بردند و به ارشاد جناب آیت الله [[شیخ محمدتقی آملی]] (قدس سره) به محضر مبارک علامه [[علامه شعرانی|میرزا ابوالحسن شعرانی]] (اعلی الله مقامه) رسیدند و آن بزرگوار چون پدری مهربان، سالیانی دراز در کنف عنایتش، همّ خویش را به تربیت و تعلیم ایشان مصروف داشت -به مدت ۱۳ سال- و از فنونی چند دری بروی ایشان گشود:
  
تدریس یک دوره کامل شفا شیخ رئیس که در ضمن تدریس از روی چندین نسخه تصحیح شده و تعلیقات و حواشی نمودند. (صفحه 254)
+
*از علوم منقول: تمام [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]] و [[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]] [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] (قدس سره) و جلدین [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایه]] [[آخوند خراسانی]] (قدس سره) و پس از آن کتاب طهارت و کتابهای صلوة و خمس و زکات و حج و ارث [[جواهر الکلام (کتاب)|جواهر]] را به صورت درس فقه خارج استدلالی محققانه، تا اینکه مطمئن شد و باور نمود که بر استنباط فروع از اصول تواناست و به قوه [[اجتهاد]] رسیده است.
 +
*از معقول: اکثر شرح [[خواجه نصیرالدین طوسی|خواجه طوسی]] (قدس سره) بر [[اشارات و تنبیهات (کتاب)|اشارات]] [[ابن سینا]] (قدس سره) و اکثر [[اسفار اربعه (کتاب)|اسفار]] [[ملاصدرا]] (قدس سره) و کتاب نفس و حیوان و نبات و تشریح [[شفا (کتاب)|شفای]] شیخ الرئیس که از کتاب نفس تا آخر طبیعیات شفاء است.
 +
*از [[تفسیر قرآن|تفسیر]]: تمام دوره [[مجمع البیان (کتاب)|تفسیر مجمع البیان]] [[شیخ طبرسی|طبرسی]] از بدو تا ختم آن.
 +
*از کتب قرائت و [[تجوید]]: شرح شاطبیه به نام «شراج المبتدی و تذکار المقری المنتهی» که شرح علامه شیخ علی بن قاصح عذری بر قصیده لامیه منظومه علامه شیخ قاسم بن فیره رعینی شاطبی در علم قرائات است. این [[قصیده]] ۱۳۷۵ [[بیت (شعر)|بیت]] دارد که قافیه همه ابیات فقط «لام» است. شرح شاطبیه (در علم قرائات و معرفت قاریان) از کتابهای درسی بود که در مراکز علمی خوانده می شد و استاد [[علامه شعرانی]] (قدس سره) آنرا پیش پدرش خوانده بود.
 +
*از کتب [[ریاضی]] و [[علم نجوم|نجوم]]: رساله فارسی ملاعلی قوشچی در علم هیئت، شرح قاضی زاده رومی بر «الملخّص الهیه» از مؤلفات محمّد بن محمود خوارزمی چغمینی معروف به «شرح چغمینی»، استدراک بر تشریح الافلاک [[شیخ بهایی]] تألیف علامه شعرانی، کتاب «الاصول» مشهور به اصول اقلیدس صوری به تحریر [[خواجه نصیرالدین طوسی|خواجه طوسی]] که حاوی پانزده مقاله در حساب و هندسه است که همه مسائلش به براهین ریاضی مبرهن است.
 +
*شرح علامه خفری بر «تذکره فی الهیئه» محقق طوسی در علم هیئت که شرحی استدلالی است بر مسائل هیئت. بعد از تعلّم شرح خفری بر تذکره به زیج بهادری که اتمّ و ادقّ و اجدّ زیجات است، پرداختند.
 +
*تعلیم کتاب کبیر مجسطی تألیف بطلیموس قلوذی به تحریر طوسی در علم هیئت است و شریفترین مصنف در این علم است و نیز مقصد اسنی و مطلب اعلی و نهایة النهایات در درس هیئت استدلالی می باشد، همانگونه که شرح خفری یاد شده و اُکَر ثاوذسیوس و اُکَر مالاناوؤس و کتاب «الکرة المتحرکه» تألیف اوطوقوس به تحریر خواجه طوسی و رساله قسطابن لوقا در عمل به کره ذات الکرسی و نظایر این کتاب از متوسطات و اصول اقلیدس و کتابهای پایین تر از آن در حساب و هندسه و هیئت از بدایات در این رشته طبق مراتب درجاتی که نزد اهل هیئت معمول است می باشند.
 +
*استخراج تقویم نجومی که چهار سال تعلیم آن در محضر علامه شعرانی طول کشید. استاد علامه حسن زاده به غوص در مسایل آن تا آنجا متبحر شدند که بر استخراج آن متمهّر گشتند و آنرا به طور کامل شرح کردند که هنوز چاپ نگشته است. از این زیج نه سال استخراج تقویم کردند که چاپ و منتشر شد.
 +
*در عمل به آلات رصدی: اسطرلاب و ربع مجیّب به نحو کمال و معرفت آلاتی که در کتابهای یاد شده مذکور است.
 +
*از کتب [[طب|طبّ]]: قانونچه محمد بن محمود چغمینی، شرح الاسباب نفیس بن عوض بن حکیم طبیب، تشریح کلیات قانون [[ابن سینا|شیخ الرئیس]].
 +
*در علم [[درایه الحدیث|درایه]] و [[علم رجال|رجال]]: دوره کامل رساله استاد علامه شعرانی که تاکنون چاپ نگشته است و دوره کامل «جامع الرواة اردبیلی» علیه الرحمه.
 +
*در [[حدیث]] و روایت: جامع [[الوافى (کتاب)|وافی]] [[فیض کاشانی]] (رضوان الله تعالی علیه). پس از خواندن جامع وافی به انخراط در سلک روات دین و انسلاک در سلسله جمله احادیث صادره از [[اهل البیت|اهل بیت]] عصمت و وحی مشرف گشته است که دستخط شریف علامه شعرانی در کتاب «در آسمان معرفت» ایشان آمده است.
  
تدریس چهار دوره تمهید القواعد در حوزه علمیه قم که هر دوره اش حدود چهار سال به طول انجامید. (صفحه 254)
+
در آن سنوات آیت الله [[سید ابوالحسن رفیعی قزوینی|میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی]] (قدس سره) از قزوین به تهران تشریف فرما شدند و اقامت فرمودند که به هدایت جناب استاد شعرانی به حضور شریفش تشرّف یافتند و حدود ۵ سال در محضر مبارکش نیز به تحصیل علوم عقلی و نقلی و عرفانی از [[اسفار اربعه (کتاب)|اسفار]] صدر اعظم فلاسفه و شرح علامه محمد بن حمزه مشهور به ابن فناری بر مصباح الانس [[صدرالدین قونوی|صدر الدین قونوی]] و خارج فقه (طهارت و صلوه و اجاره از روی متن [[عروة الوثقى (کتاب)|عروة الوثقی]] فقیه آقا [[سید محمدکاظم طباطبائی یزدی|سید محمد کاظم یزدی]]) و خارج اصول (از متن [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایه الاصول]] [[آخوند خراسانی]]) مشتغل بودند و به «فاضل آملی» از زبان مبارک ایشان وصف می شدند.
  
تدریس « اُکَر مانالاؤس » که مدت سه سال در حوزه علمیه قم بطول انجامید. (صفحه 256)
+
ایشان همچنین تمام حکمت منظومه [[حاج ملاهادی سبزواری|حکیم سبزواری]] و مبحث نفس اسفار و حدود نصف شرح خواجه بر اشارات شیخ الرئیس را نزد آیت الله حکیم [[میرزا مهدی الهی قمشه ای|الهی قمشه ای]] تلمذ نمودند. و نیز در مجلس [[تفسیر قرآن]] آن جناب خوشه چین بودند که همه درسها بیش از ده سال در بیت شریف حکیم متأله الهی قمشه ای بعد از نماز مغرب و عشاء برگزار می شد.
  
تدریس دو کتاب « اُکَر ثاوذوسیوس و مساکن » به تحریر خوجه طوسی. (صفحه 257)
+
و نیز مدتی مدید در تهران در درس خارج فروع فقهیه و اصول علامه جناب آیت الله [[شیخ محمدتقی آملی]] شرکت فرمودند.
  
تدریس اصول اقلیدس. (صفحه 257)
+
و همچنین از اعاظمی که در تهران به ادراک محضرشان بهره مند بودند، جناب حکیم الهی و عارف صمدانی استاد محمدحسین فاضل تونی (رحمه الله تعالی علیه) است که قسمتی از طبیعیات شفا و شرح علامه قیصری بر [[فصوص الحکم ابن عربی (کتاب)|فصوص]] شیخ اکبر [[محیی الدین ابن عربی|محی الدین عربی]] را نزد ایشان تلمذ نمودند.
  
تدریس دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی. (صفحه 263)
+
و قسمتی از طبیعیات شفا را در محضر مبارک جناب آیت الله حاج میرزا احمد آشتیانی (قدس سره) خوانده اند. و یکی از آن بزرگواران شیخ جلیل مفضال و خدوم علم و کمال و بارع در علوم عقلیه و نقلیه حاج شیخ علی محمد جولستانی (رحمه الله تعالی علیه) بود که در فراگیری لئالی منتظمه در منطق تصنیف متأله سبزواری پیش ایشان شاگردی نمودند.
  
و ...
+
'''مهاجرت به قم‏:'''
  
همچنین ایشان در مدت اقامت حضرتش در تهران در طی سیزده سال یا بیشتر همراه با اشتغال به تحصیل علوم از آن محاضر عالیه طبق روش معهود و سیره جاریه بین علمای روحانی به تعلیم و تدریس در مدارس (حوزه علمیه) روحانی نیز اشتغال داشتند و کتابهای ذیل را تدریس فرمودند:
+
ایشان در ۲۲ مهر ۱۳۴۲ شمسى به قصد اقامت در [[قم]]، تهران را ترک گفته اند.
 +
بعد از ورود به قم، تدریس معارف حقّه الهى و تعلیم فنون [[ریاضی|ریاضى]] را شروع کردند.
  
معالم الاصول
+
حضرت استاد علامه، به مدت ۱۷ سال از محضر قدسی [[علامه طباطبایى|علامه طباطبائی]] (ره) بهره بردند و در خدمت ایشان کتابهای زیر را خواندند:
  
مطوّل تفتازانی, « حضرت مولی شش دوره به تدریس مطوّل توفیق داشت » و معانی مطوّل از اول تا آخر و قسمت زیادی از بیان بدیع آنرا تحشیه فرمودند که بسیار گرانقدر و شریف است.
+
*کتاب «تمهید القواعد» [[ابن ترکه|صائن الدین علی بن ترکه]]، که شرحی است شریف بر «قواعد التوحید» ابن حامد ترکه و تدرّس آن شب جمعه ۱۲ [[ماه شعبان|شعبان]] المعظم سنه ۱۳۸۳ هجری قمری به اتمام رسید.
 +
*کتاب برهان منطق شفاء شیخ رئیس. تاریخ شروع آن شعبان المعظم ۱۳۸۶ هجری قمری مطابق با آذر ماه ۱۳۴۷ هجری شمسی بوده است. جلد نهم اسفار [[ملاصدرا|صدرالمتألهین]] به چاپ جدید که از اول باب هشتم کتاب نفس تا آخر آن می باشد و درس آن در روز یکشنبه ۲۳ شعبان المعظم مطابق با پنجم آذر ماه ۱۳۴۶ هجری شمسی بطور کامل پایان پذیرفت.
 +
*کتاب توحید [[بحارالأنوار (کتاب)|بحارالانوار]] [[علامه مجلسى|مجلسی]]. تاریخ شروع آن: شب پنجشنبه ۱۴ شوال المکرم ۱۳۹۴ هجری قمری بوده است.
 +
*جلد سوم بحار که در مورد [[معاد]] و مطالب دیگر آن است و آنرا به تمامی خواندند.
  
کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد در علم کلام که اینک با تصحیح و تعلیقات حضرتش به طبع رسید.
+
علامه حسن زاده سوگند یاد کرده و می فرمایند: «به جانم سوگند مهم‌ترین چیزی که در محضر شریف او جوهر عاقل را مبتهج می کرد، اصول علمیّه و امهّات عقلیه ای بود که القاء می فرمود و هر یک از آنها دری بود که درهای دیگری از آن گشوده می شد. به خداوند سوگند از محضر روحانی او علم و عمل فیضان می کرد؛ حتی سکوتش نطقی بود که هیمانی ملکوتی را حکایت می کرد.»
  
قوانین در اصول
+
از جمله اساتید دیگر ایشان، زبده علمای عامل و عمده عرفای شامخ، عروج کرده به مطالع یقین، حکیم متفقه، فقیه متأله، استاد علامه مکاشف و بحر معارف، حاج [[سید محمدحسن الهی طباطبایی|سید محمدحسن الهی طباطبائی]] – برادر علامه سید محمدحسین طباطبائی – بود که در فنون علوم غریبه اوفاق، جفر، رمل علم حروف، علم عدد و زُبُر و بیّنات و دیگر شعب ارثماطیقی از محضرشان بهره مند گردیدند.
  
شرح محقق طوسی بر اشارات شیخ رئیس در حکمت مشائیّه
+
همچنین به مدت چهار سال یا بیشتر جهت تعلم علوم ارثماطیقی در محضر گرانقدر عالم وفیّ زکیّ تقیّ، فرزند عالم کامل، آیت الله [[سید علی آقا قاضی|سید علی قاضی تبریزی]]، یعنی [[سید مهدی قاضی طباطبایی]] مشرف بوده اند. به فرمایش حضرت آقا: «ایشان در تعلیم من بذل جهد فرمود و او را بر من حقی است عظیم.»
  
شرح لمعه در فقه
+
و نیز سالیانى در قم به محضر مبارک تنى چند از آیات عظام در دروس فقه افتخار تشرف داشتند. خود مى فرمایند: «به خداوند سوگند قلم و زبان به اداى شکر محشار نیکى هایى که این مشایخ عظام در حقّ ما نموده اند وافى نیست؛ اگر چه علة العلل و مفیض على الاطلاق، الله ربّ العالمین است.»
  
ارث جواهر در فقه
+
==تدریس و شاگردان==
  
لئالی منتظمه
+
برخی از دروسی که حضرت استاد علامه حسن زاده تدریس فرمودند، به شرح ذیل می باشد:
  
جوهر نضید
+
*تدریس چهار دوره [[اشارات و تنبیهات (کتاب)|اشارات]] با شرح خواجه که در هر دوره ای با تصحیح دقیق و تعلیقات و شرحی محققانه همراه بوده است.
 +
*تدریس مصباح الانس به مدت هشت سال در [[حوزه علميه قم|حوزه علمیه قم]] برای چندین نفر از عزیزان به خصوص جناب عارف واصل حجة الاسلام سمندری نجف آبادی و جناب عارف واصل آقای دکتر امامی نجف آبادی و دوره دوم تدریس آن نیز در تاریخ ۲۴/۷/۱۳۷۰ (برابر هفتم ربیع الثانی ۱۴۱۲ قمری) آغاز شد که تا صفحه ۴۹ این کتاب در طی ۱۸۴ جلسه ادامه یافت و در تاریخ ۲۶/۱۱/۷۱ با کسالت حضرت علامه تعطیل شد.
 +
*تدریس شرح فصوص الحکم قیصری چهار دوره که برای شاگردان املاء می فرمود و آنان می نوشتند.
 +
*تدریس یک دوره کامل [[شفا (کتاب)|شفا]] شیخ رئیس که در ضمن تدریس از روی چندین نسخه تصحیح شده و تعلیقات و حواشی نمودند.
 +
*تدریس چهار دوره تمهید القواعد در حوزه علمیه قم که هر دوره اش حدود چهار سال به طول انجامید.
 +
*تدریس «اُکَر مانالاؤس» که مدت سه سال در حوزه علمیه قم بطول انجامید.
 +
*تدریس دو کتاب «اُکَر ثاوذوسیوس و مساکن» به تحریر [[خواجه نصیرالدین طوسی|خواجه طوسی]].
 +
*تدریس اصول اقلیدس.
 +
*تدریس دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی.
  
حاشیه ملاعبدالله
+
همچنین ایشان در مدت اقامت در [[تهران]] در طی سیزده سال یا بیشتر همراه با اشتغال به تحصیل علوم از آن محاضر عالیه طبق روش معهود و سیره جاریه بین علمای روحانی به تعلیم و تدریس در حوزه علمیه نیز اشتغال داشتند و کتابهای ذیل را تدریس فرمودند:
  
شرح شمسیه
+
[[معالم الدین و ملاذ المجتهدین (کتاب)|معالم الاصول]]، مطوّل تفتازانی، که شش دوره به تدریس آن توفیق داشت، [[کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد (کتاب)|کشف المراد]] در علم [[علم کلام|کلام]]، [[قوانین الاصول (کتاب)|قوانین]] در اصول، شرح [[محقق طوسی]] بر اشارات شیخ رئیس در حکمت مشائیّه، [[شرح لمعه]] در فقه، ارث [[جواهر الکلام (کتاب)|جواهر]] در فقه، لئالی منتظمه، جوهر نضید، حاشیه ملاعبدالله، شرح شمسیه در علم [[منطق]]، تشریح الافلاک [[شیخ بهایی]]، اصول اقلیدس و... .
  
این چهار کتاب اخیر در علم منطق است.
+
از جمله شاگردان ایشان عبارتند از:
  
هیئت فارسی در قوشچی
+
*مهدی شب‌زنده‌دار،
 +
*سید محمدرضا مدرسی یزدی،
 +
*اسماعیل منصوری لاریجانی،
 +
*داوود صمدی آملی،
 +
*حسن رمضانی،
 +
*مهدی احدی،
 +
*سید یدالله یزدان پناه،
 +
*نورالله طبرسی،
 +
*سید حسن شجاعی کیاسری.
  
شرح چغمینی
+
==آثار و تألیفات==
 +
[[پرونده:Elahy.jpg|thumb|left|الهی نامه - یکی از آثار علامه حسن زاده]]
  
تشریح الافلاک شیخ بهایی
+
علامه حسن زاده آملى خود در این رابطه می گوید: براى اینکه [[نفس]] را مشغول باید داشت که حکما فرموده ‏اند «نفس را مشغول بدار وگرنه او تو را مشغول مى‏ کند»، تعلیقات و حواشى بر کتب درسى از معقول و منقول و رسائل و جزوات در موضوعات و فنون گوناگون نوشته ‏ام:
  
اصول اقلیدس
+
۱- [[تکمله منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه (کتاب)|تکمله منهاج البراعه]]، شرح [[نهج البلاغة]] به عربى در پنج جلد، که تکمیل «[[منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة (خوئی) (کتاب)|منهاج البراعة فى شرح نهج البلاغة]]» [[میرزا حبیب الله هاشمی خویی|میرزا حبیب اللّه خویى]] است و مقدمه آن بقلم استاد علامه، میرزا [[علامه شعرانی|ابو الحسن شعرانى]] -رضوان اللّه تعالى علیه- در [[تقریظ|تقریظ]] کتاب مزّین است.
  
زیج بهادری
+
۲- رساله‏ اى در ولایت و امامت.
  
این پنج کتاب در ریاضیات:
+
۳- رساله ‏اى در رؤیت و عدم آن، بر مشرب [[حکمت]] و [[علم کلام|کلام]].
  
هیئت
+
۴- رساله ‏اى در لقاء اللّه، بر منهل [[عرفان]].
  
حساب
+
۵- رساله‏ اى به نام «فصل الخطاب فى عدم تحریف کتاب رب الأرباب»، که با عنوان «[[قرآن هرگز تحریف نشده]]»، ترجمه شده است.
  
هندسه
+
۶- رساله‏ اى در صبح و شفق و تحقیق در صبح صادق و کاذب و بیان طایفه ‏اى از [[آیه|آیات]] و روایات در این موضوع.
  
==تأليفات علامه حسن زاده آملى از زبان خودشان‏==
+
۷- تصحیح و اعراب [[اصول کافی|اصول کافى]] ثقة الاسلام [[شیخ کلینی|شیخ کلینى]] که در دو جلد طبع شده است.
  
براى اينكه نفس را مشغول بايد داشت كه حكما فرموده‏اند نفس را مشغول بدار وگرنه او تو را مشغول مى‏كند، تعليقات و حواشى بر كتب درسى از معقول و منقول و رسائل و جزوات در موضوعات و فنون گوناگون نوشته‏ام.
+
۸- اضبط المقال فى ضبط اسماء الرجال، رساله ‏اى در ضبط اسماء روات [[حدیث|احادیث]] که در آخر جلد اول [[الکافی (کتاب)|کافى]] بطبع رسیده است.
  
1- شرح نهج البلاغة بنام تكملة منهاج البراعه به عربى در پنج جلد كه تكمله منهاج البراعة فى شرح نهج البلاغة مرحوم ميرزا حبيب اللّه خويى است و مقدمه آن بقلم استاد علامه حاج ميرزا ابو الحسن شعرانى- رضوان اللّه تعالى عليه- در تقريظ كتاب مزّين است.
+
۹- تصحیح خلاصه [[منهج الصادقين فى الزام المخالفين (کتاب)|منهج الصادقین]] در [[تفسیر قرآن|تفسیر قرآن]] تألیف مرحوم [[ملا فتح الله کاشانی|ملافتح اللّه کاشانى]].
  
2- رساله‏اى در ولايت و امامت.
+
۱۰- رساله ‏اى در [[قرائت حفص از عاصم|قرائت حفص بن سلیمان]] و ابوبکر بن عیاش، راویان عاصم ابن ابى النجود بهدلة که در آخر تفسیر منهج مذکور بطبع رسیده است. علت تألیف این رساله این بود که تفسیر منهج چه کبیر آن و چه خلاصه آن، بقرائت ابوبکر از عاصم ترجمه بفارسى شده است و قرائت متداول قرآن بقرائت حفص از عاصم است و قرائت عاصم همان قرائت [[امام علی علیه السلام|امیر المؤمنین على]] -علیه السلام- است مگر در ده کلمه قرآن چنانکه امین الاسلام [[شیخ طبرسی|طبرسى]] قدّس سرّه در تفسیر [[مجمع البیان (کتاب)|مجمع البیان]] بدان تصریح فرموده است. و این مطلب را در رساله فصل الخطاب فى عدم تحریف کتاب ربّ الأرباب نقل کرده ‏ایم که: ان قراءة عاصم هى قراءة امیر المؤمنین على بن ابى طالب -علیه السلام- الّا فى عشر کلمات ادخلها ابوبکر فى قراءة عاصم حتى استخلصت قراءة على علیه السلام. و [[علامه حلی|علامه حلّى]] -رضوان اللّه علیه- در منتهى فرمود: اضبط هذه القراءات السبع عند ارباب البصیرة هو قراءة عاصم المذکور بروایة أبى بکر بن عیاش. و در تذکره فرمود: ان هذا المصحف الموجود الآن هو [[مصحف على علیه السلام|مصحف على]] -علیه السلام-. راقم سطور در تدوین این رساله بسیار زحمت کشیده است. ولى ناگفته نماند که تصحیح تفسیر و رساله ما در قرائت که بانضمام آن چاپ شده است در ظهر کتاب بنام استاد [[علامه شعرانی|علامه شعرانى]]- رضوان اللّه علیه- نوشته شد و این بنده بپاس احترام استاد متعرض ناشر نشد و خود آنجناب از این عمل ناشر ناراحت شده بود و علّت عمل ناشر استفاده از شهرت مرحوم استاد بود- اللهم لا تجعل الدنیا اکبر همّنا-.
  
3- رساله‏اى در رؤيت و عدم آن بر مشرب حكمت و كلام.
+
۱۱- تصحیح «خزائن» [[ملا احمد نراقی|ملا احمد نراقى]] با مقدمه و حواشى و تعلیقات اینجانب بعربى و فارسى.
  
4- رساله‏اى در لقاء اللّه بر منهل عرفان.
+
۱۲- تصحیح کلیله و دمنه فارسى بقلم ابوالمعالى نصراللّه منشى با مقدمه و حواشى و مآخذ اشعار و امثال و ترجمه دو باب آخر آن بفارسى بقلم اینجانب.
  
5- رساله‏اى به نام فصل الخطاب فى عدم تحريف كتاب رب الأرباب.
+
۱۳- [[انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه]].
  
6- رساله‏اى در صبح و شفق و تحقيق در صبح صادق و كاذب و بيان طايفه‏اى از آيات و روايات در اين موضوع.
+
۱۴- خلاصه رساله «انسان کامل از نظر نهج البلاغه». این دو رساله بمناسبت هزاره [[نهج البلاغة|نهج البلاغه]] بساحت مبارک اهل ولایت آن بنیاد خیر نهاد اهدا شد و بطبع رسید.
  
اين پنج رساله در تكمله نامبرده بمناسباتى كه پيش آمده است درج شده است.
+
۱۵- تصحیح [[نصاب‌ الصبیان (کتاب)|نصاب الصبیان]] با مقدمه و تحشیه آن، مزین به [[تقریظ]] مرحوم استاد شعرانى.
  
7- تصحيح و اعراب اصول كافى ثقة الاسلام كلينى- قدّس سرّه- كه در دو جلد طبع شده است.
+
۱۶- دروس معرفة الوقت و القبله، به عربى. در این کتاب جمیع مسائل وقت و [[قبله]] و هلال را بصورت چندین درس بر مبناى ریاضى بوجوه و طرق عدیده آورده ‏ایم و بسیارى از آیات و روایات درباره آنها را شرح کرده ‏ایم و به اقوال کتب فقهیه متعرض شده ‏ایم و آنچه را که احتیاج بشرح داشت بیان کرده ‏ایم و بر آنچه که نظر داشته ‏ایم نظر داده ‏ایم و مباحث متفنّنه بسیارى در آن کتاب آورده ‏ایم که هر درس آن خود رساله ‏اى جداگانه است.
  
8- رساله‏اى در ضبط اسماء روات احاديث بنام اضبط المقال فى ضبط اسماء الرجال كه در آخر جلد اول كافى مذكور بطبع رسيده است.
+
۱۷- شرح زیج بهادرى بفارسى.
  
9- تصحيح خلاصه منهج الصادقين در تفسير قرآن تأليف مرحوم ملافتح اللّه كاشانى.
+
۱۸- تعلیقات بر [[اسفار اربعه (کتاب)|اسفار]] صدر المتالهین بخصوص از اول جواهر و اعراض تا آخر آن بتفصیل.
  
10- رساله‏اى در قرائت حفص بن سليمان و ابوبكر بن عيّاش راويان عاصم ابن ابى النجود بهدلة كه در آخر تفسير منهج مذكور بطبع رسيده است. علت تأليف اين رساله اين بود كه تفسير منهج چه كبير آن و چه خلاصه آن، بقرائت ابوبكر از عاصم ترجمه بفارسى شده است و قرائت متداول قرآن بقرائت حفص از عاصم است و قرائت عاصم همان قرائت امير المؤمنين على- عليه السلام- است مگر در ده كلمه قرآن چنانكه امين الاسلام طبرسى قدّس سرّه در تفسير مجمع البيان بدان تصريح فرموده است. و اين مطلب را در رساله فصل الخطاب فى عدم تحريف كتاب ربّ الأرباب نقل كرده‏ايم كه:
+
۱۹- تعلیقات بر اول تا آخر شرح [[خواجه نصیرالدین طوسی|خواجه طوسى]] بر حکمت اشارات [[ابن سینا]]. و بتصحیح کامل آن از روى چندین نسخه شرح اشارات که در اثناى سه دوره تدریس آن بتمام و کمال تاکنون اشتغال داشتم، توفیق یافتم.
  
ان قراءة عاصم هى قراءة امير المؤمنين على بن ابى طالب- عليه السلام- الّا فى عشر كلمات ادخلها ابوبكر فى قراءة عاصم حتى استخلصت قراءة على- عليه السلام.
+
۲۰- تعلیقات بر دوره منطق [[شرح منظومه سبزواری (کتاب)|منظومه متأله سبزوارى]].
  
و علامه حلّى- رضوان اللّه عليه- در منتهى فرمود:( اضبط هذه القراءات السبع عند ارباب البصيرة هو قراءة عاصم المذكور برواية أبى بكر بن عياش). و در تذكره فرمود:
+
۲۱- رساله ‏اى در مناسک حج و پاره ‏اى از مسائل فقهیه در موضوعات عدیده.
  
( ان هذا المصحف الموجود الآن هو مصحف على- عليه السلام-).
+
۲۲- تعلیقات بر هشت باب معانى شرح مطول تفتازانى.
  
راقم سطور در تدوين اين رساله بسيار زحمت كشيده است. ولى ناگفته نماند كه تصحيح تفسير و رساله ما در قرائت كه بانضمام آن چاپ شده است در ظهر كتاب بنام استاد علامه شعرانى- رضوان اللّه عليه- نوشته شد و اين بنده بپاس احترام استاد متعرض ناشر نشد. و خود آنجناب از اين عمل ناشر ناراحت شده بود و علّت عمل ناشر استفاده از شهرت مرحوم استاد بود- اللهم لا تجعل الدنيا اكبر همّنا-.
+
۲۳- شرح فصوص [[ابو نصر فارابی|فارابى]] یکدوره کامل آن بفارسى.
  
11- تصحيح خزائن مرحوم نراقى با مقدمه و حواشى و تعليقات اينجانب بعربى و فارسى.
+
۲۴- رساله ‏اى در تجرد نفس ناطقه که در اثبات این مدّعى تاکنون بیش از هفتاد دلیل از کتب پیشینیان نقل کرده‏ ایم و به ذکر آیات و روایات و مطالب مفید بسیار در این باب تبرّک جسته ‏ایم.
  
12- تصحيح كليله و دمنه فارسى بقلم ابوالمعالى نصر اللّه منشى با مقدمه و حواشى و مآخذ اشعار و امثال و ترجمه دو باب آخر آن بفارسى بقلم اينجانب.
+
۲۵- رساله ‏اى در توقیفیت اسماء.
  
13- انسان كامل از نظر( از ديدگاه) نهج البلاغه.
+
۲۶- رساله ‏اى در ردّ جبر و تفویض و اثبات امر بین الامرین بر مبناى [[حکمت متعالیه]].
  
14- خلاصه رساله فوق.
+
۲۷- رساله ‏اى در مراتب و درجات [[قرآن|قرآن مجید]].
  
اين دو رساله بمناسبت هزاره نهج البلاغه بساحت مبارك اهل ولايت آن بنياد خير نهاد اهدا شد و بطبع رسيد.
+
۲۸- دیوان اشعارم که ابتداى آن مزین به تقریظ استاد حکیم [[میرزا مهدی الهی قمشه ای|میرزا مهدى الهى قمشه ‏اى]] -قدّس سرّه- بخطّ خود آنجناب است.
  
15- تصحيح نصاب الصبيان با مقدمه و تحشيه آن، مزيّن بتقريظ مرحوم استاد شعرانى.
+
۲۹- تعلیقات و حواشى بر دوره اصول اقلیدس و شرح صدور آن بتحریر خواجه طوسى. در تصحیح این کتاب از روى چندین [[نسخه خطی|نسخه خطّى]]، که سه دوره بتدریس آن در [[حوزه علميه قم|حوزه علمیه قم]] توفیق یافته ‏ام، زحمت بسیار کشیده ‏ام.
  
16- كتابى به نام دروس معرفة الوقت و القبله بعربى. در اين كتاب جميع مسائل وقت و قبله و هلال را بصورت چندين درس بر مبناى رياضى بوجوه و طرق عديده آورده‏ايم و بسيارى از آيات و روايات درباره آنها را شرح كرده‏ايم و به اقوال كتب فقهيّه متعرض شده‏ايم و آنچه را كه احتياج بشرح داشت بيان كرده‏ايم و بر آنچه كه نظر داشته‏ايم نظر داده‏ايم و مباحث متفنّنه بسيارى در آن كتاب آورده‏ايم كه هر درس آن خود رساله‏اى جداگانه است.
+
۳۰- تعلیقات و حواشى بر اکرمانالاؤوس بتحریر خواجه طوسى، از آغاز تا انجام آن بتفصیل که خود بمنزله شرحى بر آنست. این کتاب در مثلثات کروى و بخصوص در شکل قطاع کرّى (شکل مانالاوس) بحث کرده است. و در ترتیب کلاسیکى ریاضیات باصطلاح دانشمندان ریاضى ما از متوسطات است. این کتاب گرانقدر را در مدّت سه سال تحصیلى در حوزه علمیه قم یکدوره تدریس و آنرا از روى چندین نسخه خطى تصحیح کامل نموده ‏ایم و در تعلیق و تحشیه آن بسیار زحمت کشیده ‏ایم و در اینکار اثرى قیم بجا گذاشته ‏ایم.
  
17- شرح زيج بهادرى بفارسى.
+
۳۱- تعلیقات بر اکرثاوذوسیوس از بدو تا ختم آن.
  
18- تعليقات بر اسفار صدر المتالهين بخصوص از اول جواهر و اعراض تا آخر آن بتفصيل.
+
۳۲- تعلیقات بر مساکن از اول تا آخر آن.
  
19- تعليقات بر اول تا آخر شرح خواجه طوسى بر حكمت اشارات ابن سينا. و بتصحيح كامل آن از روى چندين نسخه شرح اشارات كه در اثناى سه دوره تدريس آن بتمام و كمال تاكنون اشتغال داشتم، توفيق يافتم.
+
۳۳- رساله ‏اى در میل کلّى و مسائل متعدد هندسى و نجومى که در اقبال و ادبار معدل النهار و منطقة البروج در بیان بعض از [[آیه|آیات]] قرآنى بحث کرده ‏ایم.
  
20- تعليقات بر دوره منطق منظومه متأله سبزوارى.
+
۳۴- رساله ‏اى در علم اوفاق، که بیش از هفتاد درس است و بصورت دروس تنظیم شده است.
  
21- رساله‏اى در مناسك حج و پاره‏اى از مسائل فقهيه در موضوعات عديده.
+
۳۵- رساله ‏اى در ظلّ (تانژانت).
  
22- تعليقات بر هشت باب معانى شرح مطول تفتازانى.
+
۳۶- رساله ‏اى در تفسیر «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏».
  
23- شرح فصوص فارابى يكدوره كامل آن بفارسى.
+
۳۷- رساله ‏اى در سیر و سلوک.
  
24- رساله‏اى در تجرد نفس ناطقه كه در اثبات اين مدّعى تاكنون بيش از هفتاد دليل از كتب پيشينيان نقل كرده‏ايم و به ذكر آيات و روايات و مطالب مفيد بسيار در اين باب تبرّك جسته‏ايم.
+
۳۸- الهى نامه.
  
25- رساله‏اى در توقيفيّت اسماء.
+
۳۹- کتابى در نکات علمیه به نام هزار و یک نکته.
  
26- رساله‏اى در ردّ جبر و تفويض و اثبات امر بين الامرين بر مبناى حكمت متعاليه.
+
۴۰- رساله ‏اى در تکسیر دائره و بیان نسبت محیط بقطر دائره یعنى بحث از پى.
  
27- رساله‏اى در مراتب و درجات قرآن مجيد.
+
۴۱- رساله ‏اى در تحصیل بعد بین المرکزین که شرح مقاله‏اى از مجسطى بطلیموس است.
  
28- ديوان اشعارم كه ابتداى آن مزين بتقريظ استاد حكيم ميرزا مهدى إلهى قمشه‏اى- قدّس سرّه- بخطّ خود آنجناب است.
+
۴۲- دروس معرفت نفس بفارسى که تاکنون در حدود یکصد و پنجاه و پنج درس نوشته شده است.
  
29- تعليقات و حواشى بر دوره اصول اقليدس و شرح صدور آن بتحرير خواجه طوسى. در تصحيح اين كتاب از روى چندين نسخه خطّى، كه سه دوره بتدريس آن در حوزه علميه قم توفيق يافته‏ام، زحمت بسيار كشيده‏ام.
+
۴۳- رساله ‏اى مفصل و مبسوط در اتحاد عقل و عاقل و معقول.
  
30- تعليقات و حواشى بر اكرمانالاؤوس بتحرير خواجه طوسى، از آغاز تا انجام آن بتفصيل كه خود بمنزله شرحى بر آنست.
+
۴۴- رساله ‏اى در مثل (مثل افلاطونى) و عالم مثال و مثل معلقه.
  
اين كتاب در مثلثات كروى و بخصوص در شكل قطاع كرّى) شكل مانالاوس( بحث كرده است. و در ترتيب كلاسيكى رياضيات باصطلاح دانشمندان رياضى ما از متوسطات است. اين كتاب گرانقدر را در مدّت سه سال تحصيلى در حوزه علميه قم يكدوره تدريس و آنرا از روى چندين نسخه خطى تصحيح كامل نموده‏ايم و در تعليق و تحشيه آن بسيار زحمت كشيده‏ايم و در اينكار اثرى قيّم بجا گذاشته‏ايم.
+
۴۵- وجیزه ‏اى در تجدد امثال عارف و حرکت جوهرى حکیم.
  
31- تعليقات بر اكرثاوذوسيوس از بدو تا ختم آن.
+
۴۶- تعلیقات بر آغاز تا انجام «تحفة الأجلّة فى معرفة القبلة»، تالیف مرحوم [[سردار کابلی|سردار کابلى]].
  
32- تعليقات بر مساكن از اول تا آخر آن.
+
۴۷- رساله ‏اى در تضاد.
  
33- رساله‏اى در ميل كلّى و مسائل متعدد هندسى و نجومى كه در اقبال و ادبار معدل النهار و منطقة البروج در بيان بعض از آيات قرآنى بحث كرده‏ايم.
+
۴۸- رساله ‏اى در علم.
  
34- رساله‏اى در علم اوفاق، كه بيش از هفتاد درس است و بصورت دروس تنظيم شده است.
+
۴۹- رساله‏ اى در جعل.
  
35- رساله‏اى در ظل( تانژانت).
+
۵۰- تعلیقات بر شرح قیصرى بر «[[فصوص الحکم ابن عربی (کتاب)|فصوص]]» [[محیی الدین ابن عربی|محیى الدین عربى]].
  
36- رساله‏اى در تفسيربِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏.
+
۵۱- تعلیقات بر قبله ملا مظفر.
  
37- رساله‏اى در سير و سلوك.
+
۵۲- مآخذ و مصادر نهج البلاغة و استدراکات بر آن.
  
38- الهى نامه.
+
۵۳- تعلیقات بر شرح [[علامه حلی|علامه حلى]] بر [[تجرید الاعتقاد (کتاب)|تجرید]] خواجه طوسى قدس سرهما.
  
39- كتابى در نكات علميه به نام هزار و يك نكته.
+
۵۴- رساله ‏اى به نام مفاتیح المخازن که در حقیقت تکمله مقدمات دوازده‏گانه علامه قیصرى بر شرح [[فصوص الحکم ابن عربی (کتاب)|فصوص]] شیخ اکبر است.
  
40- رساله‏اى در تكسير دائره و بيان نسبت محيط بقطر دائره يعنى بحث از پى.
+
۵۵- شرح فصوص محیى الدین بفارسى یکدوره کامل آن.
  
41- رساله‏اى در تحصيل بعد بين المركزين كه شرح مقاله‏اى از مجسطى بطليموس است.
+
۵۶- رساله انه الحق.
  
42- دروس معرفت نفس بفارسى كه تاكنون در حدود يكصد و پنجاه و پنج درس نوشته شده است.
+
۵۷- نهج الولایه.
  
43- رساله‏اى مفصل و مبسوط در اتحاد عقل و عاقل و معقول.
+
۵۸- دروس اتحاد عاقل بمعقول.
  
44- رساله‏اى در مثل( مثل افلاطونى) و عالم مثال و مثل معلقه.
+
۵۹- وحدت از دیدگاه عارف و حکیم.
  
45- وجيزه‏اى در تجدد امثال عارف و حركت جوهرى حكيم.
+
۶۰- سى فصل در معرفت وقت و [[قبله]].
  
46- تعليقات بر آغاز تا انجام تحفة الأجلّة فى معرفة القبلة، تاليف مرحوم سردار كابلى.
+
۶۱- شرح باب توحید حدیقه [[سنائی|سنائى غزنوى]]، و شرح ابیاتى از [[غزل|غزلیات]] خواجه [[حافظ شیرازی|حافظ]]، و حواشى بر شرح نیشابورى بر مجسطى و رسائل و جزوات و تعلیقات دیگر.
  
47- رساله‏اى در تضاد.
+
==از منظر بزرگان==
  
48- رساله‏اى در علم.
+
*آیت الله [[علامه شعرانی|میرزا ابوالحسن شعرانى]] استاد علامه حسن زاده ضمن تأیید مقام علمى و فقهى ایشان، مى نویسد: «مولانا الاجلّ الموفق نجم الدین و نور الصبایه و مصباح العلم و شمس الهدایه شیخ حسن آملى معروف به حسن زاده در علم [[قرآن]]: لفظ و معنایش، باطن و ظاهرش، قرائت و کتابتش و دیگر امور متعلق به آن بر اقران خویش فائق و در تتبع احادیث و علوم ادبى مورد نیاز در آن بر غیر خویش برتر گشته است. کلمات کتاب شریف [[الکافی (کتاب)|کافى]] را ضبط کرده و آن را به نحوه شگفت آور اعراب گذارى کرده است. در علم نجوم و [[ریاضی|ریاضیات]] وابسته ید طولایى دارد و در استخراج افلاک و کسوفین داراى مهارت است. او در علوم شرعیه عقلیه و نقلیه سوارکار ماهر میدان مسابقه است. من او را بر استنباط فروع از اصول توانا دیدم و به او [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] دادم روایاتى که نقل آن براى من صحیح است، از من روایت نماید.»<ref>فرهیختگان تمدن شیعه به نقل از در آسمان معرفت، ص ۴۳۰.</ref>
 +
*عارف نامدار آیت الله [[سید رضا بهاءالدینی|سیّد رضا بهاء الدینی]] درباره علامه حسن زاده می فرمایند: «افرادی که از نظر علمی پشتکار دارند، توانسته اند از حوزه خوب استفاده کنند و در کنار آن به خودسازی و [[تهذیب نفس]] رسیده اند. خدمت اینان ارزش دارد و امید اسلام هستند. بنده زمانی بود که به خاطر مسائلی که پیش آمد، از حوزه و طلاب ناامید شدم و لیکن چشمم که به آقای حسن زاده آملی افتاد به کلّی از نظر خود برگشتم و امیدوار شدم.»
 +
*استاد صمدی آملی از شاگردان علامه و نویسنده کتاب «شرح دفتر دل» در مقدمه آن کتاب می فرماید: این صحیفه ای است مسمی به شرح دفتر دل که شرح و تفسیر وجیزه نوریه و عرشی دفتر دل شیخ عارف، کامل مکمل، واصل به مقام منیع قرب فریضه، حضرت راقی به قله های معارف الهی، و نائل به قله بلند و رفیع اجتهاد در علوم عقلیه و نقلیه، صاحب علم و عمل، و طود عظیم تحقیق و تفکیر، حبر فاخر و بحر زاخر و علم علم، عارف مکاشف ربانی، فقیه صمدانی، عالم به ریاضیات عالیه از هیئت و حساب و هندسه، عالم به علوم غربیه، و متحقق به حقائق الهیه و اسرار سبحانیه، مفسر تفسیر انفسی قرآن فرقان، استاد اکبر، معلم اخلاق، مراقب ادب مع الله، و مکمل نفوس شیقه الی الکمال آیة الله العظمی حضرت علامه ذوالفنون جناب حسن زاده آملی (روحی فداه) که حقیقت علم را از کوثر ولایت عظمای الهی، یعنی از دهان مطهر و منبع آب حیات انسانی، ثامن الحجج حضرت ولی الله الاعظم علی بن موسی الرضا علیهماالسلام چشیده است.<ref>شرح دفتر دل، مقدمه</ref>
  
49- رساله‏اى در جعل.
+
==توصیه‌های اخلاقی==
  
50- تعليقات بر شرح قيصرى بر فصوص محيى الدين عربى.
+
'''دهان روح و تن:'''
  
51- تعليقات بر قبله ملا مظفر.
+
انسان دو دهان دارد: یکى گوش که دهان [[روح]] او است و دیگر دهان که دهان تن او است. این دو دهان خیلى محترم اند. انسان باید خیلى مواظب آن ها باشد. یعنى باید صادرات و واردات این دهانها را خیلى مراقب باشد. آن هایى که هرزه خوراک مى شوند، هرزه کار مى گردند. کسانى که هرزه شنو مى شوند، هرزه گو مى گردند. وقتى واردات انسان هرزه شد، صادرات او هم هرزه و پلید و کثیف مى شود. یعنى قلم او هرزه و نوشته هایش زهرآگین خواهد بود. حضرت وصى، [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]]، علیه السلام فرمود: «عمل نبات است و هیچ نبات از آب بى نیاز نیست و آب ها گوناگون اند. هر آبى که پاک است، آن نبات هم پاک و میوه اش شیرین خواهد بود; و هر آبى که پلید است، آن نبات هم پلید و میوه او تلخ است.» خود عمل، حاکى است که از چه آبى روییده شده است.
  
52- مآخذ و مصادر نهج البلاغة و استدراكات بر آن.
+
'''وقت اندک و کار بسیار:'''
  
53- تعليقات بر شرح علامه حلى بر تجريد خواجه طوسى قدس سرهما.
+
بدان که باید تخم و ریشه سعادت را در این نشأة، در مزرعه دلت بکارى و غرس کنى. این جا را دریاب، این جا جاى تجارت و کسب و کار است; و وقت هم خیلى کم است. وقت خیلى کم است و ابد در پیش داریم. این جمله را از امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کنم، فرمود: «ردوهم ورود الهیم العطاش»; یعنى شتران تشنه را مى بینید که وقتى چشمشان به نهر آب افتاد چگونه مى کوشند و مى شتابند و از یکدیگر سبقت مى گیرند که خودشان را به نهر آب برسانند، شما هم با [[قرآن]] و [[عترت]] پیغمبر و جوامع روایى که گنج هاى رحمان اند این چنین باشید. بیایید به سوى این منبع آب حیات که قرآن و عترت است. وقت خیلى کم است و ما خیلى کار داریم. امروز و فردا نکنید. [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] علیه السلام فرمود: «اگر پرده برداشته شود و شما آن سوى را ببینید، خواهید دید اکثر مردم به علت تسویف، به کیفر اعمال بد این جاى خودشان مبتلا شده اند.» تسویف یعنى سوف سوف کردن، یعنى امروز و فردا کردن، بهار و تابستان کردن، امسال و سال دیگر کردن. وقت نیست، و باید به جد بکوشیم تا خودمان را درست بسازیم.
  
54- رساله‏اى به نام مفاتيح المخازن كه در حقيقت تكمله مقدمات دوازده‏گانه علامه قيصرى بر شرح فصوص شيخ اكبر است.
+
==تشرف خدمت امام رضا علیه السلام در عالم رؤیا==
  
55- شرح فصوص محيى الدين بفارسى يكدوره كامل آن.
+
استاد حسن زاده خود در این رابطه مى فرمایند: در عنفوان جوانى و آغاز درس زندگانى که در [[مسجدجامع|مسجد جامع]] آمل سرگرم بصرف ایام در اسم و فعل و حرف بودم، و محو در فرا گرفتن صرف و نحو، در سحرخیزى و [[تهجد|تهجّد]] عزمى راسخ و ارادتى ثابت داشتم؛ در رؤیاى مبارک سحرى به ارض اقدس رضوى تشرف حاصل کردم و بزیارت جمال دل‌‏آراى ولى اللّه اعظم ثامن الحجج [[امام رضا علیه السلام|على بن موسى الرضا]] -علیه و على آبائه و ابنائه آلاف التحیة و الثنا- نائل شدم.
  
56- رساله انه الحق.
+
در آن لیله مبارکه قبل از آنکه بحضور باهر النور امام- علیه السلام- مشرف شوم مرا به مسجدى بردند که در آن مزار حبیبى از احبّاء اللّه بود و به من فرمودند در کنار این تربت دو رکعت [[نماز]] حاجت بخوان و حاجت بخواه که برآورده است، من از روى عشق و علاقه مفرطى که به [[علم]] داشتم نماز خواندم و از خداوند سبحان علم خواستم.
  
57- نهج الولايه.
+
سپس به پیشگاه والاى [[امام رضا|امام هشتم]] سلطان دین رضا -روحى لتربته الفداء، و خاک درش تاج سرم- رسیدم و عرض ادب نمودم بدون اینکه سخنى بگویم امام که آگاه به سرّ من بود و اشتیاق و التهاب و تشنگى مرا براى تحصیل آب حیات علم مى‏ دانست فرمود نزدیک بیا، نزدیک رفتم و چشم به روى امام گشودم دیدم با دهانش آب دهانش را جمع کرد و بر لب آورد و بمن اشارت فرمود که بنوش، امام خم شد و من زبانم را درآوردم و با تمام حرص و ولع که خواستم لبهاى امام را بخورم، از کوثر دهانش آن آب حیات را نوشیدم و در همان حال به قلبم خطور کرد که امیر المؤمنین [[امام علی علیه السلام|على]] -علیه السلام- فرمود: [[پیامبر اسلام|پیغمبر اکرم]](ص) آب دهانش را به لبش آورد و من آنرا بخوردم که هزار در علم و از هر درى هزار در دیگرى به روى من گشوده شد.
  
58- دروس اتحاد عاقل بمعقول.
+
پس از آن امام- علیه السلام- [[طی الأرض|طى الارض]] را عملا به من بنمود، که از آن خواب نوشین شیرین که از هزاران سال بیدارى من بهتر بود بدر آمدم، به آن نوید سحرگاهى امیدوارم که روزى بگفتار [[حافظ شیرازی|حافظ]] شیرین سخن بترنّم آیم که:.
  
59- وحدت از ديدگاه عارف و حكيم.
+
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند * واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
  
60-  [[قرآن هرگز تحریف نشد]].
+
چه مبارک سحرى بود و چه فرخنده شبى ‏* آن شب قدر که این تازه براتم دادند
  
61- سى فصل در معرفت وقت و قبله.
+
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب ‏* مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند
  
62- شرح باب توحيد حديقه سنائى غزنوى، و شرح ابياتى از غزليات خواجه حافظ، و حواشى بر شرح نيشابورى بر مجسطى و رسائل و جزوات و تعليقات ديگر كه حاجت بذكر آنها نيست چنانكه حاجت بذكر آنچه هم گفته‏ايم نبود.
+
==ارتحال==
 
+
بیماری قلبی حضرت علامه، سه روز قبل از ارتحال دوباره تشدید شد و در روز سوم مهرماه، ایشان دچار سکته شدند. کادر درمان بیمارستان امام رضا علیه السلام آمل، بسیار تلاش کردند ولی در ساعت ۲۱ و ۱۵ دقیقه ایست قلبی واقع شد و عملیات احیاء موفق نبود و این عالم فرزانه جهان اسلام، در تاریخ 1400/7/3 به ملکوت اعلا پیوستند.<ref>خبرگزلری فارس، دکتر آسوری  : http://fna.ir/47bjq</ref>
 
 
==علامه حسن زاده آملی از زبان دیگران==
 
 
 
استاد صمدی آملی از شاگردان علامه و نویسنده کتاب شرح دفتر دل در مقدمه آن کتاب می فرمایند:
 
این صحیفه ای است مسمی به شرح دفتر دل که شرح و تفسیر و جیزه نوریه و عرشی دفتر دل شیخ عارف، کامل مکمل، واصل به مقام منیع قرب فریضه، حضرت راقی به قله های معارف الهی، و نائل به قله بلند و رفیع اجتهاد در علوم عقلیه و نقلیه، صاحب علم و عمل، و طود عظیم تحقیق و تفکیر، حبر فاخر و بحر زاخر و علم علم، عارف مکاشف ربانی، فقیه صمدانی، عالم به ریاضیات عالیه از هیئت و حساب و هندسه، عالم به علوم غربیه، و متحقق به حقائق الهیه و اسرار سبحانیه، مفسر تفسیر انفسی قرآن فرقان، استاد اکبر، معلم اخلاق، مراقب ادب مع الله، و مکمل نفوس شیقه الی الکمال آیة الله العظمی حضرت علامه ذوالفنون جناب حسن زاده آملی (روحی فداه) که حقیقت علم را از کوثر ولایت عظمای الهی، یعنی از دهن مطهر و منبع آب حیات انسانی، ثامن الحجج حضرت ولی الله الاعظم علی بن موسی الرضا علیهماالسلام چشیده است. <ref>شرح دفتر دل، مقدمه</ref>
 
 
 
آیت الله میرزا ابوالحسن شعرانى استاد ایشان ضمن تأیید مقام علمى و فقهى ایشان، مى نویسد:
 
 
 
«مولانا الاجلّ الموفق نجم الدین و نور الصبایه و مصباح العلم و شمس الهدایه شیخ حسن آملى معروف به حسن زاده در علم قرآن: لفظ و معنایش، باطن و ظاهرش، قرائت و کتابتش و دیگر امور متعلق به آن بر اقران خویش فائق و در تتبع احادیث و علوم ادبى مورد نیاز در آن بر غیر خویش برتر گشته است. کلمات کتاب شریف کافى را ضبط کرده و آن را به نحوه شگفت آور اعراب گذارى کرده است. در علم نجوم و ریاضیات وابسته ید طولایى دارد و در استخراج افلاک و کسوفین داراى مهارت است. او در علوم شرعیه عقلیه و نقلیه سوار کار ماهر میدان مسابقه است. من او را بر استنباط فروع از اصول توانا دیدم و به او اجازه دادم روایاتى که نقل آن براى من صحیح است، از من روایت نماید.» <ref>فرهیختگان تمدن شیعه به نقل از در آسمان معرفت، ص 430.</ref>
 
 
 
عارف نامدار حضرت آیت الله حاج سیّد رضا بهاء الدینی «قدّس سرّه» دربارة علامه حسن زاده می فرمایند:
 
 
 
«افرادی که از نظر علمی پشتکار دارند،توانسته اند از حوزه خوب استفاده کنند و در کنار آن به خودسازی و تهذیب نفس رسیده اند .خدمت اینان ارزش دارد و امید اسلام هستند .بنده زمانی بود که به خاطر مسائلی که پیش آمد،از حوزه و طلاب ناامید شدم و لیکن چشمم که به آقای حسن زاده آملی افتاد به کلّی از نظر خود برگشتم و امیدوار شدم .»
 
 
 
==توصیه هایى از علامه حسن زاده آملى==
 
 
 
'''دهان روح و تن'''
 
 
 
انسان دو دهان دارد: یکى گوش که دهان روح او است و دیگر دهان که دهان تن او است. این دو دهان خیلى محترم اند. انسان باید خیلى مواظب آن ها باشد. یعنى باید صادرات و واردات این دهنها را خیلى مراقب باشد. آن هایى که هرزه خوراک مى شوند، هرزه کار مى گردند. کسانى که هرزه شنو مى شوند، هرزه گو مى گردند.
 
 
 
وقتى واردات انسان هرزه شد، صادرات او هم هرزه و پلید و کثیف مى شود. یعنى قلم او هرزه و نوشته هایش زهرآگین خواهد داشت. حضرت وصى، امیرالمؤمنین، علیه السلام فرمود: عمل نبات است و هیچ نبات از آب بى نیاز نیست و آب ها گوناگون اند. هر آبى که پاک است، آن نبات هم پاک و میوه اش شیرین خواهد بود; و هر آبى که پلید است، آن نبات هم پلید و میوه او تلخ است.*
 
 
 
خود عمل، حاکى است که از چه آبى روییده شده است.
 
 
 
'''وقت اندک و کار بسیار'''
 
 
 
بدان که باید تخم و ریشه سعادت را در این نشأ، در مزرعه دلت بکارى و غرس کنى. این جا را دریاب، این جا جاى تجارت و کسب و کار است; و وقت هم خیلى کم است. وقت خیلى کم است و ابد در پیش داریم. این جمله را از امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کنم، فرمود: «ردوهم ورود الهیم العطاش » ; یعنى شتران تشنه را مى بینید که وقتى چشمشان به نهر آب افتاد چگونه مى کوشند و مى شتابند و از یکدیگر سبقت مى گیرند که خودشان را به نهر آب برسانند، شما هم با قرآن و عترت پیغمبر و جوامع روایى که گنج هاى رحمان اند این چنین باشید. بیایید به سوى این منبع آب حیات که قرآن و عترت است. وقت خیلى کم است و ما خیلى کار داریم. امروز و فردا نکنید. امام صادق علیه السلام فرمود: «اگر پرده برداشته شود و شما آن سوى را ببینید، خواهید دید اکثر مردم به علت تسویف، به کیفر اعمال بد این جاى خودشان مبتلا شده اند .» تسویف یعنى سوف سوف کردن، یعنى امروز و فردا کردن، بهار و تابستان کردن، امسال و سال دیگر کردن.
 
 
 
وقت نیست، و باید به جد بکوشیم تا خودمان را درست بسازیم.
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
سطر ۴۰۰: سطر ۲۶۷:
 
==منابع==
 
==منابع==
  
*نرم افزار مجموعه آثار علامه حسن زاده آملی، بخش شخصیت شناسی
+
*[[نرم افزار مجموعه آثار علامه حسن زاده آملی]]، بخش شخصیت شناسی.
*شرح دفتر دل، داوود صمدی آملی
+
*شرح دفتر دل، داوود صمدی آملی.
*http://ghaziyunesieh.blogfa.com/post-52.aspx
+
*[http://ghaziyunesieh.blogfa.com/post-52.aspx وبلاگ عرفان علامه قاضی].
  
 
==آرشیو عکس و تصویر==
 
==آرشیو عکس و تصویر==
 
<gallery mode="packed" heights="170">
 
<gallery mode="packed" heights="170">
 
پرونده:علامه حسن (1).jpg|حسن حسن زاده آملی در نوجوانی
 
پرونده:علامه حسن (1).jpg|حسن حسن زاده آملی در نوجوانی
پرونده:حسن زاده (3).jpg|حسن حسن زاده آملی در جوانی (خرداد 1327 ش)
+
پرونده:حسن زاده01.jpg|alt=علامه حسن زاده و آیت الله جوادی آملی در جوانی|از راست: عبدالله جوادی آملی، جلال‌الدین غروی، جونی برهانی، حسن حسن زاده آملی (خرداد 1327 ش)
 
پرونده:حسن زاده (2).jpg|حسن حسن زاده آملی
 
پرونده:حسن زاده (2).jpg|حسن حسن زاده آملی
 
پرونده:حسن زاده (4).jpg|حسن حسن زاده آملی (سال 1345 ش)
 
پرونده:حسن زاده (4).jpg|حسن حسن زاده آملی (سال 1345 ش)
پرونده:حسن زاده0.jpg|از راست تکیه به دیوار: هاشم اردشیر لاریجانی (میرزا هاشم آملی)، عبدالله جوادی آملی، حسن حسن زاده آملی و محمد موحدی (فاضل لنکرانی)
+
پرونده:حسن زاده0.jpg|از راست تکیه به دیوار: [[میرزا هاشم آملی|هاشم اردشیر لاریجانی]] (میرزا هاشم آملی)، [[عبدالله جوادی آملی]]، حسن حسن زاده آملی و [[آیت الله محمدفاضل لنکرانی|محمد موحدی]] (فاضل لنکرانی)
پرونده:علامه حسن (2).jpg|از راست: حسن حسن زاده آملی و سید عبدالکریم رضوی کشمیری
+
پرونده:علامه حسن (2).jpg|حسن حسن زاده آملی و [[سید عبدالکریم رضوی کشمیری]]
پرونده:حسن زاده.jpg|alt=علامه حسن زاده و آیت الله جوادی آملی کنار پیکر علامه طباطبایی|1. عبدالله جوادی آملی، 2. حسن حسن زاده آملی و 3. محمد صادقی تهرانی نزد پیکر سید محمدحسین طباطبایی
+
پرونده:حسن زاده.jpg|alt=علامه حسن زاده و آیت الله جوادی آملی کنار پیکر علامه طباطبایی|1. عبدالله جوادی آملی، 2. حسن حسن زاده آملی و 3. محمد صادقی تهرانی نزد پیکر [[علامه طباطبايى|سید محمدحسین طباطبایی]]
 
پرونده:حسن زاده (9).jpg|حسن حسن زاده آملی
 
پرونده:حسن زاده (9).jpg|حسن حسن زاده آملی
 
پرونده:حسن زاده (6).jpg|حسن حسن زاده آملی در لباس احرام
 
پرونده:حسن زاده (6).jpg|حسن حسن زاده آملی در لباس احرام
پرونده:جعفر سبحانی (99).jpg|1. حسن حسن زاده آملی، 2. علی رجبی دوانی، 3. جعفر سبحانی، 4. داود الهامی و 5. حسن ممدوحی
+
پرونده:جعفر سبحانی (99).jpg|1. حسن حسن زاده آملی، 2. علی رجبی دوانی، 3. [[جعفر سبحانی]]، 4. داود الهامی و 5. حسن ممدوحی
پرونده:شاهرودی (7).jpg|alt=علامه حسن زاده و آیت الله هاشمی شاهرودی|حسن حسن زاده آملی و سید محمود هاشمی شاهرودی
+
پرونده:شاهرودی (7).jpg|alt=علامه حسن زاده و آیت الله هاشمی شاهرودی|حسن حسن زاده آملی و [[سید محمود هاشمی شاهرودی]]
 
پرونده:حسن زاده00.jpg|حسن حسن زاده آملی در منزل
 
پرونده:حسن زاده00.jpg|حسن حسن زاده آملی در منزل
 
پرونده:علامه حسن (3).jpg|از راست: مهدی سمندری و حسن حسن زاده آملی
 
پرونده:علامه حسن (3).jpg|از راست: مهدی سمندری و حسن حسن زاده آملی
 
پرونده:حسن زاده (1).jpg|حسن حسن زاده آملی در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
 
پرونده:حسن زاده (1).jpg|حسن حسن زاده آملی در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
پرونده:محمد فاضل لنكرانی (15).jpg|از راست: اسماعیل صالحی مازندرانی، عبدالله جوادی آملی، حسن حسن زاده آملی، محمد موحدی (فاضل لنکرانی) و ناشناسان
+
پرونده:محمد فاضل لنكرانی (15).jpg|از راست: [[اسماعیل صالحی مازندرانی]]، عبدالله جوادی آملی، حسن حسن زاده آملی، محمد موحدی (فاضل لنکرانی)
پرونده:خامنه (16).jpg|alt=عیادت رهبری از علامه حسن زاده|از راست: حسن حسن زاده آملی و سید علی حسینی خامنه ای
+
پرونده:خامنه (16).jpg|alt=عیادت رهبری از علامه حسن زاده|دیدار سید علی حسینی خامنه ای از حسن حسن زاده آملی در بیمارستان
 
پرونده:حسن زاده (11).jpg|حسن حسن زاده آملی
 
پرونده:حسن زاده (11).jpg|حسن حسن زاده آملی
 +
پرونده:علامه00 (3).jpg|تشییع پیگر حسن حسن زاده آملی در روستای ایرا
 +
پرونده:علامه00 (2).jpg|قبر حسن حسن زاده آملی در کنار همسرشان
 +
پرونده:علامه00 (1).jpg|نمای بیرونی مدفن حسن حسن زاده آملی در روستای ایرا
 +
 +
 
</gallery>
 
</gallery>
  
سطر ۴۴۷: سطر ۳۱۹:
 
|رده= دارد
 
|رده= دارد
 
}}
 
}}
 +
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۱۵

علامه حسن حسن‌زاده آملی (۱۳۰۷ - ۱۴۰۰ ش)، فقیه، عارف و حکیم معاصر شیعه و از شاگردان علامه شعرانی و علامه طباطبائی بود. ایشان در ادبیات، علوم غریبه، ریاضی، هیئت و طب تسلط و تبحر داشت و ملقب به «علامه ذوالفنون» بود. علامه حسن‌زاده سالها در حوزه علمیه قم به تدریس آثار فلسفی و عرفانی و ریاضیات و هیأت پرداخت و تألیفات ارزشمندی در این علوم از خود به یادگار گذاشت.

۲۲۰px
نام کامل حسن حسن زاده آملی
زادروز ۱۳۰۷ شمسی
زادگاه آمل
وفات ۱۴۰۰ شمسی
مدفن آمل

Line.png

اساتید

علامه طباطبایی، علامه شعرانی، میرزا مهدی الهی قمشه ای، شیخ محمدتقی آملی،...

شاگردان

داوود صمدی آملی، مهدی شب‌زنده‌دار، سید محمدرضا مدرسی یزدی، اسماعیل منصوری لاریجانی، حسن رمضانی،...

آثار

تکمله منهاج البراعه، الهى نامه، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، نهج الولایه، وحدت از دیدگاه عارف و حکیم،...


زندگی‌نامه

حسن حسن زاده آملی در اواخر سال ۱۳۰۷ شمسی در لاریجان آمل متولد شد. در حالی که شش ساله بود، به مکتبخانه خدمت یک معلم روحانی شرفیاب شد، تا اینکه در خردسالی تمام قرآن را به خوبی یاد گرفت.

تحصیلات و استادان

علامه حسن زاده در سال ۱۳۲۳ شمسی تحصیلات کتب ابتدائیه را در مدرسه روحانی (حوزه علمیه) که در میان طلّاب علوم دینیّه معمول و متداول است، از نصاب الصبیان و رساله عملیه فارسی آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی (چون ایشان مرجع علی الاطلاق در آن زمان بودند) و کلیات سعدی، گلستان سعدی و جامع المقدمات و شرح الفیه سیوطی و حاشیه ملا عبدالله بر تهذیب منطق و شرح جامی بر کافیه نحو و شمسیه در منطق و شرح نظام در صرف، مطوّل در معانی و بیان و بدیع و معالم در اصول، تبصره در فقه و قوانین در اصول تا مبحث عام و خاص، را در آمل از محضر مبارک روحانیین آن شهر از جمله: محمد آقا غروی و آقا عزیزالله طبرسی و آقا شیخ احمد اعتمادی و آقا عبدالله اشراقی و آقا ابوالقاسم رجائی و ...، فرا گرفتند و نیز از حضرت آیت الله عزیزالله طبرسی تعلیم خط می گرفتند تا اینکه خود حضرتش در آمل چند کتاب مقدماتی را تدریس می کردند.

مهاجرت به تهران:

ایشان در شهریور ۱۳۲۹ هجری شمسی به تهران آمدند و چند سالی در مدرسه حاج ابوالفتح به سر بردند و باقی کتب شرح لمعه و قوانین تا آخر جلدین آنرا در محضر شریف مرحوم آیت الله آقا سید احمد لواسانی درس خواندند.

و بعد از آن چندین سال در مدرسه مروی به سر بردند و به ارشاد جناب آیت الله شیخ محمدتقی آملی (قدس سره) به محضر مبارک علامه میرزا ابوالحسن شعرانی (اعلی الله مقامه) رسیدند و آن بزرگوار چون پدری مهربان، سالیانی دراز در کنف عنایتش، همّ خویش را به تربیت و تعلیم ایشان مصروف داشت -به مدت ۱۳ سال- و از فنونی چند دری بروی ایشان گشود:

  • از علوم منقول: تمام مکاسب و رسائل شیخ انصاری (قدس سره) و جلدین کفایه آخوند خراسانی (قدس سره) و پس از آن کتاب طهارت و کتابهای صلوة و خمس و زکات و حج و ارث جواهر را به صورت درس فقه خارج استدلالی محققانه، تا اینکه مطمئن شد و باور نمود که بر استنباط فروع از اصول تواناست و به قوه اجتهاد رسیده است.
  • از معقول: اکثر شرح خواجه طوسی (قدس سره) بر اشارات ابن سینا (قدس سره) و اکثر اسفار ملاصدرا (قدس سره) و کتاب نفس و حیوان و نبات و تشریح شفای شیخ الرئیس که از کتاب نفس تا آخر طبیعیات شفاء است.
  • از تفسیر: تمام دوره تفسیر مجمع البیان طبرسی از بدو تا ختم آن.
  • از کتب قرائت و تجوید: شرح شاطبیه به نام «شراج المبتدی و تذکار المقری المنتهی» که شرح علامه شیخ علی بن قاصح عذری بر قصیده لامیه منظومه علامه شیخ قاسم بن فیره رعینی شاطبی در علم قرائات است. این قصیده ۱۳۷۵ بیت دارد که قافیه همه ابیات فقط «لام» است. شرح شاطبیه (در علم قرائات و معرفت قاریان) از کتابهای درسی بود که در مراکز علمی خوانده می شد و استاد علامه شعرانی (قدس سره) آنرا پیش پدرش خوانده بود.
  • از کتب ریاضی و نجوم: رساله فارسی ملاعلی قوشچی در علم هیئت، شرح قاضی زاده رومی بر «الملخّص الهیه» از مؤلفات محمّد بن محمود خوارزمی چغمینی معروف به «شرح چغمینی»، استدراک بر تشریح الافلاک شیخ بهایی تألیف علامه شعرانی، کتاب «الاصول» مشهور به اصول اقلیدس صوری به تحریر خواجه طوسی که حاوی پانزده مقاله در حساب و هندسه است که همه مسائلش به براهین ریاضی مبرهن است.
  • شرح علامه خفری بر «تذکره فی الهیئه» محقق طوسی در علم هیئت که شرحی استدلالی است بر مسائل هیئت. بعد از تعلّم شرح خفری بر تذکره به زیج بهادری که اتمّ و ادقّ و اجدّ زیجات است، پرداختند.
  • تعلیم کتاب کبیر مجسطی تألیف بطلیموس قلوذی به تحریر طوسی در علم هیئت است و شریفترین مصنف در این علم است و نیز مقصد اسنی و مطلب اعلی و نهایة النهایات در درس هیئت استدلالی می باشد، همانگونه که شرح خفری یاد شده و اُکَر ثاوذسیوس و اُکَر مالاناوؤس و کتاب «الکرة المتحرکه» تألیف اوطوقوس به تحریر خواجه طوسی و رساله قسطابن لوقا در عمل به کره ذات الکرسی و نظایر این کتاب از متوسطات و اصول اقلیدس و کتابهای پایین تر از آن در حساب و هندسه و هیئت از بدایات در این رشته طبق مراتب درجاتی که نزد اهل هیئت معمول است می باشند.
  • استخراج تقویم نجومی که چهار سال تعلیم آن در محضر علامه شعرانی طول کشید. استاد علامه حسن زاده به غوص در مسایل آن تا آنجا متبحر شدند که بر استخراج آن متمهّر گشتند و آنرا به طور کامل شرح کردند که هنوز چاپ نگشته است. از این زیج نه سال استخراج تقویم کردند که چاپ و منتشر شد.
  • در عمل به آلات رصدی: اسطرلاب و ربع مجیّب به نحو کمال و معرفت آلاتی که در کتابهای یاد شده مذکور است.
  • از کتب طبّ: قانونچه محمد بن محمود چغمینی، شرح الاسباب نفیس بن عوض بن حکیم طبیب، تشریح کلیات قانون شیخ الرئیس.
  • در علم درایه و رجال: دوره کامل رساله استاد علامه شعرانی که تاکنون چاپ نگشته است و دوره کامل «جامع الرواة اردبیلی» علیه الرحمه.
  • در حدیث و روایت: جامع وافی فیض کاشانی (رضوان الله تعالی علیه). پس از خواندن جامع وافی به انخراط در سلک روات دین و انسلاک در سلسله جمله احادیث صادره از اهل بیت عصمت و وحی مشرف گشته است که دستخط شریف علامه شعرانی در کتاب «در آسمان معرفت» ایشان آمده است.

در آن سنوات آیت الله میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی (قدس سره) از قزوین به تهران تشریف فرما شدند و اقامت فرمودند که به هدایت جناب استاد شعرانی به حضور شریفش تشرّف یافتند و حدود ۵ سال در محضر مبارکش نیز به تحصیل علوم عقلی و نقلی و عرفانی از اسفار صدر اعظم فلاسفه و شرح علامه محمد بن حمزه مشهور به ابن فناری بر مصباح الانس صدر الدین قونوی و خارج فقه (طهارت و صلوه و اجاره از روی متن عروة الوثقی فقیه آقا سید محمد کاظم یزدی) و خارج اصول (از متن کفایه الاصول آخوند خراسانی) مشتغل بودند و به «فاضل آملی» از زبان مبارک ایشان وصف می شدند.

ایشان همچنین تمام حکمت منظومه حکیم سبزواری و مبحث نفس اسفار و حدود نصف شرح خواجه بر اشارات شیخ الرئیس را نزد آیت الله حکیم الهی قمشه ای تلمذ نمودند. و نیز در مجلس تفسیر قرآن آن جناب خوشه چین بودند که همه درسها بیش از ده سال در بیت شریف حکیم متأله الهی قمشه ای بعد از نماز مغرب و عشاء برگزار می شد.

و نیز مدتی مدید در تهران در درس خارج فروع فقهیه و اصول علامه جناب آیت الله شیخ محمدتقی آملی شرکت فرمودند.

و همچنین از اعاظمی که در تهران به ادراک محضرشان بهره مند بودند، جناب حکیم الهی و عارف صمدانی استاد محمدحسین فاضل تونی (رحمه الله تعالی علیه) است که قسمتی از طبیعیات شفا و شرح علامه قیصری بر فصوص شیخ اکبر محی الدین عربی را نزد ایشان تلمذ نمودند.

و قسمتی از طبیعیات شفا را در محضر مبارک جناب آیت الله حاج میرزا احمد آشتیانی (قدس سره) خوانده اند. و یکی از آن بزرگواران شیخ جلیل مفضال و خدوم علم و کمال و بارع در علوم عقلیه و نقلیه حاج شیخ علی محمد جولستانی (رحمه الله تعالی علیه) بود که در فراگیری لئالی منتظمه در منطق تصنیف متأله سبزواری پیش ایشان شاگردی نمودند.

مهاجرت به قم‏:

ایشان در ۲۲ مهر ۱۳۴۲ شمسى به قصد اقامت در قم، تهران را ترک گفته اند. بعد از ورود به قم، تدریس معارف حقّه الهى و تعلیم فنون ریاضى را شروع کردند.

حضرت استاد علامه، به مدت ۱۷ سال از محضر قدسی علامه طباطبائی (ره) بهره بردند و در خدمت ایشان کتابهای زیر را خواندند:

  • کتاب «تمهید القواعد» صائن الدین علی بن ترکه، که شرحی است شریف بر «قواعد التوحید» ابن حامد ترکه و تدرّس آن شب جمعه ۱۲ شعبان المعظم سنه ۱۳۸۳ هجری قمری به اتمام رسید.
  • کتاب برهان منطق شفاء شیخ رئیس. تاریخ شروع آن شعبان المعظم ۱۳۸۶ هجری قمری مطابق با آذر ماه ۱۳۴۷ هجری شمسی بوده است. جلد نهم اسفار صدرالمتألهین به چاپ جدید که از اول باب هشتم کتاب نفس تا آخر آن می باشد و درس آن در روز یکشنبه ۲۳ شعبان المعظم مطابق با پنجم آذر ماه ۱۳۴۶ هجری شمسی بطور کامل پایان پذیرفت.
  • کتاب توحید بحارالانوار مجلسی. تاریخ شروع آن: شب پنجشنبه ۱۴ شوال المکرم ۱۳۹۴ هجری قمری بوده است.
  • جلد سوم بحار که در مورد معاد و مطالب دیگر آن است و آنرا به تمامی خواندند.

علامه حسن زاده سوگند یاد کرده و می فرمایند: «به جانم سوگند مهم‌ترین چیزی که در محضر شریف او جوهر عاقل را مبتهج می کرد، اصول علمیّه و امهّات عقلیه ای بود که القاء می فرمود و هر یک از آنها دری بود که درهای دیگری از آن گشوده می شد. به خداوند سوگند از محضر روحانی او علم و عمل فیضان می کرد؛ حتی سکوتش نطقی بود که هیمانی ملکوتی را حکایت می کرد.»

از جمله اساتید دیگر ایشان، زبده علمای عامل و عمده عرفای شامخ، عروج کرده به مطالع یقین، حکیم متفقه، فقیه متأله، استاد علامه مکاشف و بحر معارف، حاج سید محمدحسن الهی طباطبائی – برادر علامه سید محمدحسین طباطبائی – بود که در فنون علوم غریبه اوفاق، جفر، رمل علم حروف، علم عدد و زُبُر و بیّنات و دیگر شعب ارثماطیقی از محضرشان بهره مند گردیدند.

همچنین به مدت چهار سال یا بیشتر جهت تعلم علوم ارثماطیقی در محضر گرانقدر عالم وفیّ زکیّ تقیّ، فرزند عالم کامل، آیت الله سید علی قاضی تبریزی، یعنی سید مهدی قاضی طباطبایی مشرف بوده اند. به فرمایش حضرت آقا: «ایشان در تعلیم من بذل جهد فرمود و او را بر من حقی است عظیم.»

و نیز سالیانى در قم به محضر مبارک تنى چند از آیات عظام در دروس فقه افتخار تشرف داشتند. خود مى فرمایند: «به خداوند سوگند قلم و زبان به اداى شکر محشار نیکى هایى که این مشایخ عظام در حقّ ما نموده اند وافى نیست؛ اگر چه علة العلل و مفیض على الاطلاق، الله ربّ العالمین است.»

تدریس و شاگردان

برخی از دروسی که حضرت استاد علامه حسن زاده تدریس فرمودند، به شرح ذیل می باشد:

  • تدریس چهار دوره اشارات با شرح خواجه که در هر دوره ای با تصحیح دقیق و تعلیقات و شرحی محققانه همراه بوده است.
  • تدریس مصباح الانس به مدت هشت سال در حوزه علمیه قم برای چندین نفر از عزیزان به خصوص جناب عارف واصل حجة الاسلام سمندری نجف آبادی و جناب عارف واصل آقای دکتر امامی نجف آبادی و دوره دوم تدریس آن نیز در تاریخ ۲۴/۷/۱۳۷۰ (برابر هفتم ربیع الثانی ۱۴۱۲ قمری) آغاز شد که تا صفحه ۴۹ این کتاب در طی ۱۸۴ جلسه ادامه یافت و در تاریخ ۲۶/۱۱/۷۱ با کسالت حضرت علامه تعطیل شد.
  • تدریس شرح فصوص الحکم قیصری چهار دوره که برای شاگردان املاء می فرمود و آنان می نوشتند.
  • تدریس یک دوره کامل شفا شیخ رئیس که در ضمن تدریس از روی چندین نسخه تصحیح شده و تعلیقات و حواشی نمودند.
  • تدریس چهار دوره تمهید القواعد در حوزه علمیه قم که هر دوره اش حدود چهار سال به طول انجامید.
  • تدریس «اُکَر مانالاؤس» که مدت سه سال در حوزه علمیه قم بطول انجامید.
  • تدریس دو کتاب «اُکَر ثاوذوسیوس و مساکن» به تحریر خواجه طوسی.
  • تدریس اصول اقلیدس.
  • تدریس دروس هیئت و دیگر رشته های ریاضی.

همچنین ایشان در مدت اقامت در تهران در طی سیزده سال یا بیشتر همراه با اشتغال به تحصیل علوم از آن محاضر عالیه طبق روش معهود و سیره جاریه بین علمای روحانی به تعلیم و تدریس در حوزه علمیه نیز اشتغال داشتند و کتابهای ذیل را تدریس فرمودند:

معالم الاصول، مطوّل تفتازانی، که شش دوره به تدریس آن توفیق داشت، کشف المراد در علم کلام، قوانین در اصول، شرح محقق طوسی بر اشارات شیخ رئیس در حکمت مشائیّه، شرح لمعه در فقه، ارث جواهر در فقه، لئالی منتظمه، جوهر نضید، حاشیه ملاعبدالله، شرح شمسیه در علم منطق، تشریح الافلاک شیخ بهایی، اصول اقلیدس و... .

از جمله شاگردان ایشان عبارتند از:

  • مهدی شب‌زنده‌دار،
  • سید محمدرضا مدرسی یزدی،
  • اسماعیل منصوری لاریجانی،
  • داوود صمدی آملی،
  • حسن رمضانی،
  • مهدی احدی،
  • سید یدالله یزدان پناه،
  • نورالله طبرسی،
  • سید حسن شجاعی کیاسری.

آثار و تألیفات

الهی نامه - یکی از آثار علامه حسن زاده

علامه حسن زاده آملى خود در این رابطه می گوید: براى اینکه نفس را مشغول باید داشت که حکما فرموده ‏اند «نفس را مشغول بدار وگرنه او تو را مشغول مى‏ کند»، تعلیقات و حواشى بر کتب درسى از معقول و منقول و رسائل و جزوات در موضوعات و فنون گوناگون نوشته ‏ام:

۱- تکمله منهاج البراعه، شرح نهج البلاغة به عربى در پنج جلد، که تکمیل «منهاج البراعة فى شرح نهج البلاغة» میرزا حبیب اللّه خویى است و مقدمه آن بقلم استاد علامه، میرزا ابو الحسن شعرانى -رضوان اللّه تعالى علیه- در تقریظ کتاب مزّین است.

۲- رساله‏ اى در ولایت و امامت.

۳- رساله ‏اى در رؤیت و عدم آن، بر مشرب حکمت و کلام.

۴- رساله ‏اى در لقاء اللّه، بر منهل عرفان.

۵- رساله‏ اى به نام «فصل الخطاب فى عدم تحریف کتاب رب الأرباب»، که با عنوان «قرآن هرگز تحریف نشده»، ترجمه شده است.

۶- رساله‏ اى در صبح و شفق و تحقیق در صبح صادق و کاذب و بیان طایفه ‏اى از آیات و روایات در این موضوع.

۷- تصحیح و اعراب اصول کافى ثقة الاسلام شیخ کلینى که در دو جلد طبع شده است.

۸- اضبط المقال فى ضبط اسماء الرجال، رساله ‏اى در ضبط اسماء روات احادیث که در آخر جلد اول کافى بطبع رسیده است.

۹- تصحیح خلاصه منهج الصادقین در تفسیر قرآن تألیف مرحوم ملافتح اللّه کاشانى.

۱۰- رساله ‏اى در قرائت حفص بن سلیمان و ابوبکر بن عیاش، راویان عاصم ابن ابى النجود بهدلة که در آخر تفسیر منهج مذکور بطبع رسیده است. علت تألیف این رساله این بود که تفسیر منهج چه کبیر آن و چه خلاصه آن، بقرائت ابوبکر از عاصم ترجمه بفارسى شده است و قرائت متداول قرآن بقرائت حفص از عاصم است و قرائت عاصم همان قرائت امیر المؤمنین على -علیه السلام- است مگر در ده کلمه قرآن چنانکه امین الاسلام طبرسى قدّس سرّه در تفسیر مجمع البیان بدان تصریح فرموده است. و این مطلب را در رساله فصل الخطاب فى عدم تحریف کتاب ربّ الأرباب نقل کرده ‏ایم که: ان قراءة عاصم هى قراءة امیر المؤمنین على بن ابى طالب -علیه السلام- الّا فى عشر کلمات ادخلها ابوبکر فى قراءة عاصم حتى استخلصت قراءة على علیه السلام. و علامه حلّى -رضوان اللّه علیه- در منتهى فرمود: اضبط هذه القراءات السبع عند ارباب البصیرة هو قراءة عاصم المذکور بروایة أبى بکر بن عیاش. و در تذکره فرمود: ان هذا المصحف الموجود الآن هو مصحف على -علیه السلام-. راقم سطور در تدوین این رساله بسیار زحمت کشیده است. ولى ناگفته نماند که تصحیح تفسیر و رساله ما در قرائت که بانضمام آن چاپ شده است در ظهر کتاب بنام استاد علامه شعرانى- رضوان اللّه علیه- نوشته شد و این بنده بپاس احترام استاد متعرض ناشر نشد و خود آنجناب از این عمل ناشر ناراحت شده بود و علّت عمل ناشر استفاده از شهرت مرحوم استاد بود- اللهم لا تجعل الدنیا اکبر همّنا-.

۱۱- تصحیح «خزائن» ملا احمد نراقى با مقدمه و حواشى و تعلیقات اینجانب بعربى و فارسى.

۱۲- تصحیح کلیله و دمنه فارسى بقلم ابوالمعالى نصراللّه منشى با مقدمه و حواشى و مآخذ اشعار و امثال و ترجمه دو باب آخر آن بفارسى بقلم اینجانب.

۱۳- انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه.

۱۴- خلاصه رساله «انسان کامل از نظر نهج البلاغه». این دو رساله بمناسبت هزاره نهج البلاغه بساحت مبارک اهل ولایت آن بنیاد خیر نهاد اهدا شد و بطبع رسید.

۱۵- تصحیح نصاب الصبیان با مقدمه و تحشیه آن، مزین به تقریظ مرحوم استاد شعرانى.

۱۶- دروس معرفة الوقت و القبله، به عربى. در این کتاب جمیع مسائل وقت و قبله و هلال را بصورت چندین درس بر مبناى ریاضى بوجوه و طرق عدیده آورده ‏ایم و بسیارى از آیات و روایات درباره آنها را شرح کرده ‏ایم و به اقوال کتب فقهیه متعرض شده ‏ایم و آنچه را که احتیاج بشرح داشت بیان کرده ‏ایم و بر آنچه که نظر داشته ‏ایم نظر داده ‏ایم و مباحث متفنّنه بسیارى در آن کتاب آورده ‏ایم که هر درس آن خود رساله ‏اى جداگانه است.

۱۷- شرح زیج بهادرى بفارسى.

۱۸- تعلیقات بر اسفار صدر المتالهین بخصوص از اول جواهر و اعراض تا آخر آن بتفصیل.

۱۹- تعلیقات بر اول تا آخر شرح خواجه طوسى بر حکمت اشارات ابن سینا. و بتصحیح کامل آن از روى چندین نسخه شرح اشارات که در اثناى سه دوره تدریس آن بتمام و کمال تاکنون اشتغال داشتم، توفیق یافتم.

۲۰- تعلیقات بر دوره منطق منظومه متأله سبزوارى.

۲۱- رساله ‏اى در مناسک حج و پاره ‏اى از مسائل فقهیه در موضوعات عدیده.

۲۲- تعلیقات بر هشت باب معانى شرح مطول تفتازانى.

۲۳- شرح فصوص فارابى یکدوره کامل آن بفارسى.

۲۴- رساله ‏اى در تجرد نفس ناطقه که در اثبات این مدّعى تاکنون بیش از هفتاد دلیل از کتب پیشینیان نقل کرده‏ ایم و به ذکر آیات و روایات و مطالب مفید بسیار در این باب تبرّک جسته ‏ایم.

۲۵- رساله ‏اى در توقیفیت اسماء.

۲۶- رساله ‏اى در ردّ جبر و تفویض و اثبات امر بین الامرین بر مبناى حکمت متعالیه.

۲۷- رساله ‏اى در مراتب و درجات قرآن مجید.

۲۸- دیوان اشعارم که ابتداى آن مزین به تقریظ استاد حکیم میرزا مهدى الهى قمشه ‏اى -قدّس سرّه- بخطّ خود آنجناب است.

۲۹- تعلیقات و حواشى بر دوره اصول اقلیدس و شرح صدور آن بتحریر خواجه طوسى. در تصحیح این کتاب از روى چندین نسخه خطّى، که سه دوره بتدریس آن در حوزه علمیه قم توفیق یافته ‏ام، زحمت بسیار کشیده ‏ام.

۳۰- تعلیقات و حواشى بر اکرمانالاؤوس بتحریر خواجه طوسى، از آغاز تا انجام آن بتفصیل که خود بمنزله شرحى بر آنست. این کتاب در مثلثات کروى و بخصوص در شکل قطاع کرّى (شکل مانالاوس) بحث کرده است. و در ترتیب کلاسیکى ریاضیات باصطلاح دانشمندان ریاضى ما از متوسطات است. این کتاب گرانقدر را در مدّت سه سال تحصیلى در حوزه علمیه قم یکدوره تدریس و آنرا از روى چندین نسخه خطى تصحیح کامل نموده ‏ایم و در تعلیق و تحشیه آن بسیار زحمت کشیده ‏ایم و در اینکار اثرى قیم بجا گذاشته ‏ایم.

۳۱- تعلیقات بر اکرثاوذوسیوس از بدو تا ختم آن.

۳۲- تعلیقات بر مساکن از اول تا آخر آن.

۳۳- رساله ‏اى در میل کلّى و مسائل متعدد هندسى و نجومى که در اقبال و ادبار معدل النهار و منطقة البروج در بیان بعض از آیات قرآنى بحث کرده ‏ایم.

۳۴- رساله ‏اى در علم اوفاق، که بیش از هفتاد درس است و بصورت دروس تنظیم شده است.

۳۵- رساله ‏اى در ظلّ (تانژانت).

۳۶- رساله ‏اى در تفسیر «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏».

۳۷- رساله ‏اى در سیر و سلوک.

۳۸- الهى نامه.

۳۹- کتابى در نکات علمیه به نام هزار و یک نکته.

۴۰- رساله ‏اى در تکسیر دائره و بیان نسبت محیط بقطر دائره یعنى بحث از پى.

۴۱- رساله ‏اى در تحصیل بعد بین المرکزین که شرح مقاله‏اى از مجسطى بطلیموس است.

۴۲- دروس معرفت نفس بفارسى که تاکنون در حدود یکصد و پنجاه و پنج درس نوشته شده است.

۴۳- رساله ‏اى مفصل و مبسوط در اتحاد عقل و عاقل و معقول.

۴۴- رساله ‏اى در مثل (مثل افلاطونى) و عالم مثال و مثل معلقه.

۴۵- وجیزه ‏اى در تجدد امثال عارف و حرکت جوهرى حکیم.

۴۶- تعلیقات بر آغاز تا انجام «تحفة الأجلّة فى معرفة القبلة»، تالیف مرحوم سردار کابلى.

۴۷- رساله ‏اى در تضاد.

۴۸- رساله ‏اى در علم.

۴۹- رساله‏ اى در جعل.

۵۰- تعلیقات بر شرح قیصرى بر «فصوص» محیى الدین عربى.

۵۱- تعلیقات بر قبله ملا مظفر.

۵۲- مآخذ و مصادر نهج البلاغة و استدراکات بر آن.

۵۳- تعلیقات بر شرح علامه حلى بر تجرید خواجه طوسى قدس سرهما.

۵۴- رساله ‏اى به نام مفاتیح المخازن که در حقیقت تکمله مقدمات دوازده‏گانه علامه قیصرى بر شرح فصوص شیخ اکبر است.

۵۵- شرح فصوص محیى الدین بفارسى یکدوره کامل آن.

۵۶- رساله انه الحق.

۵۷- نهج الولایه.

۵۸- دروس اتحاد عاقل بمعقول.

۵۹- وحدت از دیدگاه عارف و حکیم.

۶۰- سى فصل در معرفت وقت و قبله.

۶۱- شرح باب توحید حدیقه سنائى غزنوى، و شرح ابیاتى از غزلیات خواجه حافظ، و حواشى بر شرح نیشابورى بر مجسطى و رسائل و جزوات و تعلیقات دیگر.

از منظر بزرگان

  • آیت الله میرزا ابوالحسن شعرانى استاد علامه حسن زاده ضمن تأیید مقام علمى و فقهى ایشان، مى نویسد: «مولانا الاجلّ الموفق نجم الدین و نور الصبایه و مصباح العلم و شمس الهدایه شیخ حسن آملى معروف به حسن زاده در علم قرآن: لفظ و معنایش، باطن و ظاهرش، قرائت و کتابتش و دیگر امور متعلق به آن بر اقران خویش فائق و در تتبع احادیث و علوم ادبى مورد نیاز در آن بر غیر خویش برتر گشته است. کلمات کتاب شریف کافى را ضبط کرده و آن را به نحوه شگفت آور اعراب گذارى کرده است. در علم نجوم و ریاضیات وابسته ید طولایى دارد و در استخراج افلاک و کسوفین داراى مهارت است. او در علوم شرعیه عقلیه و نقلیه سوارکار ماهر میدان مسابقه است. من او را بر استنباط فروع از اصول توانا دیدم و به او اجازه دادم روایاتى که نقل آن براى من صحیح است، از من روایت نماید.»[۱]
  • عارف نامدار آیت الله سیّد رضا بهاء الدینی درباره علامه حسن زاده می فرمایند: «افرادی که از نظر علمی پشتکار دارند، توانسته اند از حوزه خوب استفاده کنند و در کنار آن به خودسازی و تهذیب نفس رسیده اند. خدمت اینان ارزش دارد و امید اسلام هستند. بنده زمانی بود که به خاطر مسائلی که پیش آمد، از حوزه و طلاب ناامید شدم و لیکن چشمم که به آقای حسن زاده آملی افتاد به کلّی از نظر خود برگشتم و امیدوار شدم.»
  • استاد صمدی آملی از شاگردان علامه و نویسنده کتاب «شرح دفتر دل» در مقدمه آن کتاب می فرماید: این صحیفه ای است مسمی به شرح دفتر دل که شرح و تفسیر وجیزه نوریه و عرشی دفتر دل شیخ عارف، کامل مکمل، واصل به مقام منیع قرب فریضه، حضرت راقی به قله های معارف الهی، و نائل به قله بلند و رفیع اجتهاد در علوم عقلیه و نقلیه، صاحب علم و عمل، و طود عظیم تحقیق و تفکیر، حبر فاخر و بحر زاخر و علم علم، عارف مکاشف ربانی، فقیه صمدانی، عالم به ریاضیات عالیه از هیئت و حساب و هندسه، عالم به علوم غربیه، و متحقق به حقائق الهیه و اسرار سبحانیه، مفسر تفسیر انفسی قرآن فرقان، استاد اکبر، معلم اخلاق، مراقب ادب مع الله، و مکمل نفوس شیقه الی الکمال آیة الله العظمی حضرت علامه ذوالفنون جناب حسن زاده آملی (روحی فداه) که حقیقت علم را از کوثر ولایت عظمای الهی، یعنی از دهان مطهر و منبع آب حیات انسانی، ثامن الحجج حضرت ولی الله الاعظم علی بن موسی الرضا علیهماالسلام چشیده است.[۲]

توصیه‌های اخلاقی

دهان روح و تن:

انسان دو دهان دارد: یکى گوش که دهان روح او است و دیگر دهان که دهان تن او است. این دو دهان خیلى محترم اند. انسان باید خیلى مواظب آن ها باشد. یعنى باید صادرات و واردات این دهانها را خیلى مراقب باشد. آن هایى که هرزه خوراک مى شوند، هرزه کار مى گردند. کسانى که هرزه شنو مى شوند، هرزه گو مى گردند. وقتى واردات انسان هرزه شد، صادرات او هم هرزه و پلید و کثیف مى شود. یعنى قلم او هرزه و نوشته هایش زهرآگین خواهد بود. حضرت وصى، امیرالمؤمنین، علیه السلام فرمود: «عمل نبات است و هیچ نبات از آب بى نیاز نیست و آب ها گوناگون اند. هر آبى که پاک است، آن نبات هم پاک و میوه اش شیرین خواهد بود; و هر آبى که پلید است، آن نبات هم پلید و میوه او تلخ است.» خود عمل، حاکى است که از چه آبى روییده شده است.

وقت اندک و کار بسیار:

بدان که باید تخم و ریشه سعادت را در این نشأة، در مزرعه دلت بکارى و غرس کنى. این جا را دریاب، این جا جاى تجارت و کسب و کار است; و وقت هم خیلى کم است. وقت خیلى کم است و ابد در پیش داریم. این جمله را از امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کنم، فرمود: «ردوهم ورود الهیم العطاش»; یعنى شتران تشنه را مى بینید که وقتى چشمشان به نهر آب افتاد چگونه مى کوشند و مى شتابند و از یکدیگر سبقت مى گیرند که خودشان را به نهر آب برسانند، شما هم با قرآن و عترت پیغمبر و جوامع روایى که گنج هاى رحمان اند این چنین باشید. بیایید به سوى این منبع آب حیات که قرآن و عترت است. وقت خیلى کم است و ما خیلى کار داریم. امروز و فردا نکنید. امام صادق علیه السلام فرمود: «اگر پرده برداشته شود و شما آن سوى را ببینید، خواهید دید اکثر مردم به علت تسویف، به کیفر اعمال بد این جاى خودشان مبتلا شده اند.» تسویف یعنى سوف سوف کردن، یعنى امروز و فردا کردن، بهار و تابستان کردن، امسال و سال دیگر کردن. وقت نیست، و باید به جد بکوشیم تا خودمان را درست بسازیم.

تشرف خدمت امام رضا علیه السلام در عالم رؤیا

استاد حسن زاده خود در این رابطه مى فرمایند: در عنفوان جوانى و آغاز درس زندگانى که در مسجد جامع آمل سرگرم بصرف ایام در اسم و فعل و حرف بودم، و محو در فرا گرفتن صرف و نحو، در سحرخیزى و تهجّد عزمى راسخ و ارادتى ثابت داشتم؛ در رؤیاى مبارک سحرى به ارض اقدس رضوى تشرف حاصل کردم و بزیارت جمال دل‌‏آراى ولى اللّه اعظم ثامن الحجج على بن موسى الرضا -علیه و على آبائه و ابنائه آلاف التحیة و الثنا- نائل شدم.

در آن لیله مبارکه قبل از آنکه بحضور باهر النور امام- علیه السلام- مشرف شوم مرا به مسجدى بردند که در آن مزار حبیبى از احبّاء اللّه بود و به من فرمودند در کنار این تربت دو رکعت نماز حاجت بخوان و حاجت بخواه که برآورده است، من از روى عشق و علاقه مفرطى که به علم داشتم نماز خواندم و از خداوند سبحان علم خواستم.

سپس به پیشگاه والاى امام هشتم سلطان دین رضا -روحى لتربته الفداء، و خاک درش تاج سرم- رسیدم و عرض ادب نمودم بدون اینکه سخنى بگویم امام که آگاه به سرّ من بود و اشتیاق و التهاب و تشنگى مرا براى تحصیل آب حیات علم مى‏ دانست فرمود نزدیک بیا، نزدیک رفتم و چشم به روى امام گشودم دیدم با دهانش آب دهانش را جمع کرد و بر لب آورد و بمن اشارت فرمود که بنوش، امام خم شد و من زبانم را درآوردم و با تمام حرص و ولع که خواستم لبهاى امام را بخورم، از کوثر دهانش آن آب حیات را نوشیدم و در همان حال به قلبم خطور کرد که امیر المؤمنین على -علیه السلام- فرمود: پیغمبر اکرم(ص) آب دهانش را به لبش آورد و من آنرا بخوردم که هزار در علم و از هر درى هزار در دیگرى به روى من گشوده شد.

پس از آن امام- علیه السلام- طى الارض را عملا به من بنمود، که از آن خواب نوشین شیرین که از هزاران سال بیدارى من بهتر بود بدر آمدم، به آن نوید سحرگاهى امیدوارم که روزى بگفتار حافظ شیرین سخن بترنّم آیم که:.

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند * واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

چه مبارک سحرى بود و چه فرخنده شبى ‏* آن شب قدر که این تازه براتم دادند

من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب ‏* مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند

ارتحال

بیماری قلبی حضرت علامه، سه روز قبل از ارتحال دوباره تشدید شد و در روز سوم مهرماه، ایشان دچار سکته شدند. کادر درمان بیمارستان امام رضا علیه السلام آمل، بسیار تلاش کردند ولی در ساعت ۲۱ و ۱۵ دقیقه ایست قلبی واقع شد و عملیات احیاء موفق نبود و این عالم فرزانه جهان اسلام، در تاریخ 1400/7/3 به ملکوت اعلا پیوستند.[۳]

پانویس

  1. فرهیختگان تمدن شیعه به نقل از در آسمان معرفت، ص ۴۳۰.
  2. شرح دفتر دل، مقدمه
  3. خبرگزلری فارس، دکتر آسوری : http://fna.ir/47bjq


منابع

آرشیو عکس و تصویر