مسجد الحرام

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از مسجدالحرام)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

مسجدالحرام مقدس ترین مسجد مسلمانان واقع در شهر مكه است که كعبه، قبله مسلمانان در آن جاى دارد.

مسجد الحرام در عربستان.jpg

کشور

عربستان

شهر

مکه

  • طول:"32.0'49°39 شرقی
  • عرض:"23.1'25°21 شمالی
عربستان مسجد الحرام در نقشه.PNG
مشاهده در نقشه

نام مسجد الحرام

ابن جوزی وجه تسمیه مسجد الحرام را تحریم صید و قطع شجر در اطرافش گفته است.[۱]

مسجد الحرام در قرآن

در مجموع 15 آیه در قرآن اختصاص به مسجدالحرام دارد که به موضوعات زیر می پردازد:

الف) آیات در مورد تغییر قبله از مسجد الاقصی به مسجد الحرام:

این مسئله در آیات 144 و 149 و 150 سوره بقره آمده است.

ب)آیات در رابطه با برنامه حج:

آیه 196 از سوره بقره و آیات 25 و 27 سوره فتح.

ج)آیات مربوط با قتال و جنگ با مشرکان در مسجد الحرام:

آیه 191 و 217 از سوره بقره، آیه 2 سوره مائده، آیه 34 انفال، آیات 7 و 8 و 27 سوره توبه

د) برتر دانستن ایمان و جهاد در راه خدا از ساختن مسجد الحرام:

آیه 19 توبه.

ه) حرکت پیامبر از مسجد الحرام به مسجد الاقصی در معراج پیامبر:

آیه اول سوره اسراء. [۲]

مسجدالحرام و دوره‌هاى تاریخى توسعه آن‌

کشیدن حصار در اطراف مسجدالحرام

پیروزى اسلام در مکه سبب شد تا خانه خدا و اطراف آن، از لوث وجود بتها پاک شود و فضاى مکه را اذان بلال که شعار توحید بود، دربرگیرد. تا این زمان هیچ حصارى و بنایى در اطراف مسجدالحرام نبود. تنها در اطراف کعبه آن سوى محدوده طواف خانه‌هاى عرب‌ها بنا شده بود.

با گسترش اسلام و افزوده شدن به شمار مسلمانان، احساس شد که باید محدوده طواف وسیع‌تر شود. از این رو خلیفه دوم دستور داد تا خانه‌هاى اطراف را بخرند و خراب کنند و به محدوده مسجد بیفزایند؛ همچنین گفت تا دیوارى کمتر از قامت یک انسان در اطراف مسجد بکشند، درهایى نیز در آن بگشایند و مشعل‌هایى بر فراز دیوارها نصب کنند تا مسجد در شب روشن بماند. پرده‌هاى کعبه را نیز عوض کنند.

از آنجا که کعبه و مسجد در معرض سیل بود، کوشش شد تا سیل بندهایى در اطراف آن احداث شود که از هجوم آب و سرازیر شدن آن به مسجد جلوگیرى کند.

بر اساس رسمى کهن به مردمى که در اطراف کعبه زندگى مى‌کردند دستور داده شد بناهاى خود را بلندتر از کعبه نسازند تا بناى کعبه و مسجد تحت الشعاع آنها قرار نگیرد. گفتنى است، پیش از ظهور اسلام ساکنان مکه به احترام کعبه، خانه‌هاى خود را به صورت مربع نمى‌ساختند.

توسعه مسجد در زمان عثمان

پس از اقدامات خلیفه دوم در سال هفدهم هجرى، خلیفه سوم در سال بیست و شش هجرى، بار دیگر بر محدوده مسجد افزود. او دستور داد تا خانه‌هاى دیگرى را خریده و ضمیمه مسجد سازند. میان او و برخى از صاحبان خانه‌ها درگیرى پیش آمد که سرانجام برخى از آنها راضى شدند و برخى نیز ناراضى باقى ماندند.

خلیفه سوم، همزمان با توسعه مساحت مسجد، دستور داد رواق‌هایى براى مسجد ساخته شود. تا آن زمان محیط اطراف کعبه به طور کامل بدون سقف بود و این نخستین بارى بود که بخش‌هایى از آن مسقف مى‌شد.

توسعه مسجدالحرام در خلافت ولید

ولید بن عبدالملک اموى (خلافت از ۸۶- ۹۶ ه.)، در دوره‌اى حکومت مى‌کرد که خزانه بیت‌المال پر از غنایم و اموالى بود که به عنوان خراج و جزیه و عُشْریه از اطراف و اکناف به شام مى‌رسید. او خلیفه‌اى اهل رفاه و علاقه‌مند به ساختن بناهاى باشکوه و پرعظمت بود. از این رو، علاوه بر ساختن جامع اموى در دمشق و توسعه مسجدالنبى در مدینه و بناى بسیارى از اماکن مدینه، بر مساحت مسجدالحرام به مقدار ۱۷۲۵ متر افزود و مسجد را بازسازى کرد. او رواق‌هایى در اطراف مسجد ساخت و آنها را با ستون‌هایى عظیم سرپا نگاه داشت. این ستون‌ها به صورت زیبایى تزیین شد و در قسمت‌هایى از آنها طلا بکار رفت. ولید ناودان خانه خدا را نیز از طلا ساخت که تا به امروز به همین نام شهرت دارد.

ساختمان مسجد در عهد عباسیان‌

منصور، دومین خلیفه عباسى (خلافت از ۱۳۶- ۱۵۸ هجری)، در سفرى که براى حج به مکه آمد، احساس کرد که مسجد گنجایش مسلمانانى را که براى حج آمده‌اند، ندارد. مصمم شد تا با خریدن خانه‌هاى اطراف و ضمیمه کردن آنها به مسجد به توسعه آن اقدام کند. مردمى که صاحب خانه‌هاى اطراف بودند، با چنین تصمیمى مخالفت کردند، اما پس از آن به فروش خانه‌هاى خود رضایت دادند.

در این افزایشِ مساحت، وسعت مسجد دو برابر شد و نزدیک به پنج هزار مترمربع بر مساحت مسجد افزوده گردید. این افزایش در جهت شمال و غرب مسجد صورت گرفت. این بار نیز رواق هایى براى مسجد در اطراف آن ساخته شد. علاوه بر آن، مناره‌اى نیز در رکن غربى مسجد احداث گردید. گسترش تزیینات روى دیوارها و ستون‌ها نیز بیشتر شد. بناى مسجد که در سال ۱۳۷ آغاز شده بود، در سال ۱۴۰ هجرى خاتمه یافت.

«مهدىِ عباسى» فرزند منصور، (خلافت از ۱۵۸-۱۶۹ ه.ق) در سال ۱۶۱ تصمیم‌ به افزایش مجدد مساحت مسجد گرفت و خانه‌هاى بیشترى را خرید و به مسجد ضمیمه کرد. برخى از مردم از واگذار کردن خانه‌هاى خود ابا داشتند. وقتى مهدى عباسى در این باره از موسى بن جعفر علیه السلام سؤال کرد، حضرت به او نوشت: اگر کعبه پس از آمدن مردم‌ به اینجا ساخته شده، یعنى ابتدا مردم در اینجا سکونت داشته‌اند، مردم در واگذار نکردن خانه‌هاى خود اولى هستند اما اگر ابتدا کعبه بوده و مردم پس از آن آمده‌اند، مسجد به زمین‌هاى اطراف خود اولویت دارد. مهدى عباسى با استناد به همین نکته، خانه‌ها را گرفت. پس از آن صاحبان خانه‌ها نزد امام کاظم علیه السلام آمدند و از ایشان خواستند تا از مهدى بخواهد پول خانه‌شان را بدهد و امام چنین کرد.

مساحت افزوده شده به مسجد توسط مهدى عباسى ۸۳۸۰ مترمربع بود. در این توسعه درهاى متعددى را در اطراف مسجد گشود و تا قرن‌ها بعد، به همان صورت باقى ماند. مهدى عباسى در سال ۱۶۴ از کاردانان خواست، طرحى تهیه کنند تا مسجد از ناحیه جنوبى نیز وسعت یابد، به طورى که به صورت تقریبى، مسجد به شکل مربع درآید؛ به گونه‌اى که کعبه در میانه آن قرار گیرد. بدین ترتیب، مجدداً مساحت مسجد به مقدار ۶۵۶۰ مترمربع افزایش یافت و رواق‌هایى در اطراف آن ساخته شد و ستون‌هایى برافراشته گردید. این ستون‌ها هنوز بر سر پا است و کتیبه‌اى که یادگار دوره مهدى عباسى است، بر آن باقى مانده است.

گفتنى است به روزگار مهدى عباسى مسجد در سمت مسعى به اندازه‌اى توسعه یافت که میان مسجد و مسعى‌ فاصله‌اى نماند؛ با این حال، بعدها باز در این محدوده به تدریج خانه‌هایى ساخته شد.

پس از مهدى عباسى، در زمان «معتضد» و «مقتدر عباسى»، قسمت‌هاى کوچکى به بخش‌هاى شمالى و غربى مسجد افزوده شد. از آن جمله محل «دارالندوه» بود که از زمان قُصَىّ بن کلاب در جاهلیت براى مشاوره قریش درباره کارهاى مهم، در کنار مسجدالحرام ساخته شده بود. قرار بر آن بود تا تنها قریشیانى که چهل سال از عمرشان گذشته است، به این مجلس مشورتى وارد شوند. این محل تا اواخر قرن سوم هجرى برپا بود و زمانى که خلفا به حج مى‌آمدند، در آنجا اقامت مى‌کردند. در این زمان، به بناى دارالندوه بى‌توجهى شد و رو به تخریب بود. هرگاه باران مى‌آمد، گِل و لاى آن به مسجدالحرام سرازیر مى‌شد. این امر سبب شکایت امیر مکه به معتضد عباسى (خلافت از ۲۷۹-۲۸۹) شد و وى از خلیفه خواست تا اجازه دهد آنجا را به مسجد بیفزاید یا به محلى براى اقامت حجاج تبدیل کند. معتضد این طرح را پذیرفت و دستورش را صادر کرد. این افزایش در سال ۲۸۱ هجرى صورت گرفت.

«مقتدر» (خلافت از ۲۹۵-۳۲۰) نیز در سمت باب ابراهیم، محدوده‌اى را به مسجد افزود. در دوران مستنصر بالله عباسى (۶۲۳-۶۴۰) کوشش‌هاى زیادى براى بازسازى و نوسازى ‌برخى از بناها صورت گرفت. یادگار این تجدید بناها، کتیبه‌هاى متعددى است که از این خلیفه ‌در جاى‌هاى ‌چندى وجود دارد. از آن جمله براى تجدید بناى مطاف، کتیبه‌اى از این خلیفه در موزه حرم نگهدارى مى‌شود. همچنین براى بناى مسجد البیعه در نزدیکى جمره عقبه، کتیبه‌اى از این خلیفه موجود است که روى دیوار آنجا برقرار مانده است.

پس از آن، جز بازسازى‌هاى اصلاحى که هر از چندى به وسیله خلفا و امیران در مسجدالحرام انجام مى‌یافت، کارى صورت نگرفت. با این حال روشن است که در تمام دوره مملوکى و عثمانى، بناى رواق‌هاى اطراف مسجد، هر از چندى ترمیم و در مواردى از اساس بازسازى مى‌شد. اخبار بسیارى از این بازسازى‌ها را در کتاب هاى تواریخ مکه و کتاب هایى که در تاریخ خلفاى مملوکى و عثمانى نگاشته شده است، مى‌توان دریافت. ننوشتن این افزوده‌ها نخست بدان دلیل است که ضمن آنها توسعه جدى صورت نمى‌گرفته و تنها به نوسازى‌ توجه مى‌شده است. به علاوه، به قدرى اخبار آنها فراوان است که در این مختصر امکان پرداختن به آنها نیست. کتیبه‌هاى متعددى از این بازسازى‌ها به ویژه به روزگار قایتباى، از سلاطین بزرگ مملوکى در قرن نهم هجرى باقى مانده است. در حال حاضر با نگاهى به بناى رواق‌هاى اطراف مسجد مى‌توان دریافت که معمارى آن میراث دوره مملوکى و به‌ ویژه روزگار عثمانى است.

مسجدالحرام در دوره سعودى‌ها

در سال ۱۳۶۸ قمرى، (۱۳۲۸ ش) ملک عبدالعزیز دستور داد تا مسجد را از هر سو توسعه دهند. این توسعه که از سال ۱۳۷۵ قمرى/۱۳۳۵ ش. آغاز شد، مساحت مسجد را تا ۱۶۰۸۶۱ متر رساند. این مقدار مساحت، براى جمعیت نمازگزارى بالغ بر سیصد هزار تن در نظر گرفته شد. تعداد درهاى مسجد نیز در این افزایش تا ۶۴ رسید. ملک فهد که به دنبال مرگ برادرش خالد، در سال ۱۴۰۲ ق./۱۳۶۱ ش. به‌ سلطنت رسید، یکى از کارهاى اساسى خود را رسیدگى به امور حرمین شریفین قرار داد. وى به سال ۱۴۰۹ قمرى، تصمیم گرفت، مسجدالحرام را به صورت بى‌سابقه‌اى افزایش دهد و به اصلاح و ترمیم آن و اطرافش بپردازد. این افزایش تا این تاریخ، بیشترین افزایشى بود که در طول تاریخ مسجدالحرام در این مسجد صورت گرفته بود.

افزوده دوم سعودى، به طور عمده در بخش غربى مسجد صورت گرفت و محدوده‌اى به وسعت ۷۶۰۰۰ هزار مترمربع را در این قسمت، به صورت یک مربع در ضلع غربى مسجد بر آن افزود. دو مناره بزرگ که هر یک به ارتفاع ۸۹ متر بود، در آن قسمت بنا گردید. به علاوه سه قبه بزرگ در میانه سطح افزوده شده ساخته شد که هر کدام بر چهار ستون استوار، بنا گردیده است. گفتنى است، تعداد مأذنه‌هاى فعلى مسجدالحرام، نُه عدد مى‌باشد. به علاوه، اقدامات اساسى دیگرى مانند بناى زیرزمین، ایجاد یک طبقه روى طبقه همکف و نیز آماده سازى سطح بالاى طبقه نخست براى اقامه نماز از کارهایى بود که صورت گرفت. هچنین براى انتقال زائران به طبقه اول و بام آن، افزون بر سرویس پله‌هاى عادى، چندین بالابر برقى در قسمت‌هاى مختلف مسجد نصب گردید.

جدا از رواق‌هاى افزوده شده، محوطه‌هاى بزرگى در شرق و غرب و جنوب در خارج از مسجد، بدون سقف براى اقامه نماز آماده گردیده است. مساحت تقریبى این میادین در شرق - بیرون مسعى - ۴۶۰۰۰ مترمربع، در جهات دیگر ۴۲۰۰۰ مترمربع و جمعاً ۸۸۰۰۰ مترمربع مى‌باشد. تلاش‌هایى ‌نیز براى‌ بهبود وضع‌ تهویه هوا در مسجدالحرام صورت گرفت که بخشى از آن، از طریق واردکردن هواى خنک به مسجد، از میان ستون‌هاست که از مرکزى در بخش اجیاد با فاصله ۴۵۰ مترى از مسجد، تهیه و آماده و ارسال مى‌شود. اما بیشتر کار خنک کردن مسجد از طریق پنکه‌هاى سقفى است که آنها را ۱۲۹۲ عدد نوشته‌اند.[۳]

فضیلت نماز در مسجد الحرام

از امام کاظم(ع) در مورد مردی پرسیده شد که در مکه بوده و نماز را در منزل خود و به جماعت می‌خواند، این بهتر است یا این‌که به مسجد الحرام رفته و فرادا بخواند؟ امام(ع) فرمود: «به مسجد الحرام رفته و فرادا بخواند بهتر است».[۴]

امام باقر علیه السلام فرمود: «هركس در مسجد الحرام يک نماز واجب بخواند، خداوند متعال به خاطر همان يک نماز كليّه نمازهایش را از زمانى كه نماز بر او واجب شده و بجا آورده، و نيز همه نمازهایى را كه تا زمان وفاتش خواهد خواند می‌پذيرد»[۵]

از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود: «نماز در مسجد الحرام معادل صد هزار رکعت نماز است»[۶]

پانویس

  1. معجم المصطلحات والألفاظ الفقهية‌، محمود عبدالرحمان‌، ج3، ص279.
  2. جایگاه مسجدالحرام در آیات قرآن، سایت حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت
  3. رسول جعفریان، آثار اسلامى مکه و مدینه، ص۷۲ تا ۷۸.
  4. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق، ج 4، ص 527
  5. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1413ق، ج 1، ص 228.
  6. الكافی، ج 4، ص 526.


آرشیو عکس و تصویر