حضرت داوود علیه السلام

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

حضرت داوود علیه السلام از انبیاء بنی اسرائیل است که در آیاتی از قرآن مورد توصیف واقع شده است. کتاب آسمانی او زبور نام دارد، که مشتمل بر حمد و ثناى الهى، نصایح و مناجات و امور اخلاقی است. کشته شدن جالوت توسط داوود در زمانی که او در سپاه طالوت قرار داشت، از رویدادهای برجسته زندگی اوست. حضرت داوود پس از مرگ طالوت، حکومت بنی اسرائیل را بر عهده داشت. او قدرت هاى معنوى ویژه‌ای داشته و با خداوند رابطه مستحکمی داشته است و در هر شامگاه و صبحگاه موجودات و طبیعت نیز با او در تسبیح خدا همراه می‌شدند.

زندگی‌نامه

كلمه «داود» يا «داويد» به معناى محبوب مى‌‏باشد. حضرت داود (ع) از انبياء و پادشاهان بنى اسرائيل است كه در حدود 972 قبل از ميلاد مى‏‌زيسته است. وى پدر حضرت سليمان (ع) و داماد طالوت و جانشين وى و چهاردهمين نسل حضرت ابراهيم (ع) است.[۱] نسب او چنین نقل شده است: داوود بن ايشى بن عويد بن باعز بن سلمون بن نحشون بن عمى نادب بن رام بن حصرون بن فارص بن يهوذا بن يعقوب بن إسحاق بن ابراهيم (ع).[۲]

حضرت داود (ع) پس از مرگ طالوت (پادشاه شام)، پادشاه بنی اسرائیل شد. داوود علیه السلام هفت سال با دشمنان جنگيد و سپس در اورشليم استقرار يافت. او قواعد پرستش را منظم ساخت و حكومتى عادلانه آميخته با حكمت ايجاد كرد. حكمت و غيرت او حكومت يهود را توانمند ساخت و صنعت زره سازى و مهارت جنگى‌‏اش او را بر دشمنان پيروز گرداند و سرزمين آنان را از درياى سرخ و مصر تا رود فرات گسترش داد.[۳]

امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند به داوود پيغمبر عليه السلام وحى فرستاد كه تو بنده خوبى هستى، به شرطى كه از بيت المال مصرف شخصى نكنى. و كارى را با دست خودت انجام دهى و امرار معاش كنى. داوود عليه السلام سخت گريست. خداوند عزوجل به آهن وحى كرد كه در برابر داوود نرم شود و آهن نرم شد. حضرت داوود عليه السلام نيز، هر روز زرهى مى‌ساخت و به هزار درهم مى‌فروخت و از مصرف كردن بيت المال بى‌نياز گشت.[۴]

بعد از مرگ داود عليه السلام جنازه آن حضرت را در بیت المقدس در قریه داود بر کوه صیهون به خاک سپردند. از داود هجده فرزند باقی ماند و یک پسر از همسر اوریا که همان سلیمان نبی بود حكومت و مقام علم و نبوت داود علیه‌السلام از جانب خدا به او عطا شد.

حضرت داوود در قرآن

نام حضرت داوود شانزده بار در قرآن کریم آمده است. در سوره های: بقره، نساء، مائده، انعام، اسراء، انبیاء، نمل، سبا و ص. قرآن به موارد زیر در مورد حضرت داود اشاره نموده است:

  • اعطای زبور به داوود علیه السلام: «وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ وَ آتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا»: و پروردگار تو به هر كه و هر چه در آسمانها و زمين است داناتر است و در حقيقت بعضى از انبياء را بر بعضى برترى بخشيديم و به داوود زبور داديم. (سوره اسراء، آیه 55)
  • علم حضرت داوود علیه السلام: «وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ وَ سُلَيْمَانَ عِلْمًا وَ قَالَا الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِي فَضَّلَنَا عَلَى كَثِيرٍ مِّنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ»: و به راستى به داوود و سليمان دانشى عطا كرديم و آن دو گفتند ستايش خدايى را كه ما را بر بسيارى از بندگان باايمانش برترى داده است. (سوره نمل، آیه 15)
  • اعطای قدرتهاى مادی و معنوى به او: « اِصبِر عَلى ما يَقولونَ واذكُر عَبدَنا داوودَ ذَاالاَيدِ اِنَّهُ اَوّاب × إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِشْراقِ × وَالطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ × وَ شَدَدْنا مُلْكَهُ وَ آتَيْناهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ...»: بر آنچه مى ‏گويند شكيبا باش و بنده ما داود را كه دارنده قدرت [در دانش و حكومت] بود ياد كن. او بسيار رجوع كننده به حق و به شدت متوجه خدا بود. ما كوه ها را مسخر كرديم كه با او هر شامگاه و صبحگاه (خدا را) تسبيح مى گفتند. و پرندگان را به گرد او درآورده (رام كرديم) كه هر يك (به آواى تسبيح و تقديس او) به سوى خدا بازگشت بسيار داشتند. و سلطنت او را تقويت نموديم و او را حكمت و سخنانى فيصله دهنده (ميان حق و باطل) عطا كرديم. (سوره ص، آیات 17-20)
  • داوری حضرت داوود علیه السلام: «وَ دَاوُودَ وَ سُلَيْمَانَ إِذْ يَحْكُمَانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَ كُنَّا لِحُكْمِهِمْ شَاهِدِينَ»: و داوود و سليمان را ياد كن هنگامى كه درباره آن كشتزار كه گوسفندان مردم شب هنگام در آن چريده بودند داورى مى كردند و ما شاهد داورى آنان بوديم. (سوره انبیاء، آیه 78)
  • داورى دیگر داوود عليه السلام در رسيدگى به دعاوی مردم، در سوره ص آمده است:وَ هَلْ أَتاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرابَ (21)

إِذْ دَخَلُوا عَلى‏ داوُدَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قالُوا لا تَخَفْ خَصْمانِ بَغى‏ بَعْضُنا عَلى‏ بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنا بِالْحَقِّ وَ لا تُشْطِطْ وَ اهْدِنا إِلى‏ سَواءِ الصِّراطِ (22) إِنَّ هذا أَخي‏ لَهُ تِسْعٌ وَ تِسْعُونَ نَعْجَةً وَ لِيَ نَعْجَةٌ واحِدَةٌ فَقالَ أَكْفِلْنيها وَ عَزَّني‏ فِي الْخِطابِ (23) قالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤالِ نَعْجَتِكَ إِلى‏ نِعاجِهِ وَ إِنَّ كَثيراً مِنَ الْخُلَطاءِ لَيَبْغي‏ بَعْضُهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ قَليلٌ ما هُمْ وَ ظَنَّ داوُدُ أَنَّما فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ راكِعاً وَ أَنابَ (24) فَغَفَرْنا لَهُ ذلِكَ وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفى‏ وَ حُسْنَ مَآبٍ (25) يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ (26) آيا خبر مهم آن دادخواهان هنگامى كه از ديوار محراب او بالا رفتند به تو رسيده است؟ زمانى كه بر داود وارد شدند و او از آنان هراسان شد، گفتند: نترس ما دو گروه دادخواه و شاكى هستيم كه يكى از ما بر ديگرى ستم كرده است؛ بنابراين ميان ما به حق داورى كن و ستم روا مدار، و ما را به راه راست راهنمايى كن. اين برادر من است، نود و نه ميش دارد و من يك ميش دارم، گفته: اين يكى را هم به من واگذار. و در گفتگو مرا مغلوب ساخت. گفت: يقيناً او با درخواست افزودن ميش تو به ميش‏هاى خود بر تو ستم روا داشته است و قطعاً بسيارى از معاشران و شريكان به يكديگر ستم مى‏ كنند، به جز كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‏ اند و اينان اندك‏ اند. داود دانست كه ما او را آزموده‏ ايم، در نتيجه از پروردگارش درخواست آمرزش كرد و بى‏ درنگ به حالت خضوع به رو در افتاد و به خدا بازگشت. و ما او را در اين داورى آمرزيديم، بى ترديد او نزد ما منزلتى بلند و سرانجامى نيكو دارد. [و گفتیم:]‌‌ای داود! همانا تو را در زمین جانشین [و نماینده خود] قرار دادیم؛ پس میان مردم به حق داوری کن و از هوای نفس پیروی مکن که تو را از راه خدا منحرف می‌‌‌‌‌‌کند. بی‌تردید کسانی که از راه خدا منحرف می‌‌‌‌‌‌شوند، چون روز حساب را فراموش کرده‌‌‌اند، عذابی سخت دارند. (سوره ص، آیات 21-26)

زبور حضرت داوود علیه السلام

«زبور» كتاب آسمانى حضرت داوود علیه السلام است كه نام آن در آيه: «انا اوحینا الیک کما اوحینا الى نوح و النبین من بعده و اوحینا الى ابراهیم و اسماعیل... و اتینا داود زبورا»[۵] و نیز آیه 106 سوره‏ انبیاء و آیه 55 سوره بنی اسرائیل ذكر شده است.

در آیه شریفه مزبور به دو نکته اشاره نموده است، یکى مسئله نزول وحى و دیگرى مسئله فرستادن کتاب «زبور» بر حضرت داود (علیه‌السلام). زبور مشتمل بر حمد و ثناى الهى ، نصایح و مناجات و امور اخلاقی است، و خالى از ذکر اوامر و نواهى بود، بلکه شریعت داود(علیه‌السلام) همان شریعت تورات بود. زبور خطى برجسته داشت و مشتمل بر مواعظ بود.

و در حیات القلوب به سند معتبر از امام صادق(علیه‌السلام) مروى است که: زبور در شب هیجدهم ماه مبارک رمضان بر حضرت داود(علیه‌السلام) نازل شد.

در ميان كتب «عهد عتيق» كتابى بنام زبور يا «مزامير» وجود دارد كه مشتمل بر 150 فصل به نام «مزمور» است. مزامیر سه دسته است: 1- وابسته به عبادت 2- وابسته به أغانى دينى 3- وابسته به مراثى و شكر و مدائح ملكى.

اهل كتاب، زبور فعلی را به داوود علیه السلام نسبت مي دهند. اما بر اساس شواهد این کتاب از مؤلفين متعدد در عصرهاى متوالى است و فقط قسمتى از آن متعلق به داوود علیه السلام است و از آن جمله مزمور چهل و پنجم است كه راجع به پيغمبر اسلام و اصحاب آن حضرت سخن گفته و قرآن نيز در آیه 105 سوره انبياء به اين بشارت زبور اشاره كرده است.

قتل جالوت توسط حضرت داوود

مطابق با قرآن مجید، پیامبر وقتِ بنی اسرائیل ـ که در تورات نام او سموئیل ذکر شده ـ به فرمان خدا طالوت را برای جنگ با فلسطینیان به پادشاهی برگزید. و سپاهی تحت فرماندهی وی را راهی جنگ با جالوت و سپاهیانش نمود. به هنگام مواجهه دو سپاه، بیشتر سپاهیان طالوت از مقاومت در برابر جالوت و سپاهیانش اظهار ناتوانی کردند ولى كسانى كه به تعبیر قرآن يقين داشتند ملاقات كننده خدا هستند، گفتند: چه بسا گروه اندكى كه به توفيق خدا بر گروه بسيارى پيروز شدند، و از خدا طلب نصرت و پیروزی کردند. مطابق با آنچه در قرآن آمده آنها به توفیق الهی در این جنگ پیروز شدند و داود جالوت را كشت و خدا او را فرمانروايى و حكمت داد، و از آنچه مى‏ خواست به او آموخت.[۶]

امام صادق عليه السلام مي فرمايد: خداى عليم به پيامبر بنى اسرائيل وحى كرد: آن كسى جالوت را خواهد كشت كه زره حضرت موسی به اندازه اندام او باشد. و وى مردى است از فرزندان لاوى بن يعقوب به نام داوود بن ايشا و گوسفند چران است. ايشا داراى ده پسر بود كه حضرت داوود كوچكتر از همه بود. هنگامى كه خدا طالوت را براى پادشاهى بنى اسرائيل برانگيخت و وى آنان را براى جنگ با جالوت جمع آورى نمود نزد ايشا فرستاد و گفت: فرزندان خود را براى كارزار حاضر كن.

وقتى آنان حاضر شدند طالوت زره حضرت موسى را بر تن هر يك از ايشان كه پوشانيد، يا بلند بود يا كوتاه! طالوت به: ايشا گفت: آيا فرزندى دارى كه او را بجاى گذاشته باشى؟ گفت: آرى، كوچكترين فرزندم را بجاى نهاده ام تا گوسفندان را بچراند.

طالوت به دنبال داوود فرستاد تا آمد. هنگامى كه حضرت داوود خواست بيايد فلاخن خود را نيز به همراه آورد. حضرت داوود مي گويد: در بين راه هر يك از سه عدد سنگ مي گفتند: اى داوود مرا برگير. آن بزرگوار آن ها را برگرفت و در ميان توبره خود نهاد، آن سنگ ها، سنگ فيروزه بودند. حضرت داوود مردى پرجست و خيز و نيرومند و قوى بود. وقتى آن حضرت نزد طالوت آمد و طالوت زره حضرت موسى را بر بدن وى پوشانيد به اندازه قامتش درآمد.

حضرت داوود آمد و در برابر جالوت قرار گرفت. جالوت بر پشت فيل سوار بود و تاجى بر سر داشت و ياقوتى كه مي درخشيد بر پيشانيش بود و سپاهش در مقابلش قرار داشتند. حضرت داوود يكى از آن سنگ ها را برگرفت و به ميمنه سپاه جالوت انداخت و آنان شكست خوردند. بعدا سنگ ديگرى به ميسره لشكر جالوت پرتاب نمود و ايشان هم شكست خوردند. سپس سومين سنگ را بسوى جالوت انداخت و آن سنگ پس از اين كه به پيشانى جالوت در موضع ياقوت رسيد به مغز سرش اصابت كرد و جالوت را نقش زمين نمود.[۷]

داستان ساختگی در مورد حضرت داوود

درباره حضرت داوود علیه السلام در تورات قصه‌اى را نقل كرده‌اند كه ناپسند بوده و موافق با مقام نبوت نمى‌باشد. می‌گویند که: حضرت داوود بسيار نماز مى‌خواند و مى‌گفت: خدايا! تو ابراهيم را بر من فضيلت دادى و او را به عنوان خليل انتخاب كردى و موسى را بر من فضيلت دادى و او را (كليم) گردانيدى! خداوند فرمود: اى داوود! ما ايشان را آزمايش كرديم و به اين مقام رسانيديم ولى تو را به مانند آنان آزمايش نكرديم، اگر بخواهى تو را هم امتحان مى كنيم؟

داوود گفت: آرى مرا هم امتحان كن، پس روزى كه او در محرابش بود، كبوترى به چشمش خورد و خواست او را بگيرد، كبوتر به پنجره پرستشگاه پريد و داوود به دنبال آن به پنجره درآمد. در اين هنگام چشمش به زن «اوريا» افتاد كه او خود را مى شست، پس دل به او بست و تصميم گرفت با او ازدواج كند. در يكى از جنگ ها دستور داد كه «اوريا» در پيشاپيش جبهه جلوتر از «تابوت سكينه» مشغول مبارزه شود، «اوريا» نيز چنين كرد و كشته شد، و چون عده وى تمام شد با همسر او ازدواج كرد و «سليمان» از او زاده شد، روزگار به كام داوود مى گذشت تا روزى كه در محراب خود مشغول عبادت بود، دو مرد را مشاهده كرد و از آنان هراسيد، آن دو به وى گفتند: نترس ما دو خصم هستيم كه بعضى بر بعض ديگر ستم كرده و آمده ايم كه تو درباره ما قضاوت كنى! يكى از آن دو مرد به ديگرى نگاه كرده و خنديد، در اين هنگام «داوود» متوجه شد آن دو مرد دو فرشته مى باشند كه خداوند به صورت دو خصم فرستاده تا «داوود» را بر لغزش او متوجه كنند، پس در اين هنگام توبه كرده و گريه نمود تا جايى كه از آب چشم او گياهى روئيده شد.

از امام رضا (علیه‌السلام) در مورد حقیقت این ماجرا سوال شد، فرمودند: در عصر داود حکم چنین بود که اگر زنى شوهرش مى مرد و یا کشته مى شد، دیگر حق نداشت شوهرى دیگر اختیار کند، و اولین کسى که خدا این حکم را برایش برداشت و به او اجازه داد تا با زن شوهر مرده ازدواج کند، داود (علیه‌السلام) بود که با همسر اوریا بعد از کشته شدن او و گذشتن عده ازدواج کرد، و این بر مردم آن روز گران آمد. ثمره ازدواج داوود با همسر اوریا سلیمان نبی بود که خداوند به آنها عنایت فرمود.

و در امالى صدوق از امام صادق (علیه‌السلام) روایت شده که به علقمه فرمود: انسان نمى تواند رضایت همه مردم را به دست آورد و نیز نمی تواند زبان آنان را کنترل کند. همین مردم بودند که به داود (علیه‌السلام) نسبت دادند که: مرغى را دنبال کرد تا جایى که نگاهش به همسر اوریا افتاد و عاشق او شد و براى رسیدن به آن زن، اوریا را به جنگ فرستاد، آن هم در پیشاپیش تابوت قرارش داد تا کشته شود، و او بتواند با همسر وى ازدواج کند.[۸]

از امام علی علیه السلام روايت شده كه فرمود: اگر كسى بگويد كه داوود زن «اوريا» را تزويج كرد بايد بداند كه من درباره او دو حد جارى كرده و تازيانه مى زنم، يكى براى اهانت به نبوت و ديگرى طبق قانون اسلام![۹]

پانویس

  1. بی آزار شیرازی، باستان شناسى و جغرافياى تاريخى قصص قرآن، ص135
  2. طبری، تاريخ الأمم والملوك، ج1، ص476.
  3. بی آزار شیرازی، باستان شناسى و جغرافياى تاريخى قصص قرآن، ص136
  4. کلینی، کافی، ج5، ص74.
  5. سوره نساء، 163.
  6. رجوع کنید: سوره بقره، آیات 247ـ251
  7. نجفى خمينى، محمد جواد، تفسير آسان، ج2، ص113.
  8. تفسیر نمونه، ج۱۹، ص۲۵۶-۲۵۹.
  9. فیض کاشانی، تفسیر صافی، ج4، ص296

منابع

  • سید عبدالحجت بلاغی، حجة التفاسیر و بلاغ الإکسیر، قم، حکمت، ۱۳۸۶ ق.
  • صدرالدين بلاغى، قصص قرآن، تهران، امير كبير، چاپ 18، 1381 ش.
  • عبدالكريم بى‌‏آزار شيرازى، باستان شناسى و جغرافياى تاريخى قصص قرآن، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1380 ش.
  • محمد طبرى، تاريخ الأمم والملوك، بيروت ، دارالتراث، دوم، 1387.
  • فیض کاشانی، تفسیر الصافی، تهران، انتشارات الصدر، دوم، ۱۴۱۵ق.
  • شیخ کلینى، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق.
  • محمدجواد نجفى خمينى، تفسير آسان، تهران، انتشارات اسلاميه، اول، 1398 ق.
پیامبران
پیامبران اولوالعزم
محمد (ص) * عیسی * موسی * نوح * ابراهیم
سایر پیامبران
آدم * ادریس * یعقوب * یوسف * یونس * اسحاق * اسماعیل * الیاس * ایوب * خضر * داوود * سلیمان * ذوالکفل * زکریا * شعیب * صالح * لوط * هارون * هود * یحیی * یسع * شعیا * اِرميا * جرجیس * حبقوق * يوشع بن نون


قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن