پیشگامی امام علی علیهالسلام در اسلام: تفاوت بین نسخهها
جز (6پروژه: رتبه بندی، اولویت بندی ، سنجش کیفی) |
مهدی موسوی (بحث | مشارکتها) جز (مهدی موسوی صفحهٔ پیشگامی حضرت علی در اسلام را به پیشگامی امام علی علیهالسلام در اسلام منتقل کرد) |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است) | |||
سطر ۲: | سطر ۲: | ||
{{خوب}} | {{خوب}} | ||
+ | بر اساس برخی آیات [[قرآن]] و [[تفسیر قرآن|تفاسیر]] و [[احادیث]] نبوى و نظرات دانشمندان بزرگ [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، [[امام علی علیه السلام|امیرالمؤمنین على]] (علیهالسلام) نخستین مرد در میان مسلمانان است که به [[خدا]] و [[پیامبر اسلام|رسول خدا]] (صلى الله علیه و آله) [[ایمان]] آورد. | ||
+ | ==دلایل پیشگامی امیرالمؤمنین در اسلام== | ||
+ | ===پیشگامی امیرالمؤمنین در قرآن و تفاسیر=== | ||
− | + | در [[قرآن مجید]] تقدم در [[اسلام]] و [[ایمان]] و تصدیق و یارى [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله یکى از امتیازات بزرگ براى مؤمنین شمرده شده، و پروردگار عالم از گروه پیشگامان به نیکى یاد کرده، و وعده بزرگ و پاداش مضاعف به آنان مى دهد: «و السابقون السابقون * اولئک المقربون».<ref> [[سوره واقعه]]، ۱۰ و ۱۱.</ref> | |
− | + | این [[آیه]] افراد پیشتاز در کارهاى نیک، به ویژه ایمان و فداکارى را تمجید مى نماید. و در آیه دیگرى در مورد «[[مهاجرین]] و [[انصار]]» که زودتر از دیگران آئین یکتا پرستى را پذیرفته، و به وظیفه خود عمل نموده اند، وعده رضاى خدا و [[بهشت]] جاودانى مرحمت گردیده است: «و السابقون الاولون من المهاجرین و الانصار و الذین اتبعوهم باحسان رضى الله عنهم و رضوا عنه، و اعدّ لهم جنات تجرى تحتها الانهار، خالدین فیها ابدا ذلک الفوز العظیم».<ref> [[سوره توبه]]، ۱۰۰.</ref> | |
− | + | در این آیات، پروردگار عالم از اشخاص پیشتاز در کارهاى خیر، و مخصوصا از مهاجرین و انصارى که جزو نخستین مؤمنین هستند به نیکى یاد نموده، و پاداش بهشت و «فوز عظیم» وعده مى دهد. | |
− | + | در ذیل این آیات در تفسیرهاى [[شیعه]] و [[سنی|سنى]]، احادیثى در ارتباط با سبقت ایمان [[حضرت على]] علیه السلام مطالبى آمده است، از آن جمله در [[حدیث|حدیثى]] [[ابن عباس]] از [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله نقل مى کند، که [[جبرئیل|جبرئیل امین]] از سوى خدا آمده و در رابطه با آیه نخست فرمود: «ذلک على و شیعته، هم السابقون من الله بکرامتهم».<ref> تفسیر مجمع البیان، ج ۹ ص ۲۱۵؛ تفسیر المیزان، ج ۱۹ ص ۱۳۴؛ تفسیر نمونه، ج ۱۹ ص ۲۰۵؛ تفسیر نور الثقلین، ج ۵ ص ۲۰۹.</ref> آنان على و پیروان او هستند، که پیشتازان و مقربان درگاه الهى مى باشند، به خاطر عظمتى که خداوند براى آنان قائل است. | |
− | + | علاوه بر این حدیث، صدها حدیث دیگر و نقل هاى تاریخى از منابع معتبر [[اهل سنت]] به دست ما رسیده است که حاکى است [[امیرالمؤمنین]] علیه السلام نخستین و پیشگام ترین افراد در ایمان به خدا و رسول او است. [[علامه امینى]] در کتاب شریف «[[الغدیر]]» یکصد حدیث از کتاب هاى اهل سنت در این باره نقل مى کند.<ref> الغدیر، ج ۳ ص ۲۱۹؛ شرح ابن ابى الحدید، ج ۴ ص ۱۲۲: «ان امیرالمؤمنین ما زال یدعى ذلک لنفسه و یجعله فى افضلیته...».</ref> از این جملات و شواهد زنده [[قرآن|قرآنى]] و حدیثى نتیجه مى گیریم که پیشتازى در ایمان به خدا و پیامبر عزیز اسلام، خود یک امتیاز بزرگ، و موجب افتخار مى باشد، که على علیه السلام آن را از آن خود ساخته است. | |
− | + | === پیشگامی امیرالمؤمنین در نظر پیامبر اسلام === | |
+ | پیامبر گرامى اسلام طبق دستور صریح [[قرآن مجید]] مبین حق و باطل، و رافع اختلاف در میان مردم است، و خداوند متعال تاکید مى کند که مردم هنگام بروز اختلاف به آن حضرت مراجعه نموده و از طریق وى مشکل خویش را برطرف سازند.<ref> [[سوره نساء]]، ۵۹.</ref> در این موضوع، احادیثى را از [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله از کتاب هاى معتبر [[اهل سنت]] ذکر می کنیم: | ||
− | + | *۱- عن عمر بن خطاب: قال رسول الله: «...انت اول الناس اسلاما و اول الناس ایمانا و انت منّى بمنزلة هارون من موسى»<ref> کنزالعمال، ج ۱۳ ص ۱۲۴؛ بحارالانوار، ج ۴۰ ص ۷۸.</ref> [[عمر بن خطاب]] مى گوید: با جمعى به محضر پیامبر خدا شرفیاب شدیم، ناگاه آن حضرت دست خود را بر شانه على (علیه السلام) گذاشته و فرمود: «تو نخستین کسى هستى که با اسلام خود رسالت مرا تایید نموده و ایمان آوردى، نسبت تو به من همانند نسبت [[حضرت هارون علیه السلام|هارون]] است به موسى!» | |
− | + | *۲- عن النبى صلی الله علیه و آله: «اولکم وارداً علىّ الحوض اولکم اسلاما على بن ابیطالب»<ref> شرح ابن ابى الحدید، ج ۴ ص ۱۱۷؛ الغدیر، ج ۳ ص ۲۲۰ و چند حدیث دیگر.</ref> رسول خدا فرمودند: نخستین کسى که در «[[کوثر|حوض کوثر]]» بر من وارد مى گردد، آن شخص است که پیش از همه ایمان آورده است، و او «على بن ابیطالب» مى باشد. | |
− | + | *۳- قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «لقد صلت الملائکة علىَّ و على علىٍّ سبع سنین لم تصل على ثالث لنا»<ref> شرح ابى الحدید، ج ۷ ص ۲۱۹.</ref> همانا ملائکه خداوند هفت سال براى من و على درود و صلوات فرستاده اند که هنوز از شخص ثالثى خبرى نبود! | |
− | + | *۴- قال ایضا: «على اول من آمن بى، و اول من یصافحنى یوم القیامة، و هو الصدیق الاکبر، و هو الفاروق یفرق بین الحق و الباطل.»<ref> فرائد السمطین، ج ۱ ص ۳۹ ش ۳.</ref> نبى اعظم در مورد عظمت على علیه السلام مى فرماید: على اولین کسى است که به من ایمان آورده، و نخستین کسى است که در [[روز قیامت ]] با من مصافحه مى کند، و اوست که صدیق اکبر است، و بین حق و باطل تمیز مى دهد!! | |
− | + | *۵- و در حدیث دیگرى مى فرمایند: على نخستین کسى است که با من نماز خواند.<ref> فرائد السمطین، ج ۱ ص ۲۴۵ ش ۱۹۰ (ان اول من صلى معى على).</ref> | |
− | + | *۶- عن ابن عباس قال: سمعت عمر بن الخطاب یقول: کفوا عن ذکر على بن ابى طالب فقد رایت من رسول الله صلی الله علیه و آله فیه خصالا لان تکون لى واحدة منهن فى آل الخطاب احب الى مما طلعت علیه الشمس... قال رسول الله: انک مخاصم تخاصم انت اول المؤمنین ایمانا، و اعلمهم بایام الله، و اوفاهم بعهده و اقسمهم بالسویه،... .<ref> کنزالعمال، ج ۱۳ ص ۱۱۷-۱۱۶.</ref> [[ابن عباس]] مى گوید از خلیفه دوم شنیدم که مى گفت: هر گز در مورد «على بن ابیطالب» بد نگوئید، زیرا از پیامبر خدا درباره وى صفاتى را شنیدم که هرگاه یکى از آن ها در آل خطاب بود، براى من بهتر از همه آن ها بود که آفتاب بر آن ها مى تابد! آن گاه قضیه مبسوطى را شرح مى دهد که با هم فکران خود [[ابوبکر]] و ابوعبیده به محضر رسول خدا رسیدند، در حالى که آن حضرت به على علیه السلام تکیه نموده و از او کمک مى گرفت، فرمودند: على! با تو مخاصمه و محاجه خواهند کرد، تو نخستین فردى هستى که به من ایمان آوردى، و تو به ایام الله و روزهاى خاص از همه داناترى و از جهت وفا و تعهد و عدالت نیز بر همه برترى دارى... . | |
− | + | همه این احادیث که از طریق اهل سنت و از منابع معتبر آنان ذکر گردید، حاکى است که امیرالمؤمنین نه تنها نخستین فردى است که به خدا و پیامبرش ایمان آورده و در راه رضاى خدا و رسولش فداکارى کرده است، بلکه داراى امتیازات خاص و منحصر به فرد دیگرى نیز بوده است. | |
− | + | === احتجاج امیرالمؤمنین به پیشگامی خود === | |
+ | علاوه بر آیات و تفاسیرى که در پیشگام بودن [[حضرت على]] علیه السلام در ایمان به خدا و رسولش نقل کردیم، خود آن حضرت نیز در موارد زیادى به آن اشاره مى فرمود، و ایشان در مناظره ها و محاجه هایش با رقبا و غاصبان [[ولایت]] به این موضوع تمسک نموده و آن را یکى از فضایل و امتیازات خویش به حساب مى آورد. ما در این جا نمونه هاى اندکى ذکر مى کنیم: | ||
− | * | + | *۱- قال على علیه السلام: «انا عبدالله و اخو رسوله، و انا الصدیق الاکبر، لا یقولها بعدى الا کذاب مفتر، و لقد صلیت قبل الناس سبع سنین.»<ref> کنز العمال، ج ۱۳ ص ۱۲۲؛ سنن ابن ماجه، ج ۱ ص ۴۴ ش ۱۲۰؛ شرح ابن ابى الحدید، ج ۱ ص ۳۰؛ الغدیر، ج ۳ ص ۲۲۱.</ref> على علیه السلام مى فرمایند: من بنده خدا و برادر پیامبرم، صدیق اکبر منم، این ادعا را کسى نمى کند مگر این که دروغگوى آشکار و بزرگ است، هان اى مردم! بدانید که من هفت سال قبل از دیگران [[نماز]] خواندم. |
− | + | *۲- قال على علیه السلام: «و لقد کان یجاور فى کل سنة بحراء فأراه و لا یراه غیرى و لم یجمع بیت واحد یومئذ فى الاسلام غیر رسول الله صلی الله علیه و آله و خدیجة و انا ثالثهما، أرى نور الوحى و الرسالة، و أشم ریح النبویة...».<ref> نهج البلاغه، ترجمه فیض خ ۲۳۴، ص ۸۱۱ و ۸۱۲.</ref> رسول خدا در هر سالى (یک ماه) در [[غارحراء|غار حراء]] به عبادت مى پرداخت، جز من کسى او را نمى دید و فقط من در کنارش بودم، و در آن زمان اسلام به هیچ خانه اى نیامده بود مگر به خانه رسول خدا و خدیجه و من که در کنار آنان بودم، نور [[وحى]] و رسالت را مى دیدم، و بوى خوش [[نبوت]] را مى بوئیدم. | |
− | * | + | *۳- قال على علیه السلام: «... فانا اول من آمن به، ام على نبیه؟ فانا اول من صدّقه...».<ref> نهج البلاغه، خ ۷۰ ص ۱۶۶؛ شرح ابن ابى الحدید، ج ۶ ص ۱۲۷.</ref> در [[جنگ صفین]] چون سپاه آن حضرت بعد از حیله [[معاویه]] و [[عمروعاص]] دست از جنگ برداشته و گروه منافقین به ساحت مقدس و با عظمت مولاى متقیان جسارت کردند، حضرت در جواب آنان فرمودند: «آیا به خدا دروغ مى گویم؟ در حالى که من نخستین فردى هستم که به او ایمان آورده ام؟ و یا به پیامبر [[دروغ]] مى گویم که باز نخستین شخصى هستم که رسالت وى را تصدیق کردم.» |
− | + | از این فرازهاى نمونه که از ده ها مورد دیگر برگزیدیم، به صراحت به دست مى آید که آن حضرت (علاوه بر فضایل دیگرش که در جاى خود بحث مى گردد) در سبقت ایمان و تایید و تصدیق رسالت پیامبر خدا پیشتاز بوده، و بر تمام مؤمنین و [[صحابی|اصحاب]] رسول گرامى اسلام پیشى گرفته است. | |
− | + | === پیشگامی امیرالمؤمنین در نظر عالمان و مورخان === | |
+ | تمام دانشمندان و مورخان و سیره نویسان اتفاق نظر دارند که على بن ابی طالب علیه السلام اولین فردى است که رسالت پیامبر خدا را تایید کرده، و در حساس ترین و خطرناک ترین ایام جان خود را با رضاى الهى معامله نموده است، البته در این میان برخى مغرضین که تحمل فضایل آن حضرت را نداشته اند، گاهى بر خلاف [[اجماع]] حاصله سنگ اندازى کرده اند، که کسى از شخصیت هاى اسلامى و تاریخى به آن توجه نکرده است. | ||
− | + | عفیف بن قیس کندى که یک بازرگان بود، براى خرید اجناس مربوطه وارد [[مکه]] شد، و به منزل [[عباس بن عبدالمطلب]] مراجعه کرد، آنان زمانى در کنار [[کعبه]] نشسته بودند، و به سوى آن تماشا مى کردند، ناگاه رسول خدا وارد [[مسجدالحرام]] گردید، و به سوى آسمان نگاه کرد، و آرام به کنار کعبه آمد، دیرى نپائید که على نیز وارد مسجد شد، و در طرف راست پیامبر خدا قرار گرفت، و سپس [[خدیجه کبری|خدیجه]] همسر پیامبر وارد گشت، و در عقب آنان ایستاد... رسول اکرم با امیرالمؤمنین و خدیجه مشغول نماز شدند، و مردم بت پرست این صحنه را تماشا مى کردند، و رکوع و سجود و کیفیت نماز آنان را مورد توجه قرار مى دادند... عفیف کندى به عباس بن عبدالمطلب گفت: چه امر بزرگى است! عباس نیز جواب مشابه داد، و سپس خطاب به عفیف گفت: مى دانى که این جوان کیست؟ عفیف: نه، او کیست؟ عباس: او «محمد بن عبد الله» پسر برادرم است، آیا مى دانى آن جوان دیگر کیست؟ عفیف: نه، او کیست؟ عباس: او نیز پسر برادر دیگرم على بن ابیطالب است. آیا آن زن را مى شناسى؟ عفیف: نه، او را چه مى شناسم؟ عباس: او خدیجه دختر خویلد همسر محمد است. این پسر برادرم محمد فکر مى کند که خدایش آفریدگار زمین و آسمان است، و وى را به این دین و برنامه دستور داده، او خود را پیامبر خدا مى داند؟ و کسى از ما او را تصدیق نکرده است، فقط همین جوان و این زن او را تایید و تصدیق کرده اند، سوگند به خدا در روى این زمین پهناور جز این سه نفر کسى پیرو این دین نمى باشد.<ref> مسند احمد حنبل، ج ۱ ص ۲۰۹ و ۲۱۰؛ کامل ابن اثیر، ج ۲ ص ۵۷؛ تاریخ طبرى، ۲ ص ۲۱۲؛ شرح ابن ابى الحدید، ج ۱ ص ۲۹؛ کنز العمال، ج ۱۳ ص ۱۱۱؛ بحارالانوار، ج ۴۱ ص ۱۵۱.</ref> | |
− | + | [[ابن ابی الحدید]] که یکى از مورخین و محققین بزرگ اهل سنت است، مى نویسد: «واعلم ان شیوخنا المتکلمین لایکادون یختلفون فى ان اول الناس اسلاما على بن ابیطالب علیه السلام.»<ref> شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج ۴ ص ۱۲۲.</ref> بدان که در میان اکابر و بزرگان و متکلمین گروه «[[معتزله]]» اختلافى نیست که على بن ابى طالب علیه السلام نخستین فردى است به اسلام [[ایمان]] آورده و پیامبر خدا را تایید کرده است. | |
− | + | و سپس دو بیت اشعارى را که منتسب به امیرالمؤمنین علیه السلام در این زمینه است نقل می کند: | |
− | + | محمد النبى اخى و صهرى و حمزة سیدالشهداء عمى * سبقتکم الى الاسلام طرا غلاما ما بلغت اوان حلمى | |
− | + | رسول خدا برادر و پدر خانم من است و [[حمزه سید الشهداء]] عموى من مى باشد من بر تمام شما در ایمان به خدا و پیامبر پیشتازم در حالى که هنوز به سن بلوغ نرسیده بودم. | |
− | + | او بعد در یک تتبع و تحقیق تاریخى مى نویسد: [[سلمان فارسى]]، [[ابوذر غفارى]]، [[مقداد]]، [[خباب بن ارت]]، [[ابوسعید خدری|ابوسعید خدرى]]، زید بن اسلم، و اکثر اهل حدیث و تحقیق و سیره معتقدند که نخستین مؤمن به خدا و پیامبر، على علیه السلام است، و او بر تمام [[صحابه]] و یاران پیامبر مقدم است.<ref> شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج ۴ ص ۱۱۶.</ref> | |
− | + | یکى دیگر از بزرگان اهل سنت [[حاکم نیشابوری|حاکم نیشابورى]] است، که در این زمینه مى نویسد: «لا اعلم خلافا بین اصحاب التواریخ ان علیا رضى الله عنه اولهم اسلاما...».<ref> مستدرک على الصحیحین، کتاب معرفت، ص ۲۲ به نقل الغدیر ج ۳ ص ۲۳۸.</ref> در میان تاریخ نویسان، در مورد این که حضرت على علیه السلام اولین مومن به خدا و پیامبر است، هیچ گونه اختلاف نظر وجود ندارد. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | در | ||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
+ | و مرحوم [[علامه امینى]] در این زمینه (الاجماع على ان علیا اول من اسلم) باب مخصوص را ذکر نموده، و در آن از دهها دانشمند اهل سنت و مورخان و محققان صاحب نظر مطالبى در اعتراف به این حقیقت مسلم تاریخى آورده است.<ref> الغدیر، ج ۳ ص ۲۳۸ به بعد.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
− | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
− | على | + | * آفتاب ولایت، على اکبر بابازاده، ص ۳۱. |
− | |||
− | |||
{{شناختنامه امام علی (ع)}} | {{شناختنامه امام علی (ع)}} | ||
− | |||
[[رده:امام علی علیه السلام]] | [[رده:امام علی علیه السلام]] | ||
+ | [[رده:تاریخ اسلام]] | ||
[[رده: مقاله های مهم]] | [[رده: مقاله های مهم]] | ||
− | |||
{{سنجش کیفی | {{سنجش کیفی | ||
|سنجش=شده | |سنجش=شده |
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۵۶
بر اساس برخی آیات قرآن و تفاسیر و احادیث نبوى و نظرات دانشمندان بزرگ شیعه و اهل سنت، امیرالمؤمنین على (علیهالسلام) نخستین مرد در میان مسلمانان است که به خدا و رسول خدا (صلى الله علیه و آله) ایمان آورد.
محتویات
دلایل پیشگامی امیرالمؤمنین در اسلام
پیشگامی امیرالمؤمنین در قرآن و تفاسیر
در قرآن مجید تقدم در اسلام و ایمان و تصدیق و یارى رسول خدا صلى الله علیه و آله یکى از امتیازات بزرگ براى مؤمنین شمرده شده، و پروردگار عالم از گروه پیشگامان به نیکى یاد کرده، و وعده بزرگ و پاداش مضاعف به آنان مى دهد: «و السابقون السابقون * اولئک المقربون».[۱]
این آیه افراد پیشتاز در کارهاى نیک، به ویژه ایمان و فداکارى را تمجید مى نماید. و در آیه دیگرى در مورد «مهاجرین و انصار» که زودتر از دیگران آئین یکتا پرستى را پذیرفته، و به وظیفه خود عمل نموده اند، وعده رضاى خدا و بهشت جاودانى مرحمت گردیده است: «و السابقون الاولون من المهاجرین و الانصار و الذین اتبعوهم باحسان رضى الله عنهم و رضوا عنه، و اعدّ لهم جنات تجرى تحتها الانهار، خالدین فیها ابدا ذلک الفوز العظیم».[۲]
در این آیات، پروردگار عالم از اشخاص پیشتاز در کارهاى خیر، و مخصوصا از مهاجرین و انصارى که جزو نخستین مؤمنین هستند به نیکى یاد نموده، و پاداش بهشت و «فوز عظیم» وعده مى دهد.
در ذیل این آیات در تفسیرهاى شیعه و سنى، احادیثى در ارتباط با سبقت ایمان حضرت على علیه السلام مطالبى آمده است، از آن جمله در حدیثى ابن عباس از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل مى کند، که جبرئیل امین از سوى خدا آمده و در رابطه با آیه نخست فرمود: «ذلک على و شیعته، هم السابقون من الله بکرامتهم».[۳] آنان على و پیروان او هستند، که پیشتازان و مقربان درگاه الهى مى باشند، به خاطر عظمتى که خداوند براى آنان قائل است.
علاوه بر این حدیث، صدها حدیث دیگر و نقل هاى تاریخى از منابع معتبر اهل سنت به دست ما رسیده است که حاکى است امیرالمؤمنین علیه السلام نخستین و پیشگام ترین افراد در ایمان به خدا و رسول او است. علامه امینى در کتاب شریف «الغدیر» یکصد حدیث از کتاب هاى اهل سنت در این باره نقل مى کند.[۴] از این جملات و شواهد زنده قرآنى و حدیثى نتیجه مى گیریم که پیشتازى در ایمان به خدا و پیامبر عزیز اسلام، خود یک امتیاز بزرگ، و موجب افتخار مى باشد، که على علیه السلام آن را از آن خود ساخته است.
پیشگامی امیرالمؤمنین در نظر پیامبر اسلام
پیامبر گرامى اسلام طبق دستور صریح قرآن مجید مبین حق و باطل، و رافع اختلاف در میان مردم است، و خداوند متعال تاکید مى کند که مردم هنگام بروز اختلاف به آن حضرت مراجعه نموده و از طریق وى مشکل خویش را برطرف سازند.[۵] در این موضوع، احادیثى را از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله از کتاب هاى معتبر اهل سنت ذکر می کنیم:
- ۱- عن عمر بن خطاب: قال رسول الله: «...انت اول الناس اسلاما و اول الناس ایمانا و انت منّى بمنزلة هارون من موسى»[۶] عمر بن خطاب مى گوید: با جمعى به محضر پیامبر خدا شرفیاب شدیم، ناگاه آن حضرت دست خود را بر شانه على (علیه السلام) گذاشته و فرمود: «تو نخستین کسى هستى که با اسلام خود رسالت مرا تایید نموده و ایمان آوردى، نسبت تو به من همانند نسبت هارون است به موسى!»
- ۲- عن النبى صلی الله علیه و آله: «اولکم وارداً علىّ الحوض اولکم اسلاما على بن ابیطالب»[۷] رسول خدا فرمودند: نخستین کسى که در «حوض کوثر» بر من وارد مى گردد، آن شخص است که پیش از همه ایمان آورده است، و او «على بن ابیطالب» مى باشد.
- ۳- قال رسول الله صلی الله علیه و آله: «لقد صلت الملائکة علىَّ و على علىٍّ سبع سنین لم تصل على ثالث لنا»[۸] همانا ملائکه خداوند هفت سال براى من و على درود و صلوات فرستاده اند که هنوز از شخص ثالثى خبرى نبود!
- ۴- قال ایضا: «على اول من آمن بى، و اول من یصافحنى یوم القیامة، و هو الصدیق الاکبر، و هو الفاروق یفرق بین الحق و الباطل.»[۹] نبى اعظم در مورد عظمت على علیه السلام مى فرماید: على اولین کسى است که به من ایمان آورده، و نخستین کسى است که در روز قیامت با من مصافحه مى کند، و اوست که صدیق اکبر است، و بین حق و باطل تمیز مى دهد!!
- ۵- و در حدیث دیگرى مى فرمایند: على نخستین کسى است که با من نماز خواند.[۱۰]
- ۶- عن ابن عباس قال: سمعت عمر بن الخطاب یقول: کفوا عن ذکر على بن ابى طالب فقد رایت من رسول الله صلی الله علیه و آله فیه خصالا لان تکون لى واحدة منهن فى آل الخطاب احب الى مما طلعت علیه الشمس... قال رسول الله: انک مخاصم تخاصم انت اول المؤمنین ایمانا، و اعلمهم بایام الله، و اوفاهم بعهده و اقسمهم بالسویه،... .[۱۱] ابن عباس مى گوید از خلیفه دوم شنیدم که مى گفت: هر گز در مورد «على بن ابیطالب» بد نگوئید، زیرا از پیامبر خدا درباره وى صفاتى را شنیدم که هرگاه یکى از آن ها در آل خطاب بود، براى من بهتر از همه آن ها بود که آفتاب بر آن ها مى تابد! آن گاه قضیه مبسوطى را شرح مى دهد که با هم فکران خود ابوبکر و ابوعبیده به محضر رسول خدا رسیدند، در حالى که آن حضرت به على علیه السلام تکیه نموده و از او کمک مى گرفت، فرمودند: على! با تو مخاصمه و محاجه خواهند کرد، تو نخستین فردى هستى که به من ایمان آوردى، و تو به ایام الله و روزهاى خاص از همه داناترى و از جهت وفا و تعهد و عدالت نیز بر همه برترى دارى... .
همه این احادیث که از طریق اهل سنت و از منابع معتبر آنان ذکر گردید، حاکى است که امیرالمؤمنین نه تنها نخستین فردى است که به خدا و پیامبرش ایمان آورده و در راه رضاى خدا و رسولش فداکارى کرده است، بلکه داراى امتیازات خاص و منحصر به فرد دیگرى نیز بوده است.
احتجاج امیرالمؤمنین به پیشگامی خود
علاوه بر آیات و تفاسیرى که در پیشگام بودن حضرت على علیه السلام در ایمان به خدا و رسولش نقل کردیم، خود آن حضرت نیز در موارد زیادى به آن اشاره مى فرمود، و ایشان در مناظره ها و محاجه هایش با رقبا و غاصبان ولایت به این موضوع تمسک نموده و آن را یکى از فضایل و امتیازات خویش به حساب مى آورد. ما در این جا نمونه هاى اندکى ذکر مى کنیم:
- ۱- قال على علیه السلام: «انا عبدالله و اخو رسوله، و انا الصدیق الاکبر، لا یقولها بعدى الا کذاب مفتر، و لقد صلیت قبل الناس سبع سنین.»[۱۲] على علیه السلام مى فرمایند: من بنده خدا و برادر پیامبرم، صدیق اکبر منم، این ادعا را کسى نمى کند مگر این که دروغگوى آشکار و بزرگ است، هان اى مردم! بدانید که من هفت سال قبل از دیگران نماز خواندم.
- ۲- قال على علیه السلام: «و لقد کان یجاور فى کل سنة بحراء فأراه و لا یراه غیرى و لم یجمع بیت واحد یومئذ فى الاسلام غیر رسول الله صلی الله علیه و آله و خدیجة و انا ثالثهما، أرى نور الوحى و الرسالة، و أشم ریح النبویة...».[۱۳] رسول خدا در هر سالى (یک ماه) در غار حراء به عبادت مى پرداخت، جز من کسى او را نمى دید و فقط من در کنارش بودم، و در آن زمان اسلام به هیچ خانه اى نیامده بود مگر به خانه رسول خدا و خدیجه و من که در کنار آنان بودم، نور وحى و رسالت را مى دیدم، و بوى خوش نبوت را مى بوئیدم.
- ۳- قال على علیه السلام: «... فانا اول من آمن به، ام على نبیه؟ فانا اول من صدّقه...».[۱۴] در جنگ صفین چون سپاه آن حضرت بعد از حیله معاویه و عمروعاص دست از جنگ برداشته و گروه منافقین به ساحت مقدس و با عظمت مولاى متقیان جسارت کردند، حضرت در جواب آنان فرمودند: «آیا به خدا دروغ مى گویم؟ در حالى که من نخستین فردى هستم که به او ایمان آورده ام؟ و یا به پیامبر دروغ مى گویم که باز نخستین شخصى هستم که رسالت وى را تصدیق کردم.»
از این فرازهاى نمونه که از ده ها مورد دیگر برگزیدیم، به صراحت به دست مى آید که آن حضرت (علاوه بر فضایل دیگرش که در جاى خود بحث مى گردد) در سبقت ایمان و تایید و تصدیق رسالت پیامبر خدا پیشتاز بوده، و بر تمام مؤمنین و اصحاب رسول گرامى اسلام پیشى گرفته است.
پیشگامی امیرالمؤمنین در نظر عالمان و مورخان
تمام دانشمندان و مورخان و سیره نویسان اتفاق نظر دارند که على بن ابی طالب علیه السلام اولین فردى است که رسالت پیامبر خدا را تایید کرده، و در حساس ترین و خطرناک ترین ایام جان خود را با رضاى الهى معامله نموده است، البته در این میان برخى مغرضین که تحمل فضایل آن حضرت را نداشته اند، گاهى بر خلاف اجماع حاصله سنگ اندازى کرده اند، که کسى از شخصیت هاى اسلامى و تاریخى به آن توجه نکرده است.
عفیف بن قیس کندى که یک بازرگان بود، براى خرید اجناس مربوطه وارد مکه شد، و به منزل عباس بن عبدالمطلب مراجعه کرد، آنان زمانى در کنار کعبه نشسته بودند، و به سوى آن تماشا مى کردند، ناگاه رسول خدا وارد مسجدالحرام گردید، و به سوى آسمان نگاه کرد، و آرام به کنار کعبه آمد، دیرى نپائید که على نیز وارد مسجد شد، و در طرف راست پیامبر خدا قرار گرفت، و سپس خدیجه همسر پیامبر وارد گشت، و در عقب آنان ایستاد... رسول اکرم با امیرالمؤمنین و خدیجه مشغول نماز شدند، و مردم بت پرست این صحنه را تماشا مى کردند، و رکوع و سجود و کیفیت نماز آنان را مورد توجه قرار مى دادند... عفیف کندى به عباس بن عبدالمطلب گفت: چه امر بزرگى است! عباس نیز جواب مشابه داد، و سپس خطاب به عفیف گفت: مى دانى که این جوان کیست؟ عفیف: نه، او کیست؟ عباس: او «محمد بن عبد الله» پسر برادرم است، آیا مى دانى آن جوان دیگر کیست؟ عفیف: نه، او کیست؟ عباس: او نیز پسر برادر دیگرم على بن ابیطالب است. آیا آن زن را مى شناسى؟ عفیف: نه، او را چه مى شناسم؟ عباس: او خدیجه دختر خویلد همسر محمد است. این پسر برادرم محمد فکر مى کند که خدایش آفریدگار زمین و آسمان است، و وى را به این دین و برنامه دستور داده، او خود را پیامبر خدا مى داند؟ و کسى از ما او را تصدیق نکرده است، فقط همین جوان و این زن او را تایید و تصدیق کرده اند، سوگند به خدا در روى این زمین پهناور جز این سه نفر کسى پیرو این دین نمى باشد.[۱۵]
ابن ابی الحدید که یکى از مورخین و محققین بزرگ اهل سنت است، مى نویسد: «واعلم ان شیوخنا المتکلمین لایکادون یختلفون فى ان اول الناس اسلاما على بن ابیطالب علیه السلام.»[۱۶] بدان که در میان اکابر و بزرگان و متکلمین گروه «معتزله» اختلافى نیست که على بن ابى طالب علیه السلام نخستین فردى است به اسلام ایمان آورده و پیامبر خدا را تایید کرده است.
و سپس دو بیت اشعارى را که منتسب به امیرالمؤمنین علیه السلام در این زمینه است نقل می کند:
محمد النبى اخى و صهرى و حمزة سیدالشهداء عمى * سبقتکم الى الاسلام طرا غلاما ما بلغت اوان حلمى
رسول خدا برادر و پدر خانم من است و حمزه سید الشهداء عموى من مى باشد من بر تمام شما در ایمان به خدا و پیامبر پیشتازم در حالى که هنوز به سن بلوغ نرسیده بودم.
او بعد در یک تتبع و تحقیق تاریخى مى نویسد: سلمان فارسى، ابوذر غفارى، مقداد، خباب بن ارت، ابوسعید خدرى، زید بن اسلم، و اکثر اهل حدیث و تحقیق و سیره معتقدند که نخستین مؤمن به خدا و پیامبر، على علیه السلام است، و او بر تمام صحابه و یاران پیامبر مقدم است.[۱۷]
یکى دیگر از بزرگان اهل سنت حاکم نیشابورى است، که در این زمینه مى نویسد: «لا اعلم خلافا بین اصحاب التواریخ ان علیا رضى الله عنه اولهم اسلاما...».[۱۸] در میان تاریخ نویسان، در مورد این که حضرت على علیه السلام اولین مومن به خدا و پیامبر است، هیچ گونه اختلاف نظر وجود ندارد.
و مرحوم علامه امینى در این زمینه (الاجماع على ان علیا اول من اسلم) باب مخصوص را ذکر نموده، و در آن از دهها دانشمند اهل سنت و مورخان و محققان صاحب نظر مطالبى در اعتراف به این حقیقت مسلم تاریخى آورده است.[۱۹]
پانویس
- ↑ سوره واقعه، ۱۰ و ۱۱.
- ↑ سوره توبه، ۱۰۰.
- ↑ تفسیر مجمع البیان، ج ۹ ص ۲۱۵؛ تفسیر المیزان، ج ۱۹ ص ۱۳۴؛ تفسیر نمونه، ج ۱۹ ص ۲۰۵؛ تفسیر نور الثقلین، ج ۵ ص ۲۰۹.
- ↑ الغدیر، ج ۳ ص ۲۱۹؛ شرح ابن ابى الحدید، ج ۴ ص ۱۲۲: «ان امیرالمؤمنین ما زال یدعى ذلک لنفسه و یجعله فى افضلیته...».
- ↑ سوره نساء، ۵۹.
- ↑ کنزالعمال، ج ۱۳ ص ۱۲۴؛ بحارالانوار، ج ۴۰ ص ۷۸.
- ↑ شرح ابن ابى الحدید، ج ۴ ص ۱۱۷؛ الغدیر، ج ۳ ص ۲۲۰ و چند حدیث دیگر.
- ↑ شرح ابى الحدید، ج ۷ ص ۲۱۹.
- ↑ فرائد السمطین، ج ۱ ص ۳۹ ش ۳.
- ↑ فرائد السمطین، ج ۱ ص ۲۴۵ ش ۱۹۰ (ان اول من صلى معى على).
- ↑ کنزالعمال، ج ۱۳ ص ۱۱۷-۱۱۶.
- ↑ کنز العمال، ج ۱۳ ص ۱۲۲؛ سنن ابن ماجه، ج ۱ ص ۴۴ ش ۱۲۰؛ شرح ابن ابى الحدید، ج ۱ ص ۳۰؛ الغدیر، ج ۳ ص ۲۲۱.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه فیض خ ۲۳۴، ص ۸۱۱ و ۸۱۲.
- ↑ نهج البلاغه، خ ۷۰ ص ۱۶۶؛ شرح ابن ابى الحدید، ج ۶ ص ۱۲۷.
- ↑ مسند احمد حنبل، ج ۱ ص ۲۰۹ و ۲۱۰؛ کامل ابن اثیر، ج ۲ ص ۵۷؛ تاریخ طبرى، ۲ ص ۲۱۲؛ شرح ابن ابى الحدید، ج ۱ ص ۲۹؛ کنز العمال، ج ۱۳ ص ۱۱۱؛ بحارالانوار، ج ۴۱ ص ۱۵۱.
- ↑ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج ۴ ص ۱۲۲.
- ↑ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج ۴ ص ۱۱۶.
- ↑ مستدرک على الصحیحین، کتاب معرفت، ص ۲۲ به نقل الغدیر ج ۳ ص ۲۳۸.
- ↑ الغدیر، ج ۳ ص ۲۳۸ به بعد.
منابع
- آفتاب ولایت، على اکبر بابازاده، ص ۳۱.