مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

تقسیمات قرآن: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
[[قرآن کریم]] مجموعه‌ای است از [[سوره|سوره‌ها]] و هر سوره مرکب از [[آیه|آیاتی]] است. مراد از تقسيمات مختلف قرآن، بخش‌بندى‌هاى این کتاب کریم الهی از جهات گوناگون است که از عصر [[پیامبر اسلام|پيامبر]] (صلى الله عليه وآله) و [[نزول قرآن]] تاكنون همواره مورد توجه بوده و درباره آن بحث هايى نسبتاً گسترده انجام شده است.  
+
[[قرآن کریم]] مجموعه‌ای است از [[سوره|سوره‌ها]] و هر سوره مرکب از [[آیه|آیاتی]] است. مراد از تقسیمات مختلف قرآن، بخش‌بندى‌هاى این کتاب کریم الهی از جهات گوناگون است که از عصر [[پیامبر اسلام|پیامبر]] (صلى الله علیه وآله) و [[نزول قرآن]] تاکنون همواره مورد توجه بوده و درباره آن بحث هایى نسبتاً گسترده انجام شده است.  
  
=انواع تقسيمات قرآن=
+
=انواع تقسیمات قرآن=
اين تقسيمات عمدتاً در محورهاى ذيل بوده است:
+
این تقسیمات عمدتاً در محورهاى ذیل بوده است:
  
1. تقسيم بندى قرآن به سوره ها و آيات.
+
۱. تقسیم بندى قرآن به سوره ها و آیات.
  
2. تقسيم بندى آيات و سوره ها با توجه به زمان و مكان نزول.
+
۲. تقسیم بندى آیات و سوره ها با توجه به زمان و مکان نزول.
  
3. تقسيم سوره ها با توجه به بلندى، كوتاهى و شمار آيات.
+
۳. تقسیم سوره ها با توجه به بلندى، کوتاهى و شمار آیات.
  
4. تقسيم بندى سوره ها با توجه به سرآغازهايشان.
+
۴. تقسیم بندى سوره ها با توجه به سرآغازهایشان.
  
5. تقسيم قرآن با توجه به شمار آيات، كلمات و حروف، به اجزاء، احزاب، ارباع، انصاف، اثلاث و... .
+
۵. تقسیم قرآن با توجه به شمار آیات، کلمات و حروف، به اجزاء، احزاب، ارباع، انصاف، اثلاث و... .
  
6. تقسيم بندى محتواى قرآن.
+
۶. تقسیم بندى محتواى قرآن.
  
غالب اين مباحث از ديرباز مورد اهتمام قرآن پژوهان بوده است و جمعى درباره آن رساله هايى مستقل نگاشته اند؛ مانند كتاب تقسيم القرآن ابن سائب كلبى (م. 146 ق.)، اجزاء ثلاثين ابو بكر بن عياش (م. 193 ق.)، اجزاء القرآن ابو عمرو دورى (م. 246 ق.)، اجزاء القرآن و اسباعه خليفة بن خياط (م. 240 ق.)، اسباع القرآن حمزه (م. 165 ق.)[1نيز ابو عمرو دانى در كتاب البيان فى عدّ آى القرآن، ابن جوزى در فنون الافنان، [[بدرالدین محمد زرکشی|زركشى]] در [[البرهان فی علوم القرآن (کتاب)|البرهان]] و سخاوى در جمال القرّاء به اين موضوع توجه كرده اند. در ادامه به بررسى تقسيمات قرآن در حوزه هاى ياد شده مى پردازيم.
+
غالب این مباحث از دیرباز مورد اهتمام قرآن پژوهان بوده است و جمعى درباره آن رساله هایى مستقل نگاشته اند؛ مانند کتاب تقسیم القرآن ابن سائب کلبى (م. ۱۴۶ ق.)، اجزاء ثلاثین ابو بکر بن عیاش (م. ۱۹۳ ق.)، اجزاء القرآن ابو عمرو دورى (م. ۲۴۶ ق.)، اجزاء القرآن و اسباعه خلیفة بن خیاط (م. ۲۴۰ ق.)، اسباع القرآن حمزه (م. ۱۶۵ ق.)[۱نیز ابو عمرو دانى در کتاب البیان فى عدّ آى القرآن، ابن جوزى در فنون الافنان، [[بدرالدین محمد زرکشی|زرکشى]] در [[البرهان فی علوم القرآن (کتاب)|البرهان]] و سخاوى در جمال القرّاء به این موضوع توجه کرده اند. در ادامه به بررسى تقسیمات قرآن در حوزه هاى یاد شده مى پردازیم.
  
===1. آيه و سوره===
+
===۱. آیه و سوره===
كهن ترين تقسيم در [[قرآن]] تقسيم آن به [[آيه]] و [[سوره]] می باشد كه [[توقیفی بودن سوره های قرآن|توقيفى]] بوده و به دستور [[پیامبر اسلام|پيامبر اکرم]] (صلى الله عليه وآله) انجام شده است. اصولاً قرآن كريم آيه آيه و سوره سوره بر رسول خدا (صلى الله عليه وآله) نازل مى شده است.
+
کهن ترین تقسیم در [[قرآن]] تقسیم آن به [[آیه]] و [[سوره]] می باشد که [[توقیفی بودن سوره های قرآن|توقیفى]] بوده و به دستور [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] (صلى الله علیه وآله) انجام شده است. اصولاً قرآن کریم آیه آیه و سوره سوره بر رسول خدا (صلى الله علیه وآله) نازل مى شده است.
  
آيه به معانى گوناگون از جمله [[معجزه]] و نشانه آمده است. مقصود از آيه قرآن، قطعه اى از آن است كه در سوره اى واقع شده و شروع و پايانى دارد و از چند جمله يا كلمه يا حرف تشكيل شده و حدود آن از طريق پيامبر (صلى الله عليه وآله) تعيين شده است. در قرآن كريم نيز آيه به اين معنا به كار رفته است، مانند [[آیه 106 سوره بقره]].
+
آیه به معانى گوناگون از جمله [[معجزه]] و نشانه آمده است. مقصود از آیه قرآن، قطعه اى از آن است که در سوره اى واقع شده و شروع و پایانى دارد و از چند جمله یا کلمه یا حرف تشکیل شده و حدود آن از طریق پیامبر (صلى الله علیه وآله) تعیین شده است. در قرآن کریم نیز آیه به این معنا به کار رفته است، مانند [[آیه 106 سوره بقره|آیه ۱۰۶ سوره بقره]].
  
در شمار آيات قرآن اختلاف است؛ مطابق نظر قاريان [[كوفه]] كه صحيح تر است و شهرت و مقبوليت بيشترى يافته و [[قرائت حفص از عاصم]] كه از [[امام علی علیه السلام|امير مؤمنان]](عليه السلام) گرفته شده شمار آيات آن را 6236 مى دانند.
+
در شمار آیات قرآن اختلاف است؛ مطابق نظر قاریان [[کوفه]] که صحیح تر است و شهرت و مقبولیت بیشترى یافته و [[قرائت حفص از عاصم]] که از [[امام علی علیه السلام|امیر مؤمنان]](علیه السلام) گرفته شده شمار آیات آن را ۶۲۳۶ مى دانند.
  
البته قرآن مجموعه اى مشخص و مورد اتفاق همه مسلمانان است و اختلاف در آيات آن ناشى از افزودن يا كاستن آيات سوره ها نيست، بلكه از آنجاست كه برخى از قاريان برخى از آيات قرآن را دو قسمت كرده و آن را دو آيه، يا دو آيه را ادغام و يك آيه به شمار آورده اند. علّت اين اختلاف آن است كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) هنگام [[تلاوت قرآن|تلاوت]]، در انتهاى هر آيه توقف مى كرد و روشن مى شد كه آنجا پايان آيه است. سپس براى تكميل و ارتباط سخن، آن را به آيه بعد وصل مى كرد و گاه شنونده مى پنداشت در آنجا فاصله و وقفى نيست و دو آيه را يكى مى شمرد، بنابراين اختلاف روايات در موارد وصل و وقف، سبب اختلاف در شمار آيات شد.
+
البته قرآن مجموعه اى مشخص و مورد اتفاق همه مسلمانان است و اختلاف در آیات آن ناشى از افزودن یا کاستن آیات سوره ها نیست، بلکه از آنجاست که برخى از قاریان برخى از آیات قرآن را دو قسمت کرده و آن را دو آیه، یا دو آیه را ادغام و یک آیه به شمار آورده اند. علّت این اختلاف آن است که پیامبر(صلى الله علیه وآله) هنگام [[تلاوت قرآن|تلاوت]]، در انتهاى هر آیه توقف مى کرد و روشن مى شد که آنجا پایان آیه است. سپس براى تکمیل و ارتباط سخن، آن را به آیه بعد وصل مى کرد و گاه شنونده مى پنداشت در آنجا فاصله و وقفى نیست و دو آیه را یکى مى شمرد، بنابراین اختلاف روایات در موارد وصل و وقف، سبب اختلاف در شمار آیات شد.
  
«[[سوره]]» در لغت به معناى منزلت، مقام بلند، يا برگرفته از «سُور المدينه» به معناى ديوار و اطراف شهر است و مقصود از سوره قرآن مجموعه اى از آيات آن است كه با «بِسمِ اللهِ الرَحمنِ الرَحيمِ» از قبل و بعدش جدا شده است. سوره به اين معنا مكرّراً در قرآن آمده است، براى نمونه [[آیه 24 سوره نور]].
+
«[[سوره]]» در لغت به معناى منزلت، مقام بلند، یا برگرفته از «سُور المدینه» به معناى دیوار و اطراف شهر است و مقصود از سوره قرآن مجموعه اى از آیات آن است که با «بِسمِ اللهِ الرَحمنِ الرَحیمِ» از قبل و بعدش جدا شده است. سوره به این معنا مکرّراً در قرآن آمده است، براى نمونه [[آیه 24 سوره نور|آیه ۲۴ سوره نور]].
  
قرآن كريم به اتفاق همه دانشمندان مسلمان 114 سوره دارد. ثبت فواتح و خواتم سوره ها نيز از ابتكارات سده نخست هجرى بوده است. بدين منظور در آغاز هر سوره جمله «فاتحة سورة كذا» و در پايانش «خاتمة سورة كذا» مى نوشتند. بعداً [[سوره های مکی و مدنی|مكّى و مدنى]] بودن هر سوره و شماره ترتيب آن در مصحف و تعداد آيات و گاه شماره [[ترتیب نزول سوره ها|ترتيب نزول]] هر سوره را در اوّل هر سوره مى آوردند.
+
قرآن کریم به اتفاق همه دانشمندان مسلمان ۱۱۴ سوره دارد. ثبت فواتح و خواتم سوره ها نیز از ابتکارات سده نخست هجرى بوده است. بدین منظور در آغاز هر سوره جمله «فاتحة سورة کذا» و در پایانش «خاتمة سورة کذا» مى نوشتند. بعداً [[سوره های مکی و مدنی|مکى و مدنى]] بودن هر سوره و شماره ترتیب آن در مصحف و تعداد آیات و گاه شماره [[ترتیب نزول سوره ها|ترتیب نزول]] هر سوره را در اوّل هر سوره مى آوردند.
  
===2. مكى و مدنى===
+
===۲. مکى و مدنى===
قرآن پژوهان آيات و سوره هاى قرآن را به [[سوره های مکی و مدنی|مكّى و مدنى]] قسمت كرده اند. به نظر مشهور آن دسته از آيات و سوره ها كه پيش از [[هجرت پیامبر اسلام به مدینه|هجرت]] نازل شده، مكّى و آنچه پس از هجرت فرود آمده مدنى است.
+
قرآن پژوهان آیات و سوره هاى قرآن را به [[سوره های مکی و مدنی|مکى و مدنى]] قسمت کرده اند. به نظر مشهور آن دسته از آیات و سوره ها که پیش از [[هجرت پیامبر اسلام به مدینه|هجرت]] نازل شده، مکى و آنچه پس از هجرت فرود آمده مدنى است.
  
به نظر برخى محقّقان، سوره هاى قرآن با توجه به مكّى و مدنى بودن به 4 دسته تقسيم شده اند:
+
به نظر برخى محقّقان، سوره هاى قرآن با توجه به مکى و مدنى بودن به ۴ دسته تقسیم شده اند:
  
أ. سوره هايى كه همه آياتش مكّى است؛ مانند [[سوره مدثر|سوره مدثّر]].
+
أ. سوره هایى که همه آیاتش مکى است؛ مانند [[سوره مدثر|سوره مدثّر]].
  
ب. سوره هايى كه همه آن مدنى است؛ مانند [[سوره آل عمران]].
+
ب. سوره هایى که همه آن مدنى است؛ مانند [[سوره آل عمران]].
  
ج. سوره هاى مكّى كه بخشى از آياتش مدنى است؛ مانند [[سوره اعراف]] كه گفته شده: آيات 163 - 172 آن مدنى است.
+
ج. سوره هاى مکى که بخشى از آیاتش مدنى است؛ مانند [[سوره اعراف]] که گفته شده: آیات ۱۶۳ - ۱۷۲ آن مدنى است.
  
د. سوره هاى مدنى كه بخشى از آياتش مكّى است؛ مانند [[سوره حج|سوره حجّ]] كه گفته شده: آيات 52 - 55 آن مكّى است.
+
د. سوره هاى مدنى که بخشى از آیاتش مکى است؛ مانند [[سوره حج|سوره حجّ]] که گفته شده: آیات ۵۲ - ۵۵ آن مکى است.
  
===3. طُوَل، مئون، مثانى و مفصّل:===
+
===۳. طوال، مئون، مثانى و مفصّل===
سوره هاى قرآن از نظر بلندى و كوتاهى و شمار آيات آن ها به 4 گروه طُوَل، مئون، مَثانى و مفصّل تقسيم شده اند:[22] اين تقسيم بندى [[توقیفی بودن سوره های قرآن|توقيفى]] و در روايتى از [[رسول خدا]](صلى الله عليه وآله) آمده است كه خداوند به جاى [[تورات]]، سبع طُوَل (طوال) و به جاى [[انجيل]]، مئون و به جاى [[زبور]]، مثانى به من داده است و با مفصّل بر ديگر پيامبران برترى داده شده ام.  
+
سوره هاى قرآن از نظر بلندى و کوتاهى و شمار آیات آن ها به ۴ گروه طُوَل (طِوال)، مئون، مَثانى و مفصّل تقسیم شده اند: این تقسیم بندى [[توقیفی بودن سوره های قرآن|توقیفى]] و در روایتى از [[رسول خدا]](صلى الله علیه وآله) آمده است که خداوند به جاى [[تورات]]، سبع طُوَل (طوال) و به جاى [[انجیل]]، مئون و به جاى [[زبور]]، مثانى به من داده است و با مفصّل بر دیگر پیامبران برترى داده شده ام.  
  
'''أ. طُوَل:'''
+
'''أ. طِوال (طُوَل):'''
  
طول جمع طُولى مؤنث اَطْوَل به معناى طولانى تر است و به سوره هاى [[بقره]]، [[سوره آل عمران|آل عمران]]، [[سوره نساء|نساء]]، [[سوره مائده|مائده]]، [[سوره انعام|انعام]]، [[سوره اعراف|اعراف]] و [[سوره انفال|انفال]] و [[سوره توبه|توبه]] به سبب طولانى بودن آن ها «سبع طُوَل» گفته شده است. در اين دسته بندى دو سوره انفال و توبه به سبب فاصله نشدن [[بسمله|بَسْمَلَه]] ميان آن دو و ارتباط تنگاتنگ محتوايشان به منزله يك سوره به شمار آمده اند. روايتى از [[ابن عباس]] نيز اين را تأييد مى كند.
+
طول جمع طُولى مؤنث اَطْوَل به معناى طولانى تر است و به سوره هاى [[بقره]]، [[سوره آل عمران|آل عمران]]، [[سوره نساء|نساء]]، [[سوره مائده|مائده]]، [[سوره انعام|انعام]]، [[سوره اعراف|اعراف]] و [[سوره انفال|انفال]] و [[سوره توبه|توبه]] به سبب طولانى بودن آن ها «سبع طُوَل» گفته شده است. در این دسته بندى دو سوره انفال و توبه به سبب فاصله نشدن [[بسمله|بَسْمَلَه]] میان آن دو و ارتباط تنگاتنگ محتوایشان به منزله یک سوره به شمار آمده اند. روایتى از [[ابن عباس]] نیز این را تأیید مى کند.
  
 
'''ب. مئون و مثانى:'''
 
'''ب. مئون و مثانى:'''
  
«مئون» جمع مأة به معناى 100 و «مثانى» جمع مَثْنى يا مَثْناة به معناى دو دو است. در تعريف اين دو اصطلاح نظرهاى مختلفى بيان شده است، از جمله: برخى به آن دسته از سوره ها كه 100 آيه يا اندكى بيش يا كمتر از آن دارد مئون و به سوره هاى بعد از مئون مثانى گفته اند، چون نسبت به مئون در مرتبه دوم قرار دارند؛ ولى مصداقى براى اين دو مجموعه بيان نكرده اند.
+
«مئون» جمع مأة به معناى ۱۰۰ و «مثانى» جمع مَثْنى یا مَثْناة به معناى دو دو است. در تعریف این دو اصطلاح نظرهاى مختلفى بیان شده است، از جمله: برخى به آن دسته از سوره ها که ۱۰۰ آیه یا اندکى بیش یا کمتر از آن دارد مئون و به سوره هاى بعد از مئون مثانى گفته اند، چون نسبت به مئون در مرتبه دوم قرار دارند؛ ولى مصداقى براى این دو مجموعه بیان نکرده اند.
  
===ج. مفصّل:===
+
'''ج. مفصّل:'''
مفصّل از ريشه فصل به معناى جدا شده است و به سوره هاى كوتاه آخر قرآن مفصل گفته اند، چون بسمله هاى فراوانى بين آن ها فاصله شده است يا براى اينكه همه آيات آن ها محكم است و آيه اى از آن ها نسخ نشده است[54] يا به سبب كوتاهى آيات آن ها.[55] در اينكه پايان اين مجموعه آخر قرآن است هيچ اختلافى نيست؛ ولى در اولين سوره از آن اقوال متعددى وجود دارد[56]؛ بيشتر قرآن پژوهان سوره محمّد را[57] كه نخستين سوره پس از حواميم است سرآغاز اين مجموعه دانسته اند[58]، بنابراين مجموعه مفصّل قرآن 68 سوره است.[59]روايتى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نيز اين قول را تأييد مى كند.[60] در حديثى امام باقر(عليه السلام) از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل مى كند كه مجموعه مفصّل 67 سوره قرآن است، بنابراين سوره فتح آغاز اين مجموعه است.[61]
 
  
بنا به نقل زركشى اهل حديث آغاز اين مجموعه را سوره «ق» مى دانند. وى با استناد به روايتى اين قول را ترجيح مى دهد. سخاوى سوره حجرات را سرآغاز اين مجموعه مى داند.[62] گفته شده است: حزب مفصل در مصحف ابن مسعود از سوره الرحمن شروع مى شده است.[63] در نقلى از ابن عباس سوره ضحى تا آخر قرآن مجموعه مفصّل شمرده شده است، چون مستحب است بين تلاوت هر يك از اين سوره ها يك تكبير فاصله شود.[64] در اقوال ديگر سوره هاى صافّات، جاثيه، صفّ، ملك، انسان، سبح اسم ربّك الاعلى[65]
+
«مفصّل» از ریشه فصل به معناى جدا شده است و به سوره هاى کوتاه آخر قرآن مفصل گفته اند، چون [[بسمله]] هاى فراوانى بین آن ها فاصله شده است، یا براى اینکه همه آیات آن ها محکم است و آیه اى از آن ها [[نسخ]] نشده است، یا به سبب کوتاهى آیات آن ها. در اینکه پایان این مجموعه آخر قرآن است هیچ اختلافى نیست؛ ولى در اولین سوره از آن اقوال متعددى وجود دارد؛ بیشتر قرآن پژوهان [[سوره محمد|سوره محمّد]] را که نخستین سوره پس از [[حوامیم|حوامیم]] است سرآغاز این مجموعه دانسته اند، بنابراین مجموعه مفصّل قرآن ۶۸ سوره است. روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نیز این قول را تأیید مى کند.
  
را نخستين سوره از اين مجموعه دانسته اند.[66]
+
===۴. اجزاء، احزاب، اعشار، اخماس و رکوعات===
 +
'''أ. اجزاء و احزاب:'''
  
سوره هاى مفصل را به سه گروه تقسيم كرده اند: گروه نخست كه تا سوره نبأ را در بر مى گيرد طوال (جمع طويل يعنى سوره هاى بلند در مجموعه مفصّل) و گروه دوم كه از سوره نبأ تا ضحى را شامل مى شود اوساط (جمع وَسَط به معناى متوسط) و گروه سوم از ضحى تا آخر قرآن است كه آن را قِصار (جمع قصير به معناى كوتاه) ناميده اند.[67]
+
تقسیم قرآن به [[جزء (قرآن)|اجزاء]] و [[حزب (از تقسیمات قرآن)|احزاب]] براى تسهیل [[تلاوت قرآن|تلاوت]] و [[حفظ قرآن|حفظ]] بوده و در ادوار مختلف به گونه هاى مختلف انجام مى گرفته است. از برخى روایات استفاده مى شود در اواخر زمان [[رسول خدا]](صلى الله علیه وآله) قرآن را به ۷ [[حزب (از تقسیمات قرآن)|حزب]] تقسیم کرده بودند که از آن ها به اجزاء یا احزاب یا منازل القرآن یاد مى کرده اند. حزب اوّل شامل سه سوره اول قرآن یعنى حمد، بقره و آل عمران و حزب هاى بعدى به ترتیب ۵، ۷، ۱۱ و ۱۳ سوره طبق ترتیب کنونى مصحف بوده است و حزب هفتم که حزب مفصل نام داشته از سوره «ق» تا سوره «ناس» بوده است.
  
بنا به روايتى مستحب است در نماز صبح سوره هاى طوال از مفصّل و در نماز عشا متوسط هاى اين مجموعه و در نماز ظهر، عصر و مغرب سوره هاى كوتاه اين مجموعه خوانده شوند.[68] نووى در معرفى سه گروه ياد شده مى گويد: از حجرات تا بروج طوال، از طارق تا بيّنه اوساط و از زلزال تا ناس قصارِ سوره هاى مفصّل نام دارند.[69]
+
امروزه مقصود از اجزاء همان چیزى است که در میان نویسنده هاى قرآن مرسوم بوده است که در حاشیه صفحات آن رمزهایى را براى اشاره به اجزاى سى گانه و احزاب و ارباع آن قرار مى دادند. عدّه اى قرآن را به ۳۰ قسمت تقسیم کردند و به هر قسمت «جزء» مى گفتند و نیز هر جزء را به دو قسمت تقسیم و به آن «حزب» مى گفتند و حزب ها را نیز به ۴ قسمت تقسیم و به هر قسمت «رُبع» مى گفتند. این روش اکنون در بسیارى از قرآن ها از جمله قرآن هاى خط عثمان طه متداول است.
  
==4. تقسيم سوره ها بر حسب سرآغاز آن ها:==
+
برخى منشأ تقسیم قرآن به ۳۰ جزء را روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى دانند که در آن به خواندن قرآن در یک ماه سفارش شده است. احتمالا ختم قرآن در [[ماه رمضان]] نیز در این خصوص نقش داشته است.
سوره ها از اين نظر به مقطّعات، مسبّحات، حامدات، اقسام، سُور قُل، مخاطبات و زمانيات تقسيم شده اند. 29 سوره قرآن با حروف تهجّى شروع شده اند كه به آن ها سوره هاى «مقطّعات» گفته اند. به اين حروف مقطعه گفته اند، چون هريك جدا جدا خوانده مى شود. اين حروف با احتساب مكرراتش 78 حرف و با حذف مكرراتش 14 حرف يعنى نصف حروف الفباست كه برخى اهل ذوق با تركيب آن، جمله «عليٌ صراطُ حقٍّ نُمْسكه» را ساخته اند.[70] اين ويژگى گرچه لطيف است ليكن با اين گونه روش ها نمى توان عقايد و مبانى دينى را ثابت كرد.[71] به آن ها «حروف نورانى» نيز گفته شده است.[72] سوره هاى مقطعات عبارت اند از بقره، آل عمران، عنكبوت، روم، لقمان و سجده كه با «الم»، اعراف با «المص»، يونس، هود، يوسف، ابراهيم و حجر با «الر»، رعد با «المر»، مريم با «كهيعص»، طه با «طه»، يس با «يس»، ص با «ص»، فصّلت، زخرف، دخان، جاثيه و احقاف با «حم»، شورى با «حم عسق» و قلم با «ن» شروع شده اند.
 
  
به 6 سوره اى كه با «الم» شروع شده و سوره اعراف كه با «المص» شروع شده است سوره هاى «الم» گفته اند.[73] برخى به تمام 13 سوره اى كه حروف مقطعه آن ها «الم» يا دو حرف اول حروف مقطعه آن ها الف و لام است سوره هاى «الف
+
روش دیگرى که در برخى مصاحف امروزه متداول است تقسیم اجزاى سى گانه به ۴ حزب است. سخاوى مى نویسد: تقسیم قرآن به ۱۲۰ حزب براى قاریان مساجد قرار داده شده بود. به هر روى زمان دقیق این تقسیمات به خوبى روشن نیست. برخى معتقدند تقسیم قرآن به اجزاء، احزاب و ارباع در زمان [[تابعین|تابعان]] پایان یافته است.
  
لامات» گفته اند.[74] برخى از سلف سوره هاى «الم» را ميادين (جمع ميدان) و سوره هاى «الر» را بساتين (جمع بستان: باغ) قرآن دانسته اند.[75] به سه سوره شعراء، نمل و قصص «طواسيم» يا «طواسين»[76] و به 7 سوره اى كه با «حم» شروع مى شود «حواميم» يا «حاميمات» يا «ذوات حم»[77] يا «آل حم» گفته اند.[78] اطلاق «حواميم» بر اين سوره ها در روايات متعددى وارد شده است.[79] بنا به نقلى از امام صادق(عليه السلام) حواميم رياحين (گل ها) قرآن اند و قارى و حافظ بايد براى حفظ و تلاوت آن ها خداوند را سپاس گويند[80]، افزون بر اين در روايات از اين سوره ها با عنوان ديباج القرآن[81] (ابريشم قرآن) لُباب القرآن (مغز قرآن) ثمرة القرآن[82] (ميوه قرآن) عرائس القرآن[83](عروس هاى قرآن) ياد شده است.
+
'''ب. تخمیس و تعشیر:'''
  
هفت سوره اسراء، حديد، حشر، صفّ، جمعه، تغابن و اعلى كه با تسبيح و تنزيه خداوند شروع شده مسبّحات[84] و عرائس قرآن لقب گرفته اند.[85] برخى بدون احتساب سوره اسراء سوره هاى مسبّحات را 6 سوره دانسته اند.[86] ابو عمرودانى سوره هاى ممتحنه، منافقون و طلاق را از اين مجموعه دانسته[87] كه ظاهراً وجهى ندارد.
+
یکى از تقسیمات قرآن که در قدیم رواج داشته و اکنون بر اثر شماره گذارى آیات کمتر به آن توجه مى شود، نشانه گذارى پنج پنج آیه و ده ده آیه بوده است که به آن «تخمیس» و «تعشیر» مى گفتند. براى تخمیس ابتداء، در پایان هر ۵ آیه نقطه و بعدها کلمه «خَمْس» یا حرف «خـ» و براى تعشیر نیز آغاز، در پایان هر ۱۰ آیه نقطه و سپس کلمه «عَشر» یا حرف «عـ» مى گذاشتند و سرّ این کار این بود که قاریان هر روز ۵ یا ۱۰ آیه به شاگردان خود مى آموختند. دانشمندان سرآغاز تعشیر مصحف را به سیره رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در آموزش ۱۰ آیه ۱۰ آیه قرآن به اصحاب نسبت داده اند. توصیه به آموزش ۵ آیه ۵ آیه نیز از برخى نقل ها استفاده مى شود که شاید منشأ تخمیس بوده است. به نظر ابوعمرودانى تعشیر و تخمیس قرآن عمل [[صحابه]] بوده و در زمان آن ها رواج داشته است.  
  
پنج سوره حمد، انعام، كهف، سبأ و فاطر با حمد و ستايش خداوند آغاز شده كه به آن ها «حامدات» گفته اند.[88] اين سوره ها به مقاصير (رواق، ايوان يا شبستان ها) قرآن لقب گرفته اند.[89] زركشى مى گويد: 14 سوره با ثناى پروردگار شروع شده كه 7 سوره آن يعنى 5 سوره حامدات و دو سوره فرقان و ملك در بردارنده صفات ثبوتيه پروردگار و 7 سوره ديگر (مسبّحات) در بردارنده تنزيه و صفات سلبيه پروردگارند و اين مطلب سرّ عظيمى از اسرار پروردگار است.[90]
+
'''ج. رکوعات:'''
  
همو 15 سوره صافّات، ذاريات، طور، نجم، مرسلات، نازعات، بروج، طارق، فجر، شمس، ليل، ضحى، تين، عاديات و عصر را از گروه سوره هايى
+
یکى دیگر از تقسیمات قرآن که برخلاف سایر تقسیم بندى هاى آن، طول و اندازه مساوى و معین ندارد «رکوعات» است. هر رکوع متشکل از چند آیه است که درباره یک موضوع سخن مى گوید. رکوعات بیشتر در سوره هاى بزرگ قرآن اند؛ براى نمونه سوره بقره ۴۰ رکوع دارد؛ اما سوره هاى کوچک که درباره یک موضوع سخن مى گویند یک رکوع دارند؛ مانند سوره هاى [[سوره عبس|عبس]] تا [[سوره ناس|ناس]]. به رکوعات قرآن «رکوع» گفته اند، چون هر رکوع بر اساس مبانى فقهى [[اهل سنت]] بعد از قرائت [[سوره حمد|حمد]] در یک [[رکعت]] خوانده مى شود.
  
معرّفى مى كند كه با قسم آغاز شده اند. وى دو سوره قيامت و بلد را از 23 سوره اى شمرده است كه با جمله خبرى آغاز شده است[91]؛ ولى برخى اين دو سوره با 15 سوره پيشين و 5 سوره يس، ص، دخان، زخرف، ق و ن را كه بلافاصله بعد از حروف مقطّعه قسم آمده اند با عنوان سوره هاى «اَقْسام» (جمع قَسم) ياد كرده اند.[92]
+
رکوعات قرآن ریشه در [[نماز تراویح]] دارد که اهل سنت در شب هاى [[ماه رمضان]] از زمان [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]] آن را به [[نماز جماعت|جماعت]] مى خوانند. این نماز که در فقه اهل سنت ۶۰۰ رکعت است، در هر شبى از شب هاى ماه رمضان ۲۰ رکعت آن خوانده مى شود و اهل سنت خواندن یک ختم قرآن را در این نماز [[مستحب]] مى دانند، از این رو قرآن را به رکوعات تقسیم کرده اند. در شمار دقیق رکوعات اختلاف است؛ مشهور آن را ۵۴۰ مى دانند.
  
ده سوره با ندا شروع شده كه مخاطب آن در 5 سوره پيامبر(صلى الله عليه وآله) و در دو سوره عموم مردم (ناس) و در سه سوره مؤمنان اند.[93] برخى از اين مجموعه با عنوان سوره هاى «مخاطبات» نام برده اند.[94]
+
در برخى قرآن ها در بالاى «بسم الله» هر سوره، افزون بر شمار کلمات و حروف شمار رکوعات آن را نیز مى نوشتند؛ همچنین در حاشیه بعضى از قرآن ها رکوعات را با حرف «ع» نشانه گذارى مى کردند.
  
شش سوره جنّ، علق، كافرون، توحيد، فلق و ناس با امر شروع شده[95] كه به 5 سوره از اين مجموعه كه با «قُل» شروع شده سوره هاى «قُلْ» يا «مقولات» گفته اند.[96]
+
===۵. تقسیم سور بر حسب حروف و کلمات خاص===
 +
سوره ها از این نظر به [[مقطعات|مقطّعات]]، [[مسبحات|مسبّحات]]، حامدات، اقسام (قسم)، سُور قُل، مخاطبات و زمانیات تقسیم شده اند.  
  
هفت سوره واقعه، منافقون، تكوير، انفطار، انشقاق، زلزال و نصر با شرط شروع شده است و به سُور «زمانيات» نام گرفته اند.[97]
+
مقطّعات: ۲۹ سوره قرآن با حروف تهجّى شروع شده اند که به آن ها سوره هاى «مقطّعات» گفته اند. به این حروف «[[حروف مقطعه|حروف مقطّعه]]» گفته اند، چون هریک جدا جدا خوانده مى شود. این حروف با احتساب مکرراتش ۷۸ حرف و با حذف مکرراتش ۱۴ حرف یعنى نصف حروف الفباست که برخى اهل ذوق با ترکیب آن، جمله «علی صراطُ حقٍّ نُمْسکه» را ساخته اند. سوره هاى مقطعات عبارت اند از: [[بقره]]، [[سوره آل عمران|آل عمران]]، [[سوره عنکبوت|عنکبوت]]، [[سوره روم|روم]]، [[سوره لقمان|لقمان]] و [[سوره سجده|سجده]] که با «الم»، اعراف با «المص»، [[سوره یونس|یونس]]، [[سوره هود|هود]]، [[سوره یوسف|یوسف]]، [[سوره ابراهیم|ابراهیم]] و [[سوره حجر|حجر]] با «الر»، [[سوره رعد|رعد]] با «المر»، [[سوره مریم|مریم]] با «کهیعص»، [[سوره طه|طه]] با «طه»، [[سوره یس|یس]] با «یس»، [[سوره ص|ص]] با «ص»، [[سوره فصلت|فصّلت]]، [[سوره زخرف|زخرف]]، [[سوره دخان|دخان]]، [[سوره جاثیه|جاثیه]] و [[سوره احقاف|احقاف]] با «حم»، [[سوره شوری|شورى]] با «حم عسق» و [[سوره قلم|قلم]] با «ن» شروع شده اند.
  
افزون بر اين، سوره هاى دهر، نبأ، غاشيه، شرح، فيل و ماعون با استفهام و سوره هاى همزه و تبّت با نفرين و سوره ايلاف با تعليل افتتاح شده اند.[98]
+
مسبّحات: اما هفت سوره [[سوره اِسراء|اسراء]]، [[سوره حدید|حدید]]، [[سوره حشر|حشر]]، [[سوره صف|صفّ]]، [[سوره جمعه|جمعه]]، [[سوره تغابن|تغابن]] و [[سوره اعلی|اعلى]]، که با [[تسبیح]] و تنزیه خداوند شروع شده [[مسبحات|مسبّحات]] و عرائس قرآن لقب گرفته اند.  
  
افزون بر آنچه گذشت از مجموعه هاى ديگرى نيز در قرآن نه از جهت فواتح آن ها بلكه به سبب اشتراك در بعضى خصوصيات ديگر ياد شده كه به مناسبت به معرّفى آن ها مى پردازيم:
+
حامدات: پنج سوره [[سوره حمد|حمد]]، [[سوره انعام|انعام]]، [[سوره کهف|کهف]]، [[سوره سبا|سبأ]] و [[سوره فاطر|فاطر]]، که با حمد و ستایش خداوند آغاز شده، به آن ها «حامدات» گفته اند. این سوره ها به مقاصیر (رواق، ایوان یا شبستان) قرآن لقب گرفته اند.
  
===أ. عِتاق الاُوَل:===
+
اَقْسام: [[بدرالدین محمد زرکشی|بدرالدین زرکشى]]، ۱۵ سوره [[سوره صافات|صافّات]]، [[سوره ذاریات|ذاریات]]، [[سوره طور|طور]]، [[سوره نجم|نجم]]، [[سوره مرسلات|مرسلات]]، [[سوره نازعات|نازعات]]، [[سوره بروج|بروج]]، [[سوره طارق|طارق]]، [[سوره فجر|فجر]]، [[سوره شمس|شمس]]، [[سوره لیل|لیل][[سوره ضحى|ضحى]]، [[سوره تین|تین]]، [[سوره عادیات|عادیات]] و [[سوره عصر|عصر]] را از گروه سوره هایى معرّفى مى کند که با «[[قسم خوردن|قسم]]» و سوگند آغاز شده اند.
عِتاق جمع عتيق به معناى قديم يا ارزشمند و اُوَل جمع اُولى است. به سوره هاى اسراء، كهف، مريم، طه و انبياء عتاق الاول گفته شده است[99زيرا نخستين سوره هاى نازل شده اند يا بر ساير سوره ها برترى و فضيلت دارند.[100]
 
  
===ب. ممتحنات.===
+
مخاطبات: ده سوره با حرف ندا شروع شده که مخاطب آن در ۵ سوره [[پیامبر اسلام|پیامبر]](صلى الله علیه وآله) و در دو سوره عموم مردم (ناس) و در سه سوره مؤمنان اند. برخى از این مجموعه با عنوان سوره هاى «مخاطبات» نام برده اند.
به 16 سوره فتح، حشر، سجده، طلاق، قلم، حجرات، تبارك، تغابن، منافقون، جمعه، صفّ، جنّ، نوح، مجادله، ممتحنه و تحريم سوره هاى ممتحنات گفته شده است. به اعتقاد برخى اين نامگذارى از آن روست كه سوره ممتحنه در اين مجموعه است.[101]
 
  
===ج. سوره هاى سجده:===
+
سُور قُل: شش سوره [[سوره جن|جنّ]]، [[سوره علق|علق]]، [[سوره کافرون|کافرون]]، [[سوره توحید|توحید]]، [[سوره فلق|فلق]] و [[سوره ناس|ناس]] با فعل امر شروع شده که به ۵ سوره از این مجموعه که با «قُل» شروع شده سوره هاى «قُلْ» یا «مقولات» گفته اند.
در 14 سوره قرآن 15 آيه سجده وجود دارد كه پس از تلاوت آن،
 
  
سجده واجب يا مستحب است. اماميه و زيديه در آيات 15 سجده/32؛ 37 فصّلت /41؛ 62 نجم /53 و 19 اقرء /96 سجده تلاوت را واجب مى دانند[102] و در آيات 206 اعراف/7؛ 15 رعد /13؛ 49 نحل /16؛ 107 اسراء/17؛ 58 مريم/19؛ 18 و 77 حجّ/22؛ 60 فرقان/25؛ 25 نمل/27؛ 24 ص /38 و 21 انشقاق/84 سجده تلاوت را مستحب مى دانند.[103] جمعى از اهل سنت نيز 15 آيه ياد شده را از آيات سجده مى دانند؛ ولى مذاهب چهارگانه اهل سنت در موارد وجوب و استحباب سجده با هم اختلاف دارند.[104] البته همه آن ها در وجوب سجده در 10 آيه متفق اند، هرچند در مصاديق آن اختلاف دارند.[105] به 4 سوره اى كه سجده در آن ها واجب است سور «عزائم» گفته شده است[106افزون بر اين به دو سوره بقره و آل عمران «زَهراوان»[107] و به انفال و توبه «قرينتان»[108] و به فلق و ناس «مُعَوَّذتان»[109] گفته شده است.
+
زمانیات: هفت سوره [[سوره واقعه|واقعه]]، [[سوره منافقون|منافقون]]، [[سوره تکویر|تکویر]]، [[سوره انفطار|انفطار]]، [[سوره انشقاق|انشقاق][[سوره زلزال|زلزال]] و [[سوره نصر|نصر]] با حرف شرط شروع شده است و به سُور «زمانیات» نام گرفته اند.
  
==5. اجزاء، احزاب، اعشار، اخماس و ركوعات==
+
سور عزائم: در ۱۴ سوره قرآن، ۱۵ آیه سجده وجود دارد که پس از تلاوت آن، سجده واجب یا مستحب است. [[امامیه|امامیه]] و [[زیدیه|زیدیه]] در آیات ۱۵ [[سوره سجده|سجده]]؛ ۳۷ [[سوره فصلت|فصّلت]]؛ ۶۲ [[سوره نجم|نجم]] و ۱۹ [[سوره علق|علق]]، سجده تلاوت را واجب مى دانند. به ۴ سوره اى که سجده در آن ها واجب است «[[سور عزائم]]» گفته شده است.
  
===أ. اجزاء و احزاب:===
+
===۶. تقسیمات محتوایى===
تقسيم قرآن به اجزاء و احزاب براى تسهيل تلاوت و حفظ بوده و در ادوار مختلف به گونه هاى مختلف انجام مى گرفته است. از برخى روايات استفاده مى شود در اواخر زمان رسول خدا(صلى الله عليه وآله) قرآن را به 7 حزب تقسيم كرده بودند كه از آن ها به اجزاء يا احزاب يا منازل القرآن[110]ياد مى كرده اند: حزب اوّل شامل سه سوره اول قرآن يعنى حمد، بقره و آل عمران و حزب هاى بعدى به ترتيب 5، 7، 11 و 13 سوره طبق ترتيب كنونى مصحف بوده است و حزب هفتم كه حزب مفصل نام داشته از سوره «ق» تا سوره «ناس» بوده است.[111]
+
[[قرآن کریم]] با توجه به محتوا و شیوه بیان به بخش هایى گوناگون تقسیم شده است. البته بناى این تقسیمات بر تساوى همه بخش ها نیست، از این رو با کم و زیاد بودن مقدار برخى از بخش ها بر برخى دیگر و تداخل بعضى اقسام و تفاوت این تقسیمات در روایات و نقل هاى مختلف منافاتى ندارد. مهم ترین این تقسیمات عبارت اند از:
  
برخى اين تقسيم بندى را فردى مى دانند و معتقدند مسلمانان براى اينكه در طول هفته قرآن را ختم كنند آن را به 7 جزء تقسيم كرده بودند و مقدار اجزاء نزد همه افراد يكسان نبوده است.[112] اين روايت همواره از ادله كسانى بوده است كه ترتيب كنونى قرآن را توقيفى و از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى دانند.[113] بنا به نقلى پيامبر(صلى الله عليه وآله) هر شب يك
+
'''أ. بخش هاى سه گانه:'''
  
حزب از حزب هاى هفت گانه قرآن را تلاوت مى كردند.[114] روايت شده امام صادق(عليه السلام) قرآنى در اختيار داشته اند كه 14 جزء داشته است[115]، به هر روى اين تجزيه ديگر رايج نيست و امروزه مقصود از اجزاء همان چيزى است كه در ميان نويسنده هاى قرآن مرسوم بوده است كه در حاشيه صفحات آن رمزهايى را براى اشاره به اجزاى سى گانه و احزاب و ارباع آن قرار مى دادند[116]، زيرا در آغاز، مصحف هاى عثمانى از هرگونه تجزيه و علايم مخصوص آن تهى بوده است؛ ولى به مرور برحسب نياز، قاريان و حافظان، قرآن را به شيوه هاى گوناگون تقسيم بندى كردند. عدّه اى قرآن را به 30 قسمت تقسيم كردند و به هر قسمت «جزء» مى گفتند و نيز هر جزء را به دو قسمت تقسيم و به آن «حزب» مى گفتند و حزب ها را نيز به 4 قسمت تقسيم و به هر قسمت «رُبع» مى گفتند.[117] البته اجزاء و احزاب و ارباع چنان كه امروزه مرسوم است در برخى قرآن ها علامت گذارى شده بود.[118] اين روش اكنون در بسيارى از قرآن ها از جمله قرآن هاى خط عثمان طه متداول است.
+
در روایتى از [[امام على]] و [[امام باقر]] (علیهما السلام) آمده است که قرآن بر سه بخش فرود آمده است: ثلث آن درباره ما و دشمنان ماست و ثلث آن سنن و امثال و ثلث دیگر فرایض و [[احکام شرعی|احکام]] است.
  
اجزاى قرآن به آيه يا سوره آغازين آن ها نامگذارى شده اند؛ براى نمونه از جزء سوم چون با آيه «تِلكَ الرُسُل» شروع شده به «جزء تلك» و از جزء 26 چون با سوره احقاف شروع شده به «جزء احقاف» ياد مى شود.[119]
+
'''ب. بخش هاى چهارگانه:'''
  
برخى منشأ تقسيم قرآن به 30 جزء را روايتى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى دانند كه در آن به خواندن قرآن در يك ماه سفارش شده است.[120]احتمالا ختم قرآن در ماه رمضان نيز در اين خصوص نقش داشته است.[121]
+
بنا به نقلى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و امام باقر(علیه السلام) ربع قرآن درباره [[اهل بیت]](علیهم السلام) و ربع آن درباره دشمنان آن ها و ربع آن فرایض و احکام و ربع دیگر [[حلال]] و [[حرام]] است.
  
روش ديگرى كه در برخى مصاحف امروزه متداول است تقسيم اجزاى سى گانه به 4 حزب است. سخاوى مى نويسد: تقسيم قرآن به 120 حزب براى قاريان مساجد قرار داده شده بود[122]، به هر روى زمان دقيق اين تقسيمات به خوبى روشن نيست. برخى احتمال داده اند اجزاى سى گانه در زمان حَجّاج انجام گرفته باشد[123] كه البته نقل هاى تاريخى اين احتمال را تأييد نمى كنند، زيرا در زمان وى فقط نصف ها تا اعشار قرآن تعيين گرديد.[124] برخى معتقدند تقسيم قرآن به اجزاء، احزاب و ارباع در زمان تابعان پايان يافته است.[125]
+
'''ج. بخش هاى هفت گانه:'''
 
 
نقل است كه منصور به عمرو بن عُبيد (م. 144 ق.) گفت: مى خواهم قرآن را حفظ كنم. عمرو بن عبيد هر جزء از اجزاى سى گانه قرآن را به 12 بخش قسمت كرد و به منصور پيشنهاد داد هر قسمت را يك روز و در نتيجه همه قرآن را در يك سال حفظ كند.[126] از اين گزارش معلوم مى شود در آن زمان اجزاى سى گانه قرآن متداول بوده است.
 
 
 
ابوبكربن عياش (م. 193 ق.) كتابى با عنوان اجزاء ثلاثين داشته است كه معلوم مى شود تجزيه قرآن به اجزاى سى گانه در زمان وى انجام گرفته است.[127]
 
 
 
سخاوى نقل مى كند: در مصر قرآن هايى 60 جزوى متداول بوده كه اجزاى شصت گانه آن را 4 قسمت كرده بودند و هر 4 روز يك بخش آن را مى خواندند.[128] البته اجزاى شصت گانه اى كه سخاوى آورده در برخى موارد با حزب هاى كنونى قرآن هاى عثمان طه تفاوت دارد.[129]
 
 
 
زمان نشانه گذارى اجزاء و احزاب و ارباع قرآن نيز به خوبى روشن نيست؛ گفته شده است: اين كار در زمان مأمون يا حجّاج انجام گرفته است[130]؛ ولى برخى معتقدند وضع اين علايم تا اواسط قرن چهارم شهرت نداشته است، زيرا مصاحفى كه از قرن اول تا سوم به دست آمده اند از اين علايم تهى اند.[131] البته نبود علايم در تعداد معدودى از مصاحف بر جاى مانده در آن روزگار نمى تواند دليل بر عدم تجزيه يا عدم شهرت آن در آن زمان باشد.
 
 
 
شايان ذكر است كه اجزاء، احزاب و ارباع مصحف هاى كنونى از كتاب غيث النفع سَفَاقُسّى، ناظمة الزهر شاطبى و شرح آن، تحقيق البيان محمد متولّى و ارشاد القراء والكاتبين ابوعيد رضوان مخلّلاتى گرفته شده است.[132] در اين تقسيم انسجام معناى آيات در نظر گرفته نشده و بر اين اساس رعايت آن در ابتدا و انتهاى تلاوت قرآن توصيه نشده است[133]، از اين رو اخيراً برخى قرآن پژوهان با انتقاد از اين شيوه در تجزيه قرآن به سبب عدم مراعات هماهنگى محتواى آيات در بسيارى موارد تجزيه قرآن را به روش نو پيشنهاد داده كه از نظر وى انسجام معناى آيات نيز در آن مراعات شده است.[134]
 
 
 
اصطلاح اجزاى مصحف كاربرد ديگرى نيز داشته و دارد و آن اينكه اجزاى مختلف قرآن براى سهل الوصول بودن در جلساتى كه قرآن دسته جمعى تلاوت مى شود و براى آنكه به آسانى در اختيار نوآموزان قرار گيرد به صورت جزوه هايى
 
 
 
مستقل در 30 پاره يا بيشتر منتشر مى كرده اند و به مجموع جزوه ها كه همه 30 جزء قرآن را در برداشت «رَبْعة» مى گفتند.[135] تقسيم قرآن به 6 يا 7 قسمت و انتشار آن در 6 يا 7 جزوه نيز معمول بوده است.[136] برخى فقها اين كار را به دليل نوبودن (بدعت) و پاره پاره شدن قرآن جايز نمى دانستند و با آن مخالفت مى كردند؛ ولى عدّه اى آن را جايز شمرده، حتّى به استحباب آن فتوا داده اند.[137]
 
 
 
يكى از كارهايى كه در قرن نخست هجرى در تقسيمات قرآن مورد توجه مسلمانان قرار گرفت تعيين انصاف، اثلاث، ارباع، اخماس، اسداس، اسباع، اثمان، اتساع و اعشار بود كه نتايج آن در آثارى كه از قرآن پژوهان بر جاى مانده ثبت شده اند. نقل شده كه حَجّاج قاريان، حافظان و كاتبان قرآن را گرد آورد و فرمان داد تا افزون بر شمار كلمات و حروف آن، موارد ياد شده را نيز معيّن كنند[138]، هرچند براى اين كار در زمان خودش شايد ارزش چندانى جز تفنّن و هنرنمايى متصوّر نبود؛ ولى اهتمام مسلمانان به امور ريز مربوط به قرآن نظير شمار كلمات و يكايك حروف معجم به كار برده شده در آن و حتى نقطه هاى آن و حفظ آمار آن[139] بهترين گواه بر بطلان ادّعاى تحريف قرآن است.
 
 
 
===ب. تخميس و تعشير:===
 
يكى از تقسيمات قرآن كه در قديم رواج داشته و اكنون بر اثر شماره گذارى آيات كمتر به آن توجه مى شود، نشانه گذارى پنج پنج آيه و ده ده آيه بوده است كه به آن «تخميس» و «تعشير» مى گفتند. براى تخميس ابتداء، در پايان هر 5 آيه نقطه و بعدها كلمه «خَمْس» يا حرف «خـ» و براى تعشير نيز آغاز، در پايان هر 10 آيه نقطه و سپس كلمه «عَشر» يا حرف «عـ» مى گذاشتند[140] و سرّ اين كار اين بود كه قاريان هر روز 5 يا 10 آيه به شاگردان خود مى آموختند.[141] دانشمندان سرآغاز تعشير مصحف را به سيره رسول خدا(صلى الله عليه وآله) در آموزش 10 آيه 10 آيه قرآن به اصحاب نسبت داده اند.[142] توصيه به آموزش 5 آيه 5 آيه نيز از برخى نقل ها استفاده مى شود كه شايد منشأ تخميس بوده است.[143]
 
 
 
به نظر ابوعمرودانى تعشير و تخميس قرآن عمل صحابه بوده و در زمان آن ها رواج داشته است. وى رواياتى را كه حاكى از مخالفت برخى صحابه و تابعان است، دليل اين ديدگاه مى داند.[144]
 
 
 
از ابن مسعود نقل شده است كه علايم تخميس و تعشير را از مصاحف پاك مى كرد. جمعى از تابعان نيز اين كار را جايز نمى دانستند.[145]مالك تعشير و تخميس مصاحف را با مركّب مشكى جايز مى دانست؛ اما انجام اين كار را با رنگ قرمز مكروه مى دانست.[146]
 
 
 
محمدبن وراق مى گويد: قرآنى را كه اعشار و ختم سوره هايش با طلا نشانه گذارى شده بود بر امام صادق(عليه السلام) عرضه كردم. آن حضرت بر آن ايرادى نگرفت و تنها فرمودند: خوش ندارم قرآن با طلا نوشته شود و دوست دارم قرآن مانند دوره نخستين با مركّب سياه نوشته شود.[147]
 
 
 
===ج. ركوعات:===
 
يكى ديگر از تقسيمات قرآن كه برخلاف ساير تقسيم بندى هاى آن، طول و اندازه مساوى و معيّن ندارد ركوعات است. هر ركوع متشكل از چند آيه است كه درباره يك موضوع سخن مى گويد. ركوعات بيشتر در سوره هاى بزرگ قرآن اند؛ براى نمونه سوره بقره 40 ركوع دارد؛ اما سوره هاى كوچك كه درباره يك موضوع سخن مى گويند يك ركوع دارند؛ مانند سوره هاى عبس تا ناس. به ركوعات قرآن ركوع گفته اند، چون هر ركوع بر اساس مبانى فقهى اهل سنت بعد از قرائت حمد در يك ركعت خوانده مى شود.[148] ركوعات قرآن ريشه در نماز تراويح دارد كه اهل سنت در شب هاى ماه رمضان از زمان خليفه دوم آن را به جماعت مى خوانند.[149] اين نماز كه در فقه اهل سنت 600 ركعت است در هر شبى از شب هاى ماه رمضان 20 ركعت آن خوانده مى شود[150] و اهل سنّت خواندن يك ختم قرآن را در اين نماز مستحب مى دانند[151]، از اين رو قرآن را به ركوعات تقسيم كرده اند.
 
 
 
در شمار دقيق ركوعات اختلاف است؛ مشهور آن را 540 مى دانند.[152] سرخسى در اين باره از مشايخ بخارى نقل مى كند كه قرآن را 540 ركوع كردند تا در شب بيست و هفتم ماه رمضان ختم گردد و اين فضيلت در اين شب كه طبق برخى روايات شب قدر است درك شود.[153] دانى در همين راستا اجزاى بيست و هفت گانه براى قرآن نقل مى كند كه در نماز تراويح خوانده مى شده اند.[154] در برخى قرآن ها در بالاى «بسم الله» هر سوره افزون بر شمار كلمات و حروف شمار ركوعات آن را نيز مى نوشتند[155]؛ همچنين در حاشيه بعضى از
 
 
 
قرآن ها ركوعات را با حرف «ع» نشانه گذارى مى كردند.
 
 
 
==6. تقسيمات محتوايى:==
 
قرآن كريم با توجه به محتوا و شيوه بيان به بخش هايى گوناگون تقسيم شده است. البته بناى اين تقسيمات بر تساوى همه بخش ها نيست، از اين رو با كم و زياد بودن مقدار برخى از بخش ها بر برخى ديگر و تداخل بعضى اقسام و تفاوت اين تقسيمات در روايات و نقل هاى مختلف منافاتى ندارد.[156] مهم ترين اين تقسيمات عبارت اند از:
 
 
 
===1. بخش هاى سه گانه:===
 
در روايتى از اميرمؤمنان، امام على و امام باقر(عليهما السلام) آمده است كه قرآن بر سه بخش فرود آمده است: ثلث آن درباره ما و دشمنان ماست و ثلث آن سنن و امثال و ثلث ديگر فرايض و احكام است.[157]
 
 
 
===2. بخش هاى چهارگانه:===
 
بنا به نقلى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) و امام باقر(عليه السلام) ربع قرآن درباره اهل بيت(عليهم السلام) و ربع آن درباره دشمنان آن ها و ربع آن فرايض و احكام و ربع ديگر حلال و حرام است.[158]
 
 
 
===3. بخش هاى هفت گانه:===
 
در نقلى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله)، محتواى قرآن در 7 بخش زجر، امر، حلال، حرام، محكم، متشابه و امثال معرّفى شده است.[159] در روايت ديگر امر، زجر، ترغيب، ترهيب، جدل، قصص و مَثَل[160] به عنوان بخش هاى هفت گانه قرآن معرّفى شده اند. در روايتى از امام باقر يا امام صادق(عليهما السلام) با رويكرد شناخت و فهم قرآن، محتواى آن 6 وجهِ محكم، متشابه، ناسخ، منسوخ، خاص و عام بيان شده است[161]، افزون بر اين در روايات، تقسيمات ديگرى نيز براى محتواى قرآن آمده اند.[162]
 
  
 +
در نقلى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله)، محتواى قرآن در ۷ بخش: زجر، امر، حلال، حرام، [[آیات محکم و متشابه|محکم و متشابه]] و امثال معرّفى شده است. در روایت دیگر امر، زجر، ترغیب، ترهیب، جدل، قصص و مَثَل به عنوان بخش هاى هفت گانه قرآن معرّفى شده اند. در روایتى از امام باقر یا [[امام صادق]](علیهما السلام) با رویکرد شناخت و فهم قرآن، محتواى آن ۶ وجهِ محکم و متشابه، [[ناسخ و منسوخ]]، [[عام و خاص|خاص و عام]] بیان شده است. افزون بر این در روایات، تقسیمات دیگرى نیز براى محتواى قرآن آمده اند.
 
==منابع==
 
==منابع==
 
+
*[https://quran.isca.ac.ir/fa/Article/Detail/13168/%D8%AA%D9%82%D8%B3%D9%8A%D9%85%D8%A7%D8%AA%20%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86 "تقسیمات قرآن"، دائرة المعارف قرآن كريم]، سید عبدالرسول حسینى‌زاده، ج۸، ص۴۱۰-۴۲۷.
* [https://quran.isca.ac.ir/fa/Article/Detail/13168/%D8%AA%D9%82%D8%B3%D9%8A%D9%85%D8%A7%D8%AA%20%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86 "تقسیمات قرآن"، دائرة المعارف قرآن كريم]، سيد عبدالرسول حسينى‌زاده، ج8، ص410-427.
 
 
 
 
[[رده:قرآن]]
 
[[رده:قرآن]]
 
[[رده:تقسیمات قرآن]]
 
[[رده:تقسیمات قرآن]]
[[رده: مقاله های مهم]]
+
[[رده: آیات و سور]][[رده:علوم قرآنی]]
 
 
 
{{سنجش کیفی
 
{{سنجش کیفی
 
|سنجش=شده
 
|سنجش=شده

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۴۲

قرآن کریم مجموعه‌ای است از سوره‌ها و هر سوره مرکب از آیاتی است. مراد از تقسیمات مختلف قرآن، بخش‌بندى‌هاى این کتاب کریم الهی از جهات گوناگون است که از عصر پیامبر (صلى الله علیه وآله) و نزول قرآن تاکنون همواره مورد توجه بوده و درباره آن بحث هایى نسبتاً گسترده انجام شده است.

انواع تقسیمات قرآن

این تقسیمات عمدتاً در محورهاى ذیل بوده است:

۱. تقسیم بندى قرآن به سوره ها و آیات.

۲. تقسیم بندى آیات و سوره ها با توجه به زمان و مکان نزول.

۳. تقسیم سوره ها با توجه به بلندى، کوتاهى و شمار آیات.

۴. تقسیم بندى سوره ها با توجه به سرآغازهایشان.

۵. تقسیم قرآن با توجه به شمار آیات، کلمات و حروف، به اجزاء، احزاب، ارباع، انصاف، اثلاث و... .

۶. تقسیم بندى محتواى قرآن.

غالب این مباحث از دیرباز مورد اهتمام قرآن پژوهان بوده است و جمعى درباره آن رساله هایى مستقل نگاشته اند؛ مانند کتاب تقسیم القرآن ابن سائب کلبى (م. ۱۴۶ ق.)، اجزاء ثلاثین ابو بکر بن عیاش (م. ۱۹۳ ق.)، اجزاء القرآن ابو عمرو دورى (م. ۲۴۶ ق.)، اجزاء القرآن و اسباعه خلیفة بن خیاط (م. ۲۴۰ ق.)، اسباع القرآن حمزه (م. ۱۶۵ ق.)[۱]؛ نیز ابو عمرو دانى در کتاب البیان فى عدّ آى القرآن، ابن جوزى در فنون الافنان، زرکشى در البرهان و سخاوى در جمال القرّاء به این موضوع توجه کرده اند. در ادامه به بررسى تقسیمات قرآن در حوزه هاى یاد شده مى پردازیم.

۱. آیه و سوره

کهن ترین تقسیم در قرآن تقسیم آن به آیه و سوره می باشد که توقیفى بوده و به دستور پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) انجام شده است. اصولاً قرآن کریم آیه آیه و سوره سوره بر رسول خدا (صلى الله علیه وآله) نازل مى شده است.

آیه به معانى گوناگون از جمله معجزه و نشانه آمده است. مقصود از آیه قرآن، قطعه اى از آن است که در سوره اى واقع شده و شروع و پایانى دارد و از چند جمله یا کلمه یا حرف تشکیل شده و حدود آن از طریق پیامبر (صلى الله علیه وآله) تعیین شده است. در قرآن کریم نیز آیه به این معنا به کار رفته است، مانند آیه ۱۰۶ سوره بقره.

در شمار آیات قرآن اختلاف است؛ مطابق نظر قاریان کوفه که صحیح تر است و شهرت و مقبولیت بیشترى یافته و قرائت حفص از عاصم که از امیر مؤمنان(علیه السلام) گرفته شده شمار آیات آن را ۶۲۳۶ مى دانند.

البته قرآن مجموعه اى مشخص و مورد اتفاق همه مسلمانان است و اختلاف در آیات آن ناشى از افزودن یا کاستن آیات سوره ها نیست، بلکه از آنجاست که برخى از قاریان برخى از آیات قرآن را دو قسمت کرده و آن را دو آیه، یا دو آیه را ادغام و یک آیه به شمار آورده اند. علّت این اختلاف آن است که پیامبر(صلى الله علیه وآله) هنگام تلاوت، در انتهاى هر آیه توقف مى کرد و روشن مى شد که آنجا پایان آیه است. سپس براى تکمیل و ارتباط سخن، آن را به آیه بعد وصل مى کرد و گاه شنونده مى پنداشت در آنجا فاصله و وقفى نیست و دو آیه را یکى مى شمرد، بنابراین اختلاف روایات در موارد وصل و وقف، سبب اختلاف در شمار آیات شد.

«سوره» در لغت به معناى منزلت، مقام بلند، یا برگرفته از «سُور المدینه» به معناى دیوار و اطراف شهر است و مقصود از سوره قرآن مجموعه اى از آیات آن است که با «بِسمِ اللهِ الرَحمنِ الرَحیمِ» از قبل و بعدش جدا شده است. سوره به این معنا مکرّراً در قرآن آمده است، براى نمونه آیه ۲۴ سوره نور.

قرآن کریم به اتفاق همه دانشمندان مسلمان ۱۱۴ سوره دارد. ثبت فواتح و خواتم سوره ها نیز از ابتکارات سده نخست هجرى بوده است. بدین منظور در آغاز هر سوره جمله «فاتحة سورة کذا» و در پایانش «خاتمة سورة کذا» مى نوشتند. بعداً مکى و مدنى بودن هر سوره و شماره ترتیب آن در مصحف و تعداد آیات و گاه شماره ترتیب نزول هر سوره را در اوّل هر سوره مى آوردند.

۲. مکى و مدنى

قرآن پژوهان آیات و سوره هاى قرآن را به مکى و مدنى قسمت کرده اند. به نظر مشهور آن دسته از آیات و سوره ها که پیش از هجرت نازل شده، مکى و آنچه پس از هجرت فرود آمده مدنى است.

به نظر برخى محقّقان، سوره هاى قرآن با توجه به مکى و مدنى بودن به ۴ دسته تقسیم شده اند:

أ. سوره هایى که همه آیاتش مکى است؛ مانند سوره مدثّر.

ب. سوره هایى که همه آن مدنى است؛ مانند سوره آل عمران.

ج. سوره هاى مکى که بخشى از آیاتش مدنى است؛ مانند سوره اعراف که گفته شده: آیات ۱۶۳ - ۱۷۲ آن مدنى است.

د. سوره هاى مدنى که بخشى از آیاتش مکى است؛ مانند سوره حجّ که گفته شده: آیات ۵۲ - ۵۵ آن مکى است.

۳. طوال، مئون، مثانى و مفصّل

سوره هاى قرآن از نظر بلندى و کوتاهى و شمار آیات آن ها به ۴ گروه طُوَل (طِوال)، مئون، مَثانى و مفصّل تقسیم شده اند: این تقسیم بندى توقیفى و در روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) آمده است که خداوند به جاى تورات، سبع طُوَل (طوال) و به جاى انجیل، مئون و به جاى زبور، مثانى به من داده است و با مفصّل بر دیگر پیامبران برترى داده شده ام.

أ. طِوال (طُوَل):

طول جمع طُولى مؤنث اَطْوَل به معناى طولانى تر است و به سوره هاى بقره، آل عمران، نساء، مائده، انعام، اعراف و انفال و توبه به سبب طولانى بودن آن ها «سبع طُوَل» گفته شده است. در این دسته بندى دو سوره انفال و توبه به سبب فاصله نشدن بَسْمَلَه میان آن دو و ارتباط تنگاتنگ محتوایشان به منزله یک سوره به شمار آمده اند. روایتى از ابن عباس نیز این را تأیید مى کند.

ب. مئون و مثانى:

«مئون» جمع مأة به معناى ۱۰۰ و «مثانى» جمع مَثْنى یا مَثْناة به معناى دو دو است. در تعریف این دو اصطلاح نظرهاى مختلفى بیان شده است، از جمله: برخى به آن دسته از سوره ها که ۱۰۰ آیه یا اندکى بیش یا کمتر از آن دارد مئون و به سوره هاى بعد از مئون مثانى گفته اند، چون نسبت به مئون در مرتبه دوم قرار دارند؛ ولى مصداقى براى این دو مجموعه بیان نکرده اند.

ج. مفصّل:

«مفصّل» از ریشه فصل به معناى جدا شده است و به سوره هاى کوتاه آخر قرآن مفصل گفته اند، چون بسمله هاى فراوانى بین آن ها فاصله شده است، یا براى اینکه همه آیات آن ها محکم است و آیه اى از آن ها نسخ نشده است، یا به سبب کوتاهى آیات آن ها. در اینکه پایان این مجموعه آخر قرآن است هیچ اختلافى نیست؛ ولى در اولین سوره از آن اقوال متعددى وجود دارد؛ بیشتر قرآن پژوهان سوره محمّد را که نخستین سوره پس از حوامیم است سرآغاز این مجموعه دانسته اند، بنابراین مجموعه مفصّل قرآن ۶۸ سوره است. روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نیز این قول را تأیید مى کند.

۴. اجزاء، احزاب، اعشار، اخماس و رکوعات

أ. اجزاء و احزاب:

تقسیم قرآن به اجزاء و احزاب براى تسهیل تلاوت و حفظ بوده و در ادوار مختلف به گونه هاى مختلف انجام مى گرفته است. از برخى روایات استفاده مى شود در اواخر زمان رسول خدا(صلى الله علیه وآله) قرآن را به ۷ حزب تقسیم کرده بودند که از آن ها به اجزاء یا احزاب یا منازل القرآن یاد مى کرده اند. حزب اوّل شامل سه سوره اول قرآن یعنى حمد، بقره و آل عمران و حزب هاى بعدى به ترتیب ۵، ۷، ۱۱ و ۱۳ سوره طبق ترتیب کنونى مصحف بوده است و حزب هفتم که حزب مفصل نام داشته از سوره «ق» تا سوره «ناس» بوده است.

امروزه مقصود از اجزاء همان چیزى است که در میان نویسنده هاى قرآن مرسوم بوده است که در حاشیه صفحات آن رمزهایى را براى اشاره به اجزاى سى گانه و احزاب و ارباع آن قرار مى دادند. عدّه اى قرآن را به ۳۰ قسمت تقسیم کردند و به هر قسمت «جزء» مى گفتند و نیز هر جزء را به دو قسمت تقسیم و به آن «حزب» مى گفتند و حزب ها را نیز به ۴ قسمت تقسیم و به هر قسمت «رُبع» مى گفتند. این روش اکنون در بسیارى از قرآن ها از جمله قرآن هاى خط عثمان طه متداول است.

برخى منشأ تقسیم قرآن به ۳۰ جزء را روایتى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى دانند که در آن به خواندن قرآن در یک ماه سفارش شده است. احتمالا ختم قرآن در ماه رمضان نیز در این خصوص نقش داشته است.

روش دیگرى که در برخى مصاحف امروزه متداول است تقسیم اجزاى سى گانه به ۴ حزب است. سخاوى مى نویسد: تقسیم قرآن به ۱۲۰ حزب براى قاریان مساجد قرار داده شده بود. به هر روى زمان دقیق این تقسیمات به خوبى روشن نیست. برخى معتقدند تقسیم قرآن به اجزاء، احزاب و ارباع در زمان تابعان پایان یافته است.

ب. تخمیس و تعشیر:

یکى از تقسیمات قرآن که در قدیم رواج داشته و اکنون بر اثر شماره گذارى آیات کمتر به آن توجه مى شود، نشانه گذارى پنج پنج آیه و ده ده آیه بوده است که به آن «تخمیس» و «تعشیر» مى گفتند. براى تخمیس ابتداء، در پایان هر ۵ آیه نقطه و بعدها کلمه «خَمْس» یا حرف «خـ» و براى تعشیر نیز آغاز، در پایان هر ۱۰ آیه نقطه و سپس کلمه «عَشر» یا حرف «عـ» مى گذاشتند و سرّ این کار این بود که قاریان هر روز ۵ یا ۱۰ آیه به شاگردان خود مى آموختند. دانشمندان سرآغاز تعشیر مصحف را به سیره رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در آموزش ۱۰ آیه ۱۰ آیه قرآن به اصحاب نسبت داده اند. توصیه به آموزش ۵ آیه ۵ آیه نیز از برخى نقل ها استفاده مى شود که شاید منشأ تخمیس بوده است. به نظر ابوعمرودانى تعشیر و تخمیس قرآن عمل صحابه بوده و در زمان آن ها رواج داشته است.

ج. رکوعات:

یکى دیگر از تقسیمات قرآن که برخلاف سایر تقسیم بندى هاى آن، طول و اندازه مساوى و معین ندارد «رکوعات» است. هر رکوع متشکل از چند آیه است که درباره یک موضوع سخن مى گوید. رکوعات بیشتر در سوره هاى بزرگ قرآن اند؛ براى نمونه سوره بقره ۴۰ رکوع دارد؛ اما سوره هاى کوچک که درباره یک موضوع سخن مى گویند یک رکوع دارند؛ مانند سوره هاى عبس تا ناس. به رکوعات قرآن «رکوع» گفته اند، چون هر رکوع بر اساس مبانى فقهى اهل سنت بعد از قرائت حمد در یک رکعت خوانده مى شود.

رکوعات قرآن ریشه در نماز تراویح دارد که اهل سنت در شب هاى ماه رمضان از زمان خلیفه دوم آن را به جماعت مى خوانند. این نماز که در فقه اهل سنت ۶۰۰ رکعت است، در هر شبى از شب هاى ماه رمضان ۲۰ رکعت آن خوانده مى شود و اهل سنت خواندن یک ختم قرآن را در این نماز مستحب مى دانند، از این رو قرآن را به رکوعات تقسیم کرده اند. در شمار دقیق رکوعات اختلاف است؛ مشهور آن را ۵۴۰ مى دانند.

در برخى قرآن ها در بالاى «بسم الله» هر سوره، افزون بر شمار کلمات و حروف شمار رکوعات آن را نیز مى نوشتند؛ همچنین در حاشیه بعضى از قرآن ها رکوعات را با حرف «ع» نشانه گذارى مى کردند.

۵. تقسیم سور بر حسب حروف و کلمات خاص

سوره ها از این نظر به مقطّعات، مسبّحات، حامدات، اقسام (قسم)، سُور قُل، مخاطبات و زمانیات تقسیم شده اند.

مقطّعات: ۲۹ سوره قرآن با حروف تهجّى شروع شده اند که به آن ها سوره هاى «مقطّعات» گفته اند. به این حروف «حروف مقطّعه» گفته اند، چون هریک جدا جدا خوانده مى شود. این حروف با احتساب مکرراتش ۷۸ حرف و با حذف مکرراتش ۱۴ حرف یعنى نصف حروف الفباست که برخى اهل ذوق با ترکیب آن، جمله «علی صراطُ حقٍّ نُمْسکه» را ساخته اند. سوره هاى مقطعات عبارت اند از: بقره، آل عمران، عنکبوت، روم، لقمان و سجده که با «الم»، اعراف با «المص»، یونس، هود، یوسف، ابراهیم و حجر با «الر»، رعد با «المر»، مریم با «کهیعص»، طه با «طه»، یس با «یس»، ص با «ص»، فصّلت، زخرف، دخان، جاثیه و احقاف با «حم»، شورى با «حم عسق» و قلم با «ن» شروع شده اند.

مسبّحات: اما هفت سوره اسراء، حدید، حشر، صفّ، جمعه، تغابن و اعلى، که با تسبیح و تنزیه خداوند شروع شده مسبّحات و عرائس قرآن لقب گرفته اند.

حامدات: پنج سوره حمد، انعام، کهف، سبأ و فاطر، که با حمد و ستایش خداوند آغاز شده، به آن ها «حامدات» گفته اند. این سوره ها به مقاصیر (رواق، ایوان یا شبستان) قرآن لقب گرفته اند.

اَقْسام: بدرالدین زرکشى، ۱۵ سوره صافّات، ذاریات، طور، نجم، مرسلات، نازعات، بروج، طارق، فجر، شمس، لیل، ضحى، تین، عادیات و عصر را از گروه سوره هایى معرّفى مى کند که با «قسم» و سوگند آغاز شده اند.

مخاطبات: ده سوره با حرف ندا شروع شده که مخاطب آن در ۵ سوره پیامبر(صلى الله علیه وآله) و در دو سوره عموم مردم (ناس) و در سه سوره مؤمنان اند. برخى از این مجموعه با عنوان سوره هاى «مخاطبات» نام برده اند.

سُور قُل: شش سوره جنّ، علق، کافرون، توحید، فلق و ناس با فعل امر شروع شده که به ۵ سوره از این مجموعه که با «قُل» شروع شده سوره هاى «قُلْ» یا «مقولات» گفته اند.

زمانیات: هفت سوره واقعه، منافقون، تکویر، انفطار، انشقاق، زلزال و نصر با حرف شرط شروع شده است و به سُور «زمانیات» نام گرفته اند.

سور عزائم: در ۱۴ سوره قرآن، ۱۵ آیه سجده وجود دارد که پس از تلاوت آن، سجده واجب یا مستحب است. امامیه و زیدیه در آیات ۱۵ سجده؛ ۳۷ فصّلت؛ ۶۲ نجم و ۱۹ علق، سجده تلاوت را واجب مى دانند. به ۴ سوره اى که سجده در آن ها واجب است «سور عزائم» گفته شده است.

۶. تقسیمات محتوایى

قرآن کریم با توجه به محتوا و شیوه بیان به بخش هایى گوناگون تقسیم شده است. البته بناى این تقسیمات بر تساوى همه بخش ها نیست، از این رو با کم و زیاد بودن مقدار برخى از بخش ها بر برخى دیگر و تداخل بعضى اقسام و تفاوت این تقسیمات در روایات و نقل هاى مختلف منافاتى ندارد. مهم ترین این تقسیمات عبارت اند از:

أ. بخش هاى سه گانه:

در روایتى از امام على و امام باقر (علیهما السلام) آمده است که قرآن بر سه بخش فرود آمده است: ثلث آن درباره ما و دشمنان ماست و ثلث آن سنن و امثال و ثلث دیگر فرایض و احکام است.

ب. بخش هاى چهارگانه:

بنا به نقلى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و امام باقر(علیه السلام) ربع قرآن درباره اهل بیت(علیهم السلام) و ربع آن درباره دشمنان آن ها و ربع آن فرایض و احکام و ربع دیگر حلال و حرام است.

ج. بخش هاى هفت گانه:

در نقلى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله)، محتواى قرآن در ۷ بخش: زجر، امر، حلال، حرام، محکم و متشابه و امثال معرّفى شده است. در روایت دیگر امر، زجر، ترغیب، ترهیب، جدل، قصص و مَثَل به عنوان بخش هاى هفت گانه قرآن معرّفى شده اند. در روایتى از امام باقر یا امام صادق(علیهما السلام) با رویکرد شناخت و فهم قرآن، محتواى آن ۶ وجهِ محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، خاص و عام بیان شده است. افزون بر این در روایات، تقسیمات دیگرى نیز براى محتواى قرآن آمده اند.

منابع