روز عاشورا: تفاوت بین نسخهها
Saeed zamani (بحث | مشارکتها) |
|||
(۲۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشده) | |||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | + | {{خوب}} | |
+ | روز دهم [[ماه محرم|محرّم]] سال قمری را «روز عاشورا» می گویند. این روز، روز [[شهادت در راه خدا|شهادت]] سالار شهیدان،[[امام حسین علیه السلام| حسین بن علی]] (علیه السلام) و فرزندان و اصحاب گرانقدر او در [[کربلا]] است. [[ائمه اطهار]] علیهم السلام بر زنده نگه داشتن «عاشورا» و اقامه عزا در این روز تأکید فراوان داشتند و [[شیعه|شیعیان]] جهان این روز را به سوگواری می پردازند. | ||
==عاشورا در دوران جاهلیت== | ==عاشورا در دوران جاهلیت== | ||
+ | «عشر» به معنای ده و «عاشورا» به معنای دهم می باشد. «عاشورا» در تاریخ [[جاهلیت|جاهلیت]] عرب، از روزهاى عید رسمى و ملّى بوده و در آن روزگار، روز جشن ملّى و مفاخره و شادمانى بوده است و در چنین روزى لباسهاى فاخر مى پوشیدند و چراغانى و خضاب مى کردند. در جاهلیت، این روز را [[روزه]] مى گرفتند؛ اما در [[اسلام]]، با تشریع روزه [[ماه رمضان]]، آن روزه [[نسخ]] شد. | ||
− | عاشورا در | + | ==چگونگی شکلگیری واقعه عاشورا== |
+ | با مرگ [[معاویه]] در سال ۶۰ هجری قمری، پسرش [[یزید بن معاویه|یزید]] بر مسند [[خلافت]] تکیه زد و مردم [[شام]] با وی [[بیعت]] کردند. آنگاه یزید با ارسال نامهای به حاکم [[مدینه]] از او خواست تا از بزرگان [[قریش]] از جمله [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] علیه السلام نیز بیعت بگیرد.<ref>تراثنا، ش ۱۶۴/۱۰</ref> | ||
− | + | اما وقتی حاکم مدینه از امام حسین علیهالسلام بیعت خواست، حضرت از بیعت امتناع نموده و شبانه از مدینه عازم [[مکه|مکه]] گردیدند. | |
− | + | در این حین، مردم [[کوفه]] که در [[عراق]] از مرگ معاویه و امتناع امام حسین علیهالسلام از بیعت یزید اطلاع یافتند، نامههای فراوان در پشتیبانی از امام حسین علیهالسلام امضاء کردند و آن حضرت را به کوفه فراخواندند.<ref>مروج الذهب ۶۴/۳</ref> | |
− | + | از طرفی یزید پس از اطلاع از سفر [[حج]] امام، مزدوران خود را بسیج کرد تا امام حسین علیهالسلام را در شهر مکه ترور نمایند. چون امام علیهالسلام از توطئه سوء قصد به جان مبارکش آگاهی یافت، از سر حفظ حرمت و قداست [[کعبه|بیت الله الحرام]] مناسک حج را به اضطرار پایان برد و به روز هشتم [[ذی الحجه]] سال ۶۰ هجری از مکه به همراه خانواده و نزدیکان و یاران خود به سمت [[عراق]] حرکت نمود.<ref>الارشاد/ ۲۱۸</ref> | |
− | در | + | اما در [[کربلا|کربلا]] به محاصره نیروهاى [[عبیدالله بن زیاد|ابن زیاد]] به سرکردگی [[عمر بن سعد]] در آمد و چون حاضر نشد [[ذلت نفس|ذلّت]] تسلیم و بیعت با حکومت غاصب و ظالم یزیدى را بپذیرد، سپاه کوفه در روز [[۱۰ محرم|دهم محرم]] معروف به روز '''عاشورا''' با او وارد جنگی نابرابر شدند. به طوری که سپاهیان عمر بن سعد را سی هزار نفر و تعداد یاران حسین علیه السلام را بین ۷۲ تا ۱۵۴ نفر گزارش نموده اند. |
+ | امام حسین و یارانش روز عاشورا، لب تشنه، با رشادتى شگفت مردانه تا آخرین نفر جنگیدند و به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسیدند و بازماندگان این قافله، به اسارت در آمده و به کوفه برده شدند.<ref> جواد محدثى، فرهنگ عاشورا </ref> | ||
+ | ==شرحی از واقعه عاشورا== | ||
− | + | *'''تنظیم صفوف سپاه:''' | |
− | + | [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] علیهالسلام پس از [[نماز صبح]] عاشورا، سپاه کم تعداد خود را که متشکل از ۳۲ تن سواره و ۴۰ تن پیاده بودند، به سه دسته تقسیم کرد. دسته اول را در بخش میمنه به فرماندهی [[زهیر بن قین بجلی|زهیر بن قین]]، دسته دوم را در بخش میسره به فرماندهی [[حبیب بن مظاهر]] و دسته سوم را در قلب سپاه به فرماندهی خود آن حضرت تقسیمبندی کرد. همچنین آن حضرت، بیرق سپاه را به برادرش [[حضرت عباس علیه السلام|حضرت عباس]] علیهالسلام واگذارد و نیروهای خود را در جلو و خیمهگاه را در پشت سر آنان قرار داد. [[عمر بن سعد]] نیز فرماندهی میمنه سپاه خود را به [[عمرو بن حجاج زبیدی|عمرو بن حجاج]]، فرماندهی میسره را به [[شمر|شمر بن ذی الجوشن]]، فرماندهی سوارهنظام را به عروة بن قیس و فرماندهی پیادهنظام را به [[شبث بن ربعی]] واگذاشت و بیرق سپاه را بدست غلامش "[[درید|درید]]" سپرد. | |
− | + | *'''موعظههای امام حسین:''' | |
− | امام | + | امام حسین علیهالسلام پیش از آغاز نبرد، بارها برای اندرز سپاه کفر پیشه دشمن، پیشقدم شد و با بیان خطبههایی روشنگر، سعی نمود آنها را هدایت نماید و حجت را بر آنها تمام کند. از جمله اینکه با صدای بلند خطاب به آنها فرمود: |
− | + | :«آيا سزاست مرا بكشيد و حرمتم را تباه كنيد؟ آيا من پسر دختر پيامبرتان و پسر وصى و عموزاده اش كه پيش از همه به خدا ايمان آورد و پيامبرش را تصديق كرد، نيستم. آيا شما نشنيده ايد كه رسول الله(ص) به من و برادرم گفت: «اين دو آقاى جوانان بهشت هستند». آيا ترديد داريد كه من پسر دختر پيامبرتان هستم؟ به خدا از مشرق تا مغرب، به جز من پسر دختر براى پيامبر(ص) وجود ندارد، تنها من پسر دختر پيامبرتان مى باشم»<ref>اصغر منتظرالقائم، تاریخ امامت، ص139</ref> | |
− | + | همچنین برخی از یاران خویش را نیز در این روز به نزد سپاهیان عمر بن سعد فرستاد و از طریق آنان، این سپاه گمراه را به هدایت و حقانیت دعوت کرد. | |
− | + | *'''ندامت حر بن یزید:''' | |
+ | [[حر بن یزید ریاحی|حر بن یزید ریاحی]] که از فرماندهان سپاه عمر بن سعد و از دلاوران و دلیرمردان عرب بود، روز عاشورا پیش از آغاز درگیری رسمی، پشیمان شد و به سپاه امام حسین علیهالسلام پیوست. با این که وی نخستین کسی بود که راه را بر امام حسین علیهالسلام بسته و با اجبار و اکراه، آن حضرت را به سوی سرزمین [[کربلا]] گسیل داشت، با این حال مورد پذیرش اباعبدالله الحسین علیهالسلام قرار گرفت و آن حضرت، [[توبه|توبهاش]] را پذیرفت و او را در جمع یارانش قرار داد. پیوستن حر بن یزید و تعدادی از سپاهیان عمر بن سعد به سپاهیان امام حسین علیهالسلام، دودلی و سردرگمی بسیاری از کفرپیشهگان را به دنبال داشت و حالت عجیبی در میان سپاهیان عمر بن سعد به وجود آورد. | ||
+ | |||
+ | *'''هجوم سراسری دشمن:''' | ||
+ | |||
+ | عمر بن سعد که تاب پیوستن افراد دیگری به سپاه امام حسین علیهالسلام را نداشت، لشکریان خود را به جنبش درآورد و دستور حمله عمومی داد. در اندک مدتی دو سپاه به هم نزدیک شده و نبرد سختی آغاز گردید. هر یک از [[یاران امام حسین علیه السلام|یاران امام حسین]] علیهالسلام با دهها تن از سپاه دشمن به نبرد نابرابر و تن به تن پرداخت و هیچ سستی و تردیدی در وی ملاحظه نمیشد و این روحیه بالای رزمی و اعتقادی قوی، برای دشمن سنگین و کمرشکن بود. در این نبرد، حدود پنجاه تن از یاران امام حسین علیهالسلام و صدها تن از سپاه دشمن کشته شدند. | ||
+ | |||
+ | *'''نبرد انفرادی:''' | ||
+ | |||
+ | دشمن که از نبرد سراسری و تهاجمی نتیجهای نگرفته بود، به تدریج به سوی نبرد انفرادی روی آورد. زیرا اگرچه سپاه عمر بن سعد جملگی برای نبرد با امام حسین علیهالسلام آمده بودند، ولی در میان آنان مردان زیادی بودند که جنگ با فرزندان [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله را روا نداشته و به اکراه و اجبار در سپاه عمر بن سعد قرار گرفته بودند. بدین جهت در کار نبرد عمومی و هجوم سراسری تعلل میورزیدند و عمر بن سعد را در رسیدن به مقاصد پلیدش ناکام گذشته بودند. در این مرحله نیز تعدادی از سپاهیان امام حسین علیهالسلام کشته شدند. | ||
+ | |||
+ | *'''نماز ظهر عاشورا:''' | ||
+ | |||
+ | [[ابوثمامه صائدی|ابوثمامه صیداوی]] در گرماگرم نبرد، به امام حسین علیهالسلام نزدیک شد و به آن حضرت عرض کرد که وقت زوال فرارسیده است. امام حسین علیهالسلام که به [[نماز]] اهمیت ویژهای میداد، دستور داد جنگ را متوقف کرده و همگی به نماز پردازند. دشمنان که به نماز اهمیت چندانی نمیدادند، آن حضرت و یارانش را در حال نماز نیز مورد هجوم ناجوانمردانه قرار داده و با پرتاب تیر آنان را نشانه میگرفتند. [[سعید بن عبدالله حنفی]] که خود را سپر امام حسین علیهالسلام قرار داده بود، متحمل سیزده تیر دشمن شد و عاقبت در حال دفاع از وجود شریف امام حسین علیهالسلام به لقاءالله پیوست. | ||
+ | |||
+ | *'''شهادت سایر یاران امام حسین:''' | ||
+ | |||
+ | پس از [[نماز ظهر]] عاشورا، باقیمانده یاران امام حسین علیهالسلام نیز یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند. شیرمردانی چون [[زهیر بن قین بجلی|زهیر بن قین]]، [[نافع بن هلال]]، [[مسلم بن عوسجه]]، [[حبیب بن مظاهر]]، [[حر بن یزید ریاحی|حر بن یزید]]، [[بریر بن خضیر همدانی|بریر بن خضیر]] و دلیرمردانی از [[بنی هاشم]] چون [[حضرت علی اکبر علیه السلام|علیاکبر]] علیهالسلام، [[حضرت عباس علیه السلام|عباس بن علی]] علیهالسلام، [[قاسم بن الحسن علیه السلام|قاسم بن حسن]] علیهالسلام، [[عبد الله بن مسلم بن عقیل|عبدالله بن مسلم]] علیهالسلام و افرادی دیگر در یاری مولا و سرورشان امام حسین علیهالسلام جنگیدند و سرانجام بدست دشمنان [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهمالسلام، مظلومانه به شهادت رسیدند. | ||
+ | |||
+ | *'''مبارزه و شهادت سید الشهداء:''' | ||
+ | |||
+ | [[امام حسین]] علیهالسلام پس از آن که همه یاران خود را از دست داد، بانوان را در خیمهای گردآورد و آنان را تسلی و دلداری داد و به صبر و شکیبایی سفارش نمود و با قلبی شکسته از آنان خداحافظی کرد. آن حضرت، فرزندش [[امام زین العابدین]] علیهالسلام را که در بیماری سختی بسر میبرد، جانشین خویش قرار داد و با او نیز وداع کرد و آماده نبرد با دشمن گردید. امام حسین علیهالسلام به تنهایی، ساعاتی با نیروهای گسترده دشمن مبارزه کرد و تعداد زیادی از آنان را کشته و زخمی نمود. خود آن حضرت نیز زخمهای فراوانی در میدان مبارزه متحمل شد و بر اثر آنها، از زین اسبش "[[ذوالجناح]]" به زمین افتاد و مورد هجوم وحشیانه دشمن قرار گرفت. سرانجام [[شمر|شمر بن ذی الجوشن]]، با قساوت و بیرحمی تمام به بدن خونین و کمرمق آن حضرت نزدیک شد و سر مبارکش را از قفا جدا کرد و بدین طریق، روح شریفش را به اعلی علیین به پرواز درآورد.<ref>نک: الارشاد، شیخ مفید، ص ۴۴۷؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، ص ۹۰۱؛ منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ۱، ص ۳۴۲؛ لهوف، سید بن طاووس، ص ۱۱۴.</ref> | ||
+ | |||
+ | ==زنده نگهداشتن عاشورا== | ||
+ | [[ائمه اطهار|امامان]] شیعه، یاد این روز را زنده مى داشتند، مجلس برپا مى کردند، بر [[امام حسین|حسین بن على]] علیه السلام مى گریستند، آن حضرت را [[زیارت]] مى کردند و به زیارت او تشویق و امر مى کردند و روز اندوهشان بود. از جمله آداب این روز، ترک لذّتها، دنبال کار نرفتن، پرداختن به سوگوارى و گریه، تا ظهر چیزى نخوردن و نیاشامیدن، چیزى براى خانه ذخیره نکردن، حالت صاحبان عزا و ماتم داشتن و ... است.<ref> وسائل الشیعة، ج ۱۰، ص ۳۹۴، سفینة البحار، ج ۲، ص ۱۹۶. </ref> | ||
+ | |||
+ | در دوران سلطه [[امویان]] و [[عباسیان]]، شرایط اجتماعى اجازه مراسم رسمى و گسترده در سوگ [[امام حسین|ابا عبدالله الحسین]] را نمى داد، امّا هر جا که [[شیعه|شیعیان]]، قدرت و فرصتى یافته اند، سوگوارى پرشور و دامنه دارى در ایام عاشورا به راه انداخته اند. در تاریخ است که معزّ الدّوله دیلمى اهل [[بغداد]] را به برگزارى مراسم سوگ و [[نوحه]] براى [[سیدالشهداء|سید الشهدا]] علیه السلام وادار ساخت و دستور داد که بازارها را ببندند و کارها را تعطیل کنند و هیچ طبّاخى غذایى نپزد و زنان سیاهپوش بیرون آیند و به عزادارى و نوحه بپردازند. این کار را چندین سال ادامه داد و [[اهل سنت|اهل سنّت]] نتوانستند جلوى آن را بگیرند، چون که حکومت، شیعى بود.<ref> سفینة البحار، ج ۲، ص ۱۹۶. </ref> | ||
+ | |||
+ | «عاشورا» در بین شیعیان بعنوان تجلّى روز درگیرى [[حق]] و [[باطل]] و روز فداکارى و جانبازى در راه [[دین|دین]] و عقیده، شناخته شده است.<ref> جواد محدثى، فرهنگ عاشورا </ref> | ||
+ | |||
+ | ==عاشورا در فرهنگ شیعه== | ||
+ | |||
+ | «عاشورا» در فرهنگ [[شیعه|شیعى]]، به خاطر واقعه شهادت [[امام حسین]] علیه السلام عظیمترین روز سوگوارى و ماتم به حساب مى آید که بزرگترین فاجعه و ستم در مورد خاندان [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلی الله علیه وآله انجام گرفته و دشمنان [[اسلام]] و [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم السلام این روز را خجسته شمرده به شادى مى پرداختند، چنانکه در «[[زیارت عاشورا]]» درباره این روز غم انگیز که [[بنی امیه|امویان]] آن را مبارک مى دانستند، آمده است: «اللّهم هذا یوم تبرّکت به بنو امیة...». پروردگارا این روز؛ روزى است که مبارک می دانستند آن را بنى امیه... . | ||
+ | |||
+ | امّا پیروان خاندان [[رسالت]]، در این روز به سوگ و عزا مى نشینند و بر کشتگان [[کربلا]] مى گریند. [[امام صادق]] علیه السلام فرمود: «و امّا یوم عاشورا فیوم اصیب فیه الحسین علیه السلام صریعا بین اصحابه و اصحابه حوله صرعى عراة»<ref> بحار الأنوار، ج ۴۵، ص ۹۵. </ref> عاشورا روزى است که حسین علیه السلام میان یارانش کشته بر زمین افتاد، یاران او نیز پیرامون او به خاک افتاده و عریان بودند. | ||
+ | |||
+ | [[امام رضا]] علیه السلام فرمود: «من کان عاشورا یوم مصیبته و بکائه جعل الله عزّ و جلّ یوم القیامة یوم فرحه و سروره»،<ref> همان، ج ۴۴، ص ۲۸۴، وسائل الشیعة، ج ۱۰، ص ۳۹۴. </ref> هر کس را که عاشورا روز مصیبت و اندوه و گریه باشد، خداوند [[قیامت|قیامت]] را روز شادى او قرار مى دهد. | ||
+ | |||
+ | قیام [[امام حسین علیه السلام|امام حسین]] علیه السلام از سویی تجلی گاه خصلت های پاک انسانی و فضایل [[اخلاق|اخلاقی]] در جبهه [[حق]]، و از سوی دیگر محل بروز و ظهور رذایل اخلاقی در جبهه [[باطل]] است. «عاشورا»، میدان مسابقه خصلت های پاکی است که ریشه در افکار درخشان [[پیامبر اسلام|رسول گرامی اسلام]] صلی الله علیه و آله دارد. حسین علیه السلام و یاران وفادارش، برای احیاء این خصلت ها قیام کردند و به همین خصایل نیز مشهور شدند. در جبهه مقابل نیز، دشمنان گرفتار رذیله های اخلاقی بودند و به همان رذایل معروف شدند. فضائلی همچون: [[ایمان]]، رجاء، [[رضا]]، وفا، [[صبر]]، [[عدل]]، تعهد و احساس مسؤولیت، [[توکل]] و [[زهد]]، که جبهه حق نمایشگر آن بود، و رذائلی همچون: [[کفر]]، جور، [[حرص]] بر دنیا، حماقت، هتک حرمت، حقد و [[کینه]]، [[مکر]] و خدعه، [[فسق]] و [[قساوت قلب|قساوت]]، که جبهه باطل نمایشگر آن بود.<ref> عاشورا، نمایشگاه فضایل و رذایل اخلاقى، نشریه خُلُق، آذر و دى ۱۳۸۸ - شماره ۱۴ </ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
− | <references/> | + | <references /> |
+ | ==منابع== | ||
− | + | *جواد محدثى، [[فرهنگ عاشورا(کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، نشر معروف، ص۲۷۶. | |
− | جواد محدثى، فرهنگ | + | *"عاشورا؛ نمایشگاه فضایل و رذایل اخلاقى"، نشریه خُلُق، آذر و دى ۱۳۸۸ - شماره ۱۴. |
+ | *مؤسسه تبیان، نرمافزار دایرةالمعارف چهارده معصوم علیهمالسلام. | ||
+ | * اصغر منتظرالقائم، تاریخ امامت، نشر معارف، پاییز 1388. | ||
− | + | ==پیوندها== | |
+ | *[http://ahlolbait.com/%D8%A7%D9%87%D9%84-%D8%A8%DB%8C%D8%AA-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87%D9%85-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85/%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%D9%87-%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%84%D8%A7 ویژه نامه واقعه کربلا، موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت علیهم السلام] | ||
+ | {{الگو:واقعه عاشورا}} | ||
+ | {{شناختنامه امام حسین (ع)}} | ||
+ | {{مناسبت های شیعه}} | ||
+ | [[رده:امام حسین علیه السلام]] | ||
[[رده:واقعه عاشورا]] | [[رده:واقعه عاشورا]] | ||
[[رده:روزهای خاص]] | [[رده:روزهای خاص]] | ||
+ | [[رده:قیامها بر ضد امویان]] | ||
+ | [[رده: مقاله های مهم]] | ||
+ | {{سنجش کیفی | ||
+ | |سنجش=شده | ||
+ | |شناسه= خوب | ||
+ | |عنوان بندی مناسب= خوب | ||
+ | |کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب | ||
+ | |رعایت سطح مخاطب عام= خوب | ||
+ | |رعایت ادبیات دانشنامه ای= متوسط | ||
+ | |جامعیت= خوب | ||
+ | |رعایت اختصار= خوب | ||
+ | |سیر منطقی= خوب | ||
+ | |کیفیت پژوهش= خوب | ||
+ | |رده= دارد | ||
+ | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۵
روز دهم محرّم سال قمری را «روز عاشورا» می گویند. این روز، روز شهادت سالار شهیدان، حسین بن علی (علیه السلام) و فرزندان و اصحاب گرانقدر او در کربلا است. ائمه اطهار علیهم السلام بر زنده نگه داشتن «عاشورا» و اقامه عزا در این روز تأکید فراوان داشتند و شیعیان جهان این روز را به سوگواری می پردازند.
محتویات
عاشورا در دوران جاهلیت
«عشر» به معنای ده و «عاشورا» به معنای دهم می باشد. «عاشورا» در تاریخ جاهلیت عرب، از روزهاى عید رسمى و ملّى بوده و در آن روزگار، روز جشن ملّى و مفاخره و شادمانى بوده است و در چنین روزى لباسهاى فاخر مى پوشیدند و چراغانى و خضاب مى کردند. در جاهلیت، این روز را روزه مى گرفتند؛ اما در اسلام، با تشریع روزه ماه رمضان، آن روزه نسخ شد.
چگونگی شکلگیری واقعه عاشورا
با مرگ معاویه در سال ۶۰ هجری قمری، پسرش یزید بر مسند خلافت تکیه زد و مردم شام با وی بیعت کردند. آنگاه یزید با ارسال نامهای به حاکم مدینه از او خواست تا از بزرگان قریش از جمله امام حسین علیه السلام نیز بیعت بگیرد.[۱]
اما وقتی حاکم مدینه از امام حسین علیهالسلام بیعت خواست، حضرت از بیعت امتناع نموده و شبانه از مدینه عازم مکه گردیدند. در این حین، مردم کوفه که در عراق از مرگ معاویه و امتناع امام حسین علیهالسلام از بیعت یزید اطلاع یافتند، نامههای فراوان در پشتیبانی از امام حسین علیهالسلام امضاء کردند و آن حضرت را به کوفه فراخواندند.[۲]
از طرفی یزید پس از اطلاع از سفر حج امام، مزدوران خود را بسیج کرد تا امام حسین علیهالسلام را در شهر مکه ترور نمایند. چون امام علیهالسلام از توطئه سوء قصد به جان مبارکش آگاهی یافت، از سر حفظ حرمت و قداست بیت الله الحرام مناسک حج را به اضطرار پایان برد و به روز هشتم ذی الحجه سال ۶۰ هجری از مکه به همراه خانواده و نزدیکان و یاران خود به سمت عراق حرکت نمود.[۳]
اما در کربلا به محاصره نیروهاى ابن زیاد به سرکردگی عمر بن سعد در آمد و چون حاضر نشد ذلّت تسلیم و بیعت با حکومت غاصب و ظالم یزیدى را بپذیرد، سپاه کوفه در روز دهم محرم معروف به روز عاشورا با او وارد جنگی نابرابر شدند. به طوری که سپاهیان عمر بن سعد را سی هزار نفر و تعداد یاران حسین علیه السلام را بین ۷۲ تا ۱۵۴ نفر گزارش نموده اند. امام حسین و یارانش روز عاشورا، لب تشنه، با رشادتى شگفت مردانه تا آخرین نفر جنگیدند و به شهادت رسیدند و بازماندگان این قافله، به اسارت در آمده و به کوفه برده شدند.[۴]
شرحی از واقعه عاشورا
- تنظیم صفوف سپاه:
امام حسین علیهالسلام پس از نماز صبح عاشورا، سپاه کم تعداد خود را که متشکل از ۳۲ تن سواره و ۴۰ تن پیاده بودند، به سه دسته تقسیم کرد. دسته اول را در بخش میمنه به فرماندهی زهیر بن قین، دسته دوم را در بخش میسره به فرماندهی حبیب بن مظاهر و دسته سوم را در قلب سپاه به فرماندهی خود آن حضرت تقسیمبندی کرد. همچنین آن حضرت، بیرق سپاه را به برادرش حضرت عباس علیهالسلام واگذارد و نیروهای خود را در جلو و خیمهگاه را در پشت سر آنان قرار داد. عمر بن سعد نیز فرماندهی میمنه سپاه خود را به عمرو بن حجاج، فرماندهی میسره را به شمر بن ذی الجوشن، فرماندهی سوارهنظام را به عروة بن قیس و فرماندهی پیادهنظام را به شبث بن ربعی واگذاشت و بیرق سپاه را بدست غلامش "درید" سپرد.
- موعظههای امام حسین:
امام حسین علیهالسلام پیش از آغاز نبرد، بارها برای اندرز سپاه کفر پیشه دشمن، پیشقدم شد و با بیان خطبههایی روشنگر، سعی نمود آنها را هدایت نماید و حجت را بر آنها تمام کند. از جمله اینکه با صدای بلند خطاب به آنها فرمود:
- «آيا سزاست مرا بكشيد و حرمتم را تباه كنيد؟ آيا من پسر دختر پيامبرتان و پسر وصى و عموزاده اش كه پيش از همه به خدا ايمان آورد و پيامبرش را تصديق كرد، نيستم. آيا شما نشنيده ايد كه رسول الله(ص) به من و برادرم گفت: «اين دو آقاى جوانان بهشت هستند». آيا ترديد داريد كه من پسر دختر پيامبرتان هستم؟ به خدا از مشرق تا مغرب، به جز من پسر دختر براى پيامبر(ص) وجود ندارد، تنها من پسر دختر پيامبرتان مى باشم»[۵]
همچنین برخی از یاران خویش را نیز در این روز به نزد سپاهیان عمر بن سعد فرستاد و از طریق آنان، این سپاه گمراه را به هدایت و حقانیت دعوت کرد.
- ندامت حر بن یزید:
حر بن یزید ریاحی که از فرماندهان سپاه عمر بن سعد و از دلاوران و دلیرمردان عرب بود، روز عاشورا پیش از آغاز درگیری رسمی، پشیمان شد و به سپاه امام حسین علیهالسلام پیوست. با این که وی نخستین کسی بود که راه را بر امام حسین علیهالسلام بسته و با اجبار و اکراه، آن حضرت را به سوی سرزمین کربلا گسیل داشت، با این حال مورد پذیرش اباعبدالله الحسین علیهالسلام قرار گرفت و آن حضرت، توبهاش را پذیرفت و او را در جمع یارانش قرار داد. پیوستن حر بن یزید و تعدادی از سپاهیان عمر بن سعد به سپاهیان امام حسین علیهالسلام، دودلی و سردرگمی بسیاری از کفرپیشهگان را به دنبال داشت و حالت عجیبی در میان سپاهیان عمر بن سعد به وجود آورد.
- هجوم سراسری دشمن:
عمر بن سعد که تاب پیوستن افراد دیگری به سپاه امام حسین علیهالسلام را نداشت، لشکریان خود را به جنبش درآورد و دستور حمله عمومی داد. در اندک مدتی دو سپاه به هم نزدیک شده و نبرد سختی آغاز گردید. هر یک از یاران امام حسین علیهالسلام با دهها تن از سپاه دشمن به نبرد نابرابر و تن به تن پرداخت و هیچ سستی و تردیدی در وی ملاحظه نمیشد و این روحیه بالای رزمی و اعتقادی قوی، برای دشمن سنگین و کمرشکن بود. در این نبرد، حدود پنجاه تن از یاران امام حسین علیهالسلام و صدها تن از سپاه دشمن کشته شدند.
- نبرد انفرادی:
دشمن که از نبرد سراسری و تهاجمی نتیجهای نگرفته بود، به تدریج به سوی نبرد انفرادی روی آورد. زیرا اگرچه سپاه عمر بن سعد جملگی برای نبرد با امام حسین علیهالسلام آمده بودند، ولی در میان آنان مردان زیادی بودند که جنگ با فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله را روا نداشته و به اکراه و اجبار در سپاه عمر بن سعد قرار گرفته بودند. بدین جهت در کار نبرد عمومی و هجوم سراسری تعلل میورزیدند و عمر بن سعد را در رسیدن به مقاصد پلیدش ناکام گذشته بودند. در این مرحله نیز تعدادی از سپاهیان امام حسین علیهالسلام کشته شدند.
- نماز ظهر عاشورا:
ابوثمامه صیداوی در گرماگرم نبرد، به امام حسین علیهالسلام نزدیک شد و به آن حضرت عرض کرد که وقت زوال فرارسیده است. امام حسین علیهالسلام که به نماز اهمیت ویژهای میداد، دستور داد جنگ را متوقف کرده و همگی به نماز پردازند. دشمنان که به نماز اهمیت چندانی نمیدادند، آن حضرت و یارانش را در حال نماز نیز مورد هجوم ناجوانمردانه قرار داده و با پرتاب تیر آنان را نشانه میگرفتند. سعید بن عبدالله حنفی که خود را سپر امام حسین علیهالسلام قرار داده بود، متحمل سیزده تیر دشمن شد و عاقبت در حال دفاع از وجود شریف امام حسین علیهالسلام به لقاءالله پیوست.
- شهادت سایر یاران امام حسین:
پس از نماز ظهر عاشورا، باقیمانده یاران امام حسین علیهالسلام نیز یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند. شیرمردانی چون زهیر بن قین، نافع بن هلال، مسلم بن عوسجه، حبیب بن مظاهر، حر بن یزید، بریر بن خضیر و دلیرمردانی از بنی هاشم چون علیاکبر علیهالسلام، عباس بن علی علیهالسلام، قاسم بن حسن علیهالسلام، عبدالله بن مسلم علیهالسلام و افرادی دیگر در یاری مولا و سرورشان امام حسین علیهالسلام جنگیدند و سرانجام بدست دشمنان اهل بیت علیهمالسلام، مظلومانه به شهادت رسیدند.
- مبارزه و شهادت سید الشهداء:
امام حسین علیهالسلام پس از آن که همه یاران خود را از دست داد، بانوان را در خیمهای گردآورد و آنان را تسلی و دلداری داد و به صبر و شکیبایی سفارش نمود و با قلبی شکسته از آنان خداحافظی کرد. آن حضرت، فرزندش امام زین العابدین علیهالسلام را که در بیماری سختی بسر میبرد، جانشین خویش قرار داد و با او نیز وداع کرد و آماده نبرد با دشمن گردید. امام حسین علیهالسلام به تنهایی، ساعاتی با نیروهای گسترده دشمن مبارزه کرد و تعداد زیادی از آنان را کشته و زخمی نمود. خود آن حضرت نیز زخمهای فراوانی در میدان مبارزه متحمل شد و بر اثر آنها، از زین اسبش "ذوالجناح" به زمین افتاد و مورد هجوم وحشیانه دشمن قرار گرفت. سرانجام شمر بن ذی الجوشن، با قساوت و بیرحمی تمام به بدن خونین و کمرمق آن حضرت نزدیک شد و سر مبارکش را از قفا جدا کرد و بدین طریق، روح شریفش را به اعلی علیین به پرواز درآورد.[۶]
زنده نگهداشتن عاشورا
امامان شیعه، یاد این روز را زنده مى داشتند، مجلس برپا مى کردند، بر حسین بن على علیه السلام مى گریستند، آن حضرت را زیارت مى کردند و به زیارت او تشویق و امر مى کردند و روز اندوهشان بود. از جمله آداب این روز، ترک لذّتها، دنبال کار نرفتن، پرداختن به سوگوارى و گریه، تا ظهر چیزى نخوردن و نیاشامیدن، چیزى براى خانه ذخیره نکردن، حالت صاحبان عزا و ماتم داشتن و ... است.[۷]
در دوران سلطه امویان و عباسیان، شرایط اجتماعى اجازه مراسم رسمى و گسترده در سوگ ابا عبدالله الحسین را نمى داد، امّا هر جا که شیعیان، قدرت و فرصتى یافته اند، سوگوارى پرشور و دامنه دارى در ایام عاشورا به راه انداخته اند. در تاریخ است که معزّ الدّوله دیلمى اهل بغداد را به برگزارى مراسم سوگ و نوحه براى سید الشهدا علیه السلام وادار ساخت و دستور داد که بازارها را ببندند و کارها را تعطیل کنند و هیچ طبّاخى غذایى نپزد و زنان سیاهپوش بیرون آیند و به عزادارى و نوحه بپردازند. این کار را چندین سال ادامه داد و اهل سنّت نتوانستند جلوى آن را بگیرند، چون که حکومت، شیعى بود.[۸]
«عاشورا» در بین شیعیان بعنوان تجلّى روز درگیرى حق و باطل و روز فداکارى و جانبازى در راه دین و عقیده، شناخته شده است.[۹]
عاشورا در فرهنگ شیعه
«عاشورا» در فرهنگ شیعى، به خاطر واقعه شهادت امام حسین علیه السلام عظیمترین روز سوگوارى و ماتم به حساب مى آید که بزرگترین فاجعه و ستم در مورد خاندان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله انجام گرفته و دشمنان اسلام و اهل بیت علیهم السلام این روز را خجسته شمرده به شادى مى پرداختند، چنانکه در «زیارت عاشورا» درباره این روز غم انگیز که امویان آن را مبارک مى دانستند، آمده است: «اللّهم هذا یوم تبرّکت به بنو امیة...». پروردگارا این روز؛ روزى است که مبارک می دانستند آن را بنى امیه... .
امّا پیروان خاندان رسالت، در این روز به سوگ و عزا مى نشینند و بر کشتگان کربلا مى گریند. امام صادق علیه السلام فرمود: «و امّا یوم عاشورا فیوم اصیب فیه الحسین علیه السلام صریعا بین اصحابه و اصحابه حوله صرعى عراة»[۱۰] عاشورا روزى است که حسین علیه السلام میان یارانش کشته بر زمین افتاد، یاران او نیز پیرامون او به خاک افتاده و عریان بودند.
امام رضا علیه السلام فرمود: «من کان عاشورا یوم مصیبته و بکائه جعل الله عزّ و جلّ یوم القیامة یوم فرحه و سروره»،[۱۱] هر کس را که عاشورا روز مصیبت و اندوه و گریه باشد، خداوند قیامت را روز شادى او قرار مى دهد.
قیام امام حسین علیه السلام از سویی تجلی گاه خصلت های پاک انسانی و فضایل اخلاقی در جبهه حق، و از سوی دیگر محل بروز و ظهور رذایل اخلاقی در جبهه باطل است. «عاشورا»، میدان مسابقه خصلت های پاکی است که ریشه در افکار درخشان رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله دارد. حسین علیه السلام و یاران وفادارش، برای احیاء این خصلت ها قیام کردند و به همین خصایل نیز مشهور شدند. در جبهه مقابل نیز، دشمنان گرفتار رذیله های اخلاقی بودند و به همان رذایل معروف شدند. فضائلی همچون: ایمان، رجاء، رضا، وفا، صبر، عدل، تعهد و احساس مسؤولیت، توکل و زهد، که جبهه حق نمایشگر آن بود، و رذائلی همچون: کفر، جور، حرص بر دنیا، حماقت، هتک حرمت، حقد و کینه، مکر و خدعه، فسق و قساوت، که جبهه باطل نمایشگر آن بود.[۱۲]
پانویس
- ↑ تراثنا، ش ۱۶۴/۱۰
- ↑ مروج الذهب ۶۴/۳
- ↑ الارشاد/ ۲۱۸
- ↑ جواد محدثى، فرهنگ عاشورا
- ↑ اصغر منتظرالقائم، تاریخ امامت، ص139
- ↑ نک: الارشاد، شیخ مفید، ص ۴۴۷؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، ص ۹۰۱؛ منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ۱، ص ۳۴۲؛ لهوف، سید بن طاووس، ص ۱۱۴.
- ↑ وسائل الشیعة، ج ۱۰، ص ۳۹۴، سفینة البحار، ج ۲، ص ۱۹۶.
- ↑ سفینة البحار، ج ۲، ص ۱۹۶.
- ↑ جواد محدثى، فرهنگ عاشورا
- ↑ بحار الأنوار، ج ۴۵، ص ۹۵.
- ↑ همان، ج ۴۴، ص ۲۸۴، وسائل الشیعة، ج ۱۰، ص ۳۹۴.
- ↑ عاشورا، نمایشگاه فضایل و رذایل اخلاقى، نشریه خُلُق، آذر و دى ۱۳۸۸ - شماره ۱۴
منابع
- جواد محدثى، فرهنگ عاشورا، نشر معروف، ص۲۷۶.
- "عاشورا؛ نمایشگاه فضایل و رذایل اخلاقى"، نشریه خُلُق، آذر و دى ۱۳۸۸ - شماره ۱۴.
- مؤسسه تبیان، نرمافزار دایرةالمعارف چهارده معصوم علیهمالسلام.
- اصغر منتظرالقائم، تاریخ امامت، نشر معارف، پاییز 1388.
پیوندها
قبل از واقعه | |||
شرح واقعه |
| ||
پس از واقعه | |||
بازتاب واقعه | |||
وابسته ها |