سطح مخاطب عام رعایت نشده
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

جالوت

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو

«جالوت» نام مردی از پهلوانان فلسطین است که با بنی اسرائیل نبرد کرد. پس از اینکه فلسطینیان در یورشی که بر بنی اسرائیل داشتند و آنان را مغلوب ساختند، بنی اسرائیل نزد پیغمبر خود رفتند و از او پادشاهی خواستند مانند دیگر امم تا به فرمان او دشمنان را از خود دفع کنند. او به امر خداوند طالوت را برگزید و حضرت داود علیه السلام که در لشکر او بود، در کارزار دلاوری نمود و جالوت را کشت.

واژه جالوت

«جالوت»، نام قرآنیِ جُلیات پهلوان تنومند فلسطینی است. نام جالوت در قرآن کریم سه بار در ضمن نقل داستان جنگ فلسطینیان با بنی اسرائیل ذکر شده[۱] و اصل این داستان با تفصیل بیشتری در عهد عتیق آمده، که در آن از وی با نام جُلیات یاد شده است.

منابع لغوی و تفسیری اسلامی واژه «جالوت» را غیر عربی دانسته اند[۲] تا جایی که گفته شده است دانشمندان مسلمان بر این امر اتفاق نظر دارند.[۳]

برخی از خاورشناسان در پژوهشهای زبان شناختی خود درباره قرآن به ریشه شناسی واژه جالوت پرداخته اند. به نوشته هوروویتس[۴] این نام مسلماً با واژه عبریِ ga¦lu¦t (به معنای تبعید و آوارگی) که در میان یهودیان مدینه متداول بوده، مرتبط است.

جفری[۳] نیز معتقد است که جالوت از راه قرآن به زبان عربی وارد شده است، زیرا اثری از بکار بردنِ آن در پیش از اسلام در دست نیست.

نبرد حضرت داود با جالوت در تورات

بر اساس نقل عهد قدیم (تورات) هنگامی که فلسطینیان و اسرائیلیان در اطراف دره ایلاه، رو در روی یکدیگر صف آرایی کردند، جُلیات (جالوت) از میان جماعت فلسطینیان پیش آمد و شروع به رجزخوانی و مبارزطلبی کرد. وی این کار را که موجب هراس اسرائیلیان شده بود، صبح و شام تا چهل روز انجام داد.

شاؤل (طالوت)، فرمانده سپاه اسرائیلیان وعده کرده بود که به قاتل او مال فراوان دهد و دخترش را به همسری وی درآورد. داوودِ جوان وقتی ندای مبارزطلبی جلیات را شنید، پس از متقاعدکردن شاؤل، آماده جنگ تن به تن با او شد. جلیات چون داوود را دید که بدون شمشیر و تنها با چوب و سنگ به جنگ او آمده است، وی را تحقیر و تهدید کرد و در مقابل داوود نیز او را تهدید کرد و گفت که او را خواهد کشت تا همگان بدانند خدایی هست.

سپس داوود با فلاخن سنگی به پیشانی جلیات زد و او را از پای درآورد. آنگاه بر سر جنازه او آمد و با شمشیرِ خودِ او سر از تنش جدا کرد و این پیروزی موجب شکست کامل فلسطینیان و فرار آنان شد.[۵] سر جالوت به اورشلیم برده شد و شمشیر او در معبدی در شهر نوب ماند تا این که به داوود برگردانده شد.

جالوت متولد و اهل شهر جَتّ (واقع در جنوب شرقی غزّه) بوده و در تورات با عنوان جلیات جَتّی از او یاد شده است،[۶] اگرچه احتمال داده شده که وی فلسطینی الاصل نبوده و به عنوان سرباز در خدمت سپاه فلسطینیان می جنگیده است.

همچنین ویژگیهای جسمانی خارق العاده ای برای او ذکر شده از جمله این که قدی به بلندی سه متر داشته و در نبرد با بنی اسرائیل مجهز به ادوات جنگی بسیار سنگینی بوده است.[۷] آنچه در عهد قدیم آمده مبنی بر این که اَلحانان، نه داوود، جالوت را کشت[۸] ظاهراً اشتباه نسخه نویسان تورات است زیرا در جای دیگر[۹] اَلحانان قاتل برادر جالوت نه جالوت معرفی شده است. رویارویی جالوت و داوود در شعر و هنر مغرب زمین به ویژه آثار مجسمه سازی و نقاشی مورد توجه بوده است.

نبرد طالوت و جالوت در قرآن

قصه نبرد سپاهیان طالوت و جالوت در قرآن کریم به اختصار و بدون ذکر جزئیات، این گونه آمده است: پیامبر وقتِ بنی اسرائیل ـ که در تورات نام او سموئیل ذکر شده ـ به فرمان خدا طالوت را برای جنگ با فلسطینیان به پادشاهی برگزید. اسرائیلیان پس از اعتراضاتی به پیامبرشان درباره این انتخاب، سرانجام وی را به پادشاهی پذیرفتند و تحت فرماندهی وی راهی جنگ با جالوت و یارانش شدند.

در مسیر جنگ پس از گذشتن از نهری که وسیله امتحان الهی بود، بیشتر سپاهیان طالوت از مقاومت در برابر جالوت و سپاهیانش اظهار ناتوانی کردند و هنگامی که سپاهیان وفادار طالوت با جالوت و سپاهش رویارو شدند از خداوند درخواست شکیبایی و پیروزی کردند و به اذن خداوند بر او پیروز گشتند و داوود، جالوت را کشت.[۱۰]

نبرد طالوت و جالوت در منابع

در منابع تاریخی و تفسیری اسلامی نیز مطالبی درباره جالوت ذکر شده است. قمی وی را قبطی[۱۱] و دینوری او را از اولاد ولید بن ریان دانسته و مسعودی[۱۲] نسب وی را چنین آورده است: جالوت بن مالود بن دبال بن حطان بن فارس. محمد بن جریر طبری قوم جالوت را از عمالقه دانسته و از جالوت با عنوان پادشاه عمالقه یاد کرده است.[۱۳]

مسعودی آنان را از اقوام بربر شمرده و ابن خلدون[۱۴] جالوت را از کنعانیان دانسته است.[۱۵] یعقوبی[۱۶] طول قامت جالوت را پنج ذراع نوشته است. طبری[۱۷] نیز وی را جنگاور و تنومند وصف کرده است.

ماجرای رویارویی اسرائیلیان و فلسطینیان و به ویژه نبرد تن به تن جالوت با داوود به تفصیل در منابع اسلامی گزارش شده است. به نظر می رسد این گزارشها نوعاً تحت تأثیر روایت یهود از این ماجرا بوده و با افزوده ها و کاستی ها و گاه تفاوت هایی به منابع تاریخی و تفسیری مسلمانان راه یافته است[۱۸] هر چند که برخی از این گزارش ها اختلاف های بسیاری با نقل یهود دارند.

درباره محل کشته شدن جالوت در منابع اسلامی اقوال مختلفی ذکر شده است. مسعودی[۱۹] بَیسان در اردن را محل نبرد دانسته و ابن عساکر[۲۰] قصر ام حکیم در نزدیکی مَرْج الصُفْر را محل قتل جالوت ذکر کرده است.

نامگذاری منطقه عین جالوت نیز ـ که روستایی بین بیسان و نابلس در فلسطین است ـ با نبرد حضرت داوود و جالوت مرتبط دانسته شده است.

در متون اسلامی، به استناد تعبیر قرآن (سوره بقره: ۲۴۹)، غلبه اعجازآمیز داوود بر جالوت و به تبع آن پیروزی نهایی بنی اسرائیل بر فلسطینیان یادآور آن است که در جنگ و درگیری پیروزی از آنِ اهل ایمان است که خداوند آنان را یاری می کند، اگرچه در ظاهر عدّه و عُدّة کمتری داشته باشند،[۲۱] چنانکه اصحاب پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله، جنگ بدر را به جنگ میان سپاه طالوت و جالوت همانند دانسته و تعداد مسلمانان را در این جنگ به اندازه عدد سپاه طالوت به شمار آورده اند.[۲۲]

همچنین جابر بن عبداللّه انصاری، صحابی رسول خدا صلی الله علیه و آله کشته شدن عَمْرو بن عَبدوَدّ بدست حضرت علی علیه السلام را در جنگ احزاب به ماجرای جالوت و داوود تشبیه کرده است.[۲۳] در مثنوی مولوی نیز به نبرد داوود و جالوت اشارات مختصری شده است.[۲۴]

پانویس

  1. رجوع کنید به سوره بقره: ۲۴۹ـ۲۵۱.
  2. راغب اصفهانی، ذیل «جلت»؛ زمخشری ذیل سوره بقره: ۲۴۷؛ جوالیقی، ص ۱۰۴؛ ابن منظور، ذیل «جلت».
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ جفری، ص۹۸.
  4. ص ۱۰۶.
  5. برای تفصیل ماجرا رجوع کنید به کتاب اول سموئیل نبی، ۱۷: ۴ـ۵۳.
  6. رجوع کنید به کتاب دوم سموئیل نبی، ۲۱: ۱۹ـ۲۲؛ کتاب اول تواریخ ایام، ۲۰: ۵، ۸.
  7. رجوع کنید به کتاب اول سموئیل نبی، ۱۷: ۴ـ۷.
  8. کتاب دوم سموئیل نبی، ۲۱:۱۹.
  9. کتاب اول تواریخ ایام، ۲۰:۵.
  10. رجوع کنید به سوره بقره: ۲۴۷ـ۲۵۱.
  11. ج۱، ص۸۱.
  12. ج۱، ص۶۱.
  13. ج۱، ص ۴۶۷.
  14. ج۲، ص۱۰۰.
  15. برای تفصیل بیشتر در این باره رجوع کنید به دباغ، ج۱، قسم۲، ص۲۳۰.
  16. ج۱، ص۴۹.
  17. ج۱، ص۴۶۹، ۴۷۲.
  18. برای نمونه رجوع کنید به طبری، ج۱، ص۴۶۷ـ۴۷۳؛ ثعلبی، ص۲۳۹ـ۲۴۱.
  19. ج۱، ص۶۲.
  20. ج۱۷، ص۸۰.
  21. رجوع کنید به قشیری، ج۱، ص۱۹۴؛ قرطبی، ج۲، جزء۳، ص۲۵۵.
  22. رجوع کنید به ابن حنبل، ج۴، ص۲۹۰؛ طبرسی، ج۱، ص۶۱۸.
  23. رجوع کنید به حاکم نیشابوری، ج۳، ص۳۴؛ مفید، ج۱، ص۱۰۲.
  24. ج۲، دفتر۳، بیت ۲۴۹۵ـ۲۴۹۷.

منابع

مطالب مرتبط